يکشنبه27 شهریور 84 محمدسعيد ميرزايي در اعتراض به نحوهي داوري جشنوارهي «شبهاي شهريور»:
شعر، انديشه و خلاقيت جوان، در چنين جشنوارههايي موضوعيت ندارد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
محمدسعيد ميرزايي گفـت: متاسفانه آنچه كه در جريان داوري «شبهاي شهريور» دريافتم، اين است كه در چنين مسابقاتي آن چه كه موضوعيتي ندارد، انديشه، خلاقيت و شعر جوان است.
اين شاعر و داور جشنوارهي «شبهاي شهريور» در اعتراضي به نحوه داوري اين مسابقه به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: به هر حال من اگر ميدانستم كه قرار است آثاري را كه از ميان بيش از شش هزار غزل از نزديك به هزار و 200 شاعر، در بخش سنتي با نمرهگذاري دقيق و تلاش شبانه روزي انتخاب ميكنيم، به دست يكي از شاعران قصيدهسرا كه اساسا به تجربههاي نو هيچ اعتقادي ندارد، داده شود، تا تصميمگيري كند، هيچگاه در چنين هيات داوري حضور پيدا نميكردم.
او افزود: در هر حال با احترام به دوست بزرگوارم عبدالجبار كاكايي و همچنين غزلسراي ارجمند، محمدعلي بهمني كه بيشك بدون حضور ايشان، نتايج اين مسابقه دلسردكنندهتر از اين براي جوانان بود، بايد بگويم كه استفاده از چنين افرادي، خيانت به نسل جوان و انديشههاي جوان است.
او همچنين متذكر شد: نكته مهم ديگر در چنين جشنوارههايي، نسبيگرايي در انتخاب شاعران است. اين اولا نشان نبود صلاحيت و توانايي در ارزشگذاري دقيق كار شاعران و ثانيا نشان دهنده اين است كه اصولا يافتن نخبگان و تجربههاي درخشان براي چنين جشنوارههايي اهميتي ندارد و آنها همچنان در پي حفظ تابوهاي ادبي و فضاي گذشته هستند. براي همين، به شعر جوان به صورت كلان و نسبي نگاه ميكنند.
ميرزايي افزود: بيشك، زماني چنين مسابقاتي ميتواند تاثيري مثبت در روند شعر جوان داشته باشد كه نمونههاي درخشان و ارجمند آثار شاعران بسيار دقيق شناخته و معرفي شوند، نه اينكه تعدادي آثار متوسط و خوب را مثلا در كنار يكديگر اول يا دوم اعلام كنند.
او سپس با اشاره به حوزه شعر كلاسيك در اين مسابقه يادآور شد: در حوزه شعر سنتي بايد پذيرفت كه 90 درصد تجربههاي جوانان در ساحت غزل نو قرار دارد، جرياني كه امروز از طرف شاعران جوان مورد بيشترين استقبال قرار گرفته است. بنابراين به همين علت بيشترين تلاشها در اين حوزه صورت ميگيرد، هر چند ممكن است بيشترين تلفات را نيز داشته باشد، اما اگر تجربههايي راهگشا نيز وجود داشته باشد، بيشك در اين حوزه خواهد بود.
او افزود: هنگامي كه آثار جوانان را به دقت خواندم، به تجربههايي برخوردم كه نويددهنده آيندهاي درخشانتر براي غزل ايران بودند؛ هر چند اغلب اين تجربهها به جز مواردي استثنا، در ميان 50 نفر نهايي حضور نداشتند (مثلا بالاترين نمرهاي كه در دور نخست به يكي از شاعران داده بودم) به هر حال عليالظاهر هدف بزرگواركنندگان «شب هاي شهريور» تنها اين بود كه صرفا نامي از من در هيات داوران باشد.
مهدي فرجي:
برخي از داوران " شبهاي شهريور " ، حرمت شعر را زير پا گذاشتند
تهران- خبرگزاري كار ايران
"مهدي فرجي"، شاعر كاشاني، براي چهارمين سال است كه معتقدست داوران "شبهاي شهريور" حق او را زير پا مي گذارند و به شعر او بي اعتنا هستند، او اين بار نيز سكوت نكرده و در پايان جشنواره اعتراض خود را اعلام كرد.
"مهدي فرجي" در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا گفت: داوران "شبهاي شهريور" چهار سال پياپي است كه برنامهاي در پيش گرفته اند كه شعر چهرهاي مطرح را ناديده بگيرند و فقط در پي معرفي چهرههاي جديد در شعر هستند و براي انتخابهاي خود معيارهاي روشن و مشخصي ارائه نمي كنند.
وي در ادامه افزود: در اين جشنوارهها شعر را با شعر مقايسه نمي كنند و تنها برنامه خود را معطوف به چهرههاي جوان در عرصه شعر كرده اند، بيشتر اين برگزيدگان كساني هستند كه از نظر ايدئولوژيك و انديشگاني شبيه داوران شعر مي سرايند. بر همين اساس كساني كه همانند داوران فكر نكنند و شعر نگويند، نامي از آنها به ميان نمي آيد.
فرجي در پايان گفت: براي برگزاري جشنواره ها و كنگرههايي از اين دست، بودجه هنگفتي مصرف مي شود كه معلوم نيست اين بودجه صرف چه كاري مي شود. چرا كه از اين ميان تنها سهم بسيار ناچيزي به شاعران تعلق مي گيرد.
گفتني است، تا كنون از "مهدي فرجي"، مجموعه شعرهاي "هزار اسم قلم خورده" , "چشمهاي تو باران" , "اي تو راز رازهاي انتظار" و "روسري باد را بر باد مي دهد" منتشر شده اند،او يك مجموعه شعر ديگر نيز زير چاپ دارد.
بي حرمتي به بت،شاعر بنگالي را به دادگاه كشاند
دادگاهی در هند دستور محاكمه یک شاعر مطرح بنگالی را به علت بی حرمتی به یک بت هندو صادر کرد.
تهران – ميراث خبر
سايت کتاب- گروه بين الملل: دادگاهي در هند دستور محاكمه يک شاعر مطرح بنگالي به علت بي حرمتي به يک بت هندو را صادر كرد.
اين شاعر که سونيل گانگوپادهيايي نام دارد در مقاله اي که در بزرگترين روزنامه بنگال شرقي به نام آناندابازار منتشر شده ، گفته است:" الهه «ساراسواتي» تحريک کننده است."
بيبوتي بوسان ناندي که سابقاً پليس بوده عليه اين شاعر شکايت کرد و گفت که او احساسات مذهبي او را جريحه دار کرده است.
دادگاه علي پور علاوه بر احضار سونيل سردبير روزنامه آناندابازار و ناشر آن را نيز به دادگاه فرا خواند.
گانگو پادهيايي 71 ساله معروف ترين شاعر و رمان نويس در قيد حيات در بنگال شرقي است. او بيش از 250 کتاب منتشر کرده است.
او پيش از اين نيز سابقه اظهار نظر هاي بحث انگيز داشته است. او سال ها پيش اعلام كرده بود «کالي» الهه قدرت در هند، زن بدكاره اي بيش نبوده است.
كاكايي: مجموعه« گريه امپراتور» تجلي دوباره شعر گذشته است
خبرگزاري فارس: يك شاعر معاصر كشورمان، مجموعه غزل« گريه امپراتور» را تجلي دوباره شعر گذشته ارزيابي كرد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي كانون ادبيات ايران، در نشست يكصد و سي و يكم كانون، دفتر غزل «گريه امپراتور« سروده فاضل نظري با حضور شاعر و منتقدان، عبدالجبار كاكايي، سيد رضا محمدي، محمد سعيد ميرزايي، و محمد رمضاني فرخاني نقد و بررسي شد.
كاكايي گفت: فاضل نظري تكرار غزل گذشته ماست، چون عظمت لحن زبان فارسي براي ما تكرار ميشود و شاعر با لحني پيامبرگونه هشدار ميدهد.
وي افزود: اگر در شعر فاضل دقت كنيم به جز واژه امروز كه نشان از جهان مدرن دارد چيز ديگري نمييابيم و به همين خاطر غزل گريه امپراتور را تجلي دوباره شعر گذشته ميدانم.
محمد سعيد ميرازيي، شاعر - درباره اين مجموعه گفت: فرم غزلهاي نظري به عقيده من خطي نيست بلكه اشارتي است و فكر ميكنم وجه معاصر بودن غزل او بر وجوه ديگر غلبه دارد و نمادهايي كه د شعر او قرار دارد رويكرد شاعر را به اسطوره نشان ميدهد.
سيد رضا محمدي - شاعر - با بيان اينكه شاعر نماينده ناخودآگاه جمعي انسان و پيامر خودآگاهي زمان است گفت: واكنش شاعر در برابر كفشهاي نو بسيار كمتر از آنچه ميرود تازگي دارد.
وي افزود: نوگرايي را نميتوان با كلمان نو به شعر آورد بلكه نوگرايي بايستي در زيرساخت شعر و در ذهن شاعر باشد شاعري كه در جهان مدرن زندگي ميكند خواه خانواه شعرش هم بايد مدرن باشد.
محمد رمضاني فرخاني نيز گفت: متاسفانه تعريف جامعه و مشخصي از نو بودن و معاصر بودن نداريم حركت زبان از ابتداي شعر فارسي تاكنون تغيير چنداني نداشته كه ما بخواهيم زبانمان را مجموعه به مجموعه دگرگون كنيم.
وي افزود: بيدل دهلوي هم چند قرن بعد از رودكي با همين زبان شعر گفته و اگر ملاك نو بودن زبان باشد به جرات ميتوان گفت زبان بيدل از زبان ما هم نوتر است.
فاضل نظري شاعر مجموعه گفت: نوشتن، شاديها و غمها را باقي و فاني ميكند باقي در دفتر و فاني در وجود.
ديدگاه اهالي ادبيات؛
آيا در انتخاب روز ملي شعر و ادب بيسليقگي شده است؟ سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - شيراز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
دكتر فريده پورگيو معتقد است: در انتخاب روز ملي شعر و ادب فارسي بيسليقگي شده است.
اين استاد دانشگاه شيراز و مترجم در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: براي حرف زدن در اين خصوص بايد اشراف كافي بر شعر و ادب فارسي، در گذشته و حال داشت، و علل بازتاب جهاني ادبيات معاصر را بررسي كرد كه اين مساله حداقل سه واحد درسي دانشگاه محسوب مي شود كه در طول يك ترم تدريس و تحقيق شود.
وي با بيان اين مطلب كه دوست ندارم حرفهاي عالمانه اما تهي بزنم، افزود: من بيشتر درخصوص داستان معاصر مطالعه دارم و ميتوانم راجع به آن حرف بزنم، اما روزي كه به عنوان روز شعر و ادب تعيين كردهاند، روزي است كه گويا منتهي به شعر است و تازه آن را هم با بيسليقگي انتخاب كردهاند. اگر حتا اجماعي بر شخصيت شهريار وجود داشت، من ماندهام كه چرا سالروز مرگ او را به عنوان روز شعر و ادب انتخاب كرده اند! يعني بايد عزا بگيريم؟
مصطفي صديقي هم معتقد است كه انتخاب روز شعر و ادب فارسي، شان شهريار را هم زير سؤال برده است.
اين شاعر معاصر و سراينده مجموعه شعر «يك جمله كامل» اظهار داشت: روز شعر و ادب، عبارت گندهاي است كه فكر نمي كنم انتخاب سالروز تولد يا مرگ استاد شهريار محمل مناسبي براي آن باشد، از هر جهت كه فكر مي كنم اين انتخاب چه وجهي مي تواند داشته باشد، به نتيجه نميرسم و فكر مي كنم اگر خيلي ها پرهيز ميكنند كه در اين روز و در اينباره حرف بزنند، به خاطر همين انتخاب اشتباه است.
وي كه كتابهاي «جست و جوي خوش خاكستري» مجموعه نقدي بر شعر نو، و «به گور خودم ميخندم» حاوي چند منظومه در قالب شعر نو را در دست چاپ و انتشار دارد، افزود: شهريار هم شاعر بزرگي است و متاسفانه اين انتخاب شان او را هم زير سؤال برده است؛ چراكه وارد يك بحث ناخواسته و عمل انجام شده قرار مي گيريم كه در شان شعر و ادب فارسي نيست كه به اين مباحث به اين شكل دامن زده و پرداخته شود.
اين دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شيراز كه در حال ارايه رساله دكتري خود است، خواستار تصحيح انتخاب روز شعر و ادب فارسي شد.
يك نمايشنامهنويس و ترانهسرا هم گفت: شعر و ادب پارسي از منظر دستگاه هاي رسمي محدود و مختص به بخشي از آثار گذشتگان است. بايد اين سؤال را طرح كرد كه آيا همه جريانهاي جا افتاده و مؤثر و امتحان پس داده شعر و ادب ايران چه در گذشته و چه در حال انعكاس مطلوب و شايسته در رسانهها از جمله رسانه ملي دارند؟ اين در حالي است كه شعر و ادب پارسي از منظر دستگاه هاي رسمي محدود به گذشته و آن هم مختص به بخشي از آن آثار است.
محمود ناظري افزود: البته دستگاه هاي يادشده حتا در اين زمينه هم نقش مؤثري در تعيين و حفظ جايگاه شعر و ادب كلاسيك نداشتهاند، آن ها به اعتبار خود برقرار هستند. مولوي و حافظ و فردوسي و سعدي و خيام و ديگراني در اين پايه، خودنگاهدار خويشاند، وگرنه بخشهايي از آثار همين گرانمايگان نيز كه خوشآمد برخي سليقه ها نيست، مغفول مي ماند، از خاطر نميبرم كه براي بزرگداشت حافظ كنگرهاي در شيراز برپا شده بود كه از بزرگي براي اجراي موسيقي دعوت شده بود كه براساس اشعار حافظ برنامهاي آماده كرده بود، اما خواستار حذف برخي از ابيات شده بودند! چه طور مي شود براي حافظ بزرگداشت و كنگره برپا كرد؛ اما تفكرش را سانسور كرد؟ وقتي تاب و تحمل شعر و ادب قرنها پيش وجود ندارد، آن وقت با شعر و ادب معاصر چه خواهند كرد؟
ناظري با اشاره به اينكه جانمايه شعر و ادب پارسي و بزرگداشت آن چيست؟ گفت: وقتي در شريانهاي فرهنگي جامعه، آن شعر و ادب، جريان پيدا نكند، يك روزه شعر و ادب به حكم تقويم و به فرم سمينارها و همايش ها و مصاحبههاي رفع تكليفي، گام يا حركتي به جلو محسوب نخواهد شد و بيشتر به كار ضميمه كردن در پروندهي بيلان كاري برخي مديران خواهد آمد و در ذيحسابيها، كه رقم هاي هزينه جلوي آن را تاييد و ثبت كنند!
اما كتر منصور رستگار فسايي معتقد است: بزرگداشت شعر و ادب فارسي، بزرگداشت ملت ايران است. بزرگداشت روزي به عنوان روز شعر و ادب پارسي، جامعه را در برابر سؤالهاي بزرگي قرار مي دهد. ازجمله اينكه آيا ما شأن اصلي اين روز را ادا مي كنيم؟ آيا با آن همه قدمت و شعر و ادب دوستي، رسالت شعر و معني شعر و ادب را در گذشته و حال مي شناسيم؟ و سؤالات بسيار ديگر پيشاوري ما قرار ميگيرد.
گزارش/
انتخاب «روز ملي شعر و ادب» در تقويم رسمي، آنچه سه سال پيش گذشت و درخواستهاي تجديد نظري كه سه سال است بيپاسخ مانده سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
سال 81 درست روز 27 شهريورماه، يكي از نمايندگان مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با يكي از رسانهها و در يادداشتي كه در چند روزنامهي صبح منتشر شد، روز درگذشت محمدحسين بهجت شهريار (27 شهريور) را بهعنوان روز ملي شعر و ادب در تقويم رسمي كشور معرفي كرد.
گويا اين پيشنهاد ازسوي خود وي بهعنوان مخبر كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي و با موافقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، به شوراي هنر شوراي عالي انقلاب اسلامي ارايه شده و به تصويب رسيده بوده است. البته پيشنهادي كه گويا حتا ديگر اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس هم از طرح و پيگيري آن بيخبر بودهاند.
در همان زمان اين اقدام واكنشهاي متفاوتي را در پي داشت؛ بسياري به رنگ و بوي سياسي آن و مشورت نشدن با كارشناسان فن و بزرگان ادب كشور اعتراض داشتند؛ و اينكه چرا چنين اقدامي بدون هيچگونه اطلاعرساني صورت گرفته است و اگر دستاندركارانش از درست بودن آن مطمئن بودهاند، چرا از ديد جامعه پنهان نگاه داشته شده و پس از تصويب، به اطلاع رسيده است. هرچند فرد پيشنهاددهنده در معدود واكنشهاي خود به اعتراضها، تاكيد داشت كه اين كارشناسي انجام شده، اما هيچگاه از نام طرفهاي مورد مشورت قرار گرفته، سخني بر زبان نراند.
خبرنگار بخش ادب خبرگزاي دانشجويان ايران (ايسنا) همان زمان در گفتوگوهايي با شاعران و نويسندگان، مدرسان دانشگاه و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، به بررسي بازتاب اين موضوع پرداخت.
اكثرا از فردوسي، حافظ، مولانا، سعدي، نظامي و رودكي بهعنوان چهرههاي شايسته براي اين روز ياد ميكردند. ضياء موحد ـ شاعر ـ اعتقاد داشت: «چنانچه شهريار هم زنده بود، احتمالا روز تولد فردوسي را پيشنهاد ميكرد.»
جليل سازگارنژاد ـ نمايندهي مردم شيراز در مجلس ششم ـ نيز گفته بود: انتخاب روز درگذشت شهريار بيش از همه جفايي به خود اوست. بهدليل آنكه شهريار خود را متاثر از بزرگان شعر و ادب ايران ميدانست.
در اين بين، بهاءالدين خرمشاهي ـ پژوهشگر ـ انتخاب شهريار را بهخاطر كهنسرا و علاقهمند بودنش به شعر نو، انتخابي نيكو دانسته بود؛ اما ابراز نگراني كرده بود كه اين انتخاب ممكن است حركتهاي پانتركيسم را موجب شود و عليه مسائل ملي ما باشد.
خرمشاهي در عين حال معتقد بود: اين نامگذاري هموطنان همنژاد و تركزبان ما را خاطرنوازي ميكند.
پرويز ورجاوند - پژوهشگر - نيز با تاكيد بر وجود هويت ايراني در سرودههاي شهريار و اعتقاد او به زبان و فرهنگ فارسي، متذكر شده بود: اميدوارم با اين انتخاب ذهنيت قوميتگرايي در جامعه ايران بهوجود نيايد.
البته اين انتخاب موافقاني نيز داشت؛ محمود عباديان ـ مدرس زبان و ادبيات فارسي دانشگاههاي تهران - انتخاب شهريار را بهعنوان شاعري صاحب قريحه و عامل ايجاد وحدت بين ملت ايراني و آذري، صحيح دانسته بود و حتا رضا انزالينژاد - عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد ـ نيز كه اين انتخاب را از روي فراحوصلگي توصيف كرده بود، اعتقاد داشت: شهريار شاعر بزرگي است و آناني كه گمان ميكنند يك شاعر آذري در رديف شاعران درجه يك نبايد بيايد، گرايش متعصابه دارند.
البته رضا سيدحسيني ـ مترجم و پژوهشگر ـ هم گفته بود كه اين انتخاب را بهدليل همنژاد بودن خودش با شهريار و علاقهمند بودن شخصياش به او، انتخاب خوبي ميداند.
مدرسان دانشگاههاي تبريز نيز بر منطقي بودن اين نامگذاري تاكيد داشتند؛ باقر صدرينيا با بيان اينكه بهخاطر يك نامگذاري كه افتخار و هويت ملي ماست، نبايد اختلافي پيش بيايد، عنوان كرده بود: چنين سخني كه مثلا چرا شهريار باشد و ديگري نباشد، كودكانه است.
معصومه معدنكن هم اين انتخاب را در ايجاد تعامل فرهنگها و تفاهم در ميان آنها بسيار مؤثر توصيف كرده بود و نعمتالله موسوي نيز با صحه گذاشتن بر همين موضوع، معتقد بود: از آنجا كه شهريار برجستهترين شاعر كلاسيكسراي معاصر است، درنتيجه اين انتخاب بدون انتخاب روز حافظها، نظاميها و سعديها درست است.
محمدعلي سپانلو نيز از موافقان اين انتخاب بود و منوچهر آتشي، از مخالفان آن.
اما علياشرف درويشيان ـ داستاننويس ـ از اين زاويه به موضوع نگاه كرده بود كه: اينگونه انتخابها مردمي است و دولت حق دخالت ندارد؛ يك نمايندهي مجلس، شاعر، اديب و هنرمند نيست كه قادر باشد در اين باره اظهار نظر كند.
كاووس حسنلي ـ مدرس دانشگاه شيراز ـ نيز گفته بود: متاسفانه گاه برپايه ارتباطهاي خاصي كه ميان افراد حاكم است، شرايط مملكت تعيين ميشود. چنين مساله مهمي كه در سطح ملي است، نبايد در پشت درهاي بسته مطرح شود.
فاطمه راكعي و جلال جلاليزاده ـ نمايندگان مردم تهران و سنندج در مجلس ـ نيز بر ضرورت مشورت با شخصيتهاي فعال فرهنگي تاكيد كرده بودند و جلاليزاده گفته بود: فرد پيشنهاددهنده، آذريزبان و داراي نفوذ در محافل فرهنگي است و با توجه به اين كه او پيشنهاددهنده بوده، انتخاب انجام شده است و بازتاب منفي خواهد داشت.
جليل سازگارنژاد ـ ديگر نماينده مجلس ـ با صراحت، تجديد نظر را در اين انتخاب خواستار شده بود و با بيان اينكه جغرافياي سياسي ايران با جغرافياي فرهنگي و ادبي آن متفاوت است، گفته بود: شخصيتي كه براي روز ملي شعر و ادب انتخاب ميشود، بايد فراتر از جغرافياي سياسي كشور باشد و در جغرافياي فرهنگي ما و بدون در نظر گرفتن مرزهاي كشور جاي گيرد.
اما نمايندهي پيشنهاددهندهي اين انتخاب در پاسخ به منتقدان در عين تاكيد بر اينكه شهريار شاعر ملي است و در شعر ما تحول ايجاد كرده است، معتقد بود: او انساني مؤمن، مذهبي و همصدا با انقلاب اسلامي بوده و افكار و اعتقادهاي او، يكي از دلايل انتخابش است.
علي اصغر اميرشعر دوست، كه در دوران نمايندگياش در مجلس شوراي اسلامي، پيشنهاددهندهي به ثبت رسيدن روز درگذشت استاد شهريار به عنوان روز ملي شعر و ادب در تقويم رسمي كشور بود، دو سال پس از اين انتخاب و پس از خروجش از مجلس، همچنان از انتخاب خود دفاع كرد و معتقد بود: كسي را مانند شهريار نداريم كه پيش از انقلاب شاعر مهمي بوده باشد و بعد از انقلاب هم، اشعارش در همراهي با مردم همطراز و همسنگ او باشد.
اميرشعردوست با بيان اينكه تصويب روز درگذشت شهريار به عنوان روز ملي شعر و ادب ارتباطي به مجلس نداشته است، به خبرنگار ايسنا گفت: شخصاً به عنوان جبران يك نقيصه كه در تقويم رسمي كشورمان وجود داشت و به شعر كه از مهمترين وجوه هنر ايراني و حافظه تاريخي ملت ماست بيتوجه بود، پيشنهاد انتخاب يك روز را به عنوان روز بزرگداشت شعر و ادب مطرح كردم.
وي با بيان اينكه اين فكر از سالهاي فعاليتش در صدا و سيما، وزارت ارشاد و شوراي گسترش زبان و ادبيات فارسي وجود داشته است، افزود: مساله، انتخاب چنين روزي بود؛ اما درباره اينكه چه روزي باشد، با بررسيهاي فراوان به شهريار رسيدم كه هم از نظر توانايي ادبي در عرصههاي مختلف شعر طبعآزمايي كرده بود و هم با مردم زيسته بود.
او ادامه داد: شهريار در كنار پاسداري از سنتهاي ادبي، اشعار عامهپسندي دارد و در اين زمينه يك شاعر اگر نگويم بينظير، كمنظير است.
اميرشعردوست درباره انتقادهاي واردشده به انتخاب اين روز به عنوان روز ملي شعر و ادب گفت: بيشتر انتقادها فاقد استدلال جدي بود. مثلاً عدهاي ميگفتند كه چرا بزرگان شعر فارسي مثل حافظ، سعدي، فردوسي و ... براي اين روز در نظر گرفته نشدهاند و اين در حالي بود كه به بزرگان شعر، يك روز مشخص در تقويم اختصاص داده شده است. به علاوه ميخواستيم كسي كه براي اين روز در نظر گرفته ميشود با عصر ما نسبتي داشته باشد و معاصر بودن ويژگي مهمي بود كه به آن توجه داشتيم.
وي كه در آن زمان مشاور وزير امور خارجه بود، در ادامه تصريح كرد: غير از وجوه هنري و ادبي، شهريار با مردم ما زيسته بود و يك دهه از حيات او بعد از انقلاب سپري شد. او شاعري گوشهنشين نبود و از جامعه نبريده بود، بلكه با آنان و لحظههاي مردم و انقلاب پيوند داشت و سيدالشعراي انقلاب اسلامي بود.
او همچنين با اشاره به اينكه اين انتخاب ارتباطي به جنبه تبليغاتي براي انتخابات مجلس نداشته است، عنوان كرد: در سال 74، من دبير برگزاري نودمين سالگرد استاد شهريار بودم و پيش از نمايندگي هم كنگره بزرگداشت شهريار را در ايران، تركيه و جمهوري آذربايجان برگزار كرديم، يعني اين گرايش ربطي به نمايندگي مجلس نداشت.
اميرشعردوست همچنين درباره مساله قوميتگرايي كه بعضي به عنوان انتقاد به اين انتخاب وارد ميكنند، گفت: تركزبان بودن شهريار نميتوانست مانع انتخاب باشد، بلكه اين موضوع يقيناً به عنوان يك عنصر تقويتكنندهي اين حركت مورد نظر بود. البته بر خلاف آنچه گفته ميشد اكثر سرودههاي شهريار به زبان آذري نيست و يك جلد كمحجم مجموعه آذري او در مقابل چهار ديوان حجيم فارسياش قرار ميگيرد.
وي با رد اينكه آذريبودنش دليل اين پيشنها بوده است، تاكيد كرد: ولي اينكه يك شاعر، آذربايجاني باشد و اين قدر شعر فارسي با عظمت و باقدرت داشته باشد بايد يك مزيت تلقي شود، نه ايراد. وقتي شاعري زبان مادرياش فارسي نيست و ميتواند شعرهايي با اين كيفيت و كميت بسرايد بسيار قابل توجه است.
شعردوست با بيان اينكه اميدوار است در سالهاي بعد، اين روز با تعيين جايزهي سالانه شعر و تاسيس دبيرخانههايي براي شعر برگزيده همراه شود، درباره روند اين انتخاب نيز متذكر شد: در نامهاي به رئيس جمهور اين پيشنهاد را مطرح كردم كه موضوع به شوراي عالي انقلاب فرهنگي و بعد از آن به شوراي فرهنگ عمومي ارجاع شد كه نهايتاً نيز در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب رسيد.
در فرهنگسراي بهمن
مراسم اختتاميه جشنواره شعر، ترانه و سرود انتظار برگزار ميشود
تهران- خبرگزاري كار ايران
مراسم اختتاميه جشنواره شعر، ترانه و سرود انتظار، روز دوشنبه 28 مرداد ماه با حضور مهندس "مشايي"، معاون رييس جمهور, "محمد حسين برزين"، مدير عامل موسسه نغمه و روساي فرهنگسراها و خانه فرهنگها, جمعي از شاعران در تالار شهيد آويني فرهنگسراي بهمن برگزار ميشود.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, جشنواره شعر و ترانه و سرود انتظار قرار بود امروز در فرهنگسراي بهمن برگزار شود كه با يك روز تاخير، اين جشنواره ساعت 19 روز دوشنبه 28 مرداد ماه برگزار ميشود.
گفتني است، در اين جشنواره، 36 شعر و ترانه و 45 اثر تحقيقي با موضوع "انسان، صلح و آينده بشريت" به دبيرخانه جشنواره ارسال شد كه در مراسم اختتاميه, برگزيدگان اين دو بخش معرفي خواهند شد.
شايان ذكر است، داوري بخش شعر و ترانه انتظار را "حسين آهني", "عبدالجبار كاكايي" و "مهران حسنزاده" و داوري مقالات را "دكتر مجتبي مطهري" به عهده داشتهاند.
چهارمين همايش شعر استاني انتظار در ازنا برگزار شد
دورود ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۰۶/۲۷
داخلي. فرهنگي. شعر. نيمه شعبان
به مناسبت فرارسيدن نيمه شعبان سالروز ولادت با سعادت يگانه منجي عالم بشريت ،چهارمين همايش شعراستاني انتظار يكشنبه با حضور جمع كثيري از شعرا و هنرمندان لرستاني در محل تالار اجتماعات هلال ازنا برگزارشد.
در اين همايش تعداد ۱۸نفر از شعراي شهرهاي دورود ، ازنا ، اليگودرز و خرمآباد آثار خود را با موضوع انتظار فرج امام زمان (عج) قرائت كردند.
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي ازنا گفت : اين همايش هرساله به مناسبت سالروز تولد آقا امام زمان (عج) در ازنا برگزار ميگردد.
"نصرتالله آستركي" افزود : هدف از برگزاري اين مراسم در اهميت سالروز ولادت با سعادت امام مهدي (عج) و همچنين معرفي استعدادهاي هنري در گوشه و كنار استان است.
در اين آئين فرمانده سپاه ناحيه ازنا هم با گراميداشت هفته دفاع مقدس گفت : بزرگداشت ياد و خاطره شهداي جنگ تحميلي در اين ايام و انتقال فرهنگ جبهه و جنگ به نسل حاضر از ضروريات جامعه فعلي ايران است.
سرهنگ "احمد محمدي" افزود : هنرمندان بخصوص شعراي عصر حاضر هرآنچه بتوانند در مورد رشادتها و ايثارگريهاي رزمندگان اسلام ، شعر بگويند و كار هنري انجام دهند باز هم جا دارد.
در اين آئين كه فرماندار و برخيمسوولان ازنا، مسوولان ادارات ارشاد استان و جمعي از مردم حضور داشتند ،به تعداد ۱۵نفر از برگزيدگان رشتههاي مختلف هنري هدايائي به رسم يادبود اهدا شد.
انتظار در شعر معاصر ايران»
محمدرضا تقيدخت:
مفهوم انتظار، اساس شعر مذهبي پس از انقلاب را متحول كرد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
مفهوم انتظار و مفاهيم مشابه مذهبي كه به موضوع انتظار و مهدويت وابستگي خاص دارد، دريچهي تازهاي را به روي شعر پس از انقلاب گشود و آن را از اساس متحول ساخت.
محمدرضا تقيدخت - شاعر و پژوهشگر ادبي - با بيان اين مطلب به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: شعر انتظار كه ميتوانيم از آن در مفهوم كليتر، شعر مهدوي ياد كنيم، باعث شد تا شعر مذهبي انقلاب كه عموما در يك شاخهي خاص شعر سوگوارانه (شعر عاشورايي) كاناليزه شده بود، شاخههاي بيشتري پيدا كند و مفهوم آن توسعه يابد. به همين جهت نميتوان اثر اين گونه شعر را بر منظومهي شعري انقلاب ناديده انگاشت.
اين شاعر اضافه كرد: در ابتداي انقلاب، شعر انقلاب كه با يك تلقي دينمدارانه مانند خود انقلاب همراه بود، در بعد مذهبي، تنها و تنها در سرودههاي مذهبي براي عاشورا يا در كل شعر مناقبي و مرثيهيي خلاصه ميشد. گسترش مفهوم انتظار و بسط ديدگاههاي فكري مرتبط با آن، باعث شد كه شعر مذهبي شاخهي اصلي ديگري به نام شعر مهدوي يا شعر انتظار پيدا كند كه البته فلسفيتر بود و حال و هواي فكري بيشتري داشت؛ به خاطر اينكه شاعر اينگونه شعر، در پي بازخواني فلسفهي انتظار و مباحث مشابه آن در شعر بود و صرفا به مدح يا منقبت موعود منتظر ميپرداخت. اين حتا شايد امتياز شعر مهدوي و شعر انتظار بر شعر عاشورايي هم تلقي شود.
تقيدخت متذكر شد: گسترش اين مفهوم و مفاهيم وابسته باعث شد تا در كنار شاخهي اصلي ديگر شعر مذهبي، شعر انتظار نيز بخش مهمي از فرصت شعري شاعران را به خود اختصاص دهد و آثار خوبي با اين موضوع آفريده شود كه در مجموعههاي شعر انتظار قابل بازخواني و بازبيني است.
او در عين حال يادآور شد شعر انتظار نيز مانند مظامين كلي شعر انقلاب و شعر عاشورايي و مذهبي، خالي از آسيبهاي مختلف نيست و ضرورت نقد و بازخواني آن بسيار مبرهن است و منتقدان بايد مانند همه موارد ديگر، جريان شعر انتظار را كه يك جريان شعري - عقيدتي است، واكاوي و نقد كنند و آن را از پيرايهها و زوايد نادرست و اغراقآميز و نيز معضلات و مشكلاتش بپيرايند.
«انتظار در شعر معاصر ايران»
مرتضي اميري اسفندقه:
مهمترين فلسفهي وجودي شعر انتظار، اعتقاد به تغيير فضاي جهان بهوسيلهي انسان است سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
مهمترين روحي كه انتظار در شعر معاصر ما جاري كرد، اعتقاد و ايمان به تغيير فضاي جهان به وسيلهي انسان است.
مرتضي اميري اسفندقه - شاعر - با بيان اين مطلب به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: شعر جوان انقلاب، شعر انتظار و اعتقاد به موعود است كه اين شعر مهدوي ميگويد انسان است كه ميتواند هستي را تغيير دهد و آن را به هر شكلي كه ميخواهد در بياورد، كه شكل نهايي البته عدل است. درواقع مهمترين فلسفهي وجودي شعر انتظار اعتقاد به خليفهاللهي انسان بر روي زمين است.
او همچنين متذكر شد: يكي از مسائل خيلي مهم كه شعر انتظار به روي شعر معاصر گشود، ايمان به غيب بود، يعني شعر گفتن براي كسي كه غايب است و ديده نميشود، كه اول بايد به اين وجود ايمان داشت.
او ادامه داد: ايمان به غيب، با وجود شعر انتظار، به شكل بسياري خاصي در ادبيات ما حضور پيدا كرد.
اميري اسفندقه صراحت را از ديگر دستاوردهاي شعر انتظار دانست و يادآور شد: در اين فضاست كه شاعر مي تواند با صراحت و بدون ترس از هيچ قدرتي از شخصي صحبت كند كه ميآيد و حق همه را ميگيرد. او از كسي ميگويد كه عدل ناب است و سهم هر كس را با آمدنش ميدهد. صريح بودن در باور يكي از افقهاي گشوده شده به روي شاعران معاصر است كه با رويكرد به مفهوم انتظار به دست آمد.
او در عين حال تصريح كرد: خيلي از شاعراني هم كه دينباور نبودند و براي ديگر امامان شعر نداشتند، مثل فروغ فرخزاد، انتظاريههاي نابي دارند. ديگران هم البته شعر انتظار دارند، ولي معلوم است شعرشان براي شخص سروده شده كه كامل نيست، اما شخصي كه در شعر فروغ منتظرش هستيم، كسي است كه صورتش از لامپ مسجد روشنتر است، مادر او را قاضيالقضات و حاجتالحاجات صدا ميزند. ”من خواب ديدهام كسي ميآيد، كسي كه مثل هيچكس نيست” ترجمه «ليس كمثله شيء» است. ”كسي كه شربت سياهسرفه و روزنامهنويسي را تقسيم ميكند”. كسي كه در شعر ديگران منتظرش هستيم، خيلي كوچك است، ولي موعود شعر فروغ اگر امام زمان (عج) هم نباشد، خيلي بزرگ و خيلي امام زماني است.
اميري اسفندقه با اشاره به اينكه شعر انتظار حضور منحصر به فردي را در بعد از انقلاب داشته است، گفت: در اين شعر، عرفان، سياست، اجتماع، عشق، حماسه، صلح، جنگ، شمشير، نان، گل و گلوله در كنار هم ديده ميشود و شعر انتظار امروز همه مفاهيم را با خودش به همراه دارد.
او همچنين درباره علت گرايش شاعران انقلاب به مفهوم انتظار گفت: ژرف ساخت انقلاب، رويكرد به عدل، عدالت، عشق و ايمان بود و طبيعي است جامعهاي كه برخاسته تا از زور و تبعيض نجات پيدا كند، رويكرد جدي به مصلح دارد و هر چه جلور ميآييم، اين انتظار بيشتر ميشود.
وي ادامه داد: در احاديث داريم كه هر چه ظلم و جور و فشار بيشتر شود، به ظهور نزديكتر ميشويم، امروز هم هر چه جلوتر ميرويم با زورگويي بيشتري در جهان مواجه ميشويم. عوامل طبيعي مثل توفان آمريكا بخش اعظمي از مردم را دچار گرسنگي ميكند و مگر آنجا نان وجود ندارد؟ يا نيمي از مردم آفريقا از گرسنگي تلف ميشوند و مگر زمين خدا نان و گندم ندارد؟ درواقع مصلح وجود ندارد تا اينها را به مردم برساند. اين در حالي است كه آنجا انواع فيلمها را با قهرمانهايي ميسازند و شعار تبليغاتيشان اين است كه ميخواهند بگويند نجاتدهنده آنها هستند.
اميري اسفندقه افزود: ژرف ساخت انقلاب ما رسيدن جهان به صلح و آرامش است كه جز در پناه بندگي خدا به دست نميآيد و مظهر ايمان براي ما اولياء الله هستند.
روزي روزگاري شعر در گيلان
رشت، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۰۶/۲۷
داخلي. فرهنگي. شعر.
روز بيست و هفتم شهريور روز شعر و ادب فارسي است، روزي كه به پاس ارج نهادن به شخصيت فرهنگي و ادبي استاد سيد محمد حسين شهريار اين شاعر نامي معاصر ايران زمين به اين نام نامگذاري شد.
از روزي كه بشر آفريده شد زمزمههاي شيرين انساني كه متاثر از روزهاي غم و شادي بود با او آفريده شد و در دل طبيعت بيكران الهي چه سخنهاي زيبا با الهام از آن كه گفته نشد.
شعر سخن نغزي است كه ايراني را در دنيا با آن ميشناسند و اين سخن در پوست و جان ايراني است و چه بزرگاني كه از دل اين سرزمين برآمدند و اينك اشعارشان سرمايه ادبي اين آب و خاك است.
از رودكي ، نظامي و خاقاني ، حافظ ، سعدي ، صائب ، حزين لاهيجي ، ملك الشعراي بهار و پروين اعتصامي گرفته تا به امروز كه به چهرههايي چون اميري فيروزكوهي، محمد حسين شهريار، احمد شاملو، اخوان ثالث ، نيما يوشيج و ديگران ختم ميشود همه آنها تكامل بخش جريان ادبيات فارسياند كه ميرود تا به روزي و روزگاري ديگر ختم شود.
در اين ميان جايگاه شعر گيلان در كجاست و اينك كدام قله از افتخارات ادبيات شعري به دست شاعران گيلاني فتح ميشود.
گيلان نيز چون ساير نقاط ايران نامي ماندگار در صفحه تاريخ ادبيات شعري دارد و شعر اين استان هم جزئي از جريان تكاملي شعر و ادبيات كشور است و اين از وجود آثار باقي مانده از گذشتههاي دور تا به امروز از غزلهاي ناب حزين لاهيجي ، زمزمههاي گلچين گيلاني واشعار نغز هوشنگ ابتهاج تا ديگراني چون رحمت موسوي ، بهمن صالحي و جريان سازان شعر امروز كشور چون شمس لنگرودي ، حافظ موسوي ، مهردادفلاح ، علي عبدالرضايي و كسان ديگر بسيار خوب نمايان است.
برغم تمام پيشينههاي افتخار آميز شعر گيلان ، اين سخن جادويي هم اكنون با چالشي ديگر در عرصه ادبيات امروز روبرو است.
مشكلات انجمنهاي شعر و ادب كه در گذشته مامن خاص براي درخشش استعدادها بود اينك به فرصتي براي كپي رايت و از روي دست هم نوشتنهاي جوانان شده است.
جمشيد عباسي مسوول انجمن شعر و ادب شهرستان فومن و يكي از شاعران استان گيلان اظهار داشت: وضعيت شعر امروز بويژه در انجمنهاي ادبي افت شديدي كرده است.
وي در گفت و گو با خبرنگار ايرنا افزود: تشكلهاي ادبي ديگر انسجام گذشته را ندارند و از هم پاشيده هستند كه در اين ميان نبود اعتبارات حمايتي كافي، مشكلات عدم مطالعه و نبود هويت لازم براي محافل ادبي از مهمترين چالشها در اين زمينه است.
وي معتقد است محافل ادبي كه روزگاري نقش برجستهاي در كشف و شناسايي و رشد استعدادها داشتهاند امروز نيز بايد با حمايتهاي كافي دوباره احيا شوند.
"عباس مهري آتيه" از شاعران معاصر نيز گفت: شعر گيلان ويژگيهاي خود را بعد و قبل از انقلاب به خوبي نشان داده است و در اين سالها نيز در مسير تكاملي خود پيش رفته است.
وي افزود: ما در عرصه شعر امروز كشور چهرههاي ماندگاري از گيلان داريم كه پيشرو و تاثير گذار در ادبيات شعري هستند.
به گفته وي، تاثيرگذاري شاعراني چون مهرداد فلاح ، حافظ موسوي ، هوشنگ ابتهاج ، علي عبدالرضايي و ديگران در ادبيات شعري كشور كم نبودهاست.
وي يادآورشد: انجمنهاي ادبي يكي از مكانهاي مناسب براي شناخت و رشد استعداهاي ادبي هستند كه بايد در حمايت آنها ارادهاي جدي تر بوجود آيد.
"محمد حسن پور" معاون فرهنگي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي گيلان هم گفت: در اين استان حدود ۲۰انجمن ادبي زير نظر ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامي فعاليت دارند.
وي اظهار داشت: با توجه به اعتبارات پيش بيني شده براي هر انجمن در هر فصل و با توجه به نوع برنامه و هزينههاي اجرايي آنها اعتباراتي اختصاص مي يابد.
فرهاد عابديني:
شعرهاي پستمدرن نه تنها دلچسب، بكله قابل قبول هم نيستند
با صرف نوشتن كلمههاي پلكاني و شالودهشكني، شعر نگفتهايم سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
يك شاعر معتقد است: هنوز مدرنيته را در شعر ايران پشت سر نگذاشتهايم، به شعر پست مدرن پريدهايم.
فرهاد عابديني در گفت و گو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: نتيجه پريدن از شعر مدرن به پست مدرن، اين شده كه يك حالت دلزدگي بهخصوص ميان شعرخوانها به وجود آم ده و اين بحران شعر امروز است.
وي ادامه داد: پيش از اين نيز شاهد به وجود آمدن موجهاي زيادي در شعرمان بودهايم. شعر حجم از يدالله رؤيايي، موج جيغ بنفش هوشنگ ايراني يا موجهاي نو ديگر را سپري كردهايم؛ اما فقط شعرهاي خود شاعر مانده و ديگر تاثيري نداشته است.
عابديني گفت: وضعيت كنوني كه در شعر پست مدرن داريم، باعث شده كه جوانها فكر كنند راحتتر ميتوانند بنويسند؛ اما در گذشته شاعران هم نسل ما از غزل، رباعي و دوبيتي شورع ميكردند، به شعر نيمايي و درنهايت به شعر سپيد ميرسيدند؛ ولي اينك شاعران جوان اين امر را قبول ندارند و حتا از روي شعر بزرگان معاصر چون احمد شاملو و مهدي اخوان ثالث ميپرند و به عرصهي شعر پست مدرن وارد ميشوند.
وي با اعتقاد بر اينكه اشعار پست مدرن نه تنها دلچسب نيستند، در ادامه اين اشعار را غير قابل قبول دانست.
عابديني افزود: شعر به هر حال با احساس و عاطفه سر و كار دارد و چيزي را بايد به خواننده بدهد، صرف كلمات پلكاني نوشتن و شالوده شكني كردن كه شعر ننوشتهايم.
او در ادامه غزل مدرن را قابل قبول دانست و درباره غزل پست مدرن اظهار داشت: جريان نيما در غزل تاثير زيادي گذاشت و امروز جوانان زيادي را ميبينيم كه غزلهاي خوبي ميگويند غزل يك قالب سنتي است و اگر پست مدرن باشد، ديگر غزل نيست. يا بايد گفت پست مدرن يا غزل؛ چراكه پست مدرن همه چيزها را زير و رو ميكند.
همایش استانی شعر لرستان با حضور "علیرضا قزوه" برگزار می شود
واحد آفرینش های ادبی حوزه هنری لرستان به مناسبت گرامیداشت روز ملی شعر ،همایش استانی شعر را با حضور علیرضا قزوه برگزار می کند.
به گزارش خبرگزاری " مهر" به نقل ازستاد خبری حوزه هنری ، این همایش روزبیست وهفتم شهریور84با پذیرایی ازشاعران شهرهای مختلف استان لرستان ازساعت 16الی19 درسینما استقلال خرم آباد برگزارمی شود .
محمد کاظم علی پورمسوول مرکزآفرینش های ادبی حوزه هنری لرستان هدف ازبرپایی این همایش را ارج نهادن به بیش ازهزارسال شعروادب پارسی وایجاد انگیزه درنزد شاعران ونویسندگان جوان عنوان کرد .دراین برنامه بیست وپنج نفرازشاعران جوان لرستانی تازه ترین سرودهای خود را ارائه خواهند داد .
در كنار مجموعهي شعر «چقدر گم ميشويم» و دو كتاب تحقيقي از سيدعلي ميرباذل،
بررسي بيانيهها و جريانهاي شعري معاصر ايران منتشر ميشود سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
بررسي بيانيهها و جريانهاي شعري كه از نيما به بعد در شعر ايران مطرح شد، منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين كتاب تحقيقي با عنوان «در خلوت روشن» كه به جريانهاي مختلف شعري معاصر از جمله موج نو، شعر حجم، شعر رياضي، شعر پلاستيك و... ميپردازد، توسط مهدي شادخواه و سيدعلي ميرباذل به چاپ خواهد رسيد.
ميرباذل همچنين مجموعهي شعر «چقدر گم ميشويم» را در انتشارات سوره مهر حوزه هنري زير چاپ دارد. اين كتاب گزيدهاي از سه مجموعهي شعر قبلي او ـ پشت همين باران، گزيده ادبيات معاصر و بهشت آوارهي من است ـ را شامل ميشود.
همچنين تعدادي شعرهاي جديد مربوط به سالهاي 80 تا 83 در قالب غزل نو و سپيد در اين كتاب ارايه شده است.
آخرين مجموعهي منتشرشدهي ميرباذل - بهشت آوارهي من است - 40 شعر سپد سروده شده در فاصلهي سالهاي 75 تا 80 را دربر ميگيرد. او معتقد است زبان اين مجموعه پختهتر از كتابهاي قبلياش است و به زبان محاوره نزديكتر شده است.
او مضامين اين شعرها را نيز درباره مسائل اجتماعي و دردهاي بشري توصيف كرد و افزود: من عاشقانهسرا نيستم، ولي نوع خاصي از شعر عاشقانه، مابين عشق افلاطوني و زميني و آنچه عينالقضاه آن را عشق دوم مينامد، در اين مجموعه ديده ميشود.
كتاب «ادبيات روانشناختي» اين شاعر و منتقد نيز دو سالي است كه به انتشارات سعيد سپرده شده است.
همچنين او كتاب تئوري ادبيات مدرناش را كه سه سالي دست ناشر ديگري بوده، اخيرا به انتشارات فراگاه سپرده است.
ميرباذل مشغول تاليف كتابي تحقيقي با عنوان احتمالي «شعر معاصر در آيينه عرفان» است. او قصد دارد در اين كتاب به اين بپردازد كه شعر عارفان معاصر مثل علامه طباطبايي نيز ادامهي همان شعر عرفاني ماست كه از سبك عراقي شروع شده و در شعر مولانا و عطار و ديگران جريان داشته است.
او همچنين با اشاره به توضيحات شيخمحمود شبستري درباره واژههايي مثل مي، ميخانه، جام و.... افزود: اين واژهها در شعر عرفاني ما معناي خاص خود را دارند، چنان كه امروز هم در شعر عرفاني معنايي غير از معناي رايج دارند، اما شاعران معاصري بودند كه به خاطر ايجاد نكردن شبهه، نميتوانستند اين گونه آثار خود را عرضه كنند.
با نقدهايي بر 24 شعر معاصر،
فرهاد عابديني “لحظههاي بيتابي” را منتشر ميكند سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعهاي از تحليلهاي فرهادي عابديني بر 24 شعر معاصر منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، “لحظههاي بيتابي” كه عابديني نام آن را از گفتهي مهدي اخوان ثالث دربارهي شعر �