چهارشنبه 14 بهمن ماه 83/5 خبر عمران صلاحي:
شاعري كه از خودش شعري را تقاضا كند، سلف سرويس است
شعري كه به سفارش دل باشد ماندگار خواهد ماند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
يك شاعر طنزپرداز معتقد است: شعر سفارشي نوعي تفنن ادبي در ادبيات بوده كه به ادبياتمان لطمهاي نزده است.
عمران صلاحي در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: اين شعر از گذشته در ادبيات ما وجود داشته و شاعران مديحهسرايي بودند كه قصايد مدحي ميگفتند و در قبال آن پول ميگرفتند كه گاهي پادشاه اگر از آن مديحه خوشش ميآمد، دهان شاعر را با طلا و اگر خوشش نميآمد، با چيز ديگري پر ميكرد؛ اما شعرهايي هميشه ماندگار شدهاند كه حسي از شاعر در آن بوده است؛ حتا اگر به سفارش دلش بوده باشد.
وي گفت: در شعرهاي سفارشي، شاعر سعي ميكند چيزي را سرهم كند تا بخواند و بيشتر شعر را ميسازد كه باعث تفريح ميشود. البته ضرري هم ندارد؛ اما مشكل خود شاعر است كه بعدا پشيمان ميشود. هرچند بعضي از قصايد مدحي كه خوب اجرا شده و از نظر ادبي و زبان قوي بودهاند، ماندگار شدهاند؛ مانند بعضي از قصايد انوري و خاقاني كه با آنكه مدح بودهاند، ولي ماندگارند.
صلاحي افزود: گاهي سفارشها فردي است؛ مثلا ميگويند براي فلان عروسي يا عزا شعري بگو و گاهي هم اجتماع و سياست شعري را به شاعر سفارش ميدهد؛ مثلا يك روزنامه سياسي از شاعري ميخواهد برايش به اندازه يك ستون شعري انقلابي بسرايد كه اين اشعار خود مشخص ميكنند كه سفارشي هستند و لازم نيست كسي اين را بگويد.
وي با اعتقاد به اينكه شاعري كه از خودش شعري را تقاضا كند، مانند سلف سرويس است، در ادامه اظهار داشت: يك شعر سفارشي را تنها با عوض كردن نام در جاي ديگري ميتوان عرضه كرد كه به درد محافل ميخورد و خيلي هم به ادبيات ضرر نميزند؛ زيرا شعر واقعي هميشه وجود دارد. ولي خوب است شاعر گاهي به سفارش دلش هم عمل كند و اگر شعري سفارشي مينويسد، درباره كسي كه به او علاقه و محبت دارد بنويسد.
انتهاي پيام
محمدرضا خالصي:
غزل نه تنها در هزارهي نخست شعر دري خوش درخشيد، كه در هزارهي دوم نيز بر صدر نشسته است
خبرگزاري دانشجويان ايران - شيراز
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
بي شك غزل از ماندگارترين و متداولترين قالبهاي شعري زبان پارسي است كه توانست و ميتواند شعر زمانه باشد.
محمدرضا خالصي ـ شاعر ـ در گفت و گو با بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: غزل كوتاه است، ساده و خوش آهنگ و پويا كه بار عاطفي قابل ملاحظهاي را بر دوش كشيده، بسياري مسؤوليتهاي شعر ديروز و امروز را بر عهده گرفته و از عهده نيز به در آمده است.
وي تصريح كرد: غزل يك فرم باز با قالبي گسترده و انعطاف پذير است كه براي هر شاعري ميتواند لقمهاي دندان گير باشد؛ به همين دليل نيز از اوان شعر دري خوش درخشيده است، روزگاري را با سرودها و چنگ و نواي موسيقي به انجام رسانيده است، گاه رودكي چنگ برگرفته و در پرده عشاق آن را نواخته و نامش را قول نهاده، بن مايهاش را در چكامهها و فهلويات در ترانهها و سرودههاي خسرواني بستند و بر آن دليل فراوان آورند.
شاعر كتاب «فرسايشها» افزود: غزل نه تنها در هزاره نخست شعر دري خوش درخشيد، كه در هزاره دوم نيز بر صدر نشسته و قدر ديده است، نه تنها در ايران كه به قول شفيعي كدكني در ديگر اقاليم نيز جايگاهي فراتر از آن خود نموده است.
مترجم كتاب شعر «خواب زنبقهاي سپيد» اظهار عقيده كرد: فرماليستترين شعراي قرن اخير چون آپولينو، ريلن، توماس، جيم هاريسون، و آدرين يوخ ريچ از غزل بهره جسته و در آن گام نهادهاند.
وي تصريح كرد: غزل پارسي فرمهاي بي نهايت را در خود دارد، «سانت» همانند غزل آبستن بينهايت فرم در زبان اروپايي است و بسياري از شاعران از زمان شكسپير تا امروز، از آن فايده جسته و بهره بردهاند.
به گفته اين مدرس دانشگاه غزل گاه صورت ملحون به خود گرفته و گاه بر صيد تصاعد نشسته، روزگاري سوداي عشق زميني در دماغ پرورده و بعد از آن، بيشتر از هر قالب ديگر بار مفاهيم عرفاني اين كهن بوم و بر را بر دوش كشيده است و نام قلندريات بر خود نهاده است، روزگاري نيز در بازار سياست نمودي يافته و پيام آور آزادي و مشروطيت شده است.
خالصي سپس با ذكر مثالهايي از عارف قزويني و ملك الشعراي بهار به اثبات سخن خود پرداخت:
پيام دوستم از پير مي فروش آمد // بنوش باده كه يك ملت به هوش آمد
هزار پرده ز ايران دريد استبداد // هزار شكر كه مشروطه پرده پوش آمد
و
دل فريبان را به روسيه دل جا دادند // مستبدانه چرا قصد دل ما دادند
دلبران خود همه هر جايي و روسيصفتند // ورنه در خانه غير از چه سبب جا دارند
اين شاعر شيرازي اضافه كرد: غزل شايد از معدود فرمهاي گذشته است كه با انديشه و تفكر مرد مردستان يوش راه آمد و ديگر گونههاي زباني او را پذيرفت، پس از شهريور ٢٠، سيام تير و انزواي روشنفكران و آزادگان باز اين فرم از معدود قالبهايي بود كه رنج و آلام و عصيان و طغيان شاعران را به دوش توانست كشيد؛
حماسهاي است كه ميآيد اين صدا از كيست // صداي كيست اگر اين صدا صداي تو نيست
تو از مقام دهانهاي شهر ميخواني // صدا يكي است اگر حنجره هزار و يكي است
وي خاطرنشان كرد: غزل در انقلاب اسلامي ٥٧ نفس كشيده، در جنگ حماسه خواند و امروز نيز در بسياري از عرصههاي فكري روزگار ما خوش ميدرخشد و از عهده بسياري از ديگر گونيهاي زباني و نوآوريهاي فكري بر ميآيد. كدام قالب را سراغ داريد كه اين چنين مانا و انعطاف پذير و پويا در مقام عرصههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي كشور حضور و بروز ارجمندي داشته باشد؟
به گفته اين شاعر غزل امروز به هر زبان و به هر شكل كه گفته و تحت هر نام كه خوانده شود و با هر دهه كه نام گذاري گردد در حال تجربت فضاي نو و هموار كردن راهي طرفه است، بسياري از اين آزمون و خطاها در اين فرم ميتواند راهكاري باشد بهر آيندهاي نه چندان دور كه غزل ميتواند و بايد فرمي مانا و پويا باشد.
وي در پايان يادآور شد: با آنان كه اين سخن را نميپذيرند نه مجال ستيزي است و نه عرصه مجادلهاي، اما بسياري از استعدادهاي قابل توجه امروز ايران در اين عرصه گام ميزنند. با احتساب اين موضوع نه ميتوان و نه بايست از اين مهم گذشت.
محمدرضا خالصي در پايان دو غزل از مجموعه ”فرسايشها” را براي خبرنگار ايسنا خواند:
اينجا هنوز معجزهاي - بايد ـ يك خشم يك كلام كه ميماند
يا يك عشيره شعله كه ميرويد يا يك قبيله قلب كه ميخواند
اينجا هنوز معجزهاي - شايد - فانوسهاس كهنه فرو آرد
خورشيد را چو بعض درشتي گرم، در آسمان سينه بگنجاند
يك تكه صبح روشن فردا را، با يك نگاه پنجره آميزد
بر جامههاي ژندهي ما دوزد، ما را قباي تازه بپوشاند
در بيچراغ راه هراس و هرز، ما را حصار كهنه بسوزاند
رازينههاي تازه بروياند ... تا سمت دنجگاه شما راند
اينجا هنوز معجزهاي - هرگز ـ آواز سرخبال ملايك نيست
يك دخمه بوي نا و نم باروت... اي كاش شعلهاي كه بسوزاند!
چهرهتان مقوايي، گيسوانتان از نخ
اي نگاهتان زخمي، اي غرورتان از يخ!
كوچه، كوچه بنبستيد، خانه، خانه كابوسيد
معجزات ابليسيد، باژگونه، در دوزخ
پشت شيشههاتان مه، پشت كومههاتان نعش
واژههايتان سربي، حرفهايتان آوخ
سوگفصل بارانيد، هيچسال رخوتها
خاطرات اشباحيد، سايههايي از برزخ
با هراس شبهاتان، عشقهاي رسواتان
ميكشيدمان بر دوش، ميبريدمان مسلخ
آفتاب ما گم شد در شب مترسكها
در جليقهاي كهنه، در مكعبي از نخ
مسعود احمدي:
شعرهاي سفارشي هر چه باشند، اثري هنري نيستند
بهترين شعرهاي سفارشي بيانيه و شعارهايي هستند كه كاربرد مقطعي دارند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
آنان كه به دستور، شعر مينويسند و آناني كه از منظري كاملا ايديولوژيك و سياسي اثري را خلق ميكنند، نادانسته خالق آثاري دست چندم و بيخاصيت ميشوند.
مسعود احمدي - شاعر - با بيان اين مطلب در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) يادآوري كرد: ولاديمير ماياكوفسكي معتقد بود كه شعر سفارشي اجتماعي است؛ اما زمانه نشان داد كه هنر بيش از آنكه سفارش اجتماعي باشد، منبعث از نگاه فردي هنرمند به هستي است. ولي هنوز هم هستند كساني كه با هنر برخوردي ايديولوژيك و بهتبع آن، رويكردي سياسي دارند. درست است كه شاعران بزرگي همچون پابلو نرودا، ناظم حكمت و حتا يانيتس ريستوس شاعراني صاحب ايديولوژي و حزبي بودند؛ اما هرگاه كه احساسات و عواطف فردي آنان بيش از ايديولوژي و اغراض سياسي در پديد آمدن شعرشان دخيل بوده است، اشعاري موفقتر سرودهاند. براي مثال، از نامههاي «تارانتا بابو»ي ناظم حكمت ميتوان نام برد كه ضمن حمل مقولهاي اجتماعي و به تبع آن منويات سياسي، از چنان حال و هوايي برخوردار است كه اين اشعار را در زمره بهترين عاشقانههاي جهان قرار ميدهد.
اين شاعر با ابراز تاسف از اين كه هر گاه اغراض ايديولوژيك - سياسي بيش از اندازه در پديد آمدن شعر دخيل بودهاند، به شعريت شعر و جوهره آن لطمه وارد شده است، ادامه داد: اين لطمه تا جايي بوده كه اثر را تا حد بيانيهاي سياسي و متني شعاري نازل كرده و طبعا از اثرگذاري آن كاسته است.
وي همچنين متذكر شد: تاريخ نشان داده است شاعراني كه بعدها تعلقات ايديولوژيك - سياسي پيدا كردهاند به انحطاط گراييده و در حد كارهاي پيشن خود اثري نيافريدهاند؛ بگذريم كه شاعري مثل «دميان بدني» (شاعر بينوا) چنان ملعبهي دستگاه توتاليتر حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي شده بود كه تا حد هجويهنويسي حقير سقوط كرد.
احمدي در پايان يادآوري كرد: اشعار سفارشي هر چه باشند، اثري هنري نيستند و بهترين آنها بيانيهها و شعارهايي هستند كه كاربردي مقطعي دارند.
انتهاي پيام
نخستين جشنواره استاني شعر نماز در تبريز برگزار ميشود
خبرگزاري فارس: همزمان با ماه محرم و ايام سوگواري و اندوه شهادت حضرت اباعبدالله الحسين و با هدف ترويج و توسعه فرهنگ نماز و شناسايي و تشويق استعدادهاي خلاق نخستين جشنواره استاني شعر نماز در مجتمع فرهنگي و هنري تبريز برگزار ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز، در اين جشنواره كه به همت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي و با همكاري انجمن ادبي تبريز در موضوعات تأثير نماز بر ادب فارسي، تأثير نماز در روحيه افراد، نماز عامل وحدت مسلمين،نماز وسيله معراج مؤمنين و نقش نماز در پيروزي انقلاب اسلامي ايران برگزار ميشود به نفرات برگزيده لوح افتخار و جوايز ارزندهاي اهدا خواهد شد.
انتهاي پيام/
نامزدهاي كتاب سال در حوزه دي رمان تاريخ نقد ادبي و متون قديم ادبيات فارسي اعلام شد
تهران- خبرگزاري كار ايران
اسامي نامزدهاي كتاب سال در حوزههاي رمان, تاريخ, نقد ادبي و متون قديم ادبيات فارسي در دومين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي ايران اعلام شد.
به گزارش ايلنا به نقل از ستاد اطلاع رساني بيست و دومين دوره كتاب سال در بخش رمان( داستان بلند) كتابهاي"چه كسي باور ميكند", روح انگيز شريقيان؛"من تا صبح بيدارم" جعفر مدرس صادقي؛"ترلان"فريبا وفي؛"شب طولاني موسا" فرهاد كشوري؛"نامها و سايهها" محمد رحيم اخوت؛"سنج و صنوبر" مهناز كرمي و"حياط خلوت" فرهاد حسينزاده به عنوان نامزدهاي اين رشته معرفي شدند.
هم چنين در شاخه تاريخ و نقد ادبي كتابهاي:"ميناگر عشق" شرح موضوعي مثنوي معنوي, كريم زماني؛"گشمدي لب دريا" تاملي در معنا و صورت شعر حافظ, تقي پور نامداريان؛"متن و شرح گلشن راز" شيخ محمود شبستري, با تصحيح كاظم درفوليان؛"شرح مشكلات حديقهي سنايي" اسحاق طغياني؛"تذكرهي ميكده"حسن مسرت؛"مباني ادبيات كودك و نوجوان ايران"به كوشش محمود حكيمي و مهدي كاموس؛ "نردبان شكسته" عبدالحسين زرين كوب، بها ولد؛"فريتس ماير" با ترجمه مهر آفاق با پيردي؛"بها ولد" فريتس ماير, با ترجمه مريم مشرف؛ به عنوان نامزدهاي اين رشته مشخص شدند.
بنا براين گزارش، نامزدهاي رشته متون ادبيات فارسي عبارتند از:"فصل الخطاب" خواجه محمد پارسا, با تصحيح جليلمسگر نژاد؛"ديوان شوكت بخاري" با تصحيح دكتر سيروس شميسا؛"حديقه الاحقيقه و شريعه الاطريقه"حكيم صنايي با تصحيح مريم محسني؛
مراسم بيست و دومين كتاب سال جمهوري اسلامي سه شنبه 20 بهمن ماه با حضور رئيس جمهوري در تالار وحدت برگزار ميشود.
پايان پيام