شنبه 24 بهمن ماه 83/7خبر
مراسم يادبود همايون فرخ، در انجمن دوستداران نياكان ما
تهران _ 22 بهمن 1383 _ میراث خبر
گروه فرهنگ: سيامين جلسه انجمن «يادگار نياكان ما» با موضوع بزرگداشت و يادمان زندهياد دكتر «ركنالدين همايون فرخ» برگزار شد.
اين برنامه روز دوشنبه 19 بهمن ماه در محل انجمن برگزار شد. با وجود شرايط جوي نامساعد و ريزش برف، دوستداران زندهياد دكتر «همايون فرخ» و علاقهمند به تاريخ و فرهنگ ايران از ساعت 16 در محل انجمن حضور داشتند.
اين بزرگداشت با حضور همسر دكتر، دوستداران وي از جمله دكتر سجاديه و دكتر طالع، استاد عليرضازاده، استاد صدفي و ... گرمي خاصي يافت. در آغاز كاظم سلطاني (ا.س) رييس انجمن در باره آشنايي خود با دكتر همايون فرخ و خاطرات وي در محضر اين استاد سخن گفت.
سلطاني درباره دوستي با فرخ گفت: «آشنايي من با دكتر در سال 1375 رخ داد. زماني كه مجله «در آستانه فردا» را منتشر كردم و پيرامون دروغپردازيهاي جهان غرب درباره اسكندر مقدوني مقالات تند و تيزي مينوشتم و اين شخصيت ساختگي و منفور را كه زمينه حقارت ايرانيان را طي سالها توسط غرب فراهم ساخته بود مورد حمله قرار ميدادم.»
سلطاني ادامه داد:اسكندر جويا شدم. هر چند ديدگاه ما متفاوت بود اما دكتر از منظر باستانشناسي نكاتي را مطرح كرد كه عزم مرا در نابودي افسانه اسكندر مقدوني راسختر ساخت. بعدها ارتباط من با دكتر نزديكتر شد و دكتر مقالاتي براي چاپ در مجله «در آستانه فردا» در اختيار من گذاشت. پاياننامهاش را با عنوان «ميترائيسم» كه به صورت سلسله مقاله بود چاپ كردم. بعد مطلبي تحقيقي پيرامون منشور كوروش كبير و آخرين مقاله تحقيقي كه از ايشان در مجله «در آستانه فردا» به چاپ رسيد در مورد شهر ايلام و توطئه غرب براي جايگزيني اسم عيلام به جاي ايلام بود.
مدير انجمن يادگار نياكان ما گفت:زنده ياد دكتر همايون فرخ مردي بود منظم و دقيق كه در كارهايش كاملا مستدل عمل ميكرد. آخرين اثر او «پژوهشي نو در شاهنامه فردوسي» بود كه روشن ساخت آن چه ميان فردوسي و سلطان محمود گذشته است يك قصه است نه واقعيت.
از دكتر همايون فرخ آثاري چند به يادگار مانده است كه براي هميشه نام و يادش را در تاريخ و فرهنگ ايران زنده خواهد داشت. هشت هزار سال شعر فارسي و تاريخ تطوّر خط در ايران. سلطاني در ادامه صحبتهاي خود در مورد خصوصيات فردي استاد و تلاش بيوقفه او تا لحظه مرگ سخن گفت و اين كه 3 اثر منتشر نشده استاد اينك آماده است و چاپ آثار استاد كه اكنون ناياب است براي نسل جديد ضرورت دارد.
در ادامه همسر دكتر كه با وجود كسالت شديد خود را به اين مراسم رسانده بود خيلي كوتاه در مورد دكتر صحبت كرد و سپس دكتر طالع ضمن بيان خاطرهاي از دكتر پيرامون نقش گاو در آيين ميترائيسم و همين طور تاريخ تطور خط و 8 هزار سال شعر پارسي كه آثار گرانقدر دكتر هستند صحبت كرده سپس بخش ديگري از سخنان دكتر در مورد ذوالقرنين و اسكندر مقدوني و تحريف در تاريخ ايران پخش شد.
استاد صدفي ديگر سخنران اين بزرگداشت بود كه ضمن ياد از دكتر همايون فرخ و ذبيح بهروز به اين مساله اشاره كرد كه آثار بر جاي مانده از بزرگان را چگونه بايد حفظ كرد و چگونه بايد به نسلها منتقل ساخت تا حاصل تلاش آنها و چراغي كه افروختهاند خاموش نشود. اين مراسم كه تا ساعت 30/7 در محل انجمن ادامه داشت با پذيرايي از حضار پايان يافت. در انتها كاظم سلطاني گفت: «اميدوارم در يك زمان ديگر و در مكاني بزرگتر با حضور شخصيتهاي ايراندوست بتوانيم از دكتر همايون فرخ و خدمات فرهنگي وي تجليل كنيم.»
پشت پلك آسمان»؛
چهارمين همايش ادبي سوختگان وصل فروردين 84 برگزار ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
دفتر ادبيات و هنر نهاد مقام معظم رهبري دانشگاه تهران چهارمين همايش ادبي سوختگان وصل را برگزار ميكند.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين همايش كه در دو بخش شعر و داستان برگزار ميشود، امسال به موضوع مفقودان جنگ خواهد پرداخت.
مهلت ارسال آثار براي شركت در اين رويداد كه تا 25 بهمنماه بود، تا 5 اسفند تمديد شده است.
اين همايش كه قرار بود در اسفندماه سال جاري برگزار شود فروردينماه سال 84 برگزار خواهد شد.
صندوق پستي ارسال آثار براي اين همايش 1689 - 13145 اعلام شده است.
اين همايش پيشتر در موضوع آزادگان و جانبازان برگزار شده بود.
انتهاي پيام
24 بهمن سالروز درگذشت فروغ فرخ زاد/
رويا تفتي: فروغ همانگونه كه زيست شعر گفت
تهران- خبرگزاري كار ايران
صداقت در جاي جاي شعر فروغ فرخزاد موج ميزند, او همانگونه كه زيست شعر گفت؛ شعر او از زندگياش جدا نيست.
رويا تفتي در گفتوگو با خبرنگار ادبي ايلنا گفت: شرايط زماني و محيط اجتماعي نقش بسزايي در شكلگيري و تحول انديشه فروغ ايفا كردند. فروغ زني بود كه به استقلال فكري دستيافتهبود و در شعرش او همان چيزي را كه بود زندگي ميكرد و ميگفت.
شاعر مجموعه"سايه لاي پوست" در ادامه تصريح كرد: فروغ شاعر زمانه خويش بود و شايد حتي اين مرز را هم در نور ديده بود و از آن فراتر رفته بود. در تاريخ ادبيات ايران پيش از فروغ شاعران زني ديگري هم به چشم ميخوردند كه شايد حتي احساساتيتر و شاعرتر از فروغ بودند ولي بيشك آنها جسارت فروغ را نداشتند.
تفتي با اشاره به شعر فروغ كه از نظر زباني و انديشه به تعالي رسيده بود, افزود: فروغ براي رسيدن به جايگاه ويژه خود كه در تاريخ ادبفارسي بينظير است, پيي تمام قضايا را به تن ماليد و از تمام حرفها و شايعاتي كه ميخواستند او را به زمين بكوبند و او را از مسير اصلي منحرف كنند ابايي نداشت.
وي با اشاره به اينكه هنوز هيچ شاعر زني نتوانسته است به جايگاه فروغ در شعر معاصر ايران دست يابد, افزود: فروغ بيشك يكي از 5 قله شعر معاصر ايران به شمار ميرود و هنوز با توجه به اينكه در دهههاي اخير ديگر غولي در عرصه ادبيات ايران زاده نشدهاست و البته در جهان نيز ديگر قرار نيست غولي زاده شود فروغ در عرصه شعر زنانه ايران يكه تاز ميدان است البته شكي هم در اين نيست.
تفتي با اشاره به عصيان فروغ افزود: فروغ كسي بود كه هم در شعر و هم در عرصه زندگي شخصياش بر تمام نظامهاي از پيش تعيين شدهعصيان كرد. او در مقايسه با زنان شاعر و حتي زنان ايراني جسارت خاصي داشت كه تا به امروز بي نظير بودهاست.
شاعر مجموعه"سايه لاي پوست" در پايان ياد آور شد: بيشك اگر فروغ فرخزاد با مرگ زود هنگام از ميان ما نميرفت به راه خويش ادامه ميداد و شعرهاي درخشانتر ميسرود. اما مرگ نابهنگام فروغ همانند صادق هدايت او را حيف كرد ؛چرا كه اين دو هنوز سالها فرصت داشتند كه فرهنگ و هنر ايران را تعالي بخشد.
پايان پيام
ادبيات انقلاب اسلامي نقد شد/3
محمد رضا سر شار: تعريف ادبيات انقلاب مهم است
تهران- خبرگزاري كار ايران
در شناخت ادبيات انقلاب بايد تعريف كنيم منظورمان راجع به ادبيات انقلاب چيست.
به گزارش خبرنگار ادبي ايلنا, محمد رضا سر شار درباره ادبيات انقلاب گفت: هر داستاني كه موضوع آن مخالفت با رژيم گذشته باشد ميتوان زير مجموعه ادبيات داستاني انقلاب قرار بگيرد. البته به دور از عقايد سياسي و مذهبي.
سر شار كه علاوه بر كار در حوزه نقد, هم داستان تعريف ميكند و هم داستان مينويسد در ادامه افزود: داستان انقلاب داستاني است كه مسايل انقلاب اسلامي را مطرح كرده باشد و طرح اين مسايل ميتواند از زواياي مختلف صورت گيرد.
وي با اشاره به ادبيات غرب, به خصوص ادبيات روسي و سابقه آنها در رمان نويسي و فاصله 22 سالهاي كه نويسندگان روس براي نوشتن آثاري از قبيل"دن آرام" و"گذر از رنج ها" داشتند ادامه داد: اين فاصله در برابر يك سال و هفت ماهي كه ما از انقلاب تا جنگ فرصت داشتيم فاصله بسيار اندكي است. نه فقط در ايران بلكه در تمام كشورهاي جهان كه داراي ادبيات قوي هستند من كتابي نديدم كه صرفا با الگو پذيري از انقلابهاي پيرامونشان نوشته باشند. اين قبيل آثار يا اساسا بر ضد انقلابها نوشته شدهاست يا به مسايل ديگري از قبيل جنگ و اتفاقات ديگر است.
وي در پايان سخنانش گفت: رمانهايي كه درباره انقلاب نوشته شده عبارتند از" زنده باد مرگ" نوشته ناصر ايراني كه كاملا روشنفكرانه است. ايشان به حزب توده تعلق داشت و بعد از انقلاب هم مريدوار به جمع امثال حاج سيد جوادي پيوست. البته ايشان انصاف به خرج داده و اثري در خور نوشته است." لحظههاي انقلاب" و" حسين آهني" نوشته محمود گلابدرهاي,"سياه چمن" امير حسين فردي," اسير زمان" اسماعيل فصيح,"آتش بدون دود" نادر ابراهيمي كه عظيم ترين كار از نظر حجم است اين رمان به لحاظ نثر شسته و رفته است و ساختار منسجمي دارد."رازهاي سرزمين من" رضا براهني و"آتش از آتش" نوشته جمال مير صادقي با توجه به اين كه ايشان سابقه فعاليت در حزب توده را داشتهاند اين اثر از گرايشهاي روشنفكري برخوردار است."مدار صفر درجه" نوشته احمد محمود قويترين كتاب در اين زمينه است اما به شدت انقلاب را تحريف كردهاست.
پايان پيام
ادبيات انقلاب اسلامي نقد شد/2
دكتر محسن پرويز: تعريف درستي از ادبيات انقلاب نداريم
تهران- خبرگزاري كار ايران
براي شناخت ادبيات انقلاب دو مشكل بزرگ پيش روي علاقهمندان اين مقوله است. يكي اين كه جاي پژوهش در اين زمينه بسيار خالي است و ديگر اين كه تعريف ادبيات انقلاب نزد نويسندگان و مخاطبانشان معلوم نيست.
به گزارش خبرنگار ادبي ايلنا، دكتر محسن پرويز به عنوان سخنران دوم در جلسه نقد و بررسي"ادبيات انقلاب" در خانه داستان گفت: متاسفانه پژوهش ادبيات داستاني در ايران تقريبا صفر است و اين مساله باعث شده كه چند تحقيق ضعيفي هم كه در اين باب صورت گرفته تنها مرجع ما براي رسيدن به چشم انداز درباره ادبيات داستاني باشد. اساتيد دانشگاه ما به حدي از ادبيات روز ناآگاهند كه وقتي يك دانشجو راجع به شعر انقلاب پايان نامه مينويسد اين استادان تعجب ميكنند از اين كه انقلاب چنين شعرهاي هم دارد.
وي با اشاره به اين كه گردآوري و تدوين اولين مرحله براي نيل به يك تجزيه و تحليل است, گفت: در مرحله دوم يك تحقيق و تحليلگر بايد بيايد و از اين منابع و آمار استفاده كند تا بتواند به نتيجهاي مطلوب در پژوهش خود برسد.
دكترمحسن پرويزكه علاوه بر طبابت دستي هم در مباني تئوري داستان نويسي دارد در ادامه افزود: ادبيات انقلاب شامل چه دورهاي ميشود، اين يكي ديگر از مشكلاتي است كه بر سر راه وجود دارد. زيرا تعريفهاي متفاوتي كه از اين دوره به دست ميدهيم سبب ارائه تحليلهاي مختلف ميشود؛ در حالي كه ما ميخواهيم به نتيجهاي يكسان برسيم. نكته ديگر اين كه اگر ما راجع به وقايع منجر به انقلاب چيزي مينويسيم متكي به تاريخ است و اگر بعضي رخدادها در زمان خودشان مطرح نشوند هرگز مطرح نميشوند.
پايان پيام
مجموعه شعر عاشورايي «خورشيد در مغاك» منتشر شد
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي اصفهان همچنان براي كتابهاي ادبي بررس ندارد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه شعرهاي عاشورايي با مقدمهاي كه به سخنراني رييس جمهور در سال 72 دربارهي ادبيات حماسي و عاشورايي اختصاص دارد، منتشر شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، انتشارات گفتمان انديشه معاصر علاوه بر آثاري داستاني، چاپ چند مجموعه شعر را در دست دارد.
«خوشيد در مغاك» مجموعهي شعر عاشورايي است با اشعاري از علي موسوي گرمارودي، فاطمه راكعي، نادر بختياري و تعداد ديگري از شاعران كه منير سلطانپور آنرا گردآوري كرده است. در مقدمه اين كتاب مطلبي با عنوان «حماسهسراي عاشورا خداست» كه سخنراني رييس جمهور دربارهي ادبيات حماسي و عاشورايي است، به چاپ رسيده است. مجموعهي شعر «دشت شبنم» شامل شعرهايي به زبان محلي، ورنوس فادراني (از زبانهاي باستاني ايران در اطراف اصفهان) كه سروده اصغر خواسته است و بخشي اشعار محلي با عنوان «كلوزه» منتشر ميشود.
اين ناشر همچنين مجموعهي داستان «ساكن كوي تو» نوشته مريم محققيان و «من دختر نيستم» رماني عاشقانه تاريخي درباره ايل بختياري از سالهاي 1320 - 1300 نوشته پگاه بختياري را به همراه «شبهاي پا به ماه» مجموعه شعر بهجت فروغي مقدم، بهتازگي منتشر كرده است.
مدير اين انتشارات همچنين درباه نبود بررس براي كتابهاي شعر، رمان و علوم انساني در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي اصفهان، گفت: بله، اين خبر صحت دارد و در مراجعه به ارشاد اصفهان به ما نيز كه براي دريافت مجوز كتاب شعر و رمان رفته بوديم، گفتند كه براي اين كتابها فعلا بررس نداريم.
جلسه آسيبشناسي ادبيات داستاني انقلاب اسلامي برگزار شد
«از خواص ادبيات اين است كه واقعيتهاي تاريخي را جاودانه كند»
«در مورد انقلاب اسلامي چه كار كردهايم؟»
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
جلسهي بررسي ادبيات داستاني انقلاب اسلامي در خانهي داستان ايران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين جلسه با حضور محمدرضا سرشار، محسن پرويز و فيروز زنوزي جلالي برگزار شد.
فيروز زنوزي جلالي - داستاننويس - با اشاره به قدمت داستاننويسي در شوروي و اهميت آن عنوان كرد: آنان متوجه شده بودند كه باورها را بايد در تنه داستان ريخت و منعكس كرد. اگر به تاريخ بنگريم، ميبينيم كه حوادث زيادي در طول تاريخ اتفاق افتاده؛ اما زماني ماندگار شدهاند كه ادبيات به كمك آنها آمده است. درواقع اين از خواص ادبيات است كه واقعيتهاي تاريخي را جاودانه ميكند.
وي تصريح كرد: ما انقلاب كبير فرانسه را در ”غرش توفان” ميبينيم يا وقتي تولستوي گوشههايي از جنگ را در ”جنگ و صلح” آورده آن را ماندگار كرده است. پس ادبيات بايد به كمك وقايع تاريخي بيايد و اگر نيايد، آنها در گذر زمان فراموش خواهند شد.
زنوزي همنين يادآوري كرد: امروز سؤال اين است كه در مورد انقلاب اسلامي چه كار كردهايم؟ اگر اين ادبيات به طور جدي نيايد وقايعي كه اتفاق افتاد را جاوداني كند، بيگمان فراموش خواهد شد.
وي سپس به آثار خلق شده در زمينهي انقلاب اشاره كرده و اظهار داشت: هيچ نويسندهاي در دنيا نيست كه شعار ندهد؛ چرا كه در هر اثري نويسنده با باورهاي خاص خود ايستاده است و طرح و توطئهي داستان در باورهاي او ريشه دارد. البته بايد در جغرافياي نويسنده بود و ذهنيت او را شناخت و خواندههاي محيط را ديد تا فهميد چرا آن اثر را نوشته است.
اين داستاننويس ادبيات ما را در دوران انقلاب، ادبياتي در خور انقلاب ندانست و ادامه داد: هنگام نوشتن آثار برتر در مورد هر واقعه تاريخي لازم است از آن دور شويم؛ اما ادبيات انقلاب در ابتدا به يك جنگ هشت ساله سرازير شد و ادبيات جنگ هم بر اين ادبيات تحميل و در آن گم شد و از اين نظر يكي از بزرگترين ضربهها به ادبيات انقلاب وارد شد.
وي با اشاره به آسيبهاي وارد بر ادبيات انقلاب، عنوان كرد: در ادبيات انقلاب با چند دسته نويسنده مواجه بوديم؛ دستهاي كه با انقلاب شروع كردند و قلم پختهاي نداشتند و آثاري كه نوشتند، در گرماگرم نقطهي عطف تاريخي بود كه تحت تاثير آن تلاطمها قرار گرفت و بيشتر ادبياتي شعاري و تحت تاثير شرايط خلق كردند.
از ديگر آسيبهايي كه دامنگير اين ادبيات شد، تعريف بد از آن است كه اين ادبيات را خام تعريف كرده و در ادبيات ما جا نيفتاده است.
زنوزي همچنين به نويسندگان باتجربه اشاره كرد و افزود: اين دسته از نويسندگان يا سكوت مطلق را دربارهي اين دوره اتخاذ كردند و پارهاي ديگر داستانهايي نوشتند كه زير پوستش اين ادبيات نقش دوم را بازي ميكنند.
وي احياي ادبيات انقلاب را در آسيبشناسي آن در سطح كشور دانست و يادآوري كرد: معتقدم كه بايد سفارش داد؛ سفارش نويسي را بد نميدانم، به شرطي كه آن موضوع به اهل فن واگذار شود. بايد تا از اين مساله دور نشدهايم از نويسندگاني كه ميتوانند، بخواهيم كه در اين باره بنويسند. متاسفانه مسؤولان فرهنگي ما بيش از حد شعار و آمار ميدهند و دغدغهي جدي در اين مورد ندارد.
محسن پرويز - منتقد - نيز در اين باره اظهار داشت: دربارهي ادبيات انقلاب بايد به مسالهي پژوهش داستان كه از نقاط مفغول جامعهي ادبي ما در سالهاي بعد و قبل از انقلاب است، توجه كرد. همچنين بايد داستان انقلاب و ادبيات انقلاب اسلامي مشخص شود و همچنين به وضعيت نويسندگان هم در دين مساله بايد توجه داشت.
وي با تاكيد بر اينكه پژوهش ادبيات داستانيمان تقريبا نزديك به صفر است، ادامه داد: ما دو يا سه نفر آدم خاص را داريم كه بنا به استعداد شخصي در زمينهي ادبيات داستاني كارهايي را كردهاند و مطالبي را نوشتهاند؛ اما كار پژوهشي فقط يك نفر نيست. امروز بايد آمار و اطلاعات را در كشور فراهم و در اختيار اهل تحقيق قرار داد اما اين امر صورت نميگيرد.
اين منتقد با طرح اين پرسش كه ادبيات انقلاب اسلامي چيست، عنوان كرد: آيا بايد وقايع پيروزي انقلاب را ادبيات انقلاب بدانيم و رخدادهاي بعد از انقلاب جزو ادبيات انقلاب نيست؟ مشكل اين است كه كسي سعي نكرده است ماجرا را تعريف كند. اگر قرار باشد وقايع و رخدادهايي كه منجر به انقلاب شد را مدنظر قرار دهيم خواهيم ديد در آن زمينه هم كم كار شده و آنها متكي به وقايع تاريخي است و بايد آدمهاي جديدي متكي به خاطرات بيافرينيم كه با وقايع تاريخي مغاير نباشند؛ درنتيجه اين مشكل ايجاد ميشود كه نويسندگان ما قدري دست به عصا راه بروند؛ مثلا گروههاي چريك كه قبلا از انقلاب بودند و ترور ميكردند را ميتوان در داستانها آورد.
وي همچنين اشاره كرد: عدهاي ميگويند از بعضي رخدادها بايد زماني بگذرد تا بتوانيم درست و مناسب نسبت به آن واقعه قضاوت كنيم، اما اين مساله نيز هست كه اگر بعضي مسائل در خود مسائل مطرح نشوند، بعدها هرگز مطرح نميشوند.
پرويز در ادامه به نويسندگاني كه دربارهي انقلاب نگاشتهاند اشاره و عنوان كرد: در اين زمينه چند دسته نويسنده وجود داشتند؛ دستهاي كه از قبل مينوشتند و كارشان تداوم يافته، افرادي كه با پيروزي انقلاب وارد اين عرصه شدند و عده ديگري كه بعد از انقلاب به سن و سالي رسيدند كه ميخواستند تجربهاندوزي كنند. در گروه اول، عدهاي نميخواهند راجع به انقلاب بنويسند و اگر هم مينوشتند، مشكل تاريخي ايجاد ميشد. نسل دوم كه ميتوانستند بيشترين بار را به دوش بكشند كار خود را به طور كامل انجام نداده و نمونههاي كامل دربارهي انقلاب اسلامي واقعا كم داريم.
وي اعتقاد دارد: ادبيات داستاني در زمينه انقلاب بسيار كم بود؛ اما اگر دفاع مقدس را بخش لاينفك انقلاب بگيريم، آثار خوبي در اين زمينه داشتهايم.
محمدرضا سرشار - داستاننويس - هم اظهار داشت: ابتدا بايد منظورمان را از تعريف انقلاب اسلامي بگوييم و بعد به سراغ مصداقها برويم. هر داستاني كه موضوع اصلياش مخالفت با رژيم گذشته بوده، ميتواند در ذيل موضوع بگنجد؛ اما دامنهي اين تعريف بسيار گسترده ميشود و ما اگر هر قدر تعريف را محدودتر كنيم، موفقتر بوده و مسائل انقلاب اسلامي را ميتوانيم از زواياي مختلف بررسي كنيم.
به گزارش ايسنا وي متذكر شد: اگر ما دربارهي انقلاب كم نوشتهايم، كشورهاي ديگر راجع به انقلاب چقدر نوشتهاند؟ مثلا بينوايان ويكتور هوگو به انقلاب كبير فرانسه اشاره دارد و يا گذر از رنجهاي تولستوي تنها قسمت كوچكي به پس از انقلاب اختصاص يافته است. تازه آنها وقتي انقلابشان پيروز ميشود 22 سال بعد جنگ جهاني دوم كه شروع ميشود فرصت داشتند كه راجع به انقلاب داستان بنويسند؛ ولي ما فرصت كمي براي نوشتن در اين باره داشتيم.
سرشار تصريح كرد: نكته ديگر، به سابقه طولاني رماننويسي در روسيه باز ميگردد؛ در حالي كه در كشور ما رمان از دهه بيست به اين طرف، آن هم به صورت تك و توك نوشته ميشود. من رماني را سراغ ندارم كه از ابتدا تا انتها دربارهي انقلابهاي جهاني نوشته شده باشد. البته رمان ضد انقلابي وجود دارد؛ مانند قلعهي حيوانات اورول يا دكتر ژيواگو. پس ما براي انقلاب مدل به معناي واقعي نداشتيم. اگر هم مدلهاي روسي و آمريكاي لاتين ميداشتيم، براي انقلاب اسلامي جواب نميداد؛ چراكه انقلاب اسلامي متفاوت بود.
وي سپس به رمانهاي نوشته شده در زمينهي ادبيات انقلاب اشاره كرده و قويترين اثر نوشته شده دربارهي انقلاب را مدار صفر درجه احمد محمود ذكر كرد و متذكر شد: با آنكه اين اثر اثري قوي است؛ اما فوقالعاده اثري تحريفآميز دربارهي انقلاب است.
سرشار در پايان گفتههايش به آثاري كه رسما و اسما به انقلاب نپرداختهاند اما به نوعي با انقلاب ربط دارند، اشاره كرد.
انتهاي پيام