خبرگزاري مهر-کار ايران-ايسنا-سينا-جام جم خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و هنر - راديو و تلويزيون
يك آهنگساز گفت: براي اجراي سياستهاي سازمان صداوسيما در زمينه موسيقي، بايد آزادي عمل باشد تا تغييرات ايجاد شود. مثلا شعري را كه تنها شورا ميخواهد در اختيار آهنگساز قرار ندهند، بلكه خارج از شورا هم شعرهايي ارائه شود.
احمد پژمان در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون ايسنا، دربارهي اين كه چگونه ميتوان به توليد و تنوع بيشتر كه از سوي مسوولان صداوسيما به آن تاكيد شده است، رسيد؟ افزود: بايد براي تغييرات، ابتدا طرز تفكر را تغيير دهيم. چون ما موسيقي بهتر ميخواهيم و براي اين كار بايد از متخصصان دعوت كنيم و آنها را تشويق كرده تا پا به عرصه بگذارند.
به گفته وي، اغلب مسايل آهنگسازان با مركز موسيقي صداوسيما، تصويب شعر و مسائل اداري است كه در شوراي جديد با طيف اعضاي قديمي و جديد، سعي شده، سدها شكسته شود و اين اجازه به وجود بيايد كه شعرهاي انتخابي نيز وارد كار شود و شورا دائما ايرادگيرنده نباشد.
عضو شورايعالي موسيقي سازمان صداوسيما دربارهي قدرت اجرايي اين شورا گفت: فعلا نياز به جلب اعتماد داريم. اما تا آن جا كه بتوانيم نظراتمان را ميگوييم و ميخواهيم كه در حد شعار باقي نماند. در غير اين صورت ما نيز در شوراها شركت نخواهيم كرد.
احمد پژمان با اعلام اين كه تاكنون حدود 5 تا 6 جلسه شورايعالي تشكيل شده است، گفت: در اين نشستها سعي كرديم به جاي ايراد گرفتن، اشكالات را اعلام كنيم. به خصوص جوانانهايي را كه مستعد هستند، رها نكرده و با ارائه نظراتمان كاري بهتري را از آنها بخواهيم. هرچند پذيرش از سوي آنان سخت است، اما اين كار را ميكنيم.
وي با تاكيد بر اين كه تا زماني كه بتوان كار كرد، در شورا ميمانيم، دربارهي سياست افزايش توليد و همچنين موسيقي كودك در سازمان صداوسيما گفت: اصولا با سياست افزايش موافق نيستم، چون وقتي نيرو نيست نميتوان كاري كرد؛ در حال حاضر نيز به نظر ميرسد بايد سد تصويب شعر شكسته شود. هرچند منظور ما آوردن هرنوع شعر نيست.
همچنين درمورد كودكان نيز معتقدم بايد يك شوراي تخصصي با افرادي كه امتحانشان را پس دادند، تشكيل شود.
اين آهنگساز همچنين در نخستين نشست تخصصي كه در اين مركز برپا شد، با بيان اين كه جوان امروز عصيانگر است و علاقهمندي به سازهاي الكترونيكي نشاندهنده همنوايي او براي فرياد عقدههايش است، گفت: نبايد جلوي مردم را بگيريم بلكه اگر ميتوانيم موسيقي بهتري ارائه دهيم تا از آن استقبال كنند؛ و اين دليل نميشود آنچه ما دوست نداريم مردم هم دوست نداشته باشند. چون اين كار تنها مخالفت آنها را تشديد ميكند.
احمد پژمان همچنين با تاكيد بر اين كه بايد بگذاريم دوران گذار در بين مردم و فرزندان ما طي شود، گفت: به طور طبيعي از آنجايي كه انسان به دنبال ارتقاء است، خودش مسير درست را البته با راهنمايي انتخاب خواهد كرد.
اين موسيقيدان در ادامه گفت: از آن جا كه رسانه در دست دولت و حكومت است معمولا كساني را در راس كار قرار ميدهند كه قديميتر و مسنتر هستند، در نتيجه بعضا نميتوانند با گرايشهاي جوانان كنار بيايند و معمولا سياستهايي را در پي ميگيرند كه نتيجه آن رسوخ موسيقي غيراصولي در مكانهاي بسته است كه امروز نيز در سيما راه يافته است.
احمد پژمان در پايان با بيان اين كه روانشناسي مردم در خلق آثار بسيار مهم است، گفت: بايد موسيقي ساده و بيغل و غش را دنبال كنيم و براي خلق يك اثر دلنشين نياز به آنچنان دانش آكادميك نيست.
شاعران برتر سومين جشنواره شعر رضوي نيشابور معرفي شدند
خبرگزاري فارس: سومين جشنواره شعر رضوي شهرستان نيشابور با معرفي شاعران برتر به كار خود پايان داد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از اداره فرهنگ و ارشاد نيشابور در مراسم اختتاميه سومين جشنواره شعر رضوي شهرستان نيشابور كه در تالار اديب كانون هنر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي نيشابور با حضور شاعران، اديبان، فرهيختگان، مسئولين اجرايي و جمعي كثيري از علاقهمندان برگزار گرديد، محمد پروانه مهولاتي دبير و سرپرست هيأت داوران جشنواره شعر رضوي، گزارشي از روند اجرايي اين جشنواره به حاضرين ارائه كرد و اظهار داشت: با انتشار فراخوان جشنواره و مشخص نمودن داوران متشكل از زهرا خداشناس، عليرضا بديع و جلالبتويي، اشعار حدود 100تن از شاعران نيشابوري كه مشتمل بر 202 اثر بود به دبيرخانه جشنواره ارسال گرديد كه در دو بخش رضوي و آزاد با فرمهاي مخصوص داوري به صورت دقيق امتيازگذاري شد و نفرات برتر انتخاب شدند.
در ادامه تني چند از شاعران اشعار خود را در وصف حضرت ثامن الحجج علي ابن موسي الرضا سرودند كه مورد اقبال حاضرين قرار گرفت.
جلال بتويي عضو هيأت داوران بيانيه پاياني سومين جشنواره شعر رضوي را قرائت كرد و به نفرات برتر لوح تقدير و ربع سكه بهار آزادي اهدا شد كه اين شاعران برتر عبارتند از:
«بخش شعر رضوي»
1- محمدصابر تولايي
2-پريسا مقصودي
3-پونه نكويي
«بخش آزاد»
1- مرتضي آخرتي
2-سيما صابري تيموريان
3-هادي خورشاهيان
4-مجيد چهارباغي
5-ايمان كرخي
«شاعران قابل تقدير هيأت داوران جشنواره»
1-عزت صفايي
2-سارا صابري تيموريان
3-مسعود سليماني سپهر
4-پرستو كاوياني
5-الهام ديداريان
فاطمه راکعي:
شعر تنها هنر كلامي براي بيان نا گفته هاست
تهران- خبرگزاري كار ايران
شهر تنها هنر كلامي است كه مي تواند وسيله اي مقدس و فرصتي براي بيان ناگفته ها باشد
به گزارش ايلنا,به نقل از ستاد خبري جشنواره شعر رضوي فاطمه راكعي ضمن بيان اين مطلب گفت: من شاعري هنر براي هنر را قبول ندارم چرا كه شعر را ميتوان تنها وسيلهاي دانست كه براي ابلاغ پيام به صورتي زيبا و دل نشين شناختهشدهاست.
وي در خصوص جشنواره شعر رضوي گفت: براي اين كه اين جشنواره براي جوانان جذابيت داشتهباشد و در عين حال آنان را با فرهنگ دين و زندگي ائمه آشنا نمايند بايد طوري برگزار شود كه ضمن آن كه در شان و ائمه معصومين باشد به جنبههاي زباني نيز توجه كند.
او شعر را فرياد و انعكاس روح انسان دانست و در بيان شاخصههاي شعر ولايي گفت: شاعر ولايي شاعري است كه تعاليم ائمه در همه زندگياش جاري باشد.
وي ادامه داد: براي اين كه شعري ماندگار بماند بايد با تمام وجود در مسير آن بزرگوار حركت كند هر چند ما عادت كردهايم آنها را دست نيافتني بدانيم و فقط تقديس كنيم.
او در پايان ضمن محترم شمردن اشعار از لحاظ محتوايي و پرداختن به سوژههاي مقدس به داوري جشنواره اشاره كرد و گفت: بايد آثاري انتخاب كرد كه درشان و مقام ولايت و بزرگي و كمالات شخصيتي چون امام رضا باشد و فقط شعار عاطفه نباشد بلكه با معيارهاي نقد روز مطابقت كند.
جام جم
محمد آزرم کارشناس برنامه آلاچيق شعر راديو جوان ،شاعر- منتقدي است که از وي 2 کتاب شعر و بيش از 40 مقاله انتقادي منتشر شده است.
حضور پررنگ آزرم در عرصه نقد شعر همراه با سابقه شاعري اش ،ما را بر آن داشت تا درباره نسبت شعر و نقد با او گپي بزنيم.
آيا شعر و نقد در تقابل با هم قرار دارند؟
خير، به اين دليل که ما هنگام نوشتن شعر هم نگاهي انتقادي داريم ؛ يعني اين طور نيست که در روند نوشتن ، کاري به چگونگي نوشتن نداشته باشيم. نقد هم همين طور، علاوه بر توجه به چگونگي ، به نفس نوشتن نيز عنايت داريم.
به همين دليل ، فکر مي کنم شاعري که منتقد نباشد، فقط در يک برهه خاص فعال است ، اما بعد دچار تکرار خود مي شود؛ چون نمي تواند تغيير کند، حتي اگر نسبت به گذشته تغييري داشته باشد.
دليل آن را نخواهند دانست ، مثل احمد رضا احمدي که در دهه 40 کارهايي کرد، ولي هنوز همان را ادامه مي دهد. شاعر موفق ، کسي است که هم شاعر باشد و هم منتقد.
هم در حال تغيير باشد، هم آگاه به دلايل تغيير. شاعر اگر نتواند بفهمد چرا از شعرهاي پيش از خودش و حتي از شعرهاي قبلي خودش فاصله گرفته است ، از خلاقيت باز مي ماند.
شايد خلاقيت با آگاهي متفاوت باشد، اما من همراهي آنها را ترجيح مي دهم ؛ چرا که اگر اين دو همراه يکديگر نباشند، عمل خلاقه در حد تصادف باقي مي ماند، اما دخالت آگاهي باعث مي شود تو امر تصادفي را امر تجربي بداني.
آن گاه مي توان با روشهاي مختلف وضعيت تصادفي بودن را حفظ کرد.
آيا مي توان وضعيتي را متصور شد که نگاه نقادانه و تمايلات شاعرانه درون ذهن يک نفر با هم در تقابل قرار بگيرند؟
ممکن است اين نگاه و آن تمايل در جاهايي همديگر را نديده بگيرند، اما اين به معني متقابل بودن نيست. نظرات خود من معمولا منتج از شعرهاي من است و از طرفي ، شعرهايي نشاندهنده نظرهايم هستند.
بحث من اصلا ناظر بر نقاط يا جاهايي که نگاه نقادانه و تمايلات شاعرانه يکديگر را نمي بيند، نيست ؛ چون فکر مي کنم چالش بين آگاهي انتقادي و حس شاعرانه است که باعث پيشبرد شعر تجربي مي شود.
لااقل اين نتيجه اي است که مي توان از پاسخهاي شما گرفت. اين طور نيست؟
وقتي مي گويم اينها مولد ايده مي شوند، به معني تقابل آنها نيست. بارها شده است که شروع به نوشتن متني انتقادي کرده ام ، اما بعد ناگهان شعري از آب درآمده است ، در حالي که منتظر آن نبوده ام.
قبلا هم گفته ام ، هر شعري که مي نويسم انتقادي است از شعرهايي که نمي خواهم بنويسم. احتمالا آن دسته از شعرها دچار مسائل خاصي بوده اند، که من از آنها کناره گرفته ام. به هر حال اين رابطه را تقابل نمي دانم ، مگر اين که کسي را ببينم که در نقادي قوي عمل مي کند و در نوشتن شعر ضعيف است ، يا برعکس.
در آن زمان هم بايد روي خود شخص تحقيق کنيم. نداي انتقادي که در شاعر است ، به او کمک زيادي مي کند تا جايي که من به شاعري که منتقد نباشد، اعتقاد ندارم.
چرا اصرار مي کنيد رابطه بين گرايش هاي نقادانه با گرايش هاي شاعرانه در ذهن يک نفر نمي تواند رابطه اي تقابلي باشد. آيا مثلا به تعامل بين آنها معتقديد؟
دليلش اين است که نمي خواهم نقد و شعر را دو ژانر جدا و ايزوله از هم بدانم. به همين دليل وقتي بحث از نقادي مي کنم ، منظورم اين نيست که صرفا وارد يک فضاي عقلاني با خطکشي هاي از پيش تعيين شده بشوم که در زبان آن هيچ حس و عاطفه اي راه ندارد.
از آن سو شعر را هم فاقد انتقاد نمي دانم ؛ چراکه در فرم و رفتارهاي زباني اش عناصري انتقادي يافت مي شوند.
همين که شعر را به گونه متفاوتي با گونه هايي قديمي تقطيع مي کنيم ، يا استفاده هاي تازه اي از دستور زبان ارائه مي دهيم ، در حقيقت عقل جديدي را بنيان کرديم که نگاهي انتقادي به وضعيت پيش و حاضر دارد.
چه عيبي دارد اگر ما بگوييم گرايشي انتقادي در ادبيات داريم که وجه نظري آن نقد و وجه عملي آن شعر است. با اين پيشفرض که در رويکرد ما همواره چيزي از نقد در شعر وجود دارد و چيزي از شعر در نقد.
مساله اينجاست که شعر و نقد هم به هم بستگي دارند و هم از هم جدا و مستقل هستند. زماني در نوشته هايم کلمه وابسته را به صورت (وا/بسته ) مي نوشتم تا نشان بدهم که در خود همين کلمه چه اجرايي اتفاق افتاده ؛ يعني هم اتصال و هم انفکاک را نشان مي دهد.
در حالي که ما از نظر معنايي مفهوم پيوستگي را مدنظر قرار مي دهيم.به همين دليل گفته ام گاهي شعرهايي که به وسيله نظريه توليد مي شوند، در همان لحظه که مستقل هستند، ويژگي توضيح دهندگي نيز دارند، به اين معني که هم مي تواند توضيحي براي نظريه مورد نظر باشد، چون شکل عملي آن است و هم مي تواند وضعيت خودش را روشن کند.
پس شما براي نشان دادن رابطه نقد و شعر از چه کلمه اي استفاده مي کنيد؟
از کلمه خاصي استفاده نمي کنم.
بين حرف هاي ما و وضعيت واقعي اي که در فرهنگسراها و مجموعه هاي شعر جريان دارد چه نسبتي است؟
شايد اين فاصله قابل توجه باشد، اما اين حرفها هميشه بايد باشد، تا مسائل کليشه اي به کنار بروند. من خودم بارها در کلاس خودم (اتاق شعر) گفته ام که هر کدام از شما يک اتاق شعر است.
هر جايي که شعر جدي گرفته شود، آنجا اتاق شعر است. اگر معتقد هستيد جريان هاي حاکم بر کتابهاي منتشر شده و فرهنگسراها از اين گونه بحثها عقب مانده اند، دليلش اين است که هيچ تصوري از گفتگوهايي از اين دست ندارند.
چرا خارج از ايران هم وضع به همين منوال است؟
اطلاع دقيقي ندارم ، اما هميشه آدمهايي پيدا مي شوند که حوصله ندارند همراه حرف زدن فکر هم بکنند.
عليرضا سميعي
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس صنفي
كانون ادبي آرش با همكاري نشريه سپند به مناسبت 16 آذر - روز دانشجو، اقدام بر برگزاري شب شعر دانشجويي خواهد كرد.
به گزارش سرويس صنفي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين برنامه همراه با اجراي موسيقي سنتي فردا يكشنبه از ساعت 13 تا 15 در سالن آمفي تئاتر دانشكده بهداشت برگزار ميشود.
دفتر شعر عزيز احمدرضا احمدي در بازار
جمعه، 13 آذر، 1383 ساعت 13:29
تهران - خبرگزاري سينا
"احمدرضا احمدي" به زودي دفتر شعر جديد خود، با نام "عزيز من" را منتشر کرده است.
به گزارش سينا اين شاعر پر آوازه که علاوه بر انتشار کتاب هاي شعر به ويرايش کتاب هاي ديگر نويسندگان و مترجمان نيز مي پردازد، اين کتتاب را در ابتداي سال جاري به بازار عرضه کرد.
دفتر شعر"عزيز من" مجموعه شعرهاي سال هاي 80 تا پايان سال 82 است که شامل حدود 250 صفحه شود.
از جمله آثاري که با ويرايش وي در سال جاري به بازار عرضه شده است،مي توان به کتاب "هوشنگ کامکار" که ترجمه اي از کتاب "کنتر پوان " اثر "والتر پيستون" است اشاره کرد.
قاضي ميرسعيد خبر داد:
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - كتاب
انتشارات قاضي مجموعهاي از ضربالمثلهاي متداول ايراني را منتشر ميكند.
سيدكامران قاضي ميرسعيد ـ مدير اين مركز انتشاراتي ـ در گفتوگو با خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: ضربالمثلهاي ايراني در قالب يك جلد شامل ضربالمثلهاي متداول ايراني با توضيحات و ريشه ضربالمثلها، توسط سيدكامبخش قاضي ميرسعيد گردآوري و تاليف شده است. اين كتاب بيش از چهارصد صفحه دارد.
او ادامه داد: ”آشنايي با معماري ايران” از سيدجلال ميرلطيفي ـ عضو هيات علمي دانشگاه تهران ـ، مجموعه شعر “زهره در خورشيد“ از بتول مؤمن، ”يافتههاي متنوع و ديني” مجموعه اشعار ابوالقاسم اميرخاني و مجموعه شعر براي كودكان با عنوان “آب مايه حيات“ سروده نسرين اخباري و تصويرگري زهرا زينعلي از ديگر كتابهاي در دست انتشار اين مركز است.
وي در پايان گفت: مجموعه داستان كوتاه از دو نويسنده آلماني شامل 50 داستان كوتاه به همراه “كمك كنيد من بايد پرورش پيدا كنم“ كتابي در حوزه روانشناسي كودك از هانس دنرلاين، هر دو با ترجمه خودم آثاري هستند كه به زودي منتشر ميشوند.