سه شنبه 25 مرداد 84/15 خبر ****
مراسم عصر شعر «ترنم سبز» برگزار شد
دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر مراسم عصر شعر «ترنم سبز» را با همكاري انجمن ادبي، دانشجويي مولانا در سالن اجتماعات برگزار كرد.
در اين مراسم از مجموعه 30 آثار ارسالي به دبيرخانه سه اثر بعنوان اثر برگزيده انتخاب شد.
****
مراسم سوگواري سالروز شهادت امام هادي (ع) برگزار شد
مراسم سوگواري سالروز شهادت جانسوز دهمين پيشواي صالحان و پرهيزكاران امام علي النقي هادي (ع) در سالن اجتماعات دانشگاه آزاد واحد اسلام شهر برگزار شد.
در اين مراسم مرثيه سرايان خاندان عصمت و طهارت به نوحه سرايي و سوگواري پرداختند.
انتهاي پيام
همزمان با انتشار در ايران،
شعرهاي شاعر ايراني در فرانسه منتشر ميشود سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه شعر «آب و آفتاب» سروده ابراهيم پرناك ـ شاعر ايراني مقيم فرانسه ـ همزمان با انتشار در ايران به فرانسه ترجمه ميشود.
به گزارش خبرنگار كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه، شعرهاي سپيد پرناك را در بر ميگيرد كه به زودي از سوي نشر خجسته در ايران منتشر ميشود.
قرار است اين اثر در فرانسه توسط اريك فاليپو ـ مترجم ـ از فارسي به فرانسوي ترجمه شود. انتشار اثر در فرانسه هنوز از سوي ناشري در آن كشور مشخص نشده است.
اين ناشر همچنين «دنياي اراني» كتابي درباره بررسي مجلسه فلسفي دنيا كه در فاصله سالهاي 1312 تا 1320 توسط تقي اراني منتشر ميشد را در دست انتشار دارد.
مؤلف كتاب، باقر مومني است. اين مجله تقريبا اولين مجله فلسفي و مستقل بوده كه در ايران طي آن سالها منتشر ميشده است.
«يك داستان عاشقانه از شاهنامه فردوسي» خوانش رواني از داستان بيژن و منيژه، سيروس نوذري با توضيح معاني و لغات داستان نيز به زودي از سوي اين انتشارات منتشر خواهد شد.
انتهاي پيام
«شب هزار و دو» و «موج روشنايي»؛
مجموعهي شعر جديد و شناختنامهي مفتون اميني منتشر ميشود سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعهي شعر جديد مفتون اميني با عنوان «شب هزار و دو» منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه تعدادي از شعرهاي منتشر نشده و قديمي اين شاعر و سرودههاي او را از سال 79 به بعد، شامل ميشود.
«شب هزار و دو» در سه بخش منتشر ميشود كه قسمت اول به شعرهاي سپيد سالهاي اخير شاعر اختصاص دارد. در بخش دوم چند غزل، قصيده، رباعي، مثنوي بلند، ترانه و يك ساقينامه به سبك حافظ ارايه شده است. بخش آخر هم به چند شعر با عنوان «ادب روستا»، چند شعر آذري، فولكلور و همچنين چند ترجمه اختصاص دارد.
شناخت نامهاي از مفتون اميني نيز توسط جمشيد عليزاده به چاپ خواهد رسيد؛ اين كتاب كه «موج روشناييها» نام دارد، مصاحبهي مفصلي با شاعر است. عليزاده پيش از اين، كتابي هم دربارهي شهريار با عنوان «به همين سادگي و زيبايي» منتشر كرده است.
به گزارش ايسنا، از مفتون اميني تاكنون مجموعههاي درياچه، كولاك، انارستان، آشيقلي كروان، فصل پنهان، يك تاكستان احتمال، سپيدخواني روز و عصرانه در باغ رصدخانه منتشر شده است.
انتهاي پيام
اثر تحقيقي يك شاعر زن دربارهي شاعران زن ايران منتشر ميشود سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
“شعر زن از آغاز تا امروز” كتابي تحقيقي درباره شعر شاعران زن ايران، تاليف پگاه احمدي است كه به زودي منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اين كتاب به بررسي شعر زنان شاعر ايراني از اولين شاعر زن ايراني تا معاصران ميپردازد؛ از جمله شاعران مورد بررسي در اين اثر به سيمين بهبهاني، شيوا ارسطويي، پوران فرخزاد، فروغ فرخزاد، منيره پرورش و ندا آبكاري ميتوان اشاره كرد.
ناشر اين اثر نشر چشمه است كه آثار ديگري را نيز براي انتشار آماده دارد. از اين آثار به “آفتاب خيزان دريا طوفان” زندگي و آثار احمد آشورپور خواننده محلي زبان گيلكي شامل مصاحبه با وي و گزيدهاي از ترانهها و نتهاي ترانهها گردآوري حسين حقاني، بابك ربوخه و محمدرضاييراد، مجموعه داستانهاي “اشك ششم” از خاچيك خاچر، “حكايت عشق بي شين و قاف و نقطه، از مصطفي مستور، “در قند هندوانه” ريچارد براتيگان آمريكايي با ترجمه مهدي نويد، داستان شگفتانگيز هنري شوگر و شش داستان ديگر” از رولد دال ترجمه ساغر صادقيان و كتاب “بر بالهاي ترانه” انتخاب، گردآوري و ترجمه ترانههاي آلماني از رامين ورزنده و “آيين شناخت” از علي حضوري بررسي درباره دين و آيينهاي مذهبي و اسطورهاي، ميتوان اشاره كرد.
انتهاي پيام
صد سال شعر ارمني " تجديد چاپ مي شود
احمد نوري زاده :
شاعر بايد تاريخ و فرهنگ خودش را بشناسد
تهران- خبرگزاري كار ايران
"صد سال شعر ارمني" تاليف و بازسرايي "احمد نوري زاده" با ويرايش جديد به زودي توسط نشر "چشمه" روانه بازار كتاب مي شود.
"احمد نوري زاده"، شاعر و پايه گذار ارمني شناسي در ايران در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا گفت: كتاب "صد سال شعر ارمني" دربرگيرنده بخش هايي از ادبيات منظوم ارمني از اواخر قرن 19 تا قرن 20 است. من در اين مجموعه، شعرهايي را به فارسي بازسرايي كرده ام كه توانايي گذر از صافي ترجمه را داشته اند. چرا كه بسياري از شعرها در ترجمه از دست مي روند.
وي در ادامه تصريح كرد: ادبيات ارمني به سه بخش تقسيم مي شود؛ ادبياتي كه مضامين نئوسياليسم دارد، ادبياتي كه در برگيرنده مفاهيم و مضامين جنگ است و ادبياتي كه به شكل جدي از درد انسان صحبت مي كند، من در ترجمه شعر فارسي سعي كرده ام كه به اين ادبيات بپردازم.
نوري زاده در ادامه ياد آور شد : در كتاب "صد سال شعر ارمني" ، شعر 500 شاعر را بررسي كرده ام كه از اين ميان 72 شاعر را بر گزيده ام و شعر آنها را به فارسي بازسرايي كرده ام . اين كتاب، سال ها پيش منتشر شد و خيلي زود در بازار ناياب شد، با پيگيري علاقمندان اين كتاب، ناشر تصميم گرفت كه آن را مجددا به دست چاپ بسپارد و به احتمال زياد اين كتاب تا اواخر هفته آينده منتشر مي شود.
مترجم اين كتاب در پايان گفت: من به عنوان يك شاعر معتقدم كه اگر نمي توانيم به ظرفيت شعر بيفزاييم، نبايد آن را به ابتذال بكشانيم. شاعر بايد تاريخ و فرهنگ خودش را بشناسد و رسالت انسان بودن را درك كند تا بتواند شعري انساني بسرايد. متاسفانه حتي برخي از كساني كه ادعاي شاعري مي كنند، نمي توانند از روي شعر "حافظ" درست بخوانند، اين مساله براي كشور ما كه با شعر آن را مي شناسند، بسيار دردناك و اسفناك است.
پايان پيام
استاد دانشگاه نيشابور كتابي دربارهي تاثير عرفان اسلامي بر شاعر بزرگ هندي منتشر ميكند سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
پرويندخت مشهوري ـ استاد ادبيات دانشگاههاي نيشابور و مشهد ـ در كتابي به بررسي تاثيرات عرفان اسلامي بر رابيندرانا تاگور ميپردازد.
وي در گفتوگويي با خبرنگار كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: اين اثر يك كار تحقيقي و مطالعاتي حاصل سه پژوهش و سفر به هندوستان است.
مشهوري افزود: در اين كتاب به معرفي خاندان تاگور، دانشگاه تاگور، درويشان هند، مولوي و تاگور، حافظ و تاگور و ارتباط و تاثير گذاريهاي اين شاعران بر شاعر بزرگ هندي پرداختهام.
مؤلف درباره انتشار اثر گفت: قرار است كتاب را نشر جليل مشهد كه دو سفرنامه قبلي را منتشر كرده بود، منتشر كند. قرار داد انتشار كتاب را سال 80 با اين ناشر بستهام كه ازسويي براي من مشكلات مالي فراوان ايجاد كرد و از سويي هم حاضر نبود قرار داد را به هم بزند، بعد هم خودش تاريخ نشر را با قلم به 83 تغيير داد.
وي همچنين يادآور شد: من در كتاب قبليام با عنوان سفرنامه هندوستان سفر اول سه داستان كوتاه را هم از تاگور ترجمه كردم. در آن سفر براي شركت در سميناري ادبي و فرهنگي به هند دعوت شدم و مقالههايي ارايه كردم.
پروين دخت مشهوري علاوه بر اين آثار پيش از اين “از بهار تا كشمير” سفرنامه ديگري از سفر به هندوستان را منتشر كرده بود (بهار نام تلفظ شده بيها، ولايتي در هندوستان است).
انتهاي پيام
مجموعهي 10 جلدي شعر شاعران سيستان منتظر پيدا شدن ناشر است
عباس باقري: منتظر تحقق وعدهها و قولها هستيم سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه 10 جلدي شعر شاعران سيستان با عنوان راويان آفتاب كه مدتي است براي چاپ آماده شده است، همچنان در انتظار يافتن يك ناشر حمايت كننده به سر ميبرد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه را عباس باقري ـ شاعر ـ در طول چند سال گردآوري و تدوين و تاليف كرده است.
مؤلف در اين مجموعه شش مجلد جداگانه از كل 10 جلد را در قطع پالتويي به معرفي شش شاعر پيشكوست سيستاني و چهار مجلد را هم به بررسي شعر جوان و شعر شاعران مهاجر سيستان اختصاص داده است.
مدير ادارهي فرهنگ و ارشاد اسلامي زابل گفت: مدتي است كه كار رايزني را با چند ناشر در تهران آغاز كردهام، البته با توجه به اينكه كار كار بزرگي است، خواهشم اين است كه كساني كه دغدغه كار فرهنگي دارند بيايند و اين مجموعه را با هزينهاي كمتر منتشر كنند.
وي افزود: من با حوزه هنري مركز هم صحبت كردهام كه قول دادهاند ما را حمايت كنند و من منتظر تحقق قولها هستم.
اين شاعر همچنين از برگزاري همايش تجليل از شاعران سيستاني در آبانماه سال جاري خبر داد و يادآور شد: در اين همايش ميخواهم از همه كساني كه در اين منطقه دورافتاده و جدامانده از فرهنگ و شعر و هنر كه هنوز كار فرهنگي و هنري و ادبي ميكنند تجليل كنم.
وي كه چندي پيش به همراه گروهي 21 نفره با همكاري رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و از سوي انجمن شاعران ايران براي شعرخواني و صحبت درباره ادبيات فارسي به تاجيكستان رفته بود قصه دارد در سفرنامهاي حاصل اين سفر را به رشته تحرير در آورند.
انتهاي پيام
شاعران سيستاني در انتظار ناشر
مجموعه 10 جلدي شعر شاعران سيستان با عنوان راويان آفتاب که مدتي است براي چاپ آماده است ، همچنان در انتظار يافتن يک ناشر حمايت کننده به سر مي برد.
اين مجموعه را عباس باقري شاعر در طول چند سال گردآوري ، تدوين و تاليف کرده است. مولف در اين مجموعه 6مجلد جداگانه از کل 10جلد را در قطع پالتويي به معرفي 6شاعر پيشکسوت سيستاني و 4مجلد را هم به بررسي شعر جوان و شاعران مهاجر سيستان اختصاص داده است.
مفتون:
گاهي شاعر از فراموش شدن فداكاري شهيدان متاثر ميشود
شاعران ما فقرپردازي را با فقرپرستي اشتباه گرفتهاند
پستمدرنها همه چيز را به تمسخر ميگيرند سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
يدالله مفتون اميني معتقد است: اگر شاعر به موردي برسد كه برايش تاثرانگيز باشد، هيچوقت براي سرودن از آن دير نيست، چنانكه هنوز از شهيدان و مبارزان ميتوان گفت.
اين شاعر همچنين به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: هنوز هم براي «آرش» شعر ميگويند و با اينكه سه هزار سال از او ميگذرد، اما اين موضوعها و شعرها كهنه نميشوند، چراكه فداركاري در اوج خود در تاريخ جلوه كرده و هيچ وقت فراموش نميشود.
او شعر گفتن را براي يك شهيد مبارز، بسته به ميزان تاثرانگيز بودن سوژه و تاثيرپذير بودن شاعر دانست و افزود: بيشتر با نتيجهي كار سر و كار داريم، به طوري كه مثلا دربارهي جواني كه زندگياش را فداي كشورش و آرمانش ميكند، بيشتر نفس فداكاري را در نظر ميگيريم. ماجراي شهيد مثل شمع و پروانه است كه قبلا به عينيت آن بيشتر فكر ميكردند، اما حالا بيشتر ذهنيت فداكاري مورد نظر است.
اميني متذكر شد: گاهي اين فداكاري خيلي باشكوه است كه نظر شاعر را جلب ميكند و گاهي فراموش ميشود كه شاعر از اين موضوع متاثر ميشود. خود بنده ممكن است ببينيم يك فداكاري شناخته نشده و به صورت سمبوليك به آن بپردازم.
او در عين حال يادآور شد: شاعر بايد با موضوع، صميميت احساس كند يا نفس فداكاري بايد جنبهي ويژهاي داشته باشد، يعني منفرد بودن قهرمان هم تاثيرگذار است. اگر فداكاري مربوط به يك نفر باشد كه او هم با صميميت آن را انجام داده باشد و آن هم در حدي بيش از وظيفهي خودش، شاعر و نويسنده براي گفتن آن بيتاب مي شود و حيفش ميآيد كه اين فداكاري در اوج، در ذهن تاريخ فراموش شود.
او با بيان اينكه مسالهي شهادت و مبارزه تاثير خوبي بر شاعران ما داشته است، افزود: در غرب و جنوب كشور و شهرهايي مثل ايلام و لرستان، شعرهاي زيادي دربارهي شهادت و فداكاري سروده ميشود كه متاسفانه چندان معروف نيستند. يك اشكال هم از اين جا ناشي ميشود كه مردم ما به كار حجم دار عادت دارند و درنتيجه اين كارها و مجموعهها كه حجم چنداني ندارند، تاثير زيادي بر آنها نميگذارند، در صورتي كه از طرف شاعران كم كاري نشده است.
مفتون اميني در بخش ديگري از گفتوگويش با خبرنگار ايسنا دربارهي توجه شاعران به طبقات فرودست جامعه و محرومان گفت: اوج اين نوع كارها در دهههاي 30 و 40 و تا حدودي 50 بود كه شاعران خوبي طرفدار جامعهي زحمتكش، شعرهايي براي محرومان ميگفتند و در آخر به دعوت آنها به مبارزه و استيفاي حقشان ميرسيدند، اما اشتباه بزرگي كه اين افراد مرتكب شدند، «فقرپرستي» به جاي «فقرپردازي» بود كه نويسندگان آمريكاي جنوبي اتفاقا «فقرپردازي» ميكنند. فقر مرض است و نبايد آن را پرستيد، بلكه بايد به آن پرداخت و اشتباه است كه شرف يك آدم ژندهپوش را از يك جنتلمن شيكپوش بيشتر بدانيم يا در ستايس نيستي شعر بگوييم كه اين ستودني نيست.
شاعر «عصرانه در باغ رصدخانه» تصريح كرد: امروزه نوع فقر با گذشته متفاوت است و به ناهنجاريهاي اجتماعي تبديل شده و اين طور نيست كه براي شخص معيني دل بسوزانيم. درواقع چون سطح سوژهها بالاست، وظيفهي نويسنده است كه به آن بپردازد، چنان كه صادق چوبك و احمد محمود تا حدودي اين كار را كردند. شاعر ـ خوب يا بد ـ انتزاعگرا، خيالپرست، قافيهباز و گرفتار موسيقي است كه آنطور كه لازم است، نميتواند به اين موضوع بپردازد.
او در ادامه دربارهي تاثير جريانهاي جديد ادبي بر توجه نكردن شاعران به اين مضامين اجتماعي، گفت: اين جريانها، مثل پست مدرنيسم، نه تنها آرمانهاي طبقات فرودست، بلكه آرمانهاي ديگر طبقات را هم به تمسخر ميگيرند و با معنويت مذهبي و غيرمذهبي سر شوخي دارند. اين جريان نه تنها به ادبيات، بلكه به معرفت و فرهنگ اجتماعي لطمه ميزند. درواقع اين نوع شعرها عاطفه و فداكار را زير پا ميگذارند.
وي در پايان در برشمردن عواملي كه لازم است شعرهاي با مضمون شهيدان و طبقات محروم جامعه داشته باشند، گفت: براي سرودن اين شعرها بايد انگيزه وجود داشته باشد، شعرها ذهني نباشد و به خاطر پاداش و جشنواره گفته نشود؛ درواقع تا شاعر صميمي نباشد كارش به نتيجه نميرسد.
مفتون اميني در پايان شعر «مهاجرانه» از مجموعهي «سپيدخواني روز» براي بخش ادب ايسنا خواند:
گفت كه اينهم روايتيست
و وصايتي
ميدانم
كه براي ده ما، آب را آب خواهي نوشت
و براي شهر خود
زلال معنا را حرام نخواهي كرد
بنويس:
«خدا را شناختهام
چنانكه آفتاب ديروز رفته
و امروز بازآمده را
و عشق را باور كردهام
چنانكه بهار گذشته يا پاييز هنوز نهرسيده را
وطن را دوست داشتهام
چراكه ديار عاطفهها و خاطرهها بوده است
و باغ عادتهاي سبز
*
وفاداري را زيبا يافتهام
و فداكاري را باشكوه
*
من از دامنههاي بلند آمدهام
كه جاي قوچها و بلوطهاي شاخپيچيده است
و نسترنهاي خاردار
*
من آمدهام تا به مرگ بگويم
كه تو دشمن داناي من هستي
و من اوج زندگي را در تو خواهم ديد؛ نه در حجرههاي عافيت
...حسرتا!
اي كاش ميتوانستم
به همان زبان سهل و صميمانهاي سخن بگويم
كه در كوچههاي بازي كودكيام نمنمك آب شد
و روي سايههاي بلوغ چكيد
و من بعدها چقدر به ياد بيگناهي آن سالها گريستم
...
هي!
اي عش، جاي دور مرو
...
و، اي بغض، راه گلو را مگير
...باري، ميگفتم ...
شايد از آنجا ماند كه اين عزيمت يك اقتضاست
سيلان يك تقدير است.ـ
من، مهاجرانه آمدهام
و بيبرگشت
[چنانكه رودها]
و نه كوچگرانه بهخاطر فصل
[چنانكه چلچلهها، يا لكلكها]
*
روي به آفتاب
و پشت به باد
چنين آمدم
و در پس خود چيزي بهجا ننهادم
جز بهخاك سپردهها
و بحل كردهها
و جداي از اينهمه
از دار و ندار
يك دوچرخه و يك ترازو
و كمي قرض، به دورهگرد ولايتمان
كه روزهاي ميان هفته ميآمد
*
ميخواهم كه بار مرا سبك سازيد
و اگر چيزي ماند
يك سفره نان و ترك، سر خاك مادرم و همين
*
با التماس دعا
و صفا»
*
و دو فصل گذشت
سرد و سردتر
تا نشان دفينهگاه عشق، شناخته شد:
جايي ميان شكوه
و سادگي؛
*
يك تيغه، سنگ توسي
يك دشت لالهي سرخ...
.
انتهاي پيام
درخواست حماس از نقاشان و شاعران
جام جم آنلاين: جنبش مقاومت اسلامي (حماس) اعلام كرد به بهترين تابلويي كه عقب نشيني اسراييلي ها از نوار غزه را به عنوان پيروزي فلسطين تصوير كند ، طي برگزاري يك مسابقه ، جايزه مي دهد.
به گزارش رويترز ، اين گروه مقاومت كه عمليات بسياري از زمان انتفاضه از سال 2000 انجام داده ، بر اين باور است كه عقب نشيني از غزه و چهار شهرك نشين يهودي در كرانه باختري ، نتيجه فعاليت هاي آن است.
نفر اول 250 دلار جايزه دريافت خواهد كرد و حماس حق استفاده از تابلوي برنده براي انتشار به عنوان پوستر را براي خود محفوظ نگه مي دارد.
اين جنبش در عين حال شاعران را به سرودن شعري براي ستودن پيروزي مقاومت مردم ترغيب كرد. شاعران براي سرودن بهترين شعر ، جايزه اي دريافت نخواهند كرد.
فلسطيني ها با وجود اين كه نگران عكس العمل احتمالي صهيونيست ها هستند براي برگزاري جشن ها به مناسبت عقب نشيني اسراييلي ها آماده مي شوند.
داريوش معمار :
شاعر امروز به سمت واكاوي ذات انساني زنانگي رفته است
تهران- خبرگزاري كار ايران
شاعر جدي امروز در ميان شعور و شورمندي عاطفي خود به سمت واكاوي ذات انساني زنانگي رفته است.
گفتگوي ايلنا با " داريوش معمار " ، شاعر و منتقد به شرح زير است:
- زنانگي در ادوار مختلف ادبيات فارسي داراي چه جايگاهي بوده است؟
به نظرم من تصور زنانگي و تعريف و تحليل ما از آن در ادبيات فارسي بسيار كليشه اي و سخت دور است.البته اين موضوع در وهله اول بسياري از مدافعان شعر فارسي خصوصاً شعر كلاسيك را ممكن است عصباني كند كه البته حق هم دارند. زنانگي در ادبيات ما هر چند به دليل داشتن جايگاه تغزلي بسيار قوي و همراه شدن با جاذبه خيال شاعران مرد و حتي زن گاه بسيار شور انگيز است. اما به همان نسبت هم ترحم بر انگيز و درگير با عقده هاي مازوخيستي و رواني متعدد است كه يكي از دلايل آن شايد ضعف تعامل جنسي در چنان فضاهايي باشد. براي روشنتر شدن اين موضوع شما را ارجاء ميدهم به نظر "سوزان برون ميلر"، او در كتاب "بر خلاف ميل ما" كه پيرامون مردان, زنان و تجاوز جنسي است. او اعتقاد دارد يكي از ابزارهاي مهم اثبات مردانگي خشونت بر عليه زنان است كه در صورت فرهنگي كشورهاي مختلف به شكلهاي متعدد بروز مي كند، اين مورد را خود من نيز در مقاله "نابرابري جنسيتي" كه در مجله "نافه" چاپ شد، بررسي كرده ام. البته طي مقاله ديگري با عنوان "جوهره زنانه" از موضع بردگي اختياري به آن پرداخته ام. اما ارتباط اين موضوع با سوال شما آنجا مشخص مي شود كه ما از همين زاويه، تغزل را در ادبيات فارسي بررسي كنيم. البته عاشقانه اي كه ركن عمده اش ظاهراً زنانگي است، يعني شناخت تغزليش بر اساس كولاژ مولفه هاي زنانه حاضر مي شود،تغزلش به نظر من در بسياري از مواقع به دليل موضع اخلاقي كه دارد، مبدل به شرايطي براي طرح مردانگي و شرايط سالاري شده و گاه حتي تا يك جور عقده گشائي جنسي نزول كرده است, اين مورد حتي پيرامون شعر شاعران مهم كلاسيك و غزل هم قابل بررسي است. مي دانم گفتن اين حرف از جانب من همانطور كه در ابتدا هم اشاره كردم، ممكن است بسياري از استادان اخلاق گراي دانشگاه ها كه اين شاعران تمام و كمالشان هستند را ناراحت كند يا عموم مخاطباني را كه با اين زاويه از درك زنانگي در شعر و ادبيات كمتر تا امروز درگير بوده اند. اما بايد يك جائي به اين مساله پرداخته شود، به اينكه آن زن زيباي خوب و خانه دار و نجيب و پاكدامن و روحاني كه در شعر فارسي تبليغ شده، آن زن آرماني كه هر جور ديگر بودنش رد و تقبيح شده است، با طرح چنين دركي چقدر ترحم بر انگيز است و مورد توهين واقع شده است. زيرا تنها بر اساس معيار هاي نياز مردانه و مصلحت مردانه است كه عشق و تغزل را مي تواند در بطن خود بازيافت كند. در صورتي كه به واقع اينطور نيست . زنانگي از جوهره و ذات عاطفي زن مي آيد، نه از وجه روحاني و متافيزيكي آن. يك مثال روشن تر بزنم. مثلاً "ليلي", ببينيد "ليلي" منظومه ليلي و مجنون، هر چند اين مرگ و پايداري را كه "نظامي" برايش در نظر گرفته، با عشق مي پذيرد تا خودش را به جايگاهي آرماني در عرف اجتماعي جوامع شرقي و سنتي برساند .اما نبايد فراموش كنيم كه او با اين كار، اگر "ليلي" واقعاً وجود داشته باشد، روح زنانه را كشته است و تن به خواهشي داده كه در بهترين حالت يك جور خود خشونت گري بسيار پيشرفته است. خشونتي كه عرف مردانه از آن لذت مي برد و موكداً از آن حمايت كرده و آن را به عنوان بودني آرماني تبليغ مي كند. اما زنانگي در بستر آن به راحتي قرباني مي شود.
-آيا نظرتان درباره زنانگي در شعر فارسي بر اساس طرح و تداعي نوعي تحقير شدگي تاريخي است؟
بله. دقيقاً همين طور است. به نظرمن مگر در موراد محدود آن هم در شعر شاعراني مانند "بيدل دهلوي" و "مولانا" يا در رباعيات خيام، تا جايي كه من خوانده ام، ما ديگر چيزي با عنوان زنانگي در ادبيات فارسي نداريم يا خيلي كم داريم و آنچه كه هست، بيشتر نوعي طرح خواهش و برون افكني و خشونت مردانه است. بروز تعصبات مردانه . البته اين را بگويم كه شايد حتي شعر خود من هم كه درباره چنين شرايطي صحبت مي كنم ،جاهايي با اين آسيب كه آسيب زندگي و تفكر شرقي و اخلاقي است، درگير باشد. اما در هر صورت نمي توان آن را ناديده گرفت.
-در پاسخ به سئوال اول همان ابتدا گفتيد عده اي ممكن است از گفته هاي شما عصباني شوند و تا حدودي حق دارند ، چنين حق دادني كمي غيره منتظره است؟ اين حق با توجه به گفته هاي شما ناشي از چيست؟
ناشي از اين است كه ما همين امروز هم معيارمان براي پذيرفتن محبت و دوست داشتن، همين طور تغزل تفاوت زيادي با هزار سال پيش نكرده است.ما همچنان امروز مدافعان نظام مرد سالار حتي در وضعيت زنانه هستيم و به دنبال آن زن آرماني ، شرايطمان را براي دست يابي و حفظ آن زن آرماني هيچ تغييري نكرده و همين طور مجازات هايمان در صورتي كه زني زنانگي اش را جوري غير از آنچه كه ما تعريف مي كنيم، بروز بدهد. بنابراين به كساني كه اين گونه گفته ها برايشان ملموس نيست، حق مي دهم. چون در تجربه نزديكشان از زندگي همچنان دچار همان خود سانسوري ها و جاه طلبي هاي مردسالارانه هستند. تا حدي كه مي بينيد بعد از گذشت نزديك به صد سال از بروز جريان مدرنيته در ايران، ما همچنان با ضعف در كمبود مفاهيم در حيطه زنانگي و جوهره و برابري خواهي هاي زنانه روبرو هستيم كه اين موضوع باعث رخ دادن سوء تفاهم هاي بسيار عميقي شده است.
-به نظر شما چند درصد معشوق هايي كه شاعران در شعرشان از آنها گفته اند، زن بوده اند؟
اگر همه هم زن بوده باشند، باز زنانگي در كار نبوده است. البته اين موضوع را يك جور ديگر هم مي توان تاويل كرد كه مثلاً اين معشوقه را در جايگاهي متافيزيكي قرار بدهيم و اصلاً زنانگي را از صورت آن حذف كنيم. به نظر بنده نسبت دادن چنين تفكري به تمام شعر فارسي حتي اگر در پاره اي موارد مصداق داشته باشد، باز هم يك جور خود سانسوري تكان دهنده است و از همان روحيه خشونت خواهي مردانه بر مي آيد. روحيه اي كه مي خواهد زن را در قفس كند و زيبا و دلفريب و نجيب و براي خودش نگه دارد. اين نوعي مشكل مازوخيستي و عقده رواني است ،عملي كه عاطفه زنانه و جوهره زنانه يا آن شورمندي و احساس زنانه را تحليل برده و به مرور زمان محو مي كند. مساله اي بسيار نگران كننده كه هرچند منجر به جامعه مطيع زنانه مي شود. اما به همان نسبت هم از زنانگي تنها جنسيت را باقي مي گذارد و نوع روابط در اين وضعيت را مبدل به يك ابتذال مهلك مي كند.
-فكر نمي كنيد اين بحث شما خودش مروج يك اخلاق مشخص است كه خالي از آن سركوب مردانه هم نيست؟
نه. مگر اينكه شما دچار اين سوء تفاهم شده باشيد كه من منظورم از آنچه گفتم تبليغ شكل انساني سركش و عاصي از زن باشد كه خوب در اين صورت احتمالاً من نتوانسته ام نظرم را خوب بيان كنم. چون من آنچه مد نظرم بوده انساني با درصد بالايي از شورمندي عاطفي و توان انتقال اين شورمندي با شعور است. انساني كه عمق عواطفش مي تواند دوراني را دگرگون كند. اين انسان نه در مقابل و يا عليه انساني ديگر با هر جنس كه همراه و همپاي اوست، انساني كه زندگي خوب زيستي و تعامل را مد نظر دارد نه سركوب را.
-چرا شخصيت تمام زن هايي كه در شعر شاعران از آنها حرفي به ميان آمده، كلي و يكسان هستند و ويژگي منحصر به فردي ندارند؟
شما دليل اين مساله را مي توانيد در همان تحت نظر ايده مردانه بودن جستجو كنيد. مردانگي كه زني همسان از لحاظ نوع معيار هاي مد نظرش را تبليغ كرده و به جايگاه معشوق مي رساند يا رد مي كند. عرفي كه بستر زنانگي را تاحد ابزار و كالايي فروكاسته تنزل داده و از آن به نفع خودش بهره برداري مي كند. طبيعي است كه در اين شرايط همه چيز يك شكل مي شود. چون همه بايد تحت نظر يك سري مولفه ها و ايده ها باشند و لاغير. شما "تاريخ تكان دهنده زن عرب" نوشته "دكتر نوال السعداوي" بخوانيد. جداً آدم احساس شرم مي كند يا همين موضوع زنان در دوره حكومت طالبان در افغانستان در چنين شرايطي كه اينقدر افراط و تفريط در كار است، طبيعي است كه زن هايي يك جور و يك دست، تنها تقديس مي شوند.البته اين موضوع در اروپاي قرن شانزدهم تا ابتداي قرن بيستم هم و حتي اواسط اين قرن هم مصداق دارد كه نتيجه آن هم مي شود مبدل شدن زن به جنس زنانه و كالايي براي تجارت هولناك انسان در دنيا.
-اين نگاه شما هم كه اخلاقي است؟
اين ديگر اخلاق نيست. بلكه يك وضعيت انساني است و درست برعكس آنچه شما مي گوييد در جايي فراتر از اخلاق ايستاده است، جايي كه تعميم آن به يك اخلاق خاص منجر به همين آسيب هايي مي شود كه در موردش صحبت شد.
-وضعيت زن يا زنانگي در شعر معاصر چگونه است؟
به نظرم در كشور ما طي اين سال ها خصوصاً در حيطه ادبيات و شعر ي كه دانشگاه ها و عموم نهادهاي فرهنگي و دولتي، آن را طرد و نفي كرده اند، حوادث بسيار مهمي رخ داده و تغييرات اساسي شكل گرفته است. اين تغييرات براي خود من نه از راه دقت در ترجمه هايي كه از نظريات غربي مرتبط در اين سال ها انجا شده كه با خواندن آثار و نوشته هاي كساني مانند "محمد مختاري" جدي شده است. وقتي "محمد مختاري" در آسيب شناسي فرهنگ ايراني، كتاب "تمرين و مدارا" را تدوين مي كند و در بخشي از آن به موضوعاتي مانند چرايي فرهنگي ،سنت پوشيده گوئي يا خود سانسوري و غيره مي پردازد، به اين معني است كه طبيعتاً اتفاق ديگري در حال رخ دادن است. چنين شرايطي بي شك نقطه بارز رخدادش ادبيات و شعر است. زنانگي در شعر معاصر ما به جوهره زنانه نزديك شده و اين خصوصاً در آثار شاعران مرد معاصر بيشتر بارز است. گريزي كه ايشان از آن زن آرماني مي زنند و شكستن حدود آن تعريف ها از اواسط دهه چهل و حتي پيش از آن با شروع جريان شعر نو و شكستن تابلوهاي ادبي تا امروز قابل بررسي است. البته اين موضوع در داستان بروز بيشتري داشته است. هر چند به نظر من به جز موارد محدود در سال هاي اخير، اين جريان مسيري عكس را پيموده است، خصوصاً در آثار داستان نويسان زن. مثال عمده اش براي من آثار خانم پيرزاد و آن زن سر بزير و پشيمان رمان معروفش كه فكر كنم با نامش چراغ ها را خاموش مي كنم است. اما در شعر قضيه عكس است، در شعر دهه هفتاد و بعد از آن ما هر چه پيش تر مي رويم، مي بينيم ستيز با آن شرايط بيشتر مي شود و حتي مفهوم عشق به عنوان يك مبادله مردانه و تغزلي دچار شكست و هويت آن دگرگون مي شود. نمونه بارز چنين منظري براي من مجموعه اخير "سيد علي صالحي"،" يوما آنادا" است كه هرچند هنوز به نظر من آن طور كه بايد خوانده نشده، اما اگر خوانده شود مطمئنم همه را غافل گير مي كند، از آن جهت كه شاعري مثل "صالحي" با آن سابقه شعري يكدفعه خصوصاً در مفهوم زنانگي و درك آن دچار ريزش و تحولي عميق مي شود ،يا مجموعه "پنجاه و سه ترانه عاشقانه لنگرودي" كه در آنجا هم ما به نوعي ديگر شاهد اين دگر گوني بوده ايم . البته نمونه هاي بسيار مهم ديگري را هم مي توان نام برد، خصوصاً در حيطه شعر زبان چنين شناختي را از همان ابتدا از خود بروز داده است و شاعراني مانند "رويايي" و "براهني"، خصوصاً "براهني" نگاه فعال و عميقي در اين رابطه طي شعر زبان داشته است. هر چند وابستگي "رويايي" به انديشه و فرهنگ عرفاني شرق و نگاه "براهني" به نوع برون گرايي و انسان مداري غربي، شكل اين جريان را در آثار هر كدام از اين آدم ها جور ديگري كرده است كه در همين راستا دوست دارم رمان "آزاده خانم براهني" را ستايش كنم، اين رمان، جان ذهني هر مخاطب نكته سنج و تيز بيني را در رابطه با مفاهيمي كه در موردش صحبت كرديم، تحت تاثير خود قرار مي دهد. اميد وارم روزي بتوانم در مورد اين رمان دست به يك واشكافي گسترده بزنم و مطلبي را در رابطه با آن بنويسم. ولي اين دونمونه - "صالحي" و "لنگرودي"- به دليل نوع شعر هاي قبلي كه از آنها خوانده بوديم، مي توانند نمونه هاي بهتري براي پيگيري اين دگرگوني در ادبيات معاصر به حساب بيايند. در كنار اينها در بسياري مواقع اين آسيب به سبب كلاژ كاري و عدم شناخت و تفنني و سطحي بودن كار بعضي از شاعران معاصر به شكلي بسيار مبتذل قابل تامل و بررسي است كه اگر بخواهم نمونه بياورم، شايد زياد مناسب نباشد.
-زني كه در شعر شاعران معاصر به تصوير كشيده مي شود، بازنمود ذهني شاعر است يا مي تواند نمود خارجي داشته باشد؟
به نظرم اين وضعيت بينابين است، يعني تلفيقي از ذهنيت و نمود خارجي. شاعران معاصر، زنانگي را بهتر درك كرده اند كه شايد دليلش دور شدن از شرايط اخلاقي و شديداً كنترل شده شعر كلاسيك است.همين مساله باعث شده زن را راحت در شعر خود بروز بدهند. گرچه گاهي هم از سوي نهاد هاي اخلاقي و سنتي متهم به طرح جنسي و به قولي اروتيك اين مفاهيم و حتي متهم به انحرافات اخلاقي شده اند. اما اين عرف اخلاقي به دليل همان نگاه خشك و منفعت طلبانه هنوز درگير شرايط سخت هزار سال پيش است. همين مساله هم باعث شده نتواند اين وضعيت را درك كند. باتوجه به آنچه كه درباره زنانگي و حضور آن در شعر معاصر گفتم، طبيعي است كه فارغ شدن از چنان تحميلي خلاقيت بيشتري را هم به شعر معاصر در اين رابطه تزريق كرده است، خلاقيتي كه زنانگي را مبدل به بستري فارغ از جنسيت و نزديك به جوهره زنانه كرده است.شاعر جدي امروز در ميان شعور و شور مندي عاطفي خود به سمت واكاوي ذات انساني زنانگي رفته است.
-چرا از ميان تمام زن هايي كه در شعر نو فارسي وصف شده اند، تنها نام "آيدا" و در پاره اي موارد "ري را" به ميان مي آيد؟
البته اين را بگويم كه "ليلا" هم نامي جهاني است. اين شيفته جاودانه در تمام جهان سطرهايي از شعر شاعران را به خود اختصاص داده است. اگر حضور همين شيفتگي هرجا محل بروز و حقه تسلط و حكم مردانه براي دست يافتن به حضور آرماني عرف سنتي بوده، از خودش به دور افتاده است. اما "آيدا" و "ري را" شايد به اين دليل منحصر به فرد باشند كه فراتر از جنسيتشان در شعر بروز يافته اند. در واقع شاعر در حضور آنها، نه وسيله و ابزاري وابسته به آن جنس عفيف و مطيع، بلكه حضور و شور عاطفي عميق و زنانگي از جنس جوهره زنانه را رقم زده و آفريده است.
پايان پيام
چهارشنبه 26 مراد ماه در خانه داستان؛ رضا اميرخاني زندگي ادبي مصطفي مستور را مرور ميكند
خبرگزاري فارس: رضا اميرخاني چهارشنبه 26 مراد ماه، در خانه داستان ايران آثار مصطفي مستور را نقد و بررسي ميكند.
به گزارش خبرگزاري فارس، در اين نشست كه از ساعت 17 تا 19 در محل خانه داستان ايران برگزار ميشود، دومين نشست از سلسه نشستهاي «مرور يك نويسنده» است. نخستين نشست از اين سلسله نشستها به نقد و بررسي آثار احمد دهقان اختصاص داشت.
مصطفي مستور در سال 1343 در اهواز متولد شد، وي فارغالتحصيل رشته مهندسي عمران و دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي است. مستور از سال 1369 با چاپ داستان كوتاه "دو چشمخانه خيس" نويسندگي را آغاز كرد و با انتشار آثاري در نشريات، كار خود را در عرصه ادبيات ادامه داد. از اين نويسنده تاكنون كتابهاي «عشق روي پياده رو» (مجموعه 12داستان كوتاه)، «مباني داستان كوتاه» (مطالعه اي درباره داستان كوتاه)، رمان «روي ماه خداوند را ببوس» (برگزيده انجمن قلم ايران)، «فاصله و داستانهاي ديگر» (ترجمه 12 داستان كوتاه از ريموند كارور)، «چند روايت معتبر» (مجموعه 7داستان كوتاه)، «پاكتها» (ترجمه 9 داستان كوتاه از ريموند كارور)، «من داناي كل هستم» (مجموعه 7داستان كوتاه)، رمان «استخوان خوك و دستهاي جذامي» و مجموعه داستان «حكايت عشقي بيقاف، بيشين، بينقطه» منتشر شده است.
خانه داستان ايران در خيابان شريعتي، خيابان كاج، پايينتر از بيمارستان خانواده، پلاك 44 واقع شده است.
انتهاي پيام/
مركز «دانشپژوهان شاهد»
«ادبيات داستاني متفاوت در دهه 70» بررسي ميشود
خبرگزاري فارس: محسن فرجي نويسنده و منتقد ادبي جمعه 28 مرداد در مركز «دانشپژوهان شاهد» به سخنراني درباره «ادبيات داستاني متفاوت در دهه 70» ميپردازد.
به گزارش خبرگزاري فارس، در اين نشستها كه از ساعت 16 تا 18 در مركز «دانشپژوهان شاهد» برپا ميشود، پيش از اين يوسف عليخاني و نويسندگان ديگري درباره ادبيات و مشكلات پيش روي آن سخن گفتهاند.
"مارگارت آتوود" و "داريو فو" در ميان غولهاي ادبيات جهان هستند كه امسال در جشنواره بينالمللي كتاب ادينبرو شركت ميكنند.
به گزارش ايسنا به نقل از بي.بي.سي، بيش از 500 نويسنده در 650 برنامهي ادبي كه قرار است از امروز شنبه تا هفت شهريور ماه در باغهاي ميدان شارلوت در ادينبرو برگزار شود، شركت ميكنند.
از ميان افراد مشهوري كه در اين برنامهها شركت ميكنند ميتوان به اسامي "زادي اسميت"، "جان اروينگ"، "جولين بارنز" و" توني بن" اشاره كرد.
اين جشنواره امسال به شكل كشورها در قرن بيستم متمركز شده است.
رماننويسها، شاعران، روزنامهنگارها، دانشمندان، تاريخنگاران، شرححال نويسها و تصويرگرها از 30 كشور متفاوت جهان در اين جشنواره شركت ميكنند.
كاترين لاكربي، مدير جشنواره كتاب در اين باره گفت: ادينبرو اكنون اولين شهر ادبي يونسكو در جهان است. اين شهر نقش عميق و ديناميكي در جهان ادبيات ايفا ميكند.
وي افزود: ما سعي ميكنيم با فراخواندن غولهاي ادبي جهان به اسكاتلند نقش ادينبرو را بيشتر مستحكم كنيم.
مارگارت آتوود و ايان بانكز در ميان نويسندگاني هستند كه براي هم دردي كردن با شاعران و روزنامهنگاراني در اين جشنواره حضور يافتهاند كه در زندان به سر مي برند.
رزماري برتت، عضو جامعه بينالمللي در اين باره گفت: ما از مخاطبان و تمام نويسندگان ميخواهيم نام خود را در دادخواست نويسندگان برمه كه خواهان آزادي "يووين تين" هستند، بيافزايند؛ اين نويسنده 75 ساله كه برندهي جايزه روزنامهنگاري برمه است به مدت 16 سال در زندان به سر ميبرد.
انتهاي پيام
طنين شعرهاي دانشجويان در خانهي فرهنگ دانشجو ميپيچد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
ترنم شعرهاي دانشجويان، در خانه فرهنگ دانشجو طنين انداز ميشود.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، از دومين فستيوال تابستاني كانونهاي فرهنگي، هنري دانشگاه علامه طباطبايي، محفل شعرخواني دانشجويان، روز سه شنبه هجدهم مردادماه جاري، از ساعت 18 در خانه فرهنگ دانشجو برگزار ميشود.
در اين شب شعر دانشجويي، علاقهمندان و شاعران دانشجو، در محفلي صميمي و دوستانه، به شعرخواني خواهند پرداخت.
كانونهاي فرهنگي ـ هنري دانشگاه علامه طباطبايي با هدف تعطيل نشدن فعاليتهاي فرهنگي دانشجويان در فصل تابستان، اقدام به برپايي دومين فستيوال تابستانه كرده است.
انتهاي پيام
جشنواره شعر و داستان دانش آموزان كشور در كرمانشاه برگزار شد
كرمانشاه، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۰۵/۱۶
داخلي. فرهنگي. آموزشوپرورش.
بيست و سومين جشنوراه شعر و داستان دانش آموزان برگزيده سراسر كشور "يادواره هويت ديني و ملي" روز يكشنبه در محل آموزشكده فني كرمانشاه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ايرنا در اين مراسم ۲۰۰نفر از دانش آموزان برگزيده كشور شامل ۱۰۴پسر و ۹۶دختر از ۳۰استان كشور شركت دارند.
رييس سازمان آموزش و پرورش استان كرمانشاه گفت: استان كرمانشاه براي اولين بار است كه افتخار ميزباني جشنواره شعر و داستان دانش آموزان برگزيده كشور را دارد.
"داود نعيمي" افزود: در سطح كشور ۱۰استان مجري برنامههاي فرهنگي و هنري وزارت آموزش و پرورش هستند كه استان كرمانشاه نيز جزو اين ۱۰استان است.
وي تصريح كرد: علت برگزاري جشنواره بيست و سوم در كرمانشاه به خاطر درخشش دانش آموزان كرمانشاهي در زمينه شعر، ادبيات و علوم انساني بوده است.
نعيمي افزود: در سال ۸۲رتبه سوم كنكور سراسري در رشته ادبيات و علوم انساني به يك دانش آموز كرمانشاهي اختصاص داشت و از بين ۲۰۰دانش آموز برگزيده شركتكننده در جشنواره ۱۱نفر از دانش آموزان كرمانشاهي هستند.
وي اضافه كرد: برگزاري اين جشنواره در كرمانشاه كار بزرگي است اما كافي نيست و تا زمانيكه چند مدرسه فرهنگ در كرمانشاه تاسيس نشود ما از كاركرد ادبيات در كرمانشاه راضي نخواهيم بود.
وي گفت: به خاطر جايگاه بالاي رشته علوم انساني و زبان ادبيات فارسي و به سبب پيچيدگي اين علوم كه مبناي آن را انسان تشكيل ميدهد بايد دانش آموزان زيده و علاقهمند را به اين مسير هدايت كرد.
نعيمي تاكيد كرد: در اين خصوص بخشنامهاي به همه مناطق ارسال شده و اميدواريم با تاسيس چند مدرسه تخصصي ويژه علوم انساني به اين خواسته تحقق بخشيم.
در اين جشنواره كه از روز يكشنبه به مدت سه روز در كرمانشاه در حال برگزاري است دانش آموزان برگزيده آثار خود را در زمينه شعر و داستان ارايه ميدهند.
آثار ادبي دانش آموزان در اين جشنواره از طرف تعدادي از اساتيد برجسته كشور از جمله ميرجلالالدين كزازي، محمدجواد محبت، مصطفي علي پور، ابو محبوب، راضيه تجار، طاهره ايبد و سعيد وزيري مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد.