دوشنبه 14 آذر 84 اعتراض جمعي ِ برخي از فعالان ِ حوزه شعر و ادبيات ِ امروز، به عملكردهاي بخش فرهنگي سفارت فرانسه در ايران:
مسئول محترم بخش فرهنگي سفارت فرانسه
اين نامه ی ِ نسل جوان، پويا و بالنده ي ادبيات و بويژه شعر امروز ايران، خطاب به شماست.
ضمن اين نامه، با حفظ احترام، گلايههاي جمعي از شاعران، منتقدين و مترجمان نسل ِ نو، نسبت به پارهاي از عملكردهاي بخش فرهنگي سفارت فرانسه در ايران، عنوان شده است.
امضاء كنندگان ِ اين نامه، همگي دست كم طي پانزده سال ِ اخير( و برخي از آنان نيز مدت زمان بيشتري) در عرصه يِ فعاليتها و پژوهشهاي ادبي، حضوري چشمگير، مستمر و قابل تامل داشتهاند و در عرصهیِ شعر ِ نسل ِ نو، همگي اسمهاي آشنايي هستند.
چاپ مستمر كتابهاي شعر، انتشار مقالههاي محتلف در زمينهی ِ شعر ، ترجمه، نقد و پژوهشهاي ادبي در ماهنامهها، روزنامهها و نشريات ِ معتبر ادبي، اهتمام ورزيدن به ايجاد تشكلهاي ادبي و دانشگاهي، فعاليت مستمر در زمينهي انتشار آثار، در فضاي مجازي(اينترنت) و ... از سوي اين افراد، گواه مستندي بر اين مدعاست.
با تاسف، عملكردهاي فرهنگي سفارت فرانسه در ايران، از جمله بي مهري به استعدادهاي درخشاني از اين نسل و ناديده انگاشتن ِ اولويتها در اخذ تصميماتي نظير گزينش شاعران به منظور سفرهاي فرهنگي برون مرزي، واكنش ِ گلايه آميز ِ طيف ِ تلاشگر و ذي حقي از اين نسل را برانگيخته است و موجب بي اعتمادي ِ آن ها به معيارهاي اين گزينش ها و گزينش گران ِ آن شده است.
پرسش هايي كه در ذيل ميآيد، پرسشهاي فعالانِ ادبي اين نسل، از بخش فرهنگي سفارت فرانسه، به عنوان ِ نهادي فعال و موثر در حركتهاي فرهنگي و تبادلات ادبي ِ دو كشور است:
1- ما مشتاقانه مايل هستيم بدانيم چه نهاد ِ ذي صلاح و بي طرفي، متشكل از چه افرادي و با چند گونه سليقه و زيبايي شناسي ِ گوناگون و بنا به چه معيارهايي، به گزينش اين شاعران اهتمام ميورزد؟
2- چرا و بنا به چه مصلحت انديشيهايي، بسياري از استعدادهاي شاخص و به نام ِ اين نسل، به بخش ِ فرهنگي سفارت فرانسه معرفي نشدهاند و از بسياري از برنامههاي فرهنگي اين سفارت كاملا بي خبرند؟
3- چرا جاي بسياري از نامداران و صاحب نظران شعر ِ ايران(يا دست ِ كم، شماري از ايشان) به عنوان ِ هيات ِ ناظر، هيات ِ معرف، يا جمع ِ مشورتي، در بخش فرهنگي سفارت خالي است؟
4- آيا براي اين گزينشها، همواره افرادي خاص، كه درگير ِ دُگماتيسم ِ سليقهیِ فردي خود هستند، محل ِ مشورت ِ بخش ِ فرهنگي ِ سفارت فرانسه قرار ميگيرند؟
5- دليل قائل شدن تبعيض ميان شاعران و به عنوان نمونه، دعوت ِ مكرر(دست ِ كم سه بار) از يك شاعر ِ مشخص، به كشور فرانسه چيست؟ افزون بر اين، در همين زمينه ميتوان به گزينش شاعراني اشاره كرد كه طبقِ نظر بسياري از وجدانهاي آگاه و منصف ِ جامعهیِ ادبي، در سالهاي اخير، جزو كم كارترين و غير اثرگذارترين افراد، در حوزهیِ شعر و پژوهشهاي ادبي بودهاند.
6- چگونه به طرز ِ شگفت انگيزي، اسامي ِ چند تن ِ ديگر از اعضاي "كاروان شعر ايران و فرانسه" در سفر بازگشت به فرانسه حذف شد؟ اين در حاليست كه خبر ِ سفر ِ بازگشت، از ماهها قبل، در چند روزنامهي معتبر و رسمي ِ كشور با درج اسامي به چاپ رسيده بود و در برخورد هاي دوستانهي ِ ضمن سفر، آقايان آلن لانس، كلود استبان و ژان باتيست پارا، با اشتياق، وعدهی ِ ديدار با شاعران ِ موجود در كاروان را به پاريس، با صراحت اعلام كردند.
7- آيا در سفر اخير دوستان شاعر ِ جوانترمان ( به عنوان ِ نمايندگان ِ شعر ِ امروز ِ ايران!!!) به" بي ينال شعر" در فرانسه، ملاك قرار دادن شرط ِ سني ِ زير ِ سي سال حقيقت داشته است؟ در اين صورت چرا ماهها قبل آقاي محمد علي سپانلو، ضمن نظر سنجي از پگاه احمدي( از شاعران حاضر در كاروان شعر ايران و فرانسه)، نظر ايشان را در خصوص معرفي ِ زنده ياد نازنين نظام شهيدي به سفر مذكور جويا شدند و در پاسخ به حيرت ِ پگاه احمدي در خصوص شرط ِ سني، آن را فاكتوري نه چندان جدي و قابل حل اعلام كردند؟!!!
از اين دست اجحافات را در تمام ِ اين سالها، در زمينههاي مختلف، از جمله اهداي جوايز ادبي، گروه بازيهاي مطبوعاتي، سانسور كردن و ناديده انگاشتن خلاقيتهاي غير وابسته به اين دسته بنديها،سفرهاي برون مرزي و... در نهاد ِ محفلي ِ ادبيات مان كم نديدهايم و اين، مشتي از خروار است.
بنا به همهی ِ آن چه ذكر شد، امضاكنندگان اين نامه، مشتاقانه در انتظار شنيدن دلايل ِ كافي و قانع كنندهی ِ مسئول محترم بخش فرهنگي سفارت فرانسه هستند و در غير اين صورت، با تاسف از اين پس، عملكردهاي فرهنگي سفارت فرانسه در ايران را در حوزه ی ِ شعر، به رسميت نمي شناسند.
با احترام
امضا كنندگان تا اين لحظه :
پگاه احمدي ـ شيوا ارسطويي ـ چيستا يثربي ـ مريم خراساني ـ مهرنوش قربانعلي ـ سپيده جديري ـ علي قنبري ـ رضا حيراني ـ كبوتر ارشدي ـ جواد شريفي ـ سيد حبيب موسوي
حمايت كنندگان از اين بيانيه تا اين لحظه:
مسعود احمدي ـ بنفشه حجازي ـ حجت بداغي ـ مهدي نويد ـ ميثم عليپور ـ دلارام امين زاده –هادی محمدزاده
همچنين عزيزاني كه مايل هستند نامشان به عنوان امضا كننده و يا حمايت كننده اضافه گردد.
از طريق مراجعه به سايت ها و وبلاگ هاي زير مي توانند ،با درج پيام و يا ارسال ميل نام خود را ثبت نمايند.
سايت ادبي هارمجيدون www.harmajodoon.com
كافه كلمه www.cfkalameh.persianblog.com
مسعود احمدي ، شاعر :
نسبت به نحوه انتخاب شاعران براي سفرهاي خارجي معترضم
تهران- خبرگزاري كار ايران
" مسعود احمدي" شاعر معاصر گفت : بنده در جلسه جوانان معترض كه گويا در نشر" ثالث " گرد هم جمع شده بودند ، حضور نداشتم . اما عميقا از حقانيت آنان جانبداري مي كنم.
"مسعود احمدي" ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و انديشه ايلنا , ضمن بيان اين مطلب گفت : همواره نسبت به نحوه انتخاب نويسندگان و شاعران , كه به گمانم بيش از آن كه مبتني بر ضوابط و ملاكهاي فرهنگي و ادبي و توانايي آنان باشد ، متكي بر روابط سخيف و گاه نيز غير اخلاقي است ، معترض بودهام.
وي تصريح كرد : نمي دانم بر چه مبنايي , " گراناز موسوي" كه تنها صاحب دو مجموعه شعر است كه البته مجموعه نخستين او ، " پا برهنه ها " را مي پسندم ولي دومين مجموعه او در زمره ضعيفترين مجموعه هاي شعر دهه هاي اخير قرار مي گيرد ، جزو برگزيدگان دائمي جوائز و مسافرت هاي برون مرزي است.
شاعر مجموعه" دو سه ساعت عطر ياس" ادامه داد : اصلا نمي دانم كه چرا " حسن صفدري" كه كارنامه ادبي و شعري ايشان به راستي رقت انگيز است ، چگونه مي تواند ، به عنوان نماينده شعر ايران از نسل مياني انتخاب شود.
احمدي افزود : رفتن شاعران به سفرهاي خارجي براي معرفي شعر معاصر ايران ، تنها زماني ارزشمند است كه از عزت و آبروي اين مملكت پاسداري شود و من در اغلب اين بر گزيدگان ، چنين قابليت ها و توانايي هايي را نمي بينم.
وي با بيان اين مطلب كه تا كي مي توان انگشت اتهام انتقاد خود را به سمت ديگران گرفت و آن ها را متهم را به رانت خواري نمود ، افزود: به نظر مي رسد ، اگر پاره اي از ما كه مدعيان عدالت خواهي و راستكاري هستيم ، از امكانات بسياري از آنان كه به رانت خواري متهمشان مي كنيم برخوردار بوديم ، خشت روي خشت بند نمي شد و چيزي از عزت و آبروي فرهنگي اين ملت باقي نمي ماند.
وي گفت : به تمام انتخاب كنندگان اين گونه عرصه ها توصيه مي كنم كه عزت و آبروي يك ملت را در گروي روابط شخصي و بعضا حقيقي خود نگذارند.
آدونيس: شعر روال تکاملي علم را ندارد
آدونيس شاعر معروف سوري و ونوس کوري گاتا شاعر عرب مقيم فرانسه چند روزي را ميهمان ايران هستند تا ديدار و گفت و گويي با شاعران و دست اندرکاران شعر در ايران، مترجمان شعر آدونيس و جوانان علاقمند به شعر داشته باشند. اين دو شاعر روز گذشته در خانه هنرمندان ايران نشستي با خبرنگاران داشتند.
علي احمد سعيد (آدونيس) در خانه هنرمندان ايران
سايت کتاب_ميراث خبر
گروه گزارش_سپيده جديري: ساعت 17 روز گذشته خبرنگاران ايراني با آدونيس (علي احمد سعيد) شاعر معروف سوري و از کانديداهاي مطرح جايزه نوبل ادبيات در سال 2005 و ونوس کوري گاتا شاعر عرب مقيم فرانسه در خانه هنرمندان ايران نشستي داشتند. اين دو شاعر بزرگ عرب که هر دو در حال حاضر در فرانسه زندگي مي کنند، براي اولين بار است که به ايران سفر مي کنند و توسط بخش فرهنگي سفارت فرانسه به ايران دعوت شده اند.
آدونيس در ابتداي اين نشست از اين که توانسته است در کنار مردم ايران باشد ابراز خشنودي کرد و گفت: «من بارها از طريق شعر از ايران ديدار کرده ام و ايران را بارها در اشعار فردوسي، خيام وحافظ ديده ام. اين ديدار در عالم خيال سابقه اي طولاني دارد، يعني به عصر حاضر خلاصه نمي شود و از دوران عباسي آغاز شده است و ادامه دارد.»
ونوس کوري گاتا نيز از سفارت فرانسه در ايران و رايزني فرهنگي اين سفارت سپاسگزاري کرد که از دو شاعر عرب دعوت کرده اند که نماينده زبان فرانسه در ايران باشند.
در نخستين سوال خبرنگاران از آدونيس بحث جايزه نوبل ادبيات مطرح شد و اين که آيا تعلق نگرفتن اين جايزه به آدونيس با وجودي که نام او سال هاست که در ميان کانديداهاي اين جايزه به چشم مي خورد، پس زمينه اي سياسي دارد؟
آدونيس در پاسخ به اين سوال از اين که اهالي مطبوعات تا به اين اندازه به اين گونه جوايز اهميت مي دهند ابراز تاسف کرد و گفت: «دريافت جايزه نوبل دغدغه من نبوده است و اين مشکل خود هيات داوران اين جايزه است که بايد تشخيص بدهند که من شايسته دريافت جايزه نوبل هستم يا نه.»
او افزود: «آرزوي من اين است که اهل مطبوعات تا به اين اندازه براي اين دست جوايز اهميت قائل نشوند و به جاي آن به نوآوري و ابداع در ادبيات اهميت بدهند، حال چه به اين نوآوري جايزه اي تعلق بگيرد و چه نگيرد.»
خبرنگار سايت کتاب نيز در اين نشست با اشاره به خويشاوندي عميقي که بين شعر عرب و شعر فارسي وجود دارد، درباره شناخت و نظر آدونيس درباره شعر ايران و به ويژه شعر معاصر سوال کرد.
آدونيس در پاسخ گفت: «جاي تاسف است که چندان آشنايي با شعر معاصر ايران ندارم و اين به خاطر محدود بودن منابع ترجمه شده در اين زمينه است. تنها شناخت من از شعر معاصر ايران از طريق برخورد با ترجمه هاي پراکنده اشعار شاملو حاصل شده است. اين شناخت محدود به من اجازه نمي دهد که درباره شعر معاصر ايران نظر بدهم اما درباره شعر کهن ايران به جرات مي توانم بگويم که آشنايي کاملي با آن دارم. بنابراين از مترجمان ايراني درخواست مي کنم که در زمينه ترجمه ادبيات معاصر ايران به زبان هاي ديگر تلاش بيشتري بکنند.»
ونوس کوري گاتا درباره شناخت خود از شعر معاصر ايران اظهار داشت: «من شاعري ايراني را مي شناسم که جايزه "ماکس ژاکوب" فرانسه را دريافت کرده است. اين شاعر "محمد علي سپانلو" نام دارد. کتاب او به زبان فرانسوي در فرانسه به چاپ رسيد و سبب شد که ما اين جايزه را به او اهدا کنيم. البته شاعران ديگري از ايران هم هستند که به طور مستقيم به زبان فرانسه شعر مي نويسند که از جمله اين شاعران مي توان به "آزاده نيشابور" اشاره کرد اما تنها شاعر ايراني که اشعار او به زبان فرانسه ترجمه شده است "محمد علي سپانلو" است.»
آدونيس درباره مهم ترين ويژگي هايي که سبب علاقمندي او به شعر کهن فارسي شده است گفت: «رابطه من با شعر کهن فارسي يک رابطه صرفاً ادبي است و از طريق ترجمه با آن آشنا شده ام. به طور مثال مي توانم از ترجمه رباعيات خيام به عربي توسط "احمد صافي" شاعر عراقي نام ببرم که به نظر من ترجمه بسيار خوبي است.»
اين شاعر افزود: «با توجه به ديدگاه خاصي که نسبت به زمان دارم (نگاه اسطوره اي به زمان)، به نظر من ما هميشه بايد به پشت سرمان نگاه کنيم چون به پشتوانه آن مي توانيم به آينده نيز نگاهي داشته باشيم. شعر روال تکاملي علم را ندارد. بنابراين ما نمي توانيم به شعر به عنوان يک منبع نهايي نگاه کنيم بلکه حرکت آن را در نظر مي گيريم. شعر مثل علم مدام رو به جلو پيشرفت نمي کند، بنابراين بايد با نگاه امروزي و مدرن خود به گذشته برگرديم و شعر کهن را با اين ديدگاه بررسي کنيم. به همين دليل است که بسياري از شاعران گذشته در حال حاضر با ما زندگي مي کنند واشعار آنها زنده است، در حالي که با اشعار بسياري از شاعران معاصر و زنده ارتباطي برقرار نمي کنيم.»
آدونيس درباره شعر کهن ايراني اظهار داشت: «من در مطالعاتم در مقايسه اي که از شعر ايراني و عرب داشتم به اين نتيجه رسيدم که در شعر ايراني يک بعد مشخص وجود دارد و آن پيوندي است که ميان شعر ايراني و جست و جوي ازل، ناشناخته يا بي نهايت وجود دارد. نکته مهم اين است که اين جست و جو بدون داشتن آزادي بيان و آزادي در تمام جنبه هاي آن امکان پذير نيست. آن چه بر من تاثير گذاشته است نيز آن ميزان آزادي است که شاعران ايراني در جست و جوي ازل و بي نهايت داشته اند.»
اين شاعر اعلام کرد که بيش از هر چيز ديگري سه ويژگي شاعران کهن ايراني بر او تاثير گذاشته است: به دنبال ناشناخته بودن، آزادي در تجربه، آزادي بيان.
آدونيس درباره ارزيابي خود از ترجمه آثارش به زبان فارسي اظهار داشت: «ترجمه آثار من به زبان فرانسه معمولاً با نظارت و مشورت خود من انجام مي شود چون بر زبان فرانسه تسلط کافي دارم. اما درباره ترجمه آثارم به زبان هاي ديگر نمي توانم هيچ گونه داوري بکنم چون با آن زبان ها آشنايي ندارم.»
ونوس کوري گاتا درباره چگونگي شناخت جهانيان از شاعران ايراني گفت: «بيشتر اين شاعران از طريق رمان هايي که درباره زندگي آنها و آثارشان نوشته شده است به جامعه ادبي جهان معرفي شده اند. به طور مثال، کتاب "سمرقند" اثر "امين معلوف" درباره زندگي خيام سبب شد که رباعيات خيام مورد توجه قرار بگيرد يا بيوگرافي "نهال تجدد" درباره "جلال الدين رومي" سبب شد که توجه جهانيان به اين شاعر جلب شود. سوال من اين است که آيا حتماً بايد بيوگرافي مغلوط يک رمان نويس درباره يک شاعر به شهرت آن شاعر منجر شود؟»
آدونيس درباره رويکرد خود به صوفي گري و عرفان در اشعارش اظهار داشت: «به نظر من صوفي گري يا عرفان يک مذهب يا دين محسوب نمي شود. من به عرفان خارج از چهارچوب دين و مذهب نگاه مي کنم. عرفان يک روش شناخت و يادگيري است يا يک روش جهان بيني. آنچه من از عرفان آموخته ام يکي به هويت انسان بازمي گردد. هويت انسان ساخته مي شود، خلق مي شود و از پيش ساخته نشده است. هويت انسان در روبروي او قرار دارد نه در پشت سرش. مسئله ديگر اين است که آنچه از دنياي واقعيت مي بينيم تمام حقيقت را به ما نشان نمي دهد. بخش عمده اي از چيزهايي که مي بينيم نامرئي است.»
اين شاعر در اين باره افزود: «نوشتن براي عارف در حکم ديدن نامرئي، مرئي ساختن آن و نوشتن درباره آن است. نکته ديگر اين است که حقيقت هميشه پيش روي ماست و انسان هميشه در جست و جوي آن است و اين جست و جو پايان ندارد. اين بخشي است که به انديشه مربوط مي شود.»
آدونيس درباره بخش ديگر عرفان در آثارش گفت: «بخش ديگر به بيان عرفاني مربوط مي شود. به نظر من نويسندگان عارف تابع ريتم دروني و قلبي خود هستند و از اين نظر آثار عارفان بسيار مدرن تر از آثار شاعران و نويسندگان معاصر است چرا که تابع چهارچوب يا قالب خاصي نيستند.»
صداي شاعران انگليسي در شبكه اينترنت
تهران- خبرگزاري كار ايران
به كمك سرويس جديد ، كاربران ميتوانند شعر شاعران را از با صداي خود آنها بشنوند.
به گزارش ايلنا، در انگلستان وب سايت جديدي تحت عنوان آرشيو شعر (POETRYARCHIVE.ORG) راهاندازي شده كه صداي شاعران قديمي انگليسي را در يك بانك صداي شاعران به صورت رايگان در اختيار كاربران ميگذارد.
اين آرشيو همچنين درصدد است ؛ صداي شاعران برتر معاصر را نيز به مجموعه خود اضافه كند.
طراحان اين وب سايت ميگويند: اين آريتو نقش بسزايي در كمك به دانشآموزان و معلمان شعر انگليسي خواهد داشت.
اندرو موشن ، پايهگذار اين آرشيو ميگويد: شعر شاعران با صداي خود آنها براي كاربران از جذابيت خاصي برخوردار است.
در اين آرشيو صداي مشاهيري همچون YEATS و مارگارت آتوود به صورت ضبط شده در اختيار كاربران قرار ميگيرد.
ضبط صداي شاعران معاصر از سال 2000 شروع شده و تا به حال صداي چندين شاعر كه اندك زماني قبل از فوتشان ضبط شده ، در آرشيو مذكور قرار دارد.
گفتني است ؛ تدريس و خوانش شعر در دانشگاه همواره براي غيرانگليسي زبانان با مشكلاتي همراه بوده است و اين سرويس ميتواند بخش عمدهاي از اين مشكلات را براي دانشجويان و اساتيد در آينده حل كند.
با حضور منصوره شريفزاده،
همايش “ادبيات معاصر ايران” در آتن برگزار ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
همايش “ادبيات معاصر ايران” به همت رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و با همكاري شوراي گسترش زبان فارسي و انجمن نويسندگان يونان، روز دوشنبه در آتن برگزار ميشود.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، در اين همايش يكروزه كه با هدف تبيين ادبيات معاصر ايران، اعم از نظم و نثر برگزار ميشود، جمعي از نويسندگان و اساتيد دانشكده ادبيات دانشگاه آتن شركت دارند.
منصوره شريفزاده - قصهنويس ايراني - با حضور در اين همايش به مرور سير تحول ادبيات در يكصد سال گذشته و نقش زنان در خلق قصه و رمان خواهد پرداخت.
موضوع ادبيات انقلاب و ادبيات جنگ نيز ازجمله مواردي است كه در اين همايش مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد.
نمايشگاهي در حاشيه اين همايش، از كتابهاي ادبي و فلسفي يونان كه به زبان فارسي ترجمه شدهاند، برگزار خواهد شد.
در اين همايش خانم يولاندو پاتاراكي - نويسنده و دبير انجمن نويسندگان يونان - درباره روابط فرهنگي بين دو كشور يونان و ايران و دكتر اسيما كوپولو - استاد دانشگاه آتن - درباره شاعران بزرگ ايران سخنراني خواهند كرد.
كارگاه تخصصي دانشجويي آشنايي با مكتب ادبي اكسپرسيونيسم برگزار شد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - كرج
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
هشتمين جلسه هفتگي كارگاههاي تخصصي آشنايي با مكاتب ادبي و عناصر داستاني با عنوان آشنايي با مكتب ادبي اكسپرسيونيسم و عنصر داستاني صحنه و صحنهپردازي در داستان كوتاه از سوي اداره فعاليتهاي ادبي و هنري معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي واحد تربيت معلم در اين دانشگاه برگزار شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، امير سعادت روشن - مسوول كانون داستاننويسي و نقد داستان معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي واحد تربيت معلم - در اين كارگاه به بررسي و تشريح مكتب ادبي اكسپرسيونيسم پرداخت و گفت: اكسپرسيونيسم مكتبي است در ادبيات، نقاشي، پيكرتراشي و... كه نخست در حدود سال 1905 در نقاشي آلمان بهوجود آمد و در طول دهه بعد از جنگ اول ادامه يافت و ظاهرا اولين بار اصطلاح اكسپرسيونيسم براي نقاشي هاي ژوليان آگوست هروه - نقاش فرانسوي - بهكار رفت. همچنين ونسان ونگوگ، نقاش معروف هلندي، وف هودلر، نقاش سوييسي، را ميتوان از جمله كساني دانست كه در پيدايش اين مكتب موثر بودهاند.
سعادت روشن در ادامه با اشاره به ويژگيهاي اين مكتب گفت: بهطور كلي اكسپرسيونيسم مكتبي است شديدا ضد واقعگرايي و تقليد و تكرار و دوبارهسازي واقعيت و طبيعت را رد ميكند و تمايل اصلي آن، پرهيز از روشهاي واقعگرايي و ناتوراليستي و اصل حقيقتمانندي (كلاسيسم) است و هدف آن، القاي تاثيرها و حالتهاي هنرمند با شخصيتهاي ساخته ذهن او از طريق تعبيري است كه هنرمند از آنها ميكند.
وي سپس به بيان زمينههاي ظهور اين مكتب پرداخت و گفت: به عنوان مكتب ادبي، اولين جلوههاي روش اكسپرسيونيستي در تئاتر به ظهور رسيد و تاثير آن بهخصوص در تئاتر سالهاي 1920 اروپا به شدت آشكار شد. از تئاتر و نمايشنامه به ساير انواع ادبي راه يافت و ريشههاي اكسپرسيونيسم را ميتوان در آثار نويسنده سوئدي، استريندبرگ، يافت كه از جمله نمايندگان اين مكتب در نمايشنامهنويسي، ارنست تولر، جورج كايزر آلماني و نيز كارل چاپك، دو نمايشنامهنويس چك، هستند كه بيشتر آنها بر برتولت برشت، نمايشنامهنويس الماني، اثر گذاشتند.
مسوول كانون داستاننويسي و نقد داستان در ادامه اين كارگاه به تشريح شيوه اكسپرسيونيستي در تئاتر پرداخت و گفت: شيوه اكسپرسيونيستي در تئاتر، بر فضاسازي غيرواقعي و دادن خصوصيت كابوسگونه به صحنهها و نيز محتواهاي هيجاني و عكسالعملهاي ذهني شخصيتها و صحنهپردازيهاي نمادين و نيز گفتگوهاي مقطع و تلگرافي تمركز مييابد و در برخي آثار تئاتري، توالي معمول زمان به هم ميريزد و نمايش به صورت مجموعهاي از قطعاتي روياگونه درميآيد و شيوه تحريف واقعيت در تئاتر اكسپرسيونيستي نيز بهكار ميرود، بهطوريكه ظاهر خارجي اشياء، آگاهانه مخدوش ميشود.
وي افزود: در نمايشهاي اكسپرسيونيستي، گاه صحنه دقيقا صحنه دنياي واقعي نيست و استفاده از شخصيتهاي ماسكزده و وسايل جديدي از قبيل صحنهگردان و بهرهگيري از تاثيرهاي نور و صدا نيز از اختصاصات تئاتر اكسپرسيونيستي است كه نمايشنامه هاي پيراندللو (نويسنده ايتاليايي)، گارسيا لوركا (شاعر و نويسنده ايتاليايي)، يوجين اونيل، المورايس، آرتورميلرو تنسي ويليامز (نويسندگان آمريكايي) را ميتوان تحت تاثير اين مكتب دانست و اينگماربرگمان، فدريكو فليني و آنتونيوني روشهاي اكسپرسيونيستي را براي نشان دادن افكار و روياهاي شخصيتهاي پريشان و مضطرب فيلمهاي خود به كار بردهاند.
سعادت روشن در بيان جايگاه اين مكتب در ادبيات داستاني و شعر گفت: داستاننويسي قرن بيستم نيز از نفوذ اكسپرسيونيسم، بينصيب نمانده است ونويسندگاني چون ويرجينيا ولف، فرانتس كافكا و ساموئل بكت نشانههايي از آنرا در آثار خود دارند كه از شگردهاي معمول اكسپرسيونيستها در رمان، نشان دادن دنياي عيني بهصورت جلوه در حالتهاي شخصيتهاست و در شعر بهصورت توجه به اصوات و رنگ و كوششهايي براي حسآميزي كه گاه مفهوم را نيز فدا ميكند، ظهور ميكند.
وي اظهار داشت: تحريف موضوعهاي جهان خارج و جابهجا كردن توالي زمان و كوشش دقيق براي نشان دادن و توضيح دادن، آنگونه كه در ذهني ناآرام و مشوش ميتواند آشكار شود، از خصايص شعر اكسپرسيونيستي به حساب ميآيد.
او در پايان گفت: اكسپرسيونيسم را ميتوان عكسالعمل و نشانه تمايلات رمانتيك هنرمنداني دانست كه در جامعه صنعتي روبهرشد اوايل قرن بيستم ميزيستند و بياعتنايي آن جامعه نسبت به ارزشهاي هنري، آنان را به يافتن شيوههاي جديد و بهكارگيري شگردهاي متفاوت بيان هنري برميانگيخت و اين روش، بيش از آنكه روشي در ادبيات باشد، عاملي است براي القاء تعبير هنرمند از واقعيت، بهطوريكه تحريف استادانهاي كه در واقعيت قرن بيستم انجام گرفت، ميتواند نشانهاي از اكسپرسيونيسم باشد.
دوران نهضت (مكتب ادبي) اكسپرسيونيسم بسيار كوتاه بود و فاصله بين سالهاي 1915 تا1925را دربر ميگرفت.
دومين المپياد زبان و ادبيات فارسي در روسيه برگزار شد
دومين همانديشي بررسي تطبيقي شعر نو فارسي و بنگالي برگزار شد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
دومين المپياد زبان و ادبيات فارسي در فدراسيون روسيه و كشورهاي همجوار با حضور دانشجويان برتر رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاههاي روسيه در پژوهشگاه خاورشناسي آكادمي علوم در مسكو برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، اين المپياد كه به ابتكار رايزني فرهنگي ايران در مسكو برگزار مي شود، تحرك مضاعفي در دانشگاههاي روسيه براي توسعه و گسترش زبان فارسي بوجود آورده ا ست.
محمود محمدي عراقي - رييس سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامي - در پيامي به اين المپياد با عنوان آنكه زبان و زبانآموزي زمينهاي براي ارتباط و گفتوگو و تعامل سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامي در پيامي به اين المپياد با عنوان آنكه زبان و زبان آموزي زمينهاي براي ارتباط و گفتوگو و تعامل سازنده ميان فرهنگهاست براي اين نكته تاكيد كرد كه هر چه غناي معنوي يك زبان بيشتر باشد فرصتي بهتر براي اين گفتوگو و تعامل بهوجود ميآيد.
وي در بخشي از پيام خود با اشاره به سابقه بيش از سيصد ساله تدريس زبان فارسي در روسيه برگزاري المپياد را حركتي ارزنده در كنار ديگر تلاشهاي دوستداران زبان و ادبيات فارسي در روسيه براي ايجاد اشتياق در آموختن زبان و ادبيات فارسي و مانوس شدن با آثار شاعران و نويسندگان ايران دانست.
در اين المپياد رقابت فشردهاي بين دانشجويان دانشگاههاي روسيه در دو رشته زبان وا دبيات فارسي وجود داشت. در رشته زبان فارسي چهار مهارت گفتگو و متنخواني، درك شنيداري، ترجمه ونگارش مورد سنجش قرار گرفت و در رشته ادبيات فارسي ميزان دانش از تاريخ ادبيات ايرن و شعرخواني مورد نظر بود.
هيات داوران اين المپياد كه شامل استادان دانشگاههاي مختلف روسيه بودند، درنهايت با بررسي همه جانبه آراي خود را به شرح زير اعلام كردند:
جايزه اول اين المپياد به سرگئي برفكين ازدانشگاه م.گ.مو، جايزه دوم بهصورت مشترك به روسلان مورتارالف و روسلان ايلفا مينوف از دانشگاه دولتي آستراخان و جايزه سوم جاواگاردا معمايلوا از دانشگاه دولي داغستان اختصاص يافت.
در رشته ادبيات فارسي جايزه اول به آناتولي سانينكوف از دانشگاه دولتي آستارخان، جايزه دوم به جاوگارد اسمايلو از دانشگاه دولتي داغستان و جايزه سوم بهدميتري پتروف از دانشگاه دولتي آستاراخان تعلق گرفت.
جايزه ادبي فردوسي كه در نوع خود نوآوري محسوب ميگردد به تواناترين دانشجويان در زمينه ادبيات فارسي تعلق ميگيرد. اين جايزه به دليل اهميت ادبيات در گسترش و توسعه زبان فارسي در دومين سال برگزاري المپياد زبان و ادبيات فارسي وجه برجستهاي داشت.
/////
پنجاهمين دوره آموزش زبان فارسي با حضور استادان زبان فارسي دانشگاهها و دانشجويان دانشگاه و مدارس قومي بنگلادش در نمايندگي فرهنگي ايران در داكا برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، در مراسم افتتاحيه اين كلاسها كه دومين دوره آن در سال جاري است چند تن از مسوولان برنامه به سخنراني پرداختند.
دكتر هاشمي - نمايند فرهنگي ايران در بنگلادش - طي سخناني به تشريح اين دوره از كلاسها پرداخت.
نماينده فرهنگي كشورمان پنجاهمين دوره آموزش زبان فارسي را از نظر كيفيت و كميت كلاسها و دروس ارايه شده متفاوت با دورههاي قبل دانست و افزود: در اين دوره علاوه بر كلاسهاي فارسي در سطوح مقدماتي، متوسطه، ديپلم و فوق ديپلم، كلاسهاي خط تحريري در دو سطح مقدماتي و مياني، ايرانشناسي و مباني رايانه براي فارسيآموزان نيز ارائه شده است.
وي در ادامه افزود: به منظور آشنايي فارسيآموزان با فارسي محاورهيي و اصطلاحات روز، هفتهاي يك فيلم سينمايي ايران در محل نمايندگي فرهنگي پخش خواهد شد.
دكتر سيدحسين فاطمي - استاد اعزامي گروه ادبيات فارسي دانشگاه داكا - سخنران بعدي اين مراسم بود. وي در سخناني با اشاره به اهميت زبان فارسي در منطقه و جهان، حضور زبان فارسي در بنگلادش را بخشي ا زتاريخ تمدن اين كشور و ميراث مشترك ايرانيان و ساكنان اين سرزمين دانست.
او همچنين با اشاره به مشتركات ميان مردم بنگلادش و ايرانيان، فرهنگ دوستي، برخورداري از روحيه لطيف و احساسي و علاقه به شعر را از ويژگيهاي مردم اين خطه دانست، كه از طريق زبان فارسي گسترده شده است.
آخرين سخنران اين مراسم دكتر سيدانور حسين رئيس دانشگاه دارالاحسان بود كه پيرامون وضعيت زبان فارسي در بنگلادش گفت: زبان فارسي در بنگلادش در سالهاي اخير به درختي تناور تبديل شده است و ميرود تا به جايگاه واقعي خويش دست يابد، زبان فارسي با ميراث، تاريخ و فرهنگ كشور ما آميخته است. عرفا و صوفيان ايراني با تبليغ دين، زبان فارسي را نيز با خود به اين منطقه اوردند.
/////
دومين نشست علمي، ادبي بررسي تطبيقي شعر نو فارسي و بنگالي با حضور فرهيختگان و استادان دانشگاه و شاعران بنگالي در محل نمايندگي فرهنگي ايران در داكا برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، ، در اين برنامه دكتر هاشمي نماينده فرهنگ ايران به بررسي خصوصيات شعر معاصر در ايران پرداخت و با اشاره به تاريخچه شعر معاصر در ايران كه با نيما يوشيج شروع شد و پس از او با سه شكل «آزادا»، «شعر سپيد» و «موج نو» ادامه يافت. به بيان مشخصات اين مكاتب پرداخت.
در ادامه اشرف حسين - از شاعران معاصر بنگلادش و استاد دانشگاه دارالاحسان - درخصوص سبكهاي شعري و شعراي بنگالي سخنراني كرد.
وي اظهار داشت: در شعر معاصر بنگلادش متاسفانه ارائه فرهنگ غرب و غربزندگي يك ارزش تلقي ميشود. در ادامه اين همانديشي چند تن از فرهيختگان و استادان بنگالي در مورد شعر كلاسيك بنگلادش و پيشينه هزار ساله آن (قرن هشتم تا اواخر قرن هجدهم ميلrfuy7 ادي) سخن گفتند.
ديدار و گفتوگوي "آدونيس" با خبرنگاران و شاعران ايراني
"آزادي تجربه و بيان را از شعر كهن ايران ياد گرفتم"
قيصر امينپور: اين شاعر شيعي و شرقي...
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
آدونيس - شاعر مطرح دنياي عرب - كه به كشورمان سفر كرده است، با ابراز خوشحالي از بودن در ايران گفت كه البته بارها از راه شعر ايران را ديدار كرده است، از طريق فردوسي، حافظ، خيام و عطار. اين ديدار براي او در عالم خيال، ديرينه است، يعني به عصر حاضر اكتفا نميكند. زمان نزد آدونيس اسطوره است؛ از زمان عباسي امتداد دارد و از طريق شاعران ايرانيالاصلي مثل ابونواز.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي احمد سعيد (آدونيس) - شاعر سوريتبار ساكن فرانسه - كه بارها نامزد جايزهي نوبل بوده است، در نخستين حضور خود در ايران و در نخستين نشستش در اين سفر، عصر ديروز با خبرنگاران ايراني در خانهي هنرمندان ايران به گفتوگو نشست. وي با بيان اينكه به صحبت دربارهي نگرفتن جايزه نوبل تمايلي ندارد، گفت كه اين، دغدغهي او نيست و مشكل هياتي است كه بايد تشخيص دهد.
آرزوي آدونيس اين است كه اهل مطبوعات، آنقدر اهميت گزاف به اينگونه جايزهها ندهند و اهميت را به خود سطح نوآوري و ابداع بدهند، نه به جايزهاي كه به آن تعلق ميگيرد.
او شناخت خود را از شعر معاصر ايران با ابراز تاسف همراه كرد و گفت كه با آن چندان آشنايي ندارد و اين به دليل اندك بودن منابع ترجمه شده در اين زمينه است.
تنها شناخت او از شعر معاصر ايران، شعرهاي پراكندهاي است كه از احمد شاملو ترجمه شده و اين توان را به او نميدهد كه اظهار نظر دقيقي بكند.
آدونيس در عين حال به اطلاعات دقيقش در زمينهي شعر كهن ايران اشاره كرد و همچنين از ايرانيان درخواست كرد تا در زمينهي ترجمهي ادبيات معاصر به زبانهاي ديگر تلاش بيشتري بكنند.
در اين قسمت، ونوس خوري - قطا - شاعر و مترجم سوريتبار ساكن فرانسه - نيز كه به همراه آدونيس و به دعوت بخش فرهنگي سفارت فرانسه به ايران سفر كرده است، به آشنايياش با محمدعلي سپانلو اشاره كرد كه شعرش ترجمه شده و جايزهي ماكس ژاكوب را گرفته است.
اين عضو هيات داوري بعضي جايزههاي ادبي فرانسه، همچنين گفت كه شاعران ايراني ديگري هستند كه مستقيم به فرانسه مينويسند، ازجمله آزاده نيشابور، اما تنها شاعري كه شعرش ترجمه شده و او با آن آشنايي دارد، سپانلو است.
آدونيس در ادامه، رابطهاش با شعر كهن فارسي و دليل علاقهاش به آنرا اينگونه توصيف كرد: رابطهي من با شعر كهن فارسي رابطهاي صرفا اديبانه و شاعرانه است. به شعر صوفي ايران علاقه دارم؛ بهخاطر تمايل به تصوف. با توجه به نگاه اسطورهييام به زمان، معتقدم گذشته، حال و آينده مرز خود را ميشكند. معتقدم ما هميشه بايد پشت سرمان را نگاه كنيم، چون با آن ميتوانيم به آينده نگاه كنيم و براساس همين رويكرد به زمان، نگاهم به شعر كهن، نگاه از نظر زمان نيست.
در ديدگاه آدونيس، اينطور نيست كه شعر هم با گذشت زمان مثل علم تكامل پيدا كند، درنتيجه او به منبع نهايي نگاه نميكند، بلكه پروسه حركت را مورد نظر دارد؛ در نگاه او، شعر، ماضي نميشناسد.
به گفتهي آدونيس، وقتي شعر با گذشت زمان مثل علم پيشرفت نميكند، طبعا بايد با نگاه امروز به عقب برگرديم و از نگاه انسان مدرن به آن نگاه كنيم، به همين دليل است كه خيلي از شاعران گذشته هستند كه زندهاند و با ما زندگي ميكنند و خيلي از شاعران امروز هستند كه با آنها زندگي ميكنيم، ولي بدون رابطهاي؛ انگار پيش ما نيستند.
او در ادامه به اينجا رسيد كه مطالعاتش در مقايسهي شعر ايران و عرب، او را به اين نتيجه رسانده كه بعد مشخصي در شعر ايران وجود دارد؛ انگار پيوندي است بين شعر ايراني و جستوجوي ازل، ناشناخته و بينهايت. آنچه در اين جستوجوي رسيدن به ازل مهم است، اين است كه بدون آزادي امكانپذير نيست، آزادي از همه جنبههاي آن، ازجمله آزادي بيان.
آنچه آدونيس را دگرگون كرده و تكان داده، ميزان اين آزادي در شعر كهن ايران، در سير و رويايي است كه ميتوانسته به خودش امكان آن را بدهد.
او ويژگي برجستهي شعر كهن فارسي را اينگونه خلاصه كرد: به دنبال ناشناخته و نامريي بودن، آزادي در تجربه و آزادي بيان.
آدونيس درباره چگونگي نظارتش بر ترجمهي آثارش به زبانهاي ديگر گفت كه ترجمهي آثارش به فرانسه معمولا با نظارت و مشورت خودش است، ولي در ترجمه به زبانهاي ديگر، متاسفانه يا خوشبختانه نميتواند هيچ داوري بكند و بههرحال به مترجمان اعتماد ميكند.
ونوس خوري - قطا نيز به اين نكته اشاره كرد كه بعضي از شاعران از طريق رمانهايي كه دربارهشان نوشته ميشود، شناخته ميشوند. مانند كتاب سمرقند كه ناگهان باعث شد خيام مورد توجه و اقبال قرار بگيرد و حالا هم كتاب نهال تجدد درباره جلالالدين رومي باعث شده او بسيار مورد توجه قرار بگيرد.
او اين پرسش را مطرح كرد كه آيا واقعا بايد يك نويسنده، يك بيوگرافي مغلوط يا غيرواقعي از شاعري بنويسد تا او مشهور شود و آثارش مجدد خوانده شود.
سپس آدونيس درباره رويكردش به صوفيگيري وعرفان متذكر شد كه اينها دين محسوب نميشود و يك روش شناخت است.
او گفت درسي كه از عرفان ميآموزد، يكي دربارهي هويت انسان است كه پيشساخته نيست.
وي همچنين ديگر ويژگي عرفان و صوفيگري را اين گونه توصيف كرد: آنچه از واقعيت ميبينيم، تمام حقيقت را به ما نشان نميدهد. آنچه كه نميتوانيم ببينيم، بخش عمدهيي از آن چيزي است كه ميبينيم، بنابراين نوشتن براي عارف ديدن نامرئي است و نوشتن آن.
او اين بخش را به انديشه و بخش ديگر را به بيان عرفاني مرتبط دانست و گفت: نويسندهي عارف، بيرون از هر چارچوب قانونمندي مينويسد، تابع ريتم قلب، درون و بدن خودش است و از اين بابت عارفها و صوفيها مدرنتر از خيلي نويسندهها و شاعران مدرن معاصر ما هستند.
آدونيس خود را دنبالهرو شاعران بسيار كهن عرب مثل المعري، ابوتمام و ديگران دانست و گفت آنچه كه از شعر صوفيانه و عارفانه ايراني ياد گرفته است، آزادي تجربه و بيان آن است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، شب شعر «نجواي ابرها» نيز با حضور اين دو شاعر كه آدونيس به عربي ميخواند و خوري - قطا به فرانسه، شامگاه گذشته در فرهنگسراي نياوران برگزار شد.
در اين برنامه، برنارد پولتي - سفير فرانسه در ايران - با ارايهي زندگينامهاي از اين دو شاعر گفت: كسب دوباره رابطه انسان با انسان و انسان با طبيعت، گشودن فضايي عظيمتر از فضا، رويارويي با زمان مرگ، رهايي خويش در موسيقي و ... از ماموريتهايي است كه آدونيس و ونوس به تناسب زندگي و شخصيت خويش براي خود تعريف كردهاند. او همچنين آدونيس را از پايهگذاران ادبيات مدرن عرب دانست.
در ادامه قيصر امينپور در سخناني به بررسي ديدگاههايي از آدونيس و نقد شعري از او پرداخت.
امينپور به رابطه نسبي با آدونيس به واسطهي شيعي، شاعر و شرقي بودن اشاره كرد و همچنين رابطهي سببي با او را اينطور تعريف كرد كه او هم با نگاه نگران، مثل همه شاعران متعهد، به جامعه، انسان و سرنوشت انسان و جهان مينگرد و دغدغه ذهن و زبانش سنت و مدرنيزم است.
او سپس به اين اشاره كرد كه به آدونيس اتهام گسست از سنت را مي زنند و در عين حال به گفتهاي از خود او استناد كرد كه ميگويد: بايد از آن ناخويشتني كه گذشته بر شخصيت ما تحميل ميكند، رها شويم و بهراستي، خود باشيم. خواهان جدايي از ميراثي هستم كه تمام شده است و ديگر نيرويي در آن نمانده است؛ خواهان جدايي از خاكسترم، نه آتش.
قيصر امينپور ابهام را ديگر اتهام واردشده به شعر آدونيس دانست و گفت كه اگر چه به نظر ميرسد شعر او رفتهرفته از سمت معنا به صورت ميگرايد، اما شعر او هميشه با انديشه درگير است و معنا هيچوقت در شعر او كم يا گم نميشود.
وي در ادامه از آدونيس نقل قول كرد: هستند شياداني كه عجز خود را در پس پرده ابهام پنهان ميكنند و كساني كه عجز خود را در پس پرده وضوح پنهان مي كنند. من به خودي خود نه ابهام مورد توجهم است، نه وضوح. آن چه برايم اهميت دارد، نوآوري است و بس.
به گزارش ايسنا، برنامه هاي حضور آدونيس و ونوس - به عنوان مترجم شعرهاي آدونيس- در ايران با حضور در خانه هنرمندان ايران (امروز از ساعت 11 تا 13)، نشست در دانشكده ادبيات و زبانهاي خارجي دانشگاه علامه طباطبايي (امروز از ساعت 14 تا 17)، سفر به شيراز (چهارشنبه) و حضور در خانه شاعران ايران (پنجشنبه) پيگرفته خواهد شد.
اين برنامهها توسط خانه نقد ايران با مديريت شاهرخ تندروصالح ترتيب داده شده است.