يکشنبه 24 مهرماه 84/ «بهارزايي آهو» با مقدمهي سيروس طاهباز، در شكل و حجمي تازه؛
گزينهي كليهي شعرهاي منتشر شدهي م.آزاد منتشر ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
گزينهي كليهي شعرهاي منتشر شدهي م.آزاد منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين گزينه با عنوان «بهارزايي آهو» و با مقدمههايي به قلم خود شاعر و سيروس طاهباز توسط انتشارات دارينوش منتشر ميشود.
پيش از اين نيز در سال 49 گزينهاي با همين نام و به انتخاب سيروس طاهباز توسط انتشارات اميركبير به چاپ رسيده بود، كه گزينهي جديد در حجمي بيشتر، كليهي مجموعههاي شاعر را در برميگيرد و به انتخاب خود اوست.
«بهارزايي آهو» با حجمي يكصد و 50 صفحهيي حدود 60 و چند شعر را شامل ميشود.
ديار شب، آيينهها تهي است، با من طلوع كن، قصيدهي بلند باد، تازهها و گل باغ آشنايي (كليات) از جمله آثار شعري منتشر شدهي محمود مشرف تهراني است كه در اين گزينه مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله كارهايي كه م. آزاد اين روزها مشغول آن است، ادامهي بازنويسي شاهنامه براي كودكان و نوجوانان است كه به تازگي رستم و اكوان ديو و داستان رخش رخشان ( جلد سوم) از اين مجموعه توسط انتشارات مهاجر عرضه شده و چهار عنوان ديگر زير چاپ است.
به گزارش ايسنا، م. آزاد در سال 1312 در تهران به دنيا آمد و سال 1336 از دانشكده ادبيات و زبان فارسي دانشگاه تهران ليسانس گرفت. دورهي دانشسراي عالي تهران را نيز به پايان رساند و 10 سال به كار آموزگاري پرداخت.
آزاد در دبيرستانهاي تهران ادبيات فارسي تدريس ميكرد و در سال 1346 به كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان انتقال يافت. به جز مجموعههاي شعر، او چندين اثر در زمينههايي مثل ترجمه و ادبيات كودكان و نوجوانان منتشر كرده كه تعدادي از آنها عبارت است از: پرشيادخت شعر (زندگي و شعر فروغ فرخزاد)، ترجمه شعرهاي كارل سندبرگ، ترجمه طنزهاي وودي آلن، لي لي - ليلي حوضك، طوقي، عمو نوروز، كي از همه پر زورتره، بزبز قندي وخاله سوسكه كجا ميري؟
مديرآموزش دانشگاهتربيت معلم سبزوار: حافظ از بزرگترين قلههاي شعر و ادب ايران است
سبزوار،خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. شعر. حافظ.
مدير آموزش و پژوهش دانشگاه تربيت معلم سبزوار گفت : حافظ از بزرگترين قلههاي شعر و ادب فارسي در ايران است .
"دكتر عباس محمديان" پنجشنبه در مراسم شب شعر " بوي خاك و نارنج " در سرسراي استاد محمد تقي شريعتي سبزوار افزود: در هر كشوري و ملتي بزرگان ادبي كه قلههاي ادبيات آن ملت به شمار ميروند، وجود دارند.
وي ادامه داد: بدون شك حافظ يكي از قلههاي رفيع ادبي ملت ايران است.
او بيان كرد: حافظ بنيانگذار غزل تلفيقي است و شعر او را ميتوان به دو شيوه عارفانه و عاشقانه تفسير كرد.
وي افزود: بنابراين حافظ در شيوه غزلسرايي يك مبتكر است كه بيشتر شعراي بعد از او تا امروز مقلد سبك او هستند.
اين استاد دانشگاه گفت: آن گونه كه از كليات زندگي حافظ برميآيد، او پيش از آنكه شاعر و عارف باشد يك شخصيت مذهبي است.
محمديان توضيح داد: كلمه حافظ از لفظ قرآن نشات گرفته و او كسي است كه با قرائت ۱۴گانه قرآن آشناست.
وي معروف بودن حافظ را در ادب فارسي را به دو جهت مضمون و محتوي و مطالب عرفاني، و جوهره شعري و هنر بالاي شعري او دانست.
در اين مراسم كه از سوي خانه فرهنگ دانشجوي دانشگاه تربيت معلم سبزوار برگزار شده بود به نفرات برتر مسابقه شعر و داستان جشنواره "از ۵۹تا هنوز" هفته دفاع مقدس، جوايزي اهدا شد.
دانشگاه تربيت معلم سبزوار با ۶۵رشته و گرايش حدود پنج هزار دانشجو دارد.
كيوان جمالي:
زبان رندانهي شعر حافظ از او يك منتقد اجتماعي ساخته است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اراك
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
ايهام مهمترين ويژگي شعر حافظ است كه شاعر رندانه مهمترين مسائل زمان خود ازجمله صوفي ومسائل اجتماعي را به بوته نقد مي كشاند .
دكتر كيوان جمالي ـ استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه اراك ـ در گفت وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: حافظ در عرصه ادبيات وجنبه عرفاني صاحب نقد اجتماعي است وبارزترين وشاخص ترين بعد شعر و شاعري وي جنبه نقد اجتماعي است.
وي افزود: آنچه در بين شارحان وادباء سعي مي شوداز حافظ يك عارف بسازد با يك بررسي در اشعار به ويژه در بيش از ٥٠٠ غزل به جاي مانده حافظ به جز ٥٠ غزل او درديگر غزليات نقد اجتماعي با زبان رندانه ايهام برساير ابعاد شعري وي غالب است .
استاد ادبيات دانشگاه اراك با اشاره به بيت: سر خدا كه سالك عارف به كس نگفت / در حيرتم كه بادهفروش از كجا شنيد، دو تركيب سالك عارف و باده فروش را با يك تعريف دانست وگفت: دربيان اصول عرفاني واعتقادات عارف سالك عارف وپيرمي فروش يك مراد را برداشت مي كند و اين نقد داراي دو تركيب است .
وي گفت: فضاي موجود درعصر حافظ در قرن هشتم جامعه بستري است كه حافظ با زيركي و رندي با استفاده از آرايه كنايه و ايهام به طرح شكل اجتماعي خود مي پردازد و اين ويژگي خاص شعر حافظ است .
جمالي آوردن اصلاحات عرفاني را در شعر حافظ ، جداي از انديشه و اعتقادات سير و سلوك خاص عارفان برشمرد و افزود: حافظ كه رند شاعري است وصنايع ادبي را بهتر ازهركس وبرترازهمه دارد رندانه به نقد سيروسلوك وعارف وصوفي مي پردازد وحتي نيش و زبان تلخ حافظ آنها را مي آزارد.
وي در پايان حافظ را يك عارف زبان و ايهام دانست كه جاي هيچ سوالي را نگذاشته است .
اصغر دادبه:
سرودههاي لادنسكي در پارهاي موارد شعر است؛ اما شعر حافظ نيست
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - شيراز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
دكتر اصغر دادبه در ميزگرد بررسي جايگاه حافظ در زبانهاي اسپانيايي، آلماني، انگليسي و فرانسه، به بررسي اثر ارايه شده توسط لادنسكي به نام «ديوان حافظ» پرداخت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از شيراز، اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي در ابتدا اظهار داشت: من سعي كردم مقداري از كتاب را بخوانم و در مقدمه كتاب متوجه شدم كه نويسنده اول حافظ را با احترام معرفي كرده است و در ادامه به طنز و موسيقي كلام حافظ هم اشاره كرده و سپس وضعيت خود را در برخورد با حافظ بيان داشته و ميگويد نخست ترجمه حافظ را با ابياتي از ترجمه حافظ آغاز كردم كه ديدم كاري دشوار است. اما به گونهاي غير منتظره، امدادي به من رسيد كه موهبت الهي بود كه آن، ترجمه مترجم معتبر، كلارك بود كه به دست من رسيد.
دادبه افزود: نويسنده در ادامه به مساله تخلص شاعران و تخلص حافظ اشاره ميكند و بعد ميگويد بايد يادآوري كنم كه با خود اجازه دادهام تا برخي از ابيات حافظ را به جاي چنگ صبوحي به «ساكسيفون جاز آخر شب» تبديل كردهام به سخن ديگر از ديدگاه بعضي از خوانندگان در ترجمه واژگان بسيار امروزي به كار بردم و هيچ پاسخي هم براي اين كار ندارم! اما در پايان از خوانندگاني كه با حافظ مانوس هستند عذرخواهي ميكنم!
اين استاد دانشگاه سپس با بيان فرازي ديگر از مقدمه لادنسكي كه از قول او ميگويد: احساس ميكنم پيوند من و حافظ با هيچ استدلالي سازگار نيست.
دادبه سپس به نقل از يك منتقد ژاپني گفت: ترجمه شعر به آن ميماند كه ما بلبل را بكشيم براي استفاده از گوشت او. بنابراين كشتن درواقع همان ترجمه است، اما آيا گوشت چند گرمي بلبل چقدر به ما ميرسد؟
وي افزود: لادنسكي يك چيزهايي خوانده و در مقدمه آن را بيان كرده و بعد شعر گفته، لذا اگر كسي حق داشته باشد كه از يك شاعر و از جمله «حافظ» الهام بگيرد و خودش هر چه مي خواهد بسرايد، لادنسكي هم حق داشته، زيرا سرودههاي او در پارهاي موارد شعر است، اما شعر و سخن حافظ نيست.
استاد دانشگاه علامه طباطبايي تصريح كرد: لادنسكي حق نداشته است كه نام ديوان حافظ به اشعار خود بگذارد؛ بلكه ميتوانست مثلا بگويد «مجموعه شعر با الهام از اشعار حافظ».
وي انتقادات صورت گرفته ازسوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را بيمورد دانست و گفت: وزارت ارشاد چه ميتوانست بكند؟ به هر حال ترجمهاي بوده كه افست شده است.
دكتر دادبه در پايان گفت: بايد بررسي كرد كه آيا ناشر ايراني بر روي جلد نام ديوان حافظ را زده يا نسخه اصلي اين كار را كرده است كه البته با مقدمهاي كه خود لادنسكي نوشته بعيد ميدانم.
به گزارش ايسنا، علياصغر محمدخاني ـ دبير شوراي گسترش زبان و ادبيات فارسي و سردبير كتاب ماه ادبيات و فلسفه ـ در حاشيه سخنان دكتر دادبه اظهار داشت: خبرگزاريهاي داخل كشور چنان به اين مساله پرداختند و گفتند بايد ديوان يادشده جمعآوري شود كه نگو. در حالي كه راه حل اين قضيه اين است كه مركز حافظ شناسي آن را نقد كند نه اينكه ديوان را جمعآوري كنيم.
وي گفت: دو يا سه نقد به دست ما رسيده كه آن را چاپ خواهيم كرد.
بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اعتقاد بر حق بودن مواضع خود در زمينهي اين ميراث ملي كشور (مورد اشاره در سخنان عضو وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي)، بهدليل تكرار مكررات، از بيان دوبارهي آن صرف نظر ميكند و مخاطبان را به خبرهاي مرتبط ارجاع ميدهد.
تقي پورنامداريان:
استقرار انواع خلافآمد عادتها در شعر حافظ راز ماندگاري اوست
خلاف عادت، انتقاد جسورانهي حافظ از دين عادتي جامعه است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
يكي از علل ماندگاري شعر حافظ در انواع خلاف آمد عادتهاي شعر اوست. استقرار خلافآمد عادت در شعر، ابهام ايجاد ميكند و مخاطب را به تامل وا ميدارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر تقي پورنامداريان در مراسم بزرگداشت يادروز حافظ كه عصر ديروز در تالار فردوسي دانشكده ادبيات برگزار شد، با بيان اين مطلب گفت: در گذشته شعر هنر شنيداري و گفتاري بود و اين شاعر بود كه ميبايست بر اساس بلاغت، مقتضاي حال مخاطب را رعايت كند اما در دوره جديد هنر شعر به نوشتاري و ديداري بدل شده و به دليل فرصت تامل مخاطبان، شعر ابهام پيدا كرده است.
وي نتيجه اين ابهام را انتقال بلاغت از متكلم به مخاطب دانست و افزود: در اين موقعيت اين مخاطب بود كه ميبايست به اثر معني بدهد. مخاطب هنگام قرائت متن در بافتي از موقعيت قرار ميگيرد كه اين بافت بر تاويل و برداشت او از شعر اثر ميگذارد و شعر را از تك معنايي به چند معنايي ميبرد.
وي چند معنايي اثر را يكي از علل ماندگاري اثر دانست زيرا مخاطب در هر مطالعه خود ذهنيت متفاوتي دارد و معناي جديدي را برداشت ميكند.
دكتر پورنامداريان همچنين در تبيين خلافآمد عادتهاي شعر حافظ گفت: وقتي به عالم شعري حافظ نگاه ميكنيم، يكي از خلافآمد عادتها، قرارگيري شخصيتهاي مثبت ديني همچون «واعظ» در مقابل «رند» و «شرابخوار» و مورد انتقاد قرار گرفتن آنهاست و اين اولين و ظاهرترين خلاف عادت شعر حافظ است.
وي معتقد است: اين خلاف عادت، انتقاد جسورانه حافظ از دين عادتي جامعه است كه از گذشته مذموم عارفاني چون عين القضات نيز بوده است.
او همچنين به خلاف آمدهاي صوري اشاره كرد كه تاثير غير مستقيم دارند و حتي اگر فهم نشود، مخاطب را تحت تاثير عاطفي قرار ميدهد.
پورنامداريان افزود: استفاده از سرشت موسيقي در شعر حافظ يكي از اين نمونههاست. حافظ ميتواند وزن را با انتخاب كلمات در بيان خشم بكار برد و همان وزن را نرم كند و در شعري عاطفي در بيان غم به كار ببرد.
وي يكي ديگر از خلاف آمدهاي صوري را گسسته نمايي ابيات شعر حافظ دانست و افزود: اين مساله ما را به فكر فرو ميبرد كه اين ابيات چه ارتباطي با يكديگر دارند. اين تامل ما را به پيدا كردن انسجام تشويق ميكند و در نهايت كشف خلاف عادتها مايه لذت ميشود.
مهيار علوي مقدم: شعر حافظ، تأويلپذير است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
يكي از ويژگي هاي شعر حافظ تأويل پذيري ست؛ اما شاعران تصور ميكنند همان گونه كه با شعر شاعران محصور در زمان كه پا فراتر از ظرف زماني خود نگذاشتهاند، برخورد ميكنند، ميتوانند با شعر حافظ هم برخورد كنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در مشهد، مهيار علوي مقدم ـ دانشجوي دكتري رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي ـ روز گذشته در مراسمي كه به مناسبت بزرگداشت حافظ در محل تالار فردوسي دانشكده ادبيات برگزار شد، در سخنراني خود با عنوان «نگاه انتقادي بر شرحهاي حافظ» گفت: بايد ميان ادبيات به عنوان آفرينش و هنر و بحث از ادبيات، تمايز قايل شد. بحث از ادبيات، فرايند آفرينش و جنبههاي علمي و آموزشي اثر را مورد توجه قرار ميدهد.
وي يكي از گونههاي بحث از ادبيات را شرح نويسي عنوان كرد و گفت : هدف از شرح نويسي بر طرف كردن پيچيدگيهاي متن و كمك به خواننده در رسيدن به لايههاي پنهان متن است.
او افزود: يكي از نكات مهم در برخورد با متن، فرآيندي است به نام خواندن كه يك فرآيند پويا است و ما را به كشف انسجام معاني هدايت ميكند كه بايد توسط خود خواننده صورت بگيرد.
علوي مقدم حافظ پژوهي را در چند سال اخير يك زمينه مساعد علمي عنوان كرد و افزود : اين امر در كشور ما گاهي با كژانديشي و سطحينگري همراه شده است و ما در كتابهاي شرح حافظ هم با اين مساله روبه رو هستيم.
وي فهم شعر حافظ را به دو سطح سنتي و نو تقسيم كرد و در نگاه انتقادي بر شرحهاي اين دو ديدگاه گفت: در فهم سنتي باور به عرضه آسان و ساده شعر حافظ، ايستايي و ثابت بودن معناي شعر به مثابه يك ابزار بوده است. در واقع از روزگار ابن عربي و ادغام نقش بند با مسائل سياسي تيموريان باور به تفسير زاهدانه و خانقاهي شعر حافظ ايجاد شد.
وي در دستهبندي شرحهاي حافظ به شرحهاي واژگاني و تأويلي اشاره كرد و گفت: عيب شرحهاي واژگاني در محدود بودن به حوزه معنايي واژهها است.
علوي مقدم افزود: در اين شرحها خواننده بايد همان معنايي كه شارح بيان مي كند، درك كند و فراتر از آن نرود، در نتيجه به خوانندهاي ساده پسند و منفعل تبديل ميشود. در اين شرحها بسياري از لطايف شعر حافظ در نظر گرفته نميشود.
وي شرحهاي تأويلي را از بهترين نمونهها معرفي كرد و در اين خصوص به شرحهاي، بدرالشرح، شرح عرفاني خرمشاهي، شرح خطيب لاهوري و اثر دكتر پورنامداريان «گمشده لب دريا» اشاره كرد.
بيش از ۱۵۰اثر به همايش سراسري شعر ولايي در خوزستان رسيد
اهواز ، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. همايش .
به دنبال انتشارفراخوان همايش سراسري شعرولايي دراستان خوزستان بيش از ۱۵۰اثر تاكنون به دبيرخانه اين رويداد فرهنگي رسيد.
مديرروابط عمومي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خوزستان بااعلام اين خبر گفت: اين آثارازاستانهاي يزد، مركزي، گيلان، تهران،آذربايجان شرقي ، فارس اصفهان، مازندران ،چهارمحال بختياري ،لرستان ،سمنان و گلستان ارسال شده است.
"مجتبي نورمحمدي" افزود: علاقمندان وشعراي سراسر كشور تا ۱۶آبان فرصت دارند آثار خود را براي شركت دراين همايش ارسال كنند.
وي بااشاره به برنامههاي جنبي تدارك ديده شده براي اين همايش گفت:
برگزاري نشستهاي تخصصي در خصوص "شعر ولايي "،تجليل از خادمان شعر ولايي و بازديد از جاذبههاي تاريخي ،مذهبي ويادمانهاي دفاع مقدس دراستان خوزستان به عنوان برنامههاي جنبي اين رويداد به اجرا درخواهند آمد.
وي درپايان گفت: داوري همايش شعر ولايي را غلامرضا كافي، عبدالجبار - كاكايي، سيدضياءالدين شفيعي ،بهمن ساكي و عبدالامير سعيديراد برعهده خواهند داشت.
همايش سراسري شعرولايي درخوزستان در روزهاي ۱۶و ۱۷آذرماه امسال به عنوان يادواره دعبل خزايي دراهوازبرگزار ميشود و گزيده آثاراين همايش نيزدر مجموعهاي چاپ و منتشر خواهد شد.
آيين گراميداشت حافظ در قزوين برگزار شد
«شعر حافظ، زمان و مكان را درنورديده است»
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - قزوين
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
آيين گراميداشت روز جهاني حافظ با حضور حافظ پژوهان و علاقهمندان به شعر خواجه شيراز، عصر ديروز در سالن اجتماعات حوزه هنري قزوين برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در قزوين، دكتر سيدخليل قافلهباشي ـ استاد دانشگاه ـ در اين مراسم، حافظ را نابغه قرن هشتم معرفي كرد و گفت: حافظ شعر فارسي را به اوج زيبايي و لطافت رساند و اشعار او، زمان و مكان را در نورديده است.
وي گفت: اطلاع سرشار از علوم قرآني و موسيقي كلام قرآن براي حافظ موهبتي بود كه شعر را از ديگران برتر ساخت.
قافلهباشي افزود: يكي از علتهاي مهم جهاني شدن حافظ، نبوغي است كه در شيوه خود ايجاد كرده و تمام زوايد را از شعرش حذف كرده است.
وي با بيان اينكه سعدي در قرن هفتم، شيوه قديم شعر را به قله رفيع خود رساند، گفت: به همت شاعراني چون حافظ، شيوه غزلسرايي قديم تغيير كرد و راهي براي غزل والا گفتن و نجات شعر فارسي از بن بست ايجاد شد.
جعفر خوانساري ـ كارشناس ادبيات فارسي ـ نيز در اين نشست به بررسي تاثيرپذيري حافظ از سعدي در آثار خود پرداخت.
او در اين باره گفت: در ميان همه شاعران قبل از قرن هشتم، حافظ بيشترين تقليد را - البته نه تقليد كوركورانه - از سعدي دارد.
خوانساري افزود: حافظ با زيركي پي برده بود كه غزل در عين تعالي به ايستايي و سكون رسيده است، پس بايد طرحي نو در انداخت؛ اما در عين حال از مفاهيم و عبارات زيباي آثار سعدي در بيش از صد مورد استفاده كرده است.
وي گفت: سعدي يك شاعر محافظهكار است كه تغيير در سنتهاي گذشته را روا نميداند؛ اما حافظ شاعري تحولگراست كه همه چيز را نسبي ميبيند و خواهان تغيير در روشهاست.
در اين مراسم دكتر قاسم انصاري و دكتر سيداسماعيل قافلهباشي هم درباره حافظ سخنراني كرده و تعدادي از شاعران قزويني، آثار خود را به مناسبت روز گراميداشت حافظ خواندند.
كريم رجبزاده:
شعر گفتن بهخاطر پول، يك سقوط فرهنگي است
از دلايل ضعف ترانهسرايي امروز، كثرت ترانهسرايان است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
يك شاعر گفت: بعد از انقلاب هيچ ترانه موفقي كه در اذهان عمومي جا خوش كرده باشد، نديدهام.
كريم رجبزاده در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: ترانهسرايي امروز ضعيف است، بعد از انقلاب هم هيچ ترانهسراي موفقي را نديدهام؛ در حالي كه خيلي از ترانههاي پيش از انقلاب در حافظه عمومي مردم چه روشنفكر و چه غيرروشنفكر ماندگار مانده است.
وي يكي از دلايل ضعف ترانهسرايي امروز را كثرت ترانهسرايان دانست و افزود: امروز ميان فرم و محتوا هيچ سنخيتي وجود ندارد.
ترانهسرايان 15 تا 20 ساله وارد ترانهسرايي ميشوند؛ بدون اينكه پشتوانه قوي فرهنگي داشته باشند. گاهي ميبينيم آهنگ، شعر و صدا از يك نفر است؛ در حالي كه انسان نميتواند جامعالشرايط باشد، با اين اوصاف در ترانهسرايي، نه در خوانندگي و نه در آهنگسازي رشد ميكند.
رجبزاده يادآور شد: از ترانهسرايان امروز، حتا يك نمونه موفق هم نداشتهايم. هر چه هست، از ترانهسرايان قبل از انقلاب است؛ آنهايي كه ترانه را براي دل خود ميگفتند، نه براي پول. درواقع پيش از انقلاب مسائل مادي كمتر براي ترانه سرايان جلوه داشت.
وي دليل گرايش ترانهسرايان امروز را وجه پولساز بودن اين هنر دانست و ادامه داد: شاعران امروز به دليل پولساز بودن ترانه به اين هنر گرايش يافتهاند. به اين دليل، شايد هيچ ترانه موفقي بعد از انقلاب در اذهان عمومي نمانده است. البته ترانه ما امروز به جاهايي كشيده شده كه نبايد كشيده ميشد؛ مثلا چه لزومي دارد كه درباره دانش هستهيي شعر گفته و هنر به اين صورت كاناليزه شود.
او همچنين متذكر شد: امروز ترانهسرايان ما بسياري از ترانههاي گذشته را بازخواني ميكنند. درنتيجه ترانهسرايي وضع بدي داشته و بسيار ابتدايي است. از طرف ديگر، شعر گفتن به خاطر پول، يك سقوط فرهنگي است.
حافظ ، اعجاز شعر و شاعري
حافظ فراتر از سال تولد و سال مرگ است. حافظ را با آناکرئون مي سنجند و سعدي را با شکسپير! چرا حافظ در جهان فرهنگ و شعر و موسيقي و زيباشناسي تولد يافته است؟
بزرگان جهان داراي دو تولد هستند: تولد جسماني و تولد فکري و هنري و معنوي و روحاني. بيشتر مردم داراي يک تولد و يک مرگ هستند اما هنرمندان بزرگ دو تولد دارند و هرگز مرگ ندارند. حافظ بي مرگي و جاودانگي را از خداوند دريافت کرده است.
تفسير و تعبير حافظ
تفسير حافظ ، تفسير آفتاب است و شرح آينه ، هرکس حافظ را تفسير مي کند خود را تفسير مي کند! آنچنان که کسي در برابر آينه اي بي انتها بايستد و قصد داشته باشد تا آينه را تفسير کند ، ناچار به تفسير تصوير خود مي پردازد. حافظ شراب خام شعر جهان را پخته کرد! واسطه العقد شعر و شاعران پيش از خود و پس از خود است ! شعر او قديمي و سنتي و کهنه و کلاسيک نيست ! فرآورده اي است نوراني و آسماني و قرآني که هرگز دست زمان و مکان او را نمي فرسايد! بلکه شعر اوست که فرسوده را به سامان مي آورد. بزرگترين افتخار شاعران بزرگ جهان پس از حافظ آن است که خود و شعر خود را به حافظ بزرگ منسوب کنند. حافظ نقش عمده اي در پرورش و اوج بخشي سبک عراقي و مکتب اشراق و تصوف و عرفان داشته است.
هيچ اديب و هنرمند بزرگي نمي تواند نقش عظيم حافظ را در تکامل سبک رمانتيک جهاني ناديده انگارد، گرچه تکوين اصلي مکتب ها و سبکهاي نام برده شده دلايل و پايگاه هاي ديگري نيز داشته است.
حافظ به شيوه پروتئوس (Proteus) شکل آناکرئونتيک (Anacreontic) خود را تغيير داد تا به شعر تعالي گرايانه (Transcendentalism) امرسون و فلسفه مذهبي رورند کاول (Reverend Cowel) معنويتي تازه بخشيد. واقعيت تاريخي اين است که حافظ شيرازي در قرن چهاردهم ميلادي هنوز تحت تاثير خيام نيشابوري قرار داشت که در قرن دوازدهم در گذشته بود. چرا من از خيام نام بردم؟ زيرا که حافظ در جهان اگر رقيباني داشته باشد ، بايد از خيام و سعدي و نظامي و مولوي و فردوسي نام بياوريم اما گمان مي کنم در صحنه رقابت جهاني و نفوذ در فرهنگ و هنر و ادب جهان ، حافظ گوي سبقت را از همگان ربوده باشد! تاثير حافظ بر فلسفه متافيزيکي و سبک رمانتيک و فلسفه تعالي گرايي در دو دهه پاياني قرن نوزدهم و دهه اول قرن بيستم ، انکارناپذير است.
شيراز و نيشابور را نه تنها بايد دو مرکز فرهنگي و ادبي در سراسر آسيا به شمار آورد بلکه بايد آن دو را به مراکز فرهنگي اروپا و امريکا افزود! اگر امپراتوري هاي اروپا و آسيا نتوانستند روابطي گسترده و چن دان حسنه ميان خود و کشورهاي خود پديد آورندحافظ توانست از طريق ترجمه تلائم و ارتباطي نيکو و زيبا ميان فرهنگ و هنر شرق و غرب به وجود آورد! شاعران آماتور و حرفه اي اروپا و امريکا در اشعار حافظ نيرويي پويا مي ديدند و مي يافتند که مي توانست دنياي يکنواختي را که به گفته خودشان : بدبختانه در آن متولد شده بودند ، دگرگون سازد ، يا اگر هم قادر به تغيير دنيا نبود ، دست کم مي توانست زندگي آنان را دگرگون کند. شاعران بزرگ اروپا و امريکا ، بزرگترين مضمونشان اين بود که از يکنواختي ها بگريزند و به تنوع دست يابند و از تعلق به آزادي نائل شوند!
چرا حافظ براي همه مطبوع است؟
حافظ بر زيبايي شناسي و علم الجمال واقف بوده و بر احساسات مشترک جهاني و انساني تکيه کرده است. هيچ مضمون روحي و فکري و احساسي دقيقي نيست مگر آن که حافظ به آن دست يافته و به زيباترين شکل بيان کرده است.
اگر بپذيريم که از حافظ 500 غزل ناب باقي مانده است حدود مثلا 4000 بيت و بازهم حدود 40000 واژه در غزلهاي او موجود است : حال اگر اين 40 هزار واژه را از بيتها بيرون بياوريم و براساس حساب احتمالات با يکديگر ترکيب کنيم خواهيم ديد که اقيانوسي از مضامين و موضوعات ساخته مي شود. حالا فکر کنيم چه کسي بهتر از حافظ مي توانسته اين مضمون ها و ترکيب ها را از آن مواد و مصالح خلق کند؟ مسلما هيچ کس بهتر از حافظ نتوانسته اين بناي عظيم زبان و هنر را معماري کند، اگر کسي مي توانست ، او حافظ مي شد و حافظ شيرازي ديگر معنا نداشت.
حافظ هم زيبايي مادي و هم زيبايي معنوي را مي ستايد و از طريق لذتهاي مادي به لذتهاي معنوي راه مي يابد. مثال عاميانه اي مي گويد هم خدا را مي خواهند و هم خرما را! اما حکيمي هم گفت خرما را مي خوريم و خداوند را مي ستاييم ! در ضرب المثلي انگليسي آمده است که هم مي خواهي کيک را بخوري و هم مي خواهي آن را داشته باشي (To have One's cake and eat it) ، اعجاز حافظ در همين است که نه دنيا را از دست مي دهد و نه آخرت را فراموش مي کند. مزرع سبز فلک ديدم و داس مه نويادم از کشته خويش آمد و هنگام درو در سال 1789 ميلادي انقلاب امريکا پديد آمد، اعلاميه استقلال تنظيم شد و اولين رئيس جمهور کشور نو يعني جورج واشنگتن انتخاب شد. خبر مهم و مهيجي بود و روزنامه سياسي فيلادلفيا اين خبر مهم را درج کرد، اما همراه با اين خبر مهم نمي دانم نويسندگان چگونه توجه کرده بودند که در همين مجله خبرساز دو داستان از سعدي و حافظ درج کردند! بسيار عجيب مي نمود. سعدي به عنوان ماکياول شرق و حافظ به عنوان آناکرئون ! حافظ مروج فلسفه و سبک و سياق رمانتيسم و سعدي به عنوان مروج فلسفه اي سياسي و اجتماعي و ادبي ! گويي سياست و هنر در پيوند با زبان مي توانستند جامعه اي نو بنا کنند. اما واقعا ما به سرمايه هاي واقعي و معنوي خود آگاهي داريم. استخراج منابع فکري و فرهنگي و هنري بسيار عظيم تر از استخراج حوزه هاي نفت و گاز و اورانيوم و فيروزه نيشابور است!
از سوی انتشارات دانشگاه استنفورد :
کتاب "انسان هایدگر : بین سوسیالیسم ملی و شعر" منتشر شد
کتاب "انسان هایدگر: بین سوسیالیسم ملی و شعر" تألیف جیمز فیلیپس از سوی انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شده است.
به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر"، فیلیس هم قصد دارد به مواضع سیاسی مناقشه برانگیز هایدگر نزدیک شود و نسبت اندیشه های فلسفی وی را با آرای سیاسی اش به بررسی نشیند.
به نظر وی انگیزه هایدگر از پرداختن به آرای سیاسی خاص با انگیزه افرادی چون: هیتلر کاملاً متفاوت است. به طور مثال رویکرد وی به انسان کاملاً با رویکرد نژادپرستانه و زیست شناسانه هیتلر متفاوت بوده است.
برای رسیدن به این مقصود مؤلف، آثار مختلف هایدگر را مورد توجه قر ار می دهد و تقابلهای میان این دو تلقی نسبت به انسان را پررنگ می کند. او نشان می دهد تا چه اندازه دیدگاههای عرفانی هایدگر در آرای سیاسی وی نقش ایفا می کننند.
يادروز حافظ / قدسيان گويي كه شعر حافظ از بر ميكنند
تهران، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. حافظ. يادروز. بيست مهر
حافظ انديشمندي است كه با غزليات نافذ و روح نواز خود مرزهاي قرون و اعصار را در نورديده و دراعماق دل هر انسان صاحب ذوق و اهل عرفان و حقيقت رسوخ كرده است.
او عاشق عارفي است كه عشق، معنويت، عرفان، تجلي خدا و هرآنچهكه ميتواند انسان خاكي را به ملكوت نزديك كند، در قالب اشعار زيبا و دلنشين ريخته و روح و جان آدمي را تسلي ميدهد.
حيدري تبريزي، بابا فغاني، نظام قاري، صائب تبريزي، كليم كاشاني، عارف سندي، هاتف اصفهاني، وصال شيرازي، كيوان اصفهاني، صفي عليشاه، حاج ملا هادي سبزواريماي جندقي، فروغي بسطامي، اديب نيشابوري، اديب فراهاني، عارف قزويني، ايرج ميرزا، نسيم شمال، ملك الشعراء بهار و رعدي آذرخش از جمله مقلدان حافظ اند.
در گاه شمار ملي ما ايرانيان بيستم مهر ماه به نام حافظ گره خورده است و اين روز يادروز شمس غزل فارسي است كه بيش از هفتصد سال جان تشنه حقيقت را سيراب از شعر و انديشه خود كرده است.
شمسالدين محمد حافظ شيرازي مشهوربهلسان الغيب و ترجماناسرار از مشهور ترين شاعران تاريخ ايران و تابناكترين ستارگان آسمان علم وادب ايران زمين به سال ۷۲۶هجري قمري در شيراز به دنيا آمد.
با وجود شهرت والاي اين شاعر گرانمايه اطلاعات چنداني از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نيست و ظاهرا پدرش بهاءالدين نامداشته و در دوره سلطنت اتابكان سلغري فارس از اصفهان به شيراز مهاجرت كرده است.
شمسالدين از دوران طفوليت به مكتب و مدرسه روي آورد و پس از سپري كردن علوم ومعلومات معمول زمان خود به محضر علما وفضلاي زادگاهش شتافت و از اين بزرگان به ويژه قوامالدين عبدالله بهرهها گرفت.
خواجه در دوران جواني بر تمام علوم مذهبي و ادبي روزگار خود تسلط يافت و هنوز دهه بيست زندگي خود را سپري نكرده بود كه به يكي از مشاهير علم و ادب ديار خود تبديل شد.
وي در اين دوره علاوه براندوخته عميق علمي و ادبي خود قرآن را نيز كامل از حفظ داشت و اين كتاب آسماني رابا صداي خوش و با روايتهاي مختلف از بر ميخواند و از اين روي تخلص "حافظ" را بر خود نهاد.
دوران جواني اين شاعرگرانمايه با افول سلسله محلي اتابكان سلغري فارس مصادف بود.
حافظ در مدت عمر خود حكومت امرايي چون شاه ابواسحاق اينجو، اميرمبارز الدين، شاه شجاع، شاه منصور از امراي آل مظفر و امير تيمور را درك كرده است.
حافظ بيشتر عمر خود را درشيراز گذراند و برخلاف سعدي به جز يك سفر كوتاه به يزد و يك مسافرت نيمه تمام به بندر هرمز همواره در شيراز بود و از صفا و زيبايي شهر محبوبش و اماكن تفريحي آن همچون گلگشت و آب ركنآباد لذت ميبرد.
وي در دوران زندگي خود به شهرت عظيمي در سرتاسر ايران دست يافت و اشعار او به مناطقي دور دست همچون هند نيز راه يافت.
شهرت اصلي حافظ و رمز پويايي او به سبب غزلسرايي عارفانه است كه توسط او به اوج فصاحت، بلاغت و ملاحت رسيد و او جداي از شيريني و سادگي و ايجاز، روح صفا و صميميت را در ابيات خود جلوهگر ساخت.
خواجه شيراز در غزليات خود تمامي منويات قلبي خود نظير عشق به حقيقت، يك رويي، وحدت و وصال جانان و از سوي ديگر خشم و تنفر خود را در مقابل اختلاف و نفاق، ريا و تزوير و ستيزگيهاي قشري بيان كرده است.
در غزليات زيباي حافظ كه از همه حيث اوج غزل فارسي محسوب ميشود، كلمات و تعبيرات خاصي وجود دارد و خواجه كه خود مبتكر اين سبك است از آن طريق مقصود خود را بيان داشته است.
كلمات و عباراتي همچون طامات، خرابات، مغان ، مغبچه، خرقه، سالوس، پير، هاتف، پير مغان، رطل گران، زنار، صومعه، زاهد، شاهد، طلسمات، شراب و...
از اين گونهاند كه هريك بيانگر قريحه عالي، روح لطيف، طبع گويا، فكر دقيق و ذوق عارفانه و عرفان عاشقانه وي است.
خواجه دراشعارش اغلب از خود به عنوان رندي پاك باخته و بينياز ياد كرده كه با همه هوشياري و دانايي به آداب و رسوم و مقررات اجتماعي بياعتناست.
وي از ريا وتزوير زاهدان دروني در رنج و اضطراب است و حتي صوفيان ريايي را كه به طريقت حافظ انتساب ميورزند ولي اهل ظاهر بوده و به ژنده پوشي و قلندري تظاهر ميكنند سخت سرزنش ميكند و در اشعار خود دام حيله و تزوير اين ظاهرپرستان را پاره ميسازد.
واعظان كاين جلوه درمحراب و منبر ميكنند
چون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند و در بيت ديگر به اين نكته اشارت ميكند كه اگر توصيه به امري ميكني خود بايد پيشتر از ديگران عامل آن باشي.
مشكلي دارم زدانشمند مجلس بازپرس
توبهفرمايان چرا خود توبه كمتر ميكنند اين ظاهرپرستان در حقيقت منكر داوري روز جزا هستند و چنين ميگويد گوييا باور نميدارند روز داوري
كاين همه قلب و دغل در كار داور ميكنند و چنين است كه خواجه توصيه ميكند كه براي رهايي از اين دغل و ظاهرپرستي بايد به دير مغان و خرابات اهل حق رفت تا در آن جا آبي و آبرويي يابند و توانگر شوند.
اي گداي خانقه برجه كه در ديرمغان
ميدهند آبي كه دلها را توانگر ميكنند
لسان الغيب با بهرهگيري از برخي تشبيهات معمول شاعران همچون تشبيه زلف به كفر و زنجير وسنبل و دام، تشبيه ابرو به كمان، تشبيه قد به سرو، صورت به چراغ و گل و ماه و دهان به غنچه و پسته و...ناپايداري اوضاع زمان، بي دوامي قدرت و شكوه و جلال پادشاهان و لزوم دل نبستن به مظاهر دنيوي را متذكر ميشود.
حافظ معتقد است آدميان بايد از زيباييها و خوشيهاي طبيعت و لحظههاي خوش محبت و دوستي و صفا و صميميت برخوردار شوند و عمر كوتاه خود را با شادي و شادكامي سپري كنند.
خواجه حقيقت هستي را خداي تعالي ميداند كه در اين جهان جلوه كرده است و مظهر او را عشق معنوي و دل آدمي ميداند كه در همه جا با خود آدميان است و براي دريافتن سر وجود او بايد به حقيقت نفس پي برد.
شاعر در برخي از اشعار خويش گوش خود را به پيام اهل راز و صداي هاتف و پند پير و سخن كاردان و ناله رباب و چنگ باز نموده است و حقايقي از زبان اينان كه در حقيقت همه از يك زبان گويند ميشنود و از عالم حال رو به زاهدان پرقيل و قال كرده رندانه سخنها ميگويد.
حافظ در جاي ديگر از اصطلاحات باده و ميو ميكده در بيان مقاصد عرفاني خود سود ميجويد و مقصود او از ميو ميخوارگي در مواردي همانا تازيانهاي است كه براي پرده دري از روحانيون ريايي عوام فريب به كار ميرود و ميكده واقعي را درگاه حق ميداند كه مستي عارفان از آنجاست و براي رسيدن و نايل آمدن بهآن رنجها ميكشند و اشكها ميريزند و خاك راه معرفت را به رخسار ميسايند.
شعر و ادب ميپرستي را آن ميداند كه آدمي را از خود بيخود ميكند و آن را در مقابل خودپرستي به كار ميبرد و عشقورزي و بادهگساري عارفان را حقپرستي و گذشتن از حرص و شهوت و آرزوي وصال حقيقت ميداند كه حاضرند در راه حق رنج برند و درد كشند و شكايتي نكنند.
عشق عارف را عشقي معنوي ميداند كه جوينده آن سعي دارد خود را از چاه طبيعت بيرون برد و در بحر عميق عشق حق كه كرانه ندارد غرق شود.
بحرياست بحرعشق كههيچش كنارهنيست
آنجا جزآن كه جان بفروشند چاره نيست
از زيباترين جلوهها و مضامين غزليات خواجه حافظ آن است كه اگر چه او مخالف با روش شهوت پرستان و پيروان طبيعت و دشمن ريا و سالوس و زهد فروشي و عوام فريبي است و فراموش كردن عالم روحاني و پرداختن به جهان جسماني را شرط عقل و معرفت نميداند ولي در عين حال انسانها را به بهرهمندي از زيباييها و دوستيهاي جهان هستي، كه آفريدگار آن را مقدمه آن جهان قرار داده، دعوت ميكند به شرط اينكه از راه عقل و خرد دور نيفتند.
آدميان را به برخورداري از لطايف خلقت و جمال طبيعت دعوت ميكند و با شاهد آوردن از زندگي خود كه در حفظ نشاط و داشتن روح قوي و فكر بلند و ميل به وفا و مروت و رغبت به سعي و عمل سرمشق بوده، انسانها را به خوش بودن و خوش داشتن زندگي خود دعوت ميكند.
اشعار حافظ آميزهاي است از معاني عاشقانه، اجتماعي و عرفاني و در هر يك ازغزليات خود در كنار عبارات معمولي مقاصد عالي خود را نيز در باب هستي و محبت و مدارا و گذشت وخشونتها و رياكاري هاو مردم فريبيهاي نوخاستگان به قدرت رسيده و لطايف خلقت و جمال طبيعت و اراده عارفانه انديشه نيرومند به نمايش ميگذارد كه هريك از اين مضامين بسيارآموزنده وعبرتانگيز است و راه و رسم زندگي را به انسانها ميآموزد.
دل و درون هرآدمي را بيكران ميداند كه بخش وسيعي از حقيقت هستي و آدمي در آن نهفته است و باخودنگري ميتوان به آن دست يافت و چنين ميگويد كه براي درك گوهر وجود خود از ديگران تمني مكن.
سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد
آنچه خود داشت زبيگانه تمنا ميكرد
گوهري كز صدف كون و مكان بيرونست
طلب از گمشدگان لب دريا ميكرد
بيدلي در همه احوال خدا با او بود
او نميديدش و از دور خدايا ميكرد
شعر او مرزها را در نورديده چنان كه خود در ابياتي به اين امر اشاره دارد :
فكند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نواي بانگ غزلهاي حافظ از شيراز
عراق و فارس گرفتيبهشعرخويش حافظ
بيا كه نوبت بغداد و وقت تبريزست
شعرش از مرزهاي مادي گذشت و بهواسطه معاني بلند عرفاني آسمان و عرشيان را نيز دربرگرفته است:
در آسمان نه عجبگر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را
***
صبحدم از عرش ميآمد خروشي، عقل گفت
قدسيان گويي كه شعر حافظ از بر ميكنند
همزمان با سالروز شهادت حضرت علي (ع)،
شاعران مشهدي شب شعر «محراب» را برگزار ميكنند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
همزمان با سالروز شهادت حضرت علي (ع) دومين شب شعر «محراب» برگزار ميشود.
هادي منوري ـ مسؤول شوراي هماهنگي شعر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي ـ در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب گفت: همزمان با سالروز شهادت مولاي متقيان حضرت علي (ع) در شب 23 ماه مبارك رمضان، دومين شب شعر «محراب» با حضور اعضاي انجمنهاي فعال ادبي مشهد ازجمله انجمن شعر جوان، معاصر، پاژ، فردوسي و انجمن شعر امروز، در محل سالن اجتماعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد برگزار ميشود.
وي افزود: در اين مراسم، شاعران مشهدي ازجمله امير برزگر، محمودرضا اكراميفر، غلامرضا شكوهي، غلامرضا فنايي، غلامرضا صديق و مجيد نظافت، سرودههاي خود را در وصف حضرت علي (ع) خواهند خواند.
يكصد شعر آلماني، سوييسي و اتريشي براي كودكان و نوجوانان با ترجمهي علي عبداللهي منتشر ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
علي عبداللهي ترجمهي 100 شعر از شاعران آلماني، سوئيسي و اتريشي را براي كودكان و نوجوانان منتشر ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه شامل شعرهايي با موضوعات اجتماعي، آموزش مدارا و آزادي به كودكان، طنز، احترام به طبيعت و حيوانات، فصلها و ... توسط نشر نگاه معاصر به چاپ ميرسد.
عبداللهي با اشاره به اينكه ترجمهي اين حجم شعر كودك در يك مجموعه تقريبا بيسابقه است، شعرهاي گزينششده را در راستاي پسند مخاطب ايراني عنوان كرد و گفت: بيشتر، شعرهاي مفهومي را انتخاب كردهام، تا شعرهاي زباني و هر چند بعضي شعرهاي زباني را هم استفاده كردهام، ولي ترجمه آنها به صورت موزون انجام شده است.
ديگر كاري كه از اين مترجم عرضه ميشود، ترجمهي شعر بلند نمايشي و فلسفي «فاوست» فرناندو پسواي پرتغالي است كه با همكاري عليرضا زارعي از زبانهاي آلماني و ايتاليايي صورت گرفته است.
عبداللهي با بيان اينكه اين كار تحت تاثير «فاوست» گوته است، در عين حال متذكر شد: فاوست در كار پسوا حالت بدبيني و خيامي بيشتري دارد. «فاوست» گوته جستوجوگر است، گاهي شك ميكند و گاهي ارتباط برقرار ميكند، اما در اينجا فاوست خيلي منفعل است و نميتواند كسي را دوست داشته باشد؛ در عين حال كه به اين واقعيت ميرسد كه عشق مفهوم والايي است، ولي باز به بدبيني زيادي دچار است.
او «فاوست» پسوا را مدرنتر دانست و گفت: فاوست گوته روح اروپايي در كشف پديدهها و علم را نشان ميدهد. ولي اينجا فاوست حالت خيامي بيشتري دارد.
به گزارش ايسنا، آخرين آثار منتشرشدهي علي عبداللهي، عاشقانههاي مصر باستان، عاشقانههاي هند باستان، نيچه براي معاصران و آواره و سايهاش است كه توسط نشر مشكي و مركز به چاپ رسيدهاند.
/رمضان در شعر شاعران/
عضو هيات علمي دانشگاه:
در ماه رمضان، ني وجود انسان بر لبهاي دمندهي حقيقت قرار ميگيرد
رمضان، آموزش آداب عاشقي و خلوت با معشوق است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - همدان
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
عضو هيات علمي گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بوعلي سينا گفت: مسلمان بودن شاعران ايراني، توجه آنان را به تعاليم اسلامي موجب شده است؛ بهخصوص شاعران عارف و حكيم كه ديدگاهاي مذهبي آنها نسبت به شاعران مداح بيشتر است.
دكتر مهدي شريفيان در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: در تحليل شعر شاعران كلاسيك و معاصر در حوزهي ماه رمضان، اين نكات قابل يادآوري است كه بسياري از شاعران ما، بهويژه عارفان، ماه رمضان را ماه ميزباني خدا بهعنوان معشوق و ميهماني انسانها بهعنوان عاشق تفسير ميكنند؛ به اين معنا كه معتقدند ماه رمضان، ماهي است كه انسانها تمرين ميكنند درك صحيحتري از معشوق حقيقي و رفيق اعلا به دست آوردند.
وي افزود: گويي رمضان، ماه تمرين عاشقي، آموزش آداب عاشقي و خلوت با معشوق واقعي است و در اين ماه، به حسب روزهي دل، چشم، گوش و همهي اعضاي جسماني انسان، روزهي معنوي وجود انسان گسترش مييابد. به قول سعدي: اندرون از طعام خالي دار / تا در آن نور معرفت بيني، و به تعبير مولانا: ني وجود انسان در ماه رمضان بر لبهاي دمندهي حقيقت، يعني خدا قرار ميگيرد.
شريفيان ادامه داد: انسان در ماه رمضان به نيستان حقيقي روح خود توجه ميكند و فرصتي مييابد تا بيانديشد و مرغ روح از آشيانهي تن بارها به ملكوت اعلا پرواز ميكند و تمنيات و هواهاي نفساني و دنياي زيستي در او فرو ميميرد.
او افزود: از ديگر تعاليم شاعران حكيم در اين ماه، توجه به نيازمندان، گرفتاران و تحقيرشدگان جامعه است. در اين ماه، مؤمن بايد در حوضچهي تواضع آبتني كند و چرك غرور را از تن بزدايد و به تمرين اخلاص بپردازد.
وي افزود: در اين ماه، انسانها با وجود تفاوتهاي زباني، قومي، فرقهيي و مسلكي، با زبان دل با يكديگر سخن ميگويند و تفاوتهاي ظاهري را به فراموشي ميسپارند. در اين ماه، با خواندن قرآن، گويي آيات الهي بر ما وحي ميشود و خدا آيات الهياش را بر قلب ما حك كرده و مانند پيامبر خود با ما سخن ميگويد.
او ادامه داد: آموزههاي رمضان مس وجود ما را به كمك كيمياي خود به طلا تبديل ميكند؛ چراكه به قول مولانا، خدا كيمياگر است: كيمياداري كه تبديلش كني / گرچه جوي خون بود نيلش كني.
ششمين جشنوارهي سراسري شعر و ادب و خوشنويسي دانشجويان دانشگاه پيام نور برگزار ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
ششمين جشنواره سراسري شعر، ادب و خوشنويسي ويژه دانشجويان دانشگاه پيام نور كشور برگزار ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين جشنواره، شعرهاي در قالب نو، كلاسيك، طنز، قطعه ادبي و داستان شركت داده ميشوند. موضوع شعر، ادب و خوشنويسي آزاد است.
مهلت ارايه آثار تا تاريخ 20 مهرماه جاري و زمان برگزاري آن 23 تا 25 آذرماه سال جاري در شهر شيراز اعلام شده است.
شعر حماسی "بهشت گمشده" فیلم میشود
استودیوهای هاید پارک اینترتیمنت و وینسنت نیومن اینترتیمنت درصدد هستند که نسخه سینمایی شعر حماسی "بهشت گمشده" را تولید کنند.
به گزارش خبرنگار سینمایی "مهر"، این اثر اقتباسی از کتاب "فیل دی بلاسی" و "بایرون ویلینگر" به شمارمی رود که در سال 1667 روی پیشخوان کتاب فروشی ها قرارگرفت.
"بهشت گمشده" داستان سرپیچی شیطان در بهشت را در محوریت دارد و نشان می د�