تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


July 8, 2004 01:47 PM

ايمي تن

 

 گفتگوي كوتاهي با ايمي تن ( نويسنده ي مشهور چيني – آمريكايي تبار)


 مترجم: هادي محمد زاده


EMI TAN.jpg


اشاره :


ايمي تن ، در آمريكا متولد شده است و دختر يكي از مهاجرهاي چيني است . نام چيني او" آن-مي است وقتي كودكي بيش نبود دائماً خانوادة‌ اش در حال مهاجرت بودند تا اينكه عاقبت در سانتا كلارا ي، كاليفرنيا. ساكن شدند.


او خودش خاطر نشان مي كند:


ما هر سال به جايي مهاجرت مي كرديم ،بنابراين من خودم را با اين اوضاع ،كاملاً‌ وفق داده بودم و با تصّورات خودم زندگي مي كردم.


همين تصورات بود كه او را در مسابقه ي مقاله نويسي، در سن 8 سالگي ، موفق كرده بود از آن روز، او به طور جدي، تصميم گرفته بود كه يك نويسنده ي افسانه اي بشود. مادر تن از اين تصميم او، چندان خشنود نبود. و وقتي تن شروع به تحصيل در دانشكده ي زبانشناسي كرد مادرش شش ماه با او سخن نگفت. مادرش دوست داشت كه او از علوم انساني دور بماند. امي بر اين باور بود كه مادر اش ، مي خواهد تا جايي كه امكان دارد او را در زندگي محدود مي كند...


پس از مدتي به عنوان يك نويسنده ي مستقل، شروع به كار كرد. شغلي كه به هيچ سرمايه اي احتياج نداشت او در ابتدا به عنوان يك كار ذوقي شروع به نوشتن داستان كرد و در عرض چهار ماه مشهورترين كتابش كلوپ شانس و شادي را نوشت


ايمي ، در نوزدهم فوريه 1952 در اوكلندِ كاليفرنيا بدنيا آمد در سن فرانسيسكو،مراحل رشد را سپري كرد پس فارغ التحصيل شدن از دبيرستان ادامه ي تحصيل داد و درجه استادي اش را در زبانشناسي از دانشگاه ايالتي سن خوزه ( شهري در ايالت كاليفرنيا ) دريافت كرد .آثار او به بيست زبان ترجمه شده است. براي اولين كتابش، كلوپ شانس و شادي ، نامزد دريافت جايزه ي ملي كتاب شده بود


او بيست و يك سال پيش با لوي دمَتي ازدواج كرد و آنها اكنون در سن فرانسيسكو زندگي مي‌كنند


چه زماني متوجه شديد كه مي توانيد بنويسيد ؟


زمان معيني وجود نداشت وقتي جوان بودم در كلاس آموزش نويسندگي شركت مي كردم مقالات كوتاه مي نوشتم و چيزهاي نظير آن. زماني كه هشت سال بيشتر نداشتم مقاله اي به نام What the Library Means to Me نوشت خيلي ساده بود. آنها مقاله ام را انتشار دادند وحدود 17 سنت و يك راديوي ترانسيزتوري به من جايزه دادند و در همان زمان در ذهنم جرقه زد كه نويسندگي مي تواندبرايم موفقيت آميز باشد الان كه از منظر يك بزرگسال به گذشته نگاه مي كنم و سعي مي كنم چيزهايي را به ياد بياورم احساس مي كنم والدينم حقيقتاً نمي دانستند كه من كي هستم آنها نمي دانستند كه كوچكترين به رسميت شناختن تا چه اندازه روي من تاثير مثبت داشت و كوچكترين انتقاد چقدر مي توانست مرا ضايع كند


The Chinese Siamese Cats دومين كتابي است كه براي بچه ها نوشته ايد آيا قصدتان تنها سرگرم كردن آنها بود يا اهداف وسيع تري را دنبال مي كرديد؟


من اميدوار بودم بچه ها را به خواندن علاقه مند كنم. مي خواستم آنها به اندازه ي من خواندن را دوست داشته باشند. با هم خواني تصاوير و كلمات, قوه ي پندار و تجسمشان توسعه مي يافت


آثار شما تا چه حد وصف كننده ي فرهنگ شما هستند ؟


تن :من مي بايست تا جايي كه ممكن است دقيق باشم .اگرتصميمي بگيرم بگويم في المثل اين داستان را مي نويسم تا به نوعي فرهنگ آسيايي آمريكايي را به نمايش درآورم چيزهايي را كه داستان را شگفت انگيزتر و عمومي تر مي كند از دست داده ام و اين است كه مي گويم يك نويسنده ي آمريكايي هستم زيرا طبيعت داستانگويي و روشي كه من در گفتن داستانهايم پيش گرفته ام، بيشتر ريشه در ادبيات آمريكايي دارد سعي نمي‌كنم ادبيات چيني، توليد كنم آثار ادبي من ،همچون آثار ادبي سنتي چين، به روش سوم شخص نوشته نشده اند بلكه به روش اول شخص نوشته شده اند كه خيلي آمريكايي است اشتغالات ذهني اي كه من در موردش مي نويسم آمريكايي است. ازدواج، عشق ، انگاره هايي كه انسان زندگي اش را بر اساس آن شكل مي دهد همه آمريكايي است


در پايان ، شما چه توصيه هايي به جوانان نويسنده ي مشتاقِ علاقه مند، داريد


حتماً آرزوي شما به نوشتن بايد بزرگتر از آرزوي شما به انتشار نوشته هايتان باشد امانتدارانه بنويسد زياد بخوانيد و بدانيد ،كه چه داريد مي خوانيد لحن خاص خودتان را پيدا كنيد هرگز از دست كسي كپي برداري نكنيد دنبال موضوعات منحصر به فرد باشيد و نحوه نگاهتان به جهان مال خودتان باشد


 


 


 

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است