پنج شنبه 29 بهمن ماه 83/ 7 خبر 9 اثر داستاني به مرحله دوم جايزه متفاوتترين رمان سال راه يافتند
خبرگزاري فارس
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي انجمن مطالعاتي آثار داستاني شناور، فائزه شاكري دبير انجمن مطالعاتي آثار داستاني متفاوت (واو) با بيان اين مطلب افزود: پس از شناسايي كامل رمانهاي منتشر شده كشور در سال 1382 از سوي انجمن مطالعاتي آثار داستاني متفاوت، گروهي از جوانان فعال و شناخته شده در عرصه ادبيات داستاني و نقد ادبي طي پنج ماه به مطالعه اين آثار پرداختند و «نه» عنوان را براي داوري در مرحله نهايي انتخاب كردند.
شاكري در ادامه تاكيد كرد: اين آثار از ميان هفتاد عنوان رمان منتشر شده در سال 1382 گزينش شده و در بين آنها آثاري از نسل پر سال داستان نويسان كشور مانند سلوك (محمود دولت آبادي)، رود راوي (ابوتراب خسروي) و داستان مادري كه دختر پسرش شد (قلي خياط) و نيز آثاري از نويسندگان جوانتر مانند نويسنده نميميرد، ادا در مي آورد (حسن فرهنگي)، نفس نكش بخند بگو سلام (حسن بني عامري) و شاهدخت سرزمين ابديت ( آرش حجازي) به چشم ميخورد.
وي «جايزه بهترين رمان متفاوت سال»را از جهت انتخاب آثار برتر توسط جوانان فعال در حوزه ادبيات داستاني خاص و منحصر به فرد توصيف كرد و افزود: اصليترين معيار داوران جوان اين انجمن درانتخاب رمانهاي متفاوت خاص و منحصر به فرد توصيف كرد و افزود: اصلي ترين معيار داوران جوان اين انجمن در انتخاب رمانهاي متفاوت آشنايي زدايي و هنجار شكني در فرم و معنا بود كه نه اثر انتخاب شده واجد اين خصوصيات بودند.
وي خاطرنشان كرد: در آخرين مرحله داوري بر انتخاب بهترين رمان متفاوت سال بر لذت بخشي اثر تاكيد ويژه خواهد شد.
قابل ذكر است كه رمانهاي لغات ميغ (مصطفي جمشيدي)، دعوت با پست سفارشي (فرزانه كرمپور) و خواب خرچنگ (علي اكبر سليمان پور) ديگر آثار راه يافته به مرحله ما قبل نهايي «انتخاب رمان متفاوت» سال 1382 هستند.
«جايزه بهترين رمان متفاوت» در اسفندماه سال جاري طي مراسمي با حضور نويسندگان هنرمندان و علاقمندان به ادبيات داستاني كشور، توسط انجمن مطالعاتي آثار داستاني متفاوت (واو) اهدا خواهد شد.
انتهاي پيام
در مراسم نخستين سالگشت درگذشت عماد خراساني عنوان شد:
درويش بودن اين شاعر در راس صفات اوست
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
مراسم نخستين سالگرد درگذشت عماد خراساني ـ شاعر پرآوازه مشهدي ـ شامگاه سهشنبه ٢٧ بهمن ماه در كنار آرامگاه شاعر پارسيگوي پاژ، فردوسي توسي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ايسنا دكتر عباس خيرآبادي ـ استاد ادبيات دانشگاه آزاد مشهد ـ در اين مراسم گفت: درويش بودن در نزد عماد به معناي خاص كلمه خودش بود و عماد خدا را در راس همه ميدانست و كائنات برايش همه مخلوق خدا بودند و اين بالاترين صفت يك انسان است.
وي گفت: عماد مردي بسيار بزرگ و وارسته بود و عمري در خدمت به ادبيات شيرين پارسي از هيچ كوششي فروگذار نكرد.
او با اشاره به زندگي پر فراز و نشيب اين شاعر معاصر گفت: او از همان جواني درگير اندوهي فراوان بود و اگر اين اندوه نبود، عماد در اذهان باقي نميماند. غم اصلي عماد، غم عشق بود و با همين غم بود كه اشعارش جاودانه شد.
خيرآبادي افزود: زيبايي هر شعر در اين است كه انسان را آتش بزند و اگر اين غم در شعر نباشد، انسان ويران نخواهد شد و تحت تاثير شعر قرار نخواهد گرفت، كه اين اصل مهمي در اشعار عماد بود.
وي گفت: غم عشق كه برخواسته از معنويت است، انسانساز است و اگر چنين نباشد، ميان انسان و حيوان تفاوتي نيست.
او در ادامه بيان داشت: عماد هميشه غم مادي را از خود دور ميكرد؛ اما با غم معنوي رفيق و دوست بود و در يكي از اشعارش ميفرمايد:
گر چه مستيم و خرابيم چو شبهاي دگر // باز كن ساقي مجلس سر ميناي دگر
امشبي را كه در آنيم غنيمت شمريم // شايد اي جان نرسيديم به فرداي دگر
مست مستم مشكن قدر خود اي پنجه غم // من به ميخانهام امشب تو برو جاي دگر
دكتر خيرآبادي با اشاره به بودن در كنار آرامگاه فردوسي گفت: هميشه تا زبان پارسي باقي است، شاعران پارسيگوي در زير پرتو تابناك فردوسي باقي خواهند بود و فردوسي چون خورشيدي در ادبيات معاصر است كه به زبان پارسي گرما و نور ميبخشيد. عماد نيز فرزند پدر شعر فارسي و وامدار سخن زيباي فردوسي است.
در ادامه مراسم، شهيدزاده متخلص به پويا ـ شاعر مشهدي ـ درباره خصوصيات شعري عماد خراساني و محمدرضا سمرقندي - قائممقام اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي - درباره تجليل از بزرگان فرهنگ و ادب سخن گفتند.
در اين مراسم، خانواده، دوستان و آشنايان و جمعي از علاقهمندان به شعر عماد خراساني در هواي سرد زمستاني در كنار مزار وي به تجديد ميعاد با وي پرداختند و سپس مراسم سخنراني در كنار تربت فردوسي توسي در محفلي گرم برگزار شد و جمعي از شاعران به خواندن شعر پرداختند.
عماد خراساني در سال ١٢٩٩ خورشيدي در شهر مشهد متولد شد، پدرش (سيدمحمد تقي معين دفتر) از صاحب منصبان آستان قدس رضوي بود. وي از سوي مادر و هم از سوي پدر سيد بود و مادرش را در سه سالگي از دست داد و پدرش نيز زماني كه تنها شش ساله بود، دعوت حق را لبيك گفت. عماد از نه سالگي شعر ميگفت و در جواني ابتدا شاهين را تخلص گرفت؛ اما بعد ”عماد” را كه بخشي از نامش بود به عنوان تخلص خويش برگزيد.
از وي اشعاري به شيوه غزل و مثنوي باقي مانده است و البته اشعار وي به لهجه مشهدي زبانزد بسياري از مردم مشهد است.
اين شاعر بلندآوازه در ٢٨ بهمن ١٣٨٢ در ٨٣ سالگي درگذشت.
انتهاي پيام
منتقدان ادبی کارشان را بلد نیستند
دکتر عباس پژمان - نویسنده و صاحبنظر ادبی، گفت: نقد ادبی در شرایط کنونی چندان موفق نیست و اگرچه از نظر محتوایی از علوم گوناگونی در نگارش نقد استفاده میشود، ولی چاره درد نیست.
دکتر عباس پژمان - نویسنده و صاحبنظر ادبی، گفت: نقد ادبی در شرایط کنونی چندان موفق نیست و اگرچه از نظر محتوایی از علوم گوناگونی در نگارش نقد استفاده میشود، ولی چاره درد نیست.
وی با بیان این مطلب، افزود: منتقدی که به خودش اجازه میدهد نقد بنویسد باید کارش را به خوبی بلد باشد؛ تئوریها را بشناسد، آثاری ادبی را بشناسد، ذوق ادبی داشته باشد و علاوه برهمه اینها مطلب را بفهمد. ما الان مواجه هستیم با نقدهایی که نویسنده اصلا متوجه منظور مولف نشده است.
این منتقد خاطر نشان کرد: چیزی که در نقد اهمیت بسیاری دارد فهمیدن مطلب و بیغرضانه نوشتن است. جمع شدن این شرایط خیلی مشکل است و اغلب نقدهایی که نوشته میشود نقصها و از جهات مختلف کمبودهایی دارد، البته نقدهایی هم دیده میشود که مشخص است منتقد اثر را خوب فهمیده است، کار خودش را خوب بلد است و بیغرضانه نوشته است ولی متاسفانه تعداد این نقدها کم است.
دکتر پژمان، درباره دلیل حاکم شدن این شرایط بر فضای نقد ادبی و احترام نگذاشتن به ساحت نقد در کشور گفت: مگر منتقدان چه تفاوتی با دیگران دارند؟ همه همینطور هستند؛ نویسنده، مترجم و دیگران کارشان را آنطور که باید درست انجام نمیدهند. الان صدها مترجم ادبی در کشور فعالیت میکنند ولی آیا همه اینها زبان خارجی و زبان فارسی را به خوبی میدانند یا اثری را که میخواهند ترجمه کنند به خوبی فهمیدهاند ؟ عده کمی هستند که شرایط لازم و صلاحیت این کار را دارند. من منکر استعدادهایی که وجود دارد نیستم؛ اما خیلیها هم هستند که به کارشان آن طور که باید، مسلط نیستند.
این منتقد با اشاره به وضعیت نقد ادبی در رسانههای مکتوب گفت: در چند سال اخیر افزایش تعداد مجلات و نشریات باعث آشفتگی وضعیت نقد ادبی شده است. هرکس علاقه و ذوق نویسندگی دارد بعد از خواندن یک کتاب چیزهایی سرهم میکند و به اسم نقد تحویل خواننده میدهد. به نظر من بیشتر رسانهها باید جدیت به خرج بدهند و نقدهای خوب سفارش دهند.
وی خاطر نشان ساخت: هر کتابی نباید معرفی شود و بعضی از آثار هستند که ارزش معرفی کردن ندارند. بیشتر نقدهای ما تبلیغ است و متاسفانه عیب کار همین است که نقدها بیشتر به سمت تبلیغ میرود؛ یا نقد مثبت یا نقد منفی و برای همین است که غالب کسانی که آثارشان نقد میشود انتظار دارند منتقد از اثرشان تعریف کند و در غیر این صورت نقد را برنمیتابند. طبیعی است که وقتی نویسندهای میبیند که در یک روزنامه از اثر نازلتری تعریف کردهاند، انتظار دارد از کار او هم تعریف کنند. هنوز ما منتقدی که در اذهان جامعه ادبی خودش را به گونهای معرفی کند که حرفش حجت باشد و مورد انتقاد مترجمان و نویسندگان نباشد، نداریم.
وضعيت نقد ادبي در ايران/
عنايت سميعي: نميتوان از روي دست نظريه ادبي شعر يارمان نوشت
تهران- خبرگزاري كار ايران
در ايران سابقه پيوسته نقد ادبي وجود ندارد، چون سوابق پيوسته فلسفي هم وجود ندارد.
به گزارش خبرنگار ادبي ايلنا، عنايت سميعي درباره ورود نظريههاي ادبي گفت: در ايران سابقه پيوسته نقد ادبي وجود ندارد، چون سوابق پيوسته فلسفي هم وجود ندارد, از اين رو ترجمه نظريههاي ادبي و آشنايي منتقدان با اين نظريهها ميتواند محل تامل و برخورد آرا و نظرات گوناگون باشد. بيگمان نظريه ادبي آنقدر كه براي نقد كارساز است، چندان به درد خلاقيت ادبي نميخورد. به كلام ديگر نميتوان از روي دست نظريه، شعر يا داستان نوشت.
وي در ادامه تصريح كرد: نظريه ادبي ميتواند اهل نقد را با خود درگير كند, آنهم به شرطي كه ما به ازاي اينجايي و اكنوني به دست آورد. يعني اگر نظريههاي بيروني، دروني و خودي نشوند به مثابه امري خارجي و بيگانه باقي خواهند ماند و جز سردرگمي چيزي به بار نخواهند آورد.
اين منتقد ادبي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايلنا مبني بر تاثير مطبوعات در رشد يا توقف نقد ادبي، گفت: مثل بسياري از امور ديگر رويكرد مطبوعات به نقد ادبي گسسته است. يعني برخي از نشريات اعم از روزنامهها و مجلات هر از گاهي به اين حيطه وارد ميشوند. بديهي است اين گونه ورود، خوانندههاي اتفاقي دارد كه اتفاقا ممكن است، چيزي از نقد دريابند. اما برخلاف آفرينش شعر و رمان، نقد نياز به سرمايهگذاري دارد؛ يعني مطبوعات بايد جوانهاي مستعد را براي تحصيل اين امر به خارج بفرستند يا در داخل براي آموزش سرمايهگذاري كنند.
پايان پيام
محمدكاظم عليپور:
كنگرههاي شعر دفاع مقدس خارج از اراده دولتي و رسمي برگزار شود
بخشي از كارگزاران فرهنگي هم به بيحاصل بودن شعر پيشنهادي پي بردهاند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
به اعتقاد يك شاعر، برگزاري كنگرههاي شعر دفاع مقدس در صورتي ميتواند موفق باشد كه خارج از يك تصميم و اراده دولي و رسمي انجام شود.
محمدكاظم عليپور در گفت و گويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: برگزاري كنگرههاي شعر دفاع مقدس دوره هفتم، هشتم خوب بود؛ ولي از آن زمان به بعد، كليشهيي شد و من خودم ديگر براي حضور در آنها هيچ انگيزهاي نداشتم.
او با اشاره به ملالآور بودن برنامههاي كنگرهها، هم در ساختار و هم در محتوا، افزود: جنبه رسمي ساختار اين كنگرهها خيلي برجسته بود و به حالتي اداري تبديل شده بود. در زمينه محتوا هم كه بسامد واژههايي كه تكرار ميشد ملالآور بود و شاعران مقاومت، جز تعداد اندكي كه خارج از كنگرهها و همايشها كار خود را انجام ميدادند، همه از يك دريچه به جنگ نگاه ميكردند.
او در ادامه متذكر شد: ادامه برگزاري كنگرهها خوب است؛ تنها در صورتي كه استراتژي تازهاي پيدا شود و زاويه ديد جديدي به جنگ باز شود. درواقع امروز زمان توصيف حماسهها گذشته و ديگر بايد به تبعات، مسائل و مشكلات جنگ پرداخت و اين موضوع هم بايد از كانال خود اهالي هنر و فرهنگ تحقق پيدا كند.
عليپور سپس درباره شعرهايي كه با هدف شركت در كنگرهها سروده ميشود، گفت: اين ساختار شايد براي نوجوانان و جوانان تازه كار جنبه آموزشي داشته باشد، اما در هر صورت، شعر پيشنهادي و انديشيده شده است و اينگونه شعرها هم قطعا مشكل پيدا ميكند و نفس قضيه خلاقيت واقعي و رشد ادبيات خلاقه را مانع ميشود.
شاعر مجموعه «غم، اندوه پنهان» در همين زمينه خاطرنشان كرد: بسياري از شاعران شيعي كه شعرشان جنبه مقاومت دارد، در زماني اينگونه شعر گفتهاند كه حكومت شيعي نبوده و كنگرهاي هم برگزاري نميشده است؛ اما موضوع براي شاعر جنبه اعتقادي پيدا كرده و دروني او شده است. درواقع شاعر بايد خودش آن طور كه احساس تعهد ميكند و التزامي برايش ايجاد ميشود، شعر بگويد.
عليپور با تاكيد به اينكه دوره همايشهاي موضوعي تمام شده است، افزود: بخشي از كارگزاران فرهنگي هم تشخيص دادهاند كه جايي كه شعر پيشنهادي است، كاركردي ندارد.
او همچنين يادآور شد: براي مثال 90 درصد موضوعات ارايه شده از طرف جوانها در كنگره بندر عباس حال و هوايي كاملا رمانتيك داشت و بخش عمدهاي از آن اروتيك بود و از آن طرف براي اين نسلي كه جنگ را نديده كنگره شعر دفاع مقدس برگزار ميشود و بايد ديد اين برنامههاي كليشهيي و اداري كه درنهايت به يك گزارش ساليانه منجر ميشود، چه كاركردي دارد و چقدر در گرايش جوانها مؤثر است.
نويسنده «از تبار آيينه و آفتاب» (خاطرات شهداي خرمآباد) سپس درباره برگزاركنندگان كنگرهها گفت: برگزاركنندگان كنگرهها در دورههاي اول به حلقهاي تبديل شده بودند كه باني آن بودند كه دوستان همديگر را پيدا كنند و شعرهايشان را ارايه دهند؛ اما اينكه اين موضوع انحصاري در اختيار افراد خاص باشد، درست نيست و كساني را ميبينيم كه از اوايل جنگ جايي نشستهاند و شايد همچنان با تمام شدن انرژيشان به كار خود ادامه ميدهند، در صورتي كه بايد به نسل تازه اجازه تجربه افقهاي تازه را داد، وگرنه بين دو نسل فاصله ميافتد.
انتهاي پيام
حسين اسرافيلي:
با ايجاد تغيير و تحول در برگزاري كنگرههاي شعر دفاع مقدس موافقم
توجه جوانان به موضوع جنگ حاصل برگزاري اين كنگرهها است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
حسين اسرافيلي معتقد است: توجه امروزه شاعران جوان به موضوع جنگ حاصل برگزاري كنگرههاي شعر دفاع مقدس است.
اين شاعر و عضو هيات داوران دوره اخير كنگره شعر دفاع مقدس در گفتوگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: هر كاري كه مورد تقدير قرار بگيرد و هر تلاشي كه توسط مسؤولان پاس داشته شود، قطعا تاثير مثبت دارد؛ منتها اين تقديرها نبايد آن قدر زياد باشد كه موضوع را لوث كند و تعادل را به هم بزند.
او با بيان اينكه برگزاري كنگرههاي شعر دفاع مقدس قدم مثبتي در پيشبرد اين گونه شعر بوده است، افزود: حتا اگر برخي كارها صرفا به دليل حضور در برنامهها سروده شده باشد، باز ارزشمند است و همين كه كسي براي شركت در اين مجمع شعر بگويد، باز نشانه علاقهمندي او به اصل موضوع، يعني دفاع مقدس است. به اضافه اينكه اگر كاري كوششي باشد، تصنع و تكلف بر همه ابيات آن خود را نشان ميدهد؛ ولي در مجموع صرف توجه مثبت است.
اسرافيلي همچنين درباره شعرهاي ارايه شده در اين دوره كنگره متذكر شد: تعداد آثار خوب بسيار زياد بود؛ بهطوريكه براي انتخاب دچار مشكل شديم. بيشتر كارها از نظر عواطف و احساسات قوي و از دل برآمده بود و اين طور نبود كه براي رفع تكليف سروده شده باشد.
شاعر مجموعههاي «شرحه شرحه آتش» و «مثل آتش كه در دل سنگ» سپس درباره موضوع مطرح شده در كنگره امسال مبني بر توجه شاعرن جوان به ابعاد حماسي جنگ يادآور شد: امروز اين انتظار كه شاعران درباره عملياتهاي مختلف شعر بگويند، بهجا نيست؛ چراكه آن شور و حالها و هيجانها فرو نشسته و متوليان و شاعران بايد توجه داشته باشند كه امروز زمان توصيف نيست. امروز بايد روح تفكر، انديشه، پايمردي و مقاومت در شعر باشد؛ زماني به توصيف عمليات و تهييج و تحريك نيازمند بوديم؛ اما امروز نيازها عوض شده است.
اسرافيلي همچنين با اشاره به اينكه با ايجاد تغيير و تحول در برگزاري كنگرههاي شعر دفاع مقدس موافق است گفت: هر چيزي، در شكل هميشگي خود يك روزي خسته كننده ميشود، منتها براي ايجاد تغيير در برگزاري كنگرهها علاقهمنديم دوستان طرح و پيشنهاد بدهند و ايجاد هرگونه نوآوري، به ذوق و سليقه متوليان كار و پيشنهادهاي دوستان بستگي دارد.
او يكي از طرحهاي مورد نظر براي كنگرههاي بعدي را برگزاري آن در يكي از كشورهايي دانست كه ايده مقاومتي دارند.
انتهاي پيام
يار علي پور مقدم: هدايت ما را به ادبيات جهان وصل كرد
تهران- خبرگزاري كار ايران
هدايت با نوشتن رمان"بوف كور" ما را به ادبيات جهان وصل كرد.
يار علي پور مقدم درگفتوگو با خبرنگار ادبي ايلنا, گفت: رمان بوفكور يكي از رمانهاي قابل تاول ايران به شمار ميرود كه بسياري از آثاري كه پس از آن نوشته شدهاست را تحت شعاع قرار دادهاست.
وي در ادامه تصريح كرد: هدايت با نوشتن رمان بوفكور ادبيات داستاني ايران را به فرهنگ جهان وصل كردو چند دهه بعد گلشيري با خلق آثاري نظير شازده اجتحاب ادبيات داستاني ما را به سطح جهاني رساند.
خالق مجموعه داستان حوالي كافه شوكا در ادامه يادآور شد: رماننويسي در ايران بسيار نوپاست البته هدايت با نوشتن بوف كور جهش عظيمي در اين عرصه به وجود آورد, پس از آن رمان نويسي در ايران حركت لاكپشتي در پيش گرفت اما در اين ميان داستان كوتاه ايران در حد و اندازههاي جهاني درخشيدهاست.
وي در ادامه گفت: شايد يكي از دلايلي كه بوف كور با اقبال روبرو شد زمان انتشار اين رمان و مسايل ماورا طبيعي بود كه به معرو فيت هدايت كمك كرد.
وي با اشاره به رمنان" بوف كور" كه زبان ندارد افزود: رمان بوف و كور از زبان شاخصي برخوردار نيست, اما هدايت در اين رمان توانسته است كه لحن شخصيتها را به خوبي در آورد اما زبان عاملي نيست كه بوف كور را در ميان آثار ديگر برجسته كند بلكه بيشتر فضاي ماليخوليايي اين رمان به اقبال آن كمك كردهاست.
پايان پيام