پنجشنبه 1 بهمن ماه 83/11 خبر چهارمين دوره جايزه شعر امروز ايران (کارنامه)
دويچوله
مراسم چهارمين دوره جايزه شعر امروز ايران در تهران برگزار گرديد. ساعاتى پس از برگزارى اين مراسم، نازنين نظام شهيدى يكى از اعضاى هيات داوران، در سن ۵۲ سالگى بر اثر سكته مغزى درگذشت. گزارشى از مراسم جايزه «كارنامه» با ياد و خاطره ناميراى نازنين نظام شهيدى.
عصر روز دوشنبه ۲۸ ديماه مراسم معرفى برگزيدگان چهارمين دورهى جايزهى شعر امروز ايران (کارنامه) در فرهنگسراى نياوران برگزار شد. اين مراسم را نگار اسکندرفر مديرمسئول مجله کارنامه آغاز کرد که ابتدا گفت: «سال گذشته اين مراسم در حالى برگزار شد که چند روزى از فاجعه زلزله بم بيشتر نگذشته بود و امسال هم همزمان با آن فاجعه، فاجعه انسانى ديگرى رخ داد. حادثهى سونامى منجر به از دست دادن جان صدها هزار نفر شد. که در ايران نه تنها آنطور که بايد به آن حادثه پرداخته نشد، بلکه به نظر مىآيد که زندهها و مردههاى حادثهى بم هم دارند فراموش مىشوند.» او سپس از حاضران خواست که به احترام و به ياد از دست رفتگان برخيزند و يک دقيقه سکوت کنند.» اسکندرفر در ادامه به مهجور ماندن شعر در اين روزگار اشاره کرد و اهداف جايزه کارنامه را از جمله «شناسايى استعدادها، تشويق شاعران جوان و ايجاد تحرک در فضاى شعر امروز» عنوان کرد. اسکندرفر با اشاره به دشواريها و تنگناهاى مالى از برخى پشتيبانان جايزهى کارنامه نام برد و متذکر شد که چند تن از ياوران اين جايزه نخواستهاند نامشان برده شود.
در ادامهى برنامه حافظ موسوى ابتدا اشاره کرد که «ما پارسال مقدارى برنامههاى جنبى داشتيم اما گويا امسال منوط به کسب مجوز قبلى بوده و ما اطلاع نداشتيم.» و سپس از نازنين نظام شهيدى، يکى از داوران، خواست تا بيانيهى هيئت داوران را براى حاضران قرائت کند. در اين بيانيه ضمن شرح چگونگى کار بررسى و انتخاب مجموعههاى برگزيده از جمله آمده است که: «شعر فارسى در دو دههى گذشته مسيرى چنان پر پيچ و خم را پشت سر گذاشته است که بسيارى از خوانندگان و منتقدان ادبى را دچار ابهام و سردرگمى کرده است. طرح موضوعهايى چون بحران شعر، بخران مخاطب، اعلام پايان دوران طلايى شعر فارسى، در حالى که گروهى ديگر همزمان بر اين عقيدهاند که دو دههى اخير از شکوفاترين و پربارترين دورهاى شعر فارسى است گواهى بر اين مدعاست. وجود ديدگاههايى چنين متفاوت و چنين متضاد که هر يک طرفداران بسيارى نيز دارد امر داورى دربارهى شعر امروز ايران را بهگونهاى که رضايت اکثريت را دربر داشته باشد غيرممکن ساخته است.»
در بيانيه همچنين آمده است که هيئت داوران (منوچهر آتشى، حافظ موسوى، نازنين نظام شهيدى، هوشيار انصارى فر، رضا چايچى و مراد فرهادپور) از ميان بيش از ۲۰۰ عنوان کتاب شعر منتشر شده در سال ۱۳۸۲ به ۱۲۳ کتاب دسترسى پيدا کردهاند. از ميان اين کتابها، در مرحلهى نخست ۴۸ کتاب برگزيده شد تا در مرحله بعدى مورد ارزيابى قرار گيرد. داوران در اين مرحله دوازده عنوان را براى بررسى نهايى انتخاب و در آخر سه کتاب را به عنوان آثار برگزيدهى سال ۱۳۸۲ معرفى کردند.
داوران جايزهى کارنامه بهجز کتابهاى برگزيده چند اثر را نيز شايستهى تقدير دانستند.
حافظ موسوى مجرى برنامه اسامى برگزيدگان را در بخشهاى مختلف به اين شرح اعلام کرد: «دو اثر برگزيدهى هيئت داوران از ميان کتابهاى منتشر شده در سال ۱۳۸۲، به ترتيب الفبا عبارتند از؛ «خلسههاى کبود» سرودهى على عابدى و «داشت مىميرد» افشين کريمىفرد. تقدير از جوانترين شاعر اين دوره؛ هيئت داوران کتاب «يک لحظه ويزا» سرودهى حنا مخملباف، جوانترين شاعر شرکتکننده در اين دوره را درخور تقدير مىداند. دو اثر تقدير شده از سوى هيئت داوران (به ترتيب حروف الفبا)؛ «سمفونيهاى آنيما» سرودهى م. ا. آنيما و «سنگهاى نهماهه» سرودهى روجا چمنکار. اما اثار برگزيده: هيئت داوران چهارمين دوره شعر امروز ايران، کارنامه، از ميان ۱۲۳ مجموعه شعر منتشر شده در سال ۱۳۸۲ سه اثر را به شرح زير به عنوان آثار برگزيده معرفى مىکند: (به ترتيب حروف الفبا) «رامش» سروده ى شهين خسروىنژاد، «شعبدهباز» سرودهى حسين مزاجى، و «کنار جادهى بنفش کودکىام را ديدم» سروده ى شهاب مقربين.»
تعدادى از شاعران برگزيده در اين مراسم حضور نداشتند. حافظ موسوى در اين مورد توضيح داد که: «چون آخرين جلسهى ما که برندگان در آن قطعى شدند همين ديروز برگزار شد نتيجتا نتوانستيم برخى از دوستان را دعوت کنيم.»
در مراسم چهارمين دورهى جايزهى شعر کارنامه همچنين از محمد حقوقى تقدير شد که نزديک به جهار دهه است به کار شعر و نقد مىپردازد و آثار مهمترين شاعران امروز را در چندين مقاله و چند کتاب بررسى کرده است. تقدير از محمد حقوقى با خواندن شعرى از او آغاز شد و با سخنان منوچهر آتشى ادامه يافت. آتشى که به دليل آسيب ديدن تارهاى صوتىاش با صدايى خشدار و به زحمت سخن مىگفت ضمن اشاره به دشوارى کار نقد از دوران همکلاسى خود با حقوقى در دانشسراى عالى ياد کرد و توان او را در سرودن شعرهاى منسجم کلاسيک در آن دوران ستود. او اين توانايى را پشتوانهى شعرهاى خوب بعدى حقوقى قلمداد کرد. آتشى همچنين فقدان انديشه در شعر امروز را مورد انتقاد قرار داد و خواستار شعرى شد که از بستر انديشه برخاسته باشد. او که خود اخيرا چند کتاب در نقد شعر شاعران معاصر منتشر کرده گفت: «هنوز ملاكهايمان همان شعر كلاسيك يا نيمايى است و هيچ ملاكى براى سنجيدن شعر جديدمان نداريم». در بزرگداشت حقوقى همچنين متنى از همسرش قرائت شد که در آن به برخى از ويژگيهاى شخصيت اين شاعر و منتقد اصفهانى پرداخته شده بود. محمد حقوقى پس از بيان سخنان کوتاهى دربارهى شعر و برخى شاعران معاصر، از جمله منوچهر آتشى و بيژن جلالى، چند قطعه از تازهترين اشعار خود را براى حاضران خواند.
برگزارکنندگان چهارمين دورهى جايزهى شعر امروز ايران برخى از نويسندگان و شاعران مطرح امروز، از جمله جواد مجابى، سيمين بهبهانى، سيدعلى صالحى و شمس لنگرودى را براى اهداى تنديس و جايزه به برگزيدگان دعوت کرده بودند. سيمين بهبهانى که جايزهى شهاب مقربين را به او اهدا کرد شعر «شتر» را براى حاضران خواند و آن را به پاس بزرگداشت محمد حقوقى به او تقديم کرد. حقوقى که در ادامه تنديس و جايزهى حسين مزاجى را به او اهدا مىکرد با اشاره به وکيل بودن دوست و همشهرى شاعرش، ياد شاعر و وکيل ديگرى از اصفهان، کيوان قدرخواه را که هفتهى پيش درگذشته گرامى داشت.
جايزهى کارنامه سال گذشته با جنجالها و شايعات بسيار همراه بود. مراسم سومين دورهى اين جايزه با اعتراض برخى از شاعران جوان مواجه شد که به نحوهى داوريها اعتراض داشتند. محود دولتآبادى سال گذشته به برگزارکنندگان توصيه کرد که «داورى کار جوانها را به نسل خودشان بسپاريم.» و گفته بود «ما مى خواهيم آتشى شاعر باقى بماند، نه اينکه جوانها به داورى او معترض باشند». حافظ موسوى در گفتگو با راديو صداى آلمان دراين باره گفت: «گرچه تذکر آقاى دولتآبادى بيشتر به منوچهر آتشى مربوط مىشد، با اينحال ما امسال از يک شاعر جوانتر نيز دعوت به همکارى کرديم که نتيجه و تاثير بسيار خوبى به همراه داشت.»
در اين مراسم همچنين برخى از برندگانى که حضور داشتند و تعدادى از شاعرانى که کتابشان به مرحلهى نهايى راه يافته بود براى حاضران شعر خواندند.
از صبح امروز بندرعباس، بوي باران و شعر و قصه به خود مي گيرد
تاريخ: 01 / 11 / 1383
خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا) - گروه فرهنگ و هنر
ششمين كنگره سراسري شعر و قصه با حضور قصه نويسان و شاعران جوان كشور صبح امروز در بندرعباس برپا مي شود.
به گزارش ايانا مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي هرمزگان اعلام كرد: در اين كنگره 600 اثر در سه بخش شعر نو، شعر كلاسيك و داستان ارزيابي خواهد شد.
رئوفي با اشاره به اين كه 8 هزار اثر به دبيرخانه كنگره رسيده است افزود: «نكوداشت غزلسراي معاصر محمدعلي بهمني، شعرخواني و برپايي كارگاههاي آموزشي ادبي از جمله برنامه هاي كنگره در روز جاري به شمار مي رود.»
همچنين به منظور پاسداشت ارزشهاي ملي و تبيين هر چه بيشتر حقايق غيرقابل انكار تاريخي، شب شعر خليج فارس نيز در اين كنگره ارائه خواهد شد.
محمدعلي بهمني از غزلسرايان نامي و نوپرداز معاصر است كه علاوه بر غزلهاي نو و نابش، در زمينه سرودن اشعار بومي و محلي بندرعباس و همچنين ترانه سرايي نيز از ماندگارترين چهره هاي ادبي محسوب مي شود.
او در فروردين سال 1321 در دزفول به دنيا آمد. اولين شعرش در سن نه سالگي در جمله روشنفكر منتشر شد. مجموعه اشعار «باغ لال»، «در بي وزني»، «عاميانه ها»، «گيو، كلاه، كفتر» (شعر كودك)، «گاهي دلم براي خودم تنگ مي شود»، «غزل»، «شاعر شنيدني است»، «گزينه نيستان»، «امانم بده» (ترانه ها) و «اين خانه واژه هاي نسوزي دارد» از آثار محمدعلي بهمني است، كه اين كتاب آخري در بخشي از آن مشتمل بر اشعار بندرعباسي او با نام «سركنگي» يا شانه لرزاني ]مراسم آييني در جنوب[ است. ناصر عبداللهي خواننده و آهنگساز جنوبي كشورمان از معدود هنرمنداني است كه بيشترين غزلها و ترانه هاي بهمني را اجرا كرده است.
جايزه ادبي اليوت به يك شاعر مجارستاني اهدا شد
خبرگزاري فارس: «گئورگ زيرتس»، شاعر مجارستاني، براي يكي از مجموعه شعرهايش برنده جايزه ادبي و ده هزار دلاري تي.اس. اليوت شد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، كتاب «جورج زيرتس»، شاعر مجارستاني، با نام «ريل» پيش از اين نيز به عنوان بهترين مجموعه شعرهاي نوئي كه تاكنون در انگلستان و ايرلند منتشر شده، شناخته شد.
قرار است تا جايزه ده هزار دلاري «زيرتس» بزودي در يك جشنواره ادبي كه در لندن برگزار ميشود توسط بيوه «تي سي اليوت» به او اهدا شود.
هيئت داوران اين جشنواره ادبي از اشعار «زيرتس» به عنوان يك مجموعه درخشان از اشعاري پر از احساس و متاثر از روحيه لطيف شاعر ياد كرده است.
دان داگلاس، رئيس هيئت داوران نيز از مجموعه اشعار اين شاعر مجارستاني، به عنوان اثري ماندگار و فراموشنشدني ياد كرده است.
جايزه اليوت كه توسط انجمن كتب شعر اهدا ميشود، در سال 1953 توسط عدهاي از ادباي انگلستان كه اليوت نيز يكي از آنها بود پايهگذاري شد.
برندگان قبلي اين جايزه ادبي، افرادي چون «تد هاگز»، «دان پترسون» و «آليس اسوالد» بودهاند.
انتهاي پيام/
پنجره اي به ادبيات جهان ...
لمس ترس در " دفترچه اي ممنوع " / بازخواني اثري از " آلبادسس پدس " در مهر
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : رمان " دفترچه ممنوع " ، نوشته ي آلبادسس پدس و با ترجمه ي بهمن فرزانه در سال 1382 توسط انتشارات بديهه به چاپ سوم رسيده است ، چاپ اول اين کتاب در قطع جيبي در سال 1325 بوده است . آنچه مي خوانيد ، يادداشتي نقد گونه بر اين اثر است .
اشاره :
" والريا" زني است در آستانه ي چهل دو سالگي و پس از 22 سال زندگي مشترک . دفترچه ي يادداشت روزانه اي مي خرد و مي انديشد که بايد آن را از شوهر و بچه هايش پنهان کند . کشمکش روحي وي براي پنهان نمودن دفترچه و ... تمامي فکر او را به خود مشغول مي سازد ، اما ماجرا به همين سادگي نسيت . ريکارد و پسر جوان والريا دل به دختري مي بندد و به خاطر او و روياهايش ، قصد سفر به آرژانتين را دارد ، اما ...
*** ***
زندگي قهرمان " دفترچه ي ممنوع " ، همانند زندگي نويسنده اش در گذر ازميان دو جنگ پا گرفته است . آلبادسس پدس پس از تولد در سال 1911 شاهد ظهور بنيتوموسوليني در سال 1922 بوده است و نيز طعم تلخ دو جنگ بين الملل را چشيده است . اين حوادث تاريخي در روح حساس نويسنده نفوذ يافته ، به گونه اي که قهرمان داستانش مي گويد : ( ملت ايتاليا هميشه درحال جنگ بوده ... ) ص 203
لمس جنگ و تنفس هواي ترس آور آن موجب شده است همان حس نا امني و دلهره درجاي جاي داستان حضورداشته باشد. هرجا والريا هست ، ترس از آينده وترس ازجنگ نيز موج مي زند . ترس ازآينده ي فرزندان ، ترس ازخوانده شدن دفترچه و هراس ازخوانده شدن خاطرات پنهاني ، مثل جريان زندگي با اين زن همراه است.
نويسنده با هوشياري کامل ، اولين تلنگر براي آينده ي داستان را درست زماني مي زند که والريا مي خواهد دفترچه را خريداري کند. دراين هنگام ، زن که درخواست دفترچه ي جلد چرمين را از فروشنده دارد ، با پاسخ منفي وي روبرو مي شود و اين جمله که ( نمي شود ، ممنوع است) .
اما دفترچه ، تنها بهانه اي است تا اين زن بفهمد که ( دراين خانه ، يک گوشه تنها ، حتي يک کشو ندارم که مال خودم باشد) و چه بايد کند؟ ( بقيه را وادار مي کنم تا به حقوق من هم احترام بگذارند)
دفترچه ي يادداشت در حقيقت يک حافظه ي کمکي است ، چيزي براي ياد آوري ، ثبت وتحليل حوادث .[ سابقا آنچه درخانه اتفاق مي افتاد ، زود از ياد مي بردم ، اما حالا برعکس ، ازوقتي که حوادث عادي روزانه را يادداشت مي کنم ؛ همه ي آنها را به خاطر مي سپارم وسعي مي کنم دليل وقوع آنها را بفهمم ].
نوشتن و تفکراو را به نتيجه اي تلخ مي رساند [ وقتي حادثه به صورت کلمه درمي آيد ، از واقعيت خيلي زشت ترمي نمايد] ص 59 [ هرچه بيشترمي گذرد ؛ بيشترمي فهمم که ناراحتي و بي قراري ام از روزي شروع شده که اين دفترچه را خريدم ] ص 168 [ مثل اين است که روحي شيطاني دراين دفترچه خفته است].
وقتي والريا از نوشتن سرخورده مي شود ، حتي حافظه اش را نيز طرد مي کند [ مادرم هميشه مي گويد : هر کس حافظه اش خراب است ، خيلي خوشبخت است] ص 316
اما مشکل جاي ديگري است . والريا پس ازنوشتن و بازنگري حوادث ، دست به تحليل ماجراها مي زند و درمي يابد که [چقدر مسخره است که انسان با شوهرش ، مثل خواهر و برادر زندگي کند ودر عين حال مجبور باشد. وفاداري و فداکاري عشاق را داشته باشد] ص 290
حتي در روابط والدين نيز به نکاتي جديد برسد ، گناهکارواقعي کيست؟ [ هر کس در يک خانواده بخواهد تنها باشد ، گناهکاراست] ص 295. همين حس پنهان کاري و نوشتن وقايع روزانه دور ازچشم ديگران ، نوعي گناه است و گناه او را به سوي گناهان ديگر مي کشد و پيش از همه ، دروغگويي و چون هنوز در لايه هاي فطرت خود روحي سالم دارد ، شروع به گريه مي کند ص 57.
و جاي پاي ترس همه جا هست. ترس از آينده [ وقتي دفترچه را بازمي کنم ، دستانم مي لرزد و مي ترسم . صفحه هاي سفيد خط هاي موازي را مي بينم که آماده ي پذيرفتن داستان روزهاي آينده من هستند ومن هنوز، به آن روزها نرسيده ازآنها مي ترسم ] ص 316.
نويسنده ازهمان لحظات نخستين ارتباط با خواننده اش ، حرکت خزنده و آرام ترس را به مخاطب خود انتقال مي دهد. مشاهده ي جنگ وعدم اطمينان از آينده ي نامعلوم همه ي شخصيتها را به رفتارهايي وا مي دارد که خواسته ي واقعي آنان نيست. همه از جنگ مي ترسند ، جنگ جهاني سوم که شايد همين فردا آغازشود . همه مي ترسند اما والريا علاوه برترس خود ، نگراني را نيز به دوش مي کشد. اوکه آهسته آهسته در لابه لاي چرخ دنده ي زندگي له مي شود دستي براي ياري خود نمي يابد وليکن بايد ديگران را ياري دهد !
والريا فرصت عاشقي و عاشقانه زيستن را از دست داده است و تمامي تلاشها براي رسيدن به اين فرصت ، بيهوده به نظر مي رسد ، او مادري است که هنوزهم فرزندانش به وي نيازمند هستند و با تکيه به اوست که مي توانند به زندگي ادامه دهند ، هرچند که اين نياز را عنوان نمي کنند.
[حتي نوشتن دراين دفترچه هم به نظرم گناه مي آيد] ص 315. او مي کوشد آمال و آرزوهايش را با سوزاندن دفترچه به فراموشي بسپارد و همان چيزي بشود که خانواده اش مي خواهند.
نوشته ي محکم " البادسس پدس" جهان دروني يک زن جهاني را به تصوير کشيده است ، بي آنکه به زمان ومکان خاصي وابسته باشد. کسي که تجربه ي يک جنگ را ازسر گذرانده باشد ، بسيار بهتر ازهرکس ديگري به زواياي پنهان داستان دست مي يابد و از آن لذت مي برد.
حس ترس و ممنوعيتي که در سراسر " دفترچه ي ممنوع " موج مي زند با وقايع نگاري جزء به جزء وايجاد حس همذات پنداري ، خواننده را با قهرمان داستان همراه مي سازد به گونه اي که ترس را حس مي کند و مي چشد.
در اين کتاب ، داستان وعلت نوشتن آن توجيه و دليل منطقي دارد ، توجيهي که به باورپذيري داستان کمک مي کند ؛ زني دفترچه اي مي خرد تا يادداشت هاي روزانه اش را در آن بنويسد و پس از نوشتن ، دست به تحليل و پرداختن به جزييات آن مي زند . خواننده ازهنگام خريد دفترچه تا سوزاندن آن ، ماجراي زندگي اين زن را دنبال مي کند و حضورناگهاني اين بيننده - خواننده به خوبي توجيه مي شود.
کارجذاب و به ياد ماندني آلبادسس را مي توان بازهم خواند و با آن به دنياي دروني يک زن نفوذ کرد . پس ازخواندن اين اثر است که مي بينيم نوشته اي چون ( چراغها را من خاموش مي کنم) و نويسنده اي مانند ( زويا پيرزاد) تا چه حد ، وامدار اين رمان قوي ونويسنده ي پرتواني مثل خانم آلبادسس پدس است .
مديا کاشيگر - دبير جايزه ي ادبي يلدا :
مراسم کتاب سال در تقدير از بخش خصوصي موفق بوده است
مديا کاشيگر نويسنده و منتقد ادبي گفت : مراسم کتاب سال در تقدير ، از بخش خصوصي موفق تر بوده و جوايز آن منصفانه تقسيم شده و مورد اعتماد مخاطبان است .
به گزارش گروه فرهنگ وادب مهر ، به نقل از ستاداطلاع رساني بيست ودومين دوره ي کتاب سال ، دبيرجايزه ي ادبي يلدا با اعلام اين مطلب افزود : مراسم کتاب سال مي تواند نقش مهمي درتشويق نخبگان و ايجاد انگيزه در آنها باشد .
کاشيگر اهداي جوايز کتاب سال را نوعي اداي دين ازطرف مسولين وجامعه نسبت به پديد آورندگان دانست .
اين نويسنده سهم فرهنگ را در سبد اقتصاد خانواده هاي ايراني پايين دانست و گفت : سهم درآمد مخاطبان نيزپايين است و با احتياط خريد مي کنند ، بنابراين کتاب سال مي تواند اعتماد آنها را درخريد کتاب افزايش دهد .
کاشيگردرمورد داوري مراسم کتاب سال گفت : معمولا فرآيند داوري اين مراسم به دليل تعداد زياد رشته هاي تخصصي کارساده اي نيست . وي برگزاري مراسم ها وبرنامه هاي تشويقي مورد اعتماد مخاطبان درحوزه ي فرهنگ مکتوب را عاملي درجهت گسترش ميزان مطالعه دانست .
محمد دانشگر:
پويا ساختن زبان فارسي به جهاني شدن ادبيات كمك ميكند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - حكمت و فلسفه
محمد دانشگر در دومين روز همايش هنر و جهاني شدن دربارهي جهاني شدن، گستره زبان و ادبيات فارسي و چالشهاي پيش رو سخنراني كرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) وي گفت: جهاني انديشيدن و جهاني شدن و راههاي اصولي آن نزد ايرانيان و تعاليم اسلامي به صورت نهادينه وجود دارد. با وقوع انقلاب دين در دنياي سكولار ورود عرصهي سياست شده و با شكلگيري نظام سياسي و ورود ارزشهاي اخلاقي در سياست پيامدهاي جديدي در جهان به ارمغان آورد كه منادي فرهنگ تازهاي در جهان شد.
وي ادامه داد: فرهنگ ايراني و اسلامي حاوي معارف و عرفاني است كه در متون ادبي شكل گرفته در عين مقتضيات زمان الگوهاي جهاني ارايه داده كه براي نزديك سازي ملت ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. در گذشته جهانگرداني كه رنج سفر را خريده بودند، امكانات تباديل افكار ملتها را تا حد زيادي فراهم كرده بودند. اين جهانگردان در بازگشت به وطن آداب و رسوم اجتماعي ديگر ملتها را به كشور خود ميآوردند كه اين رفت و آمدها براي خارجيان آشناييها را با ايران فراهم آورده كه باعث تاسيس كرسيهاي ادبيات در خارج شد.
دانشگر با اشاره به اثر استاد جديدي دربارهي تاثيرگذاري ادبيات ايران در فرانسه عنوان كرد: اين اثر به نام سعدي تا آراگون نام دارد كه از تاثيرگذاري شاعراني چون فردوسي، سعدي، خيام، حافظ و الهام بخشي از شاعران فرانسه از اين شاعران سخن آمده است؛ به گونهاي كه در طول قرن 19 آثار ادبي چون منطقالطير، ليلي و مجنون، نفحات الانس، دوبيتيهاي باباطاهر عريان، اشعار مولوي و تذكرهالاوليا، به فرانسه ترجمه شد و بعدها هانري كربن و لويي ماسينيون آثار ادبي ديگري را ترجمه كردند.
وي تصريح كرد: شاعران و اديبان فرانسوي در قرن 19 و 20 منابع كافي از ادبيات ايران را در اختيار داشتند كه از آنها الهام بگيرند و چنين هم كردند. اين تاثيرپذيري نزد گوته و ريكله آشكار است.
اين استاد دانشگاه به تعامل ميان ادبيات فارسي و عربي از زمانهاي دور اشاره كرد و افزود: بيگمان هنوز جانمايه آن نمود در روح ادبيات فارسي عميقا مشخص است. هنوز از پس انحصار اين پيام سعدي كه ”بنيآدم اعضاي يكديگرند، كه در آفرينش ز يك گوهرند” تاثير خود را دارد. اكنون گفتار ابوسعيد ابيالخير عارف قرن چهار و پنج در خانقاه توس رهنمودي براي انسان و انسانيت و ارتقاي زندگي بشريت است كه گفته: رحمت خدا بر آن كس كه در زندگي يك گام به جلو برنهاد كه اين گام در فطرت زندگي است. اين گفته با هر فرهنگي و هر انديشه كارآمد است.
اين استاد دانشگاه يادآوري كرد: اگر مولوي 700 سال قبل بر اين باور بود كه ”همدلي از همزباني بهتر است”، اين امر ميتواند بسياري از آلام بشر را برطرف و درمان كند؛ زيرا هدف اصلي زبان تنها انتقال پيام است و گاهي در حرف نميتوانيم مفهوم باطني همديگر را درك كنيم. در اينجاست كه آموزههاي والاتر كارسازتر خواهد بود. اينجاست كه همدلي ميتواند وحدت را فراهم آورد.
وي با اشاره به اين مطلب كه قالب سخنان شاعران و بزرگان ادبيات فارسي مشحون از چنين آموزههايي است، ادامه داد: قالب سخنان شاعران و ادباي ما كه در گذشته تاثير داشتهاند امروز هم ميتوانند تاثيرگذار باشند. البته براي اين امر به بسترسازي نياز داريم.
دانشگر گفت: رويدادهاي هنر و ادبيات را نميتوان به سرعت ارزيابي كرد. پديدار شدن شاهكارها در هنر و ادبيات تعامل و تقابل انديشهها و آشنايي با انديشههاي گوناگون را ميطلبد. ماهيت هنر و ادبيات با جاودانگي پيوندي ديرين دارد. به اين دليل با روزمرگي تبايني ندارد.
وي تصريح كرد: اولين گام، مشخص كردن معيار جهاني بودن يا جهاني شدن است. آيا ترجمه شدن يا ترجمه كردن اثري آن را جهاني ميكند و آيا بحثانگيز بودن مقولهاي ميتواند اثري را به جهانيان بشناساند؟ شناساندن ابعاد گوناون ادبيات به امكانات وسيعتري نياز دارد كه اشراف كاملتر نسبت به ظرفيتها و استعداد كه امكان بهرهوري بيشتري از آنها ميرود را ميطلبد با پويا ساختن زبان فارسي و گسترده كردن واژهها ازجمله راههايي است كه ميتواند به جهاني كردن ادبيات كمك كند.
انتهاي پيام
گام هاي جديد براي طبقه بندي نفايس و آثار ملي، منطقه اي و محلي
تاريخ معنوي و ادبي ايران زمين تا پايان سال ۸۴ ثبت ميشود
فهرست كامل تمامي آثار مكتوب، تاريخ معنوي و ادبي تهيه شده و به زودي اين آثار مستندسازي مي شوند.
تهران _ ۲۹دي ۱۳۸۳_ ميراث خبر
گروه اجتماعي،صنم مودي: پس از گذشت ۷۳ سال از آغاز تاريخچه ثبت آثار تاريخي در ايران، اكنون تدابير تازهاي به منظور بهينهسازي روند ثبت انديشيده شده است و در اين ميان به گفته مدير شوراي ثبت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، قرار گرفتن تمامي آثار اعم از نفايس ملي و آثار محلي در يک فهرست، از جمله نواقصي است که به عنوان يکي از مشکلات ثبت در ايران مطرح بوده و بايد در رفع آن اقدامهاي موثري انجام داد. «ميراث خبر» با «ناصر پازوکي» مدير شوراي ثبت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، درباره روند اين تحول و نحوه ثبت آثار تاريخي، طبيعي و معنوي به گفت و گو نشسته است.
* بناها، بافتها و محوطههاي تاريخي، نشانههايي هستند كه حفاظت از آنها همواره مورد توجه بسياري از تاريخدانان و كارشناسان ميراث فرهنگي بوده است چرا كه صيانت از اينها در واقع حفظ بخش مهمي از هويت ايران است و با آن كه ثبت آثار تاريخي و فرهنگي در ايران گذشتهاي 70 ساله دارد اما طي اين سالها با توجه به تعداد بسيار زياد بناها و بافتهاي تاريخي، روند چندان شتابندهاي نداشته است. به نظر شما در حال حاضر براي جبران كم كاريهاي گذشته چه تدابيري بايد انديشيده شود؟
_ بله تاكنون ثبت آثار تاريخي فرهنگي در ايران روند شتابندهاي نداشته است و دليل اين امر را ميتوان در نبود اقدامهاي جامع جهت شناسايي و مستندسازي آثار تاريخي دانست، چرا كه آنچه پيش از ثبت يك اثر بايد مورد توجه قرار گيرد، بررسي، شناسايي و مستندسازي تمامي آثار فرهنگي و تاريخي موجود در مناطق مختلف كشور است و تا آن زمان كه يك چنين تدبيري در سطحي فراگير در حوزه بناها و بافتها و ديگر آثار تاريخي انديشيده نشود نميتوان انتظار تغييري بنيادي را در اين عرصه داشت.
* تاكنون شناسايي و مستندنگاري از جمله اقدامهايي بود كه براي ثبت يك اثر بايد از سوي مسئولان هر استاني انجام ميگرفت اما اكنون با در اولويت قرار گرفتن مطالعه به منظور شناسايي، بررسي و مستندنگاري آثار تاريخي پيش از ثبت، چگونه روند ثبت را سرعت خواهد بخشيد؟
_ آن چه ميراث فرهنگي را با مخاطره مواجه كرده و پايداري آنها را تهديد ميكند نبود آگاهي در سطح جامعه نسبت به وجوه ارزشمند يك اثر تاريخي، فرهنگي، طبيعي و معنوي است و بسياري از تعرض و تخريبها به آثار تاريخي از سوي افراد سودجويي صورت ميگيرد كه نسبت به اين ارزشها ناآگاهند. با توجه به اين كه صيانت از يك اثر در گرو ارتقا، آگاهي و همكاري مردم با مسئولان است، ميتوان با جمعآوري اطلاعات جامع درباره آثار تاريخي فرهنگي كشور، نتايج را به صورت كتاب، بروشور و ديگر مكتوبات در اختيار مسئولان و مردم قرار داده و زمينههاي آگاهسازي افراد جامعه، سازمانها و ارگانهاي متفاوت را فراهم كرد.
* پس شورا در نظر دارد كه با رويكردي جديد نسبت به مساله ثبت آثار تاريخي فرهنگي نگاه كند؟
_ بله، طرح جامعي تحت عنوان «بررسي و شناسايي آثار تاريخي»، در شورا مورد بررسي قرار گرفته و پس از بررسي و رفع نواقص آن در سطحي فراگير به اجرا در خواهد آمد و در اين طرح همانگونه كه مطرح شد شناسايي آثار به منظور گردآوري اطلاعات و آمار دقيق از تمامي آن در اولويت نخست عملكرد شوراهاي ثبت استانها قرار ميگيرد.
* شما ميگوييد بايد آگاهسازي شود و براي تحقق اين هدف اطلاعات در قالب كتب و ديگر منابع مكتوب در اختيار افراد عادي جامعه و مسئولان قرار ميگيرد اين در حالي است كه در جامعه ما تقريبا تعداد افرادي كه به طور مستمر مطالعه ميكنند چندان چشمگير نيست و از سوي ديگر تعداد كساني كه به طور تخصصي به مطالعه مباحث ميراث فرهنگي علاقهمند هستند بسيار كم و در اقليت قرار دارند.
_ اگر چه اكنون پژوهشهاي انجام شده از سوي محققان حاكي از كاهش مطالعه در ميان افراد جامعه است اما شورا در نظر دارد پس از گردآوري اطلاعات درباره آثار تاريخي و چاپ كتاب، علاوه بر فراهم ساختن امكان دسترسي افراد جامعه به اين كتابها از طريق كتاب فروشيها، آنها را در اختيار مسئولان دستگاههاي مختلف، دانشجويان، معلمان، محققان و ديگر متوليان قرار دهد و اين افراد ميتوانند به واسطه ارتباط علمي كه با جامعه دارند دريافتهاي خود را از اين مباحث به ديگر افراد منتقل كنند و از اين طريق نگاهي عميقتر به آثار تاريخي در بين افراد جامعه ايجاد ميشود.
* از نتايج مثبت اجراي اين طرح براي سرعت بخشيدن به روند ثبت بگوييد.
_ طي پنچ سال گذشته در استان تهران، شناسايي و مستندنگاري بناها و آثار تاريخي فرهنگي آن بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت و اين امر موفقيتهاي چشمگيري را نيز در عرصه ثبت به وجود آورد چنانچه طي اين 5 سال تعداد آثار ثبتي از 90 مورد به 650 مورد ارتقا يافت. از اين رو تجربه ثابت كرده است كه گردآوري اطلاعات در مورد آثار تاريخي ميتواند افزايش مطلوبي را در آمار ثبتي كل كشور نيز به دنبال آورد و در چند سال آينده تعداد اين آثار از 11 هزار و 500 مورد به 200 هزار اثر افزايش يابد البته اگر مجموعا اين تعداد بنا، بافت و محوطه تاريخي واجد شرايط ثبت در كشور وجود داشته باشد.
* در حال حاضر بحث تشخيص نفايس ملي از سوي مسئولان سازمان مطرح است، و از آنجا كه تاكنون تمامي آثار تاريخي به رغم دارا بودن ارزشهاي تاريخي متفاوت در يك سطح و در يك فهرست قرار گرفتهاند، چه تدابيري از سوي شورا براي رفع اين مشكل انديشيده خواهد شد؟
_ تمامي آثار تاريخي به دليل آن كه از صدها و يا هزاران سال پيش باقي ماندهاند داراي ارزش و جايگاه ويژهاي بوده و نشانههايي از گذشته كشور براي نسل امروز به شمار ميروند. اما همين آثار به لحاظ ارزشي، داراي جايگاههايي متفاوتند و اين در حالي است كه تاكنون هيچ گونه طبقهبندي از نظر اهميت و ويژگيهاي تاريخي آثار در حوزه ثبت انجام نگرفته است. براي مثال اگر چه تخت جمشيد در كنار پل شلمبه دماوند هر دو در يك فهرست به ثبت رسيدهاند اما به لحاظ جايگاه با يكديگر بسيار متفاوتند از اين رو آثار بايد در مرحله ثبت نيز با توجه به اهميت تفكيك شوند، به همين دليل طرحي به منظور دستهبندي آثار در 4 حوزه نفايس ملي، آثار ملي، منطقهاي و محلي تهيه شده كه در صورت تصويب اكثريت شورا به عنوان يك اصل در كار ثبت به اجرا گذاشته ميشود.
* بر چه اساسي آثار تاريخي به اين چهار دسته تقسيم ميشوند؟
_ در اين طبقهبنديها، نفايس ملي به آن دسته از آثار اطلاق ميشود كه متعلق به عموم ملت بوده و حتي دولت هم نميتواند مالكيتي را نسبت به آنها داشته باشد كه از جمله اين آثار ميتوان از تخت جمشيد، ميدان نقش جهان اصفهان، چغازنبيل و بسياري ديگر از بناها، محوطهها و بافتهاي تاريخي كشور نام برد. همچنين دومين دسته آثار كه از آن به عنوان آثار ملي ياد ميشود، در واقع در شان و منزلت ملي هستند و تعداد زيادي از بناهاي تاريخي موجود در شهرها همچون منار جنبان و مسجد جامع اصفهان از اين جملهاند. سومين بخش، شامل آثار منطقهاي است كه در واقع جايگاه ملي ندارند اما براي آن منطقه از اهميت ويژهاي برخوردار بوده و نشانگر هنر، تمدن و معماري آن منطقه هستند و آخرين دسته نيز آثار محلي را در برميگيرند.
* طي سالهاي گذشته همواره توجه ويژهاي به ثبت آثار تاريخي، فرهنگي صورت گرفته است اما از سوي ديگر ايران به واسطه غناي فرهنگي، ميراث معنوي بسياري را نيز در تاريخ پربارش محفوظ داشته و اين در حالي است كه تاكنون هيچ يك از آثار معنوي كشور به ثبت نرسيده و در واقع اين بخش از ميراث كشور به لحاظ ثبتي در انزوا قرار گرفته است.
_ ايران زمين همواره ميراث معنوي بسياري همچون آداب، رسوم، باورها و جشنها را در فرهنگ چند هزار ساله خود پرورانده است و نيز شخصيتهاي ملي، مذهبي، ادبي، سياسي، علمي زيادي در اين خاك زيسته و در عرصههاي مختلفي در سطح جهان نامآور بودهاند. همچنين تاريخ طبري، يعقوبي، شاهنامه، گلستان و بسياري ديگر نيز از جمله آثار معنوي ايران هستند كه ماندگاري آنها از جايگاه خاصي برخوردار است و تاكنون هيچ يك از اين آثار به ثبت نرسيده است.
* ميگوييد كه شوراي ثبت آثار تاريخي فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري روند تازهاي را در ثبت آثار اتخاذ كرده و اجرايي خواهد كرد در اين ميان سهم ميراث معنوي در تدابير جديد مسئولان چيست؟
_ شورا در نظر دارد به زودي اقدامهاي لازم را جهت ثبت ميراث معنوي آغاز كند بر همين اساس فهرست كاملي از تمامي آثار مكتوب، تاريخ معنوي و ادبي ايران تهيه شده و اين آثار مستندسازي خواهند شد و سپس با بهره گيري از اين اطلاعات، ثبت آنها با جديت از سوي شورا دنبال خواهد شد.
* چه زماني نخستين ميراث معنوي در فهرست آثار تاريخي فرهنگي جاي خواهد گرفت؟
_ براساس برنامهها و پيش بينيهاي صورت گرفته تا پايان سال 84، ثبت آثار معنوي اجرايي ميشود.
* چهار اقليم و ثروتهاي طبيعي ايران همراه با ميراث فرهنگي و معنوي آن وجوه تمايز و برتري اين كشور كهن را از ديگر كشورها شدت ميبخشد اما بيتوجهي نسبت به ارزشهاي موجود، زمينههاي تخريب آنها را فراهم ساخته و به تدريج با نابودي اين ارزشها، دلايل برتري طبيعت نادر ايران در دنيا نيز با مخاطره مواجه ميشود. در اين ميان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري با بهرهگيري از روند ثبت ميتواند راههاي تعرض متخلفان را در اين عرصه از ميان بردارد.
_ درباره ميراث طبيعي ميتوان گفت كه ثبت اين ثروتها نيز مهجور مانده است اما به دنبال اجراي طرح بررسي و شناسايي شوراي ثبت، ميراث طبيعي نيز از اين جرگه خارج نخواهد ماند و از اين رو ثبت همه اين آثار با يك جهتگيري و سياست مشخص، آغاز و اجرايي خواهد شد.
* قانون مجازات اسلامي و قوانين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري صراحتا آثار ثبت شده را به لحاظ قانوني مورد حمايت قرار داده و تعرض به آنها را تخلف محسوب ميكند به گونهاي كه متخلف بايد مورد پيگرد قانوني قرار گيرد اما تاكنون بسياري از آثار ثبت شده همچون مدرسه حافظيه تهران و بسياري ديگر، در معرض خطر قرار گرفته و يا تخريب شدهاند . چنين به نظر ميرسد تاكنون ثبت يك اثر نتوانسته تضميني براي ماندگاري آن شود. نقش شوراي ثبت به منظور كاهش تخريبها چيست؟
_ شوراي ثبت براساس شرح وظايف خود، بايد نسبت به معرفي و اطلاعرساني درباره آثار تاريخي و موقعيت جغرافيايي آنها به مردم و نهادهاي مسئول اقدام كند و در واقع از اين طريق ميتوان با افزايش سطح شناخت مردم از ميراث تاريخي، طبيعي و معنوي، آنها را نسبت به صيانت از آثار كهن متعهد كرد. ايجاد چنين تعهدي در سطح جامعه تخريب و تعرضها به آثار تاريخي را كاهش داده و زمينههاي حفاظت بيشتر از يادگارهاي تاريخي را فراهم ميكند و اگر چه شوراي ثبت از طريق ديگر بخشهاي سازمان بر اجراي قوانين مربوط به آثار ثبتي، نظارت خواهد كرد اما از بين بردن كامل اين گونه تخلفها امكانپذير نيست. از سوي ديگر نيروي انتظامي، مسئولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، مديران محلي، انجمنهاي ميراث فرهنگي بايد توجه خود را به مقوله حفظ آثار تاريخي كشور دو چندان كرده و زمينههاي بروز تخلفات در اين حوزه را كاهش دهند. نهادهايي همچون آموزش و پرورش، وزارت علوم و ديگر واحدهاي فرهنگي هم كه نقش موثري در فرهنگسازي كه از جايگاه والاتري نسبت به اطلاعرساني برخوردار است دارند، بايد همگام با ميراث فرهنگي براي حفظ ارزشهاي چند هزار ساله كشور، حركت كنند.
بررسي ادبيات عامه پسند در خبرگزاري فارس
خبرگزاري فارس: اولين جلسه از سلسله نشستهاي ادبي، كه به بررسي ادبيات عامه پسند ميپردازد، پنجشنبه اول بهمنماه و با حضور صاحبنظران در خبرگزاري فارس برگزار ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس، در اين نشست كه از ساعت 14 برپا ميشود، علي دهباشي، فتحالله بينياز، محمدرضا بايرامي و داوود اميريان درباره ادبيات عامه پسند سخن خواهند گفت.
همكاران رسانه هاي گروهي و همچنين دانشجويان رشته ادبيات ميتوانند در اين جلسه حضور يابند.
انتهاي پيام/
يحيي بر آبادي : ارتباط فعالان ادبيات معاصر با ناشران کم است
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : مدير نشر طرح و اجراي کتاب ، از نبود ارتباط کارشناسي بين فعالان عرصه ي ادبيات معاصر و جامعه ي ناشران کشور انتقاد کرد .
يحيي بر آبادي در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : همان گونه که نويسندگان ؛ مولفان و شاعران از ناشر توقع دارند که اثر آنها را با کيفيت لازم و در کمترين زمان ممکن ، از زير چاپ بيرون بياورد ، ناشران هم انتظاراتي از فعالان ادبيات معاصر دارند که کمتر به اين توقعات حرفه اي پاسخ داده مي شود .
مدير نشر طرح و اجراي کتاب که از سال 1374 با انتشار کتاب هايي درحوزه ي ادبيات کودک و نوجوان ، پا به عرصه ي نشر کتاب گذاشته است ، تصريح کرد : وجود ارتباطي علمي و کارشناسي بين مولفان و ناشران ، هر دو گروه را در تهيه و عرضه ي آثاري درخور و ماندگار کمک مي کند .
اين ناشر در ادامه صحبت هاي خود با مهر ، با تاکيد بر ضرورت ترويج فرهنگ کتابخواني در اقشار مختلف جامعه خاطرنشان ساخت : مسئله ي کتابخواني و مطالعه بايد از دوره ي کودکي افراد شروع شود و از همان زمان ، کتابخواني به يک عادت فرهنگي و اجتماعي تبديل گردد .
وي با اشاره به حساس بودن دوره ي کودکي در زندگي افراد ، يادآور شد : نبايد فراموش کنيم که بزرگسالان ، مردان و زنان امروز ، همان کودکان ديروزند و کودکان امروز هم مي توانند مردان و زنان متفکر ، فرهنگ ساز و کارآمد فرداي اين سرزمين باشند .
امير حسين فردي : هدف بسيج ، پايه گذاري ادبيات داستاني سالم و قوي و پايدار در کشور است / ده اثر از ميان 110 داستان انتخاب مي شود
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : امير حسين فردي - نويسنده و دبير چهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج گفت : هدف بسيج از برپايي جشنواره هاي ادبي ، پايه گذاري ادبياتي سالم ، قوي و پايدار در کشور است .
دبيرجشواره ي ادبيات داستاني بسيج درگفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با اشاره به اين که اين جشنواره طي روزهاي ششم و هفتم بهمن ماه ، در بندرعباس برگزارخواهد شد ، افزود : در پي فراخوان جشنواره 900 اثر از 900 نويسنده ي کشور به دبيرخانه ي جشنواره ارسال شد که ازبين آنها 110 اثر پس از بررسي آثار، توسط داوران برگزيده شده که نويسندگان آنها به بندرعباس دعوت شده اند .
اميرحسين فردي تصريح کرد : گروه داوري هم اکنون در حال بررسي 110 اثر است تا 10 اثر به عنوان اثر برگزيده انتخاب شود که جوايزي به نويسندگان آنها اهدا خواهد شد.
وي با تشريح اهداف بسيج از برگزاري اين جشنواره خاطرنشان ساخت : بسيج تشکيلاتي وسيع و داراي چند ميليون عضو است که خيلي از افراد ، عضو آن نيستند ، ولي به آن اعتقاد دارند و احترام مي گذارند ، يکي ازاهداف اين تشکيلات اين است که در کشور ادبيات داستاني سالم و قوي پايه گذاري شده وادامه پيدا کند و اين جشنواره نيز درراستاي همين هدف برگزارمي شود که استقبال خوب نويسندگان ، نشان دهنده ي تاثير آن است.
دبيرچهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج گفت : 10 اثر برگزيده جشنواره به صورت کتاب چاپ خواهد شد.
وي داوران اين جشنواره را سميرا اصلان پور ، محمد رضا بايرامي ، احمد شاکري ، محمد شجاعي و مجيد قيصري معرفي کرد و افزود : همچنين منيژه آرمين ، رضا اميرخاني ، مصطفي رحماندوست ، شهرام شفيعي ، راضيه تجار ، عبدالمجيد نجفي و حميدرضا شاه آبادي به عنوان ميهمان حضور مي يابند و کارگاه هايي آموزشي جهت تبادل تجربيات خود به 110 شرکت کننده برگزيده برگزارخواهند کرد.
فرانتيشك هالاس و «استقلال اثر ادبى از اعتقادات شاعران و نويسندگان»
دويچوله
بارها بر اين مسئله تاكيد شده كه باورهاى نويسندگان و شاعران، الزاما با آثار توليد شده از سوى آنها همخوان نيست. اين بدان معناست كه ارزشهاى ادبى كار آنها را نبايد با تكيه بر نظرات مثلا سياسى آنها سنجيد.
اين را بوضوح مىتوان در آثار ارزنده گوتفريد بن آلمانى كه مدتى به ناسيونال سوسيالستها گرايش داشت، خورخه لوييس بورخس آرژانتينى و تى. اس. اليوت انگليسى كه در باورهاى سياسىشان محافظهكار بودند، ديد. در ميان نويسندگان و شاعران حتا بودهاند كسانى كه در عين اعتقادات سياسى و ايوئولوژيك خود، آموزههاى زيبايىشناختى ايدىولوژى خود را اصلا در كار خود راه ندادهاند. فرانتيشك هالاس چك يكى از اينهاست كه تا هنگام مرگ خود رد سال ۱۹۴۹ كمونيستى معتقد باقى ماند. اگر به شعرى از هالاس با عنوان «شعر» بنگريم، مىبينيم كه در نگاه او به هنرش، هيچ اثرى از باورهاى سخت كمونيستى او وجود ندارد.
با وصف مرحمتِ ديدن
چنين كور
با وصف موهبتِ شنيدن
چنين كر
در باد يك برگ در اميد يك فريب
در دام يك سار در گلو يك فرياد
در باران يك ترانه در گلسرخ يك كرم
در كلمهها خون در عشق تنها
با وصف مرحمتِ ديدن
چنين كور
با وصف موهبتِ شنيدن
چنين كرد
فرانتيشك هالاس در سال ۱۹۰۱ در «برون» در خانوادهاى كاگرى زاده شد و در سال ۱۹۴۹ در پراگ درگذشت. در آثار دوران جوانىاش مبارزه طبقاتى موضوع اصلى كارهايش بود. اما پس از دوران پختگى، از كاربست ايدههاى زيبايىشناختى رئاليسم سوسياليستى، و خواستهاى حزب كمونيست چكسلواكى سابق در شعرهايش همواره امتناع كرد. در جريان جنگ داخلى اسپانيا در سال ۱۹۳۶ داوطلبانه بهعنوان عضو بريگاد بينالمللى به آنجا رفت و در دوران اشغال كشورش توسط ناسيونال سوسياليستها به فعاليتهاى مخفيانه پرداخت.
پس از پايان جنگ دوم جهانى، رژيم كمونيستى چكسلواكى سابق، انبوهى از تقدير و ستايش را بر سر فرانتيشك هالاس ريخت، اما شاعر، همانگونه كه وصيتنامهاش كه پس از مرگ او در فرانسه چاپ شد نشان مىدهد، تطميعناپذير باقى ماند. وصيتنامه او يكى از اسناد معتبر در رد حاكميت استالينيستىست.