January 30, 2005 09:51 PM
گفتوگو با محمدعلي بهمني هاله مشتاقينيا h-[email protected] اين خانه واژههاي نسوزي دارد اگر در تعريف ژانر ادبي بپذيريم: گونهاي كه موجوديت تاريخي ملموس در نظام ادبي دوران نويسنده دارد بيشك محمدعلي بهمني با وجود فعاليت در گونههاي ترانه و شعر امروز، غزلسرايي نام آشناست كه مجموعههاي گاهي دلم براي خودم تنگ ميشود، شاعر شنيدني است و هم چنين آلبوم عشق است مصداق اين كلام است. با اين حال به تازگي مجموعهاي از اشعار سپيد ايشان تحت عنوان اين خانه واژههاي نسوزي دارد منتشر شده كه بهانهاي براي اين گفتوگو شد: Oجسمم غزل است اما روحم همه نيماييست... از اين آينهي تلفيق برايمان بگوييد: ارادت من به شكل شعر ديروزمان(غزل) است كه در اين شكل، پيچيدگي و محدوديتهايي وجود دارد . حال اگر يك شاعر در زمان خود، تجربهي ديروز را هم داشته باشد به يك خط فكري ميرسد كه تلفيقي است از امروز و ديروز. غزل امروز وام دار غزل ديروز با بيان نيمايي است يعني وام داري از حافظ و نيماست. تلاش من هم آن است كه خط سومي كه حاصل تلفيق اين دواست،ارايه دهم. Oدر واقع در همين نگرش است كه به زبان ساده و متناسب با گويش امروز در غزلهاي شما ميرسيم. شما اين زبان ساده را چقدر براي مخاطبان امروز موثر ميدانيد؟ روزگار ما ديگر روزگار زبان فاخر نيست! ما نميتوانيم در اين عصر پردغدغه به مانند خاقاني يا زبان شعرايي مثل او بنويسيم! زندگي امروز ما با پيچيدگي و دغدغههاي فراواني روبهروست كه راهي نداريم جز آن كه به سادگي پناه بريم. شعر هم به مانند زندگي از اين قاعده مستثني نيست. مسير هنر رو به پيچيدگي است اما هنرمند بايد بيان هنري خود را روزبهروز سادهتر كند .حرف بشر از ابتدا تا امروز يكي بوده است.اين نوع متفاوت بيان به مقوله و دغدغههاي هميشگي بشر مثل عشق، مرگ و... است كه شعرا را از هم متمايز ساخته است. خاقاني در عصر خود به گونهاي ديگر بيان كرد، حافظ شكلي ديگر و همانطور كه اشاره شد ما هم به زباني ساده در اين عصر پرهياهو نياز داريم. Oجدا از نياز به سادگي در اين عصر پرشتاب، ايجاز هم دغدغهي بسياري از شاعران اين عصر بوده است. همچنان كه شما هم در شعر كاسه آب ديوژن به نوعي به آن پرداختهايد: من و دريا غزلي ناب سروديم از تو غزلي مثل تو ناياب سروديم ازتو هنوز خيالاتي ام به شتاب انسان امروز به كاسهي آب ديوژن به بي وزني ميانديشم و ... پاك كن را برميدارم من دريا غزل تو درست است! شعر كاسه آب ديوژن نگاهي به رفتار انسان امروز با پيرامون خودش دارد و گوياي رفتار شاعر امروز با كلمه است كه در آن به نوعي به غربال كردن خود رسيدهام. با تمام ارادت به غزل، در پايان آن را در چهار كلمهاي كه از همان اول به آن ميخواستم برسم خلاصه كردم . Oدر واقع ميتوان گفت اشاره به همان آن شاعرانه كه بن مايه هر شعري است: واژهي قشنگي به كار برديد: آن كه مي تواند يك منظومهي بلند از شاعر بيرون بكشد و يا يك حرف كه آن هم ميتواند شعريت داشته باشد و اين ديگر دست خود شاعر است اما همچنان كه گفتم زمانه بر سر ما چنان آورده كه ما را دچار عصاره گيري كرده است. O در كتاب اين خانه واژههاي نسوزي دارد چند شعر در مورد سركنگي است كه اشاره داشتهايد حركتي آئيني در رقص مردم جنوب ايران است. نگاه شاعرانه به آيينها را چقدر در شناخت آنها موثر ميدانيد: در ابتدا بگويم شايد عدهاي بر اين عقيده باشند كه سركنگي مراسمي آئيني نيست! اما من بر اين باورم كه اين مراسم آئيني است چرا كه آن را فراتر از حركت و رقص ميبينم من اولين باري كه در اين مراسم حضور يافتم به شكلي مسخ شده و مبهوت به آن نگاه ميكردم. زمان را گم كرده بودم و در واقع انسان را به نوعي سماع ميكشاند. به همين دليل به آئيني بودن آن ميرسيم چون هر تعريفي كه بخواهيم براي اين مراسم ارايه دهيم، باز هم تعريفي فراتر وجود دارد. اما نگاه شاعرانه به آيينهاي مختلف از سوي شعرا ضرورت دارد. آئينها قسمتي از طبيعت زنگي بشري هستند و انسان ــ خاصه يك شاعر ــ نميتواند از آن جدا شود و تفكر در اين مورد گريز ناپذير است. ... Oچندي خيال ميسرايي چندي خيال ميسرايدت خيالي كه شدي دوستداراني پيدا ميكني كه خيال نيستند ... عنصر خيال هميشه از مشخصههاي درون مايه سخن شاعرانه بوده است. حال به طور خاص از اين عنصر در شعر چند عصا ساييده باشم و هنوز برايمان بگوييد: اين شعر نشان دهندهي سيري است كه به طرف تكامل شعر و شاعري پيش ميرود. اين شعر شرح ميدهد كه يك شاعر با خيال شروع ميكند، اما بعد از يك مدت اين خيال است كه به سراغ شاعر ميآيد تا آن را بسرايد و در اين جاست كه شاعر، شاعر ميشود! Oوضعيت نقدادبي را در حال حاضر چگونه ارزيابي ميكنيد: من با هر گونه نقدي كه در عرصه شعر انجام ميشود مخالفم! دليل موجهي هم دارم: براي اين كه اكثر منتقدان با فلسفه آشنا نيستند! ما در روزگاري هستيم كه براي انتقاد بايد آن اثر را درست بشناسيم اما در كمال تاسف نقدها شخصي و بدون شناخت كامل است! Oبراي حسن ختام از كنگرهي ادبي بندرعباس بگوييد كه چهارسال است در آن جا برگزار ميشود. اين نشستها را چقدر در شناسايي جوانان مستعد موثر ميدانيد؟ اين كنگره هر سال به همين منظور برگزار ميشود و ما شاعران و قصه ــ نويسان جوان را از سراسر كشور گرد هم جمع ميكنيم و مجموعه آثار آنها را از ابتدا تا انتهاي كنگره كه در حدود شانزده CDاست، به اين جوانان كه نزد ما آمدهاند، ميدهيم و وقتي آنها تمام هستي نشستها را با خود به شهر و ديارشان ميبرند، چه بسا جوانان مستعد ديگري هم براي حضور آتي مشتاق شده و همين امر باعث تثبيت اين كنگره و شناسايي جوانان شده است. مجله شعر
|