شعر مدرن كره/همايون نوراحمر از: پ.پ. هيون
P.P.Hyun
ترجمه: همايون نوراحمر
شعر مدرن كره در حقيقت با اتحاد عقايد آزاديخواهانه و مبادي جديد اين سرزمين آغاز ميشود. زبان كرهاي، كه به شاخه مغولي خانواده اورال تعلق دارد، نه لهجهاي نيرومند دارد و نه لحني عميق، اما اين زبان اصوات ملايم و موسيقي دارد.
شعر كرهاي همانند زبان مدرن غربي، الفبايي و فونتيك (آوايي) است در حالي كه شعر چيني موكدا# بر چسب تجاري بر خود دارد.
اشتراك ادبيات كارگري و هنر در 1923 تحت رهبري حزب كمونيست كره يك رئاليسم اجتماعي در مكتب شعر و شاعري ارائه داد. اين مكتب طعنهآميز نخستين بار در تاريخ كره، آزادي فردي، بسط و گسترش صنعت و مزاياي فرهنگي براي توده مردم فراهم آورد. بعد در مخالفت با رئاليسم اجتماعي سال 1926 مكتب رمانتيسم زاده شد كه تحت نفوذ و تا#ثير نويسندگان اروپايي نظير روسو، بليك و كيتز بود و شاعران رمانتيكي چون لي كوانگ ــ سو و لي يو. ك. سا، را در خود به عاريت گرفت و با رشد ماترياليسم ديالكتيك به مبارزه پرداخت و به اهميت احساس و اشراق در شعر تا#كيد كرد. شاعران اين مكتب علاقهاي به درجات شعري گذشته از خود نشان دادند كه غالبا# به سوي متافيزيك يا علوم معقول متمايل ميگشت.
در تصوف شاعران كرهاي هان يونگ ــ اون راهب بوديست، از ديگر شاعران كره مشهورتر است كه افكار فلسفي در خور توجهي دارد.
كيم كيرم و كيم كوانگ ــ سو و لي اين ــ سو در شعر و شاعري به بودلر و ورلن مديونند. اينان بر ضد رئاليسم اجتماعي و رمانتيسم زمان خود شوريدند و به گونهاي نمادين به احساسات و ايدههاي موجود اهميت دادند.
اگرچه در اشعار مدرن كره قافيه آكادميك وجود ندارد، اما تمهيدات شاعرانه و موسيقي و متافور يا استعاره تشبيه در آنها به وضوح قابل لمس است. در اشعار كره مقام رفيع موجودات به چشم ميخورد. گلها و سنگها ممكن است جان نداشته باشند، اما آنها را به اشياي شكوهمند بدل ميكنند و از افاضه روحاني بشريت بهرهمندشان ميسازند.
پنج شعر از شاعران كره را ميخوانيم:
1ــ هان يونگ ــ اون (1899 ــ 1940) از نامدارترين شاعر بوديست است كه از او كتاب فاضلانهاي درباره بوديسم، يك مجموعه شعر و يك رمان هم به نام ((باد سياه)) به چاپ رسيده است.
نسبت معكوس
وقتي نميخواني،
آيا صدايت سكوت است؟
من به وضوح صدايت را ميشنوم ــ
صدايت سكوت است.
آيا چهرهات تار و تيره است؟
با چشمان بستهام
به وضوح چهرهات را ميبينم ــ
چهرهات تار و تيره است
2ــ لي يوك ــ سا، تحصيلاتش را در دانشگاه پكن به اتمام رساند و در زندان پكن هم جان سپرد. شعر ((اوج)) او را ميخوانيم:
اوج
با تازيانه تلخ فصل،
سرانجام به شمال رانده ميشوم.
به روي تيغه شمشير منجمد ميايستم
در حالي كه مدار بي حس و فلات ممزوج ميشوند
ميدانم در كجا نبايد زانوانم را خم گردانم،
و در كجا گامهاي آزردهام را جاي دهم.
حتي اگر چشمانم را فرو بندم، نابود نميشوم
آخر چونان رنگينكماني پولادين به زمستان ميانديشم.
3ــ لي كوانگ ــ سو (متولد 1892، را پدر ادبيات مدرن كره خواندهاند. اين شاعر، تحصيلاتش را در دانشگاه واسهدا ژاپن به اتمام رسانيد. لي كوانگ ــ سو رمانهايي هم چون ((پيشگاه)) و ((بوي خوش زندگي و عشق)) نوشته است. شعر ((در آرزوي ديدار دوستانم)) را از او در ياد ميآوريم.
در آرزوي ديدار دوستانم
اي برادران و خواهران!
ميشنويد، ميشنويد
آيا همانطور كه در زير ديوار فرو ريختهام مينشينم
ديواري كه سر فرود آورده و زانو بر زمين ميسايد
آوازي را كه ميخوانم، ميشنويد؟
اي برادران و خواهران!
رايحه خوش چو بهاي جنگل
را كه با دستان لرزانم
در عود سوز ريختهام و ميسوزند
ميبوييد؟
اي برادران و خواهران!
آيا همانطور كه ايستادهام
و در بيرون از شهر ميگريم
و انتظار ميكشم تا جايي را
در قلبت بيابم، نظاره ميكنيد؟
4ــ پ.پ. هيون كه اكنون در پاريس زندگي ميكند، در 1928 در كره به دنيا آمد. در دانشگاه كلمبيا و مادريد تحصيلاتش را به اتمام رساند. با نشريه فرانس آيزر واتور همكاري ميكند.
هيون مجموعه اشعار و قصههايش را در ليبل Libell انتشار داده است.
شعر ((روح سوخته)) از اوست:
روح مشتعل گشت;
و جسم از ميان رفت;
و من خود را در اتاقي
كه تن خدايان دروغين در آن ميسوزد
مييابم.
ستارهاي را به آسمان پرتاب ميكنم
تا ماه را بگيرد،
تا حكايات بيشمار پيشين را
در نهان بشنوم.
5ــ كيم كي ــ ريم شاعري از نهضت آوانگارد (پيشرو) در كره، در 1909 به دنيا آمد و بعد در دانشگاه پادشاهي توبوكو تحصيل كرد.
شعر ((پروانه و دريا)) از اين شاعر را ميخوانيم:
پروانه و دريا
پروانه سپيد از دريا بيم نداشت
چرا كه از عمق، از عمق دريا به او چيزي نگفته بودند.
دريا را دشتي سرسبز ميپنداشت.
و بالهايش را به روي امواج ميخيسانيد،
و چونان ملكهاي بينوا بر خود ميلرزيد.
در فصل روييدن بنفشههاي ارغواني و آبي
رايحهاي از گلها به روي دريا وجود نداشت،
اما پرتو رنگ پريده ماه نو
به روي شانههاي پروانه سايه افكنده بود.
6ــ كيم كوانگ ــ سو ــ در 1904 به دنيا آمد و تحصيلاتش را در دانشگاه توكيو به اتمام رساند. اشعار برگزيده اين شاعر با عنوان ((دلتنگي)) به چاپ رسيده است. شعر ))فردگرايي)) از اوست.
فردگرايي
در يك دره كوهستاني تنگدستي ــ
اگر ريگي زاده شود
و به گونه صخرهاي جسيم رشد نگيرد
اگر چونان جويباري جريان نيابد،
لحظه را غنيمت بدان
تا به ابديتي لايتناهي سر بركشد.
7ــ لي اين ــ سو در دانشگاه لندن تحصيل كرد و از 1905 تا 1950 به روي دو كتاب پيروزي زيباشناسي در كره و ترجمهاي از تي. اس. اليوت به نام ((سرزمين باير)) وقت گذرانيد. شعر ((دعاي صبحگاهي در بيابان)) او را اثري فلسفي دانستهاند.
دعاي صبحگاهي در بيابان
درخت بيبرگ دانش سايه نميگستراند،
چرا كه فقط ميوههاي تلخي بر آن آويزان بود.
همين كه در زير آن مينشستيم
بر آن بوديم كه به سوي سايه برويم
آيا از پيش اين خورشيد; غمگنانه بر فراز سرمان در ميغلتيد؟
و يا ميبايستي به اين ميراث خشمانگيز
با آرامشي موقرانه سلام گوييم؟
بدانيد كه از چه راهي به اين وادي ويران، تلخ و گرمازده به بوتهزارها رسيديم.
كاروان اميدها و افتخار در افق نامطبوعت، دعاهاي شب هنگام را با قانونهاي مقدس زيارت و قرباني دادن پايدار ميكند.
و اكنون تو چه دادهاي؟ چه پاداشي دادهاي؟
به ما شيرهاي در اسارت و پلاسيده را دادهاي.
ديگر فرصتي ميان ياس و شادماني وجود ندارد;
سوال در اين است كه: چگونه ما اين هرج و مرج و آشفتگي، غم و غصه و ياد بودمان را به نظم درآوريم
آه اي خداوند كه به ما در خورشيد قدرت دادهاي
ما را در اين ره انكار كن و ناديده بگير.
منبع: مجله شعر