چهارشنبه 12مرداد ماه 84/ 19 خبر /مراسم دعا و شب شعر در مقابل منزل گنجي/
حجاريان:
*تلاشهاي ما به نتيجه نرسيد
*من اكنون بايد جاي گنجي در زندان بودم سرويس: سياسي
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
شب گذشته مراسم دعا و شب شعري در حمايت از اكبر گنجي با حضور جمعي از فعالان سياسي، فرهنگي و دانشجويي در مقابل منزل وي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان (ايسنا) در اين مراسم كه به دعوت دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) انجام شد، سيمين بهبهاني، يزدانپناه، رئوف طاهري، بردبار و رضا انصاريراد به قرائت شعر پرداختند.
تجمعكنندگان همچنين با روشن كردن شمع و سر دادن شعار «زنداني سياسي آزاد بايد گردد»، به زمزمهي شعر «مرغ سحر» پرداختند و پس از چندي نيز با ورود سعيد حجاريان به اين جمع كه مجري برنامه او را «شهيد زندهي اصلاحات» خطاب كرد، سرود «يار دبستاني» و «ايران اي سراي اميد» خواندند.
مجري برنامه همچنين در بين برنامه از «ناصر زرافشان» ياد كرد.
حجاريان در اين مراسم در سخنان كوتاهي با اشاره به اين كه وي مدير مسوول روزنامه بوده و گنجي به اتهام نوشتههايش در آن محكوم شده است، خود را مقصر اصلي دانست و گفت كه اكنون بايد به جاي گنجي ( در زندان ) ميبود.
وي سپس جملهاي كه چندي پيش دربارهي گنجي بكار برده بود را تكرار كرد: پهلوان اكبر نميميرد.
حجاريان كه عضو كميتهي سه نفره بررسي وضعيت گنجي بود، در حالي كه گريه ميكرد، نسبت به وضعيت گنجي ابراز نگراني كرد، با بيان اينكه ميخواستيم با حكميت قضيه را فيصله دهيم و با ابراز اين ادعا كه متاسفانه تمام قول و قرارهايي كه ما گذاشتيم از سوي دستگاه قضايي زير پا گذاشته شد، افزود: تلاشهايمان به نتيجه نرسيد، اكنون تنها كاري كه ميتوان انجام داد، دعاست.
همچنين «معصومه شفيعي» همسر گنجي در اين مراسم به بيان اين كه از ملاقات با وي به اين مراسم آمده است، وضعيت جسماني گنجي را نامناسب خواند، اما گفت كه وي از لحاظ روحي وضعيت خوبي دارد.
وي با اشاره به اظهارات و تلاشهاي تعدادي از مسوولان و شخصيتهاي سياسي براي آزادي گنجي، ابزار اميدواري كرد كه همسرش هرچه زودتر آزاد شود.
در ميان تجمعكنندگان افرادي از جمله موسوي خوئيني، مرتاضي لنگردي، فاطمه حقيقتجو، رجبعلي مزروعي، عباس اميرانتظام، شاه اويسي، زهره آقاجري، محمد بستهنگار، مراد فرهادپور، درويشيان، رفيعي، سيف، رييسدانا، محمد ملكي، ورجاوند، پايا و اعضاي شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت (عبدالله مؤمني، مهدي امينيزاده و علي افشاري) و جمعي ديگر از فعالان دانشجويي به چشم ميخوردند.
در پايان اين مراسم دعاي توسل براي آزادي گنجي خوانده شد.
/ به بهانه سالروز تولد " محمود دولت آبادي " /
محمود دولت آبادي :
من در ادبيات نبردي را آغاز كرده ام كه بايد از آن پيروز بيرون بيايم
تهران- خبرگزاري كار ايران
از: مريم آموسا
"محمود دولتآبادي" در دهم مرداد ماه سال 1319 در دولت آباد سبزوار متولد شد و از همان آغاز نفرين نوشتن با او همراه و همزاد شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ، دوران كودكي "دولت آبادي" در بحبوحه جنگ جهاني دوم و فقر ناشي از آن و سرخوردگيهاي پس از جنگ و اقتدار روسها بر ايران سپري شد. همه اين عوامل و عشق توأم "دولت آبادي" به ادبيات و هنر باعث شد كه او جنگ براي نوشتن را آغاز كند، همان گونه كه در نوشتههايش اظهار ميدارد كه" من در ادبيات نبردي را آغاز كردهام، كه از آن بايد پيروز بيرون بيايم, توجه ميكنيد اين نبرد من است. "
"دولت آبادي", از آغاز مشاغل مختلفي را تجربه ميكند, كار روي زمين, چوپاني, پادويي كفاشي, صاف كردن ميخهاي كج و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پيچ كارگاه تخت گيوهكشي, دوچرخه سازي, سلماني و.... بعدها تمام مشاغلي كه او در دوران نوجواني و جواني خود تجربه كرده است, در آثارش به خوبي نمود پيدا ميكند.
"دولتآبادي", پس از تجربههايي كه در سبزوار پشت سرميگذارد، عازم مشهد و پس از آن عازم تهران ميشود و به نوعي آوارگياش آغاز مي شود كه در اين دوران باز هم مشاغل ديگري نظير حروفچين چاپخانه, سلماني, كشتارگاه, ركلاماتور برنامههاي تئاتر, سوفلور كنترل چي سينما, ويزيتور روزنامه كيهان و ... را تجربه ميكند.اما تهران براي شهرستاني 18 سالهاي كه گاه به ناچار در حاشيه خيابان گرگان ميخوابد و گاه روي بام آغل گوسفندهاي سلاخخانه, همهاش اين نيست.
تهران, تهران سينما هم هست. تهران سرنوشت يك انسان، تهران كتاب، تهران چخوف، جنگ اصفهان و سرانجام تهران سال 1340 است و در همين دوران است كه "دولت آبادي" به صورت جدي با تئاتر آشنا ميشود و 6 ماه نظري و 6 ماه هم عملي درس تئاتر ميخواند. در اين دوره، او شاگرد اول ميشود و پس از آن "شبهاي سفيد داستايوسكي" را بازي ميكند و بعد" قرعه براي مرگ" اثر" واهه كاچا"؛ بازي در نمايش" اينس مندو"," تانيا"," نگاهي از پل" اثر "آرتور ميلر" و بعد از آن كار در اداره برنامههاي تئاتر است. جايي كه براي "دولت آبادي" دلچسب نيست ؛ چرا كه مجالي براي بازيگران جوان فراهم نيست, پس به گروه هنر ملي ميپيوندد كه دوره پرباري براي او آغاز ميشود.
بازي در نمايش " شهر طلايي " تدوين " عباس جوانمرد "،" قصه طلسم و حرير و ماهيگير" نوشته "علي حاتمي"," ضيافت و عروسكها" نوشته "بهرام بيضايي", سه نمايشنامه پيوسته "مرگ در پاييز" نوشته "اكبر رادي" و "تمام آرزوها" نوشته "نصرت نويدي" و پس از آن بازي در نمايش "راشومون" كه كارگرداني آن را بعدها خود به عهده ميگيرد. بعدها مشاركت در انجمن تئاتر, بازي در نمايشنامه "حادثه درويشي" نوشته "آرتور ميلر" با كارگرداني "ناصر رحمانينژاد", "چهرههاي سيمون ماشار" اثر "برشت" با كارگرداني مشترك "محسن بلغاني" و "سعيد سلطانپور".
سال 1353 ، "مهين اسكويي"، كارگردان تئاتر از "دولت آبادي" دعوت ميكند در نمايشنامه "در اعماق" اثر "ماكيسم گوركي" ايفاي نقش كند.خود او ميگويد: "صميم داشتم آن كار را به عنوان آخرين بازي صحنهاي خودم داشته باشم تا در واقع پاياني شايسته بر شروع صميمانه بوده باشد كه البته خودم نميدانستم پليس هم در اين مورد با من هم عقيده است, قرار بود آخرين اجرا در سوسنگرد صورت بگيرد. پيش از آن كه به سوسنگرد بروم, پليس آمد و بازي به آخر رسيد! و بازجويي كوچك يكي دو ساعته, دو سال به درازا كشيد.
بازجو او را كمونيست عارف خطاب ميكند و در اين دوره است كه نوشتن "كليدر" متوقف ميشود و اين يكي از دريغهاي زندگي "دولتآبادي" است ؛ چرا كه در اين سال كه خود معتقدست بسيار سيال و روان مينوشته است, كار نوشتن را مجبور است رها كند. از سال 1340 تا 1353 تئاتر و داستان نويسي، دوشادوش هم، ذهن "دولتآبادي" را تسخير كرده بود.او در همين سال تئاتر را براي هميشه كنار ميگذارد , اگر انتشار نمايشنامه "ققنوس" و يا فعاليت "دولتآبادي" را براي تشكيل سنديكاي تئاتر در يكي دو سال بعد از انقلاب مستثني بدانيم ؛ اما از پانزده سال هم نفسي با تئاتر و به خصوص بازيگري چيزهاي زيادي براي او باقي مانده است كه يكي هم ژستهاي هنر پيشهوري است كه اينك كاملاً دروني شده و به وجهي از رفتار طبيعي و روزمره او تبديل شده است.
"دولتآبادي", كار منظم داستاننويسي را با انتشار "ته شب" ، سال 1341 آغاز ميكند كه در آثار او از همان نخستين اثرش تا "سلوك" خطوط تفكري كلي نگر و نشانههايي مشخص وجود دارد, همچنين تسلطهاي رشكآميز او در فضاسازي و ديالوگ نويسي از همان آغاز كار پيداست. در ضمن داستانهاي او داستان گذار است. گذار از يك وضعيت به وضعيت ديگر، گذاري بحرانساز و حوادثي كه در زمينه همين بحران شكل ميگيرند. آوارگي نيز از همان آغاز يكي از مشخصههاي آثار اوست, ويژگي كه در دوران جواني، ويژگي بارز زندگي خود اوست.
مشخصه ديگر آثار او عشق به پدر يا خاطره پدري است, ارادت به "صادق هدايت"، همدلي او با "هدايت" بهرغم تفاوت نگاهشان كه به خوبي در رمان سلوك وجه روشنتري به خود ميگيرد, از ديگر مشخصههاي آثار "دولتآبادي" است.
مشخصه ديگر آثار او نداي اميدواري در عين كلافگي است و نگاه تلخ او به زندگي كه اين اميدواري از تربيت و آموزش روستايي او ناشي ميشود كه قناعت و صبوري ويژگي آن است و كاملاً با نگاه شهري "صادق هدايت" متفاوت است.
از ديگر مشخصههاي بارز آثار "دولتآبادي" اين است كه او به شرح بيروني آدمهاي داستانهايش بيشتر رغبت نشان ميدهد تا شرح دروني آنها, گاه به نظر ميرسد كه اين آدمها درون ندارند, از بس كه نويسنده به شرح بيروني آنها پرداخته است, قد و قامتشان شكل و شمايلشان و خلق و خوي آنها بيش از آنكه نشان داده شود, به وصف در ميآيند و از صافي ذهن و زبان راوي نويسنده عبور ميكنند تا ماجرا، سرانجام پس از آن آغاز شود.
تم اصلي داستانهاي "دولت آبادي" بر دو مدار در حركت است: روستا و شهر.خود او در اين باره ميگويد: "در كار من, از آغاز دو رگه وجود داشت, يكي رگه يا جرياني كه موضوعاتش عمدتاً موضوعاتي روستايي بود و يكي رگهاي كه موضوعاتش مربوط ميشد به مسائل حول و حوش شهر و شهرنشيني ..... رگه اولي با "لايههاي بياباني" آغاز شد و دومي را ميشود گفت با "سفر"."
پس از "ته شب"، دولتآبادي "ادبار" را به همراه داستانهاي "بند", "پاي گلدسته امامزاده", "هجرت سليمان", "سايههاي خسته" و "بياباني" را در مجموعه "لايههاي بياباني" در سال 1347 منتشر ميكند.
داستان بعدي او "هجرت سليمان" و "سايههاي خسته" از نظر ساختار با آثاري كه تا به آن روز منتشر كرده، بسيار متفاوت است. در اين اثر، دخالت نويسنده بسيار ناچيز است, ديالوگ و عمل داستاني ماجرا را به پيش ميبرد كه نقش تئاتر در آن غير قابل انكار است.
اثر بعدي "دولتآبادي"، "بياباني" است كه نقطه عصيان آثار "دولتآبادي" نيز به شمار ميرود, داستان ديگري از ناكارآمدي ساخت و ساز نوين اجتماعي. پس از آن، "دولت آبادي" اولين رمانش را با عنوان "سفر"به چاپ ميرساند كه اين رمان از طرح داستان محكمي برخوردار نيست.
"سفر"، داستان يك گره و يك بنبست است. داستان با يك بحران آغاز ميشود, از بيكار شدن "مختار" و طليعه دنياي جديد و ورود ماشين كه اين گرفتاريها را آغاز كرده است. پس از آن، "دولتآبادي" رمان" اوسنه بابا سبحان" را منتشر ميكند كه از ساخت خوبي برخوردار است كه با "بابا سبحان" آغاز ميشود و بعد عروسش،" شوكت" و آنگاه پسرها," صالح "و" مصيب" و ديگر شخصيتها در شبكهاي منطقي از روابط اجتماعي روستا و تعاملي معقول و ناگزير كه يكييكي پا به صحنه داستان ميگذارند.
رمان بعدي "دولتآبادي"، "باشيرو" است كه اين اثر با آثار قبلي "دولتآبادي" تفاوت فاحشي دارد.
"دولتآبادي", داستانهايي دارد كه پرده داستان به روي يك زن باز ميشود , "جاي خالي سلوچ "و" كليدر" از آن جملهاند," باشيرو" نيز از آن جمله است, پس از آن "گاوارهبان" را مينويسد كه رماني كوتاهتر از "باشيرو" و نه به خوبي "اوسنه بابا سبحان" است," گاوارهبان "نيز چون هميشه با يك بحران آغاز ميشود.
داستان بعدي "دولتآبادي"، "مَرد" است كه سال 51 نوشته ميشود ؛ ولي سال 53 به دست مخاطبان ميرسد. داستان كوتاه نسبتاً بلندي راجع به مرد شدن يك پسر نوجوان است, اين نوشته، مثل بقيه آثار "دولتآبادي" داستان فقر است ؛ اما داستان نكبت نيست و اين درست در جهت عكس نوشتههاي نويسندهاي مثل "چوبك" است كه در آنها ميتوان بوي چرك و كثافت را شنيد؛ ولي تفاوت "دولتآبادي" با "چوبك" در اين است كه وقتي "دولتآبادي" از مردم عادي يا فرودست جامعه صحبت ميكند, نگاه او نگاهي آرماني و حتي حماسي است.
اثر بعدي او "عقيل عقيل" است, اين اثر ديگر با بحران شروع نميشود؛ بلكه داستان با فاجعه آغاز ميشود, زلزله در مركز فاجعه، "عقيل" قرار دارد كه همه كسش مردهاند, جز دخترش "شهربانو" كه با او به صحرا بوده است و پسرش "تيمور" كه در گناباد سرباز است.
در "عقيل, عقيل" اين پدر است كه پسر را گم كرده است ؛ اما در واقع "تيمور" تنها پسر "عقيل" نيست كه همه كس و كار اوست، پس باز هم "عقيل"، پدر گم كردهاي بيش نيست.
"دولت آبادي" پس از آن " از خم چنبر" را منتشر ميكند كه بسياري معتقدند: موضوع يا ماجرا در اين داستان اهميت ندارد, اثر ديگري كه از "دولت آبادي" منتشر ميشود، "ديدار بلوچ"، سفرنامه كوتاهي است كه "دولتآبادي" به زاهدان و آن حدود داشته است. سفرنامه از مشاهدات "دولتآبادي" از زاهدان آغاز ميشود و بعد همراه راوي به ميرجاوه و زابل هم سري ميزند. در اين اثر، برخي افكار و روحياتي كه "دولتآبادي" در جابهجاي آثارش به عنوان تفكري محوري در داستانهايش بروز داده است, در اين اثر نمودي آشكار و مستقيم پيدا ميكند.
اثر بعدي او "جاي خالي سلوچ است". رمان "جاي خالي سلوچ" با غيبت" سلوچ", با جاي خالي او آغاز ميشود, پدر نقطه اتكاء و اطمينان خانواده، ناگهان نيست شده يا از بين رفته است.
اثر بعدي "دولتآبادي"، "كليدر" است, رماني در ستايش كار و زندگي و طبيعت كه خود "دولتآبادي" بارها گفته است "ديگر گمان نكنم كه نيرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد كه كاري كاملتر از "كليدر" بكنم."كليدر" از جهت كمي و كيفي، كاملترين كاري است كه من تصور ميكردهام كه بتوانم و شايد بشود گفت در برخي جهات از تصور خودم هم زيادتر است."
"كليدر", يك رمان عظيم روستايي در 10 جلد و بالغ بر 3 هزار صفحه است كه او بيش از 15 سال عمرش را صرف نگارش آن كرده است و حجيمترين رمان فارسي به شمار ميرود . البته گمان نميرود كه دوباره چنين حادثهاي تكرار شود, اين رمان با زباني فخيم و حماسي روايت ميشود و در آن بيش از شصت شخصيت ايفاي نقش ميكنند.
"دولتآبادي", در ادامه جلد دوم "مردم سالخورده" را مينويسد كه زندگي همه آدمهايي است كه چون راوي دردمند اين اثر، زخمها را از اين زمانه بيرحم بر جان خود احساس ميكند؛ فقر, فقر, فقر.
اثر بعدي او "سلوك" است كه جنجالهاي بسياري را به پا كرد. "سلوك"، حديث نفس هم هست, حديث نفس يك نويسنده و اين نويسنده فقط "محمود دولتآبادي" نيست, "سلوك" حديث نفس نويسنده ايراني است, در اين زمانه كه اين نوشتهها بار امانتاند و چون جنازهاي طاعوني روي دستمان مانده است.
******
منابع:
1 ـ "ما نيز مردمي هستيم"؛ مصاحبه مفصل با "اميرحسن چهلتن" و "فريدون فرياد".
2 ـ" قطره محالانديش": مجموعه مقالات و سخنرانيهاي "محمود دولتآبادي".
3 ـ "محمود دولتآبادي" نوشته "اميرحسن چهل تن".
محمد قاسمزاده:
ادبيات در كنار سياست بهكلي به حاشيه رانده ميشود
نويسنده ديگر اسير سياست نيست كه برايش خط مشي تعيين كند سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
محمد قاسمزاده گفت: ديدن تجربه لطمههايي كه قبلا سياست به ادبيات ما زده است، باعث ميشود كه كمتر سياسي بنويسيم.
اين داستاننويس در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) تصريح كرد: اگر امروز سياسي مينويسيم، گونهاي موضعگيري باشد كه سياست را زير سؤال ببريم. مگر نيمه پنهان حسين سناپور يا آثار محمد محدعلي، منيرو روانيپور و... سياسي نيستند؟ اما امروز نويسنده ديگر اسير سياست نيست كه سياست برايش خط مشي تعيين كند.
وي با اعتقاد بر اينكه ما در دهه 20 جز ادبيات سياسي چيز ديگري نداشتيم، افزود: نويسندگان در دهه 20، حتا آنان كه سياسي نبودند، به سياست ميپرداختند. از سال 1310 چند نويسنده به دهه 20 ميآيند؛ مانند بزرگ علوي، صادق هدايت. هدايت كه به غير سياسي بودن معروف است، در اين دوره داستان حاجي آقا را مينويسد كه كاملا سياسي است و علوي نيز به طور كامل در اختيار سياست قرار ميگيرد. نامهها، پنجاه و سه نفر، ميرزا و چشمهايش، را علوي در آن دوره نوشته كه اين آثار مطلقا سياسي است.
قاسمزاده با اشاره به نويسندگاني چون صادق چوبك، بهآذين، ابراهيم گلستان و جلال آل احمد، ادامه داد: از ميان اين نويسندگان، به غير از صادق چوبك، بقيه سياسي مينويسند. در اين دوره، ادبيات با ديدگاه سياسي با تزهاي حزب توده نوشته ميشود. بزرگ علوي كه بعد از اينها بود، با مسائل سياسي كمتر درگير ميشد. در دهه 30 به دليل كودتاي 28 مرداد، دلسردي نويسندگان به سياست بيشتر ميشود. هدايت ديگر وجود ندارد و بزرگ علوي از ايران مهاجرت كرده، جلال آلاحمد و ابراهيم گلستان هم به سمت نوعي رئاليسم انتقادي از جامعه حركت ميكنند.
اين داستاننويس همچنين به نويسندگاني چون بهرام صادقي، غلامحسين ساعدي و جمال ميرصادقي اشاره كرد و متذكر شد: در آثار بهرام صادقي، دلزدگي سياسي مشاهده ميشود، اما در دههي 40 با شكلگيري جبهه ملي، جبههگيري سياسي به وجود ميآيد و نويسندگان را ترغيب ميكنند كه به سمت سياست بروند. متاسفانه دهه 40 زير پرچم كامل سياست رفته و اگر كسي شعر و داستان غير سياسي بنويسد، به شكلي در حاشيه قرار ميگيرد و اگر هم سياسي نمينويسد، لااقل به سمت داستانهاي اجتماعي حركت ميكند كه اين داستانها در پس زمينه سياسي در حركت است.
وي درباره دليل اين امر يادآور شد: در كشور و پيرامون ما، مسائل اجتماعي و سياسي به گونهاي است كه اگر نويسنده خود را از آنها بري بداند، به شكلي در برج عاج و در حاشيه نشسته و مسائل عمده عصر خود را در نظر نميگيرد. در شعر نيز در دوره سهراب سپهري و احمد شاملو، صدايي از سهراب در آن عصر نميشنويد؛ زيرا غلبه سياست به طور كامل صداي او را خفه كرده و به زودي بيرنگ ميشود.
قاسمزاده دليل توجه مردم را به ادبيات سياسي، خواسته و توجه سياسي و اجتماعي آنها دانست و افزود: مسائل سياسي و اجتماعي خواسته مردم است و چيزي را كه خواستهشان در آن باشد، ترجيح ميدهند كه بخوانند. نه تنها در ايران، بلكه در تمام دنيا به اين شكل است. در غرب، مردم به نويسندهاي كه از تمدن ماشيني بيزاري احساس ميكند، علاقه نشان ميدهند؛ زيرا كه مردم از زندگي ماشيني فراري هستند.
وي ادامه داد: در دهه 1970 نقد ادبي به دانشگاههاي غرب كه تا آن زمان به آن اجازه نميدادند، وارد شد. ژان پل سارتر كه بت نويسندگان آن زمان بود، ادبيات متعهد را مطرح كرد. او ادبيات داستاني را متعهد ميدانست و ميگفت كه تعهد را نبايد به شعر تسري دهيم؛ زيرا ذات شعر، تعهد ناپذير است. ولي اتفاقي كه اينجا افتاده اين است كه حتا كساني كه حامي سارتر بودند، تعهد را به شعر تسري ميدهند. ادبيات در كنار سياست به طور كامل به حاشيه رانده ميشود؛ مثلا شعرهاي محمود درويش كه درباره فلسطين است، بسيار پرفروش هستند. شايد در مقايسه با اشعار نزار قباني بسيار ضعيفتر هم باشند، ولي مردم از آنها استقبال ميكنند.
نگارنده ”بانوي ناتمام” توجه به تجربيات نويسندگان گذشته را ضروري دانست و گفت: ما بايد به تجربيات نويسندگان اواسط دهه 60 توجه كنيم. اين نسل دو تجربه مهم انقلاب و جنگ را داشتند. در تجربه انقلاب بياعتباري خيلي از گروههاي سياسي را ميبينيم، نسل ما لازم بود اين تجربيات را داشته باشد. اينك من ميتوانم طرفدار كدام گروه سياسي باشم، گروهي نيست. گروهها و احزاب در برابر وقايع، ناتواني، سردرگمي و نبود شناخت خود را نشان دادند. جنگ باعث شد اگر نويسندگان ديد سياسي دارند، پيرو دستهاي نباشند.
وي درباره موضعگيري نويسندگان امروز در برابر سياست، توضيح داد: فرض كنيد ما صبحانه چاي شيرين ميخوريم. اگر قند را در آن ديديم، يعني اشباع شده و قابل خوردن نيست. رفتن به ژانر سياست به شكل افراطي خطري است كه يك نويسنده را تهديد ميكند. اگر سياست را در اثري ديدي و حس نكردي، موفق هستي و اگر سياست كتاب را اشباع كرده باشد، شكست خورده است.
قاسمزاده با يادآوري اين نكته كه سياست نبايد وجه غالب اثر ادبي باشد، اظهار داشت: در آثار نويسندگاني چون گابريل گارسيا ماركز، جيمز جويس و... به شكلي سياست هست؛ ولي وجه غالب نيست؛ همانطور كه سياست در زندگي اجتماعي ما وجه غالب نيست. مسائلي چون مسائل اجتماعي، رواني، عقيدتي و... نيز داريم كه همگي ميتوانند درونمايه آثار ادبي باشند، ولي بايد به صورت نامريي در درون داستان حركت كنند. بايد مانند قند درون چاي باشند؛ ما ميخواهيم چاي بخوريم نه قند را.
وي سياست را جزيي از زندگي ما دانست و خاطرنشان ساخت: سياست، بايد در آثار ادبي به گونهاي باشد كه تعادل را بر هم نزند در شعر، شاعراني مانند سعيد سلطانپور و خسرو گلسرخي در اشعار سياسي شهرت زيادي داشتند؛ ولي امروز حتا آنان كه طرفدارشان بودند، ديگر اشعار آنان را نميخوانند. اين عقايد در شعر شاملو نيز وجود داشت؛ ولي به آن اندازه نبوده كه ادبيت را در خود محو كند.
انتهاي پيام
/تاثير نظامهاي حاكم، بر خط مشي ادبيات كودك و نوجوان/
«تلاش ميكنند دغدغههاي سياسيشان را از طريق ادبيات منتقل كنند»
ديدگاههاي محسن پرويز و سميرا اصلانپور سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
اثري كه دولت در ادبيات به مفهوم عام و در ادبيات كودك و نوجوان به مفهوم خاص ميتواند بگذارد، در دولتهاي دورانديش، تعيين استراتژي و در دولتهاي غيره مشخص كردن تاكتيكهاست.
دكتر محسن پرويز ـ سخنگوي انجمن قلم ايران ـ در گفتوگو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: در برخي دولتها و حكومتها، صرفا مسائل ظاهري و روزمره در ادبيات مورد بررسي قرار ميگيرد و هر حركت و برخوردي ميتواند محدوديتهايي را از سوي دولت ايجاد كند. در واقع در اين دولتها برخورد تاكتيكي با ادبيات صورت ميگيرد.
او تصريح كرد: در حكومتها و دولتهايي كه از بينش عميقي برخوردارند و توانايي كافي براي تعيين استراتژي و اعمال آن دارند، تنها نقش ادبيات در استراتژيها مورد بررسي قرار ميگيرد.
اين منتقد ادبي گفت: تعيين استراتژي با تعيين تاكتيك بايد با استفاده از نظرات كارشناسانه افراد صاحب نظر اعمال و سياستگذاري شود. اگرچه بعضا اين كار توسط افراد كممايه انجام ميشود و نتايجي را در پي دارد كه در عرصه فرهنگ قابل اغماض نيست.
وي با اشاره به كشورهاي عربي نفتخيز حوزه خليج فارس گفت: اگر ادبيات كودك را در كشور عراق دوران حكومت صدام بررسي كنيم، ميبينيم كه ادبيات آن بسيار كم مايه و ضعيف است و بيشتر به كپيبرداري آثار فرنگي تمايل دارد و آثار تاليفي آن اغلب سطحي و فاقد عمق لازم است.
پرويز با تاكيد بر اينكه ادبيات در كشورهاي پيشرفته از استراتژي خاصي برخوردار است، گفت: در كشورهاي پيشرفته با وجود اينكه آزادي وجود دارد و اين طور به نظر ميرسد كه ادبيات و كتابهاي ادبي خودشان مسيرشان را پيدا كرده و طي ميكنند، با تمام اين حرفها ميبينيم كه استراتژي مشخص در پشت اين فعاليتها نهفته است چنانكه اگر ميانگين محتواي اين آثار منتشره براي كودكان را بررسي كنيم، متوجه ميشويم كه به ايجاد انگيزههايي در كودك ميپردازند كه مشابه دغدغه اصلي سياستمداران پشت پرده است، و آنها تلاش ميكنند از طريق ادبيات اين دغدغهها را منتقل كنند.
عضو هيات رييسه انجمن قلم ايران تاكيد كرد: البته اين روشي است كه در بسياري از ممالك دنبال ميشود، و اگر ما خواهان استفاده از چنين متدي هستيم، بايد تا آنجا كه ممكن است، در استفاده از كارشناسان عميقتر، قويتر و هنريتر كنيم.
وي با بيان اينكه در كشور ما بعد از انقلاب حركت ادبيات كودك و نوجوان حركت صحيحي بوده است، گفت: البته در دو سه سال اخير وضعيتي پيش آمده كه ميتوان نسبت به آينده ادبيات كودك و نوجوان نگران شد. با وجود اين به نظرم ميرسد كه در بقيه سالها حركت رو به رشد، حركتي كه در جهت آفرينش آثار ادبي مناسب كه از عمق فكري و بيان هنري مناسب برخوردار است، در جهت زمينهسازي براي ايجاد دغدغههاي انساني و بشردوستانه كه در بسياري از موارد منطبق با دستورات مؤكد ديني و فرهنگ جامعه است، وجود داشته است. ولي متاسفانه در دو سه سال اخير حركتي آغاز شده كه بيشتر آثار روبنايي، تجاري و بازاري فضا را آكنده كرده است و همين امر فضا را براي آثار ارزشي تنگ كرده است كه اين جاي نگرش دارد و ممكن است كودكان ما را در آينده به مشكلاتي دچار كند.
وي گفت: دولت آتي با برنامهريزي دقيقي در استفاده از نظرات كارشناسان و باز گرداندن ادبيات كودك به بستر صحيحي كه پيشتر در آن بستر در حال حركت بود، عمل كند.
سميرا اصلانپور نيز معتقد است: نقش دولت در حوزه كتاب كودك از طريق اعمال نظارت به وسيلهي كارشناسان خبره ممكن است.
وي در گفت و گو با ايسنا، با بيان اين مطلب گفت: نقش نظارتي دولت در حوزه كتاب كودك بايد كه سليقهيي نباشد و از سيكل كارمندي مبرا باشد. چراكه واگذاري اين وظيفه به كارمندي كه با اين حوزه هيچ آشنايي ندارد، به نفس كار صدمه ميزند.
اين منتقد ادبي گفت: در همه جاي دنيا نقش تقارني دولت در حوزه كتاب كودك پذيرفته شده است؛ چراكه بسياري از آموختههاي هر استاني با دوران كودكي او مرتبط است.
وي تاكيد كرد: نظارت نكردن دولت در اين حوزه به ضرر ادبيات كودك تمام خواهد شد؛ چراكه عدهاي سودجو با توجه به ويژگيهاي كتابهاي اين ردهسني ميتوانند محمل خوبي براي سودجويي خود پيدا كنند؛ در حالي كه بعد آموزشي ادبيات كودك برخلاف ادبيات بزرگسال كه ميتواند صرفا تفريحي باشد، بسيار حايز اهميت است.
او افزود: هرچه بعد آموزشي براي ادبيات بزرگسال نامطلوب است، براي كودكان مقبوليت دارد. چه، ادبيات كودك يكي از ابزارهاي آموزش اوست؛ بنابراين نظارت بر آن اصل انكار ناپذيري است. ازسوي ديگر، براي اينكه اين ادبيات گسترش پيدا كند و بازار داشته باشد و نويسندگان مايل به كار در اين حوزه باشند، نقش حمايتي دولت غير قابل انكار است.
انتهاي پيام
شعر سرودن با قلموی نقاشی
در نمایشگاه " صداثر وصدهنرمند " به ارائه یک تابلوی نقاشی پرداخته ام که طرح فرشته ای را درکنار یک دیوار رنگ ورورفته به تصویر کشیده است .
" گیزلاسینایی " - نقاش وهمسر" خسرو سینایی " درگفت وگو باخبرنگارتجسمی مهر ، با اعلام این مطلب گفت : هر سال گالری " گلستان" اقدام به برگزاری چنین نمایشگاه گروهی می کند . دراین نمایشگاه من نیز مانند سایر نقاشان به ارائه اثر می پردازم .
وی افزود : یکی از کارهایی که درنمایشگاه " صدنقاش و صد هنرمند ": ازمن به نمایش در آمد ، فرشته ای را نشان می دادکه در کنار یک دیوار رنگ ورورفته ایستاده بود . این اثر ، یکی از آثار من بود که چندی پیش در گالری " هما " در نمایشگاهی که آنجا داشتم به نمایش در آمده بود . من دیوارهای رنگ ورورفته را نمادی از گذر زمان انتخاب کردم و با قراردادن فرشته به نوعی می خواستم ، فضاهای قدیمی گذشته را بازسازی کنم .
این نقاش به عنوان آخرین نمایشگاه انفرادی خود اشاره کرد و گفت : دیوارهای رنگ پریده نام نمایشگاه من بود که درآن به نوعی به این دیوارها با بیان نمادینی اشاره کردم . 15 اثر دراین نمایشگاه ارائه دادم که تم بیشتر آنها اسطوره و شعر رادربرمی گیرد . درواقع ، برای من الهام گرفتن از ادبیات بیشتر مهم است تا مسائل دیگر . من به واسطه اسطوره ، حماسه ، شعر و سایر موارد مربوط به ادبیات به نقاشی می پردازم . حس وحال ادبی را می توان در کارهای من ببینید .
" سینایی " در پاسخ به این سوال که بازخورد نمایشگاه " صد نقاش وصدهنرمند "را چطورارزیابی می کنید تصریح کرد : این نمایشگاه جنبه های مثبتی در پی داشت . استقبال هنرمندان و دانشجویان نقاشی ، تلفیق نقاشان جوان وپیشکسوت ، از این جنبه ها به شمار می رود. هم چنین با اندکی دقت می توان متوجه شد که اروپایی هایی که به ایران می آیند و از این نمایشگاه ها بازدید می کنند دید خوبی نسبت به ایران پیدا می کنند .
دو ماهنامه ادبي "شوكران" منتشر شد
تهران، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۰۵/۰۹
داخلي. فرهنگي. دو ماهنامه.
هجدهمين و نوزدهمين شماره دو ماهنامه ادبي "شوكران" به صاحب امتيازي و مدير مسوولي "پونه ندايي" منتشر شد.
"رويارويي ارزشهاي مدرن و سنتي" عنوان مطلب درج شده در اين دو ماهنامه نوشته "عطا هودشتيان" و ترجمه "خجسته كيهان" است كه در آن ميخوانيم: هگل در كتاب فلسفه تاريخ خود، در پي توصيف سه مرحله بزرگ تاريخ يعني مراحل تمدن شرق، يونان و غرب نظريهاي بنيان ساز را پيشنهاد ميكند.
او تاريخ بشر را همچون جنبشي"بيبازگشت" ارزيابي كرده و ميگويد كه در هر مرحله از تاريخ، ما شاهد اوجگيري تنها يك تمدن در ميان ديگر تمدن ها بودهايم و اين كه در طول تاريخ هر تمدن مسلط در نوع خود يگانه به نظر مي رسد،به طوري كه هنگام اوجگيري اش به منزله تنها حكومت جهان پديدار ميشود.
از اين فلسفه ميتوان چنين نتيجه گرفت كه سلطه بر جهان هيچ گونه شريكي را نميپذيرد، تقسيم پذير نيست و نميتواند حاصل كار همگاني يا حركت چند قدرت با هم باشد.
"با توجه به اين نكته است كه براي هگل اوجگيري نوگرايي در آلمان پس از خاتمه قرون وسطي به منزله آغاز دوران جديد در اروپاي غربي و مترادف با پايان قطعي حيات فعال ساير تمدنها و فرهنگها تلقي شدهاست، زيرا در تاريخ هرگونه بازگشتي ناممكن و غيرقابل تصور است."
"سنت تاريخ نگاري و بيهقي" عنوان ديگر موضوع ارايه شده دراين دوماهنامه نوشته"فيليپو برتوتي" و باترجمه "رضا قيصريه" است كه در بخشي از آن آمده است:استحكام هراثر تاريخي مديون پيوندهاي آشكار ياپنهاني است كه با ديگر متون دارد، چه آن متون به همان دوران مربوط باشند، چه به پيش از آن.
"خود اثر هم بر اساس تواناييهايي كه در انتقال موضوع به اشكال متفاوت از خويش بروز ميدهد، سنجيده ميشود اين موضوع در دوران قرون وسطي و نيز در مشرق زمين كاملا صدق ميكند."
تاريخ بيهقي هم كه از بسياري جهات نو و اصيل است از اين قاعده مستثني نيست وقتي ميبينيم بيهقي بذر بازانديشي مشخصي را افشانده كه خودش درباره موضوعهاي مورد نظرش به كار ميبرده، اهميت مساله دو صد چندان ميشود.
اوبا آگاهي براين كه برخي رويدادهاي تاريخي براساس قوانين معتبر تاريخ نگاري زمانه صورت نميگيرند، بلكه نسبت به آنها به مشكل بيقاعدگي و مركز گريزي دچار ميشوند، وظيفه خود ميداند تا از اين بيقاعدگي دفاع كند.
"شعر فريدون مشيري به خط شاعر"، "پل الوار"،"عاشقانههاي سعيد"، "هوهانس گريگوريان"، "يادي از كريم امامي"، "سقوط پادگان ديگري در سر حدات فرهنگ پارسي"، "روشنفكري دست دوم" و "تئاتر، راهي براي تقسيم مفاهيم انساني" از ديگر مطالب خواندني اين دوماهنامه است.
دراين دو ماهنامه همچنين موضوعهايي چون "درباره مرحوم ماتيا پاسكال"، "نگاهي به جوايز ادبي در آلمان"، "زخم عقل (شعرهاي مسعود كيميايي)"، "نوشتن با دوربين"، "از ميان يادداشت ها"، "انديشههاي خام فازانو"، "خودم را ميكشم"، "برادر عابر بانك" و "كاكائوي يكشنبه" ارايه شده است.
همایش ادبیات، فرهنگ و زبان آشوری برگزار می شود
همایش یک روزه ادبیات، فرهنگ و زبان آشوری همزمان با جشنواره بین المللی فرهنگی آشوریان و کلدانی های سراسر جهان در ارومیه برگزار می شود.
به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر"، همایش یک روزه ادبیات، فرهنگ و زبان آشوری همزمان با جشنواره بین المللی فرهنگی آشوریان و کلدانی های سراسر جهان با حضور کشورهای آمریکا، کانادا، روسیه، ارمنستان، عراق، سوریه، گرجستان به مدت ده روز در محل انجمن آشوریان ایران در ارومیه برگزار می شود.
در این همایش یک روزه شخصیتهای علمی و فرهنگی و مذهبی به تبادل نقطه نظرات و بررسی وضعیت آشوریان و کلدانی ها در کشورهای مختلف می پردازند. همچنین این همایش در نظر دارد ارتباط میان جوانان آشوری و کلدانی را افزایش دهد تا جوانان با مسایل پیرامونی در حوزه ادیان، فرهنگ و هنر آشنا شوند.
گفتنی است سید محمد خاتمی، رئیس جمهور، در پیامی به پنجمین جشنواره بینالمللی فرهنگی آشوریان به نقش برجسته و ممتاز اقلیت آشوری و کلدانی در تحولات تاریخی و فرهنگی ایران تاکید کرد. یوناتن بت کلیا، نماینده آشوری ها و کلدانیهای ایران در مجلس شورای اسلامی، پیام رئیس جمهوری ایران را قرائت کرد.
تاريخ ادبيات كودكان ايران به سوئد رفت سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعهي چندجلدي تاريخ ادبيات كودكان ايران، در فصلنامهي دانشگاه استكهلم سوئد معرفي شده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين فصلنامه كه Childrens literature Association Quartoly نام دارد، مجموعه چندجلدي تاريخ ادبيات كودكان ايران به قلم ماريا نيكولايوا ـ استاد برجسته ادبيات كودكان ـ معرفي شده است. ضمن آنكه مقالهاي درباره روند تاريخي پژوهشي و مطالعات آكادميك ادبيات كودك در ايران به قلم زهره قاييني به چشم ميخورد.
تاريخ ادبيات كودكان ايران مجموعهاي است كه تاكنون هفت جلد آن منتشر شده است و جلد آخر اين مجموعه خود در چند مجلد، تاريخ ادبيات كودكان سالهاي 1300 تا 1340 را با سرفصلهايي چون «نقد در ادبيات كودكان» ، «ادبيات كودك در رسانههاي نو»، «ادبيات كوكان قومهاي ايراني» و «تصويرگري در كتابهاي كودك» مورد بررسي قرار ميدهد.
انتهاي پيام
دومين همايش " ادبيات معاصر زنان لرستان " برگزار شد
تهران- خبرگزاري كار ايران
به همت مركز آفرينشهاي ادبي حوزه هنري استان لرستان، به مناسبت ميلاد با سعادت بانوي آب و آينه زهرا مرضيه (س) و هفته گراميداشت مقام زن, دومين همايش "ادبيات معاصر زنان لرستان" در خرم آباد برگزار شد.
به گزارش ايلنا به نقل از ستاد خبري حوزه هنري, در آغاز،" آفاق نعمتينيا"، مدير حوزه هنري استان لرستان، اهداف حوزه هنري لرستان را در خصوص برگزاري اين همايش تشريح كرد و در ادامه نيز شاعران و نويسندگان زن لرستان به ارائه آثار خود پرداختند.
"سالاروند"، نويسنده كتاب " شاعران زن لرستان" و " عباسي"، صاحب كتاب "براي اين زن لر ديگر تشنگي نياوريد" شعر خواندند و چند مقاله و داستان نيز ارائه شد.همچنين "دكتر محمدرضا روزبه", استاد دانشگاههاي استان لرستان, نخستين سخنران برنامه بود.
وي ضمن شرح تاريخچهاي از ادبيات زنان، برخوردار بودن اين گونه از ادبيات را از احساسات و خصوصيات زنانه، از ضروريات و لوازم آن دانست.
سپس "ثقفي"، رييس بنياد فاطمه زهرا (س)و ميهمانان ويژه همايش ابعاد زندگي حضرت فاطمه زهرا (س) را براي حضار تشريح كرد و افزود: اين بانوي بزرگ به گونهاي است كه الگوپذيري از آن به زمان و مكان خاصي مختص است و هر كسي در هر جاي جهان ميتواند زندگي ايشان را سرمشق خود قرار دهد.
در پايان گروه موسيقي و كر بانوان لرستاني به اجراي قطعاتي از موسيقي بومي و آييني لرستان پرداختند.
گفتني است ,در اين مراسم، به 25 نفر از بانوان جوان شاعر هدايايي به رسم يادبود اهدا شد و از پنج نفر از نويسندگان زن صاحب آثار مكتوب در حوزه ادبيات زنان لرستان تقدير ويژه به عمل آمد.
پايان پيام
رمان برندهي جايزهي ملي منتقدان ادبيات آمريكا و آثاري از شاپور، نيستاني، شاملو و... منتشر ميشوند سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه كامل كاريكلماتورهاي پرويز شاپور در آستانهي هفتمين سالگشت درگذشتش (15 مرداد) با گردآوري عمران صلاحي به زودي به بازار كتاب وارد ميشود.
به گزارش خبرنگار كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مجموعه كاريكلماتورهاي شاپور قبلا در كتاب ”كاريكلماتور” توسط خود شاپور و مجموعههاي پراكندهاي، منتشر شده بود. اما اين روزها برخي اصرار دارند كه اين اتفاق براي نخستينبار است كه رخ ميدهد.
انتشارات مرواريد علاوه بر انتشار اين اثر، گزيده شعر منوچهر نيستاني را با گردآوري و مقدمه علي باباچاهي، ”شعر پايان، شعر دوري” بيژن جلالي و ”روزي كه هزار بار عاشق شدم” روحانيگز شريفيان را به تازگي منتشر كرده است.
” كبريت خيس” دفتر شعري از عباس صفاري (شاعر ايراني مقيم آمريكا و برنده جايزه شعر كارنامه به خاطر مجموعه ”دوربين قديمي”)، رمان ” زمان لرزه” از كورت ونهگات جونيور با ترجمه مهدي صداقتپيام، ” سپيد برفي” رمان برنده جايزه ملي منتقدان ادبيات آمريكا نوشته دونالد بارتلمي ترجمه نيما ملكمحمدي، ”حدسي بر حديث بيقراري” نقد و تحليل شعرهاي احمد شاملو به قلم سيروس شاملو، ”التهاب سرد” مجموعه داستاني از فتحالله بينياز ”زني كه منتظر بود” نوشته آندره مكين نويسنده فرانسوي با ترجمه ساسان تبسمي ازجمله عناويني هستند كه توسط اين مؤسسه نشر در دست انتشار قرار دارند.
نشر مرواريد همچنين چاپ هفتم گزينه اشعار نيما يوشيج و چاپ هجدهم كتاب ”جادوي فكر بزرگ” اثري در حوزه روانشناسي نشته دونالد شوارتز را نيز تجديد چاپ كرده است.
انتهاي پيام
حلقه ادبی اتفاق در حوزه هنری شهر تهران
تهران_خبرگزاری سینا
حلقه ادبی اتفاق" با حضور جوانان مستعد و خلاق در زمینه شعر و داستان تشکیل می شود.
به گزارش سینا از ستاد خبری حوزه هنری، این طرح آموزشی نیمه مرداد ماه سال جاری افتتاح خواهد شد و برگزیدگان مسابقه ادبی اتفاق در دو گروه پسران و دختران، با مدل جدید "اردو-کارگاهی" آموزش می بینند.
برگزاری نشست های هفتگی در زمینه شعر و داستان، برگزاری شب شعر و شب داستان، اعطای تسهیلات حمایتی به اعضای حلقه ادبی اتفاق و ارائه سیر مطالعاتی اعضای حلقه از جمله برنامه های "حلقه ادبی اتفاق" است.
اعضای دوره اولیه "حلقه ادبی اتفاق" به ویژه چهره های برتر و مستعد ادبی تا پایان دوره نهایی مورد حمایت مربیان مجرب و متعهد مورد تایید حوزه هنری شهر تهران خواهند بود.
اعضای این گروه از طریق مسابقه ادبی اتفاق در سطح شهر تهران انتخاب شده اند.
يك محقق زبان فارسي: رشد " لمپنيسم ادبي " در كشور نگرانكننده است
شهركرد ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۰۵/۱۱
داخلي. فرهنگي. ادبيات.
مسوول گروه زبان و ادبيات فارسي وزارت آموزش و پرورش گفت: رشد" لمپنيسم ادبي" در مجامع ادبي كشور نگرانكننده است.
دكتر"محمدرضا سنگري"روز سهشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا در شهركرد افزود: حركت لمپنيسمي ادبي در كشور وجود دارد و سخت است كسي بهصورت عريان درباره آن صحبت كند.
اين پژوهشگران ادبيات معاصر ايران گفت:لمپنيسم ادبي،نوعي ارتجاع در شعر است و هيچ گونه حركت رو به جلو و پيشرفت محسوب نميشود.
سنگري اظهار داشت: لمپنيسم ادبي، چيزي شبيه جريان" دادايسم " در اروپا است و همان گونه كه اين مكتب در اروپا دوام نياورد، در ادبيات معاصر نيز تداومي نخواهد داشت.
وي افزود: همچنان كه مكتب ادبي"دادايسم " در اروپا شكست خورد و از متن آن ، جريان " سورالسيم" بيرون آمد ، لمپنيسم ادبي نيز در ايران محكوم به شكست است.
سنگري در خصوص ترجمه آثار ادبي در ايران اظهار داشت: آنچه كه از كانال ترجمه وارد فرهنگ ايران ميشود،رنگ وبوي غيرفرهنگي دارد و با فرهنگ ايراني همخوان نيست.
سردبير مجله "رشد ادب" تصريح كرد: هنر بزرگ در ترجمه آثار ادبي اين است كه آثار ترجمه شده را بتوان بومي كرد و رنگ و بوي ايراني به آنها داد.
مسوول گروه زبان و ادبيات فارسي سازمان پژوهشهاي آموزش و پرورش گفت:
تجربههاي ۷۰ساله گذشته در كشور نشان ميدهد، چنانچه اصل ترجمه با فرهنگ ايراني همخواني نداشته باشد،آثار ترجمه شده نيز مورداستقبال مخاطبان قرار نخواهد گرفت.
سنگري اظهار داشت:مقبوليت اجتماعي آثار ترجمهشده در حوزه ادبيات معاصر، بايد همخوان با ذهن، روح ، ضمير، نگرش و گرايش مردم باشد.
وي اظهار داشت:زبان و ادبيات، دائم درحال تغيير و تحول است و متكي بودن به همان بافتهاي گذشته ادبي، يك ركود ، انجماد و سكون را در ادبيات به همراه دارد.
سنگري يادآور شد: شاعر بايد هنجارها را بشكند، ولي اين هنجار شكني بايد " هنجارمند " باشد.
وي گفت: هنجارشكني شاعران معاصر بايد مبتني بر معيارهاي شناخته شده و دقيق باشد، بيآنكه از گذشته ادبيات، گسست داشته باشد.
وي يادآور شد: شعر بايد با جامعه، فرهنگ و گذشته تاريخي يك ملت پيوند پيدا كند و نميتواند ذائقههاي عام مردم را ناديده بگيرد.
سنگري يادآور شد: شعري را مردم ميپسند كه بيگانه با ذائقه گذشته آنها نباشد و هنجارشكني بايد " معيارمند " باشد.
اين محقق در عرصه ادبيات براي شركت و سخنراني در نشستهاي ادبي استان چهارمحال و بختياري به شهركرد سفر كرده بود.
شمس لنگردوي شاعر و نويسنده از «فنز» ميگويد
سالن چهارسو به نظرم شبيه به سالنهاي دانشجويي آمد و احتمالا اين سالن براي دانشجويان ساخته شده است.
شمس لنگرودي نويسنده، شاعر و منتقد كه طي روزهاي گذشته به تماشاي نمايش”فنز” به كارگرداني محمد رحمانيان رفته بود در ارتباط با فضاي تئاتر و همچنين اجراي اين نمايش گفت:«سالن چهارسو به نظرم شبيه به سالنهاي دانشجويي آمد و احتمالا اين سالن براي دانشجويان ساخته شده است، چرا كه هم به لحاظ حجم، هم به لحاظ صندلي و هم جاي نشستن براي كساني كه صرفا براي
" درست در جايي كه نمايش كند و خسته كننده ميشود، ورود شخصيت راننده آژانس به خاطر طنز و نوع ديالوگهايش كه براي مخاطب تازگي دارد ايجاد نشاط ميكند... "
ديدن تئاتر ميآيند مناسب نيست.»
وي در مورد نمايش”فنز” گفت:«كار خوبي بود، بازيها همه خوب بود؛ اما نميدانم چرا داستان نمايش در انگلستان ميگذشت، البته ايرادي هم ندارد؛ اما در كل كار خوش ساخت و خوش پرداختي بود و در مجموع براي من جالب بود.»
لنگرودي در ادامه خاطر نشان كرد:«اما نميدانم نمايش براي دوستداران تئاتر هم مفهوم است يا نه؟ به خاطر اين كه موضوع آن در جاي ديگري ميگذشت. البته تم نمايش به جامعه ما مربوط بود؛ ام�