سه شنبه 25 اسفند ماه 83 /14خبر كميسيون ملي يونسكو در ايران روز جهاني شعر برابر با اول فروردين را گرامي ميدارد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
كنفرانس عمومي سازمان تربيتي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) در سيامين اجلاس خود در آبان 1378 به اتفاق آرا روز اول فروردين برابر با 21 مارس هر سال را به عنوان روز جهاني شعر نامگذاري كرده است.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا مطالعات يونسكو در مورد وضعيت شعر نشان ميدهد كه عليرغم تكثر و تنوع فعاليتهاي شعري و افزايش تعداد شاعران در كشورها و توجه ملتها به سنتها و بيان شفاهي هنوز شعر به عنوان يك وسيله اصيل بيان فرهنگ و هنري به خصوص در رسانهها و نظام آموزشي جايگاه واقعي خود را نيافته است. حال آنكه جهان امروز با نيازهاي زيبايي شناختي برآورده نشده فراواني روبهرو است كه اگر نقش اجتماعي ارتباطات مردمي به عنوان ابزاري براي ارتقاي سطح آگاهي عمومي به رسميت شناخته شود، شعر ميتواند اين نيازها را برآورده سازد. يونسكو با تعيين روز جهاني شعر درصدد برآمده است تا ضمن تصديق نهضتهاي شعري ملي، منطقهاي و بينالمللي و حمايت از تنوع زباني از طريق بيان شاعرانه زمينهساز فعاليتهايي شود كه هدف آنها عبارت است از:
* حمايت از تلاش ناشران كوچك براي حضور در بازار كتاب با انتشار مجموعه اشعار شاعران جوان.
* بازگشت به سنت بيان و اجراهاي زنده، زيرا كه برنامههاي شعرخواني و شبهاي شعر پيش از پيش مردم را به خود جلب ميكند و پايه تقويت هويتهاي فرهنگي مستقل ملتهاست.
* برگزاري گفتوگو ميان شعر و ساير هنرها با تاكيد بر موضوعهايي كه دستور كار جهانياند نظير فرهنگ صلح، عدم خشونت و دگرپذيري.
* برقراري پيوند و اتحاد بين كليه هنرها و فلسفه به مناسبت روز جهاني شعر به مصداق گفته دلاكروا كه زماني در روزنامه خود نوشت: بدون شعر هنر وجود ندارد.
* ارايه تصويري سازنده و واقعي از هنر شعر در رسانهها به نحوي كه شعر، شكلي قديمي از هنر محسوب نشده، بلكه هنري باشد كه باعث ميشود جامعه هويت خود را تقويت كند.
* معرفي بهتر شعر به عنوان يكي از ويژگيهاي مهم آموزش هنر در نظامهاي آموزشي.
* افزايش سطح آگاهي دانش آموزان در مورد اهميت و نقش اجتماعي شعر.
* تشويق برگزاري مسابقات شعر و اعطاي جوايز.
* تشويق شهرداريها به مشاركت فعال در برگزاري مراسم به مناسبت روز جهاني شعر.
* تدوين فهرست رايانهاي از موسسات و انجمنهاي شعر و شاعري در كشورهاي عضو.
* برپايي شبهاي شعر و برنامههاي شعرخواني، تشكيل نمايشگاههاي هنري از آثاري كه با الهام از شعر شاعران خلق شدهاند، شعرخواني در راديو و تلويزيون، مشاركت مطبوعات با پرداختن به موضوع، بزرگداشت شاعران، انجام مسابقات ادبي، شعرخواني توسط شاعران جوان در مدرسهها، فروش ديوان اشعار و اهداي رايگان آن به كتابخانههاي مدرسهها و مناطق محروم، از جمله فعاليتهايي است كه يونسكو انجام آنها را به مناسبت روز جهاني شعر به كشورهاي عضو توصيه ميكند.
انتهاي پيام
شركت استادان ايراني در دوره آموزشي شعر معاصر عرب در كويت
ميراث خبر
گروه فرهنگ: گروهي از استادان دانشگاههاي ايران در يك دوره آموزشي كه از سوي موسسه عبدالعزيز سعودالبابطين در نوآوري شعر، در كويت برگزار ميشود، شركت ميكنند.
به گزارش روابط عمومي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، در اين دوره پانزده روزه كه از روز يكشنبه گذشته در محل اين موسسه آغاز ميشود، پانزده نفر از استادان دانشگاههاي كشورمان حضور دارند.
اين گروه كه به رياست دكتر «محمد خاقانياصفهاني»، رييس دانشكده ادبيات و زبان عربي دانشگاه اصفهان در اين دوره آموزشي فشرده شركت دارند، با علم قافيه عروض و با ابعاد گوناگون شعر معاصر عرب آشنا ميشوند.
گروه اعزامي دانشگاه اصفهان همچنين در طول اقامت خود در كويت در دو نشست ادبي كه با همكاري انجمن ادبا و نويسندگان كويت برگزار ميشود، شركت خواهند كرد و از برخي اماكن تفريحي و هنري اين كشور نيز بازديد خواهند داشت.
موسسه عبدالعزيز سعودالبابطين در نوآوري شعر، يك ارگان غير دولتي است كه در زمينه فعاليتهاي فرهنگي و شعر، برگزاري نشستها و دورههاي آموزشي مختلف ادبي و ... فعاليت دارد.
درباره آلبر كامو،
كتابي با ترجمهي خشايار ديهيمي منتشر ميشود سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خشايار ديهيمي براي نمايشگاه كتاب ارديبهشتماه سال آتي چند عنوان جديد را آماده كرده است.
ديهيمي در اينباره به خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: ترجمه كتابهاي «درآمدي بر جامعهشناسي دين» از فيل زاكرمن توسط نشر لوح فكر، «فرهنگ انديشههاي سياسي» كه كار مجموعهاي از نويسندگان است و تاريخچه اين انديشهها را بيان كرده است، از سوي نشر ني و «انديشهي كامو» درباره آلبركامو از ريچارد كمبر نيز ازسوي نشر طرح نو تا نمايشگاه كتاب منتشر خواهند شد.
تازهترين كتاب چاپ شده از اين مترجم «دو مقاله» نام دارد كه در مقالههاي «نامه به دوستي در غرب» و «حق ناحق بودن» به بررسي مساله حق آدميزاد و آزادياش براي خطا و تجربه كردن ميپردازد و نيز تصور انسان شرقي از انسان غربي.
انتهاي پيام
در كنار «دختري از جنگ» و «عشق و شياطين ديگر»
نازنين نوذري « داستانهاي عاشقانهي آمريكاي لاتين» را منتشر ميكند سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
نازنين نوذري، «داستانهاي عاشقانهي آمريكاي لاتين» را منتشر ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نوذري اين داستانها را از افسانههاي مختلف كشورهايي مثل پرو، آرژانتين، برزيل، اكوادور، كلمبيا و... انتخاب كرده كه هماكنون مشغول ويرايش پس از ترجمه آنهاست.
او همچنين «كتاب دلبستگيها» از ادوارد وگاله آنو را كه گفتههاي مختلف و پراكنده اين نويسنده اهل اوروگوئه را دربر ميگيرد، زير چاپ دارد. به گفته نوذري، از سال 58 تا كنون مطالب و مقالاتي درباره اين نويسنده در مجلات گوناگون ايران منتشر شده است.
ديگر كار آماده چاپ اين مترجم، «دختري از جنگ» نوشته آشاميروست، اين كتاب كه بر اساس واقعيت است، روايتگر خاطرات آشاميروي هنديالاصل است كه توسط خانواده اسپانيايي به فرزندي پذيرفته شده و سرانجام در پي جستجوي ريشههاي خود به سرزمينش - هند - باز ميگردد.
نازنين نوذري همچنين «عشق و شياطين ديگر» گابريل گارسيا ماركز را كه حدود نه سال پيش به همراه نازنين ميرصادقي ترجمه كرده توسط نشر علم منتشر خواهد كرد. او تا كنون «زيستن براي باز گفتن» ماركز، « پنج نمايشنامه عروسكي لوركا» (با جواد ذوالفقاري) و «شش قصه آمريكايي لاتين» (با نجمه بشيري) را ترجمه كرده است.
دو كتاب آخر از مجموعه ادبيات اسپانياي انتشارات نوروز هنر است كه خاله تولا ترجمه نجمه بشيري نيز ديگر كتاب اين مجموع است.
انتهاي پيام
امسال هم شعر در ادبيات نگنجيد
«مهرگان ادب» امسال به داستان كوتاه هم جايزه ميدهد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
نشست خبري هيات داوران ششمين دوره جايزه مهرگان ادب عصر ديروز در مؤسسه پكا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست عنايت سميعي، حسن ميرعابديني، فتحاله بينياز، صفدر تقيزاده و ثريا قزلاياغ، از اعضاي هيات داوران، و مسؤولان مؤسسه يادشده حضور داشتند كه از اين ميان بيشتر پرسشها را عنايت سميعي پاسخ ميگفت و افراد ديگر، تنها نظارهگر نشست بودند.
عنايت سميعي ـ منتقد ادبي ـ دربارهي وضعيت داستان نويسي در ايران و داوري آن توضيح داد: در حوزه رمان ما از تنوع چنداني برخوردار نيستيم؛ چرا كه رمان نويسي در ايران جز در موارد استثنايي هنوز مراحل اگر نه مقدماتي، مياني خود را پشت سر نگذاشته و تا رسيدن به استانداردهاي جهاني فاصلههاي چشمگير آن به چشم ميآيد. بر اثر عدم تنوع ما ناگزيريم كه ببينيم كه هر سال در حوزه رمان چه اتفاقي افتاده و به تناسب همان سال تصميم بگيريم. حتا در سال 82 ديديم رماني كه از حيث الگوهاي ادبي قابل قبول باشد كه به جامعه كتابخوان ايران معرفي كنيم، انتشار نيافته است، از اين رو به هيچ كتابي جايزه نداريم.
وي با اشاره به اين كه جايزه مهرگان فرم و محتوا را براي داوري آثار در كنار هم ميبيند، گفت: ما نه به سمت فرم گرايش داريم و نه به سمت محتوا. درواقع اين دو را از هم تفكيك نميكنيم و داوري ما بايد بر حسب ميانگين فعاليتهاي يك ساله در حوزه داستاننويسي باشد؛ نه در يك زمان مطلق.
سميعي گفت: سازمان پكا اساسا متعلق بخش خصوصي است و شايد 80 ناشر خصوصي ايران سازمان را بنا نهادند، اما مديران اجرايي آن به هيچ وجه در كار داوري دخالتي ندارند و تنها از حيث مالي و تداركات اجرايي با ما همكاري ميكنند؛ بنابراين جايزه مهرگان ادب جايزهاي غير دولتي است.
سميعي با اعلام اين خبر كه امسال براي اولين بار به داستان كوتاه جايزه تعلق خواهد گرفت، ادامه داد: هر سال بين 20 تا 30 رمان را بايد هيات داوران بخوانند و از آن ميان اثر مورد نظر را انتخاب كرده و راي نهايي صادر شود.
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا جايزه پكا امسال نامزدها را از قبل براي مطبوعات اعلام نكرد، گفت: تا سال گذشته فراخوان ميداديم و خبرنگاران مراجعه ميكردند، اما امسال هيات داوران تصور كردند مطبوعاتيها با چراغ خاموش حركت كنند تا سروصداي زيادي بلند نشود؛ تا نويسندگان نرنجند، از طرف ديگر بعضي كتابها كه به مراحل نهايي ميرسيد، مورد تاييد اعضاي هيات داوران نبود و فكر ميكرديم آنها ضمن فهرست نهايي گنجانده شود، ممكن است برخلاف نظر هيات داوران بوده و مورد سوء استفاده قرار گيرد. اين دلايل باعث شد آن ليست نهايي عرضه نشود؛ در حالي كه طبق روال هر ساله سه داستان را به عنوان داستانهاي ليست نهايي اعلام ميكنيم. شايد تصميمي كه امسال گرفته شد تصميم بيخطايي نبود، انشاءالله سعي ميكنيم امسال چراغها را روشن كنيم.
وي گفت: چهار جلسه تا كنون تشكيل شده كه دربارهي چند و چون داوري، بازنگري داوري سال گذشته و برنامهريزي براي داوري سال آينده بوده است كه كار سنگين ما از روزهاي آينده با خواندن داستانهاي كوتاه يا رمان آغاز و تا شهريور سال آينده ادامه خواهد داشت.
او درباره هزينههاي اين جايزه توضيح داد: كل مبلغ جايزه را پكا پرداخت ميكند، هزينه برگزاري مراسم و اجراي فعاليت مربوط به جوايز هم به مراتب بيشتر از رقمي است كه براي جايزه برگزار ميشود. در سال گذشته براي رمان مبلغ جايزه به دو برابر افزايش يافت كه آن هم به همت دوستان ناشر بود.
وي دربارهي اين مساله كه آيا امسال نيز از نويسنده پيشكسوتي تحليل خواهد شد، عنوان كرد: پكا معمولا يك سال در ميان از نويسندگان پيشكسوت تجليل ميكند و تا شهريور سال آينده تصميم هيات داوران را در اين باره به مطبوعات اطلاع خواهيم داد.
سميعي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا دربارهي تاثير جوايز ادبي در زمينه ادبيات داستاني عنوان كرد: تاثير جوايز ادبي را بر ادبيات داستاني تاثير مستقيمي نميبينم، فكر نميكنم نويسنده در خلوت خود به فكر جايزه باشد و كارش را بر مبناي الگوهاي ذهني داوران جايزهاي بنويسد. سير ادبيات در كشورمان را به هيچ وجه خطي نميبينم. ادبيات همواره افت و خيزهايي داشته و هنوز هم دارد. به طور كلي وضعيت ادبيات داستاني در حوزه داستان كوتاه به مراتب بهتر از رمان است و ميتوانيم در اين زمينه حرفهايي براي گفتن در سطح جهان داشته باشيم.
وي با عنوان اين مطلب كه براي انتخاب كتابها شاخصهاي از پيش تعيين شده نداريم، اظهار داشت: در داستان يك سري مسائل اهميت دارد؛ مانند زبان، يك كاراكتر يا مجموعه كاراكترها، شخصيت سازي و... اما هرگز با اين الگوهاي از پيش تعيين شده برخورد نميكنيم، رماني كه مدعي ساختار شكني و حرفهاي تازه بود، ولي در عمل نتوانست ثابت كند مورد قبول هيات داوران قرار نميگيرد، ضمن اين كه ما به هيچ وجه سليقه خواننده را در داوري در نظر نميگيريم. به دانستهها و شم هنري خود توجه داريم و بر مبناي آن كتاب انتخاب ميكنيم. وقتي رماني برگزيده و مورد استقبال مخاطبان قرار ميگيرد معلوم ميشود كه گروههاي زيادي با ما همسو هستند.
حسن ميرعابديني ـ يكي ديگر از اعضاي هيات داوران جايزه مهرگان ادب ـ نيز گفت: در جايزه مهرگان در هر جلسه دو رمان را مورد نقد و بررسي قرار ميدهيم و يك كار نقد هم برايش ميگذاريم و نظرات مخالف و موافق اعلام ميشود. اين كه رماني به ليست نهايي راه يابد يا راه نيابد، به نظر هيات داوران بستگي دارد كه نظري تا به حد قانع كننده باشد؛ تا بر بقيه آرا فايق آيد. براي داوري ابتدا موجودي رمان سال در نظر گرفته ميشود و از آن ميان كتابها داوري ميشوند.
انتهاي پيام
نيكطلب:
اطلاعرساني، دقيق و مقالهها، علمي نبود
جشنوارهي كتاب كودك و نوجوان كرمان از فراموشي ادبيات اين حوزه جلوگيري كرد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
برپايي نخستين جشنواره بينالمللي ادبيات كودك و نوجوان ايران در كرمان، قدم مثبتي براي جلوگيري از فراموشي ادبيات اين حوزه بود.
بابك نيكطلب ـ شاعر كودكان و نوجوانان ـ در گفت و گو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: در سالهاي اخير توجه به ادبيات كودك و نوجوان به سمت همسويي با رسانههاي ديگر پيش ميرفت و كم كم در حال فاصلهگيري از مخاطبان خود بود، اما اين جشنواره اين رويكرد غلط را تغيير داد.
او تصريح كرد: حضور جدي اكثر نويسندگان، تصويرگران، مترجمان و پديدآوردگان كتاب كودك، خلاء وجود چنين همايشي را در سالهاي اخير را نمودار كرد. اگرچه كه اطلاعرساني دقيقي قبل از جشنواره صورت نگرفته بود و صرفا از طريق فراخوان از پژوهشگران دعوت شده بود كه در اين جشنواره حضور يابند.
وي ضعف مقالات را عمدهترين نقطهي ضعف اين همايش خواند و گفت: اكثر مقالات چندان علمي نبودند و بهترين مقالات عمدتا توسط ميهمانان خارجي ارايه شد، در صورتي كه ميشد با يك برنامهريزي طولانيمدت و دعوت از افرادي كه تئوريسينهاي اين رشته هستند، بر غناي جلسات تخصصي و همايشي افزود.
نيكطلب گفت: البته برپايي اين همايش با توجه به اين كه در سالهاي اخير كمكم مسؤولان نيز از نويسندگان كودك فاصله ميگرفتند، قدم ارزشمندي بود، و سبب پر شدن خلاء بين خالقان و مخاطبان ادبيات كودك و نوجوان شد. در حال حاضر با برپايي اين جشنواره افرادي مسؤول پيشبرد اهداف جشنواره درازمدت و كوتاهمدت شدهاند كه همين مساله ادبيات كودك را از مظلوميت رها ميكند.
وي در پايان گفت: هنوز هم ميتوان با در كنار هم بودن حرفهايي را براي پيشبرد ادبيات كودك مطرح كرد و اي كاش اين همايشها به صورت فصلي بين خود نويسندگان و شاعران برقرار ميشد و تعاملات تداوم پيدا ميكرد.
انتهاي پيام
سيدحسن حسيني در نگاه شاعران
جام جم
9 فروردين ماه 1383،سيد حسن حسيني شاعر «هم صدا با حلق اسماعيل»و «گنجشک و جبرئيل»روي در نقاب خاک کشيد. اينک که يکسال از آن روز تلخ مي گذرد،پاي صحبت شاعران و دوستانش نشستيم تا از او بشنويم.
کسي که از اولين سالهاي انقلاب صدايي متفاوت داشت ؛ چه در عرصه قالب و شکل و چه در محتوا خطشکن بود. يادش گرامي باد.
دکتر سيدحسن حسيني ، اول فروردين 1335 خورشيدي در شهر تهران تولد يافت.
زندگينامه سيد حسن حسيني
سال 1353 تحصيلات متوسطه خود را در همان شهر به پايان رساند و سپس براي تحصيل در دانشگاه فردوسي و در رشته کارشناسي تغذيه ، راهي مشهد شد.
پس از فراغت از تحصيل در سال 1358، مرحوم حسيني به عنوان افسر وظيفه به خدمت سربازي رفت و 2سال در راديو ارتش به نويسندگي پرداخت.
سيدحسن حسيني ، سال 1369تحصيلات خود را در رشته زبان و ادبيات فارسي ادامه داد و چند سال بعد، موفق به اخذ مدرک دکتري ادبيات فارسي شد. شاعر مجموعه مشهور «گنجشک و جبرئيل»، از سال 1358در جمع شاعران حوزه هنري حضوري فعال داشت و در شکل گيري تجمع شاعران انقلاب و دفاع مقدس و تربيت نسل جوان شاعران انقلاب نقشي بنيادين ايفا کرد.
دکتر حسيني از سال 1367در دانشگاه هاي الزهرا و آزاد اسلامي شروع به تدريس کرد و در کنار آموزش هاي آکادميک به دانشجويان ، در مراکز فرهنگي و ادبي نيز هميشه يار و مدديار شاعران جوان بود.
از اين شاعر نوجو و متعهد، تاکنون کتابهاي «همصدا با حلق اسماعيل»، «براده ها»، «بيدل ، سپهري و سبک هندي»، «گنجشک و جبرئيل»، «مشت در نماي درشت»، «گزيده شعر جنگ و دفاع مقدس» و «حمام روح» که ترجمه اثري از جبران خليل جبران است ، به چاپ رسيده است.
از آثاري که مرحوم حسن حسيني در واپسين سالهاي عمر آماده کرده بود و اکنون در دست انتشار است ، مي توان به کتابهاي «فن الشعر»، «نگاهي به خويش»، «زبان شناسي حافظ»، «سبک شناسي قرآن مجيد»، «زبان شناسي» و «بيدل شناسي» اشاره کرد.
سيدحسن حسيني ، هنرمند و شاعري بود با آثاري زيبا و سرشار از حماسه زندگي ، آزادگي ، آزادانديشي ، صداقت ، صراحت و پيام او پيام دوستي و قلم او در برابر دشمن همانند شمشير جان شکار بود.
او در زندگي ادبي اش ، با تمام ضوابط نوآوري و احساس عاطفه ، ايهام و استعاره و با استفاده از قالبهاي خوش آهنگ و بس زلال و شيوا، آثاري ماندگار از خود به يادگار گذاشت.
او در ميان شاعران گذشته و حال به فردوسي ، سعدي ، حافظ، مولانا، بيدل ، نيما، سهراب سپهري ، مهرداد اوستا، اخوان ثالث و همچنين شاعران برخاسته از حوزه هنري عشق مي ورزيد.
بين شاعران سبک هندي ، به بيدل اعتقاد کامل داشت و من کمتر کسي را سراغ دارم که به راز و رمزهاي پيچيده آثار بيدل چون او آشنا باشد.
افسوس که اجل مهلت نداد تا تدريس «بيدل شناسي» را در حوزه هنري ادامه دهد و مشتاقان بي شمار خود را که روزهاي دوشنبه از محضر او استفاده مي کردند، در انتظاري پايان ناپذير رها کرد و نداي حق را لبيک گفت.
مشفق کاشاني
تعادل ميان انديشه و تکنيک
تک شعرهاي درخشان و بندرت تک مجموعه شعرهاي موفق منتشر شده در دهه 50 خورشيدي ، نمي توانست فضاي تيره ، صريح ، شعاري و متکي بر نمادهاي لو رفته و فاقد پتانسيل هنري شعر آن سالها را روشن کند.
در مقابل اين شعر سطحي ، امواج شعرهاي تئوري زده هم حکومتکي داشت که همان گونه که مي شد حدس زد با وقوع انقلاب اسلامي به سکوت (شکست!) يا حداقل سکوتي (شکستي!) طولاني مدت انجاميد.
ايضا شعر مبتذل رمانتيک جنسي مسخره اي که خواه ناخواه و دروغ يا راست و درست يا غلط ميراث شعر رمانتيک سراهاي دهه هاي قبل از نصرت رحماني و نادر نادرپور گرفته تا فريدون مشيري و فريدون توللي و... محسوب مي شد.
شعر ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار جمهوري دمکراتيک شعري با حذف اشعار فرماليستي متکي بر تئوري هاي ادبي و اشعار رمانتيک ، در ادامه شعر سياسي اجتماعي سمبليک پيش از انقلاب شکل مي گيرد.
حالا اما به دليل شور و التهاب يک جامعه انقلابي و قدرت قابل پيش بيني هيجانات ژورناليستي ، نسبت به قبل از انقلاب سطحي تر و صريح تر.
شاعران ، گويا تنها به مسووليت اجتماعي انساني خود توجه دارند و مسووليت ادبي خويش را وانهاده اند. شعر، حالا انديشه اي است به نظم کشيده شده و اغلب مخاطب محور. در اين ميان ، حسن حسيني و ياراني چون قيصر امين پور در پي ايجاد تعادلي پايدار بين اين انديشه و تکنيکي بر مي خيزند که به فراموشي سپرده شده است.
حسن حسيني با «همصدا با حلق اسماعيل» شروع اين خيزش را اعلام مي کند، اما در «گنجشک و جبرييل» به آن تعادل که مي خواهد، دست مي يابد.
بخصوص حرکت آرام اما مطمئن حسيني از قوالب کلاسيک مسلط بر «همصدا با حلق اسماعيل» به قوالب نو در «گنجشک و جبرييل» مويد رسيدن به اين تعادل است. تعادلي که اشعار مجموعه اخير را به واقع به مادر شعرهاي سوگ سروده هاي عاشورايي در قوالب نو تبديل کرده است.
شعر انقلاب و شعر عاشورايي از منظر مذکور وامدار نام ماندگار سيد حسن حسيني است.
حميدرضا شکارسري
نگاهي تازه به عاشورا
کنگره شعر دفاع مقدس است و همه دوستان آمده اند. پس از سالها جدايي ، سيدحسن را نيز مي بيني ، با همان وقار، نگاه نافذ، قامت رشيد و لبخند دوست داشتني. مجالي است تا گفتگويي نزديک باشد. از گنجشک و جبرئيل مي گويد.
در صدايش صداقت و خضوع موج مي زند و مي گويد: «اين کتاب عرض ارادتي آوانگارد به محضر اهل بيت ع است. من خون و گوشت و وجودم با اهل بيت آميخته است. جاي ديگري نمي روم.» عشق و علاقه ام به سيد صد چندان مي شود.
«گنجشک و جبرئيل» مجموعه اي بي بديل در حوزه شعر امروز قلمداد مي شود. امروز سيد هر چند تن خاکي اش را از ميان برده ، اما اين ردپاي عاشقانه براي هميشه خواهد ماند. گنجشک و جبرئيل ، جز يکي دو نمونه ، همتراز و هم اندازه ندارد.
سروده هاي اين کتاب ، فضايي نو، تجربه هاي بديع و نگاهي تازه به عاشورا و پيوسته هاي عاشورايند. در اين کتاب سوگ با حماسه و حماسه با فرهنگ و پيام و عرفان آميخته شده اند و در تاريخ سروده هاي گذشته امتزاج و پيوند اين ابعاد با هم کم نظير و حتي بي نظير است.
دريغا که هنوز براي شناسايي اين دفتر اتفاقي درخور نيفتاده است.
محمدرضا سنگري
اندوه تو
شعرهاي گنجشک و جبرئيل را سيد حدود 20سال پيش سروده است. در آن سالها، شعر متعهد يا شعاري بود، يا بازاري. سيد، با گنجشک و جبرئيلش سيد قومي شد که بعدها مثل او سرودند.
عاشورايي هاي گنجشک و جبرئيل بي نظير و فرهنگ ساز است: از «زيارت نواحي مقدسه» مي گويد. «شام غريبان» را مي سرايد. «خونبهاي» جدش را به رخ مي کشد و «در چشم ذوالجناح» مي نشيند و زلزله اي در دل همه بر پا مي کند:
کوه صبر فاجعه مي دانست
آن شيهه غريب
بوي مهيب زلزله مي داد
کوه صبر فاجعه
وقتي
در آستان خيمه نمايان شد
گيسوي راهوار بغض بلندش
در گردباد ضجه پريشان شد
در چشم ذوالجناح خبرهاي تازه بود
اندوه بر تو باد
دل من!
اندوه بر تو باد!
آن شيهه غريب
در اصل بوي زلزله مي داد...
مصطفي رحماندوست
رباعي کوتاه عمر
سخت است از کسي حرف زدن که اسمش ، فکرش ، شعرش را مدام زمزمه کني. 17 سال پيش در پنجشنبه اي از غروبهاي شاعرانه حوزه هنري سيد از راه رسيد و بي درنگ از گرفتگي قلبش حرف زد که ساعتي پيش تر به آن دچار شده بود و مي گفت:
«به مويي بندم. ما آدمها با قلبي که اگر نتپد، دنياي حرف و کلمه و زندگي و دوست و خويشاوند را بايد وداع کنيم.»
و اين گرفتگي ساده قلبي مثل خاطره اي ناگوار در ذهنم ماند. هميشه احساس مي کردم قلبش هم ممکن است روزي رفيق نيمه راهش باشد و ديگر جايي براي غم خوردن نيست ، وقتي قلبت به تو خيانت کند و همراهي ات نکند.
سيد با رباعي کوتاه عمرش دنيايي بود شگفت انگيز، معجوني آميخته از مهر و عتاب.
دريغ صميميت کودکانه او، دريغ رگه هاي طلايي معدن کلماتش ، دريغ راههاي نرفته اش و حرفهاي نگفته اش ، دريغ آن بالا بلند و آن محاسن خرمايي و آن لبخند زندانه. دريغا سيد! دريغا سيد حسن حسيني!
عبدالجبارکاکايي
دغدغه نوگرايي
ديدن مرحوم حسيني و شنيدن نامش براي من همزمان بود. بهار سال 1359 اولين جلسات جمعي از جوانان مسلمان و انقلابي که در حقيقت ادامه جلسات کانون نويسندگان مسلمان بود، در تقاطع خيابان حافظ و سميه برگزار مي شد، من و دوستم مهرداد حجتي به دعوت شهيد مجيد حدادعادل به آن جلسه رفتيم.
بعد از آن جلسه با سيد پياده از خيابان حافظ تا ميدان امام حسين رفتيم. در آن جلسه چند رباعي براي جلال آل احمد و شريعتي خواند و نوعي احساس علقه و همدلي بين ما در همان آغاز ايجاد شد.
در آن جمع دوستانه ، سيد از ما با تجربه تر بود. يادم است که مي گفت به توفيق سرمي زده ، آنجا چيزي مي نوشته و از طريق کارگاه شعر اسماعيل نوري علا مجله فردوسي تجربياتي کسب کرده است.
همچنين او سابقه شرکت در جلسات شعر مجله جوانان را داشت و نسبت به چهار پنج سالي که از ما بزرگتر بود، تجربيات بيشتري کسب کرده بودند. او از همان نگاه اول عميقا به همه چيز اعتقادي نگاه مي کرد و در ضمن دغدغه نوگويي و نوجويي و معاصر بودن نيز داشت.
ضمن اين که به زودي با تو صميمي مي شد و با او که بودي حس مي کردي ارواحتان در عالم ذر با هم بوده است.
سهيل محمودي
خط شکن
ما در شعر مذهبي خويش ، چند شاعر جريان ساز داريم. اگر از شاعران و شعرهاي ماندگار قرنهاي پيش همچون محتشم و ترکيب بند او و عمان ساماني و گنجينه الاسرار او درگذريم و فقط به محدوده شعر امروز چشم بدوزيم ، در همان نظر اول ، چند اثر درخشان به چشم مي آيد: شعر «خط خون» از علي موسوي گرمارودي و مثنوي «تاوان اين خون تا قيامت ماند بر ما» از علي معلم و بالاخره کتاب «گنجشک و جبرئيل» از حسن حسيني.
شادروان حسن حسيني نه تنها در شعر عاشورايي که در ديگر آثار خويش نيز همواره خطشکن و جريان آفرين بود. در رباعي هايي با حال و هواي نوين ، در طنزهاي اجتماعي و نيز در نثرهايش (کتاب براده ها) همواره نشانه هايي از خلاقيت و ابتکار هويداست.
محمدکاظم کاظمي
پرويز خائفي:
كمتوجهي عجيبي نسبت به چهرههاي فرهنگي مدفون در خارج از كشور وجود دارد
درد بزرگي است كه ديگران شاعران ايراني را متعلق به خود ميدانند سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
پرويز خائفي معتقد است: چهرههاي فرهنگي و گذشته فرهنگي پشتوانه آبروي ما در جهان هستند.
اين شاعر شيرازي در گفتوگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره بيتوجهي ما به چهرهها و مفاخر فرهنگي ايراني مدفون در خارج از كشور متذكر شد: كمتوجهي بسيار عجيبي در كشور ما در برخورد با اين گنجينه عظيم وجود دارد و در مقابل توجه ديگر كشورها به اين موضوع، ما همچنان هيچ توجهي نشان نميدهيم.
او در ادامه تصريح كرد: همين بيتوجهيها بود كه مسائلي مانند موضوع خليجفارس و تجاوز به ارزشهاي ملي ما را پديد آورد و اين در حالي است كه تركها هر سال مراسم مفصلي براي مولانا در قونيه ميگيرند و نظامي گنجوي را هم مال خود ميدانند، يا كشورهاي تازه استقلال يافته خيلي از شاعران ايراني را متعلق به خود ميدانند كه اين درد بزرگي است.
او با تاكيد بر اينكه بايد اين موضوع را جدي گرفت، يادآور شد: در غير اين صورت به مسائل جغرافيايي هم ميرسيم و حتا مرزهاي ما هم تهديد ميشود.
خائفي كه مجموعه «آخرين آغاز» را براي چاپ آماده دارد، همچنين متذكر شد: هر كشوري بايد پشتوانه فرهنگي داشته باشد و ما كه چندين هزار سال شعر و ادب فارسي داريم، بايد از آن پاسداري و حمايت كنيم كه همه دوستداران فرهنگ و ادب به اين موضوع متفقالقولند و حمايت دولت و مسؤولان مورد نياز است.
نويسنده «حافظ در اوج» و «نگاهي به غزل حافظ» در همين زمينه متذكر شد: غير از تشكلهاي غيردولتي كه با كمبود و مشكلات مواجهند و در محدودههايي با سختي چيزي فراهم ميآورند، ارگانهاي دولتي بايد براي توجه گذشته فرهنگي ما هزينه كنند. اين در حالي است كه دولت بودجههاي كلاني را صرف همايشهاي مختلف ميكند و در زمينه ادبيات هيچ كوششي نميشود و بدتر اينكه اگر كاري هم صورت ميگيرد، جهتدار است.
شاعر مجموعه «ياد و باد» با اشاره به اينكه روز بزرگداشتهايي براي حافظ و سعدي در تقويم رسمي ما وجود دارد، گفت: جامعه از اين موضوع استقبال ميكند و اين ما را به اين نتيجه ميرساند كه چرا در شهرها و استانهاي مختلف براي چهرههاي ادبي و فرهنگي آنجا مراسم جداگانهاي برگزار نشود.
انتهاي پيام
جشن سي سالگي قصه هاي مجيد/
هوشنگ مرادي كرماني:
به جاي تجليل از من ازشخصيت داستاني مجيد تجليل كنيد
تهران- خبرگزاري كار ايران
براي حفظ و توجه به قصه هاي مجيد بهتر است، عروسكي از مجيد ساخته شود و غرفه اي نيز به نام مجيد در نمايشگاههاي بين المللي و نمايشگاه كتاب به او اختصاص يابد.
به گزارش خبرنگارادبي ايلنا،در مراسم جشن سي سالگي قصه هاي مجيد، هوشنگ مرادي كرماني گفت: به نظر من بهتر است به جاي اين كه از من تجليل شود، ازشخصيت داستاني مجيد تجليل شود. قصه هاي مجيد در سال 1353 براي اولين بار متولد شد و من در آن زمان در راديو ايران مشغول به كار بودم. امسال نيز 30 سال از آن تاريخ مي گذرد و اين قصه ها هنوزشنوندگان زيادي دارد.
وي در ادامه گفت: پر و بال گرفتن مجيد را مديون تمام كساني مي دانم كه در اين سال ها روي قصه ها ي مجيد كار كرده اند و از آن فيلم و سريال ساخته اند.
خالق قصه هاي "بچه هاي قاليبافخانه" در ادامه گفت: هنوز پس از سال ها خيلي از كرماني ها از اينكه قصه هاي مجيد در كرمان ساخته نشد از من دلگيرند و لي به دليل مشكلات مادي امكان ساختن اين سريال در كرمان ميسر نبود.
مرادي كرماني در پايان گفت: براي حفظ و توجه به قصه هاي مجيد بهتر است، عروسكي از مجيد ساخته شود و غرفه اي نيز به نام مجيد در نمايشگاه بين المللي و نمايشگاه هاي كتاب به او اختصاص يابد.
در حاشيه مراسم جشن سي سالگي مجيد كه در خانه كرمان برگزار شد، نامه اي توسط عباس جهانگريان خطاب به مسولين ارشاد كرمان كه توسط بيش از 80 نفر از نويسندگان به امضاء رسيده بود، قرائت شد كه نويسندگان در اين نامه خواستار آن شده بودند كه خيابان يا مركز فرهنگي به نام مرادي كرماني نام گذاري شود.
پايان پيام
امسال هم شعر در ادبيات نگنجيد
«مهرگان ادب» امسال به داستان كوتاه هم جايزه ميدهد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
نشست خبري هيات داوران ششمين دوره جايزه مهرگان ادب عصر ديروز در مؤسسه پكا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست عنايت سميعي، حسن ميرعابديني، فتحاله بينياز، صفدر تقيزاده و ثريا قزلاياغ، از اعضاي هيات داوران، و مسؤولان مؤسسه يادشده حضور داشتند كه از اين ميان بيشتر پرسشها را عنايت سميعي پاسخ ميگفت و افراد ديگر، تنها نظارهگر نشست بودند.
عنايت سميعي ـ منتقد ادبي ـ دربارهي وضعيت داستان نويسي در ايران و داوري آن توضيح داد: در حوزه رمان ما از تنوع چنداني برخوردار نيستيم؛ چرا كه رمان نويسي در ايران جز در موارد استثنايي هنوز مراحل اگر نه مقدماتي، مياني خود را پشت سر نگذاشته و تا رسيدن به استانداردهاي جهاني فاصلههاي چشمگير آن به چشم ميآيد. بر اثر عدم تنوع ما ناگزيريم كه ببينيم كه هر سال در حوزه رمان چه اتفاقي افتاده و به تناسب همان سال تصميم بگيريم. حتا در سال 82 ديديم رماني كه از حيث الگوهاي ادبي قابل قبول باشد كه به جامعه كتابخوان ايران معرفي كنيم، انتشار نيافته است، از اين رو به هيچ كتابي جايزه نداريم.
وي با اشاره به اين كه جايزه مهرگان فرم و محتوا را براي داوري آثار در كنار هم ميبيند، گفت: ما نه به سمت فرم گرايش داريم و نه به سمت محتوا. درواقع اين دو را از هم تفكيك نميكنيم و داوري ما بايد بر حسب ميانگين فعاليتهاي يك ساله در حوزه داستاننويسي باشد؛ نه در يك زمان مطلق.
سميعي گفت: سازمان پكا اساسا متعلق بخش خصوصي است و شايد 80 ناشر خصوصي ايران سازمان را بنا نهادند، اما مديران اجرايي آن به هيچ وجه در كار داوري دخالتي ندارند و تنها از حيث مالي و تداركات اجرايي با ما همكاري ميكنند؛ بنابراين جايزه مهرگان ادب جايزهاي غير دولتي است.
سميعي با اعلام اين خبر كه امسال براي اولين بار به داستان كوتاه جايزه تعلق خواهد گرفت، ادامه داد: هر سال بين 20 تا 30 رمان را بايد هيات داوران بخوانند و از آن ميان اثر مورد نظر را انتخاب كرده و راي نهايي صادر شود.
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا جايزه پكا امسال نامزدها را از قبل براي مطبوعات اعلام نكرد، گفت: تا سال گذشته فراخوان ميداديم و خبرنگاران مراجعه ميكردند، اما امسال هيات داوران تصور كردند مطبوعاتيها با چراغ خاموش حركت كنند تا سروصداي زيادي بلند نشود؛ تا نويسندگان نرنجند، از طرف ديگر بعضي كتابها كه به مراحل نهايي ميرسيد، مورد تاييد اعضاي هيات داوران نبود و فكر ميكرديم آنها ضمن فهرست نهايي گنجانده شود، ممكن است برخلاف نظر هيات داوران بوده و مورد سوء استفاده قرار گيرد. اين دلايل باعث شد آن ليست نهايي عرضه نشود؛ در حالي كه طبق روال هر ساله سه داستان را به عنوان داستانهاي ليست نهايي اعلام ميكنيم. شايد تصميمي كه امسال گرفته شد تصميم بيخطايي نبود، انشاءالله سعي ميكنيم امسال چراغها را روشن كنيم.
وي گفت: چهار جلسه تا كنون تشكيل شده كه دربارهي چند و چون داوري، بازنگري داوري سال گذشته و برنامهريزي براي داوري سال آينده بوده است كه كار سنگين ما از روزهاي آينده با خواندن داستانهاي كوتاه يا رمان آغاز و تا شهريور سال آينده ادامه خواهد داشت.
او درباره هزينههاي اين جايزه توضيح داد: كل مبلغ جايزه را پكا پرداخت ميكند، هزينه برگزاري مراسم و اجراي فعاليت مربوط به جوايز هم به مراتب بيشتر از رقمي است كه براي جايزه برگزار ميشود. در سال گذشته براي رمان مبلغ جايزه به دو برابر افزايش يافت كه آن هم به همت دوستان ناشر بود.
وي دربارهي اين مساله كه آيا امسال نيز از نويسنده پيشكسوتي تحليل خواهد شد، عنوان كرد: پكا معمولا يك سال در ميان از نويسندگان پيشكسوت تجليل ميكند و تا شهريور سال آينده تصميم هيات داوران را در اين باره به مطبوعات اطلاع خواهيم داد.
سميعي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا دربارهي تاثير جوايز ادبي در زمينه ادبيات داستاني عنوان كرد: تاثير جوايز ادبي را بر ادبيات داستاني تاثير مستقيمي نميبينم، فكر نميكنم نويسنده در خلوت خود به فكر جايزه باشد و كارش را بر مبناي الگوهاي ذهني داوران جايزهاي بنويسد. سير ادبيات در كشورمان را به هيچ وجه خطي نميبينم. ادبيات همواره افت و خيزهايي داشته و هنوز هم دارد. به طور كلي وضعيت ادبيات داستاني در حوزه داستان كوتاه به مراتب بهتر از رمان است و ميتوانيم در اين زمينه حرفهايي براي گفتن در سطح جهان داشته باشيم.
وي با عنوان اين مطلب كه براي انتخاب كتابها شاخصهاي از پيش تعيين شده نداريم، اظهار داشت: در داستان يك سري مسائل اهميت دارد؛ مانند زبان، يك كاراكتر يا مجموعه كاراكترها، شخصيت سازي و... اما هرگز با اين الگوهاي از پيش تعيين شده برخورد نميكنيم، رماني كه مدعي ساختار شكني و حرفهاي تازه بود، ولي در عمل نتوانست ثابت كند مورد قبول هيات داوران قرار نميگيرد، ضمن اين كه ما به هيچ وجه سليقه خواننده را در داوري در نظر نميگيريم. به دانستهها و شم هنري خود توجه داريم و بر مبناي آن كتاب انتخاب ميكنيم. وقتي رماني برگزيده و مورد استقبال مخاطبان قرار ميگيرد معلوم ميشود كه گروههاي زيادي با ما همسو هستند.
حسن ميرعابديني ـ يكي ديگر از اعضاي هيات داوران جايزه مهرگان ادب ـ نيز گفت: در جايزه مهرگان در هر جلسه دو رمان را مورد نقد و بررسي قرار ميدهيم و يك كار نقد هم برايش ميگذاريم و نظرات مخالف و موافق اعلام ميشود. اين كه رماني به ليست نهايي راه يابد يا راه نيابد، به نظر هيات داوران بستگي دارد كه نظري تا به حد قانع كننده باشد؛ تا بر بقيه آرا فايق آيد. براي داوري ابتدا موجودي رمان سال در نظر گرفته ميشود و از آن ميان كتابها داوري ميشوند.
انتهاي پيام
کد خبر: 8312-09990
اسفند سالروز تولد هوشنگ گلشيري/
محسا محب علي: داستانهاي گلشيري تم خاصي ندارند
گلشيري سنت داستان كارگاهي را در ايران جا انداخت
تهران- خبرگزاري كار ايران
هوشنگ گلشيري سنت داستاننويسي كارگاهي را در ادبيات ايران جا انداخت.
محسامحب علي نويسنده در گفتوگو با خبرنگار ادبي ايلنا, گفت: از آن جا كه گلشيري اهميت زيادي به جلسات داستانخواني ميداد تعداد زيادي از نويسندگان حرفهاي در جلسات داستان خواني گلشيري شركت ميكردند كه از نويسندگان مطرح جلسات پنجشنبهها ميتوان به شهريارمندنيپور,يارعلي پور مقدم, ناصر زراعتي و علي اكبر سردوزايي اشاره كرد.
وي در ادامه تصريح كرد: در جلساتي كه بعدها در گالري كسري تشكيل ميشد مي تواند به حسين سناپور، حسين مرتضائيان آبكنار, مهكامه رحيم زاد, حميد ياوري, آذر بهرامي و محمد تقوي اشاره كرد.
محب علي با اشاره به سنت كارگاه داستان نويسي در ايران افزود: به طور كلي به نظر مي رسد گلشيري سنت كارگاه داستان نويسي را در ايران جا انداخته است و به همين دليل ميبينيم كه بيشتر نويسندگان كه امروز به طور حرفهاي در ادبيات امروز ايران كار ميكنند در اين جلسات حضور داشتهاند و يا به نوعي با گلشيري در ارتباط بودهاند.گلشيري در جلسات داستان سعي داشت كه به صورت شفاهي از طريق آناليز داستان, دانش داستان را تبين كند و آن را تبديل به عناصري ميكند كه قابل انتقال به شاگردانش باشد و به همين دليل او تاثير به سزايي بر روي نسلهاي بعد از خودش گذاشتهاست.
محب علي ضمن اشاره به تم داستانهاي گلشيري كه محوريت خاصي ندارند, يادآور شد: در آثار گلشيري تمي نيست كه محور اصلي در نظر گرفته شدهباشد و تمهاي ديگر مرتبط با آن داستان بيان شدهاند, اما گلشيري در داستانهايش عميقا با مسايل اجتماعي در تعامل بودهاست.
وي در ادامه افزود: با يك نگاه كلي به داستانهاي گلشيري به نوعي با تنوع تم روبرو هستيم. در رمانهايش نيز اين اتفاق افتادهاست, تمهاي رمانهاي گلشيري برج عاج نشين نيستند و نويسنده با مطرح كردن اين تمها در داستان با مردم در تماس بيواسطه بودهاست و براي مثال ميتوان به داستان"معصوم اول" و"معصوم دوم" كه فضايي خرافاتي و دهاتي دارند تا داستان "انفجار بزرگ" كه فضايي كاملا شهري دارد اشاره كرد.
محب علي ضمن اشاره به زنهاي داستانهاي گلشيري كه اثيري يا لكاته نيستند, افزود: متاسفانه اين نگاه ناشي از اين است كه همه خوانندگان به شازده احتجاب توجه ميكنند, البته شايد اين نگاه در شازده اجتجاب به چشم بخورد, ولي زنهاي ديگر آثار گلشيري را در اين تقسيمبنديها جا نميگيرند. به نظر من شخصيت مينا در"آينههاي دردار" يكي از ملموسترين و واقعيترين زنهاي ادبيات ايران هستند.
وي در ادامه گفت: متاسفانه شخصيت زن رمان" كريستن و كيد" نيز مورد بيمهري قرار گرفتهاست و شايد دليل آن اين باشد كه اين رمان در سال 1353 منتشر شد و پس از آن هرگز تجديد چاپ نشد. به نظر من از ميان تك داستانهاي گلشيري عروسك چيني از بهترين داستانهاي او از نظر تكنيك و زاويه ديد و به شمار ميرود.
محب علي در پايان گفت: من با خواندن هر يك از آثار گلشيري از آن درس گرفتم و هر وقت گلشيري ميخوانم چيزي هست كه برايم جالب باشد و بياموزم.
پايان پيام
/25 اسفندسالروز تولد هوشنگ گلشيري/
فتحالله بينياز: زنان داستانهاي گلشيري از دورو بر ما الگو برداري شدهاند
تهران- خبرگزاري كار ايران
هوشنگ گلشيري از معدود نويسندگاني است كه به ادبيات كهن اشراف كامل داشت. او هيچ گاه دست از خواندن و نوشتن بر نميداشت.
فتح الله بينياز در گفتوگو با خبرنگار ادبي ايلنا،گفت: بيشك هوشنگ گلشيري يكي از بزرگترين نويسندگان و اديبان معاصر است. گلشيري از معدود نويسندگاني است كه هيچ گاه دست از خواندن و نوشتن برنداشت. او حتي آثار مخالفانش را ميخواند؛ در ميان نويسندگان معاصر كمتر كسي به چشم ميخورد كه ادبيات كهن را به خوبي بشناسد و به زير و بم ادبيات كهن آشنا باشد.
وي در ادامه تصريح كرد: متاسفانه شاگردان گلشيري راه او را نرفتند و فقط چهارچوب خودشان را ميشناسند, قبول دارند و اصلا با هوشنگ گلشيري قابل مقايسه نيستند.
نويسنده" درياسالار بيدريا" با اشاره به شاگردان گلشيري گفت: خيلي از نويسندگان نسلهاي بعد از گلشيري در كارگاه داستان نويسي او شركت ميكردند و گلشيري يكي از عوامل تاثيرگذار در ادبيات داستاني ايراني به شمار ميرود, اما من فكر نميكنم هيچ يك از شاگردان گلشري توانسته باشند كه از گلشيري جلو بزنند و رسالت خود را به انجام برسانند. مثلا "فاكتو"و"همينگوي" هردو شاگرد" شرود اندرسون" بودهاند اما آن دو در عرصه ادبيات شناخته شدهتر از استاد خود هستند. ولي اين موضوع براي شاگردان گلشيري صدق نميكند.
اين منتقد در ادامه افزود: من تقريبا از تمام آثار گلشيري خوشم ميآيد و از اين ميان" شازده احتجاب" را بيشتر ميپسندم. البته گلشيري داستانهاي كوتاهي دارد كه به رمانهاي او پهلو ميزنند و قابل تامل هستند چون از ساخت خوبي برخوردارند. داستانهاي گلشيري يك لايه نيستند به همين دليل بايد براي نقد و بررسي آثار او به زواياي مختلف آن متوجه كرد.
بينياز در پايان يادآور شد: خيلي از منتقدان معتقدند كه زنهاي داستان هاي گلشيري متاثر از زنهاي بوف كور"اثيري"يا"لكاته" هستند اين سخن درست نيست بلكه زنهاي گلشيري رئاليست و زنهاي قابل لمس و والگو برداري شده از زنهايي هستند كه دو و بر ما به چشم ميخورند.
پايان پيام