شاعر و رفتار چهار گانه با زبان اشاره:
در بحث رفتار با زبان به اين نكته بايد توجه كرد كه رابطه شاعر و زبان، رابطها متقابل و دو طرفه است. يعني همان طور كه شاعر، زبان و واژگان را به عنوان مصالح و ابزار اصلي شاعري به خدمت ميگيرد، خود نيز بايد براي رشد و اعتلاي زبان و افزايش قابليتها و توانمنديهاي آن بكوشد. برقراري اين رابطه متقابل، عامل اصلي پويايي، بالندگي و مانايي زبان ادبي است و هر گاه اين رابطه منقطع يا سست شود، زبان دچار فرسايش ميگردد. در بحث رفتار شاعر با زبان اين مولفه نقش تعيين كنندهاي دارد كه در تبيين رفتار چهارگانه شاعر با زبان به آن خواهيم پرداخت. بادقت نظر و تامل در آثار شاعران متقدم و معاصر، به طور كلي به چهار شيوه رفتاري با زبان توسط شاعران بر ميخوريم:
1 ــ رفتار هنجار يا معيار
2 ــ رفتار فراهنجار
3 ــ رفتار فروهنجار
4ــ رفتار ناهنجار
رفتار هنجار يا معيار
منظور از رفتار هنجار با زبان، رفتاري مطابق با معيارها و هنجارهاي مقبول ادبي است. يعني رفتار شاعر با زبان در فرآيند آفرينش ادبي، رفتاري هموزن و همطراز با عرف رايج ادبي جامعهاي است كه شاعر در آن زندگي ميكند. اگر براي ارزيابي كيفيت آثار ادبي يك شاعر درجات ((عالي، خوب، متوسط و ضعيف)) قايل باشيم، رفتار هنجار با زبان، منحصر به آن گروه از شاعراني است كه خالق آثار ادبي ((خوب)) هستند، يعني در انطباق آثار ادبي خود با هنجارهاي ادبي عصر خويش، موفق بودهاند. رفتار اين شاعران با زبان، رفتاري معقول و قانونمند است. عاملي كه در اين شيوه رفتاري، اصالت و مانايي زبان را تضمين ميكند ((رقابت جمعي)) است. به عبارت سادهتر، اين گروه از شاعران با زمينه مستعدي كه دارند، در فرآيند آفرينش ادبي، بينياز از تقليد از يكديگرند، ولي از آن جا كه رابطه آنان با زبان رابطهاي متقابل و دو طرفه است، در مسير يك رقابت سازنده و با بهرهگيري از تجربيات گروهي، راه را براي تكامل زبان هموار نموده و در ))نوزايش)) و تجديد حيات نهاد زبان مشاركت ميكنند. با عنايت به آن چه گفته آمد، ويژگيهاي اين نوع رفتار با زبان را ميتوان به شرح زير برشمرد:
1 ــ رفتار هنجار با زبان بر پايه حفظ
اصول، قوائد و هنجارهاي مقبول زباني
استوار است.
2 ــ عامل پويايي، بالندگي و مانايي زبان
در اين شيوه رفتاري ((رقابت جمعي)) است.
3 ــ رابطه شاعر با زبان، رابطهاي
متقابل و سازنده است.
نكته آخر اين كه براي تشخيص رفتار هنجار با زبان در هر عصري، تنها راه، مراجعه به آثار ادبي و شناخت و استخراج مولفههاي زباني مضبوط در آثار ادبي شاعران آن عصر است كه بسامد بالايي دارد: زيرا آن چه باعث تمايز سبك شاعران عراقي از خراساني ميشود، از جمله ويژگيهاي گويشي متفاوت شاعران اين دو سبك است كه ما از اين ويژگيها به ))هنجارهاي ادبي)) تعبير ميكنيم. در عصر حاضر نيز شاعراني كه به يك سبك و سياق و با گويشي واحد شعر ميگويند، در طيف شاعراني قرار ميگيرند كه ((رفتار هنجار)) با زبان را اختيار كردهاند.
رفتار فرا هنجار
رفتار ((فراهنجار)) با زبان منحصر به آن گروه از شاعران است كه از دانش، بينش، بصيرت و اجتهاد ادبي برخوردارند. رفتار فراهنجار با زبان همچنان كه از نام آن پيداست، به رفتاري اطلاق ميشود كه شاعر به خاطر تسلط و اشرافي كه نسبت به زبان دارد، خود را در چارچوب هنجارهاي رايج ادبي، عصر خويش، محدود و محصور نميكند. در اين شيوه رفتاري، شاعر با اتكا به بصيرت و اجتهاد خويش در اين عرصه، زبان را به چالشي جدي با نيازهاي ادبي عصر خويش ميكشاند و براي آن كه زبان بتواند توانايي پاسخگويي به اين نيازها را پيدا كند، به رفع كاستيها و مرمت و بازسازي بناي زبان ميپردازد. رفتار فراهنجار با زبان بر سه اصل زير استوار است:
رابطه متقابل شاعر با زبان خلاقيت و نوآوري هنجارگريزي اصلاحي مبتني بر ))رسانندگي)) و ((زيبايي شناختي)) شاعراني كه به رفتار فراهنجار با زبان اعتقاد دارند، به خاطر آن كه در يك تعامل متقابل با زبان قرار گرفتهاند، ضمن بهره برداري از تواناييهاي زبان، در موارد ضرورت به پيرايش نهاد زبان از طريق اصلاح قواعد دستوري و مرمت و بازسازي قالبهاي ادبي ميپردازند، و در نهايت در نوزايش و تجديد حيات نهاد زبان، نقشي بزرگ را برعهده ميگيرند. براي مثال ))حافظ)) و ((نيما)) هر يك در عصر خويش، در زمره شاعراني بودهاند كه با زبان رفتاري ))فرا هنجار)) داشتهاند. از همين رو ضمن ارج گذاري به ميراث ادبي و حفظ قابليتها و اصالتهاي زباني، و با الهامگيري از آثار شاعران متقدم و معاصر خويش، با خلاقيتي شگفت، به آفرينش هنري روي آوردهاند و با بياني هنري به آفرينش آثاري دست زدهاند كه ديگران از خلق آنها عاجز بودهاند. آثار ادبي اين گروه از شاعران در زمره آثار ادبي ((عالي)) قرار ميگيرند.
رفتار فرو هنجار با زبان
رفتار ((فرو هنجار)) با زبان به رفتاري گفته ميشود كه شاعر از انطباق زبان ادبي خود با معيارهاي مقبول زبان ادبي عصر خويش عاجز است و در نتيجه آثار ادبي او از نظر كيفيت در رديف آثار ((متوسط)) و در اكثر موارد ((ضعيف)) قرار ميگيرد. آثار شاعران دوره بازگشت مصداق بارز اين گونه رفتار با زبان توسط شاعران است. در رفتار فرو هنجار با زبان، شاعر به خاطر فقر ادبي و ناتواني از برقراري يك رابطه خلاق و پويا با زبان، به تقليد كشيده ميشود و از آثار متقدمين و معاصرين خويش كليشه برميدارد. در اين شيوه رفتاري، شاعر چون نميتواند تا سقف زبان هنجار قد بكشد، به ناچار قباي زبان را به قامت كوتاه خويش ميبرد و با اين كار ظلمي بزرگ را به زبان روا ميدارد. البته گاهي نيز اين نوع رفتار با زبان، در نوعي از تعصب ادبي كور و بيمنطق ريشه دارد. نكته آخر اينكه در رفتار فروهنجار با زبان، رابطه شاعر با زبان، رابطهاي يكطرفه است. كه همين امر باعث به خطر افتادن اصالت و موجوديت زبان ميشود، زيرا رابطه اين شاعران با زبان به علت فقر دانش و بينش ادبي و روي آوردن به تقليد، رابطهاي تهديد كننده است كه در دراز مدت موجب سايش و فرسودگي زبان ميشود. هر چند برقراري اين نوع رابطه با زبان براي خود شاعر نيز به نوعي ((انتحار ادبي)) ميماند!
رفتار ناهنجار با زبان
رفتار ناهنجار با زبان به رفتاري گفته ميشود كه با هيچ هنجار و معيار ادبي سازگار و قابل انطباق نباشد. اين گونه رفتار با زبان اختصاص به شاعراني دارد كه دچار نوعي توهم ((نبوغ ادبي))اند. اين طيف از شاعران با تظاهر به نوآوري و خلاقيت، بر همه اصول، قواعد و هنجارهاي ادبي خط بطلان ميكشند تا به اين وسيله خود را پرچمدار انقلاب ادبي معرفي كنند. امروزه از اين شاعران به عنوان شاعران آوانگارد و ((پست مدرن)) و گاهي نيز ))پسانيمايي)) ياد ميشود. شاعراني كه با توسل با انواع شيوههاي غير معقول، و با دامن زدن به موجهاي كاذب ادبي، درصدد دست و پا كردن جايگاهي رفيع براي خويش در عرصه ادبياتند. شاعراني كه به رفتار ((ناهنجار)) با زبان روي آوردهاند، با كشيده شدن به ((هنجار گريزي)) افراطي و تخريبي، در راهي گام بر ميدارند كه به سراب ((فرماليسم محض)) ختم ميشود. اين گروه از شاعران درصدد هموار ساختن راهياند كه پيش از اين مدعيان ((هنر براي هنر)) در آن گام نهاده و به بنبست رسيده بودند! براي يافتن تعريفي روشنتر از ((رفتار ناهنجار)) با زبان، بهترين توصيه مطالعه آثار ادبي شاعران آوانگارد و پست مدرن معاصر است.
به نقل از مجله شعر