تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول

 

November 20, 2005 07:24 PM

يکشنبه 29 آبان 84


منوچهر آتشي از چهره ‌هاي ماندگار شعر و ادب ايران در گذشت


تهران ، ايرنا ‪


" منوچهر آتشي " شاعر و مترجم مشهور ايراني و از چهره‌ هاي ماندگار شعر و ادب ساعت ‪ ۱۴‬روز يكشنبه به‌علت عارضه و ايست قلبي دربيمارستان سيناي تهران درسن ‪ ۷۴‬سالگي درگذشت. آتشي در سال جاري به عنوان چهره ماندگار شعر فارسي برگزيده شده است. به‌ گفته ‌يكي از كاركنان بخش "سي سي يو "بيمارستان سينا مرحوم آتشي پس از عمل جراحي تومور بدخيم كليه كه ‪ ۲۴‬آبانماه‌جاري انجام گرفت، دچارحمله شديد قلبي شد كه درپي آن از ‪ ۲۶‬ماه‌جاري در بخش سي سي يو اين بيمارستان بستري شده بود. وي افزود : پيكر اين شاعر نامدار ايراني فردا(دوشنبه) از بيمارستان منتقل خواهد شد. اين شاعر و مترجم دوم مهرماه سال ‪ ۱۳۱۰‬در بخش دهرود شهرستان دشتستان در استان بوشهر متولد شد. آتشي درسال ‪ ۱۳۳۹‬به‌تهران آمد و در دانشسراي عالي، به تحصيل پرداخت، در مقطع كارشناسي رشته‌زبان و ادبيات‌انگليسي فارغ‌التحصيل شد. مرحوم آتشي از آخرين شاگردان مستقيم "نيما يوشيج" بنيان‌گذار شعر نو پارسي بوده است. وي كه همواره در دهه‌هاي ‪ ۵۰ ،۴۰‬و ‪ ۶۰‬به سبك نيمايي شعر مي‌سرود در دو دهه اخير با گرايش به شعر سپيد به طرح ديدگاه‌هاي جديدي در شعر پرداخت.  "آهنگ ديگر" سال ‪" ،۱۳۳۹‬آواز خاك" سال ‪" ،۱۳۴۷‬ديدار در فلق" سال ‪۱۳۴۸‬ ،"برانتهاي آغاز" ،"گزينه اشعار" سال ‪ ۱۳۶۵‬و "وصف گل سوري" سال ‪۱۳۷۰‬ از جمله آثار اين شاعر نامدار ايران است.


 


شاپور جوركش:
آتشي در آن‌سوي خاك و آب بيدار است
كاووس حسن‌لي:
منوچهر آتشي تا آخرين لحظه حضور موثري در حوزه‌ي شعر و ادبيات داشت سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



نگاه من به آتشي نگاه عاشقانه شاگرد به استاد است. در عين حال بايد شيفتگي‌هاي خودم را مهار كنم و بگويم كه او در اشعار خود ديدگاه تازه‌اي به ادبيات معاصر اضافه كرد. آتشي در شعرهاي خود هيچ وقت ضمير من را به كار نبرد.
شاپور جوركش - شاعر معاصر - در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در شيراز با بيان مطلب بالا افزود: تضاد بين نيازهاي روزمره و حفظ تعهد اجتماعي بالاخره آتشي را از درون درهم شكست. پذيرش بعضي جايزه‌ها مثل پيوند كليه است و با بعضي‌ها نمي‌سازد. وجدان بيدار او از سويي به آن همه آثار ماندگار سرچشمه مي‌داد و ازسويي نمي‌توانست بر ناملايمات اجتماعي چشم ببندد.


وي با اشاره به اينكه در عيد سال گذشته براي تبريك سال نو با آتشي تماس گرفته و او به خاطر مقاله‌اي كه در يكي از مجله‌ها عليه‌اش نوشته شده بود، متاثر بود و صدايي بسيار گرفته داشت، افزود: با اين حال قبل از چاپ آن مقاله، سردبير مجله با خود آتشي تماس گرفته و او اجازه داده بود كه اين مقاله چاپ شود.
دكتر كاووس حسن‌لي نيز معتقد است: منوچهر آتشي يكي از پايه‌هاي اصلي شعر امروز بود. در رديف كساني همچون اخوان، شاملو، سپهري و نيما تنها بازماندگان اندكي وجود داشتند كه آتشي يكي از آن‌ها بود و فقدانش باورنكردني و تاسف‌برانگيز است.
رييس دانشكده زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شيراز در گفت‌وگو با ايسنا افزود: آتشي به اين كشور علاقه‌مند بود و در ايران ماند؛ در حالي كه مي‌توانست برود و از دور فقط نق بزند. اما اين كار را نكرد و حضور موثري داشت. منصفانه نقد مي‌كرد و با بسياري از حركت‌ها و جريان‌هاي ادبي همراه بود و در كنگره ملي شعر، جشن دانشجويي مهرگان و ديگر جشنواره‌هاي شعر و ادب دانشجويان حضور داشت و علاوه بر اينكه حرفش را مي‌زد، در برابر نوگرايي‌هاي افراطي موضع مي‌گرفت.
وي افزود: آتشي يكي از ارزش‌هاي ادبي جامعه ما بود، تا آخرين لحظه هشيار بود و در حوزه نقد و ادبيات و شعر حضور داشت و آثار تاثيرگذاري در دو دهه اخير خلق كرده بود.


 
 غزل تاجبخش:
آتشي پل ارتباطي شعر نيمايي با شعر سپيد بود
تهران- خبرگزاري كار ايران


منوچهر آتشي بي شك پل ارتباطي بين شعر نيمايي و شعر سپيد بود و اسطوره هاي كهن در شعر او به شكلي خاص جلوه كردند.
غزل تاجبخش در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و انديشه ايلنا گفت: انتخاب منوچهر آتشي به عنوان چهره ماندگار مرا بسيار شگفت زده كرد چرا انتخاب چرا كه براي اولين بار بود كه يك شاعر به عنوان چره ماندگار مورد تقدير قرار مي گرفت و او كسي جز آتشي نبود.
وي در ادامه تصريح كرد: با شنيدن اين خبر صبح زود با آتشي تماس و به ايشان تبريك گفتم و ايشان را براي حضور در جلسه انجمن غزل دعوت كردم كه ايشان بيان كردند كه امروز قرار است در بيمارستان بستري شوند. كه متاسفانه مرگ بازگشتي براي او نگذاشت.
اين بانوي غزل سرا با اشاره به آتشي كه ارتباط بين شعر نيمايي و سپيد بود گفت: او در شعرش اسطوره كهن را به دنياي امروز آورده بود.


 


سهيل محمودي:
منوچهر آتشي معلم همه‌ي نسل‌هاي شعري پس از خودش است


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
سهيل محمودي با ياد كردن از منوچهر آتشي به عنوان معلم همه‌ي نسلهاي شعري پس از خودش، درگذشت او را ضايعه‌اي دانست كه ادبيات امروز آسيب زيادي از آن مي‌بيند.
اين شاعر به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: منوچهر آتشي جزو بازماندگان طراز اول شاعران پيرو نيما بوده است؛ كسي كه در اواخر دهه‌ي 30 مجموعه‌ي آهنگ ديگر را منتشر كرد و به‌خاطر ويژگي‌هاي اقليمي جنوب كه به خوبي به بازتاب آنها پرداخته، متفاوت‌ترين نوع شعر را داشت.
او افزود: آتشي از نسل فروغ و اخوان و سپهري و شايد تنها بازمانده‌ي اين نسل بود كه البته م. آزاد هم شاعري از همين نسل است و اين روزها حالش خوب نيست و به رسيدگي نياز دارد.
محمودي همچنين گفت: آتشي به يك معنا معلم همه‌ي نسلهاي پس از خودش، نسل قبل از ما، نسل ما و جوانهاي امروز است. او در اين سالها ارتباط نزديك با انجمن شاعران ايران داشت و در نشست‌ها و كنگره‌هاي شعر جوان حضور جدي داشت و راهنماي جوان‌ها بود.


وي در پايان تاكيد كرد: منوچهر آتشي و م.آزاد شاگردان بي‌واسطه نيما هستند.


 



ديدار جمعي از شاعران با «آخرين بازمانده‌ي شاگردان بلافصل نيما»؛
عليرضا قزوه: با صحبت‌هايي كه در مطبوعات، عليه منوچهر آتشي صورت مي‌گيرد، كاملا مخالفيم


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


جمعي از شاعران با منوچهر آتشي ديدار كردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شاعر معاصر كه پس از جراحي كليه در بيمارستان سينا بستري است‏، قرار بود روز شنبه مرخص شود، اما به‌خاطر ناراحتي قلبي به بخش ccu منتقل شده و تحت مراقبت‌هاي پزشكي است تا بررسي‌هايي روي وضعيت قلبش انجام شود.
عصر روز جمعه جمعي از شاعران و چهره‌هاي ادبي ازجمله مشفق كاشاني، قيصر امين‌پور، عليرضا قزوه، محمدرضا عبد‌الملكيان، عمران صلاحي، علي باباچاهي، سهيل محمودي، فاطمه راكعي، ساعد باقري، موسي بيدج و ناصر فيض با اين چهره‌ي ماندگار ديدار داشتند.
در جريان اين ديدار، مشفق كاشاني، منوچهر آتشي را ازجمله چهره‌هايي دانست كه به پرورش ذوق‌هاي جوان عنايت خاصي داشته و با ياد كردن از او به‌عنوان يك شخصيت برجسته در كنار بعد فرهنگي‌اش، به خبرنگار ايسنا گفت: آتشي نه تنها در شعر نو از سرآمدان و شاعران برجسته است، بلكه در شعر كلاسيك هم با مطالعات وسيعي كه دارد، از شاعران صاحب نام است.
عليرضا قزوه نيز با تاكيد بر حمايت آتشي از شاعران جوان و اينكه او از شاگردان خوب نيما، صاحب سبك و انسان خوبي است، به شعر او براي حادثه حمله ناوگان آمريكايي به هواپيماي ايران اشاره كرد و گفت: بعضي‌هاي مي‌گويند آتشي براي مسائل اجتماعي و دفاع مقدس كاري نداشته، اما اين حادثه‌اي بود كه آتشي عكس‌العمل ملي خود را به آن نشان داد.
قزوه همچنين تصريح كرد: با صحبت‌هايي كه در مطبوعات بر ضد ايشان صورت مي‌گيرد، كاملا مخالفيم. استاد مشفق كاشاني و محمود شاهرخي، قيصر امين‌پور و محمدرضا عبدالملكيان سرمايه‌هاي شعر انقلاب‌اند و اگر كسي مي‌خواهد نظر بدهد، بايد اينها باشند.
محمدرضا عبدالملكيان نيز در گفت‌وگويي عنوان كرد: آتشي يكي از چهره‌هاي شاخص شعر نيمايي است، با ويژگي‌هاي خاص شعري خود. نگاه ويژه و زبان ويژه در قالب شعر نيمايي در كار آتشي به نحوي گره ‌خورده است كه شعر او را شعري متمايز و برجسته كرده است. اقليم خاص جنوب با ويژگي‌هاي اجتماعي آن خطه نيز از نكات متفاوت و متمايز شعر آتشي است.
او همچنين خاطرنشان كرد: از همان كتاب اول يعني از «آهنگي ديگر» كه شعر‌هاي بيست و چند سالگي آتشي است تا شعر معروف «اسب سپيد وحشي» كه نسل ما با اين شعر بزرگ شده و زندگي كرده است، بيان‌گر شاعري بزرگ و «آخرين بازمانده شاگردان بلافصل نيما» ست كه ما بوي نيما و سپهري و اخوان شاملو و فروغ را اكنون در شعر‌هاي آتشي استشمام مي‌كنيم.
فاطمه راكعي نيز به خبرنگار ايسنا گفت: آتشي علاوه بر اينكه يكي از رهروان واقعي راه نيماست كه در قيد حيات است، از جهت درجه شعر و شعريت، آثارش در كنار بزرگان شعري مانند شاملو و اخوان و ديگران قرار مي‌گيرد.
او افزود: به علاوه از نظر روحيات عالي انساني، مهرباني، بزرگواري، بعد معنوي، روحيه متعالي و دوستي قلبي و همكاري‌هاي هميشگي كه با شاعران انقلاب داشته و همكاري ارزشمند با وزارت ارشاد، همه سبب مي‌شود آتشي به عنوان يك شخصيت برجسته، دوست داشتني و قابل احترام كه حق استادي دارد، تلقي شود و به او به عنوان يك پدر و يك استاد نگاه مي‌كنيم.
راكعي همچنين با اشاره به برگزيده شدن مجموعه‌ي شعر آتشي به عنوان كتاب سال يادآور شد: همكاري او با جايزه بين‌المللي شعر و نيايش بسيار ارزشمند و پاسدار انديشه‌هاي متعالي است.



يك شاعر و روزنامه‌نگار چيني زنداني جايزه‌ي بين‌المللي آزادي مطبوعات را دريافت مي‌كند


 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



امسال كميته ويژه حمايت از روزنامه‌نگارها يكي از جوايز بين‌المللي ويژه آزادي مطبوعات خود را به “شي تائو”، يك شاعر و روزنامه‌نگار چيني مي دهد كه اخيرا به دليل افشاي اسرار دولتي به خارج از اين كشور به 10 سال زندان محكوم شده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ‌به نقل از نيويورك‌تايمز، شبي تائو، روزنامه‌نگار و شاعر چيني، پس فردا (سه‌شنبه)، ‌براي دريافت جايزه‌اش حضور نمي‌يابد، چراكه اكنون در حال گذراندن دوران محكوميت 10 ساله خود در زندان چيشان واقع در شهر يوان جيانگ است.
آنو كالتالاهتي، يكي از فعالان سازمان عفو عمومي، در اين‌باره گفت:‌ نوامبر سال گذشته وي در خانه‌اش دستگير شد. بعد به طور رسمي به اتهام افشاي اسرار دولتي به خارج از كشور دستگير شد و در ماه آوريل به 10 سال زندان محكوم شد.
اتهامات عليه شي تائو به پست‌هاي الكترونيك مربوط مي‌شود كه وي براي وب‌سايت‌هاي خارج از چين مي‌فرستاده است.
اين پست‌هاي الكترونيكي حاوي يادداشت‌هايي است كه ازسوي حزب كمونيست چين به روزنامه‌نگارهاي ارسال مي‌شود و مربوط به پانزدهمين سالگرد عام ميدان تيانانمن بود.
در اين پست‌هاي الكترونيكي به روزنامه‌نگارها نسبت به‌وجود آمدن آشوب احتمالي در زمان سالگرد اين قتل عام هشدار داده و به آنها گفته است در صورت وقوع چگونه يك چنين ناآرامي‌هايي را پوش دهند.
شي در سال 1968 در شهر يانچي واقع در شمال غربي چين متولد شد. وي كه بيشتر به عنوان يك روزنامه‌نگار شهرت دارد تاكنون كتاب‌هاي شعر بسياري منتشر كرد.
وي از نوجواني سرودن شعر را آغاز كرده ازجمله مجموعه اشعار وي مي‌توان به “مرزهاي بهشت” اشاره كرد كه در سال 2002 منتشر شد.



 
علي باباچاهي:
آتشي يكي از برجسته ترين شاعر ايران بود
تهران- خبرگزاري كار ايران


بي شك اگر قرار بود در آنتولوژي شعر نام 10 شاعر فارسي زبان آورده شود آتشي يكي از برجسته ترين اين چهره ها بود .
"علي باباچاهي" , با ابراز تاسف از درگذشت منوچهر آتشي در گفت و گو با خبرنگار ايلنا گفت‌‏: بي گمان اگر هر كدام از ارگان هاي دولتي يا غير دولتي مي خواستند با يك معيار سنجيده دست به انتخاب چهره هاي ماندگار بزنند در زمينه شعر منوچهر آتشي مي درخشيد .
وي در ادامه تصريح كرد‌‏: انتخاب منوچهر آتشي به عنوان چهره ماندگار بهانه اي شد تا هر كس بر حسب فهم خودش درباره او دست به قضاوت بزند و بر وي اتهامي كه خواست به او بزند , اگر در كشور ما قانون وجود داشته باشد بايد با اين مسائل برخورد لازم شود .
شاعر مجموعه گرفته بودم به صيد نهنگ با بيان اينكه آتشي كه نامش در ميان شاعران تاثير گذار ايران مي درخشد، گفت‌‏: در تمام آنوتولوژي شعر اگر از 10 شاعر نام برده شود بي شك يكي از اين شاعران منوچهر آتشي خواهد بود .
باباچاهي در پايان گفت‌‏: گفتن آخرين خاطره اي كه از آتشي دارم خالي از لطف نيست وقتي جمعه در بيمارستان به ديدار او رفتم به او گفتم تو ماندگار شدي، چرا كه تو هم به عنوان يكي از چهره هاي ماندگار معرفي شدي و هم از عمل جان سالم به در بردي و اين اتفاق براي او جاي بسياري خوشحالي داشت .


 


اسرافيلي: قضاوت‌ها بايد درباره قطعه‌ شعر باشد، نه مجموعه شعر
خبرگزاري فارس: حسن اسرافيلي گفت: حيف است مجموعه‌اي كه قطعه شعرهاي ارزشمندي درباره دفاع مقدس دارد، به علت اين كه 35 تا 40 درصد اشعارش دفاع مقدسي نيست، كنار گذاشته شده و به آن توجهي نشود.
حسين اسرافيلي در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس با اشاره به اين كه در داوري‌هاي كتاب سال دفاع مقدس توجه به كميت، كيفيت اشعار را زير سوال مي‌برد، ادامه داد: در برگزاري جايزه كتاب سال دفاع مقدس از اين طرح كه قطعه شعرها بايد مورد گزينش قرار گيرد، خيلي حمايت كردم. ولي انجام نشد و متاسفانه هنوز آقايان به اين كار راي مثبت نداده‌اند.
وي با بيان اين مطلب كه يكي از اشكالات كار همين موضوع است كه بايد رفع شود، ادامه داد: مجموعه‌هاي انفرادي در سال گذشته بسيار كم بود. نمي‌دانم چه تعداد از اين كتاب‌ها به دست داوران اين جايزه رسيده است،‌ ولي تا آنجا كه من اطلاع دارم تعداد اين آثار خيلي كم بود و آن‌هايي هم كه چاپ شد، واقعا با اغماض مي‌توان شعر خوب به‌آن‌ها گفت.
اسرافيلي در ادامه افزود: اين را به اين خاطر مي‌گويم كه شاعراني كه اشعار خود را براي چاپ به شوراي شعر بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس مي‌دادند، با اغماض كارشناسان اين شورا براي چاپ فرستاده مي‌شد. آن هم به اين دليل بود كه خيلي انتظار نداشتيم، بعد از گذشت 15، 16 سال از پايان جنگ شاعران با همان شور و حال به سرودن شعر بپردازند. كارشناسان اين شورا نگاه تعاملي داشتند و از ديدگاه آنان فكر كردن به گذشته‌‌هاي جنگ ارزش محسوب مي‌شود.
وي در ادامه به داوران اين جايزه اشاره كرد و يادآور شد: دوستاني هم كه در اين جايزه داور بوده‌اند از بچه‌هاي دانشگاه بوده و هيچ ارتباطي هم با بنياد و مسؤولان آن نداشته‌اند تا آن‌ها به غرض‌ورزي محكوم كرد.
اسرافيلي با اشاره به اين كه نام كتاب خاصي را براي كسب رتبه‌هاي اول و دوم در ذهن ندارم، افزود: البته امكان دارد كه در مجموعه شعري، قطعه شعري توجه من را به خود جلب كرده باشد، اما با يك گل بهار نمي‌شود.


 



تحليل رنگ در آثار نيما، فروغ، سهراب، اخوان، شاملو، ايراني و رويايي
«رنگ سياه» پركاربردترين رنگ در آثار مهم شعر نو است سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


يك بررسي در ميان آثار هفت شاعر معاصر نشان مي‌دهد، پركاربردترين رنگ در مجموعه‌هاي مهمي از شعر نو ايران، رنگ سياه است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مصطفي صديقي در كتاب «جستجوي خوش خاكستري» به تحليل رنگ در شعر معاصر و بررسي آثار نيما يوشيج، فروغ فرخزاد، هوشنگ ايراني، سهراب سپهري، مهدي اخوان ثالث، احمد شاملو و يدالله رويايي پرداخته است كه در اين بررسي رنگ سياه ‌٤٤ درصد كل رنگ‌ها را در برمي‌گيرد. رنگ‌هاي سرخ، سبز، سفيد، زرد، آبي، خاكستري، بنفش و قهوه‌يي در مجموع ‌٥٥ درصد باقي مانده را شامل مي‌شوند.
به اعتقاد او، اختلاف بين رنگ سياه و سفيد، يعني ‌٤٤ درصد در برابر ‌١١ درصد، دوگانگي را به سمتي ديگر كشانده، يعني مجموع رنگ‌ها را در تقابل با سيطره رنگ سياه قرار داه است.


رنگ‌هاي «سرخ، سبز، سفيد» با درصدي نزديك به هم در يك مجموعه گرد آمده‌اند و رنگ‌هاي «زرد و آبي» و سپس رنگ‌هاي «خاكستري، بنفش و قهوه‌يي» مجموعه‌هايي نزديك به هم را تشكيل مي‌دهند.
در كتاب «جستجوي خوش خاكستري» مي‌خوانيم: «رنگ سياه ر شعرهاي نيما» (در دوره‌هاي مختلف) بالاترين بسامد را دارند. در دوره اول (‌١٣١٣ -1300) اين كاربرد بيشتر عيني و بيروني و تا اندازه‌اي سطحي است. يعني اوضاع نابه‌سامان اجتماعي و سياسي حضور اين رنگ‌ها را فزوني مي‌بخشد. اين كاركردها در دوره پاياني (‌١٣٣٧ - ‌١٣٢٥) بيشتر دروني و ذهني شده‌اند و كاربرد اين رنگ عميق‌تر و شاعرانه‌تر است.
چرخش معنايي رنگ سياه در شعر سپهري آشكارتر و روشن‌تر است. اين مساله با مقايسه كاربرد رنگ سياه در مرگ رنگ (‌١٣٣٠) با مجموعه شعر آوار آفتاب (‌١٣٤٠) يعني با فاصله ‌١٠ سال، قابل بررسي و تحليل است. در شعر شاملو رنگ سرخ، نمود بيشتري يافته و چرخش‌هاي معنايي آن روند شعر وي را به خوبي نشان مي‌دهد. رنگ سرخ در مجموعه «آهن ها و احساس‌ها» - اولين مجموعه شعر شاملو - بالاترين كاربرد را داشته، همه اين كاربردها در مفهوم خون و حماسه آمده‌اند. اما آرام‌آرام و در آثار بعدي رنگ سرخ در معناي عاشقانه بروز مي‌كند.
در مجموعه شعرهاي فروغ فرخزاد، رنگ حضوري تجربي دارد. در كنار حضور سنگين رنگ سياه كه اندوه و خستگي شاعر را در خود نشان مي‌دهد، طيفي از رنگ‌هاي ديگر را مي‌بينيم كه واقع‌بيني شاعر را آشكار مي‌كند.
تنزه‌گرايي شاعر با هم‌نشيني مداوم رنگ‌هاي سرخ و آبي آمده است كه توجه به غرايز زيستي و بشري در كنار شان انساني اين ژرف‌انديشي را بيان مي‌كند.
هوشنگ ايراني گويي بعد از زلزله‌اي سنگين و ويران‌گر نشسته است تماشا مي‌كند و شعر مي‌گويد. اين ويراني و سياهي بيروني، نحو جملات و عبارات شاعر را نيز معلق و مغشوش كرده و گاه او را به بياني جنون‌وار وامي‌دارد. در اين فضاي به هم ريخته رنگ‌ها نيز جابه‌جا جلوه مي‌كنند. سياهي هم‌سو با ويراني رنگ بنفش نيز فضاي تيره و شكننده را همراهي مي‌كند، اما به تدريج در مجموعه‌هاي بعد از «بنفش تند بر خاكستري» با كاهش چشمگير رنگ سياه رو به رو مي‌شويم كه آرام آرام زبان شاعر نيز روان و ملايم مي‌شود.
رنگ سياه براي اخوان ثالث زمان حال است در برابر گذشته‌ي دور باستاني كه خواستار تكرار و تجديد آن است، بنابراين آن را روشن و سپيد مي‌بيند و اين امر شاعر را به دوگانگي نفوذناپذير رهنمون مي‌شود و هم طيف رنگ‌ها را در سياه و سفيدي كه خود رقم‌زده جا مي‌دهد.
«جستجوي خوش خاكستري» كه به گفته‌ي مولفش نخستين كتاب درباره تحليل رنگ در شعر معاصر است، توسط انتشارات روشن مهر به چاپ رسيده و نامگذاري فصل‌هاي آن به اين ترتيب است: با روشني و تيرگي اين شب دراز / نيما يوشيج، آشنايي با رگ‌هاي آبي‌رنگ / فروغ فرخزاد، تندري رنگ مي‌دهد/ هوشنگ ايراني، ادراك فضا، رنگ، صدا / سهراب سپهري، رازهاي تيره‌ي هستي / مهدي اخوان ثالث، قلب سرخ ستاره / احمد شاملو و مسافت رنگ/ يدالله رويايي.
از مصطفي صديقي كه در دانشگاه هم تدريس مي‌كند، پيش از اين مجموعه‌ي شعر « يك جمله‌ي كامل» در سال ‌٨١ منتشر شده و دو مجموعه‌ي « به گور خودم مي‌خندم» و «مراقبت از دست‌ها » نيز آماده‌ي چاپ است كه به گفته‌ي خودش بيشتر در فضاهاي پست مدرن مي‌گذرد.



 
ابوالفضل پاشا:
شعر امروز به مضمون‌پردازي‌هاي بي‌خاصيت دچار شده است


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - رشت
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



با توجه به اينکه ايران مهد شعر دنياست و بسياري از شاعران مطرح جهان شهرت خود را مديون ادبيات ايران هستند، با اين حال در ايران تريبوني براي تبليغ شعر وجود ندارد.


ابوالفضل پاشا - شاعر - در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين مطلب اظهار داشت: روند رشد شعر در ايران در يک سال اخير با توجه به تحولي که در شعر ايران صورت گرفته، رو به جلو بوده و با توجه به زيبايي شناسي که در يک دهه اخير در ذهن شاعران ايران به وجود آمده است، در يک سال اخير شاهد مجموعه هاي تاثيرگذاري بوده‌ايم.
پاشا با بيان اين که در حرکت شعر ايران شاخه‌هاي انحرافي به‌وجود آمده بود، افزود: يکي از مواردي که در چند سال اخير شاعران به آن توجه داشته‌اند، سرودن شعر زير لواي تئوري غرب بوده است. شاعراني هستند که با استناد به کلمه پست‌مدرن مي‌خواهند تحولي در شعر ايران به‌وجود بياورند؛ اما اين کار عملي نيست.
او گفت: از شعر به عنوان وسيله‌اي براي مضمون‌پردازي تبليغاتي استفاده مي‌شود. يکي از دلايلي که به شعر ايران صدمات بي شماري در درازمدت خواهد زد، استفاده از شعر براي تبليغ مضمون هايي است که ارزش ادبي ندارند. اين مساله ماهيت شعر را زير سوال مي برد.


 
 



شعر زن خوزستان در ”نماي درشت“ افسانه نجومي بررسي مي‌شود


سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب



از افسانه نجومي كتابي با نام ” نماي درشت “ منتشر مي‌شود.
اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان درباره اين كتاب خود توضيح داد: در كتاب ” نماي درشت “ نگاهي به پروسه شعر زنان استان خوزستان داشته‌ام. اين كتاب با مقدمه‌اي راجع به پيشينه فرهنگي، اجتماعي، تاريخ و جغرافيايي استان خوزستان شروع مي‌شود، سپس بحث حركت‌هاي زباني در استان را مطرح كرده‌ام.
وي خاطرنشان كرد: بررسي شعر زنان استان از دهه 40 و با شعرهاي سپيد بتول عزيرپور آغاز مي‌شود و بعد شعر ديگراني مثل شمسي‌ پورمحمدي، پروانه نجاتي، ميترا سراني ‌اصل، سپيده جديري، آذر كياني، سهيلا ميرشكاك، خودم و ... مي‌آيد.
نجومي با بيان اين‌كه مبناي بررسي‌هاي كتاب او زنان شاعري هستند كه دفتر شعر منتشر كرده‌اند، گفت: زنانگي زبان، زبان زنانه در شعر، سهم شعراي زن از غزل و اين‌كه چرا در دهه 60 زبان شعر زنان شاعر زباني محافظه‌كارانه بوده است و اينكه زنان با همان واژگان كليشه‌اي ذهني و زباني مردانه (زبان مردسالارانه) شعر سروده‌اند، از مواردي است كه در اين كتاب به آن‌ها پرداخته شده است. به طور كل، اين مساله طرح شدني است كه چرا زبان زنان شاعر ذهنيت و روي‌كرد متفاوتي را از خود نشان نداده است. هم‌چنين در بخشي از كتاب با عنوان ” طنز؛ ذره‌بين زنان “ به دو محور شعر زنان ايران و شعر زنان خوزستان پرداخته‌ام.
اين كتاب نجومي هم‌اكنون در مرحله بازبيني‌ نهايي به سر مي‌برد.



 مهدي مرادي:
شاعري مي‌تواند ترانه بسرايد كه با خلق و خوي مردمي بودن آن سازگار شود

شايد ترانه به امداد شعر و زبان هم بيايد؛ چون به مردم نزديك است سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



از ديد يك شاعر جوان خوزستاني، شاعر مي‌تواند بالقوه ترانه‌سراي بزرگي باشد؛ به شرط آن‌كه خود را به نفع ذوق عامه تعديل كند و با خلق و خوي ترانه، كه همان مردمي بودن است، سازگار شود.
اين شاعر با تاكيد بر اين‌كه ترانه برج عاج را برنمي‌تابد در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان خاطرنشان كرد: ميل شاعران امروز به ترانه‌سرايي بيش‌تر به جنبه رسانه‌يي و فراگيري ترانه مربوط مي‌شود كه مي‌تواند به شهرت و جاودانگي شاعر نيز دامن بزند.
مرادي با يادآوري اين مطلب كه ترانه به لحاظ مصرفي بودن رونق بازار دارد، در عين حال خاطرنشان كرد: شعرهاي بسياري را مي‌شناسم كه با امكان‌هايي كه براي خود دست و پا كرده‌اند قابليت خوانده شدن به مثابه يك ترانه را به وجود آورده‌اند و در برهه‌هايي حتي جور نبود ترانه را كشيده‌اند و خوش درخشيده‌اند.
وي معتقد است: ترانه‌هايي كه ساده و بي‌پيرايه سروده مي‌شوند و به ورطه تفاخر و تصنع نمي‌افتند بهتر در ذهن مي‌نشينند و بر زبان زمزمه مي‌شوند.
مرادي با اعتقاد به اين‌كه ترانه‌سرا شاعر نيست، تاكيد كرد: در ترانه بيش‌تر پاي صنعت‌گري در ميان است و نه صرفا ” آن “ و ” شهود “ شاعرانه. شاعر هم ترانه‌سرا نيست؛ اگرچه چندتايي ترانه خوب گفته باشد.
او تصريح كرد: در اين‌كه شاعر خود را در سرودن ترانه محك بزند هيچ اشكالي نمي‌بينم و بعيد مي‌دانم ترانه آفتي براي شعر و زبان تلقي شود. كسي چه مي‌داند؛ شايد ترانه به امداد شعر و زبان هم بيايد چون به مردم نزديك است.


 


 
محمد آذرم شاعر وتئوريسين شعر" متفاوط "
نيما" بايد بازي خودش را شروع مي‌‏كرد.
تهران- خبرگزاري كار ايران


"محمد آذرم" شاعر وتئوريسين شعر متفاوط معتقد است كه ادامه دادن به بازيي كه در خوشبينانه‌‏ترين حالت، بيش از دو قرن از پايان آن گذشته بود، براي "نيما يوشيج" امكان‌‏پذير نبود كه براي آشنايي تا ديد گاه هاي اين شاعر نسبت به شعر نيمايي با او به گفتگو نشسته ايم .


به نظر شما "نيما" از طرح "شعر نو" چه منظوري داشت و مؤلفه‌‏هاي "شعر نو" نشان دهنده چه تغييري نسبت به شعر كلاسيك هستند؟
شعر كلاسيك پاسخگوي تفكر مدرن در شعر نبود. بازي اي بود كه از آن فقط قانونش باقي مانده مانده بود؛ ديگر امري لذت‌‏ساز و لذت‌‏بخش هم نبود، در عوض تبديل به امري تكراري و ملال‌‏آور شده بود. شعر در هر شكلي كه هست بايد غريبگي كند و آنچه شعر كلاسيك مي‌‏ناميم در بي رمق‌‏ترين و فرسوده‌‏ترين حالت خودش، بدل به عادت شده بود. آنها كه مي‌‏خواستند كلاسيك بنويسند و دورنماي آينده‌‏شان يك گذشته تاريخي از دست رفته و سپري شده بود، بازيگراني بودند كه از پايان بازي ، آن هم مدتها پيش از زمان خودشان، بي‌‏اطلاع مانده بودند. ادامه دادن به بازي اي كه در خوشبينانه‌‏ترين حالت، بيش از دو قرن از پايان آن گذشته بود، براي "نيما يوشيج" امكان‌‏پذير نبود. "نيما" بايد بازي خودش را شروع مي‌‏كرد. بازي اي با قواعد كاملا تازه. بازي جديدي در شعر كه هيجان ساختن و كشف‌‏كردن در "زبان" را همراه خود داشته باشد. پس بازي جديد شعر بايد مي‌‏توانست اولاً ناكارآمدي و اتمام بازي هزار و صد ساله شعر كلاسيك را نشان دهد، آن هم در كشوري كه "شعر" وظيفه كار فرهنگي، تعليمي، اجتماعي، رسانه‌‏اي، تبليغي، سياسي و هر كار ديگري كه فكرش را بكنيد، به صورت‌‏هاي مختلف به عهده گرفته بود؛ دوم بايد كارآيي خودش را در زمينه‌‏هايي كه شعر كلاسيك فاقد توانايي انجام آن بود، نشان مي‌‏داد . ساختن شكل‌‏هاي متنوع شعر، همراهي شعر با زبان و تفكر روز، حضور جدي در جامعه روشنفكري و به يادآوردن موقعيت خود بين ديگر شعرهاي جهان در عين پرداختن به تئوري شعر و نقد به طور تخصصي، از مواردي ست كه كارآييِ بازي پيشنهادي "نيما" را نشان مي‌‏دهد . بايد توجه داشت كه كنار زدن يك موقعيت شعري 11 قرنه و جايگزين كردن موقعيت تازه‌‏اي به جاي آن، امر دشواري‌‏ست . پس "نيما" قبل از هر كاري چشم‌‏انداز نگاه كردن به "زبان" را عوض كرد . جهان‌‏بيني "نيما" و شعرش يكسر با جهان‌‏بيني شعر كلاسيك، متفاوت است . بديهي ست كه جهان زباني ساخته شده با شعر " نيما " با تلقي‌‏هاي قبلي شعر، سر ناسازگاري دارد . بازي پيشنهادي " نيما " به شعر، يا موقعيتي كه براي شعر بودن يك متن ارائه مي‌‏دهد، به جز تغيير چشم‌‏انداز زباني و رها كردن آرايه‌‏هاي عادت شده شعر، با گسترش وزن عروضي و انعطاف‌‏پذيري آن، با تغيير رويكرد موسيقايي زبان شعر از حالت "‌‏ملوديك" به "‌‏هارمونيك" ، با تغيير مفهوم و جايگاه قافيه در شعر، با حركت به سمت ساختن يك محور عمودي و اعتقاد به حركت خطي و مفهوم پيشرفت در فلسفه نوشته شدن يك شعر، خودش را نشان مي‌‏دهد . مجموعه اين تغييرات و تغيير واحد شعر از بيت به بند و يا كل يك شعر، معيارهاي زيباشناختي ادبيات فارسي را دگرگون كرد . درواقع " نيما" دستور زبان شعري جديدي تا‎ليف و آن را جايگزين بوطيقاي شعر كلاسيك كرد .
بحران شعر معاصر از كجا سرچشمه مي‌‏گيرد و " نيما" چه راه حلي براي آن ارائه مي‌‏دهد؟
شعر معاصر عرصه بحران‌‏هاي تودرتو، متقاطع و در حال گسترش است. اما منشا و سرچشمه همه اين بحرانها، حركت " نيما " در شعر است.
" نيما" با حركت خود آنچه را " قانون" شده بود، شكست. قانون نقض شده، قانوني كه ناكارآمدي‌‏هايش آشكار شده، اگر توان ترميم خودش را نداشته باشد، بي مصرف مي‌‏شود . رعايت نكردن قانون، بي‌‏مصرف شدن آن است. از طرف ديگر، حركت " نيما" در شعر، ضمن آشكار كردن خلاءهاي ظرفيتي شعر كلاسيك، توان بالا و امكانات گسترده‌‏تر، به علاوه انعطاف‌‏پذيري و قابليت انتخاب بيشتر قواعد شعر او را مشخص كرد . راه حل "نيما" براي بحراني كه خودش ساخته بود و همين‌‏طور بحران به نبست رسيدن شعر كلاسيك، جايگزيني قواعدكلي شعر "آزاد" يا به تعبير ديگر "نيمايي" به جاي قوانين شعر كلاسيك فارسي بود . اما "نيما" نكته‌‏اي را به دلايل شرايط تاريخي ناديده گرفت؛ نكته‌‏اي كه از "راديكاليته" شعر خودش و حركتي كه در شعر انجام داد، پديد آمد، شكل عوض كرد و ادامه يافت؛ جايگزيني يك سري قوانين يا قواعد كلي در شعر به جاي قواعد قبلي، براي هميشه غيرقابل پذيرش است و هر پيشنهادي كه به دنبال "تثبيت" يك موقعيت زباني خاص و تحميل آن به عنوان تنها گزينه موجود باشد، محل ترديد و رد شدن است.
چرا " شعر نو " كه " نيما " همه وقت و زندگي خود را روي آن گذاشت، با مرگ خودش و چند شاعر ديگر نيمايي از جمله "‌‏مهدي اخوان ثالث" ديگر مدعي و طرفداري ندارد، آيا اين وضعيت ما را به سمت اين واقعيت سوق نمي‌‏دهد كه زمان مرگ شعر نيمايي فرا رسيده است؟
مي‌‏توانم بگويم امروز باقي ماندن شعر در يك سري از قواعد از پيش تعيين شده است كه ديگر طرفداري ندارد. چرا بايد مدعي يك مكانيسم ثابت و تكرار شونده حتي با ميزان انعطاف شعر نيمايي بود . اما شايد بهتر باشد به جاي "مرگ" تعبير ديگري به كار ببريم . چون موقعيت پيشنهادي "نيما" براي شعر، با ديگر موقعيت‌‏هاي "شعر بودن" ، وارد جرياني از آميختگي و التقاط شده است . تسلط و قدرت اين موقعيت پيشنهادي، به عنوان "مركز ژانر" شعر، در كنار ديگر موقعيت‌‏هاي شعر بودن خنثي شده است . پس موقعيت نيمايي شعر، همچنان هست و خواهد بود اما نه آنچنان كه "نيما" مي خواست. "نيما" شعر "ماخ اولا" را استعارهاي از موقعيت پيشنهادي خودش به ادبيات فارسي مي‌‏دانست كه نامعلوم مي‌‏رود و هر دم مثل فراري اي كه به دنبال راه هموار نيست، مي‌‏خروشد . شايد "نيما" اين آينده تثبيت نشدني را پيش‌‏بيني مي‌‏كرد اما ميل به تثبيت كردن با او بود و با او ماند . امروز به "تغيير" موقعيت شعر و استمرار اين تغيير، فكر مي‌‏شود . به موقعيت‌‏هاي چند رگه، سيال و نامتعين آن هم با قواعدي كه براي هر شعر منحصر به فرد باشد . شعر "متفاوط" هم كه پيشنهاد من به ادبيات امروز است، همين استراتژي "تغيير" را اتخاذ كرده است. با چنين استراتژي اي همه موقعيت هاي شعر بودن يك متن، از جمله موقعيت نيمايي، به صورت آميخته و تركيبي و با توجه به شكل در حال اجراي شعر، پتانسيل‌‏هايشان آشكار مي‌‏شود بدون اين كه حذف و انكار شوند يا در تقابل با موقعيت ديگري از شعر بودن يك متن، قرار گيرند .
پس چرا شاعران جوان به سمت شعر نو نمي‌‏روند؟
درواقع با پيشنهادي كه ارائه كردم يعني شعر "متفاوط" مي‌‏توان همه موقعيت‌‏هاي شعري را به سمت موقعيت امروز آورد و در زمان حال قرار داد و آنها را تحليل كرد و به كار گرفت . زمان رو آوردن به گذشته دور و نزديك گذشته، اما زمان شناخت و خوانش تحليلي همه سابقه و آرشيو شعر، هيچ وقت نمي‌‏گذرد. چرا كه ناخوانا ماندن موقعيت‌‏هاي گذشته شعر، همان قدر تاسف‌‏بار است كه ماندن در آنها.


 


جاويد محمدي :
نيما مبدع و تئوريسين شعرنو است
تهران- خبرگزاري كار ايران


"جاويد محمدي" شاعرنيمايي سرايي كه تاكنون مجموعه شعر نيمايي" افسانه تناسخ" از وي منتشر شده است ، معتقد است كه نيما و نيمايي تا ابد زنده خواهند بود و اگر در آينده شاعران خوبي ظهور كنند, شعر نيمايي تجديد حيات خواهد كرد. نيما مبدع و تئوريسين اين راه بود اما راه همچنان ادامه دارد.
منظور نيما از شعر نو چه بود؟
نيما منظور خاصي نداشت, بلكه با بر هم زدن تساوي اركان عروضي در ساختار و محتواي شعر فارسي تحول ايجاد كرد و اين ضرورت شعر به بن بست رسيده ، آن زمان بود . چرا كه شعر با قله هايي چون "سعدي" ," فردوسي" ," مولوي" و" حافظ" و ... با تغيير سبك هاي مختلف از جمله "هندي" و "دوره بازگشت" نتوانست قد علم كند. و با بروز زمينه هاي دگرگوني در زندگي و بافت سنتي جامعه ايران آن روز و تعامل با فرهنگ و ادب غرب و آسياي شرقي, به تدريج زمينه هاي تحول در ادبيات و بخصوص شعر در ايران مهيا شد كه "نيما" علم آن را بردوش گرفت و بعدها با ظهور قله هايي چون" اخوان" ," فروغ"," سپهري" و بزرگاني چون" نصرت رحماني","منوچهر آتشي", "كسرايي", "نادرپور" وفريدون مشيري"اين شعر به اوج رسيد.
بحران شعر معاصر از كجا نشات مي گيرد؟
منظورتان را از معاصر درك نكردم اگر منظورتان دوران نيما و اخوان است كه بحران چنداني نبوده است . اما بحران شعر امروز ريشه هاي بسياري دارد.
در دوران انقلاب تا پيروزي آن دوران شعر حماسي و انقلابي به پايان رسيد و با بروز جنگ به سمت ادبيات مبارزه چرخش پيدا كرد اما مقيد كردن شعر در چارچوب مسائل انقلابي و ديني به شعر تاريخ مصرف داد و شعرهاي بدون تاريخ مصرف و خلاقانه هم كمتر مجال بروز يافتند. از طرفي كم سوادي و بي حوصلگي گروهي از شاعران صاحب تريبون,تكنيك و صلابت را در شعر كم رنگ تر كرد .و از سويي ديگر, مطبوعات و ارباب جرايد با موج سازي و چاپ شعرهايي همانند, شاعران را به سرودن شعرهايي كه قابل چاپ در چارچوب فكري آنها باشد,‌‏ترغيب كرد و اين جهت دادن به شعر, شعر واقعي را تحت الشعاع قرار داد. كمبود منتقد منصف و با سواد و رواج نقدهاي سفارشي و گروهي و بي اعتمادي مخاطب شعر, همچنين جريان بي ريشه و تقليدي شعر روشنفكري هم از ديگر دلايل ايجاد بحران در شعر امروز است. البته سخن بسيار است ؛ اما ذكر اين نكته ضروري است كه نيما راه حل بحران شعر در اعصار پيشتر را مطرح كرد نه شعر معاصر ، چرا كه شعر معاصر نيما همان شعر دوران سعدي و حافظ و بيدل و ... بود.
چرا شعر شعر نيمايي به مفهوم رعايت تمام اسلوب هاي شعر نيما ،از تاثير بيرون رفته است وپس از اخوان ثالث ديگر طرفداري ندارد.
چون مجال بروز ندارد, به نظر بنده, جرايد مقصر اصلي اين جريان بودند چرا كه صفحات ادبي بيشتر به كساني سپرده شده بود كه اهليت, دانش و تجربه اداره صفحه ادبي را نداشتند ولي با ملاحظه پاره اي روابط اين تريبون ها را به دست گرفتند و به اشاعه شعر دلخواه خود يا دوستان شان پرداختند. از طرفي ترجيح مي دادند به جاي يك يا دو شعر نيمايي, چندين غزل و سپيد و رباعي و دوبيتي و هايكو را چاپ كنند تا بر تعداد خوانندگان شعر گوي خود بيفزايند. بطوريكه در شهركرج , نيمائي سرايان بزرگي چون زنده ياد استاد "علي حاجي حسيني روغني" (آژنگ)," اعظم السادات مير سليمي", "كوروش آقا مجيدي"," حسين جمالي" و حتي در سطح وسيعي تر بزرگاني چون" نصرت رحماني" هم مجال چنداني براي حضور نداشتند. و طبيعا محصولي كه امكان ارائه ندارد نيازي به توليد انبوه نمي بيند و خواننده هم از اين شعر غافل شده و حتي نحوه خواندن آن نيز را نمي داند.
آياعمر شعر نيمايي به پايان رسيده است
بايد بگويم كه هنوز هم كتابهاي "اخوان" و" فروغ" و "سپهري" و" رحماني "و "مشيري" و" مصدق" پر خواننده و پر فروش هستند پس شعر نيمايي نمرده است اگر چه سعي كرده اند بكشندش! من به قطع مي گويم كه در حق شعر نيمايي بي انصافي و بي وجداني روا شده است. چرا كه خود من وقتي كتابم را به چاپ رساندم حتي دوستان نزديكم هيچ حركتي در خصوص برگزاري جلسات نقد و بررسي و معرفي آن نكردند و تنها چاپ كتاب را اعلام كردند! در حاليكه براي مجموعه هاي بي وزن و قالبي و رنگي سر و صدا راه مي اندازند و هياهويي مي كنند كه گويي حافظ معاصر را كشف كرده اند. هيچكس بركتاب من نقد ننوشت و بيش از خوب يا بد نظري نداد.
تاريخ اين بد عدالتي را پاسخ خواهد داد و به يقين اين تيرهاي پرتابي اگر چه زماني هوا گرفتند ولي به خاك خواهند نشست.
اگر نيما مدتي ديگرزنده مي ماند باز هم به سرودن شعر نيمايي ادامه مي داد؟
بله حتما چون هنوز هم ابعاد مختلف اين شعر تبيين نشده و ظرفيت هاي آن تكميل نشده است . به شما قول مي دهم كه نيما و نيمايي تا ابد زنده خواهند بود و اگر در آينده خواننده هاي خوب و شاعران خوب ظهور كنند, شعر نيمايي تجديد حيات خواهد كرد. نيما مبدع و تئوريسين اين راه بود اما راه همچنان ادامه دارد.
به مولفه هاي شعر نيمايي چقدر در شعر هايتان پايبند هستيد؟ من نسبت به قوالب متعصب نيستم و در اكثر قوالب سروده هايي دارم اما شعر نيمايي را بسيار كامل و دلنشين مي دانم شعر پيشنهادي خود نيما و همينطور اخوان نه نوع آزاد آن كه نيمايي نمي تواند نام بگيرد. اگر چه بسيار دشوار هم هست و تا زنده ام, هر زمان كه پيش بيايد, نيمايي خواهم سرود, اما كلام آخرم اينكه اگر چه نيما, نيمايي را ابلاغ كرد ولي به قوالب ديگر بي حرمتي نكرد. اما متاسفانه برخي شاعران و متشاعران امروز به راحتي به اين ژانر شعري توهين و بي احترامي روا مي دارند و در برابر اين شعر به سكوت يا تحقير مي پردازند. كساني كه شعر نيمايي را شعر موزون نا متساوي الاركان مي دانند اين شعر را درك نكرده اند. شعر در هر قالبي اگر شعر باشد محترم است و چشمه راه خود را پيدا خواهد كرد.


 



مخالفت نماينده مجلس در تغيير روز ملي شعر وادب
اروميه- خبرگزاري كار ايران


زمزمه هايي مبني بر تغيير روز ملي شعر و ادب از طرف بعضي از عناصري كه شايد ديدگاه تندروي قوميتي يا نژاد پرستي و شوونيستي دارند بگوش مي رسد.
"محمد عباسپور" نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي با بيان مطلب فوق به خبرنگار ايلنا افزود: من مخالف تغيير روز ملي شعر و ادب هستم و مي گويم كه اين عمل هرگز با روح وحدت ملي و روح تعالي استادان بزرگي چون" محمد حسين شهريار" و ساير عرفا و شعرا و ادباي بزرگ قرن معاصر و رهبران بزرگ ديني و سياسي و فرهنگي سنخيت ندارد.
وي افزود: متاسفانه هر از گاهي بازي كردن با اين گونه موارد كه به نظرم سازمان يافته و از سوي عواملي است كه ايجاد اختلاف بين قوميت ها را در سرلوحه برنامه كاري خودشان دارند و از آنسوي مرز رهبري مي شوند موجب بروز مشكلاتي مي شود.
وي بيان داشت: ديروز خوزستان, امروز كردستان, فردا آذربايجان بنابراين من ظهور و بروز اين گونه موارد و اظهار نظر ها را در جهت تامين اميال توطئه گران عليه فرهنگ ملي و وحدت و اتحاد همبستگي ملت ايران برخلاف ديدگاه مقام معظم رهبري كه سال را همبستگي ملي اعلام نموده اند مي دانم بنابراين قطعا روز 27 شهريور روز ملي شعر و ادب است.


 


عناصر معنوي شعر مهاجرت در حوزه فارسي زبانان جهان بررسي مي‌شود


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



چهارمين نشست ماهانه انجمن شاعران فارسي گوي جهان با عنوان “يك قفس آزادي”‌، روز دوشنبه با همكاري سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار مي‌شود.


به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، اين نشست به بررسي عناصر معنوي شعر مهاجرت در حوزه فارسي زبانان جهان مي‌پردازد.


در اين نشست دكتر منصور رستگار فسايي - استاد دانشگاه شيراز درباره شاعران فارسي زبان مقيم آمريكا - دكتر عبدالغفور آرزو - شاعر، نويسنده و كاردار سفارت افغانستان در ايران - درباره شعر مهاجرت افغانستان و ابراهيم خدايار - استاد دانشگاه تربيت مدرس و معاون انجمن شاعران فارسي گوي جهان - درباره شعر مهاجرت فارسي سرايان ماورا‌ء النهر سخنراني خواهند كرد.


اين نشست در تالار همايشهاي سازمان فرهنگي و ارتباطات اسلامي در محل مركز گسترش زبان و ادبيات فارسي برگزار مي‌شود و حضور علاقه‌مندان در آن آزاد است.


 



سعيد اسكندري:
ترانه آفتي براي زبان ندارد، ولي ذهن جامعه را نسبت به شعر مغشوش مي تواند كند


 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



يك شاعر خوزستاني معتقد است: ترانه به دليل زندگي مشترك‌اش با موسيقي به اندازه شعر كامل نيست. شعر جامع و مانع است، اما ترانه جزيي از يك مجموعه است؛ يك كلام موزون كه بايد صدا و موسيقي هم‌راهي‌اش كنند.


سعيد اسكندري با تاكيد بر اين‌كه براي مقوله‌هايي مثل شعر و ترانه تعريف صد درصدي نمي‌شود ارايه داد، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان خاطرنشان كرد: بسياري از شاعران بزرگ ما ترانه‌سراهاي خوبي هم بوده‌اند و خيلي از ترانه‌هاي ارزش‌مند امروز كه خوانده شده‌اند، مثل ترانه‌هاي احمد شاملو و ترانه‌هاي سياوش كسرايي، از اين جمله‌اند.


وي با بيان اين‌كه ترانه‌سرا مي‌تواند شاعر هم باشد در عين حال يادآور شد: ترانه هميشه در سطح پايين‌تري از شعر قرار دارد. البته رسيدن به مدارج بالا در ترانه‌سرايي مي‌تواند خيلي ارزش‌مند باشد ولي هرگز نمي‌تواند به پاي شعر برسد.


او تصريح كرد: تعدادي از شاعراني كه از استعداد و فرهيخته‌گي پايين‌تري برخوردار بوده‌اند و توانايي اين‌كه شاعران خوبي باشند، نداشته‌اند به سمت ترانه‌سرايي رفته‌اند.


اسكندري از ديگر دلايل گرايش افراد به ترانه‌سرايي را درآمدزا بودن و پول‌ساز بودن آن دانست و گفت: ترانه از طريق رسانه‌هاي جمعي مثل راديو، تلويزيون و ماهواره ارايه مي‌شود و بيش‌تر مي‌تواند با مردم ارتباط برقرار كند. ساده‌ و سهل‌الوصول‌تر بودن ترانه نسبت به شعر نيز دليل ديگري است كه مي‌تواند مطرح شود.


وي توضيح داد: شعر، گوهر كمياب و ديريابي است و اغلب مردم هم به دليل سطح پايين فرهنگي‌شان و اين‌كه آهنگ روي آن گذاشته مي‌شود و جذاب است بيش‌تر از شعر اصيل يا مدرن و پيش‌رو با ترانه ارتباط بر

 

آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

[email protected]

 



AGHALIYAT.jpg

تازه ترین مجموعه غزل

فاضل نظری

پخش:88410848