يکشنبه 22 آبان ماه 84 قسمت سوم محمدجعفر ياحقي:
چتر فراگيري كه شاهنامه ميگستراند، تمام مليتها و دورهها را دربر ميگيرد
فردوسي براي روز ملي شعر وادب بهترين گزينه است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
مدير قطب علمي دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد گفت: چتر فراگيري كه شاهنامه ميگستراند، تمام مليتها، دورهها و حتا خارج از مرزهاي ايران را در برميگيرد.
دكتر محمدجعفر ياحقي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پس از طرح مجدد انتخاب روز ملي شعر و ادب كه پيشتر همزمان با سالروز درگذشت استاد شهريار اعلام شده بود، گفت: اگر قرار باشد اين روز متوجه شخصي يا اثري باشد، بدون شك آن شخص، «فردوسي» و آن اثر، «شاهنامه» است و اگر قرار باشد روزي گوياي فرهنگ و شعر و ادب فارسي باشد، آن روز «روز بزرگداشت فردوسي» است.
وي درباره مبناي انتخاب چنين روزي تصريح كرد: اگر قرار است نقطهاي از تاريخ را به اين عنوان نام بردار كنيم، يا بايد به دنبال واضع شعر فارسي بگرديم و يا اينكه كسي را كه بيشترين خدمت و بزرگترين تاثير را داشته مبنا قرار دهيم. بيشك بنيانگذار مشخص نيست و اگر هم مشخص باشد آنقدر در ضمير فرهنگي زبان فارسي جا پيدا نكرده است كه بتواند اين منظور را متبلور سازد.
وي افزود: هر نقطه از تاريخ كه باشد مانند سمبلي است كه بايد شمول داشته باشد و بتواند در دورههاي مختلف ارزش خود را حفظ كند كه آثار بنيانگذاران شعر فارسي اين خصوصيت را ندارد.
ياحقي درباره انتخاب شاعر اين روز از ميان معاصران گفت: زبان فارسي پيش از آنكه متعلق به معاصران باشد، از آن گذشتگان است. آنها بيشتر و زيبندهتر از معاصران خدمت كردهاند و نيز در مسير تاريخ، حقانيت و تعلق خود را به همه قوميتهاي ايراني ثابت كردهاند.
وي همچنين به نقش آحاد مردم ايران در محفوظ ماندن «شاهنامه» در طول تاريخ اشاره كرد و گفت: شاهنامه با وجود حجم زياد به دليل ارتباطي فراگير با آحاد مردم توسط خود ايشان با نقل سينه به سينه و نقالي، حفظ شد در حالي كه هيچ كتاب بزرگي همعصر شاهنامه و بعد از آن اينچنين حفظ نشده است.
ياحقي معتقد است: حتا امروز كه ارتباط ما با شاهنامه كم شده است و فاصله زيادي با عصرفردوسي پيدا كردهايم و چهرههاي شاخص بزرگ ديگري بعد از او متولد شدهاند، اما باز نگاه فردوسي و نيز خدمتي كه به زبان فارسي كرده بينظير است.
وي افزود: به دليل اين حضور گسترده در ضمير فرهنگ ايراني و اينكه پيوند زبان فارسي و نسج آن با فردوسي و مبتني و متكي بر شاهنامه است، پس فردوسي بهترين گزينه است.
مدير قطب علمي دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد در پايان به انتخاب روز شعر و ادب و بزرگداشت شهريار در سال 81 اشاره كرد و گفت: در آن زمان در خارج از كشور بودم و از طريق رسانهها از اين انتخاب مطلع شدم و با انعكاس منفي آن در ميان ايرانشناسان خارجي مواجه شدم كه همه با تعجب از اين واقعه سخن ميگفتند و معتقد بودند با وجود فردوسي چرا شهريار انتخاب شده، در حالي كه همچون شهريار در ادب فارسي هست اما فردوسي بيرقيب است.
شاپور جوركش «ناآگاهي شعر معاصر از ميدان ديده تازهي نيما» را بررسي ميكند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
شاپور جوركش «ناآگاهي شعر معاصر از ميدان ديد تازه نيما» را بررسي ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، جوركش 29 آذرماه در محل نگارخانه وصال شيراز درباره اين موضوع با عنوان «كوچهي كور» سخنراني خواهد كرد.
اين شاعر در اين نشست كه از طرف خانه كتاب شيراز برگزار ميشود، چكيدهاي از كتاب «بوطيقاي شعر نو» را با توضيحات بيشتر و روشنگرانهتر ارايه ميدهد.
جوركش پيش از اين، كارهايي را در زمينه نمايشنامه، شعر و نقد نظر منتشر كرد كه تعدادي از آنها عبارت است از: ما گلهاي خندانيم (مجموعه نمايشنامه كودك)، هوش سبز و نام ديگر دوزخ (مجموعههاي شعر)، زندگي، عشق و مرگ از ديدگاه صادق هدايت و بوطيقاي شعر نو (نگاهي ديگر به نظريه و شعر نيمايوشيج).
او همچنين سرپرستي گروه ترجمه شيراز را با همكاري حسينعلي نوذري، علي معصومي، ناهيد سلامي، مرتضي ترسلي، عباس مخبر، پرويز صحت، مهدي غبرايي و عباس زندباف بر عهده دارد كه بحران سوئز، نفت و سياست در خليج فارس، ادوارد هفتم و دربار يهودي او و نظريه ادبي (از افلاطون تا بارت) ازجمله ترجمههاي منتشر شدهي اين گروه است.
دموكراسي و هنر، نظريه تاريخ، از كالينگوود و نه داستان و الفباي نقد و نظر نيز از جمله ترجمههاي زير چاپ گروه ترجمه شيراز است.
محمد ايوبي:
جايگاه قصه از نظر كيفيت و محتوا در ايران پايين است
امروزه واژه قصه بهجاي داستان بهكار ميرود و اين اشتباه است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
به باور محمد ايوبي، جايگاه قصه به معناي داستان در ادبيات كنوني ما از نظر كميت در سطح بالايي است، ولي متاسفانه از نظر كيفيت و محتوا در سطح بسيار پاييني قرار دارد.
اين داستاننويس و منتقد با بيان اينكه در زمينه رمانهاي اجتماعي رمانهاي فراواني چاپ ميشود، ولي كيفيت مطلوب و محتوايي را كه بايد داشته باشند، ندارند، در گفت و گويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) خاطرنشان كرد: البته اين مشكل در زمينههاي ديگر ادبيات وجود ندارد. مثلا در زمينه شعر آثار بسياري به چاپ ميرسد.
وي افزود: بسياري معتقدند كه براي شعر هيچ ديواري وجود ندارد و شعر هيچ محدوديتي را قبول نميكند و همين طور در زمينه ترجمه ما شاهد ترجمههاي لفظ به لفظي هستيم كه در اكثر مواقع خوانندگان را دچار مشكل ميكند.
ايوبي همچنين با اشاره به تفاوت موجود ميان قصه و داستان خاطرنشان كرد: با نگاه امروز اروپايي، قصه و داستان فرقي با هم ندارند. در دهه 40 و50 حضراتي كه دستي در ادبيات داشتند و جنگ و نشريات بيرون ميدادند مثل آقاي سيروس طاهباز و مشرف آزادتهراني عبارت قصهنويسي را به جاي داستاننويسي به كار بردند. يعني به جاي ” داستاننويسي ” گفتند ” قصهنويسي”. همان طوري كه كاظم رضا در نشريه لوح داستان مينوشت، ولي عنوان روي جلد آن ” دفتري در قصه ” بود و به اين ترتيب عبارت ” قصه نويسي “ بيشتر جا افتاد. اشخاص ديگري از آنها ايده گرفتند و كتابهايي در نقد قصهنويسي ايران نوشتند ولي از نگاه تاريخي و فرهنگي ما قصه به افسانه (Tale) گفته ميشود.
وي با يادآور اين مطلب كه در قديم به آثاري نظير هزار و يك شب قصه ميگفتند ولي امروزه واژه قصه به جاي داستان به كار ميرود، تاكيد كرد: بهتر است اين كار نشود. قصهنويسي، افسانهپردازي است و افسانهها همان قصههاي قديمي هستند كه نسل به نسل منتقل ميشوند. همان قصههايي كه مادران و مادربزرگها در كنار گهواره فرزندانشان ميخواندند و انواع مختلفي دارد.
اين منتقد گفت: افسانههاي تاريخي، اجتماعي، سياسي - اجتماعي از انواع مهم افسانهها هستند. افسانه در ادبيات قديم با قصه هزار و يكشب به اوج خود رسيد كه هم مورد پسند عامه مردم بود و هم قشر روشنفكر جامعه را ارضا ميكرد و فرهيختهگي بيشتر افسانه را واژه ” كليله و دامنه” ميبينيم كه نصرالله منشي، در كليله و دمنه فرهنگ را زيربناي كار قرار داد. البته قابل ذكر است كه كليله و دمنه تنها افسانه نيست بلكه از ويژگيهايي نظير زبان و جذابيتهاي نثر نيز برخوردار است.
عبدالرحيم سعيديراد:
ترانهسرايي سالها منفور جلوه داده شده است
نبايد انتظار داشت قلم زنگاربستهي شاعران آثار درخور تاملي خلق كند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
از ديدگاه يك شاعر ترانه قالب و مقولهاي از شعر است، همچنان كه شعر سپيد يكي از قالبهاي شعر است.
عبدالرحيم سعيديراد با تاكيد براين مطلب كه نميتوان تعريف جدايي از شعر براي ترانه در نظر گرفت، به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: از آنجايي كه براي تعريف شعر گفته ميشود كه به تعداد شعرا تعريف براي شعر وجود دارد، در مورد ترانه هم بايد گفت كه به تعداد ترانهسراها تعريف از ترانه وجود دارد.
وي با اشاره به اينكه اصليترين مشخصههاي ترانه اين است كه موزون، آهنگين، مقفا، خيالانگير باشد، در عين حال تاكيد كرد: البته اينها مشخصههايي است كه اگر در يك نوشته وجود داشته باشد به آن شعر هم گفته ميشود.
سعيديراد با بيان اينكه برخي معتقدند ترانه از شعر جدا است، گفت: اين عقيده برميگردد به ترانههايي كه در بازار وجود دارد. چيزي كه اين روزها به وفور در بيشتر ترانهها وجود دارد؛ سطحينگري، روزمرهگي، مضامين تكراري، اشكالات فراوان وزني ـ كه با آهنگ پر ميشوند ـ و عوام زدهگي. البته من معتقدم كه اين دوره گذر است و مرحلهاي است كه بايد طي شود. تجربهاي است كه بايد اندوخته شود و به طور قطع پس از اين دوره كه شايد به اندازه يك دهه طول بكشد به ترانههاي مايهدار قوي ميرسيم.
او خاطرنشان كرد: نبايد فراموش كرد كه ترانهسرايي سالها منفور جلوه داده شده و امروزه كه زمانه بروز ترانه فراهم شده است و بستري فراهم شده كه در آن رشد كند و به شكوفايي برسد نبايد انتظار داشت تا قلم زنگار بسته شاعران آثار درخور تاملي خلق كند.
سعيديراد يكي از دلايل وفور ترانه در اين مقطع زماني را عصر شكوفايي ترانه دانست و گفت: آن قدر در گوش ما خوانده شد كه شعر امروز دچار بحران است و با اين بحران چگونه بايد مبارزه كرد؟ كه كمكم باورمان شد اتفاقي افتاده است و در اين مقطع و در ميان اين هياهوي بحران ترانه س ربلند كرده تا پاسخي به اين بحران باشد. البته در گوشي اين را داشته باشيد كه اين شايد خودش يك بحران باشد!
او ادامه داد: وقتي آقاي علي معلم با آن پيچيدگي زباني خاص خودش به ترانهسرايي روي آورد و سرود: ” جماعت يه دنيا فرقه بين ديدن و شنيدن. بريد از اونا بپرسيد كه شنيدهها رو ديدن “ همه تعجب كردند، اما كمكم وقتي خوانندگان بزرگ كشور ترانههاي او را خواندند تازه معلوم شد كه ميتوان ترانههايي قوي و استخواندارسرود.
اين شاعر خاطرنشان كرد: شاعر اگر به معناي واقعي شاعر باشد، وقتي هم به ترانه روي ميآورد آثاري خلق ميكند كه ماندگار باشد. بعد از آقاي معلم، شعراي بزرگي همچون قيصر امينپور و عبدالجبار كاكايي نيز وارد اين عرصه شدند و دست به خلق آثار جاوداني زدند. البته نبايد محمدعلي بهمني را از ياد برد كه به حق موتور حركت ترانه و ترانهسرايي در سالهاي اخير بوده است؛ شاعري كه غزل را طراوت و تازگي بخشيد و در كالبد رو به موت غزل جان تازهاي دميد.
سعيديراد يادآور شد: ما در دورههاي گذشته ـ مثل دوره مشروطه ـ شعرايي داشتيم كه ترانهها و تصنيفهاي ماندگاري از خود به جاي گذاشتهاند. مثل تصنيف مرغ سحر كه بعد از اين همه سال همچنان تر و تازه مانده است.
وي تصريح كرد: آفتي كه ممكن است شعر و خصوصا ترانه را تهديد كند سطحي و سست بودن آن است و علت آن معمولا اين است كه خواننده به يك آهنگ تازه يا يك ملودي جديد دست پيدا ميكند و يا خودش واژههايي سرهم ميكند و به عنوان ترانه به خورد مخاطب ميدهد يا اينكه به شاعر زنگ ميزنند و از او ميخواهند كه ظرف دو ساعت براي آن ملودي جديد ترانه بسازد. معلوم است كه در اين صورت اثر ضعيفي عرضه خواهد شد كه دلزدگي از ترانه را به دنبال خواهد داشت.
او اظهار كرد: هرچند كه آهنگ خوب ميتواند ضعفهاي شعر را بپوشاند؛ اگر شعر قوي باشد و موسيقي آن از قوت بالايي برخوردار باشد، اثر هنري قوي و ماندگاري خلق خواهد شد كه سالها در خاطر مردم خواهد ماند. من معمولا به دوستان ترانهسرا توصيه ميكنم كه قبل از آنكه آهنگساز به شما آهنگي ارايه كند و از شما بخواهد بر مبناي آن شعر بسراييد شما به او شعر و ترانه عرضه كنيد تا بر اساس آن آهنگ و ملودي تهيه كند.
وي تاكيد كرد: ترانه به خودي خود تقصيري ندارد بلكه اين شاعر ترانهسرا است كه بستگي دارد چه آشي براي مخاطب بپزد و به خورد او بدهد. ترانه به خودي خود ظرفي است كه گنجايش و ظرفيتهاي زيادي دارد كه ميتواند همه نوع مضمون را در خود جاي دهد. پس چه بهتر كه به جاي استفاده از واژههاي دم دستي و اصطلاحات خياباني از تعابير و مضامين عميق شعري به همراه كشف و شهودهاي شاعرانه استفاده كرد تا ترانه سرشار از غنا و قوت و جاودانگي باشد.
سعيديراد تاكيد كرد: حالا كه مخاطب عام از اين قالب استقبال خوبي به عمل آورده تلاش كنيم كه نااميد از اين در بيرون نرود.
مهدخت پورخالقي:
نامگذاري يك روز به نام شعر و ادب صحيح نيست
با اين نامگذاري نثر فارسي ناديده گرفته ميشود و ادب در محدودهي شعر قرار ميگيرد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
عضو هيات علمي دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد معتقد است: نام گذاري يك روز به نام شعر و ادب صحيح نيست و با اين نامگذاري نثر فارسي ناديده گرفته ميشود و اديب در محدوده شعر قرار ميگيرد.
دكتر مهدختپور خالقي درگفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پس از طرح مجدد انتخاب روز ملي شعر و ادب كه پيشتر همزمان با سالروز درگذشت استاد شهريار اعلام شده بود، با بيان اين مطلب افزود: اگر اين روز به عنوان روز ادب و فرهنگ ايران يا ادب و فرهنگ فارسي مطرح شود، بهتر است.
وي شعر و ادب فارسي را متعلق به همه مردم ايران دانست و گفت: اگر يك همه پرسي و نظرسنجي همگاني صورت بگيرد، ميتوان به نتيجهاي قانع كننده در اين خصوص رسيد. زيرا در گفتوگو با صاحب نظران هر كسي به دلخواه خود، شاعر يا نويسندهاي را ترجيح ميدهد، اما در نظر سنجي عمومي ميتوان به دور از خواهشهاي شخصي به نتيجه رسيد.
پورخالقي با بيان اين مطلب كه همه روزها، روز ادب و فرهنگ فارسي است، افزود: نبايد وسواس و حساسيت نشان داد و به دنبال يك روز خاص گشت. به محض اينكه روزي به نام شخصي خوانده شود با تكرار در چند سال پيدرپي آنچنان عادي ميشود كه مردم حتا از خود نميپرسند چرا اين روز براي اين مساله انتخاب شده است.
وي افزود: اگر دنبال روز خاصي ميگرديم، بايد تحقيق كنيم كه شعر و نثر فارسي در چه تاريخ و زماني شكل واقعي خود را پيدا كرده و آن روز را انتخاب كنيم تا جنبه شخصي هم نداشته باشد.
عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور مشهد:
جدا كردن شعر از موسيقي و نزديك ساختن آن به نثر، هدف عمدهي نيما در شعر فارسي بود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور مشهد گفت: نيما در آغاز راه احساس ميكند كه ساختن شعر استوار و منسجم از قماش كهنه و پوسيده ديگران كار او نيست و سرودن ديوان شعر از اين نوع فضيلتي و مزيتي براي او تدارك نخواهد كرد.
دكتر سيدمهدي علايي حسيني در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: مقصود نيما تكميل كردن شكل و قالب شعر فارسي است. در واقع ميخواهد زبان شعر را به زبان معاصر خود نزديك سازد و به شعر فارسي وزن و قافيه خاص خود را بدهد.
وي افزود: نخستين اشعار نيما به سبك معمول قديم و بخصوص در سبك خراساني است، اما آشنايي با زبان فرانسه و ادبيات آن راه تازهاي را پيش چشم او ميگشايد.
او در 25 سالگي نخستين اثر منظوم خود "قصه رنگ پريده" را ميسرايد، خود او ميگويد "من پيش از آن شعري در دست ندارم" منظومه قصه رنگ پريده كه قريب به 500 بيت به وزن مثنوي جلال الدين رومي است در واقع سند اتمامي است كه شاعر به جامعهاي كه در آن ميزيسته ارايه ميدهد.
وي گفت: جلال آل احمد از اين منظومه با عنوان "قطعات سنگين و جا افتاده" ياد ميكند كه از حيث شكل و قالب مضمون و طرز بيان هيچ گونه فرق اساسي با آثار نويسندگان قديم ندارد و در واقع نيما در اين مجموعه مشق شاعري ميكند.
اين مدرس دانشگاه افزود: نيما با سرودن قطعات "اي شب" و "افسانه" نخستين اشعار دوره جواني خود را كه ارزشياب شخصيت هنري وي هستند به وجود ميآورد. قطعه "اي شب" كه از يك سال پيش به قول خود نيما "دست به دست خوانده و رانده شده بود" در پاييز سال 1301 شمسي در روزنامه هفتگي «نوبهار» انتشار مييابد و در باب آن بحث و جدل در ميگيرد شاعر در مقدمه «خانواده سرباز» به اين بحث و جدل چنين اشاره ميكند:
« ادبا گفتند انحطاطي در ادبيات آبرومند قديم رخ داده است. مدتها در تجدد ادبي بحث كردند شاعر گارد ميبست، جرات نداشتند صريحا به او حمله كنند، كنايه ميزدند ولي صداها به قدري ضعيف بود كه به گوش شاعر نرسيد و بلا جواب ماند. در ظرف اين مدت آن قطعه با بعضي شعرهاي ديگر كه در اطراف خوانده شده بود، در ذوق و سليقه چند نفر نفوذ پيدا كرد. آن اشخاص ديدند، استقبال كردند و تير به نشانه رسيده بود. »
علايي ادامه داد: در اسفند ماه 1305 شاعر دفترچه ديگري از اشعار خود را كه منظومه «خانواده سرباز» و سه قطعه كوتاه «شير»، «انگاسي» و «بعد از غروب» در آن است، منتشر ميكند اما كار او بر خلاف كار رفقاي ديگرش عجولانه و سنجيده نيست.او نميخواهد مخالفان خود را در همان قدم اول يكسره و يكباره از خود روگردان كند، ميداند كه هموطنان وي به شكل و قالب شعر و الفاظي كه در آن به كار ميرود، بيشتر دلبستگي دارند تا به مضمون آنها، بنابراين كارشاعر جوان هنوز شكستن و فرو ريختن نيست.
وي يادآور شد: او از اصول جاري شعر فارسي منصرف نميشود و نخستين شعرهاي خود را در همان قالبهاي معمول و معهود ميريزد. وزن و قافيه را به جاي خود ميگذارد و قافيهها را براي آنكه پشت سر هم بيپايان تكرار نشود با يك مصراع فاصله ميدهد تا از تاثير يكنواخت و نامطلوب قافيههاي مسلسل وار بكاهد و بدين ترتيب غزل يا تغزل نويني با مفردات خوب و تركيب درست پديد ميآورد كه دردها و غمهاي شاعر يا به عبارت بهتر دردهاي جامعه را ترنم ميكند.
وي با اشاره به تصاوير عاطفي در اشعار نيما گفت: نيما براي سرودن از عواطف انساني متوجه ميشود كه مطالب قديمي شعر فارسي، گنجايش كافي براي مقصود او را ندارند. پس دست به نوآوري ميزند و در حدود سالهاي 1318 شعر «غراب» خود را در مجله موسيقي منتشر ميكند كه در حقيقت نخستين نمونه برجسته شعر آزاد نيمايي در تاريخ ادبيات ايران است.
وي خاطر نشان كرد: به نظر نيما «شعر بي وزن و قافيه شعر قديميهاست»، و بعد اين نظريه ظاهرا خلاف را چنين توجيه ميكند»:
«به نظر من شعر در يك مصراع يا يك بيت ناقص است از حيث وزن، زيرا يك مصراع يا يك بيت نميتواند، وزن طبيعت كلام را توليد كند. وزن كه طنين و آهنگ يك مطلب معين است در بين مطالب يك موضوع - فقط توسط هارموني به دست ميايد، اين است كه بايد مصراعها و ادبيات دسته جمعي به طور مشترك وزن را توليد كنند. من واضع اين هارموني هستم. و باز تاكيد ميكند، يك مصراع يا يك بيت نميتواند وزن را ايجاد كند. وزن مطلوبي كه من ميخواهم به طور مشترك از اتحاد چند مصرع و چند بيت پيدا ميشود».
عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور مشهد در مقايسه تحليلي و تطبيقي ميان نيما و شعراي جهاني گفت: ميان شاعران و سخن پردازان جهاني شعر و انديشه «والت ويتمن» امريكايي بيشتر از ديگر شاعران به مفاهيم و مضامين شعري نيما يوشيج نزديك است به خصوص كه ويتمن چون نيما، شاعري سنت شكن و و نوآور است و قالب تازهاي را كه بعدها نام شعر آزاد به خود ميگيرد، در شاعري بنيان نهاده است.
وي افزود: والت ويتمن در سن 35 سالگي، دچار يك تحول فكري تازه در كار سرودن شعر ميشود. نخستين مجموعه شعر خود را كه در قالب شعر آزاد و به دور از سنتهاي شعر سنتي سروده است، با عنوان «برگهاي علف» در سال 1855 منتشر ميكند. اين مجموعه عبارت است از تعدادي پارههاي موزون نامساوي كه در آن ديگر وحدت اصلي و حساب شدهاي براي قالب شعري در ميان نيست، بلكه وحدت شعر از روي وحدت انديشه و تصويري كه در آن هست، تعيين ميشود. انتشار اين مجموعه شعر، توفاني در قاره آمريكا بر پا ميكند. منتقدان برآشفته و حيرت زده و غضبناك در برابر شاعري كه سنتهاي اجتماعي و ادبي و اخلاقي را درهم ريخته است، قد علم ميكنند.
وي ادامه داد: به اين ترتيب سالهاي بسيار تلخي بر ويتمن ميگذرد تا بتواند به نام «شاعر زمانه» قبول عام يابد و از اين درياي توفاني به سلامت بگذرد و به رفيعترين بلنديهاي ادبيات آمريكا جاي گيرد. نيما در خصوص والت ويتمن آمريكايي ميگويد: «والت ويتمن، تحت تاثير زندگي در آمريكا، قواعد اوزان و قوافي اروپايي را كه يادگار دورههاي ابتدايي و سادگي بودند تقليد نكرد، بلكه متكي به اسلوب تازهاي در اشعار خود شد به علاوه اشعار وي نبايد اوضاع اجتماعي و كارخانجاتي آمريكا، احساسات زندگاني پر از حركت و جست و خيز دنياي كار و ماشين را شامل ميشود.
دكتر علايي افزود: در اينكه نيما با شعر ويتمن آشنايي داشته و بدعت او را در شكستن قالبهاي كهن شعر انگليسي تاييد ميكند، ترديدي نيست اما اگر گمان كنيم كه نيما اصول كار خود را بي كم و كاست از والت ويتمن گرفته و شعر آزاد نيمايي رونوشتي از شعر آزاد ويتمن است به راه خطا رفتهايم.
وي خاطر نشان كرد: والت ويتمن شاعري آزاده و انقلابي است، وي را شاعر دموكراسي دانستهاند و به راستي كه وي جنب و جوش شباب دموكراسي آمريكا را با هنرمندي تمام احساس كرده و با چيرهدستي مجسم ساخته است. وي در شعري با عنوان به يك انقلابي پايمال شده اروپايي چنين ميسرايد:
«برادرم يا خواهرم، همچنان بي باك باش
از پا منشين
به رغم حادثات
آزادي را بايد نگاهبان بود».
نيما نيز كه با استبداد و خفقان ميانهاي ندارد در شعرش صداي آزادي را سر ميدهد، اينگونه ميسرايد:
«اي ستمديده مرد
شو بيدار
رفت نحسي قرنها بر باد
نحسيي نيست، اين زمان بشكست».
ادبيات بدون مرز/16
سليماني: گنجاندن مباحث مهم در داستانها نيازمند زمان است
خبرگزاري فارس: بلقيس سليماني گفت: نويسندگان ميتوانند موضعگيري داشته باشند، اما آوردن مسايل مهم در قالب داستان نيازمند اين است كه در ذهن نويسنده تهنشين شود و موضوعات در ذهن نويسنده تبديل به مساله شود كه اين امر نيازمند زمان است.
بلقيس سليماني، داستاننويس در گفتوگو با خبرگزاري فارس با بيان اين مطلب افزود: مسايل فرامنطقهاي از قبيل «انرژي هستهاي» براي نويسندگان اصلا اهميت ندارد و تبديل به موضوع مهم برايشان نشده است.
وي اظهار داشت: مساله نويسنده امروز، نفساش است. سكوتي كه الان در فضاي ادبيات داستاني ميبينيم ناشي از درگير بودن نويسنده با خودش است و ما هم نمي توانيم آنان را مواخده كنيم.
وي ادامه داد: سريال «شبهاي برره» بيشتر از موضوع «انرژي هستهاي» براي مردم مساله است، بنابراين از نويسندگان ما چگونه ميتوان توقع داشت كه درباره مسايل بينالمللي فكر كرده و داستان بنويسند.
اين نويسنده اظهار داشت: هر اتفاقي كه ميافتد تبديل به مساله در درون هنرمند و نويسنده نميشود و اقتضاي ادبيات واكنش سريع نشان دادن به اتفاقات نيست. زيرا به نظر من موضع گيري سياسي كار ادبيات نيست.
سليماني در پايان گفت: در هر دورهاي يك نوع گفتمان در ادبيات غالب است. در دهه 40 و 50 گفتمان سياسي غالب بود، طبيعي است كه در آن دوره ادبيات سياسي رواج پيدا ميكند. در دوره ما ادبياتي رواج دارد است كه نويسنده خود موضوع نوشتههايش است و وجود خودش برايش مساله و مهم است.
جايزه ادبي «گيلر» به داستان «جنگ ويتنام» رسيد
خبرگزاري فارس: «ديويد برگن»، نويسنده رمان «زماني در وسط» با موضوع «جنگ ويتنام» برنده جايزه ادبي «گيلر» شد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، رمان «زماني در وسط» داستان سربازي كه به منظور سياحت به ويتنام، جايي كه 29 سال پيش از اين در آنجا جنگيده است، سفر ميكند.
اين رمان كه برگرفته از داستان مسافرت خانوادهاي به ويتنام در سال 1996 است ، در اين دوره از رقابتها برنده جايزه گيلر شد.
هيئت داوران اين دوره از رقابتها در بيانيهاي آورده است: اين داستان همزمان با آنكه سرباز قديمي ويتنام در حال جستجوي دختر خود است، خوانندگان را به قلب كشوري ميآورد كه در عين زيبايي دور از درك است.
در اين بيانيه آمده است: اين كتاب پاسخگوي نياز ما به درك رابطه موجود ميان عشق و خدمت است.
جايزه «گيلر» بزرگترين جايزه ادبي در بخش رمان است كه هرساله در كانادا برگزار ميشود. اين جايزه 40 هزار دلاري هر ساله به نويسنده بهترين رمان كانادايي و يا بهترين مجموعهاي از داستانهاي كوتاهي كه در انگلستان منتشر شده است، تعلق ميگيرد.
قحط آثار داستانی در فهرست گاردین
يک مجموعه داستاني تنها اثر داستاني است که وارد مرحله ماقبل نهايي جايزه «کتاب اول» روزنامه گاردين شده است.
يک مجموعه داستاني که بر اساس صنعت گردشگري تايلند نوشته شده تنها اثر داستاني است که وارد مرحله ماقبل نهايي جايزه «کتاب اول» روزنامه گاردين شده است.
«تماشاي منظره» نوشته راتاووت لاپچاروئنسپ يکي از 5 کتابي است که جزو اولين کتاب منتشر شده نويسنده هايشان محسوب مي شوند و براي بردن جايزه 10 هزار دلاري کتاب اول گاردين با هم رقابت مي کنند.
کتاب هايي که در زمينه ادبيات داستاني، تاريخ، سياست، شعر علمي، بيوگرافي، امور جاري و خاطرات باشند مي توانند در رقابت براي بردن اين جايزه شرکت کنند.
هياتي از کارشناسان ادبي برنده اين جايزه را انتخاب خواهند کرد. نام نويسنده برنده اوايل ماه دسامبر اعلام خواهد شد.
از جمله برندگان سالهاي قبل اين جايزه به زيدي اسميت مي توان اشاره کرد که با کتاب اول خود به نام «دندان هاي سفيد» برنده شده بود. اين کتاب وارد فهرست پرفروشترينها نيز شد.
از جمله نويسندگان غير ادبي مطرحي که نامزد جايزه امسال هستند به رضا اصلان نويسنده ايراني ميتوان اشاره کرد که با کتاب «لا اله الا الله» در اين رقابت حضور دارد.
"سووشون"يكي از شاهكارهاي ادب معاصرفارسي به زبان اسپانيايي منتشرميشود
مادريد، خبرگزاري جمهوري اسلامي صدا
خارجي. داخلي. فرهنگي. كتاب. اسپانيا.
رمان "سووشون" اثر "سيمين دانشور" كه يكي از شاهكارهاي ادبيات معاصر فارسي به شمار ميرود، ماه جاري به زبان اسپانيايي انتشار مييابد.
اين كتاب را "خواكين رودريگز وارگاس" از مترجمان تواناي آثار فارسي به اسپانيايي ترجمه و انتشارات "ال كوبره" اسپانيا آن را چاپ كرده است.
"سووشون" پيش از اين به بيش از ده زبان زنده جهان ترجمه شده اما براي نخستين بار است كه به زبان اسپانيايي انتشار مييابد.
اين رمان اولين بار در سال ۱۳۴۸هجري شمسي در ايران منتشر شد و پس از آن، بارها تجديد چاپ شده است.
"سووشون" روايت داستان زندگي خانوادهاي است كه در دهه ۱۳۲۰شمسي در هنگامه جنگ جهاني دوم با مشكلات فراوان ناشي از حضور سربازان ارتش انگليس در جنوب ايران دست و پنجه نرمميكند. شيوع قحطي، بيماريهاي واگير،درگيريها و كشمكشهاي سياسي و اجتماعي شاخصه بارز اين دوران است.
قهرمان اصلي رمان، زني تحصيلكرده به نام "زري" است كه تمام همت خود را صرف حفظ بنيان خانوادهاش در كشاكش حوادث تلخ آن دوران ميكند.
او، خانواده را "وطن" كوچك خويش ميداند و بر آن است تا از فروپاشي آن در برابر ايستادگي شوهرش در مقابل حاكمان و زورگويي بيگانگان جلوگيري كند.
اين رمان ۲۳فصل دارد و ترجمه اسپانيايي آن داراي ۳۹۲صفحه است.
"سووشون"، گرچه همچون ديگر آثار دانشور به دنبال شناساندن نقش زن در جامعه ايراني است اما نثر بديع، ساختار دقيق و استحكام روايي آن چنان برجسته است كه بسياري از منتقدان و كارشناسان ادبيات فارسي، اين رمان را شاهكار سيمين دانشور دانستهاند.
در اهميت اين رمان، همين بس كه يكي از پرخوانندهترين رمانهايي است كه تاكنون به زبان فارسي نوشته شده و گذشت زمان نه تنها از اهميت آن نكاسته بلكه روز به روز بر شمار خوانندگانش افزوده است.
"سيمين دانشور" ۸۴ساله متولد ۱۳۰۰هجري شمسي در شيراز، همسر نويسنده بلندآوازه ادبيات ايران، "جلال آل احمد" است و خود نيز اولين زن نويسندهاي است كه در عرصه ادبيات داستاني ايران اعتبار يافته است.
اولين مجموعه داستاني او با نام "آتش خاموش" در سال ۱۳۲۷انتشار يافت و پس از آن، او تاكنون بيش از ۲۳كتاب تاليف و ترجمه كرده است.
در ميان ديگر آثار نامدار دانشور كه دكتراي ادبيات فارسيخود را درباره "زيباشناسي ادبي" در سال ۱۳۲۹اخذ كرد، ميتوان به "غروب جلال"، "به كي سلام كنم"، "جزيره سرگرداني"، "از پرندههاي مهاجر بپرس"، "ساربان سرگردان" و "ماه عسل آفتابي" اشاره داشت.
"خواكين رودريگز وارگاس" مترجم اسپانيايي "سووشون"، همچنين متن كامل "گلستان سعدي"، "سه قطره خون" اثر صادق هدايت، "يكسال در ميان ايرانيان" نوشته "ادوارد براون" و "سه نوشته مقدس زرتشتيان" را ترجمه و چاپ كرده است.
او اكنون در حال تاليف كتاب "دستور زبان فارسي" براي اسپانيايي زبانان در اسپانيا است.
رودريگز وارگاس از معدود استادان زبان و ادبيات فارسي در دانشگاههاي اسپانيا به شمار ميرود و تاكنون مقالاتي را نيز درباره حافظ و بزرگان شعر و ادب فارسي منتشر كرده است.
بناي يادبود يك شاعر پارسي گوي در جمهوري داغستان روسيه پرده برداري شد
مسكو،خبرگزاري جمهوري اسلامي
خارجي. فرهنگي. داغستان. شاعر
بناي جديد مقبره "قمري دربندي" شاعر پارسي گوي و مرثيه سراي اهل بيت(ع) در شهر "دربند" جمهوري داغستان مورد پرده برداري قرار گرفت.
در اين مراسم "مهدي ايمانيپور" رايزن فرهنگي سفارت ايران در روسيه ، پروفسور "حسناف" معاون دانشگاه دولتي داغستان، پروفسور "محمد نوري عثمانوف" ايرانشناس برجسته داغستاني ، معاونين شهرداري دربند و تني چند از شخصيتهاي علمي و فرهنگي اين شهر حضور داشتند.
در مراسم ، ياد اين شاعر عالي مقام گراميداشته شد.
بناي جديد مقبره "قمري دربندي" با حمايت رايزني فرهنگي ايران ساخته شده و با كتيبههايي از سنگ مرمر كه اشعار فارسي و زبانهاي بومي داغستاني را در بردارد، آراسته شده است.
"ميرزا محمد تقي قمري گلزار دربندي" ( ۱۳۰۹ -۱۲۳۵ه.ق) شاعر و مرثيه سراي داغستاني در شهر دربند متولد شد و علوم ديني و زبانهاي فارسي و عربي را در زادگاهش فرا گرفت.
وي از بزرگترين نويسندگان دربند بوده و كتاب منظوم "كنزالمصائب قمري" بارها در تبريز به چاپ رسيده است.
اثر ديگر قمري دربندي كه ناشناخته مانده ديوان كنزالمعارف اوست كه بعد از وفات شاعر به دست فرزندش تكميل و تحرير شده و نسخه خطي آن هم اكنون در انستيتو نسخ خطي باكو نگهداري ميشود.
قالبهاي شعري اين شاعر قصيده و غزل ميباشد، ولي در شعر فارسي وي رباعيات هم وجود دارد.
گفتني است پرده برداري از مقبره قمري دربندي در حاشيه همايش روابط ايران و داغستان در شهر دربند صورت گرفت .
مرگ دلخراش ناديا انجمن شاعره افغان
بیبیسی / سعيد حقيقی
ناديا انجمن، شاعره افغان در شهر هرات در غرب افغانستان، شب شنبه، ۵ نوامبر در منزلش در اين شهر به "قتل" رسيد.
مقامات امنيتی در هرات می گويند که خانم انجمن پس از آنکه از سوی همسرش مورد "لت و کوب شدید" قرار گرفت، در اثر جراحاتی که برداشته بود جان داد.
نثار احمد پيکار، يک مقام پليس هرات گفت که بر روی جسد خانم انجمن "نشانههای" درشت ناشی از "ضرب و جرح" به چشم می خورد.
مقامات امنيتی در هرات همسر خانم انجمن را به اتهام اين قتل بازداشت کرده و می گويند که او در بازجويی های مقدماتی به لت و کوب همسرش "اعتراف" کرده است.
ناديا انجمن که ۲۵ سال داشت، به باور بسياری از شاعران و نويسندگان افغان در غرب افغانستان، در غزلسرايی دست بالايی داشته است.
از او در سال جاری خورشيدی، يک مجموعه شعر نیز به نام "گل دودی" منتشر شد.
ناديا انجمن در سال ۱۳۵۹ خورشيدی در شهر هرات زاده شد و از ۱۵ سالگی به سرايش شعر روی آورد.
فريدون آژند، شاعر و عضو انجمن ادبی هرات، خانم ناديا را از جمله شاعرانی می داند که زبان و پرداخت نو در اشعارش قابل لمس بود.
او می گويد: "ناديا می توانست برای شعر آينده افغانستان يک استثنا باشد."
بسياری از نويسندگان افغان در هرات، مرگ اين شاعر را "فاجعه ادبی" برای افغانستان خوانده اند.
فرياد بی آوا - شعری از ناديا انجمن
صدای گامهای سبز باران است
اينجا میرسند از راه، اينک
تشنه جانی چند دامن از کوير آورده، گرد آلود
نفسهاشان سراب آغشته، سوزان
کامها خشک و غبار اندود
اينجا میرسند از راه، اينک
دخترانی درد پرور، پيکر آزرده
نشاط از چهرههاشان رخت بسته
قلبها پير و ترکخورده
نه در قاموس لبهاشان تبسم نقش میبندد
نه حتی قطره اشکی میزند از خشکرود چشمشان بيرون
خداوندا!
ندانم میرسد فرياد بیآوایشان تا ابر
تا گرودن؟
صدای گامهای سبز باران است!
قصر شيرين ، ميزبان چهاردهمين کنگره شعر دفاع مقدس
امسال قصر شيرين ميزبان چهاردهمين کنگره شعر دفاع مقدس است.
سال گذشته مسوولان بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس اعلام کردند اين دوره کنگره شعر دفاع مقدس در مناطق ايلام برگزار خواهد شد اما عليرضا قزوه ، دبير اين دوره کنگره از برگزاري آن در قصر شيرين کرمانشاه خبر مي دهد. به گفته قزوه اين کنگره از 27 تا 29 دي ماه در اين شهر مرزي برگزار مي شود.او همچنين به تغيير ترکيب هيات داوران اشاره کرد و گفت بررسي آثار از هفته بعد و پس از انتخاب کتاب سال دفاع مقدس آغاز مي شود.
شاهرخي: موسيقي پاپ دچار انحطاط عجيب ادبي شده است
محمود شاهرخي، در جمع هنرمندان حوزه هنري استان تهران تصريح كرد: متاسفانه در مقطع موسيقي پاپ دچار يك انحطاط عجيب ادبي شدهايم و بعضا اشعاري ميبينيم كه در زمانهاي گذشته هم نميديديم.
به گزارش روابط عمومي حوزه هنري استان تهران، اين شاعر و محقق برجسته معاصر همچنين افزود: البته موسيقي پاپ و رسانهها نيز به شعرهاي منحط و پيش پا افتاده دامن ميزنند در حاليكه در شعر خصوصا شعر اهل بيت بايد رعايت ادب بشود.
وي ادامه داد: متاسفانه برخي از مداحان هم در مجالس رسمي چيزهايي ميخوانند كه اصلا در شان بزرگان دين نيست.
نويسنده و شاعر كتب «درسي كه از قرآن آموختم» و «از اشك پرس حكايت» به نقل از دكتر شريعتي اظهار داشت: وي ميگفت اگر ميخواهي چيزي را خراب كني، آنرا بد معرفي كن، محمود شاهرخي، انتقاد صحيح را از وظايف اجتماعي شعرا دانست و تصريح كرد: زبان شعر تاريخ زمان است و بايد سخنان نو گفته شود.
وي جوانان هنرمند را به محبت و مهرورزي فرا خواند و گفت: محبت، عامل بسيار مهمي براي جذب مردم است و حيف است كه شاعران ما، زيباييهاي فراوان وجود معصومين عليهمالسلام را نبينند و طبعشان را در اين راه نگذارند.
همچنين در اين ديدار كه در منزل استاد انجام شد، علي محمد مؤدب، مسئؤل واحد ادبيات حوزه هنري تهران هم در سخنان كوتاهي به فاصله گرفتن ادبيات معاصر از قرآن اشاره كرد و گفت: گويي چهرههاي برجسته ادبيات معاصر با معارف اسلامي قهر كردهاند.
رقابت جلال الدين رومي با شاعران مدرن آمريكا
جام جم آنلاين: استقبال گسترده از شعرهاي جلال الدين رومي در آمريكا به اندازه اي زياد بوده كه اين شاعر ايراني با شاعراني مثل شيموس هيني ، شاعر ايرلندي و برنده جايزه نوبل و رابرت بنسكي و ماري اوليور‘ شاعران آمريكايي رقابت مي كند.
به نوشته البيان ، شعرهاي مولوي با ترجمه كلمن پاركس ، شاعر ، ركوردار فروش كتاب هاي اين كشور است.
اين كتاب سال 1995 اولين بار به وسيله انتشارات هربر كلينز در سان فرانسيسكو منتشر شد.
ويليام دالرمبل طي مقاله اي نوشت: راز توجه آمريكايي ها به جلال الدين رومي ، شاعر فارسي زبان و يكي از شاعران صوفي مذهب در جهان اسلام چيست؟ چه چيزي باعث مي شود شركت هاي توليد لباس يا ابزارهاي موسيقي شعرهاي مولوي را بر آثار خود بنويسند تا فروش شان بالا برود؟ آيا روح تشنه مردم آمريكا باعث اين استقبال فراگير و گسترده از شعرهاي رومي شده است؟ چرا آمريكايي ها چنين عشقي را دوست دارند؟ آيا زمان آن فرا رسيده كه فرهنگ غرب به اين سوال پاسخ دهد كه زمان توجه بيشتر به فرهنگ اسلامي فرا رسيده است؟