تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول

 

January 3, 2006 12:21 PM

يکشنبه 11 دي ماه 84

محمد علي بهمني :
دفاع مقدس در ميان شاعران دروني شده است

تهران- خبرگزاري كار ايران


دفاع مقدس در ميان شاعران دروني شده است.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ،"محمدعلي بهمني"، شاعر در گفت و گو با ستاد خبري چهاردهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس گفت‌‏: دفاع مقدس امروزه به شكل دروني درآمده و شاعران هر زمان كه بخواهند در رابطه با جنگ شعري بسرايند، به همان زيبايي گذشته مي‌‏توانند تصويرهاي گويايي را ارائه دهند .
وي ادامه داد : در دوران دفاع مقدس تب و تاب شاعران براي سرودن اشعاري متناسب با دفاع مقدس بيشتر بود، چون جنگ تحميلي به مانند جرياني بود كه شاعران را در فضايي نزديكتر به واقعه قرار مي‌‏داد. اما در حال حاضر چون از اين واقعه دور شديم، تصويرهاي جنگ هشت ساله در ذهن شاعران كمتر مي‌‏شود .
بهمني در ادامه با عنوان اين مطلب كه دفاع مقدس به شكل دغدغه براي شاعران درآمده است، اظهار داشت : با اين حال شاعران در هر زماني مي‌‏توانند اشعار حماسي در ارتباط با آن سال ها بسرايند .
وي يادآور شد : در دوراني كه پرداخت به حال و هواي جنگ و اشعار دفاع مقدس به عنوان يك رسالت بر دوش شاعران اين حوزه بود، آنان به خوبي از پس اين رسالت برآمدند . اما با گذشت زمان فاصله‌‏اي ميان دو نسل به وجود آمد و نسل پس از جنگ چون تجربه عيني نداشتند، باعث شد كه شعر دفاع مقدس كمرنگ شود .
وي ادامه داد : به طور مثال همان طور كه پس از گذشت چند قرن از واقعه عاشورا افرادي كه دغدغه شعر عاشورايي دارند، اشعاري متناسب با آن حال و هوا مي‌‏سرايند، شاعران درباره جنگ تحميلي هشت ساله هم بايد اين گونه باشند .
اين شاعر گفت : هر زمان كه بخواهيم، مي‌‏توانيم آثار برجسته‌‏اي را در اين زمينه توليد كنيم، اما بايد خودمان را پيدا كرده و كار درستي انجام دهيم .


 


شعر گيلکي در مسير تحول؛
شاعر گيلکي‌سرا خود را براي چه گفتن، نه چگونه گفتن آماده ساخته است

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - رشت
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


بن‌مايه هاي شعر گيلکي با شکستن بن‌بست شعر گيلکي توسط شاعران گيلکي‌سراي نسل جديد راه کمال خود را پيمود.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در افق شعر گيلکي پديده‌اي نو در حال ظهور است و به نظر مي رسد بن‌بست شعر گيلکي با ابداعاتي که در فرم تازه و مضمون نو توسط شاعران گيلکي‌سرا سروده شد و از سوي نسل جديد راه کمال خود را پيمود، شکسته شود و
بن‌مايه‌هاي شعر گيلکي را دست‌خوش تحولي شگرف قرار دهد.
جهان‌بيني بالنده و مستقل شاعر گيلکي‌سراي عصر حاضر در فضاي ارتباطات گسترده دنياي امروز دليل بارزي بر اين مدعاست؛ چه در عصر انفجار اطلاعات حد و مرزي در گسترش اين جهان‌بيني وجود ندارد و شاعر رها از هر گونه قيد و بند و زمان و مکان و تقيد به قالب‌ها،
انديشه‌هاي خود را در سايه اين ارتباطات بدون مرز بسط و توسعه مي دهد و تخيل خود را که از عناصر لاينفک ذهنيت اوست، بيش از هر زمان ديگر به مخاطبان خود به حس قابل درک مبدل مي سازد که اوج هنر شاعري در همين نکته ظريف نهفته است.
اين جهان‌بيني مستقل و خلاقيت هنري و فرهنگي شاعر گيلکي‌سراي اين دوره را نه در کسوت مقلد و تکراركننده آن‌چه که او را از هر گونه نوآوري در زبان و انديشه باز مي دارد، بلکه او را مروج زبان و صاحب سبکي نو در صحنه هنري ظاهر مي سازد، چرا که او در سايه ايمان به اين خلاقيت رسالت خود را باز شناخته و به وظايف خود در سايه تعهدي که حس مي کند به خوبي آگاه است و به قول معروف شاعر گيلکي‌سرا خود را براي چه گفتن، نه چگونه گفتن آماده ساخته است.


 
 
يك شاعر نوجوانان:
القاي ايديولوژيك از طريق ادبيات ديني، ‌رسالت ادبيات نيست

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


عرفان نظرآهاري گفت: ادبيات بستري است كه نبايد آن‌را خيلي ايدئولوژيك و به حيطه‌هاي خاصي آغشته كرد.
اين شاعر نوجوانان در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا با بيان اين مطلب گفت: دين‌ باوري است كه بايد از طريق بصيرت‌هاي شخصي به‌دست آيد.
وي تصريح كرد: ما به‌عنوان نويسنده‌ فقط مي‌توانيم كمك كنيم كه تعمق و تامل نوجوانان نسبت به جهان بيشتر شود.
او تاكيد كرد:‌ دين رويكردي است براي بهتر زيستن و فهم زندگي و به‌دست آوردن سجاياي اخلاقي و فضيلت‌هايي كه شايد از راه‌هاي ديگر نشود به‌راحتي آن‌را به‌دست آورد.
نظرآهاري گفت: يك نويسنده بيش از هر چيز بايد به مخاطب خود، به‌ويژه مخاطب كم سن و سال خود شناخت و بصيرت دهد و حس پرسش‌گري و جست‌وجوگري را به او بياموزد.
وي در عين حال افزود: اما اين‌كه كودك و نوجوان ما با اين شيوه به چه چيزي نايل مي‌شود، از عهده نويسنده خارج است، يعني ما فقط به‌عنوان نويسنده مسووليم راه را به او نشان دهيم؛ اما اين‌كه او چه چيز را انتخاب مي‌كند، از مسوليت نويسنده خارج است.
او گفت: القاي ايدئولوژيك از طريق ادبيات ديني، نمي‌تواند ‌رسالت ادبيات باشد؛ رسالت ادبيات ديني، شناخت از طريق ادبيات است.
نظرآهاري تاكيد كرد: نوشته‌هاي كنوني در اين زمينه فراز و فرودهايي را داراست.
وي همچنين افزود: پاره‌اي از آثار در حيطه‌ي ادبيات شناختي است و پاره‌اي در اين حوزه نمي‌گنجد، اما به هر حال من خيلي بدبين نيستم و احساس مي‌كنم مي‌تواند به فضاهاي بهتر‌ي برسد.


 
 
يك پژوهشگر:
بسياري در سال‌هاي اخير به‌دنبال سكولار و لاييك كردن ادبيات كودك‌ هستند

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


يك منتقد ادبي معتقد است، ادبيات نوجوانان مي‌تواند مهملي براي طرح مباحث ايديولوژيك باشد.
مهدي كاموس در گفت‌وگو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: در دهه‌ي شصت و هفتاد بسياري از نويسندگان با دانستن اين مهم ما به خوبي از اين فرصت استفاده كرده‌اند و مطالب زيادي را در حيطه‌ي ايدئولوژي اسلامي خلق كرده‌اند.
وي تصريح كرد: با وجود اين ما نمي‌توانيم ادعا كنيم كه ادبيات نوجوان مي‌تواند ادبيات ايديولوژي مانند آنچه در ادبيات سوسياليستي داريم، باشد. البته بايد توجه داشت جاي طرح مباحث ايديولوژيك در ادبيات نوجوان پذيرفته شده است.
كاموس گفت: ادبيات كودك ظرفيت مطرح كردن ايديولوژي را ندارد و اصولا مطرح كردن مباحث اعتقادي و ايديولوژيك جايگاهي زودرس‌تر از ادبيات نوجوان ندارد.
اين منتقد ادبي تصريح كرد: بعد از سن دوازده، سيزده سالگي، مخاطب نوجوان به‌دنبال كسب هويت، دين‌يابي و شناخت دنيا از نگاه فلسفي خود است. بر همين اساس متاسفانه در ايران بسياري از آثار كودكان، ايديولوژيك شده‌اند كه اين به‌لحاظ علمي درست نيست.
او گفت: متاسفانه در سال‌هاي اخير، به‌ويژه در دهه‌ي 80 بسياري از نويسندگان، تلاش مي‌كنند ادبيات را از هر گونه پيام ايديولوژيك تهي كنند و در حوزه ادبيات كودك به‌دنبال سكولار و لاييك كردن ادبيات‌اند و فكر مي‌كنند ادبيات فقط محملي براي لذت‌آفريني و خلق شادي در دنياي كودكان و نوجوانان است.
كاموس تاكيد كرد: ادبيات در كشورهاي ديني همچون كشور ما، فرصتي براي آشنا كردن نوجوانان با زندگي واقعي اجتماعي آنان بوده است و اين زندگي قطعا با دين و ايديولوژي پيوند اساسي دارد.
وي گفت: در ابتداي انقلاب بسياري از آثاري كه در دهه‌ي 60 خلق شده‌اند، تلاش مي‌كردند آثار ايديولوژيكي باشد، اما بسياري در اين زمينه افراط كردند و به آسيب دچار شدند. با وجود اين مي‌بينم كه بعضي آثار موفق هم در اين زمينه خلق شد.
او در پايان افزود: طرح مباحث ايديولوژيك در ادبيات نوجوان با شعارزدگي متفاوت است؛ بر همين اساس مباحث اعتقادي و بايدها و نبايدها در بستر مسائل اجتماعي نوجوانان، بايد مطرح شود و از شعارزدگي پرهيز شود.


 
 
به‌همراه مجموعه‌ي مقاله‌ها و گفت‌وگوهاي علي باباچاهي،
رمان - شعر «واگويه‌ها» از مازيار نيستاني منتشر مي‌شود

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


مازيار نيستاني كتاب «واگويه‌ها» را در حال چاپ دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به گفته‌ي نيستاني، اين كتاب يك مجموعه رمان - شعر است كه در آن سعي شده در جهت ژانرزدايي حركت شود و با تكيه به خود ژانر شعر، از شعر فراروي شده و خواننده پس از اتمام كتاب متوجه مي‌شود كه با يك رمان روبه‌رو بوده است.
او همچنين يادآور شد كه اين كتاب به‌نوعي ادامه نظريه موقعيت در شعر است كه اين نظريه در تفكر نيچه و علم نشانه‌شناسي ريشه دارد.
مجموعه‌ي مقاله‌ها و گفت‌وگوهاي علي باباچاهي با عنوان «بيرون پريدن از صف» نيز به‌كوشش نيستاني به‌چاپ مي‌رسد.
اين كتاب‌ها به‌ترتيب، توسط انتشارات بوتيمار و مفرغ‌نگار منتشر خواهند شد.
از مازيار نيستاني در مجموعه مشترك «عكس يادگاري»، 18 شعر با عنوان «‌آليس در سرزمين عجايب» توسط نشر وديعت به‌چاپ رسيده است.
از ديگر فعاليت‌هاي او، به گردآوري مجموعه داستان‌هاي كرمان با نام «يكي بود، يكي ديگر هم بود» مي‌توان اشاره كرد كه توسط نشر فانوس منتشر شده است.
مجموعه‌ي شعر او با عنوان «‌پاشيلي‌ها» هم توسط نشر نگيما به‌چاپ رسيده است.


 
 
هرمز عليپور:
آتشي از نسل غول‌هاي رو به انقراض ... بي‌تاب‌تر از شعرهايش بود

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


هرمز عليپور مي‌گويد: آتشي جزو معدود شاعران از نسل غول‌هاي رو به انقراض بود.
اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان تصريح كرد: آتشي به‌طور مادرزادي شاعر بود، اما با وجود جايگاه بالاي شعري، حضور او را آن‌گونه كه شايسته اوست، در كتاب‌هاي درسي و دانشگاهي نمي‌بينم.
وي خاطرنشان كرد: او از معدود كساني است كه نيما را واقعا خوب درك كرد. علاوه بر درك ادبيات نيما، شناخت نهضت نيما، البته با احاطه بر كليت ادبيات ايران، و توان و ذوق بالاي خود شاعر موثري بود، اما به‌دليل شكل زندگي‌اش كه مدام در راه بوشهر و تهران بود و نداشتن آرامش لازم و زندگي در خور، آن‌طور كه بايد به او پرداخته نشد.
عليپور افزود: آتشي داراي روحيه بسيار بالا و شاعرانه‌اي بود كه ريشه در خلق و خوي روستايي او داشت. او سابقه قوي تاريخي در دشتستان بوشهر داشت و جزو خانواده‌هاي متشخص و شناخته‌شده بود.
وي يادآور شد: آتشي در ” آهنگ ديگر “، ” فلق “، ” آواز خاك “و حتا در ” وصف گل سوري“ شعرهايي دارد كه به جرات مي‌توانم بگويم بايد آن‌ها را نمونه‌هايي براي آموزش شعر قرار داد. او هيچ وقت در سرودن شعر در تنگناهاي وزني قرار نمي‌گرفت.
اين شاعر با اشاره به اين‌كه آتشي تنها زندگي مي‌كرد و غير از شعرش به چيزي اهميت نمي‌داد، خاطرنشان كرد: او بسيار پركار بود. بعضي معتقدند اين پركاري به او لطمه زد و اگر كارهايش را گزينش مي‌كرد و به چاپ مي‌رساند موفق‌تر بود، اما به اعتقاد من منوچهر بي‌نياز از اين‌ها بود.
او عنوان كرد: يكي از خصلت‌هاي ويژه آتشي در مقايسه با شاعران هم‌نسل و حتا نسل بعد از خودش، اين بود كه در حشر و نشر و تشويق شاعران جوان خيلي مهربان و گشاده‌جان بود. او در معرفي شاعران و جريان‌هاي شعري متفاوت، قصد معرفي خودش را نداشت و يا سعي نداشت به اين ترتيب شعر خود را به ديگران القا يا ديكته كند و يا حتا كسي را به شيوه شعري خودش ترغيب كند.
عليپور تصريح كرد: او زندگي انسان، تلخي‌ها و تنگناهاي انسان را خوب درك كرده بود و شعرهايش هم اغلب نشاني از لحظات تلخ ‌زندگي خودش داشت؛ آكنده از نوعي ياس و نوميدي و تلخي است و در عين حال از طراوتي خاص برخوردار است كه آدمي احساس مي‌كند اين شعرها را شاعري 35 ساله سروده است. او قادر بود هر پديده‌اي را، هر چيزي را، به شعر تبديل كند و اين براي او بر اثر تكرار و تمرين حاصل شده بود.
او گفت: بعضي‌ مي‌گفتند شايد اگر آتشي زندگي جمع و جورتري داشت، موفق‌تر بود، اما من معتقدم فراز و فرودهاي شعر و زندگي او نتيجه بدويت و سادگي است كه در آتشي بوده و تا آخر هم گريبان‌گيرش بود.
علي‌پور تصريح كرد: بعضي شعرهاي آتشي بر غنا و ثروت شعر ما افزوده‌اند. آتشي حتا يك لحظه هم از شعر غافل نمي‌شد. او شاعري بود كه بي‌تاب‌تر از شعرهايش بود. در آينده جايگاه او خيلي بهتر مشخص خواهد بود.


 
 
در جلسه‌ي نقد داستان فرخنده آقايي عنوان شد:
ارتباط داستان با سياست، آن‌را از قالب هنري دور نمي‌كند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


اولين جلسه نقد و بازخواني ادبيات داستاني با عنوان «شب هزار و يكم»، عصر ديروز با نقد و بررسي داستان كوتاه «لاك پشت من» اثر فرخنده آقايي در محل تالار اجتماعات كانون هنر خراسان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، كيارنگ علايي در اين جلسه، از فرخنده آقايي به‌عنوان يك نويسنده اجتماعي كه سبك رئاليسم پويا در آثار او نمايان است، ياد كرد.
وي اضافه كرد: داستان كوتاه، داستان اشاره‌هاست؛ چراكه هنر، انتخاب جزييات است و ما با كليات روزانه سر و كار داريم و بايد حقيقت را در اجزا دنبال كنيم. درواقع، داستان كوتاه را مي‌توان حاصل دوران انتزاعي نويسنده دانست.
او افزود: شخصيت‌پردازي قوي، استفاده مطلوب از عناصر فرعي از جمله نقاط مثبت اثر «لاك پشت من» است. درواقع نويسنده به‌نوعي درصدد زدودن لايه‌هاي زشت و ناپسند از زندگي و در نهايت رسيدن به زيبايي است.
وي ادامه داد: در نوشتن داستان لذتي هست كه مخاطب را تنها به آن نزديك مي‌كند، اما هرگز حقيقت را لمس نمي‌كند و درواقع حقيقت مخصوص شخص نويسنده است.
علايي گفت: مراد از شخصيت لاك پشت در اين داستان، بيان تنهايي راوي در دايره زندگي اجتماعي است و لاك پشت شخصيت فرعي محسوب مي‌شود و اين شخصيت فرعي به تبيين شخصيت اصلي كمك كرده و اين مورد يكي از ويژگي‌هاي داستان مدرن محسوب مي‌شود؛ چراكه به‌دليل فشارهاي اجتماعي و فقدان عاطفه و هنرورزي، ارتباط انسان‌ها با يكديگر كم‌رنگ‌تر شده و اشيايي چون ماشين و موبايل و ساير لوازم شخصي جاي همسر و فرزند را براي شخص پر مي‌كند و رفته‌رفته به‌جاي استفاده از انسان در شخصيت فرعي، اين مورد به اشيا منتقل مي‌شود.
وي اضافه كرد: لايه‌هاي پنهان سياسي را در اين اثر مي‌توان يافت.
او همچنين افزود: ارتباط داستان با سياست، آن‌را از قالب هنري دور نمي‌كند و در واقع در جايي مضر خواهد بود كه نويسنده در متن داستان قصد صدور بيانيه داشته باشد. داستان «لاك پشت من» تداعي‌كننده دوره‌هايي از تاريخ ايران است.
كيارنگ علايي، در پايان در بيان اهداف برگزاري جلسات «شب هزار و يكم» گفت: ايجاد فضاي صميمي به‌منظور تفهيم تجربيات ادبيات داستاني يكديگر، قرائت داستان حداقل يك‌بار در هفته و الهام گرفتن از داستان‌ها، كشف راز ولايه‌هاي پنهاني اثر و آشنايي با عناصر داستان كوتاه از ويژگي‌هاي اين جلسات خواهد بود.
فرخنده آقايي متولد 1335 از تهران است و جايزه‌هاي ادبي «گردون» و «20 سال ادبيات داستاني» را كسب كرده است. همچنين صاحب آثاري چون «تپه‌هاي سبز»، «راز كوچك»، « يك زن يك عشق»، «بخت، بخت اول» و «جنس گمشده» است.


 مصطفي‌ رحماندوست:
ادبيات كودك هم وسيله‌ي بيان ايديولوژيك مي‌تواند باشد

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


ادبيات كودك مثل همه‌ي هنرهاي ديگر مي‌تواند وسيله‌ي بيان ايديولوژيك هم باشد.
مصطفي رحماندوست در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا با بيان اين مطلب گفت: ما كودكي را دوران تربيت مي‌دانيم، بنابراين انتظار ما از ادبيات كودك اين است كه كودك‌مان را به‌نوعي پرورش دهد.
اين شاعر كودكان تصريح كرد: البته كودك هم به نوبه‌ي خود جنبه‌هاي خيال‌انگيز را داراست.
وي تاكيد كرد: اگر بخواهيم، مي‌توانيم ادبيات را به استخدام بيان يك ايديولوژي درآوريم‌، كما اين‌كه اگر نخواهيم اين كار را بكنيم، باز هم مي‌توانيم. البته ما چه بخواهيم و چه نخواهيم هر محصول فرهنگي و هنري در ايديولوژي خاص ريشه دارد. اين موضوع حتا در آثاري كه با تفكر هنر براي هنر خلق مي‌شوند، ساري و جاري است.
رحماندوست تاكيد كرد: اين‌كه ما در چنين فضايي بياييم اين مساله را مطرح كنيم كه آيا ادبيات كودك مي‌تواند در خدمت ايديولوژي مذهبي قرار گيرد، سوالي خارج از محدوده‌ي تعريف‌هاي علمي است.
او در پاسخ به اين پرسش كه كيفيت پرداختن به ايديولوژي اسلامي در كتاب‌هاي كودك ما چگونه است، گفت: من اين موضوع را بررسي نكرده‌ام. اما اگر گروهي ادعا مي‌كنند كه در ارتباط با مباحث ايديولوژيك اسلامي هم گزينشي عمل شده است، به نظرم اين مساله هم كاملا طبيعي است.
وي گفت: مخاطب ما داراي ويژگي‌هاي سني و روحي خود است؛ چيزهايي را برمي‌تابد و چيزهايي را برنمي‌تابد. يك‌سري مسائل را بايد براي او گفت و يك‌سري را بايد اجازه داد كه خود فهم كند و اين به‌هيچ وجه بحث گزينشي عمل كردن به معناي مرسوم آن نيست.


 
 
مهرداد قاسمفر:
آتشي مهم‌ترين شاعر پس از نيما بود
تاثيرات آتشي بيش از آن‌كه زباني باشد، ذهني است

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


به باور مهرداد قاسمفر، شعر آتشي را درواقع، بايد حد فاصل شعر نيما و شعر شاملو دانست كه در عين حال، مختصات كاملا ويژه خاص خودش را دارد.
اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، خاطرنشان كرد: شعر آتشي مشخصه‌هايي دارد كه مي‌توان آن‌ها را در حداقل شش مورد دسته‌بندي كرد؛ ” اسطوره‌نگاري “ ( پرداختن به اسطوره‌هاي جنوب)، ” بهره ‌بردن گسترده از نمادهاي فرهنگي خاست‌گاه زيستي “‌، ” بوم‌گرايي “ (به معناي عمق توجه آتشي به جغرافياي جنوب ايران) و ” عاشقانه‌گي‌هاي پري‌وار “ او كه در واقع نقطه مقابل عشق‌ورزي‌هاي شاخص و نشانه‌دار و خاصي است كه در شعر شاعران ديگر مثل شاملو مي‌توان پيدا كرد.” رازواره‌گي “ در ذهنيت شاعرانه آتشي، كه ريشه‌اش در بنيان‌هاي فكري و فرهنگي شاعر بوده و در نهايت اندوهي بسيار عميق كه در واقع خاست‌گاه‌اش تاريخي است تا شكست‌هاي فردي و تجربه‌هاي شخصي آتشي. اگرچه نقش تجربه‌هاي شخصي را نمي‌شود انكار كرد چرا‌كه آتشي شكست‌هاي عاطفي و شخصي كمي نداشته است.
قاسمفر با اشاره به اين‌كه زبان و لحن ويژه آتشي نيز از مشخصه‌هاي شعر او است كه نبايد ناديده گرفته شوند، تصريح كرد: به‌دليل ارتباط تقريبا بي‌واسطه آتشي با شعر خوزستان - در مقايسه با كليت شعر ايران - مي‌توانيم بيشترين جاي پاي او را در شعر خوزستان ببنيم.
به اعتقاد وي: آتشي اگر چه در واقع از اقليم‌هاي دريايي جنوب ايران وارد شعر مي‌شود‌ و نه دشت‌هاي رودخانه‌خيز خوزستان؛ به دليل مشتركات غيرقابل انكار وسيعي كه اين دو حوزه‌ جغرافيايي به لحاظ فرهنگي با هم دارند و دواير گاه متحدالمركزي با هم مي‌سازند (‌بوشهر و خوزستان) تاثيرات ذهني بسياري بر شعر خوزستان از دهه 40 به اين سو گذاشت.
به زعم اين شاعر: تاثيرات آتشي بيش از آن‌كه تاثيرات زباني باشد تاثيرات ذهني بوده كه بخشي از شعر خوزستان متاثر از آن بوده است؛ به ويژه نوع استفاده آتشي از مختصات بوم‌شناسي از يك سو و بومي‌گرايي به لحاظ فرهنگي از طرف ديگر الگويي شد كه شعر بسياري از شاعران خوزستان را دست‌كم در دوره‌اي متاثر كرد.
او تاكيد كرد: آتشي مهم‌ترين فرد بعد از نيما بود كه به ما ياد داد كه چگونه مي‌توان شعري در سطوح ملي داشت و در عين حال از ضرب‌آهنگ‌ها و رتيم‌ها و اشياي قومي و محيطي هم غافل نبود.
قاسمفر افزود: يكي ديگر از تاثيرات شعر آتشي به شعر جنوب همان واسطه شدن او براي مطرح شدن جرياني از شعر جنوب موسوم به موج ناب بود كه او خود اين نام را براي اين جريان انتخاب كرده بود.
اين شاعر خاطرنشان كرد: در مجموع، شعر آتشي توانست اعتماد به نفس ويژه‌اي را - در دوره‌اي - به شعر جنوب ايران ببخشد، اما تاثيرات حكي آتشي بر شعر عمومي ايران خارج از بحث‌هاي گفته شده نيست. منتها، در سطوح ديگري اين اتفاقات افتاده است؛ مثلا تاثيرات كلي آتشي بر شعر عمومي ايران خارج از بحث‌هاي گفته شده نيست و در سطوح ديگري اين اتفاقات افتاده است. به عنوان نمونه اين تاثيرات بيش‌تر در مشخصه‌هاي كلي شعر آتشي قابل رديابي است.


 
 
غلامرضا محمدي:
رسالت شاعران جوان، بر دوش كشيدن خون شهيدان و انديشه‌هاي امام (ره) است

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تبريز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


غلامرضا محمدي گفت: رسالت شاعران جوان بر دوش كشيدن خون شهيدان و انديشه‌هاي امام (ره) است.
اين شاعر كه علاوه بر سرودن شعر، رياست سازمان اسناد يزد را نيز برعهده دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: هنر به قول حضرت امام (ره)، بايد صيقل‌دهنده اسلام ناب محمدي باشد و شعر يكي از هنرهاست كه مي‌تواند بسيار موثر افتد.
وي گفت: شعر، التهاب دروني و جگر سوختگي مي‌خواهد و اطلاعات و انديشه‌ هم لازم دارد، وگرنه تركيب الفاظ ديگران به‌شكل جديد، شعري دل‌نشين نخواهد بود.
محمدي ارتباط نسل جوان با پيش‌كسوتان عرصه‌ي شعر را صميمانه توصيف كرد و گفت: پيش‌كسوتان بايد خود را به دنياي پر طراوت جوانان بكشانند و با جوانان بجوشند.
وي تصريح كرد:‌ شعر و شاعري، بايد در آموزش و پرورش جايگاه خود را بيابد و به‌جاي نگه‌داشته شدن در فرع، به متن تشكيلات وارد شود و اين امر بدون سرمايه‌گذاري در بخش آموزش و پرورش محقق نمي‌شود.
او درباره ويژگي‌هاي شعر بسيج نيز گفت: شعر بسيج را اگر بخشي از ادبيات انقلاب و دفاع مقدس بدانيم كه قطعا چنين است، آينه هشت سال ايثار و شهادت در دوران دفاع و بيش از يك ربع قرن حماسه حضور و فداكاري است كه در آن عشق و عرفان، پيام، انديشه‌هايمان و اخلاص ديده مي‌شود و در فرهنگ ايثار و شهادت مثل كربلا ريشه دارد. اين ادبيات بايد به‌عنوان تجربه بزرگ، هم حفظ شود و هم رشد كند.
محمدي افزود: تا آن‌جا كه بررسي شده خصوصيات شعر بسيج را مي‌توان اين‌گونه نام برد: حضور فرهنگ عاشورا، گرايش به حماسه، هماهنگي با روح اجتماع، تعهد و ارزش‌مداري، صراحت، بازگشت به عرفان و عشق‌بازي‌هاي عارفانه، واقعيت‌گرايي و نزديك شدن به زبان محاوره.
وي در پايان و در توصيه به شاعران جوان گفت: توصيه‌اي كه به شاعران دارم اين‌ است كه غير از ياد گرفتن مباحث ادبي و فني شعر، ‌به محتواي شعر نيز دقت كنند، چون شعري خوب است كه الفاظش از روح و ذوق و درد صاحب خود حكايت كند.


 
 
مراسم يادبود منوچهر آتشي در خانه‌ي شاعران برگزار شد
«آتشي خيلي بيشتر از اين است كه منتقدان معاصر مي‌گويند»

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


انجمن شاعران ايران به همراهي دفتر شعر جوان، عصر روز گذشته به‌مناسبت چهلمين روز در گذشت منوچهر آتشي، مراسم يادبودي برگزار كرد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم كه با اجراي ساعد باقري همراه بود و بيش از چهار ساعت در محل خانه شاعران ايران ادامه داشت، علي باباچاهي در سخناني درباره جايگاه هنري آتشي و اين‌كه شعر او جزو چه ژانري در شعر است، صحبت كرد.
او با آوردن نمونه‌هايي از شعرهاي نيما يوشيج، فروغ فرخزاد و منوچهر آتشي گفت: هر كس با دايره واژگان، مفردات و تركيبات شعري پديد مي‌آورد كه با زبان شاعر ديگر تفاوت دارد.
باباچاهي شعر آتشي را شعر متفاوتي خواند و افزود: او طبيعت جنوب را به مصادره خويش درآورد، با لحن و بيان خاص خودش. او مثل شاملو كه شعر نيمايي را به چالش گرفت، نبود؛ بلكه شاعري است كه به‌تدريج خودش را به تكامل مي‌رساند.
قبل از صحبت‌هاي رضا سيدحسيني، پروانه سالاروند نيز شعري براي منوچهر آتشي خواند.
سيدحسيني كه ناشر مجموعه «آهنگ دير» -اولين كتاب منوچهر آتشي - هم بوده، در سخناني اظهار داشت: آتشي را شاعر و انسان مي‌دانم. او با اشاره به حسن نيتي كه آتشي درباره مسائل ادبي داشته است، يادآور شد: منوچهر آتشي مقاله‌هاي نقد متعددي درباره رمان، داستان، نوشته و نوشته‌هاي عاطفي زيادي از او وجود دارد، مثل نامه‌اي كه درباره از دست دادن صالح‌پور نوشته بود؛ همه اين‌ها زيبا و خوب هستند و من دلم مي‌خواست كه دوستان، آن‌ها را جمع و در كتابي چاپ كنند.
اين مترجم پيش‌كسوت سپس با خواندن دو نامه از منوچهر آتشي كه خطاب به وي در سال 38 نوشته شده بود، گفت: او از سويي در قيد شعرش بود كه شعر جدي‌تر بگويد - آن‌گونه كه كسي نگفته - و ازسوي ديگر نگران دوستانش بود.
در ادامه، فيلم كوتاهي از منوچهر آتشي كه توسط دفتر شعر جوان تهيه شده بود، به نمايش درآمد.
در اين فيلم، محمدرضاعبدالملكيان، فاطمه راكعي و ساعد باقري درباره آتشي صبحت كرده بودند.
اجراي موسيقي آواز دشتي با ساز كمانچه بهزاد ميرلو و آواز حسين عليشاپور از دوبيتي‌هاي آتشي، بخش ديگر اين مراسم بود.
محمدعلي سپانلو سخنران ديگر برنامه بود. او گفت: در سال‌هاي اخير هميشه اسم من كنار آتشي مي‌آمد كه اين يكي از دلايل حضورم در اين مراسم است. شايد ما يك گرايش خاص به سمت همديگر داشتيم، او به سمت شهري‌گري كه در شعر من است و من به سمت طبيعت‌گري كه در شعر او است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، سپانلو افزود: او با ادبيات قديم ايران يگانه است، اما اين گذشته تخته پرشي است و حتا وقتي دارد با ادبيات قديم قطع رابطه مي‌كند از آن چيزي مي‌گيرد كه با شرايط اجتماعي روزگار پاسخ مي‌دهد. آتشي افسانه‌هاي دشتستان را موضوع شعر خودش مي‌كند.
او يادآور شد: آتشي در كتاب «آواز خاك» كاملا به برش‌هاي سينمايي اشاره دارد.
وي افزود: امروزه خوانندگان ما دچار ابتذالي شده‌اند كه استعدادهاي درخشان را نمي‌توانند كشف كنند. آتشي خيلي بيشتر از اين است كه منتقدان معاصر مي‌گويند. در شعر آتشي شما فرهنگ موسيقي و نقاشي جهاني را داريد، بدون اين‌ كه تظاهر كند و براي مارنگ جور كند؛ او از خود اشيا رنگ مي‌سازد.
سپانلو سپس به خوانندن و توضيح دو شعر «سمفوني دهم» و «هذيان‌هاي يك سفيه» آتشي پرداخت و با اشاره به قريحه بالاي آتشي به‌ويژه در سرودن شعر «سمفوني دهم» گفت: اين قريحه‌اي است كه مي‌گويم متاسفانه نقد معاصر به آن نمي‌رسد و خوانندگان معاصر نيز. مخاطب معاصر ما دچار ابتذالي شده كه به ارزش‌هاي بالاي خلاقه توجهي ندارد.
وي در پايان گفته‌هايش افزود: متاسفانه مرگ مجال نداد. قرار بود گزينه‌اي از شعرهايش را انتخاب كنم و با دوستان غافل‌گيرش كنيم.
احمد پوري - ديگر سخنران برنامه - نيز با عنوان اين‌كه يكي از بهترين راه‌هاي شناخت شاعر، خواندن شعرهاي اوست، شش شعر آتشي را براي حاضران خواند.
مصطفي رحماندوست نيز مقاله منوچهر آتشي با عنوان «شعر چيست؟» را خواند.
سپس ساعد باقري از ضياءالدين ترابي براي سخنراني دعوت كرد كه ترابي در پاسخ گفت: حالم مساعد نيست.
نسرين باباچاهي هم يكي از شعرهاي آتشي را خواند و سپس فيلمي درباره سفر آتشي در دي‌ماه 82 به بوشهر به كارگرداني قاسمعلي فراست به نمايش درآمد.
در اين فيلم منوچهر آتشي در جمع مردم بوشهر عنوان كرده بود كه من همان شاعر بوشهري شما هستم كه هميشه بوده‌ام.
قبل از به نمايش درآمدن فيلم، حسين يوسف زماني قطعاتي را نواخت. در اين مراسم ويژه‌نامه‌اي نيز شامل سخنان فاطمه راكعي، محمدرضا عبدالملكيان و عمران صلاحي و نيز شعرهايي از منوچهر آتشي درج شده بود.
در اين مراسم، علاوه بر سخنرانان، قيصر امين‌پور، امين‌الله رشيدي، عبدالجبار كاكايي، عليرضا قزوه، مشفق كاشاني، حسين اسرافيلي، كيومرث منشي‌زاده، بهروز ياسمي، فاطمه راكعي، سعيد آذين و محمدرضا عبدالملكيان حضور داشتند.


 
 
با تجليل از دو شاعر پيش‌كسوت،
مراسم جايزه‌ي بيژن جلالي بيست‌ودوم دي‌ماه برگزار مي‌شود

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


چهارمين دوره‌ي جايزه‌ي بيژن جلالي از دو شاعر پيش‌كسوت تجليل مي‌كند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مراسم اهداي اين جايزه پنج‌شنبه بيست‌ودوم دي‌ماه برگزار مي‌شود و طي آن از دو چهره‌ي پيش‌كسوت شعر معاصر ايران تقدير مي‌شود.
به گفته‌ي احمد جليلي - دبير جايزه - اين دو نفر از شاعراني هستند كه تاكنون كمتر به آن‌ها پرداخته شده و حق‌شان ادا نشده است.
داوري اين دوره‌ي جايزه‌ي بيژن جلالي را سيمين بهبهاني، كاميار عابدي، احمد جليلي، علي ميرزايي، بهاء‌الدين خرمشاهي، كامران فاني، ‌صفدر تقي‌زاده، احمد غلامي، جواد مجابي و محمد شمس لنگرودي برعهده داشته‌اند.
از سال 78، هم‌زمان با درگذشت بيژن جلالي در بيست ‌وچهارم دي‌ماه، مراسم يادبودي براي او برگزار مي‌شد كه طبق خواسته‌ي برادرش - مهرداد جلالي - اين مراسم از سال 81 از يك يادبود صرف خارج شد و به‌خاطر انجام يك فعاليت فرهنگي، قرار شد جايزه‌ي ادبي بيژن جلالي برقرار شود.
در دوره‌ي اول، اين جايزه، به محمد حقوقي، محمد شمس لنگرودي و كاميار عابدي، به‌عنوان سه منتقد از سه نسل تعلق گرفت و در دوره‌ي بعد سيروس شميسا و جواد مجابي به‌خاطر فعاليت عمده‌شان در زمينه‌ي نقد ادبيات كلاسيك و معاصر برگزيده شدند. در دوره‌ي سوم نيز از سيمين بهبهاني تقدير شد.
منوچهر آتشي، محمدعلي سپانلو، فرخ‌ اميرفريار و محمد حقوقي نيز در دوره‌هاي قبل به‌عنوان داور همكاري داشته‌اند.


 
 
مراسم يادمان منوچهر آتشي ازسوي گروه شعر معاصر برگزار شد
«آتشي پرچم نيما را بر دوش گرفت، خروج كرد و موفق هم شد»
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


مراسم يادمان منوچهر آتشي ازسوي گروه شعر معاصر برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم كه عصر چهارشنبه در مجتمع فرهنگي هنري تهران برگزار شد، بزرگداشت آتشي با خواندن قسمت‌هايي از «اسب سپيد وحشي» و «عبدوي جط» توسط فرهاد عابديني شروع شد و در ادامه، يدالله مفتون اميني شعر آتشي را بررسي كرد.
او با تسليت ضايعه بزرگ از دست رفتن آتشي، گفت: درباره پديده عروج و يا ظهور منوچهر آتشي مي‌توان گفت نخستين شاگردان نيما ناباطني و ظاهري بودند و با دوربين نيما از يك طرف، جزاير ايتاليا و از يك طرف سمرقند و بخارا را تماشا مي‌كردند، درحالي‌كه اين دوربين براي كوه و دشت و دره‌ي ايراني و براي مردم ايران كه دست و پا در تكاپو دارند، بود.
وي گفت: هر چهار شاگرد نخست نيما از دنيا رفته‌اند و من از آن‌ها نام نمي‌برم، اما منوچهر آتشي در نخستين، دومين و سومين كتاب شعر خود خواست با اين پراكندگي‌ها يك‌تنه مبارزه كند. ديگر شاعران مثل سياوش كسرايي، يدالله رويايي و حتا خود من مقطعي عمل كرديم، اما آتشي ماندگار شد و كارهاي او فراموش‌شدني نيست. آتشي با بر دوش كشيدن پرچم نيما، خروج كرد و به نتيجه هم رسيد.
مفتون اميني افزود: سروده‌هاي آتشي به دو دوره تقسيم مي‌شود: دوره اول از «آهنگ ديگر» و «آواز خاك» شروع مي‌شود و تا آخر «وصف گل سوري» ادامه‌ مي‌يابد و دوره دوم شامل مجموعه‌هاي «گندم و گيلاس» و «چه تلخ است اين سيب»، «حادثه در بامداد» و...
وي سياق كلام و فضاي آن در شعر آتشي را انحصاري دانست و شاخصه اصلي آن را فصاحت، قدرت، لحن حماسي، انعكاس موقعيت بومي جنوب و به‌كار بردن واژه‌هاي بومي برشمرد.
اميني گفت: آتشي، پژواك نيماست. از دشتستان‌ها و سواحل جنوب وارد شهر مي‌شود و كو به‌ كو مي‌نگرد و مي‌سرايد. اگر آتشي در دوره‌ي اول مدرنيت‌ستيز است، ولي در دوره دوم مدرنيت‌گراست.
او گفت: شعر به سه گروه تقسيم مي‌شود: شعر غريزي كه مخصوص طوايف و قبيله‌هاست، شعر عاطفي كه مختص بخش‌ها و شهرهاي كوچك است و شعرقراردادي كه در شهر سروده مي‌شود.
وي گفت: به‌طور كلي در ايران شاعر بزرگ مدني مآب نداريم و مي‌خواهيم با آوردن كلماتي چون تابلو نئون، سالن همگاني، ميعادهاي شبانه، كافي‌شاپ و از اين قبيل در شعر بگوييم كه شاعر شهري شده‌ايم، درصورتي‌كه شعر جديد جذبه‌اي ندارد و با دير رسيدن به آن، مطلب عمده‌اي را از دست نمي‌دهيم؛ همان‌طور كه در چين و ژاپن و آمريكا و استراليا شعر به قتل‌گاه خود، كم و بيش پيش آمده است.
اين شاعر درباره مقام آتشي گفت: ما از بيابان و خيابان رد مي‌شويم، اما نه مثل آتشي كه در بيايان روباه مي‌بيند كه به بوي نفت عادت كرده؛ هر چند نصرت رحماني نيز اين‌گونه بود، اما معناي شعرش بيگانه بود و قابليت تاويل نداشت. درصورتي‌كه شعر آتشي دو سه معنا را در برمي‌گرفت و بنا به عكس‌العمل روحي نمي‌خواست اهلي شود كه بلدرچين‌ها و خرگوش‌ها او را نشناسد.
خصيصه‌ي شعر آتشي از ديدن مفتون اميني، عريان، مستقيم بودن، صداقت و طراوت آن است و از «آهنگ ديگر» تا «وصف گل سوري» ديد آتشي، نيماوار مكاشفانه و به سياق حماسي خاص خودش است، ولي در دوره دوم اين سياق را از دست مي‌نهد يا از دست مي‌دهد كه نتيجه هر دو يكي است.
وي گفت: به‌نظرم، حماسه از دست‌دادني نيست. مادام كه حقيقت وجود دارد، آرمان نيز وجود دارد؛ با وجود آرمان، حماسه از بين‌رفتني نيست. حماسه‌اي كه آتشي در دوره اول و احمد شاملو در اوايل و اواسط سرود هنري نيست كه به اين آساني‌ها و با فرو ريختن دو ديوار و يك بوم از بين برود.
او افزود: در برهه مهم و حساس اوايل دهه چهل و كمي بعد از درگذشت نيما عليه انحراف شاعران بزرگ از مكتب و اصول ابداعي وي - كه چه به‌طور عيني و چه به‌طور ذهني پديد آمد و فعال شد - اقدام شد. بعد از آن بود كه شعر فريدون توللي، نادر نادرپور و فريدون مشيري و توجه ناقدان و روشنفكران به آن و به اصطلاح مكتب نئوكلاسيك از رونق افتاد.
وي گفت: نيما يوشيج، مهدي اخوان ثالث و احمد شاملو - سه شاعر اوليه - سياق كلام و فضاي احساسي خود را داشتند و سه شاعر خوب و بزرگ ديگر يعني فروغ فرخزاد، سهراب سپهري و منوچهر آتشي يا يكي از اين دو را فاقد بودند، يا آن‌چنان كه لازم است به حايز بودن هر دو جنبه موفق نبودند. پس از پيوستن آتشي به تاريخ ادب معاصر، لژ شش نفره داريم كه ظاهرا ظرفيت خود را پر كرده، اما امكان ورود ديگري در آن بعيد نيست. اگر آتشي در ادامه سبك و سياق دوره اول پيش مي‌آمد، درصورتي‌كه در كارهاي غير نيمايي آثار مهمي به‌جاي گذاشته، مي‌توانست راحت‌تر‌ و محكم‌تر در اين مقام بنشيند.
او در پايان با بيان اينكه روشني به روشني خواهد رفت و خوش‌بويي به خوش‌بويي، شعر «گوزن سبز چشم» را در وصف آتشي خواند.
كاميار عابدي نيز در ادامه عنوان كرد: در نيمه اول دهه 1330، احمد شاملو و اخوان ثالث نسل اول شاعران نيمايي بودند كه خود را از فضاي نو سنت‌گرايانه دور كردند و به فضاي كاملا مدرن در شعر رسيدند و بقيه هم دوره‌اي‌هاي آن‌ها به‌تدريج به نيما نزديك شده و از نو نست‌گرايي به فضاي مدرن رسيدند. اين شاعران به‌خاطر مدخليت در تجربه‌هاي سياسي در نيمه دوم دهه بيست تا كودتاي 28 مرداد و زندگي در اين فضا به نيما نزديك شدند، ولي در مجموعه شعر مدرن راه خود را از نيما انشعاب دادند و شعر مدرن را در نسل اول نيمايي به تثبيت رساندند.
وي گفت: كساني كه چند سال با نسل اول اختلاف سني داشتند و فضاي سياسي در زندگي آن‌ها اهميت بيشتري نداشت، مثل آتشي جوان كه چندان در تب و تاب فعاليت‌هاي فرهنگي و سياسي اجتماعي نبود، ناگزير بودند در آغاز از كاتاليزور شعر نيوكلاسيك كه عمدتا روي توللي و مجله سخن متمركز بود، بگذرند.
او افزود: آتشي زودتر از هم‌نسلان خود شناخته شد و به‌عنوان شاعر در نسل نخست شاعران نيمايي، به دو دليل پيمودن طبيعي فاصله شعر نئوكلاسيك و مدرن و عمل به توصيه نيما در زمينه توجه به جغرافيايي بومي و اقليمي، پذيرفته شد.
عابدي گفت: آتشي تمايل زيادي به طبيعت‌گرايي صرف داشت و پس از آن يك دوره شعر عاشقانه ديده مي‌شود و تاريخ‌گرايي در شعر وي پديده مي‌آيد. در اين دوره، برخلاف دوره اول، زبان نيرومند، فرم و ساختار طبيعي جالب آتشي و قدرت تخيل قوي وي كنار هم پيش نرفت. در كتاب
«وصف گل سوري» فرم و تخيل در وضعيت مناسبي است، اما زبان، كشش اين نوع شعر را ندارد و تخليل قوي و عجيب وي همه جا حفظ شده بود؛ اما هرچه جلو مي‌آمد، زبان به وضعيت مياني نزديك مي‌شد و عملا ساختار شعري او در اين آخر ضعيف شده بود.
محمود معتقدي هم در ادامه گفت: حسن شعر آتشي ظهور المان‌هاي خطه و سرزمين و داراي تراژدي در شعر است.
وي گفت: آتشي هر چه به شهر و مدرنيته نزديك‌تر مي‌شد، به پروسه فكري بيشتري دچار مي‌شد، اما آتشي بومي و ايلياتي ماناتر است.
معتقدي افزود: آتشي در فضا حركت مي‌كرد؛ در دوره اول در فضاي بومي و ايلياتي و متوجه به زبان نيماست و در اين دو دهه اخير در فضاي شهر و در فضاي مدرن زبان او ديگرگونه مي‌شود. زمان سردبيري مجله كارنامه با جوان‌ها سر و كله مي‌زد و به شعر شهرستان بسيار توجه داشت.
وي افزود: نگرش وي آن روي سكه منيرو [رواني‌پور] است؛ به فضاي بومي علاقه دارد و در شعر خود اين موقعيت را حفظ مي‌كند.
اين شاعر در ادامه تاريخچه چاپ كتاب‌هاي آتشي را گفت و درباره او شعري خواند.
در ادامه، شاعران و مترجماني چون: علي‌شاه مولوي، سعيد آذين و اسدالله امرايي شعر خواندند و شعري از آتشي براي يكي از دوستانش نيز خوانده شد.


 
 
گزيده‌ي شعر ريچارد براتيگان - شاعر شعرفروش - منتشر شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


“كلاه كافكا” گزيده‌ي شعر‌هاي ريچارد براتيگان با ترجمه‌ي عليرضا بهنام به باز كتاب روانه شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين گزينه نخستين مجموعه‌اي است كه از آثار براتيگان به‌صورت مستقل از انگليسي به زبان فارسي ترجمه و منتشر مي‌شود.
چنان‌كه در مقدمه كتاب آمده است: براتيگان همان اندازه كه در شاعري متفاوت بود، شيوه‌هاي متفاوت و بديعي هم براي اريه‌ي آثارش جست‌وجو مي‌كرد؛ ازجمله، پس از انتشار رمان «صيد قزل‌آلا در آمريكا» - كه بعدها او را به نويسنده‌اي مشهور مبدل كرد -، شعرهايش را در كنار خيابان به رهگذران مي‌فروخت.
گزيده‌ي منتشرشده شامل 24 شعر از شعرهاي براتيگان، از سري عنوان‌هاي چندتايي‌هاي نشر مشكي در شمارگان دو هزار نسخه به چاپ رسيده است.


 
 
“با عنوان زني در ديار غرب” ؛
خاطرات يك خبرنگار ايراني در قالب داستان منتشر شد

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


كتاب “زني در ديار غربت”‌ به قلم ربابه باستاني و با مقدمه علي سلطاني گرد فرامرزي منتشر شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،‌ اين اثر به‌تازگي ازسوي نشر تنديس منتشر شده است.
در اين كتاب كه در قالب داستان نوشته شده، مولف حاصل چند سفرش را به اروپا و آمريكا كه براي ديدار فرزندانش صورت گرفته، به رشته تحرير درآورده است.
ربابه باستاني كه پيش از اين كتاب “طلاق” را تاليف و چاپ كرده بود، پوشش خبري حوادث سياسي سال‌هاي اخير را از بهترين كارهاي ايام خبرنگاري خود مي‌داند كه از سال 1373 با كار در خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (ايرنا) شروع شده است.



 

آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

[email protected]

 



AGHALIYAT.jpg

تازه ترین مجموعه غزل

فاضل نظری

پخش:88410848