يکشنبه12تير 84/18 خبر شعری برای رفسنجانی در روزنامه جمهوری اسلامی
شريف نيوز
روزنامه «جمهوری اسلامی» در شماره امروز خود در ستون «تازهها» به درج قصیدهای در مدح هاشمی رفسنجانی اقدام کرده است. این قصیده به این شرح است:
ای غریو تو ارغنون دلم
سطوت خطبهات ستون دلم
خطبه های نماز جمعه تو
نقشه حمله با قشون دلم
چه فسونی است در فسانه تو
كه فسانست از او فسون دلم
با دلی لاله گون تو را گوشم
ای لبت لعل لاله گون دلم
دلم از نقش تو نگارین است
می نگاری مگر به خون دلم
عقل من پاره می كند زنجیر
كه به سر می زند جنون دلم
من هم از آن فن و فنون دائم
كه جنون زاید از فنون دلم
وزمواعظ كه می كنی آنگاه
صبر می زاید و سكون دلم
انقلاب من از تو اسلامی است
كه حریفی به چند و چون دلم
گوهر شب چراغ رفسنجان
ای چراغ تو رهنمون دلم
كفه ای همطراز خامنه ای
در ترازوی آزمون دلم
بازوان امام كه دگر
بی قرین است در قرون دلم
چشم امیدی و چراغ نوید
هم شكوهی و هم شگون دلم
در ركوع و سجود خامنه ای
من هم از دور سرنگون دلم
خاصه وقت قنوت او كز غیب
دستها می شود ستون دلم
او به یك دست و من هزاران دست
با وی افشانم از بطون دلم
عرشیان می كشند صف به نماز
از درون دل و برون دلم
من برونی نیم خدا داند
كاین صلاخیزد از درون دلم
دل مدیون سبك شود باوش
كه ادا می شود دیون دلم
پیرم از چرخ واژگون و علیل
بشنو از بخت واژگون دلم
چون كمانی خمیده ام لیكن
تیرآهنی است در كمون دلم
طوطی عشقم و زبان از بر
تیرآهنی است در كمون دلم
در ترازوی سنجشم مگذار
ای كم عشق تو فزون دلم
درس من خارج است و حاشیه نیست
كه دگر فارغ از متون دلم
درسی و بحثی از تن و جان نیست
جان به جانان رسیده جون دلم
شهره وكيلي:
بيان مكتوب صحنههاي اروتيك، تنها در ادبيات با برخورد مواجه ميشود
رمانهاي ترجمهشده آزادي عمل بيشتري دارند؛ اين معضل نويسندگان ماست سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
يك داستاننويس معتقد است: در رمانهاي فارسي هر چقدر صحنههاي اروتيك رقيق و در پرده هم باشند، باز محدوديت وجود دارد و مميزي وزارت ارشاد، كتاب را ماهها نگه ميدارد.
شهره وكيلي در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: مسائل اروتيك در رمانهاي خارجي ترجمه ميشوند، بدون اينكه حساسيت زيادي بر روي آنها باشد. اين معضلي است كه نويسندگان رمانهاي فارسي با آن مواجه هستند. درواقع رمانهاي ترجمه شده آزادي عمل بيشتري دارند.
وي افزود: در ساير رشتهها حتي وقتي اين مسائل را با ذكر جزئيات بيان كنيم، موجه است؛ مانند مسائل شرعي، علمي، پزشكي و قانوني، اما وقتي اين صحنهها در ادبيات ميآيد، با آن برخورد ميكنند.
وكيلي حذف، سانسور و چشمپوشي از صحنههاي اروتيك داستان را در انتقال احساس نويسنده به خواننده مؤثر دانست و متذكر شد: وقتي متن چيزي را طلبيده است، بايد نوشت، يعني اگر نوشته به صحنه عاطفي احتياج دارد، اين صحنه عاطفي به مكمل نيز محتاج خواهد بود، ولي ما براي اين صحنهها خط قرمز داريم كه اين امر به اثر لطمه ميزند و به انتقال احساس و حسي كه به فضاسازي نويسنده براي مخاطب كمك ميكند، آسيب ميرساند. درواقع با حذف و سانسور، آن فضا را اخته و به نوعي به خواننده غالب ميكنند.
اين داستاننويس يادآوري كرد: قبل از انقلاب خط قرمزها به صورت بعد از انقلاب نبوده، مميزي درگذشته بيشتر روي مسائل سياسي بود؛ اما اينك ذايقه مخاطب ايراني فرق كرده است. اينك جو حاكم، در بيان صحنههاي اروتيك ممانعت ايجاد ميكند؛ تا اينكه مخاطب به دليل فرهنگش اين كار را انجام دهد.
انتهاي پيام
/در راستهي ادبيات كهن/
جعفر مدرس صادقي:
«تاريخ بيهقي» نخستين رمان تاريخ ادبيات فارسي است
بيهقي كتابش را در عزلت نوشت؛ تا مهر هيچ پادشاهي بر آن نخورد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
بيهقي دبير با همت و پشتكار و حوصلهي فراواني كه به خرج داد و با استعداد فوقالعادهاي كه در مشاهده و ثبت جزييات و صحنهآرايي و به تصوير كشيدن وقايع و شخصيتپردازي و گفتوگونويسي و ايجاد حس تعليق در مخاطبانش داشت، اولين رمان تاريخ ادبيات فارسي را نوشت.
به گزاش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، جعفر مدرس صادقي كه ويرايشش از «تاريخ بيهقي» به تازگي توسط نشر مركز تجديد چاپ شده، معتقد است: بيهقي نميخواست تاريخي مثل تاريخهايي كه خوانده بود، بنويسد: فهرست خاصي از وقايع برجسته، از شكستها، پيروزيها، از به تختنشستنها و از عروسيها و تولدها و مرگ و ميرها. نميخواست سر كسي را با قصه بافتن و افسانهسرايي گرم كند و حكايتهاي تكراري جن و پري را كه در قالب تاريخ و تفسير به لباس مقبول و موجهي درميآمدند، به خورد كسي بدهد. او قصد داشت داد تاريخ را به تمام و كمال بدهد و تاريخ پايهاي بنويسد كه تا روزگار باقي است، باقي و برقرار باشد.
او ميافزايد: قالب «تاريخ» تنها قالب شناخته شده و آشنايي بود كه براي كاري كه ميخواست بكند، سراغ داشت. اما وقتي كه سالها بعد، پس از فراغت از شغل ديواني،در خلوت عزلت و تنهايياش، به نوشتن نشست و اين كار بزرگ را به سرانجام رسانيد، خودش به خوبي ميدانست كه اين اثر در محدوده تنگ «تاريخ» متعارف نميگنجد؛ طول و عرضي كه او به كارش داد، قالب تنگ تاريخ را شكست و تاريخ او را به قلمرو «ادبيات» و «مان» وارد كرد.
مدرس صادقي عنوان ميكند: بيهقي با تاكيد بر مشاهده و ذكر نام راويان و مقيد ماندن به ديدگاه راويان و ثبت جزييات صحنهها و نقل گفتوگوها و مباحثات افراد درگير در ماجرا و نقل عين نامهها، تلاش ميكند. روايتي مستند و داستاني باوركردني به دست دهد. او با افسانهپردازي و خيالبافي ميانهي خوبي ندارد. آنچه را كه مينويسد، گاهي «تاريخ» مينامد و گاهي «مقاصد» و گاهي «قصه»، اما به وضوح ميگويد اين قصههايي كه مينويسد؛ نه تاريخ است و نه افسانه. تاريخي كه مينويسد، با همهي تاريخهايي كه نوشتهاند و مينويسند، تفاوت دارد. نامههايي كه نقل ميكند، با اين كه گاهي خيلي طولاني و به اندازهي يك فصل كاملاند، جزيي از داستاناند و هر چه هم طولاني باشند، به هيچ وجه و در هيچ موردي، روال داستان را مخدوش نميكنند و مكث ناهنجار و وقفهي ناخوشايند به وجود نميآورند؛ بلكه برعكس، لحن متفاوت و ديدگاه متفاوت اين نامهها به جذابيت متن اضافه ميكند. گاهي نامهها مكمل داستاناند و گاهي مروري بر داستان، از ديدگاهي متفاوت و با لحني متفاوت.
اين داستاننويس همچنين معتقد است: بيهقي براي نادانان نمينويسد، او براي دانايان مينويسد، براي خواب كردن نمينويسد، براي بيداري مينويسد و براي كساني كه «سخن راست خواهند تا باور دارند... و سخت اندك است عدد ايشان» او راستش را مينويسد و الگويش براي نوشتن اين «راست» سرنوشت محتوم و «قضاي آمده» است، نه «افسانه بافي» و «قهرمانسازي». ميگويد «تاريخها ديدهام بسيار كه پيش از من كردهاند پادشاهان گذشته را خدمتكاران ايشان كه اندر آن زيادت و نقصان كردهاند و به آن آرايش آن خواستهاند...» او كتابش را در خلوت و عزلت نوشت تا مهر هيچ پادشاهي بر سر آن نخورد: هيچ زيادت و نقصاني در كار او نيست و هيچ آرايشي در كار او نيست و او خدمتگزار هيچ پادشاهي نيست. فقط حكم «قضاي آمده» است كه در نوشتن او رواست. او با اين پايههاي به اين محكمي بود كه چنين بنايي ساخت - بنايي بزرگ كه تا آخر روزگار باقي خواهد ماند.
مدرس صادقي زبان بيهقي را متكي به فارسينويسي قبل از خود و معاصر خود ميداند و ميافزايد: از اين رو ويژگيهاي نثر اين دوره كه در همه متون قرنهاي چهارم و پنجم مشترك است، در نثر بيهقي فراوان است. از آن جمله است جمع بستن صفت به تبعيت از موصوف، مانند «جوانان كارناديدگان» به جاي «جوانان كارناديده»، «ساقيان ماهرويان» به جاي «ساقيان ماهرو» و گاهي صفت جمع مقدم بر موصوف واقع ميشود: مانند «ناجوانمردان ياران» به جاي «ياران ناجوانمرد». ديگر، آوردن مصدر مرخم به جاي مصدر كامل: مانند «گفت» به جاي «گفتن» و ديگر جمع بستن جمع مكسر عربي با «ها» و «ان» فارسي: مانند «شرايطها»، «آثارها» و «ملوكان». و ديگر، «نبشتن» به جاي «نوشتن» همه جا به جز صيغههاي امري و التزامي. و ديگر، «به» به جاي «با» و «در» به وفور و «در» به جاي «دروازه» و «با» به جاي «به». «شنودن» به جاي «شنيدن»، «يكي» به جاي «يك»، «نبايد» به معني «مبادا»، «بتر» به جاي «بدتر»، «نيز هم» به جاي «نيز»، «دوستتر داشتن» به جاي «بيشتر دوست داشتن» و «جادو» به جاي «جادوگجر» و «كردن» نه به معناي «ساختن»، بلكه به معناي «نوشتن» آمده و مردم هم به معناي «انسان» آمده و و هم به معني متاخري كه ميشناسيم و اين جرح و تعديلي است در سبك قديم.
مدرس صادقي با اشاره به فراوان بودن ويژگيهاي بيان بيهقي و تكه كلامهاي خاص او كه به كلامش رنگ و لعاب متفاوت و تشخيص ميدهد، متذكر ميشود: با تكرار اين تكه كلامها و تعبيرات بيهقيوار است كه در حين خواندن متن، داستان او در گوش خوانندهاش طنيني آشنا و پيوسته مييابد و از آن جمله است تركيبات بر ساخته با پيشوند «نيم» و پسوند «گونه» كه به كرات به كار ميبرد تا به مفهوم ملايمتري از آن چه اصل صفت يا اسم القا ميكند، دست يابد: مانند «بيم عاصي» و «آرام گونه» و تركيبات قيدي بديعي مانند «خوران خوران» به معناي «در حال خوردن» و فعلهايي از قبيل «كشيدن» و «برداشتن» به معناي «حركت كردن و راه افتادن»، «نشاندن» به دو معناي متضاد «منصوب كردن» و «بازداشت كردن»، «باز نمودن» به معناي «بيان كردن» و...
زبان بيهقي پر از اصطلاحات زنده و متنوع زبان گفتاري است كه نه كار بردن آنها لطف و تازگي فراواني به متن ميدهد: تركيباتي از قبيل «گرگ آشتي» به معناي «صلح آبكي»، «در خط شد» به معناي «خشمگين شد» و مثالهايي ديگر.
انتهاي پيام
صنعت شعر ايران اورست قله دنياست
كرمانشاه، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۰۴/۰۷
داخلي. فرهنگي. شعر
باديدنش عطري از خاطره دوران تحصيل در مشامم پيچيد،هنوز مثل آن سالهايي كه به ما درس ميداد خوش پوش و منظم بود، موهاي سپيدش را به طرز زيبايي شانه زده بود.
از پشت ميز اتاق مطالعهاش بلند شد و كتابي با طرح جلدي ساده و عنواني به مضمون "ترنم و آوا" از قفسه كتابهايش برداشت و پس از جلد نويسي كتاب را به من داد وگفت اين كتاب "وجيزههايي " از ترنمات دوران جواني و آواهاي دوران كهنسالي من است كه مدتي است به چاپ رسانده ام، آن گاه دوباره پشت ميزش نشست و خود را چنين معرفي كرد:
مجيد صدقي متولد دهم فروردين ۱۳۱۳خورشيدي در شهر كرمانشاه و فارغ التحصيل ادبيات فارسي هستم .
بزرگترين افتخار تمام عمرم سالها شاگردي استاد محمد حسين بهجتي معروف به شهريار است كه شعر را در ذهن و روان من تعالي بخشيد.
وي ادامه داد: در ده سالگي داستانهاي كوتاه مينوشتم و همچنين اشعاري مي سرودم.
وي گفت: پدر و مادر كه هردو در آن زمان باسواد بودند و اشعار زيادي از بزرگان ادب به ياد داشتند مرا به سمت شاعري سوق دادند.
در خانواده من كسي به صورت جدي به دنبال هنر نرفته بود و علت علاقه من به شعر و ادبيات همان زمزمه اشعار توسط پدر و مادرم بود كه من از شنيدن آن بسيار لذت ميبردم.
وي درباره چاپ آثارش گفت: من آثار زيادي دارم كه آخرين اثر من كه سال ۸۲به چاپ رسيد گزيده شعر ترنم و آوا است كه شامل غزلها، دوبيتيها و تاريخچه هنرمندان و شاعران كرمانشاهي است.
وي افزود: در چاپ اين اثر مشوقان اصلي من همسر وفرزندانم بودند و اكنون مشغول نوشتن كتابي ديگر هستم كه هنوز عنواني براي آن در نظر نگرفتهام .
وي درباره انتخاب عنوان ترنم وآوا براي كتاب خود گفت: ترنم و آوا نوه هاي پسري و دختري من هستند كه چون اسامي آنها را خود با توجه به مضامين عرفاني انتخاب كرده بودم كتاب به نام آنان شد.
وي افزود: اشعار نوجواني و جواني من مثل همه جوانان مايههايي از عشق مجازي داشت ولي با گذشت عمر صورتي عرفاني و پندآموز به خود گرفت كه اين شكل اندرز گونه و پندآموز در كتاب ترنم و آوا كه آخرين اثر من است بيشتر مشهود و شرح داده شده است.
وي در تعريف شعر گفت: در تعريف قدما شعر كلامي موزون و مقفاست اما اساتيد معاصر شعر را واژگاني ميشناسند كه باصور خيال همراه باشد وبتواند در احساسات خواننده يا شنونده تاثير بيداركننده اي بگذارد.
وي تاكيد كرد: شعر اگر با مسووليت سروده شود و از منشهاي والاي انساني بهرهمند باشد در تعالي اخلاقي جامعه موثر است همانطور كه سعدي بوستان را ساخت و يا فردوسي شاهنامه را سرود.
وي افزود: شعر در كرمانشاه سابقهاي ديرين دارد، كرمانشاه هميشه مهد بزرگان عرفان، علم و هنر و عشق بوده به عنوان نمونه بزرگاني چون طهماسب قلي خان (متخلص به وحدت ) را در زمينه شعر داريم كه از عجايب و افتخارات كرمانشاه بوده و نام آوران كنوني نيز هر يك جايگاه خود را دارند.
وي با اشاره به مشكلات كرمانشاه در زمينه شعر گفت: نبود انجمنهاي منسجم و دائمي در زمينه شعر و ادب در كرمانشاه از مشكلات اساسي است كه بايد به آن توجه شود.
وي در پايان با تاكيد بر ضرورت آموزش در اين زمينه گفت: بايد به جوانان كه نياز دارند با صنعت شعر ايران كه اورست قله دنياست آشنا شوند ولي وسيله و راه آموختن را در اختيار ندارند آموزش داد و اين نيازمند معلمان دلسوز و توانا است.
بينالملل/
ملكالشعراي انگليس از حضور نداشتن كتابهاي شعر در برنامهي درسي دبيرستانها انتقاد كرد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
ملك الشعراي انگليس گفت كه از حضور نداشتن شعر و نوشتههاي ادبي در برنامههاي درسي دبيرستانهاي انگليس به شدت متاسف است.
به گزارش ايسنا به نقل از گاردين، اندرو موشن ـ ملكالشعراي انگليس ـ گفت: دولت زماني كه سفارشات رييس بازرسي مدرسهها را رد كرد،شانس جادويي خود را براي نجات شعر از نابودي از دست داد.
وي گفت: وضعيت شعر و نوشتههاي ادبي در مدرسههاي ابتدايي بسيار خوب است، اما در دبيرستانها اين درسها كاملا حذف شدهاند. اگر در اين دوره درسهاي مربوط به آثار خلاقه در برنامههاي درسي بچهها گنجانده شود، آنگاه جوان كافي براي انتخاب شعرهاي مورد علاقهشان را خواهند داشت. نوشتههاي ادبي به جوانان كمك ميكنند، در مطالعاتشان موفقتر عمل كنند و ازسوي ديگر، عقايد خود را دربارهي بشريت، به تكامل برسانند.
او افزود: اين اقدام از سوي دولتي انجام شده است كه ادعا دارد آموزش و پرورش را در صدر برنامههاي خود قرار داده است.
انتهاي پيام
شهرام رجب زاده :
بازار نشر كتاب شعر نوجوان كساد است
تهران- خبرگزاري كار ايران
بازار نشر كتاب شعر نوجوان كساد و بسته است، ناشران دولتي نيز گرايش به انتشار مجموعه شعر نوجوان ندارند و تنها در چارچوب شعر مذهبي كار مي كنند.
"شهرام رجبزاده", شاعر، در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, گفت: متاسفانه ناشران دولتي و خصوصي هيچ اقبالي به انتشار مجموعه شعر نوجوان ندارند و در شعر نوجوان نيز جسارت و طرح مسائل تازه ديده نميشود و تقريباً شعر نوجوان از عرصه نشر خارج شده است و تنها با وجود روابطي خاص, ناشران معدودي اقدام به انتشار مجموعه شعر نوجوان ميكنند.
شاعر مجموعه "دوچرخهها گرانند" در ادامه اظهارداشت: با توجه به وضعيت كنوني نشر, امكان و فرصت انتشار به مجموعههايي كه در آنها نوآوري و جسارت ديده ميشود, داده نميشود. عدم انتشار مجموعه شعر نوجوان و نبود مجموعههاي خوب, با وجود شاعراني كه نياز مخاطبانشان را نميشناسند، نوجوانان دچار سردرگمي شدهاند و ترجيح ميدهند كه به سراغ مجموعه شعر در گروه سني بزرگسال پناه ببرند.
وي در ادامه گفت: بخشي از مشكلات شعر نوجوان به حوزه توزيع نشر باز ميگردد كه حتي امكان رساندن مجموعه شعر خوب و متوسط را در رده نوجوان فراهم نميسازند و اين در كشوري كه تعداد نوجوانان آن بسيار زياد است، معضل بزرگي است كه مخاطبان اصلي نميتوانند با كتاب رده سني خودشان روبرو و ارتباط برقرار كنند.
وي با اشاره به كانالهاي معتبر و تاثيرگذار در عرصه شعر نوجوان افزود: آموزش و پرورش و نهادي ذي ربط به راحتي ميتوانند كودكان و نوجوانان را با كتاب آشنا كنند و كتابهاي گروه سني آنها را به دستشان برسانند و تحولي در وضعيت كنوني ايجاد كنند.
رجبزاده در پايان با اشاره به چند مجموعه تاثيرگذار در رده سني نوجوان گفت: از ميان آثاري كه در سال هاي اخير در رده سني نوجوان منتشر شدهاند, مجموعه شعر در "پياده روها" سروده "بيوك ملكي", "آسمان ميزند زير آواز" سروده "عليرضا ده رويه" , "سمفوني سبز" سروده "رسول حسين لي" و مجموعه شعرهاي "آتوسا صالحي" تاثيرگذار بودهاند كه خواندن آنها را به نوجوانان توصيه ميكنم.
پايان پيام
گزارشي از ششمين فستيوال شعر برلين بهروايت مترجم شعر ايراني حاضر در آن سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
علي عبداللهي در ششمين فستيوال شعر برلين آلمان حضور يافت.
اين مترجم و شاعر كه به فستيوال شعر برلين دعوت شده بود، در اينباره به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: اين جشنواره از 18 تا 26 ژوئن در برلين برگزار ميشود كه شاعراني از سراسر جهان در آن حضور مييابند. در جشنواره امسال بيشترين تاكيد بر روي شعر اسپانيايي بود كه شعر آرژانتين، مكزيك، بوليوي و... به همراه زبانهاي محلي اسپانيا كه در اقليت هستند، بررسي شد.
وي افزود: در روز اول اين فستيوال شب شعري در فضاي آزاد و در يكي از ميدانهاي برلين برگزار شد كه حدود سه هزار نفر حضور داشتند و شاعران هر كشور به زبان خود شعر خواندند. در اين روز 10 شاعر از كشورهاي آمريكا، آفريقاي جنوبي، زيمباوه، فرانسه، اسپانيا، مكزيك، سوييس، آلمان، صربستان و كره جنوبي شعرخواني داشتند. در روزهاي بعد نيز در پاركها براي بچهها برنامه شعرخواني اجرا ميشد.
عبداللهي يادآور شد: در اين جشنواره سفيران و وابستههاي فرهنگي هر كشور حضور داشتند، اما متاسفانه وابستههاي فرهنگي ما در آنجا فعال نيستند. اگر شعري هم از فارسي به زبان خارجي ترجمه شده، شخصي بوده است.
وي از برنامههاي ديگر اين جشنواره را گشايش موزه اكتاويو پاز در برلين ياد كرد و افزود: در اين موزه شعرهاي پاز توسط چند هنرمند، ازجمله مارسل دوشان، به شكل هنري درآمده است.
عبداللهي همچنين درباره قراردادي كه درباره ترجمه شعرهاي فارسي به آلماني و ديگر زبانها و بالعكس امضا كرده بود، گفت: من با مؤسسه ليپراتور ورك اشتات براي ترجمه شعر آلماني يا هر زبان ديگري به فارسي قرارداد دارم كه آنها هم اين كار را انجام ميدهند. تا كنون 80 شعر فارسي به آلماني ترجمه شده است؛ ازجمله شعرهاي احمد شاملو، حافظ موسوي، محمد شمس لنگرودي، رضا چايچي، ناهيد كبيري، آبيز، حسين عابدي و شعرهاي خودم، به آلماني ترجمه شدهاند.
وي تصريح كرد: ترجمه شعرهاي خارجي به فارسي كاملا مشخص است. ابتدا نشر ثالث در اين زمينه با من همكاري داشت؛ ولي اينك به تنهايي اين كار را انجام ميدهم؛ بدون اينكه وجهي براي ترجمه اين شعرها از مؤسسه آلماني دريافت كنم.
عبداللهي تاكيد كرد: براي ترجمه شعرها ميبايد مؤسسه فرهنگي پشتيبان باشد؛ ولي در ايران تمام اين چيزها شخصي است.
انتهاي پيام
پس از چند دهه،
”سيروس احمديفر“ شعرهايش را منتشر كرد سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
”صبوري آه صبوري” مجموعهي شعرهاي 1349 تا 1382 سيروس احمديفر، با مقدمهي عليرضا طبايي، منتشر شد.
به گزارش بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه، 36 شعر نيمايي و آزاد، 25 غزل، سه دوبيتي، 19 رباعي، يك مثنوي، يك چارپاره و 10 ترانه را شامل شده است.
”سيروس احمديفر” از چهرههايي است كه بهويژه در دههي 50 تا 60 در ميان انبوه جوانان اديب و شاعر آن روزگار، چهره نمود، و نام خود را با سرودن و انتشار آثاري در مجلههاي آن روزگار، بهعنوان شاعري جستوجوگر و نوگرا ـ بهويژه در غزل و شعر نيمايي ـ مطرح ساخت. اما از حدود سال 60، مانند بسياري ديگر، گوشهي انزوا را انتخاب كرد و سكوت را برگزيد.
مجموعهي يادشده، در 135 صفحه و يكهزار نسخه، از سوي نشر شادگان، بهبهاي 12 هزار ريال منتشر شده است.
انتهاي پيام
شعر عترت منتشر شد
تهران- خبرگزاري كار ايران
"شعر عترت" سروده "محمد رضا ياسري" ازمجموعه كتاب هاي ادبيات آييني, با همكاري مركز آفرينشهاي ادبي, توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار كتاب شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا,كتاب "شعر عترت" كه فصل سوم از "ديوان چمن" شاعر است, براي سهولت دستيابي مخاطبان اشعار مذهبي بهصورت مجزا در اين جلد منتشرشدهاست.
"محمود شاهرخي"(جذبه)درباره "محمد رضا ياسري" چنين ميگويد:" ... ايشان به حق داراي ذوقي سليم و طبعي زلال و احساسي رقيق است كه شعر را از سر تكليف نسروده است. بلكه آنچه دلش به وي فرمان داده بر صحيفه دفتر رقم زده است..."
"...سرودههاي مذهبي ايشان كه در نعت ,منقبت, سوگ و مرثيت اهل بيت عصمت و طهارت سروده است, از شور و حرارت خاصي برخوردار است و از چشمه سار ايمان وي تراويده است..."
"محمد رضا ياسري" در ولادت دخت گرامي رسول , زهراي بتول عليها السلام چنين ميسرايد:
رسيد مژده نور اختران بالا را
كه زهره بوسه زند آستان زهرا را
مگر تولد نور و طلوع خورشيد است
كه نور بر سر نور است خاك بطحا را
جز آن عصاره عصمت به روي نابينا
كه بود تا كه بپوشد دو چشم بينا را ؟
لازم به ذكر است،كتاب "شعر عترت" در 152 صفحه, به شمارگان 2200 نسخه, در قطع رقعي و با قيمت 1400 تومان به علاقه مندان اشعار ديني- مذهبي تقديم ميشود.
پايان پيام
توسط انتشارات سوره مهر
شماره جديد فصلنامه شعر منتشر شد
تهران- خبرگزاري كار ايران
چهل ويكمين شماره ازفصلنامه شعر (ويژه نامه "دكتر حسن حسيني"),ويژه ارديبهشت ماه توسط انتشارات "سوره مهر" منتشرشد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, در اين شماره ميخوانيم: "چرا قفس؟" كه نگاهي است به ويژگي هاي شاعر انقلاب اسلامي در غزلي از "سيد حسن حسيني" (صابر امامي) ," سيد حسن حسيني از زبان سيدحسنحسيني","اين شورشي در بيدل آرام گرفت" ("سهيلمحمودي"),"همان اتاق كوچك بيپنجره"("محمد رضا عبدالملكيان"),"حسنك قرن بيست ويك"(محمدعليشفاييافتلتي),"مشت درنماي دشت" از "سيدحسنحسيني"(معاني و بيان در ادبيات و سينما)," گفتن و نگفتن" كه نگاهي است به طنزآوري "دكتر حسيني" در" نوشداروي طرح ژنريك"( "اسماعيل اميني")," تاملي در نوشداروي طرح ژنريك" ("سعيديوسف نيا"),"گنجشك وجبرئيل"؛ راهبرد شعر نو مذهبي از "محمدرضا تقيدخت رهقي"( مجموعه شعر"گنجشك و جبرئيل" مهمترين اثر زنده ياد "حسيني" است)," اينآتشبيرنگ"( "محمد كاظم كاظمي"),"شكستنخط با قدم زدن" ("نعمت الله سعيدي"),"گشت وگذاري درآثار "دكترحسيني", "هنر, هنرمند و نقد هنري" گزيدهاي ازكتاب "برادهها" نوشته "حسنحسيني", "درآيينه شعرشاعران"؛ پرومته شعرمعاصر,"مرد در سكوت خويش "(شهرام مقدسي),"بيدل, سپهري و بازگشت به خويشتن", نقد و معرفيكتاب "بيدل, سپهري وسبك هندي" (رضا اسماعيلي)،نگاهي به "شقايق نامه" اثر زنده ياد دكتر سيد"حسن حسيني"("سعيد يوسف نيا", "شهرامگيلآبادي"), "سماع بر امواج" نگاهي بر مثنوي "مرداب ها وآب ها سروده "دكترحسيني" ("محمدعلي شفاييافتلتي"),"مردان سبز" نگاهي به كتاب "گزيده شعرجنگ و دفاع مقدس" ("محمد رضا عبدالملكيان"), "درپيشگاه عشق"("فاطمه محمودي") كه نگاهي است به شعر سيد"حسن حسيني"، "از درخت گفتن" ("علي داودي"),"ماندن قرين ننگ است, آنك خجسته مردن" سيري در آثار و انديشههاي معمار شعر انقلاب ("تيمورغلامي"), "آيينهي بيغبار" از "مشفق كاشاني" ("سيد حسن حسيني" در نگاه دوستان), "يادمان سيد" از "غلامحسين عمراني", "راز رشيد" از "دكتر محمدرضا سنگري", "التزام سرخ " نگاهي به مجموعه شعر"گنجشك و جبرئيل" ("حميد رضا شكار سري"),"علمدار شعر شيعي" از "مصطفيمحدثي خراساني","حادثهاي در شعر عاشورايي"("كاظمكاظمي"), "حماسهحسيني" ("اكبرميرجعفري"),"معمار فريادهاي شرقي"("يدالله گودرزي"), "چهلسال درچهل ثانيه" و "نگاهي به شعرهاي عاشورايي" از "مصطفي عليپور".
لازم به ذكر است ،فصلنامه شعر به صاحب امتيازيحوزه هنري, مديرمسئولي"حسن بنيانيان" و سردبيري "مصطفيمحدثيخراساني" است.
پايان پيام
جشنواره بين المللي شعر مادلين در كلمبيا
جام جم آنلاين: شهر مادلين كلمبيا در حال حاضر ميزبان بيش از صد شاعر از اقصي نقاط جهان است كه براي شركت در پنجمين دوره جشنواره بين المللي شعر مادلين رفته اند.
الجزيره نوشت: اين جشنواره با سخنراني فرناندو رندن شاعر و رييس اين جشنواره افتتاح شد.
در اين جلسه شاعراني مثل شونتارو تانيكاوا ژاپني سام هاميل آمريكايي و مخالف جنگ با عراق سوجاتا بهات هندي آنجلا گارسيا كلمبيايي ميشل اوگستين آلماني و دورين بوبا روماني سخنراني كردند.
شركت كنندگان سعي دارند با سخنان خود به شناخت بيشتر شعر معاصر و دلايل شركت شان در اين جشنواره بزرگ بپردازند.
در اين جشنواره انور الغساني از عراق ميسون القاسمي از امارات جمانه حداد از لبنان و علي الشلاه از عراق نيز حضور دارند كه درباره شعر كهن و معاصر عرب سخنراني كردند.
علي الشلاه شاعر معروف عراقي در سخنان خود گفت: عراق همواره از دوران عباسي تاكنون در شعر عربي حضور داشته و همواره شهدايي مثل قاسم عجام و احمد آدم تقديم جامعه كرده است.
وول سوينكا شاعر نيجريايي و برنده جايزه نوبل كازميرو دي پيرتو شاعر پرتغالي جان روكا شاعر كلمبيايي و ارنستو كاردينال شاعر نيكاراگوئه اي از ديگر شاعران اين جشنواره هستند.
”سرنوشت شعر نو ايران“
«تولد ديگر ققنوس» به زبان چيني ترجمه و منتشر شد سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
«تولد ديگر ققنوس» مجموعه دوجلدي نوشته موهونگ ـ استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پكن ـ در چين ترجمه و منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين كتاب حاصل تحقيق استاد زبان فارسي دانشگاه پكن درباره بررسي شعر نو و جستوجوي ريشههاي آن در شعر كهن و كلاسيك ايران است.
وي عنوان «تولد ديگر» را از شعر فروغ فرخزاد و «ققنوس» را از شعر نيما يوشيج گرفته است.
در اين كتاب دوجلدي كه بيش از يكهزار صفحه دارد، به شعر تمام شاعران مطرح ايران از آغاز تا دهه 50 كه به نحوي در شكلگيري جريانهاي شعري تاثيرگذار بودهاند، پرداخته شده است.
اين استاد چيني همچنين چندي پيش شش دفتر مثنوي معنوي را با ترجمه چيني، به خوانندگان علاقهمند معرفي كرده بود.
مويانگ، كار تحقيق ترجمه دو كتاب «منتخبات شعر نو ايران» و «تحقيق و بررسي شعر نو ايران» را به پايان رسانده و آنها را بهزودي در كشورش منتشر خواهد كرد.
انتهاي پيام
گفتوگو با محمدرضا اصلاني؛ شاعري كه بيانيهي شعر حجم را امضا نكرد/٢/
«وقت آن رسيده است كه ”عشق“ به صورت درستش در شعر مدرن هم شكل بگيرد» سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
محمدرضا اصلاني در ادامهي گفتوگو با بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اعتقاد بر اين كه بر خلاف اعتقاد جاري، شعر خيلي روان نيست، گفت: شعر زمخت است، بريده و مقطع است و گره دارد. ما هميشه از شعر اين تصور را داريم كه رواني و بلاغت داشته باشد، و همين باعث ميشود در شعر مدرن، حركتهاي زباني با ملامت روبهرو شود و شعر مدرن سياسي ما قطعهي ادبي شود كه اين، به دورهي شعر ديگر و موج نو تاثير گذاشت.
او همچنين دربارهي اين كه بعضي، حركتهاي متفاوت شعري را به خاطر ناتواني شاعران آنها ميدانند، گفت: نيما هم ناتوان است و حتا شاعري مثل قطران تبريزي قصايد قويتري از نيما دارد. اصلا همين ناتواني نيما در شعر كهن باعث حركت او به سمت شعر نو شد. او خيلي هم دلش ميخواست در سبك خراساني با بهار برابري كند، اما در عين حال بهار به دليل توانايياش در اين سبك، هيچ نقشي در شعر مدرن ما ندارد و آخرين پادشاه كلاسيكهاست. آن كسي كه او را منقرض ميكند، به اندازهي او آداب بلد نيست، ولي قدرت دارد؛ معمولا سرسلسلهها خيلي بادانش نيستند و گاهي يك ايلياتي، يك آدم با فرهنگ را منقرض ميكند. درواقع اين دانايي هيچ نقشي ندارد و همين دانايي است كه باعث ميشود فريدون توللي كه شعر كهن را خوب بلد است، در شعر مدرن نقشي نداشته باشد. نيما يكي از ضعيفترين شاعران كلاسيك ماست و كاش مجموعهي كامل شعرهايش در نميآمد، اما اين درواقع ناتواني نيست، شورش است و نيما حتا از طريق يادنگر فتنش به شعر مدرن ميرسد. ما چيزي را كه ميدانيم، اسيرش هستيم، مثل فروزانفر كه اصلا نميتواند شعر مدرن بگويد، چون در بند شعر كلاسيك است.
اصلاني سپس با اشاره به اينكه در گذشته اگر كسي ميخواست شاعر رسمي باشد، بايد 10 هزار بيت شعر فارسي و عرب را حفظ ميبود، متذكر شد: ولي ما از يك جاي ديگر شروع كرديم؛ از زبان، نه ادبيات. ما فهم زباني را جايگزين فهم ادبي كرديم و اين را متوجه نيستند و آن را ضعف ميدانند. اين پايگاه زباني تا حدي در شعر فروع هست، ولي شاملو و اخوان و سپهري آن را ندارند. پايگاه زبان ما زبان روزمره است و زبانمان سرراست و صريح است، درحاليكه زبان ادبيات كلاسيك ابهام دارد. ابهام هم با ابهام فرق دارد. در كار ما ابهام وجود دارد؛ شكستن كلمات، بي واسطه سرراست بودن و ابهام نداشتن، از ويژگيهايي زبان شعر ماست؛ كاري كه ماياكوفسكي ميكند و وارد زبان فارسي ميشود، فارسياي كه سالها با اين وضوع بيگانه بوده است.
وي همچنين دربارهي اين كه «متفاوت بودن» چقدر براي جريان شعري آنها اهميت داشت، گفت: اين جريان به هر قيمتي ميخواستند متفاوت باشند و رؤيايي هم ممكن است به هر قيمتي خواسته ليدر باشد. «متفاوت بودن» اصلا شعار ما بود و اين فقط يك شعار رواني نيست، بلكه اصل مدرنيزم است. البته اين جريان ميخواست اول متفاوت باشد و بعد به غناي خود بيفزايد كه به همين دليل من باز مخالف بودم. براي من متفاوت بودن طبيعي بود و اصلا تصور نميكردم دارم شعر مدرن ميگويم، اين تفاوت درون شعرم بود، چون آن را از نقاشي ياد گرفته بودم؛ بيشتر از آنكه از ادبيات آموخته باشم.
اصلاني با تاكيد بر اين كه مدرنيزم به معناي نفي آن چيزي است كه هست، افزود: مدرنيزم نه تنها در مقابل كلاسيسيزم كه در مقابل مدرنيته هم ميايستد و يك تحول دايمي است. كافكا پوچي جهان را تجربه كرده، ولي ما خيام را داريم كه دين را تجربه ميكند، اما جهان برايش تمام نميشود؛ ما از تجربه كردن و به نهايت رسيدن ميترسيم، در صورتيكه اگر به نهايت برسي، يا بن بست است يا راه برايت باز ميشود.
او همچنين دربارهي استقبال از اين نوع شعر كه بازيهاي زبان و متفاوت بودن را مبناي كار خود قرار ميدهد، گفت: استقبال با اعتبار فرق دارد؛ امروز بيشترين استقبال از شعر سهراب ميشود، ولي اين ها در بطن فهم جامعه قرار گرفتهاند و متاسفانه جامعه ما از دههي 50 جلو نيامده، بلكه عقب رفته است؛ جامعه ما از نظر فرهنگي دچار توقف است و اين به معناي عقب رفتن است. به همين دليل خوانشي كه از اين شعرها وجود دارد، اعتبار ندارد. البته حتا در آمريكا هم شعر مدرن ازرا پاوند بيش از هزار تا تيراژ ندارد و فاقد خوانش عمومي است. تفاوت هنر مدرن با هنر كلاسيك اين است كه هنر كلاسيك در متن خوانش عمومي شكل ميگيرد، در حاليكه هنر مدرن امري تخصصي است.
اين شاعر و مستندساز همچنين دربارهي اينكه آيا تهي كردن اين نوع شعر از عشق به اصل آن و به استقبال از آن ضربه نزده است، گفت: اگزيستانسياليستها به جهان، نگاه وجودي داشتند، نه نگاه اتصالي، در حاليكه عشق نگاه اتصالي دارد. البته اين هم به اين معنا نيست كه عشق در اين شعرها نفي شود؛ آپولينر از عاشقانهسراترين مدرنيستهاست. نقطهي مركزي شعر دههي 30 ما عشق است، اما بعد از نيما شورشيها عاشقان نيستند؛ معارضانند. آن كه ميجنگد، شايد وقت عاشق شدن نداشته باشد، عشق مال آرامش است. به همين دليل شعر عاشقانه بعدا در موج نو به شدت خود را نشان ميدهد و دورهي دوم كار بهرام اردبيلي به شدت عاشقانه است، همين طور كار فيروز ناجي.
اصلاني همچنين دربارهي جايگاه تفكر در اين شعر عنوان كرد: در اين شعر به شدت تفكر اگزيستانسياليستي وجود دارد و همين اثبات وجود است كه بعدها به انقلاب منجر ميشود. در اصل، لزومي ندارد شاعر متفكر بزرگي باشد، او جهان را در درون خودش پيدا ميكند، با اين حال اين شاعران خيلي متفكر بودند و به شدت اهل بحث و مطالعه، و متهم كردن اين گروه به فكر نكردن كاملا نادرست است. اينها از ادبيات چپ و سياسي عميقيتر بودند، به همين دليل از آنها قطعهي ادبي بيرون آمد وا ز اين طرف عشق به زبان. در كار شاملو آرايش شاعرانه ميبينيد، اما در كار اين طيف اشتياق در بطن زبان است.
او در ادامه دربارهي كاركرد اجتماعي اين نوع شعر گفت: مهم، مخاطب ميليوني نيست؛ شعر فروغ امروز ديگر مصرف ميشود؛
شعري كه مسالهي فيمنيزم، فشار اجتماعي و ممنوعيت عشق را بيان ميكند. اما وقت آن رسيده كه عشق به صورت درست در شعر مدرن هم شكل بگيرد، منتها به صورت برهنهاي كه هست. از طرفي، در جهان مدرن كاركرد اجتماعي به معناي كاركرد عام نيست و حوزههاي محدود تخصصي ميتواند هنر را جهاني كند. در جامعهي ما علت اين كه نميتوانيم به شعر و شعريت كاركرد اجتماعي بدهيم، به خاطر نداشتن نقد است.
وي در ادامه اين موضوع متذكر شد: امروز در شهرستانهاي ما شعر كلامي به وجود آوردهاند كه در آن ارتباط تنگاتنگ تمام عناصر وجود دارد، در اين شعر عاشقانگي، رمانتيك و نوستالژيك نيست، بلكه به شدت با طنز تركيب شده است و چون نقد ما تعطيل است، اين شعر عملكرد اجتماعي پيدا نميكند. در عوض، گروه ديگري كلاس شعر راه انداختهاند و كپيكاري ميكنند؛ در اين نسل مكالمهاي كه باختين ميگويد، نيست و شعرشان فرسوده است. حركت در شعر جوانهايي است كه در اين جريان و مجلات نيستند. شعر اين جوانها در بطن زندگي است، نه تخيل، در صورتي كه شعر شاعراني از اين دست كه مطرح است، متحيل است.
اصلاني همچنين دربارهي جريان شعر دههي هفتاد و شاعراني كه خود را پست مدرن ميدانند، خاطرنشان كرد: در كار اينها فراروي نميبينيم، شعر دههي 40 يك زمختي داشت كه در كار اينها صاف و صوف ميشود. بازيهاي زباني حتا در شعر براهني به صورت مكانيكي است و بطني نيست، يعني از درون زبان بيرون نيامده است، كه الان اين شعر مد است. نسل ما همان قدر كه واقع گرا بود، شعرش هم واقعي است؛ صدا و آواهايش معترض است و ضرباهنگش مقطع، درحاليكه امروز سعي ميكنند شعر ريتم داشته باشد و اوهام پيچيده.
انتهاي پيام
شماره جديد كتاب ماه ادبيات و فلسفه منتشر شد
تهران- خبرگزاري كار ايران
نود و يكمين شماره كتاب ماه ادبيات و فلسفه منتشر شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, در اين شماره مي خوانيم: "در اقيانوش عرفان ابن عربي و فلسفه اسپينوزا" , " به زبان شناسي و تاريخ ادبيات علاقه دارم"،" از زاهد - صوفيان بين النهرين تا صوفيان خراسان"، "داستان رستم كك كوهزاد ", "نقش زبان فارسي در روابط تركيه و ايران","آينده فلسفه"," سهم نويسندگان و سخنوران شبه قاره در ادبيات فارسي"," بازتاب رمانتيسم در عرصه ادبيات منظوم ايران", "كليتي در منسجم در ساختار قصيده"،" شعر چيست؟"،" از انديشه هاي عربي"," دكتر زرين كوب و شعر بي دروغ و شهر بي نقاب او" و ...
گفتني است، نود و يكمين شماره كتاب ماه ادبيات و فلسفه ويژه ارديبهشت ماه با قيمت 800 تومان روي پيشخوان كتابفروشي هاست.
پايان پيام
نشستهاي تابستانهي انجمن ادبيات و فلسفهي مازندران به ادبيات و فلسفه ميپردازد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
در نشستهاي تابستانهي انجمن ادبيات و فلسفهي مازندران، فلسفه اسلامي و غربي، زندگي پنج شاعر نوپرداز (نيما يوشيج، مهدي اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و سهراب سپهري)، مباحث فرهنگي و تعليم و تربيت تاريخ و فرهنگ ايران زمين و ادبيات گذشته ايران، مورد واكاوي و بررسي قرار خواهد گرفت.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، علاقمندان به اين مباحث ميتوانند براي حضور در اين نشستها كه از پانزدهم تيرماه آغاز ميشود، به اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران مراجعه كنند.
انتهاي پيام
پژوهشگر ادبيات كودكان و نوجوانان:
بحث ادبيت در ادبيات كودك جايگاه منسجمي ندارد سرويس: فرهنگ و ادب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب
ادبيات جزو مقولات آفرينشي است و مقولات آفرينشي به مسائل عصب شناسي انسان بر ميگردد و چون ما تا قرن گذشته نسبت به اين مقولات كمتر دقت ميكرديم، بنابراين نظرياتمان صرفا شخصي و بر اساس مكاتب فلسفي بوده است.
دكتر هديه شريفي ـ پژوهشگر ادبيات كودكان و نوجوانان ـ در گفت و گو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: بر همين اساس بيشتر نظريات ادبيات ما پيرو اهداف مكاتب فلسفي اجتماعي و سياسي به وجود آمدهاند.
او با اشاره به نظريههاي ادبيات كودك گفت: چون در اين نظريهها، خود كودك و شناخت او و مسائل رواشناختي مهم است و كودك را به عنوان فردي بالنده و سازنده به خوبي نميشناسيم، بنابراين به سبب دانش كم مان در اغلب موارد در اين زمينه ناكام هستيم.
وي تاكيد كرد: ادبيات كودك، رشتهاي است ميان رشتهيي و صرفا در مقولهي ادبيات صرف قرار نميگيرد. زيرا بحث كودك مطرح است؛ بحث كودكي كه تمام دانشمندان دنيا وقتي خواستهاند نسبت به آن دقيق شوند، دچار سؤالها، يافتهها و مسائلي شدند كه دنياي علم را به شگفتي وا داشته است. بر همين اساس بحث ادبيات كودك اگر صرفا بخواهد از ديدگاه آفرينشي مطرح شود و با معيارهاي ادبيات ديرينه، بيراهه خواهد رفت، كما اينكه اگر اين مقوله صرفا بر اساس مراحل رشد و تكوين كودك معنا شود، باز هم به بيراهه خواهد رفت.
دكتر شريفي با تاكيد بر اينكه تعريف من از ادبيات كودك، تعريفي ميان رشتهيي است، گفت: فردي ميتواند خود را به عنوان يك پژوهشگر و نظريهپرداز ادبايت كودك معرفي كند كه در هر دو اين مقولات توانا و متخصص باشد، تا بتواند اين دو را به هم پيوند دهد و براي ارزيابي آثاري كه منتشر ميشود بتواند به يكسري ملاكهاي تقريبي دست يابد.
اين پژوهشگر ادبي كودكان گفت: نظريه پردازي ادبيات كودكي نه تنها در ايران، بلكه در كل جامعه بشري امروز بحثي جديد و پرطمطراق است. بر همين اساس، اگر به نظريههاي نظريه پردازان كودك نگاه شود، متوجه ميشويم از متخصصان مختلف براي ارايه نظر استفاده شده است.
وي ادامه داد: ميبينيم كساني كه مثلا در زمينهي علوم تربيتي كار كردهاند، بعد از اينكه نويسنده شدهاند، آثار خوبي را طرح كردهاند، چون معيارهاي غير از معيارهاي ادبي تاريخي به ما دادهاند.
شريفي تاكيد كرد: نظريهپردازي در حوزه ادبيات كودك كاري بسيار مشكل، پردامنه و نيازمند پژوهشهاي بسيار گسترده است و كار گروهي را ميطلبد. بنابراين بحث ادبيت در ادبيات كودك جايگاه منسجمي ندارد و خواست افراد جوياي نام است.
انتهاي پيام
شماره جديد ماهنامه ادبيات داستاني منتشر شد
تهران- خبرگزاري كار ايران
نودمين شماره از ماهنامه تخصصي ادبيات داستاني ( اولين و تنها مجله تخصصي ادبيات داستاني در ايران) ويژه خرداد ماه توسط انتشارات "سوره مهر" منتشر شده است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, در اين شماره از ادبيات داستاني ميخوانيم: "محفليسم" تاملي بر رويكرد محفلي در حوزه ادبيات, "در وادي ادبيات" كه مروري بر اخبار اين حوزه است, "آخرين كتابي كه خواندهام" , "ريموند كارور نويسنده اي كه از نو بايد شناخت" از "كامران پارسي نژاد", "درباره ريموند كارور و داستان هايش" كه نقدي بر آثار او از "مريلين رابينسون" ( ترجمه "فرشيد عطايي") است, "چند داستانك" ," صدايي شبيه بوق" (داستاني از "محمد علي گوديني")," پدر تو ميآيي" از "محمد علي آرامش"," شمايل مانا"؛ شمايل شباهت هاي شرك آلوده كه نقدي بر كتاب "شمايل مانا" تاليف "مختار پاكي" ("مجتبي حبيبي") است," كسي به نام من" از "مريم خمسه لويي", نقد كتاب "حاجي آقا" كاري از گروه ادبيات انديشه پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي , نقد داستان "اقدام خواهد شد" اث