تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


November 2, 2004 10:56 PM

گزارشي از نشست‌هاي نخستين روز همايش چشم‌انداز شعر معاصر فارسي

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران 
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات 


نشست‌هاي عمومي و تخصصي اولين همايش چشم‌انداز شعر معاصر فارسي ظهر امروز پس از پايان مراسم افتتاحيه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در نشست ”نگاهي به جغرافياي شعر معاصر فارسي در جهان” كه در تالار فردوسي با حضور هيات رييسه قيصر امين‌پور، عبدالقيوم قويم از افغانستان، رحيم مسلمانيان قبادياني از تاجيكستان و حضرت صباحي از ازبكستان برگزار شد، احمد سميعي درباره چشم انداز شعر معاصر فارسي صحبت كرد.
سميعي گفت: شعر نو را مي‌توان دنباله اشعار سبك هندي برشمرد. اين شعر همه ويژگي‌هاي ممتاز شعر فارسي از جمله عمق، سادگي زبان و دردمندي شاعر را در خود دارد؛ از اين رو شعر نو فارسي هم ريشه در همين مرز و بوم دارد و آنان كه مي‌خواهند آن را تافته جدا بافته بدانند از جوهرش غافل مانده‌اند و راه گزاف پيموده‌اند.
محمدكاظم كاظمي ـ شاعر افغان مقيم ايران ـ نيز با موضوع ”نظري بر شعر معاصر فارسي در افغانستان” صحبت كرد.
وي گفت: براي بسياري از همزبانان ايراني‌مان شعر معاصر فارسي افغانستان عاريتي است. ما مردم فارسي داني نيستيم؛ بلكه فارسي زبان هستيم.
كاظمي سپس با اشاره به تاريخچه شعر نو در افغانستان و تاثير جنگ‌هاي طولاني بر اين امر اظهار داشت: شعر افغانستان از حدود 250 سال پيش در رخوست به سر برده؛ تا چند دهه اخير كه چهره‌هايي حضور يافته‌اند و كم كم اين رخوت دارد از بين مي‌رود.
شاعر ”پياده آمده بودم، پياده خواهم رفت” گفت: انكار نمي‌كنيم كه شعر نوي افغان متاثر از شعر نوي ايراني است؛ اما تجربه بازگشت در افغانستان عملي نمي‌شود. بازگشت را براي شعر فارسي عارضه خوشايندي نمي‌بينيم.
علي موسوي گرمارودي هم با موضوع ”نگاهي به شعر معاصر تاجيكستان” صحبت كرد. گرمارودي با اشاره به مبداء شعر معاصر تاجيكستان در سال 1940 ميلادي، به ارايه نمونه‌اي از شعر شاعران و معرفي شاعران اين عرصه پرداخت.
به گزارش ايسنا در نشست تخصصي ”جريان شناسي شعر معاصر فارسي” كه بعدازظهر امروز در تالار كمال با هيات رييسه‌اي متشكل از علي‌اصغر محمدخاني، مهدي محبتي و سيدفضل‌الله قدسي برگزار شدنيز ضياء موحد درباره انديشه در شعر معاصر صحبت كرد.
موحد گفت: اگر قبول كنيم كه شعر يك مقوله خاصي است، آن وقت بايد بگوييم كه شعر اخلاق سياست و اجتماع نيست؛ اما از سويي ديگر چون شعر هنر كلامي است و در كلام ما معنا داريم و در معنا هميشه ذهن متوجه چيزي مي‌شود، پس شعر مي‌تواند همه اينها را داشته باشد؛ به شرط آنكه اول شعر باشد.
موحد ادامه داد: اگر شاعري به ابزار كار خود تلسط نداشته باشد، آن وقت از عهده مساله بر نمي‌آيد و براي اين كار بايد فلسفه سياست و رابطه‌هاي اجتماعي را بداند. اين عناصر انديشه‌يي به مقدار زيادي به خصوص در شعر معاصر اخير ايران ديده نمي‌شود؛ شعري كه انديشه دارد شاعرش خلاقيت نشان مي‌دهد.
وي افزود: اتفاقا شعرهاي سياسي ما با شعر سهراب سپهري و مهدي اخوان ثالث رنگ و رو پيدا كردند؛ چون شعرهاي سهراب بيشتر خوانده مي‌شد و شعر اخوان بيشتر به 28 مرداد منتهي بود و بزرگترين آفت شعر امروز ايران زنجموره است؛ يعني شعري كه مرثيه‌يي نباشد؛ به همين دليل است كه پرفروش‌ترين شعرهاي اين دوره شعرهاي سانتي‌مانتال و احساساتي هستند و هنوز هم نادرپور هست. امكان ندارد شاعري كه فرهيخته نباشد شعر عميق بگويد.
انتهاي پيام 

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است