چهارشنبه 5 اسفند ماه 83/ 5 خبر گزارش/
مركب از جاده منحرفشده را به راه راست برميگردانيم؟
ارزيابي داوري جايزهي شعر كارنامه در گفتوگو با داوران، نامزدان و برگزيدگان سرويس: / فرهنگ و ادب -
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
چندي پيش منوچهر آتشي در مراسم اعطاي جوايز چهارمين دوره جايزه شعر امروز ايران (كارنامه) گفت: هنوز تعريف مشخصي از شعر امروز نداريم و معلوم نيست كه اين شعر چيست؛ هنوز ملاكهايمان همان شعر كلاسيك يا نيمايي است و هيچ ملاكي براي سنجيدن شعر جديدمان نداريم و نميدانيم شعري را كه به نحو ظاهرا ناهنجاري نحوشكني ميكند، چه بناميم.
او همچنين تصريح كرد: ما نينديشيده به شعر فكر ميكنيم. در صورتي كه شعر بايد از بستر انديشه بلند شود.
نوع انتخاب نامزدها و برگزيدگان اين جايزه نيز بهنوعي، از واكنش نسبت به حركتهاي تندرو در زمينهي شعر معاصر كه در دورهي پيشين اين جايزه هم تاثير گذارده بود، حكايت ميكرد.
خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در گفتوگوهايي با چند نفر از داوران و برگزيدگان جايزه شعر امروز ايران (كارنامه) به بررسي داوري اين جايزه و مقايسه آن با انتخابهاي دورههاي قبل پرداخته است و اينكه آيا تغييري در گرايش داوران، بهخصوص در زمينه فاصله گرفتن از شعر دهه هفتاد اتفاق افتاده است؛ يا نه؟
منوچهر آتشي ـ عضو هيات داوران اين جايزه ـ درباره انتخابهاي اين دوره جايزه شعر امروز ايران (كارنامه) گفت: داوران جايزه كارنامه در دورههاي قبل، افراد اهل سليقههاي سنگينتر، آرامتر و نزديكتر به ملاكهاي شعر فارسي بودند، مثلا عنايت سميعي ميگويد ملاك اصلياش شعر كلاسيك است و شاپور جوركش هم كه به اسطورهها گرايش دارد.
او ادامه داد: در دوره قبل اين انتقاد به ما وجود داشت كه نسل جديد در حال تجربههاي تازه است و به راههاي متفاوتي ميرود و به ما ميگفتند شعرهاي مطرح و آشنا را درنظر ميگيريم. اما امسال در عين حالي كه بعضي دوستان كه به داوري قبولشان داريم، داوري را نپذيرفتند، تصميم گرفتيم روي سبك و سليقههاي مختلف دقت كنيم. درنتيجه هوشيار انصاري [فرد] بهعنوان يكي از نمايندگان نسل دهه هفتادي كه آقاي براهني هم به او خرقه داده و همچنين رضا چايچي به عنوان يك شاعر دهه هفتادي دعوت شدند؛ اما واقعيت اين است كه اقرار ميكنيم امسال نتيجه دلخواه حاصل نشد و معتقدم نتايج دو دوره قبل دلخواهتر بوده است.
آتشي با بيان اينكه در انتخابهاي امسال تغيير گرايشي اتفاق نيفتاده است، افزود: اگر هم تغييري بوده، ارادي نبوده است، به اضافه اينكه امسال كمتر كتاب به دست ما رسيد و كتابها آنقدر شبيه به هم بودند كه انتخاب كردن از بين آنها دردسري بود.
اين شاعر پيشكسوت با بيان اينكه تصميم دارد ديگر در داوري شعر شركت نكند، گفت: من بهخاطر مجله [كارنامه] در داوري شركت ميكنم؛ نه بهخاطر ذوق شخصيام، چون اصلا ذوق شخصي من به هيچكدام از اين شعرها نميخورد.
حافظ موسوي ـ ديگر داور و دبري اجرايي اين جايزه ـ با بيان اينكه در دورههاي قبل جايزه هم به سمت انتخاب آثار عجيب، غريب گرايش نداشتهاند، يادآور شد: در دورههاي قبل شعرهايي مانند اشعار م.مؤيد، سعيد صديق و عباس صفاري را انتخاب كرديم كه شعرهاي سالمي بهدور ازبازيهاي رايج زودگذر و سطحي زباني بودند.
او همچنين تاكيد كرد: در عين حال اينگونه نيست كه به طبقهبندي خاصي در شعر جايزه بدهيم، مثلا مجموعهي شاعري در اين دوره تقدير شده كه به بازي زباني گرايش دارد؛ اما مجموع كارش نشان ميدهد تاريخ شعر فارسي، ادبيات، ريتم و وزن را ميشناسد. درواقع هر شعري در جاي خودش بررسي ميشود؛ جدا از طبقهبنديهايي كه ممكن است صورت بگيرد.
موسوي سپس درباره انتخابهاي اين دوره جايزه شعر كارنامه گفت: مجموعه شعر فارسي امروز به نوعي تعادل نزديك شده و از شتاب بهظاهر متفاوتنويسي گذشته و جالب اين است كه وقتي مجموعه كارها در كنار هم قرار ميگيرد، اتفاقا ميبينيم كساني كه ميخواهند متفاوت بنويسند، چقدر شبيه به هم مينويسند.
اين شاعر با بيان اينكه نگاه داوران اين دوره همان نگاه داوران دورههاي قبل بوده است، افزود: البته مثلا نگاه هوشيار انصاريفرد از بقيه متفاوت بود كه اينجا، هم بحث داشيتم و هم رايگيري، كه اين دو همواره با هم پيش رفت و اضافه شدن سه كتاب به فهرست نهايي هم در همين جهت بود.
شهين خسروينژاد - از برگزيدگان اين دوره جايزه - نيز درباره داوري آن به خبرنگار ايسنا گفت: داوري در شعر ايران بسيار بغرنج و پيچيده است و شايد به همين دليل است كه مراكز فرهنگي ما بهندرت به اين كار تن ميدهند.
او افزود: اين حركت گونهاي شهامت ميطلبد، شهامت امكان اشتباه در انتخاب شايسته، شهامت رودررو شدن با موجي از مخالفتها و شهامت قضاوت شدن در آينده؛ اما اين جريان بهتدريج راه منطقي خودش را مييابد، همچنان كه جايزه امسال كارنامه در فضاي سالمتري برگزار شد.
اين شاعر ساكن كرمان در ادامه متذكر شد: گمان ميكنم جامعه فرهنگي ما بهجاي مقابله ناسالم، صحيحتر آن است كه با آن به ديالوگ فرهنگي بپردازد و بهتدريج در جهت اعتلاي آن گام بردارد، چراكه هرچه درستتر برگزار شدن چنين جايزهاي كمكي خواهد بود براي هويت بخشيدن به شعر پارسي در حيات نوين آن و شايد معرفي جهانياش، شعري كه هنوز ناشناخته است و تازه ميرود كه از مرحله طفوليتش بهگونهاي تعادل برسد. اين ميتواند نحوهاي اعتباربخشي به ادبيات ما باشد، چون ما تاكنون بيش و پيش از همه نفيكننده خودمان بودهايم.
خسروينژاد همچنين متذكر شد: بهنظرم در داوري براي همه گونه شعري جا هست، شعر به هر سبك و سياقي سروده شود، اگر از قوت، قدرت و استحكام كافي برخوردار باشد، حرف اول را خواهد زد.
اما ابوالفضل پاشا ـ از نامزدهاي دريافت جايزه ـ در اين زمينه معتقد است: جايزهاي كه در دوره قبل جايزه كارنامه اهدا شد، مغرضانه، حسابشده و بنا بر بدهبستاني بود، و به شعر دهه 70 ربطي نداشت.
او در ادامه نيز يادآور شد: در اين دوره هم مهمترين شاخه شعر ما، يعني شعر دهه هفتاد جايزه نبرد و كساني جايزه بردند كه استحقاق نداشتند.
وي با بيان اينكه عملكرد جايزه كارنامه نشانگر بها ندادن به شعر دهه هفتاد است، گفت: شروع داوريها در اين جايزه بهگونهاي بود كه سلب اعتماد كرد و انتخابهاي امسال ميتواند بهخاطر جبران بعضي اشتباههاي اين گروه باشد. البته هرچند تغييري حس ميشود، ولي حب و بغض و خودرايي هم در آن ديده ميشود.
پاشا گفت: داوريهاي اين جايزه نشان داده است عملكرد متوليان آن با شعر امروز هيچ قرابتي ندارد و حتا اگر 10 ،20 داور ديگر هم به آن اضافه شود، حاكميتي در آنجا وجود دارد كه اعمال نظر ميكند و ترديد دارم كه حرف هر كدام از داوران چقدر بتواند مثمر ثمر باشد.
او درعين حال متذكر شد: ما با فقر تنوع جوايز ادبي مواجهيم و جامعه بايد يك مقدار خسارتها را تحمل كند و در اين بين نه كارنامه مقصر است، نه شاعران و نه داوران، بلكه فقدان چنين تجربههايي در جامعه ما مشكلآفرين است.
پاشا با بيان اينكه بايد به همه ايدههاي شعري بها داده شود، گفت: درست است كارنامه گردانندگان خود را دارد، اما طرز فكر من نوعي درخصوص شعر نبايد بيجواب بماند.
شاعر مجموعه «نام ابوالفضل من پاشاست» همچنين عنوان كرد: در شناخت داوران كارنامه از شعر و درصد افت آنها ترديد و ابهام وجود دارد و اينكه يك سال تغيير ديدگاه بدهند كه به شاعران ديگري جايزه بدهند، فرق زيادي نميكند؛ چراكه در اصل انتخاب داورها مشكل وجود دارد.
شهاب مقربين - از ديگر برگزيدگان جايزه شعر كارنامه - با بيان اينكه چون از برگزيدگان است نميتواند درباره داوري آن اظهار نظر كند، افزود: اما طبعا با اين نحوه انتخاب موافقم، چون اينطور شعر مينويسم.
او سپس با گلايه از مطبوعات و رسانهها بهخاطر منعكس نكردن اخبار اين جايزه و بيتوجهي به شعر گفت: بنيادهاي مختلفي به داستان جايزه ميدهند و فقط مؤسسه كارنامه جايزه شعر ميدهد كه آنهم با بيعنايتي مواجه ميشود.
انتهاي پيام
اقدام وزارت ارشاد در حذف اثر برگزيده هيات داوران بخش ادبيات كتاب سال و...
ديدگاههاي فرزانه طاهري و غلامحسين سالمي
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
فرزانه طاهري درباره كنار گذاشته شدن رمان «نامها و سايهها» نوشتهي محمدرحيم اخوت كه بنا به اعلام ابوالحسن نجفي، منتخب هيات داوران بخش ادبيات بيستودومين دوره كتاب سال بوده و ازسوي مسؤولان اجرايي جايزه از فهرست برگزيدگان حذف شده است، گفت: اين كار تاييد حدسها و يقينهايي است كه بعضيها راجع به اين جايزه داشتهاند.
وي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادامه داد: يعني وقتي ميبينيم حتا آقاي نجفي كه چندي پيش در مصاحبهاي از صحت و سلامت روند اين جايزه دفاع كرده بود، امروز به هر حال به زبان آمده و اعتراض كرده است، خودش نشانه اين است كه به قول معروف، ديگر وضع خيلي خراب است.
طاهري متذكر شد: من هم فكر ميكنم اصلا جامعه ادبي ما بايد دندان طمعش را از اين جايزه بكند و اصلا نبايد چشم به اين جايزه داشته باشد. گمان نميكنم روشنفكران هيچ جاي دنيا به جايزهاي كه دولت پشتش باشد، آن هم وزارتخانهاي كه به هر حال مسؤول مميزي كتاب هم هست، خيلي چشم دوخته باشند.
وي درباره گفته مسؤولان ارشد جايزه مبني بر خلق نشدن آثار مطلوبي ازسوي نويسندگان، عنوان كرد: وقتي يك جايزه دولتي است، ملاحظاتي براي خود دارد. جايزههاي مستقلي هم كه الان داده ميشود، در واكنش به همين روند بوده است كه به نظرم، اتفاق فرخندهاي بوده؛ هرچند كه اين جايزهها هم مشكلات خود را دارند؛ ولي به هر حال درستش همين است. حالا آنها هم ميخواهند براي خودشان هر سال عدهاي را برنده كنند، اين كار را بكنند. واقعا نميدانم، شايد من هم اگر بودم به بعضيها در برخي زمينهها جايزه ميدادم و به بعضيها هم نه.
فرزانه طاهري تاكيد كرد: با اين وجود ما نبايد اصلا اين جايزه را جدي بگيريم و حتا نبايد از نحوهي برگزاري آن انتقاد كنيم؛ چون تكليف خيلي روشن است.
او ادامه داد: با تمام احترامي كه براي برخي از داوران اين جايزه قايلم، ولي فكر ميكنم كه دكتر باطني سالها پيش براساس اصول خودش رفتار كرد و براي اولين بار در اعتراض به اين روند سكوت نكرد و اولين كس بود كه اعلام كرد جزو داوران بوده است و اينكه برگزيده داوران را حذف كرده بودند و شخص ديگري را برنده اعلام كردند. ايشان در آن زمان گفت كه ديگر هرگز داور اين جايزه نخواهد شد. خب اين به نظرم اصولي بود. حالا يك عده ميگويند نه، تا حالا هر چه ما انتخاب كردهايم، برگزيده شده و دفاع ميكنند.
غلامحسين سالمي نيز در اينباره گفت: ديگر به اين مسائل باور ندارم. گويا گروه نويسندگان اصفهاني در جايزههاي ادبي سيستم ملوكالطوايفي ايجاد كردهاند. يك دوره هم خراسانيها چنيني برنامهاي راه انداخته بودند. من به اين دست بازيهاي اينچنين اصلا اعتقادي ندارم.
وي همچنين درباره ديدگاهي مبني بر خلق نشدن اثر خوب در حوزه ادبيات متذكر شد: اين حرفي است كه من يك عمر است دارم ميگويم. من هم گفتهام كتاب خوب نداريم و هنوز داريم نان دوره قبل را ميخوريم. در طول نزديك به سه دهه شايد به تعداد انگشتهاي دست اثر خوب به معناي واقعي نداريم. اما در همين حال، مثلا كتاب «چراغها را من خاموش ميكنم» زويا پيرزاد را مطرح ميكنند كه معتقدم كارش خوب بوده؛ اما كار آن نويسنده افغان، محمدسلطان آصفزاده خيلي بهتر بود؛ ولي به اين مادرمرده حتا اجازه ندادند كه در اين مملكت بماند. هلش دادند و رفت و الان هم در دانمارك نشسته است و مينويسد.
انتهاي پيام
خانه ادبيات ويژه زنان كارگر افتتاح شد
خبرگزاري فارس: با تلاش و همت كانون بانوان فرهنگسراي كار خانه ادبيات ويژه زنان كارگر افتتاح شد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي فرهنگسري كار هدف از تشكيل اين كانون حضور فعال زنان كارگر در عرصه ادبيات و هنر و تلطيف روحي و تأثيرگذاري مثبت در فضاي خانواده و اجتماع اعلام شد.
جلسات شب شعر، بررسي ادبيات فارسي، پرسش و پاسخ در زمينههاي ادبي و... از جمله برنامههاي اين خانه ميباشد.
عضويت در كانون بانون و شركت در خانه ادبيات و ديگر برنامههاي كانون به صورت رايگان و براي عموم آزاد است.
نشاني: خ قزوين- نرسيده به سه راه آذري، خ شهيد سبحاني، پلاك 246.
انتهاي پيام/
همكاري دانشگاههاي سوريه با دانشگاه تهران در تبادل دانشجو و حمايت از رشته زبان و ادبيات فارسي و عرب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: آموزشي
روزنامهي البعث، چاپ سوريه در خبري از همكاري دانشگاههاي اين كشور با دانشگاه تهران خبر داد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين روزنامه سوري نوشت: دكتر هاني مرتضي، وزير آموزش عالي سوريه در ديدار با دكتر فرجي دانا، رييس دانشگاه تهران و هيات همراه، راههاي تحكيم روابط آكادميك ميان دانشگاههاي سوريه و دانشگاه تهران را مورد بررسي
محمدرضا يوسفي نويسنده:
ماندگاري ادبيات فولكلور منوط به استحاله و تغيير آن است
خبرگزاري فارس: يك نويسنده و شاعر حوزه ادبيات و نوجوان معتقد است تداوم و ماندگاري منابع ادبيات فولكلور منطو به تغيير و استحاله آن است.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از ستاد اطلاع رساني جشنواره كتاب كودك و نوجوان محمدرضا يوسفي گفت: ايجاد تغييرات در ادبيات فولكلور از گذشتههاي دور و جود داشته است، به طوري كه ميتوان گفت شاهنامه نيز شكلي تغيير يافته از منابع كهن فولكلور پيش از فردوسي است.
وي اظهار داشت: شكل علمي و امروزي بازنويسي منابع كهن كمتر از 80 سال قدمت دارد.
به اعتقاد اين نويسنده ادبيات فولكلوريك منبعي غني است كه در رشد ادبيات ايران و جهان نقش داشته و لازم است با ارائه آموزشهاي لازم و تدوين قوانين متناسب بازنويسي از منابع فولكلور ساماندهي شود.
يوسفي گفت: بازنويسي ساده، بازنويسي خلاق و بازآفريني سه شكل استفاده از منابع فولكلور است.
به گفته وي در بازنويسي ساده نويسنده به دورن مايه داستان وفادار ميماند و شخصيتهاي آن را تغيير نميدهد در حالي كه در بازنويسي خلاق نويسنده در عين حفظ عناصر قصه ديالوگها را غنيتر ميكند.
اين نويسنده بازآفريني ادبيات كهن را نياز امروز ادبيات ايران و جهان دانست و اظهار داشت: بعد از انقلاب اسلامي به ويژه در حوزه ادبيات كودك و نوجوان بازآفريني ادبيات كهن رونق داشته است.
وي همچنين ضرورت برخورد ساختار گرايانه با قصههاي فولكلور را يادآور شد و خاطرنشان كرد: تا كنون قصههاي فولكلور اغلب نه از منظر ساختار بلكه بر اساس نام شخصيتها تقسيمبندي شدهاند.
اين نويسنده همچنين در نقد آسيب شناسي استفاده از منابع فولكلور ابراز عقيده كرد: متأسفانه در برخي از موارد كساني اقدام به بازنويسي اثار فولكلور كردهاند كه با رويهها آشنا نبودهاند و ذوقي عمل كردهاند و بسياري از شخصيتهاي داستانهاي فولكلور، تيپ هستند و تلاش برخي از بازنويسان براي شخصيت پردازي اين تيپها مشكلاتي را به همراه دارد.
يوسفي تصريح كرد: اهميت منابع فولكلور از آن جهت است كه بخشي از تاريخ ملتها هنوز ناشناخته مانده است و مراجعه به ادبيات شفاهي و عاميانه گذشته ميتواند بسياري از اين ابعاد ناشناخته را روشن كند.
انتهاي پيام/