صورت قانا از نزار قباني
ترجمه: هادي محمدزاده
1- صورت قانا رنگ پريده، چون صورت مسيح
وجه قانا شاحب اللون كما وجه يسوع.
و نسيم درياييِ آوريل...
و هواء البحر في نيسان,
بارانهاي خون.. و اشكها
أمطار دماء, و دموع…
2- آنها از روي اجسادِ سوختهي ما وارد قانا شدند
دخلوا قانا على أجسادنا
و در سرزمينهاي جنوب
پرچم نازي را به اهتزاز درآوردند
يرفعون العلم النازي في أرض الجنوب.
هيتلر آنها را در اتاقكهاي گاز سوزاند
هتلر أحرقهم في غرف الغاز
و آنها بعد او آمدند كه ما را بسوزانند
و جاؤوا بعده كي يحرقونا..
هيتلر آنها را از اروپاي شرقي بيرون راند
هتلر هجرهم من شرق أوروبا..
و آنها ما را از سرزمينمان بيرون راندند
و هم من أرضنا قد هجرونا.
3- چون فوج گرگهاي گرسنه وارد قانا شدند
دخلوا قانا..كأفواج ذئاب جائعة.
و در سراي مسيح آتش درزدند
يشعلون النار في بيت المسيح.
و پيراهن حسين و سرزمينِ محبوبِ جنوب را لگدمال كردند
و يدوسون على ثوب الحسين..
و على أرض الجنوب الغالية..
4- ساقههاي گندم
درختان زيتون و تنباكو آفت زد
قصفوا الحنطة, و الزيتون, و التبغ,
و آواز قناريها نيز...
و أصوات البلابل..
كادموس در پوستش فرو خشكيد
قصفوا قدموس في مركبه..
دريا و مرغهاي نوروزي فروخشكيدند
قصفوا البحر..و أسراب النوارس..
حتي بيمارستانها فرو پژمرد
حتي پرستار ماماها
قصفوا حتى المشافي..و النساء المرضعات.
و بچهمدرسهايها
و تلاميذ المدارس.
زيبايي زنهاي جنوبي
قصفوا سحر الجنوبيات
و باغِ چشمهايِ عسلي
و اغتالوا بساتين العيون العسلية!..
5- ما اشكها را در چشم علي به نظاره نشستيم
….و رأينا الدمع في جفن علي.
صدايش را شنيديم كه داشت زيرِ بارانِ آسمانهايِ خوني،
نماز ميخواند
و سمعنا صوته و هو يصلي
تحت أمطار سماء دامية..
6- هر كس قرار باشد تاريخ قانا را بنويسيد
كل من يكتب عن تاريخ (قانا)
بر اوراقش خواهد نوشت:
كربلاي دوم!
سيسميها على أوراقه:
(كربلاء الثانية)!!.
7- قانا از پنهانها پرده برداشت
كشفت قانا الستائر..
امريكا را ديديم
كه كت كهنهي يك خاخام يهودي را پوشيده است
و رئينا أميركا ترتدي معطف حاخام يهودي عتيق..
و قتل عام را رهبري ميكند
و تقود المجزرة..
بر فرزندان ما بي هيچ دليلي آتش ميگشايند
تطلق النار على أطفالنا دون سبب..
بر همسران ما آتش ميگشايند
و على زوجاتنا دون سبب.
بر درختان ما
و على أشجارنا دون سبب.
بر انديشههاي ما
و على أفكارنا دون سبب.
8- هر گاه رئيس جمهور امريكا خواست پيروز شود
بايد عربها را بكشد?
هل على كل رئيس حاكم في أمريكا؟
إن أراد الفوز في حلم الرئاسة..
قتلنا, نحن العرب؟
9- ما منتظر آن عرب يگانهايم
انتظرنا عربي واحداً.
كه بيايد
و خراش خنجر را از حنجر ما كنار زند
يسحب الخنجر من رقبتنا..
منتطر يك قريشي يگانه
انتظرنا قريشياً واحداً..
منتظر يك هاشمي يگانه
انتظرنا هاشميا واحداً..
يك دن كيشوت يگانه
دونكشوتاً واحداً..
يك قهرمان محلي يگانه ،
منتظر كسي كه شاربش را نتراشيدهاند
قبضاياً واحداً لم يقطعوا شاربه…
منتظر يك خالد يك طارق يك عنتره ...
انتظرنا خالداً..أو طارقاً..أو عنترة..
وراجي ما را فرو خورد
فأكلنا ثرثرة و شربنا ثرثرة..
(از بس كه مشغول صحبت بيهوده شديم )
آنها نمابري فرستادند
أرسلوا فاكسا إلينا..استلمنا نصه
به نشانهي معذرت و پايان قتلعام!
بعد تقديم التعازي و انتهاء المجزرة!!.
متن آن را خوانديم
10- آيا اسرائيل از گريههاي ما ميترسد؟
ما الذي تخشاه إسرائيل من صرخاتنا؟
آيا او از نمابرهاي ما ميترسد؟
ما الذي تخشاه من (فاكساتنا)؟
11- آيا اسرائيل از ابنمقفع و جرير و فرزدق ميترسد؟
ما الذي تخشاه إسرائيل من ابن المقفع؟
و جرير ..و الفرذدق؟
و از خنسا هنگامي كه شعرهايش را بر دروازهي گورستان پرت ميكند
و من الخنساء تلقي شعرها عند باب المقبرة..
آن كيست كه از حرارت گريه بترسد؟
ما الذي تخشاه من حرق الإطارات..
از امضاي اعلاميهها
و تخريب محلات
و توقيع البيانات..و تحطيم لمتاجر..
و درمييابد كه ما هرگز سلاطين جنگ نبودهايم
و هي تدري أننا لم نكن يوما ملوك الحرب..
بل پادشاه وراجي بودهايم
بل كنا ملوك الثرثرة…
12- اسرائيل از چه ميترسد؟
از صداي طبلها؟
ما الذي تخشاه من قرقعة الطبل..
از پارگي لباسها
و خراش گونهها
و من شق الملاءات..و من لطم الخدود؟
آيا او از سرگذشت عاد و ثمود ميترسد؟
ما الذي تخشاه من أخبار عاد و ثمود؟؟
13- ما در گسستگي قومي به سر ميبريم
نحن في غيبوبة قومية
ما نامهاي از روزهاي پيروزي دريافت نكردهايم
ما استلمنا منذ أيام الفتوحات بريدا…
14- ما مردمي ساخته شده از خميريم
نحن شعب من عجين.
همچنان كه اسرائيل به كشتار و ارهابش ميافزايد
كلما تزداد إسرائيل إرهابا و قتلا..
ما بر تنبلي و رخوت خود ميافزاييم
نحن نزداد ارتخاء ..و برودا..
15- يك اتحاد سبز كه بر جدايي ميافزايد
وحدة خضراء تزداد انفصالاً.
و مرزها..
تا جايي كه بخواهند
مرزهاي ديگر را محو ميكنند
و حدود كلما شاء الهوى تمحو حدودا!!
16- اسرائيل بايد ما را قتل عام كند
چرا كه نه؟
كيف إسرائيل لا تذبحنا ؟
هشام و زياد و الرشيد را بايد محو كند چرا كه نه ؟
كيف لا تلغي هشاما, و زياداً, و الرشيدا؟
و بني تغلب مشغول به همسرانشان باشند چرا كه نه ؟
و بنو تغلب مشغولون في نسوانهم..
و بني مازن مشغول به غلمانشان باشند چرا كه نه؟
و بنوا مازن مشغولون في غلمانهم..
و بني هاشم شلوارشان را تا سر زانوهايشان تا بزنند
و بنو هاشم يرمون السراويل على أقدامها..
17- آيا اسرائيل از برخي اعراب پس از اين كه يهودا شدند ميترسد ؟
ما الذي تخشاه إسرائيل من بعض العرب
بعد ما صاروا يهودا؟؟…