شنبه21 آبان 84
جان فاولز نويسنده انگليسي درگذشت
لندنـ جان فاولز نويسنده پرآوازه انگليسي پس از يك دوره طولاني بيماري بـدرود حيـات گفت.
اين نويسنده انگليسي را اغلب با رمان "زن ستوان فرانسو" ي ميشناسنداما غير از ايـن كتاب , آثار ديگري از اين نويسنده نيز در ايران ترجمه و منتشر شده است.
فاولز كتاب زن ستوان فرانسـوي را كـه يـك داستان بلند تاريخي بود درسال 1969 منتشر كرد.
اين كتاب بعدها در هاليوود فيلم شد و تـا مرحله دريافت جايزه اسكار پيش رفت.
فاولز پيش از آنكه به طور تمـام وقـت بـه نويسندگي روي آورد به حرفه معلمي اشتغـال داشت.
يكي ديگر از كتابهاي فاولز كـه در ايـران منتشر شده "برج عاج" نام دارد.
با پرداختن به زندگي مردم كابل،
نويسندهي زن نروژي نام خود را در فهرست نويسندگان پرفروش جهان قرار داد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
كتاب «فروشنده كتاب در كابل»، نوشته «آسنه سيرستاد» به يك كتاب پرمخاطب در سراسر جهان تبديل شد. اين در حالي است كه اين نويسنده به دليل موشكافي در زندگي مردم صربستان مدرن در كتاب قبلياش تا حدي در مرز از دست دادن مخاطبان خود قرار گرفت، اما اين نكته چندان براي وي اهميت ندارد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، علاقه مردم به يك كتاب خاص معمولا به حوادث مربوط به زمان به بازار آمدن آن كتاب مربوط ميشود. به اين معنا كه اگر كتاب «فروشنده كتاب در كابل» در هر زماني قبل از حادثه 11 سپتامبر 2001 نوشته شده بود، حتا اين احتمال هم وجود نداشت كه اين كتاب به زبان انگليسي ترجمه و منتشر شود. اما اين كتاب شبانه به موضوعي بحث برانگيز در جهان تبديل شد.
سيرستاد، در زماني خوب ودر مكاني مناسب بر روي يك ايده مناسب دست گذارد و قطعهاي رپرتاژمانند خلق كرد كه به پرفروشترين كتاب در سطح جهان تبديل و به 29 زبان دنيا ترجمه شده است. اين در حالي است كه اين كتاب تنها دومين كتاب اين نويسنده است.
اولين كتابش درست قبل از حادثه 11 سپتامبر كامل شد و with their backs to the world نام گرفت. اين كتاب گرفتاري و بدبختي مردم صربستان را بلافاصله قبل و بعد از سقوط اسلوبودان ميلوسويچ روايت ميكند.
اما اكنون بعد از موفقيت كتاب «فروشنده كتاب در كابل» كتاب اولش نيز احيا و به زبان انگليسي ترجمه شد. اين در حالي است كه سيرستاد اصلا به اين نكته فكر نميكرد. اين كتاب در حالي تجديد چاپ شد كه فصل مردم صرب گذشته است.
البته اين نكته بدان معنا نيست كه سيرستاد، نويسنده بلند قد نروژي، بيشتر خود را درگير حوادث روز ميكند. بلكه وي به زندگي مردم صرب پرداخت چرا كه ميخواست به آنچه كه بر سر اين مردم آمده است، پي ببرد.
اين كتاب يك سري گفتوگو با مردم گوناگون صرب است، به نوعي ميتوان گفت اين كتاب، كتابي نيست كه سعي كند خود را در نزد مخاطبان سيرستاد عزيز كند.
وي در اين باره به آبزرور گفت: نكتهاي كه هميشه براي يك نويسنده، موضوع بغرنجي به حساب ميآيد، دانستن اين است كه خوانندهاش در كجاي جهان ايستاده است و به چه ميانديشد. مورد نظر من تنها خوانندگان آكادميها كه حوادث مربوط به بالكان را دنبال ميكنند، نبود، بلكه خوانندگان معمولي كتابها در كتابخانهها نيز برايم اهميت دارشتند. به اين ترتيب بايد گزينهاي را انتخاب ميكردم تا بتوانم آن را توضيح دهم. من تصميمي اتخاذ كردم كه طيف گستردهاي از مردم به سويام جذب شوند. من مايل بودم تعدادي از خوانندگاني را از دست دهم كه دانشي درباره اين موضوع ندارند، نه آنكه خوانندگاني كه همواره خوانندگان خوب به حساب ميآيند.
سيرستاد كه به پنج زبان دنيا تسلط دارد، قلمي جسورانه يا حتا متكبرانه دارد.
وي بعد ازانتشار كتاب «فروشنده كتاب در كابل» با انتقادات زيادي روبهرو شد كه يكي از اين منتقدان آن شاه محمد رياض، يعني خود فروشنده افغاني بود. اتهام وي اين بود كه سيرستاد فرهنگ افغان را غلط جلوه داده و به نوعي از چشمانداز استانداردهاي غربي بدان نگاه كرده است. اما سيرستاد به دليل افشاي حوادثي همچون آزار و اذيت جنسي يك پسر بچه گدا از سوي فرزند محمد و كشتن پرافتخار يك زن از كسي عذرخواهي نكرد.
وي در اين باره گفت: بعد از نوشتن اين كتاب فهميدم كه من يك نسبيتگراي فرهنگي نيستم. در نروژ اگر شوهري همسرش را كتك بزند به زندان محكوم ميشود. اما در افغانستان وضع اين چنين نيست. اين در حالي است كه رنجي كه يك زن افغاني ميكشد، هم پايه رنجي است كه يك زن نروژي ميكشد. [!] چگونه ما ميتوانيم بگوييم زن افغاني صدمه زيادي نديده است، چرا كه اين اعمال بخشي از فرهنگاش به حساب ميآيند. از سوي ديگر در افغانستان مردم از اينكه عقايدشان را در قبال جهان غرب بيان كنند، راضي و خشنود هستند، پس چگونه است كه من نميتوانم عقيدهام را درباره اين مردم بگويم.
اين نويسنده زن نميتواند به خدشهدار كردن فرهنگ مردم افغان متهم شود، چراكه وي يك مدرسه ويژه دختران ساخته است (اكنون اين مدرسه در اولين سال تاسيسش 600 دانشآموز دارد) و صندوقي نيز براي آموزش زنان اختصاص داده است.
سيرستاد خود را فرزند والديني ليبرال متعلق به دهه 70 ميداند. پدرش يك دانشمند امور سياسي و مادرش يك نويسنده فمينيست مشهور در نروژ است. اين نويسنده در حالي بزرگ شد كه به وي قبولانده شد ميتواند در هر زمينهاي با تلاش و كوشش خود با پسران رقابت كند.
وي ميخواست درباره مردم كابل بداند، چرا كه يك چنين كنجكاويهايي در خونش بود.
سيرستاد در اين باره گفت: مردم كابل به من به چشم انساني طرد شده نگاه ميكردند، يك بار دختري به من گفت: به نظر ميآيد والدينت تو را دوست ندارند، چرا كه به تو اجازه دادهاند بدون هيچ حامياي مسافرت كني.
سيرستاد زبان روسي، اسپانيايي و رشته فلسفه را در اسلو و رشته علوم سياسي را در دانشگاه مسكو تحصيل كرده است. پس از آن به شغل خبرنگاري آزاد در روسيه روي آورد.
وي يكي از معدود روزنامهنگاراني بود كه در جريان بمبگذاري در بغداد در عراق ماند.
وي گفت، دوست دارد كتابي درباره چچن بنويسند. ارتش روسيه بسيار ظالم است، اما تاكنون كسي بدان نپرداخته است. زماني كه پوتين قرداد حمله عليه تروريسم را امضا كرد رهبران غربي به وي با خوشنودي نگاه كردند و گفتند: اوه، سلام پوتين.
وي از افشاي موضوع كتاب بعدي خود امتناع ورزيد.
در پي ترجمههاي قاسم روبين از آثار نويسنده و فيلمساز فرانسوي،
فيلمنامهي “وراباكستر” مارگريت دوراس منتشر شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
فيلمنامهي “وراباكستر يا سواحل آتلانتيك” مارگريت دوراس با ترجمهي قاسم روبين منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين كتاب در حجمي حدودا يكصد صفحهيي، توسط انتشارات نيلوفر به چاپ رسيده است.
اين مؤسسه انتشاراتي پيش از اين نيز ديگر آثار اين نويسنده و فيلمساز فرانسوي را با ترجمهي روبين منتشر كرده كه عبارتند از: باران تابستان، درد، عشق، باغ گذر، بحر مكتوب، تابستان ٨٠، حقيقت و افسانه (سيري در آثار مارگريت دوراس، آلن ويركندله)، عاشق، گفتا كه خراب اولي، نايب كنسول و نوشتن، همين و تمام.
روبين همچنين آثار ديگري را از دوراس در دست ترجمه دارد.
به گزارش ايسنا، ماندگار (آلن رب گريه)، همان عشق (يان آندرهآ)، فرويد (فيلمنامه / ژان پل سارتر) و موج نو، سينمايي فرانسه، از ديگر ترجمههاي منتشر شدهي قاسم روبين است كه كتاب ديگري دربارهي سينما موج نو فرانسه توسط او عرضه خواهد شد.
نويسندهي ايراني مقيم انگليس درگذشت
سرويس: فرهنگ و ادب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب
پروين بيدار، نويسندهي ايراني مقيم انگليس، بعد از دو سال ابتلا به بيماري سرطان، در سن 56 سالگي درگذشت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گاردين نوشت: پروين بيدار در تهران متولد شد، دوره تحصيلات ابتدايياش را در ايران به اتمام رساند، آنگاه به انگليس رفت و بين سالهاي 1973 تا 1975 (حدود 1351 تا 1353) ليسانس خود را در رشته جامعهشناسي در كالج بيركبك لندن گرفت. پس از آن در همين كالج مدرك كارشناسي ارشد خود و سپس دكتري خود را در رشته جامعهشناسي سياسي گرفت.
پس از آن با شوراي پناهندگان انگليس و سرويس جهاني دانشگاهي همكاري و در طرح «نجات كودكان در آسياي مركزي» (پاكستان) كار كرد.
وي همچنين در برنامه ياري رساندن به مردم بوسني و هرزگوين و زنان افغاني نيز براي صندوق توسعه سازمان ملل فعاليت كرده و چند كتاب هم نوشته است.
شهلا پروينروح:
نويسندهي داستان پستمدرن در ايران قلم ناپختهاي دارد
عدهاي از نويسندگان جوان با ميانبر ميخواهند به آثار پستمدرن برسند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
شهلا پروينروح معتقد است: در ايران ما ميتوانيم داستان پست مدرن قوي داشته باشيم؛ چراكه هم گذشته قوي داشته و هم جواناني داريم كه ميخواهند به سرعت به روز شوند.
اين داستاننويس در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: فلسفه اصلي مدرن بود با نگاه به گذشته شكل ميگيرد. ما هم گذشته نيرومندي داريم كه از آن گريزي نداريم و هم جواناني كه پيشرو هستند.
وي درباره اين موضوع كه چرا داستان پست مدرن در ايران چندان موفق نبوده است، توضيح داد: غربي ها آرام آرام، از مرحلهاي به مرحلهي بعدي رسيدهاند و مانند ما همينطور يكباره وارد عرصه پست مدرن نشدهاند. از طرفي تاريخ داستاننويسي ما چندان طولاني نيست و ما مجبورم كه خود را بهروز كنيم، اما بايد به مراحل آن نيز توجه داشته باشيم؛ نه اينكه چيزي كه در غرب طي سالها تجربه شده را طي چند سال تجربه كنيم و ره صد ساله را يك شبه طي كنيم.
پروينروح با بيان اين مطلب كه با چنين شرايطي اگر داستانهاي پست مدرن ما ناپخته باشد، جاي تعجبي ندارد، اظهار داشت: در كشور ما عدهاي از داستاننويسان جوان ميخواهند نقب و ميانبر زده تا زودتر به آنچه كه غربيها رسيدهاند، برسند و اين باعث ناپختگي آثارشان ميشود.
او همچنين با اشاره به داستان «اتاقي از آن خود» ويرجينا وولف بهعنوان اثري پست مدرن، گفت: اين كتاب، اثري فمينيستي است كه 50 سال قبل منتشر شده كه در آن چيزهاي پست مدرن هم ديده ميشود، ولي ما در ايران تازه ميخواهيم آن موارد را تجربه كنيم.
نگارنده «تنها كه ميمانم» درباره ترجمه داستانهاي پست مدرن در ايران عنوان كرد: اگر ترجمههاي خوبي از آثار پست مدرن به دست ما برسد، ميتواند دستاوردهاي خوبي برايمان باشد؛ به خصوص كه نويسندگان جوان ميخواهند در شيوه آخرين مد ادبيات باشند.
وي با اعتقاد بر اينكه داستان پست مدرن خواننده خاصي ميخواهد، ادامه داد: همان طور كه نويسنده ما قلم ناپختهاي دارد، خواننده ما هم اين حالت را داراست. در ضمن آنچه كه بتوان در ايران ادبيات تلقي كرد، بسيار كم است. با تيراژ پاييني كه كتاب در ايران دارد، حال تعدادي از آن آثار پست مدرن هم باشد، آن وقت تعداد خوانندگان بسيار پايين خواهد بود.
پروين روح در پايان متذكر شد: براي هر چيز تازهاي مدتي زمان لازم است تا جا بيفتد. در ادبيات هم اين حكم صادق است؛ يعني بايد به دست خوانندگان ما بيشتر آثار پست مدرن برسد تا با آن آشنا شوند. آن وقت است كه خواننده ما هم از خواندن آثار پست مدرن لذت خواهد برد.
جواد مجابي:
شرايط پيدايي ادبيات طنز مهم است
در نوشتن هر اثري، بايد ديد نويسنده آزاد بوده؛ يا نه!
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
جواد مجابي ميگويد: شرايط پيدايي ادبيات را چه در طنز و چه جدي، بايد مهم دانست.
اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد: نوشتن بهشدت نيازمند بيان آزادانه انديشه و خيالهاست. بيان آزادانه انسان، آزادي را نشان ميدهد كه ميتواند به عنوان يك انسان، آزادانه و مستقل، تماميت وجود خود را بيان كند. ما در جامعه نيازمند صداهاي مستقل و آزاد هستيم.
وي افزود: تو بايد به عنوان يك شاعر و نويسنده آنچه را در تخيلت ميگذرد و تاملات تو جاي دارد، روي كاغذ بياوري؛ اما وقتي موجودي روبهروي تو نشسته و دايم ميگويد اين را بنويس و آنرا ننويس، نوشته محصول مشترك ذهن تو و آن موجود است. مشخصا آن موجود تكليف تعيين ميكند كه تو چقدر در اين محصول متشرك زيان ديدهاي؛ خواه يك رمان 400 صفحهيي يا شعري دو سطري باشد، بايد ديد نويسنده در نوشتن اينها آزاد و راحت بوده است؛ يا نه؟
مجابي همچنين گفت: شرايط پيراموني حاكم بر نوشتن در افغانستان با آنچه در آلمان ميگذرد، يكي نيست و روي اين امر، آثار نيمه كاره در افغانستان به وجود آمده كه نميشود قضاوت نهايي كرد، چه در آثار جدي؛ چه در طنز يا فكاههاش.
وي به ظرفيت موجود در يك كشور براي بيان آزادانه عقايد و افكار اشاره كرد و افزود: بايد به اين مورد توجه كرد؛ بدون اينكه ارزشهاي فرد را ناديده بيانگاريم؛ چراكه شرايط خلق اثر بسيار مهم است.
حيدريان:سينما مي تواند سبک هاي جديد ادبي خلق کند
فرمانآرا: عمده فيلمسازان و تماشاگران ما بي سوادند
مرادي کرماني:بشر اوليه پيش از نويسنده شدن سينماگر بوده است
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
ما وظيفه ي داريم تا فضا را براي تعامل حوزه ي سينما و ادبيات آماده ي كنيم.
به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، محمد مهدي حيدريان، معاون هنري فرهنگستان هنر، در برنامه افتتاحيه همانديش سينما و ادبيات ضمن بيان اين مطلب اظهار داشت: براي اينكه اين تعامل پايدار بماند بايد در هر دو حوزه اتفاقاتي بيافتد تا اين دو كمك هم باشند.
معاون سابق سينمايي وزارت ارشاد، افزود: سينما بايد در حوزه ادب و ادبيات ايجاد سبك كند كما اينكه اخيرا شده است. سينما توانايي آن را دارد كه سبكهاي جديدي را در عالم ادب خلق كند.
بهمن فرمانآرا نيز در سخناني با موضوع چگونگي اقتباس از آثار ملي اظهار داشت: اگر ادبيات ما به فيلم برگردانده نشده يكي از موانع اصلي آن تهيهكنندگان هستند و همچنين يكي از دلايل عدم استفاده از ادبيات كهن در سينماي ايران بيسوادي است كه عمدهاي از فيلمسازان و تماشاگران با آن روبرو هستند.
وي با بيان اينكه تا زماني كه دستمزد فيلمنامهنويسان اندك است آدم درست و حسابي در اين كار نخواهيم ديد تصريح كرد: دستمزد فيلمنامهنويس در سينماي ايران كمتر از 10 درصد بودجه فيلم است و ساير عوامل از آن بيشتر ميگيرند در حاليكه الگوي فيلم ما فيلمنامه است.
فرمانآرا تاكيد كرد: ما ادبيات معاصر بسيار غني داريم ولي با بودجههايي كه موجود است نميتوانيم از آنها استفاده كنيم و با توجه به ابزار كمي كه داريم امكان ساخت فراهم نيست و تا مسئله مالي اين كار درست نشود همديگر را در اين همايشها خواهيم ديد!.به گزارش ايسنا هوشنگ مرادي كرماني از ديگر حاضران در اين همانديشي نيز با بيان اينكه بشر اوليه قبل از اينكه نويسنده باشد سينماگر بوده اظهار داشت: نويسنده امروز هم قبل از اينكه نويسنده باشد سينماگر است.
سينما يك جمع بيننده را در برميگيرد اما خواننده از داستان تصويري براي خودش درست ميكند و مجددا آنرا تاليف ميكند.
در ابتداي اين جلسه محمود اربابي دبير علمي همانديشي، ضربان سينما و تلويزيون را در دست اقتباس دانست وگفت: متاسفانه اقتباس در سينماي ايران با بيمهري مواجه شده است و بيشتر معضل اساسي را در بدنه رنجور فيمنامه ميخوانند ،با توجه به اينكه در جهان مناسبات موجود ميان سينما و ادبيات از مفاهيم عظيمي است كه هميشه مورد توجه اديبان قرار گرفته است.
بهبهانهي درگذشت جان فولز، نويسندهي مشهور انگليسي
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
جان فولز، نويسنده كتاب مشهور The magus و “همسر گروهبان فرانسوي” در سن 79 سالگي در گذشت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از گاردين، ناشر فولز گفت: اين نويسنده روز شنبه گذشته بعد از يك بيماري طولاني مدت در منزلش در دورست درگذشت.
اگرچه رمان زن گروهبان فرانسوي، همچنان به عنوان بهترين اثر اين نويسنده باقي ماند، اما وي به مدت بيش از 40 سال به حرفه نويسندگي ادامه داد. رمان همسر گروهبان فرانسوي در سال 1981 با بازيهاي مريل استريپ و جرمي آيرونز به يك فيلم خوش ساخت تبديل شد كه نامزدي جايزهي اسكار را نصيب خود كرد.
سبك ادبي جسورانه اين نويسنده بر بسياري از نويسندگان جوان تاثير گذارد.
فولز در سال 1929 در اسكس متولد شد و قبل از آنكه براي تحصيل به فرانسه و يونان رود، در آكسفورد به تحصيل پرداخت.
وي در سال 1963 با كتاب “مجموعهدار” به شهرت رسيد، اين كتاب يك قصه ترسناك از زندگي انساني متعصب است كه زني را كه دوست دارد، ميربايد.
فولز در پي كسب موفقيتهاي زياد در فروش كتابهايش به تدريج كار تدريس را كنار گذارد و تمام وقتش را به نوشتن رمان اختصاص داد. بسياري از كتابهاي وي از فروش زيادي برخوردار بودند كه در اين بين رمان همسر گروهبان فرانسوي پرفروشترين آنها بود.
از ديگر رمانهاي مشهور وي ميتوان به كتابهاي دانيل مارتين (1977)، مانتيسا (1982) و كرم حشره (1982) اشاره كرد.
فولز بعد از مرگ همسرش اليزابت در سال 1990 چيزي بيشتر از يك مجموعه از خاطراتش را منتشر نكرد. وي در سال 1988 سكته كرد و از آن به بعد دچار مشكلات جسماني شد.
جان موليگان ـ نويسندهي مشهور اسكاتلندي ـ درگذشت
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
جان موليگان، نويسنده اسكاتلندي كه در سن 17 سالگي با مهاجرت به آمريكا نه تنها زندگي خود را تغيير داد، بلكه آن را تباه كرد، در اثر تصادف در سن 55 سالگي در گذشت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از گاردين، اين رمان نويس در سال 1997 با نوشتن رمان «سربازان كالسكه مغازه» كه بهترين رمان وي درباره تجاربش از جنگ ويتنام و مشكلات پس از آن است، به نوعي زندگي خود را ساخت، تا جايي كه خود در اين باره گفت: من يك صدف سرگردان در خيابانها بودم، نوشتن باعث شد، احساس كنم روح دارم.
موليگان در كركينتيلوچ واقع در نزديكي گلاسكو متولد شد.
وي فرزند بزرگ يك مكانيك بيكار بود. موليگان بعد از آنكه خانوادهاش به آمريكا مهاجرت كرد به نيروي هوايي آمريكا ملحق شد و در سال 1970 به ويتنام فرستاده شد.
موليگان بعد از بازگشت از جنگ دچار مشكلات رواني شد. به اين ترتيب خانوادهاش را ترك كرد و به الكل و مواد مخدر معتاد شد و به مدت 10 سال در خيابانهاي سن فرانسيسكو زندگي كرد.
پس از آن با تشويقهاي ماكسين هونگ كينگستون، رمان نويس برجسته در اوكلند به نوشتن كتاب سربازان كالسكه مغازه اقدام ورزيد.
اين كتاب از سوي منتقدان با استقبال بسيار زيادي روبرو شد و جايزه ادبي پن اوكلند را براي سبك نوشتاري برجستهاش دريافت كرد.
كينگستون اين كتاب را حقيقتي افسانهاي از جنگ ناميده است.
بعد از انتشار اين كتاب، اگرچه وي به شهرت رسيد، اما باز هم به زندگي در خيابانها بازگشت.
پس از آن دوستانش وي را به نوشتن ترغيب كردند.
تا جايي كه در زمان مرگش در حال نوشتن يك رمان و يك كتاب دربارهي استرسهاي بعد از جنگ بود.
يك نويسندهي نيجريايي از طريق نمايشنامهنويسي سطح آگاهي مردم را نسبت به بيماري ايدز افزايش ميدهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
يك نويسنده نيجريايي مقيم گامبيا در كتابي با عنوان «آيا من بايد بميرم» كه متشكل از يك سري نمايشنامه است، به بيماري فراگير ايدز پرداخته است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، آنگبه مامودو، اين نويسنده يك روزنامه نگار و مدير مركز كامپيوترهاي M&K در لات يكاندا سابيج است. وي از سال 1996 مقيم گامبيا شده است.
مامودو درباره دلايلش براي نوشتن اين كتاب به اينديپندنت گفت: با مشاهده شيوع فراگيراين بيماري در آفريقا به ويژه در بوستوانا، آفريقاي جنوبي، مالاوي و سوازيلند به نوشتن اين كتاب روي آوردم. به عنوان يك نويسنده احساس ميكنم وظيفه دارم به جنگ عليه اين بيماري كشنده كه زندگي را براي همگان مشكل كرده است روي آورم.
بنابراين از مهارتمهايم براي نوشتن نمايشنامه استفاده كردم. هدف من از نوشتن اين كتاب بالا بردن سطح اگاهي مردم از اين بيماري است، از سوي ديگر از اين طريق تلاش كردهام چهره اي انساني به اين بيماري بدهم.
وي گفت: اين كتاب بيشتر بر جوانها متمركز شده است، چراكه جوانها بيشتر از سايرين در معرض خطر اين بيماري قرار دارند.
اين نويسنده گفت: جوانها گلهاي هر كشور هستند كه بايد آنها را از تمام جهات آگاه سازيم. من فكر مي كنم از هيچ راهي بهتر از نمايشنامه نويسي نميتوان مردم را آگاه ساخت، چرا كه مردم بهتر با نمايشنامه ارتباط برقرار مي كنند و آن را درك مي كنند.
او با بيان اينكه به دليل نداشتن يك حامي مالي خودش 50 نسخه از اين كتاب را منتشر كرده است، گفت: من اين كتابها را در مدارس و مراكز تئاتر به طور رايگان پخش كردم. از مؤسسهها، سازمان ها و افراد متمول ميخواهم من را در اين امر ياري كنند تا با انتشار 5000 نسخه از اين كتاب مردم را از اين بيماري آگاه سازيم.
فرهنگيان و روشنفكران افغانستان خواستارآزادي نويسنده افغان شدند
كابل، خبرگزاري جمهوري اسلامي
خارجي. افغانستان. سياسي.
بيش از يكصد نويسنده افغانستان باارسال يك نامه سرگشاده به"حامد كرزي" رييس جمهوري اين كشور خواستار آزادي "علي محقق نسب" نويسنده و مدير مسئول مجله "حقوق زن" از زندان شدند.
در اين نامه كه روز شنبه در كابل در اختيار رسانهها قرارگرفت، آمدهاست:
تا زماني كه علي محقق نسب آزاد نگردد آنان نيز خود را در زندان احساس ميكنند.
آنان تاكيد كردهاند كه زنداني شدن محقق نسب به دليل اهانت بهاسلام نبوده بلكه جنبه سياسي داشتهاست.
دراين نامه آمدهاست: محقق نسب خود از علماي دين است و در نوشتهاش بهنقد نوعي از فهم مسايل ديني پرداخته و تنها به دليل اينكه عقيده خود را منتشر كرده مورد ظلم واقع شدهاست.
اين نويسندگان از رييس جمهوري افغانستان پرسيدهاند كه آيا يك نويسنده حق ندارد بدون ترس از پيگرد قانوني به بيان ديدگاه علمي خود بپردازد؟ روز پنجشنبه گذشته "سيدمخدوم رهين" وزير اطلاعات و فرهنگ افغانستان با ارسال نامهاي به "حامدكرزي" رييس جمهور و "فضل الهادي شينواري" رييس دادگاه عالياين كشور خواستار آزادي "علي محقق نسب" شد.
وزيراطلاعات و فرهنگ افغانستاناز كرزي و شينواري خواست تا درباره پرونده مدير مسوول هفته نامه "حقوق زن" تجديد نظر كنند.
رهين خواستار تلاش وي براي آزادي محقق نسب شده است.
وي همچنين از شينواري درخواست كرد كه فقط به اجراي مجازات كميسيون رسيدگي به تخلفات مطبوعاتي مبني بر سلب مسووليت و لغو امتياز صاحب امتيازي مجله يادشده از محقق نسب، اكتفا كند.
كميسيون بررسي به تخلفات مطبوعاتي افغانستان چند روز قبل مجوز انتشار محقق نسب را به دليل تخلف مطبوعاتي لغو كرده بود.
رهين همچنين با تاكيد براينكه اسلام دين تسامح و عطوفت است از كرزي خواست كه اين خطاي مطبوعاتي را ببخشد.
اين درحالي است كه مطبوعات و اصحاب قلم در افغانستان راي دادگاه را غيرقانوني خوانده وبرآزادي مديرمسوول هفته نامه حقوق زن از زندان تاكيد كردهاند.
هفته گذشته به موجب حكم صادره از سوي دادگاه كابل، "علي محققنسب" مدير مسوول مجله "حقوق زن" به دو سال زندان محكوم شد.
بهگزارش ايرنا، محقق نسب روز شنبه گذشته براي سومين بار به اتهام اهانت به دين مبين اسلام در دادگاه علني حاضر شد.
درابتداي جلسه دادگاه كه به رياست "عبدالحليم نسيمي" رييس دادگاه ولايت كابل تشكيل شد، نماينده دادستان و رييس ديوان امنيت عامه پس از قرائت كيفرخواست در رابطه با اتهام محقق نسب و مطالب توهين آميزي كه در شماره هفتم مجله حقوق زن منتشر شدهاست از رييس دادگاه براي وي خواستار مجازات شدند.
دومين جلسه حلقه داستان چلچراغ برگزار شد
"هدايت" هنوز معاصرترين نويسنده ماست
تهران- خبرگزاري كار ايران
دومين جلسه حلقه داستان چلچراغ دوشنبه دوم آبان ماه با موضوع"هدايت" هنوز معاصرترين نويسنده ماست برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و انديشه ايلنا, در ابتداي اين نشست" ياشا نهريني "مسول حلقه داستان چلچراغ در مورد ويژگيهاي اين حلقه گفت: خوشبختانه در سالهاي اخير كارگاه هاي مختلفي شروع به كار كرده اند و نويسندگان نام آشنايي با جديت تجربههايشان را به نسل جديد منتقل كرده و مي كنند و من به شخصه از كلاسهاي" ميرصادقي" و " شهريار مندني پور" بينهايت استفاده برده ام.
وي در ادامه تصريح كرد: اما در حلقه داستان چلچراغ برآنيم تا با ديدگاههاي متنوع و حتي گاهي متفاوت با نويسندگان مطرح ايران آشنا بشويم و از نظرها و تجربيات اين بزرگان استفاده كنيم .
همچنين در ادامه" محمد بهارلو" كه ميهمان اين هفته حلقه داستان چلچراغ بود گفت: به نظر من معاصر بودن به حضور فيزيكي و شركت داشتن پي در پي نويسنده در محافل و نيز چاپ مداوم آثار نيست .معاصر بودن يعني اينكه همچنان مورد توجه قرار داشته باشد. در حال حاضر نويسندگاني داريم كه زنده هستند و كتاب هم چاپ مي كنند اما معاصر نيستند . هدايت با اينكه 54 سال است كه از زمان مرگش مي گذرد , اما حجم آثاري كه تا به امروز درباره" هدايت" نوشته شده است ،چندين برابر آثاري است كه هدايت نوشته است .
"محمدبهارلو" كه خود چند اثر پژوهشي در مورد شناخت هدايت نگاشته است , هدايت را همانند " نيما " و " جلال آل احمد " نماينده يك يا چند دهه زندگي فرهنگي دانست و گفت: هدايت سال 1309 كه از فرانسه به ايران بازگشت در برابر فضاي محافظه كار حاكم بر مطبوعات و محافل روشنفكري و ادبي آن دوره , پرچم طغيان و استقلال علم كرد.
بهارلو در ادامه گفت: "هدايت" با تاسيس گروه" ربعه" در مقابل گروه" سبعه" براي اولين بار به همراه "بزرگ علوي" , "مجتبي مينوي" و "مسعود فرزاد" مباحثي را مطرح كرد كه تا آن روز سابقه نداشت . به طور مثال هدايت براي اولين بار مقالهاي درباره" چايكوفسكي" نوشت , نقد فيلم نوشت كتاب " خاموش دريا" كه " شهيد نورايي " ترجمه كرده بود را منتشر كرد و رمان " ناز " حسينعلي مستعان را نقد كرد .
بهارلو , هدايت را روشنفكر و منتقد مستقل ايراني دانست و گفت : اين دو ويژگي هدايت را از همه دوستانش متمايز مي كند مثلا بزرگ علوي روشنفكر بود ولي آشكارا به حزب توده وابستگي داشت و " مسعو فرزاد " با آنكه مستقل بود اما چندان روحيه انتقادي نداشت .
نويسنده كتاب "عشق و مرگ در آثار هدايت" در ادامه گفت: يكي از مهمترين ويژگي هاي هدايت اين است كه او خودش را نيز از زير تيغ نقد گذرانده است. مثل "حافظ " كه هر وقت صحبت از ريا و تزوير مي شود ، اول ازخودش اسم مي برد. اما با اين حال انتقادات هدايت با لحن خونسردانه و شوخي و طنز گويي همراه است. هدايت خودش را تافته جدا بافته نمي داند و هيچ نويسنده اي به اندازه او مرگ انديش و مايوس نيست .
بهارلو افزود: اما نوميدي هدايت از نوع سرخوردگي و تسليم شدن نيست، چه طور ميتواند آدم سرخورده باشد اما در انتشار 3 مجله مهم آن دوره نقش مستقيم داشته باشد ؟ در واقع نوميدي هدايت همراه با يك روشن بيني و واقعبيني بوده است او از جنس روشنفكراني نيست كه شيفته شوروي و حزب توده بودند , هدايت با نقد هايي كه در مطبوعات با نام مستعار مي نوشت انديشه هاي اين گروه وشنفكران را نقد مي كرد. وقتي كه او" پيام كافكا" را نوشت همه روشنفكران چپ گراي ايراني بر آشفتند و" احسان طبري" مقاله اي با عنوان "روشنفكر مايوس" در مورد هدايت نوشت , البته در اين مقاله اسم هدايت را مستقيم نياورد.
"بهارلو" با اشاره به نوميدي و سياهي كه فرق بين آن بسيار است افزود: آدم نوميد مي تواند معترض باشد چنانچه هدايت بود، هدايت بيش از هر نويسندهاي در آن دوره كتاب , مقاله و نقد و ترجمه نوشته است .حتي در نامههايش هم كه مقداري از آنها را من منتشر كردهام دائما در مورد كار و ادبيات صحبت مي كند نام" ويرجينا ولف" و" جويس "براي اولين بار در ادبيات ما , در نامههاي هدايت آمده است ،وقتي كه هنوز كتاب هاي اين نويسندگان هنوز در ايران منتشر شده بود , هدايت پيش بيني كرده بود " اوليس" رمان قرن خواهد شد .
وي در ادامه رفتار هدايت با زبان فارسي را يكي ديگر از ويژگيهاي مهم داستان نويسي هدايت خواند و افزود : به اعتقاد من , هدايت پس از" دهخدا" و" جمال زاده" كه به زبان عاميانه روي آورد , او زبان زنده و جاري در ذهن مردم را وارد داستان هايش كرد. دهخدا كه به زبان هاي مختلفي آشنايي داشت و مدتي نيز در اروپا به سر برده بود با جريان مدرنيسم آشنايي داشت و در جريان انقلاب مشروطه براي اولين بار از زبان توده مردم استفاده كرد و به نوعي دموكراسي ادبي را پديد آورد .
وي افزود : دموكراسي ادبي يعني با زباني صحبت كرد كه در مدار ارتباط با مردم قرار داشت. نمي توان از واقعيت معاصر سخن گفت و با مجموعه لغات كهنه حرف زد , در صورتيكه كه زنده ترين واقعيت معاصر زبان امروز است .
بهارلو در پايان گفت : هدايت بر خلاف جمال زاده كه منظورش از نوشتن تغيير اجتماعي بود گفت: هدايت نمي خواست ادبيات صرفا وسيله باشد. رفتار هدايت با زبان اين گونه بود كه رمان , داستان , و نمايشنامه براي او يك هنر زباني محسوب مي شد و هدايت اولين كسي بود كه زبان را به عنوان بخشي از هدف ادبيات مطرح كرد .
يك نويسنده:آفت اصلي وضعيت نامطلوب ادبيات داستاني ديني، نويسندگان هستند
تهران، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. ادبيات داستاني.
"ابراهيم حسن بيگي" نويسنده داستانهاي ديني معتقد است: آفت اصلي وضعيت نامطلوب ادبيات داستاني ديني متوجه نويسندگان و مولفان اين حوزه است.
به گزارش روز دوشنبه روابط عمومي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، وي، درنشست آسيبشناسي ادبيات ديني افزود: ادبيات ديني امروز ما در مقايسه بامسايل اعتقادي واسلامي مردم قابل قبول نيست كهاين امرباعث شده نويسندگان ادبيات داستاني ديني، اين حوزه را جدي نگيرند.
نويسنده داستانهاي ديني "ريشه در اعماق"، "كميل"، "عموجان عباس" و " نيكوتر از طلا" اظهار داشت: ادبيات ديني از لحاظ كمي مشكلي ندارد اما اغلب داستانيهاي اين حوزه به لحاظ كيفي بايد مورد تجديد نظر قرار گيرد.
حسنبيگي يادآورشد: اين مساله تنها متوجه نويسندگان نيست بلكه تعدادي از ناشران اين حوزه نيز تنها زماني حاضر به سرمايهگذاري هستند كه از حمايت دولتي برخوردار باشند.
وي افزود: در سالهاي اوليه انقلاب برغم بدترين تهاجمات فرهنگي، درخصوص آسيبپذيري جوانان نگراني وجود نداشت اما امروز فقدان كارايي ادبيات ديني، جوانان را در برابر تهاجمات مختلف آسيب پذير كرده است.
"مهدي كاموس"نويسنده و پژوهشگر نيز دراين نشست، بااشاره بهاينكه ادبيات ديني در واقع ادبيات تبليغي است، گفت: نبود منابع و نداشتن سواد قرآني بسياري از نويسندگان از جمله آسيبهاي اين نوع از ادبيات است.
اين نويسنده اظهار داشت: بيتوجهي به نيازهاي مخاطبان، غير عقلاني نشان دادن دين و فقدان توجه به زبان امروز در نوشتهها از ديگر كاستيهاي اين حوزه است.
كاموس، مناسبترين راهكار براي رفع اين كاستيها را توجه بيشتر به مسايل اعتقاداتي دانست.
سالروز تولد " آلبر كامو " ، نويسنده و فيلسوف فرانسوي
تهران- خبرگزاري كار ايران
دوشنبه 7 نوامبر(16 آبان) سالروز تولد "آلبركامو", نويسنده و فيلسوف فرانسوي است.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, "آلبركامو"، سال 1913 در الجزاير متولد شد. خانواده اش الجزايري, فرانسوي بودند."كامو" سال 1923 وارد دانشگاه الجزاير و سال 1935 با مدرك ليسانس فلسفه فارغ التحصيل شد.
"كامو" و "ژان پل سارتر" از بنيانگذاران مكتب اگزيستانسياليسم به شمار مي روند. "كامو" همچنين پس از رودياردكيپلينگ جوان ترين دريافت كننده نوبل ادبي است.
پوچ گرايي كه مضموني مرتبط با اگزيستانسياليسم است، نخستين بار توسط "كامو" ارائه شد. براساس اين مفهوم، انسان ها اساسا موجوداتي بي خرد هستند و رنج آنها نتيجه تلاش هاي بيهوده افراد براي كشف علت و معنا در عرصه بيهوده وجود است.
"كامو" در "افسانه سيزيف" مي گويد: تنها سوال واقعا فلسفي مربوط به خودكشي است. يعني با توجه به اينكه از بي معنايي و بيهودگي زندگي در رنج هستيم، آيا بايد زندگي را تحمل كنيم يا خودمان را بكشيم؟
"كامو" معتقدست در طول تاريخ مردم يا بر اين باور بوده اند كه زندگي پوچ و بي معناست و اقدام به خودكشي كرده اند يا براي پر كردن زندگي شان به خلق معناي تصنعي پرداخته اند. "كامو" مي گويد انتخاب سومي هم وجود دارد: اينكه بفهميم زندگي بي معني است و همچنان به زندگي كردن ادامه دهيم كه در اين صورت قهرماناني پوچ خواهيم بود.
"افسانه سيزيف كامو" نيز كه بر گرفته از اسطورههاي يونان است به توصيف همين قهرمان پوچ مي پردازد. "سيزيف" محكوم است كه تا ابر سنگي را به بالاي كوه بغلتاند، او مي داند كه هيچ گاه كارش به اتمام نخواهد رسيد، اما همچنان آن را ادامه مي دهد. در واقع "سيزيف" جهان را همانگونه كه هست ،پذيرفته است. "كامو" نيز معتقدست خودكشي گريز مناسبي از بيهودگي وجود نيست. ما به عنوان افراد انساني موظفيم با اين بيهودگي مواجه شويم يا آن را در آغوش كشيم.
"ياغي", "دون ژوان" و "هنرمند"، سه چهره اي است كه "كامو" به عنوان قهرمانان پوچ مطرح مي كند. هر يك از اين سه چهره همچون "سيزيف" در دنبال كردن هدفش معنايي يافته است.
"بيگانه" (1942)، "سقوط" (1956) ،"مرگ شاد" (نسخه اوليه "بيگانه" كه در 1970 منتشر شد) و "نخستين انسان" (اثري ناكامل كه سال 1995 منتشر شد) رمان هاي "كامو" هستند.
"تبعيد و قلمرو" (1957) و "مهمان" داستان هاي كوتاه او هستند، "كاليگول"ا (1938) ،"سو تفاهم" (1944) ة،"تروريست هاي عادل" (1949) عناوين نمايش نامه هاي او هستند.
كاظم كريميان:
روز ملي شعر و ادب، همزمان با روز جهاني گنجينه و ميراث فرهنگي و اسناد ملي برگزار شود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
كاظم كريميان، برگزاري همزمان روز ملي شعر و ادب را با روز جهاني گنجينه و ميراث فرهنگي و اسناد ملي را به عنوان پيشنهاد خود براي اين روز مطرح ميكند.
اين شاعر اهوازي به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: فرهنگ را چنانچه به عنوان دانش و علم، نيز آثار علمي و ادبي يك قوم يا ملت تلقي كنيم، روز ملي شعر و ادب را همراه با روز جهاني گنجينه و ميراث فرهنگي و اسناد ملي، باشكوهتر از شرايط كنوني، در روز 28 ارديبهشت هر سال ميتوان برگزار كرد.
او افزود: در اين روز اين فرصت حاصل خواهد شد تا به سه مورد ميراث فرهنگي، اسناد ملي و شعر و ادب كه هر سه عنصر همسنخ و با هم ارتباطي ارگانيك دارند. در سطحي قابل قبول پرداخته شود. به ويژه كه اين روز از پشتوانه معنوي روز جهاني نيز برخوردار است.
وي همچنين پيشنهاد مطرح شده مبني بر حذف روزهاي بزرگداشت ثبت شده در تقويم مربوط به شاعراني مقل فردوسي، حافظ، سعدي، مولوي و... را مناسب دانست و گفت: درواقع يك كاسه شدن جمع بزرگداشتها در يك روز، به شرطي كه ظرفيت كيفي بيشتري پيشبيني شود، نه تنها بلامانع است، از تكرار سخنان مشابه، كه گاه به خاطر اوقات طولاني براي يك شخصيت مطرح ميشود، جلوگيري ميكند و كيفيت بزرگداشت را نيز بالا ميبرد.
كريميان افزود: در اين صورت، براي تجليل از هر شخصيت، يك تا دو مقاله مختصر، اما مفيد، از جمع مقالات رسيده گزينش و خوانش شود، بيشك اين روش براي مدعوان - حتا - به خاطر تنوع در طرح ويژگي چند شخصيت از جانب سخنرانان، خستگي و ملال كه نه، طراوت و انگيزه هم ايجاد خواهد كرد.
وي همچنين گفت كه در زمينهي انتخاب روز ملي شعر و ادب از او نظري خواسته نشده است.
رییس شورای شعر خراسان در گفت و گو با مهر :
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان حمایت مالی خود را از شاعران ادامه می دهد
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت مالی خود را از شاعران ادامه خواهد داد و شاعران نیز انجمن های ادبی را به صورت رسمی ثبت خواهند کرد .
به گزار ش خبرنگار فرهنگ و ادب " مهر" در مشهد پس از پیگیری های این خبرگزاری مبنی بر صحت خبری با مضمون خودگردانی جلسات شعر و انتشار مصاحبه هایی با شعرای و مسوولین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان و بازتابش در روزنامه های و مجامع ادبی هادی منوری - رییس شورای شعر خراسان - طی گفت و گو با خبرنگار ما در خصوص مسایل مطرح شده اظهار داشت: اساسنامه انجمن های فرهنگی شعر برای اجرا به انجمن های ادبی ابلاغ نشده است. بنابراین وجاهت قانونی ندارد اما شاعران موافقت کرده اند که انجمن های ادبی را به طور رسمی و قانونی به ثبت برسانند و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان هم حمایت های مالی خود را از مقوله شعر و ادبیات ادامه بدهند.
هادی منوری در ادامه افزود: اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان برای ادامه کمک های مادی خود به انجمن های ادبی به صورت قانونی از این انجمن ها و همه انجمن های هنری خواسته است تا خود را به طور رسمی ثبت کنند و شاعران با این مورد کاملا موافق هستند .
وی درباره شایعه گرفتن حق عضویت از اعضای انجمن ها نیز اظهار داشت: فکر نمی کنم هیچ یک از دولتمردان و مسوولین ما چنین عقیده ای داشته باشند. زیرا شعر از جمله هنرهای هزینه بر محسوب می شود و شاعران معمولا توانایی مالی کافی برای چنین خرج هایی ندارند. شاعران عضو در انجمن های ادبی هم این مورد خاص را نمی پذیرند.
نشست تخصصي ادبي نقد شعر شكوفههاي خيال در قم برگزار شد
قم، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. هنري. نشست ادبي.
بيست و چهارمين نشست تخصصي نقد شعر شكوفههاي خيال روز پنجشنبه در سالن مصلي قدس قم برگزار شد.
اين نشست تخصصي با حضور دو تن از شاعران جوان كشور و جمعي از شاعران جوان استان برگزار شد.
در اين نشست اشعار ۱۵تن از شاعران جوان اين استان قرائت و توسط اين دو شاعر برجسته نقد شد.
مسوول واحد ادبيات حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي قم گفت: اين نشست به همت حوزه هنري استان با رويكردي تازه و حضور شاعران جوان از استانهاي مختلف برگزار شد.
"سيد مهدي موسوي" در گفت و گو با ايرنا هدف از برگزاري اين نشستها را معرفي شاعران موفق ديگر استانها، معرفي آثار و نقد و بررسي اشعار شاعران جوان استان ذكر كرد.
وي بيان داشت: "سيد ضياء قاسمي" از شاعران افغان و "علي داوري" در اين نشست به نقد اشعار شاعران جوان پرداختند.
وي "گزيده ادبيات معاصر" را از آثار "علي داوري" و " گزيده اشعار نيستان" را از آثار سيد ضياء قاسمي ذكر كرد.