شنبه 24 دي ماه 84 نخستين همايش شعر عاشورايي در بندرگز برگزار خواهد شد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - رشت
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
اولين همايش شعر عاشورايي با حضور شاعران سراسر استان گلستان 25 بهمن ماه در سالن آمفي تئاتر شهرستان بندرگز برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران مهدوي رئيس اداره ارشاد شهرستان بندرگز گفت: شعر عاشورايي با موضوعات حماسه حسيني و فلسفه عاشورايي براي بيان ماهيت قيام حسيني و نشان دادن ارزش شهيد و شهادت در قيام مقدس کربلا و انتقال پيامي که با خون نوشته شده مي باشد.
وي شرايط پذيرش آثار را داشتن فرم آزاد با موضوعات عاشورايي به صورت تايپ در سه نسخه اعلام کرد و افزود: اشعار ارسالي براي هر شاعر 2 اثر مي باشد که آخرين مهلت ارسال آثار 12 بهمن ماه مي باشد.
سالروز درگذشت " جيمز جويس " ، نويسنده و شاعر ايرلندي
تهران- خبرگزاري كار ايران
جمعه 13 ژانويه (23 دي ماه ) سالروز درگذشت "جيمز جويس" , (1941ـ1882) نويسنده و شاعر ايرلندي است .
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, "جيمز آگوستين آلويسيوس جويس"، سال 1882 در حومه دوبلين متولد شد . او كه يكي از مهم ترين نويسندگان قرن بيستم به شمار مي رود، بيش از هر چيز به خاطر مجموعه داستان " دوبليني ها " (1914) , رمان " چهره مرد هنرمند در جواني " (1916)، "اوليس" ( 1922) و "بيداري فينگن ها" (1939) به شهرت رسيده است .
او بيشتر عمرش را خارج از وطنش گذراند، اما با اين حال تجارت زندگي در ايرلند تاثير بسياري بر نوشته هاي او داشته است. جهان داستاني او اغلب در دوبلين سپري مي شود و بازتاب زندگي خانوادگي او و نيز دوستانش است .
"جويس"، سال 1898 در دانشگاه دوبلين ثبت نام كرد و به تحصيل زبان هاي مدرن به ويژه انگليسي , فرانسه و ايتاليايي پرداخت . در همان زمان به فعاليت در حلقه هاي ادبي و نمايشي دوبلين نيز پرداخت .
نقد وي بر نمايش جديد ايبسن، سال 1900 منتشر و منجر به نامه تشكر آميز "ايبسن" , نمايش نامه نويس نروژي شد . "جويس" در اين دوره تعدادي مقالات ديگر و حداقل دو نمايش نامه نيز منتشر كرد.در ضمن بسياري از دوستان دوره دانشگاه او بعدها شخصيت هاي آثار وي شدند . پس از اتمام تحصيلاتش در دانشگاه دوبلين به پاريس رفت تا در رشته پزشكي درس بخواند، اما پولي را كه خانواده اش با زحمت فراوان برايش مي فرستادند، بر باد داد و پس از چند ماه به ايرلند بازگشت و آثار مشهورش را پس از آن خلق كرد .
"جويس" بر نويسندگان بسياري تاثير گذار بوده كه از آن جمله مي توان به "ساموئل بكت" , "خورخه لوئيس بورخس", "فلن ابرين" ," ويليام بار" و وعده اي ديگر اشاره كرد .
آثار وي نه تنها در حوزه ادبيات كه در ديگر زمينه ها از جمله فيزيك نيز تاثير گذار بوده است ، بدين روش كه واژگاني كه در آثار وي به كار گرفته شده الهام بخش خلق واژگاني در ديگر علوم شده است. "ژاك دريدا" , فيلسوف فرانسوي درباره كاربرد زبان در كتاب " اوليس" جويس كتابي نگاشته و "دونالد ايويدسن"، فيلسوف آمريكايي نيز كار مشابهي درباره " بيداري فينگن ها " انجام داده است . "ولاديمر ناباكوف" , نويسنده روس نيز " اوليس" را در كنار " مسخ " كافكا در شمار بهترين آثار نشر قرن 20 آورده است .
حبيب باويساجد: داستان هم به حال و روز شعر دچار شده است
ایسنا
يك داستاننويس گفت: غالبا روشنفكران سينهچاك آكادمي و ملعبههاي مدرن با اين استدلال خودشان را آرام ميكنند كه خواننده هيچ گاه فرم والاي هنر را نميفهم؛ پس لطفا طوري بنويسيد كه خواننده هم بفهمد! حبيب باويساجد كه با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان گفتوگو ميكرد، با بيان اينكه نويسندگي نيز مثل ساير هنرها بايد در ضمير هنرمند نهفته باشد، تاكيد كرد: كساني كه با اين نظر مخالفاند، كافي است نيمنگاهي به نويسندگان مكتبرفته و اهل تئوري كنند كه چرا خوانندگان روي خوش به آنها نشان نميدهند و بر عكس، چرا آثار نويسندهاي مثل احمد محمود سينه به سينه در تاريخ معاصر ادبيات فارسي نقل ميشود؟ او با اشاره به اينكه خواننده ادبيات به همان دليل كه در اين سالها از شعر روي گردانده، از داستاننويسي هم فاصله گرفته است، گفت: روزي از زندهياد منوچهر آتشي سؤال كردم كه چرا حال و روز شعر اين شده است؟ پاسخ داد كه ما شاعران دورههاي پراكندهايم؛ هر شاعري مرحلهاي را تجربه ميكند و بعد شاعر ديگري از نوع شروع ميكند. به نظر من اين گونه است كه ادبيات داستاني هم به اين حال و روز نزديك شده است. باويساجد همچنين درباره تاثير كارگاههاي داستاننويسي اظهار كرد: بدون شك كارگاه داستاننويسي و هر كارگاهي كه بحث و نظر در آن باشد تاثيرگذار خواهد بود، ولي گاه پيش ميآيد كه تاثير منفي هم گرفته ميشود. اين نويسنده و فيلمساز خاطرنشان كرد: تاريخ ادبيات معاصر فارسي كه به ما نزديك است، گواه اين ادعا است كه هيچ نويسندهاي از كارگاه داستاننويسي و تئوري نويسنده نشده است.
«شعر خود عشق است» م. آزاد و مفتون اميني جايزهي بيژن جلالي را گرفتند
ایسنا
/تكرار و اصلاح تصوير الصاقي/ عصر ديروز، همزمان با ششمين سالروز درگذشت بيژن جلالي، جمعي از اهالي ادب با حضور در مراسم اهداي جايزه اين شاعر معاصر، از يدالله مفتون اميني و محمود مشرف تهراني (م. آزاد) تقدير كردند. به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي مراسم، احمد جليلي - دبير جايزه - با اشاره به تاريخچه برگزاري اين جايزه، به درگذشت «دو تن از عزيزان بيژن و ما»، ياد منوچهر آتشي را گرامي داشت كه دو دوره جزو داوران اين جايزه بوده و همچنين از انس و الفت ديرينه مرتضي مميز با بيژن جلالي ياد كرد. بهاءالدين خرمشاهي با اشاره به روز برفي تهران گفت كه اينروز هر چند ميتواند زيبا باشد، اما باعث نيامدن بعضي، ازجمله داريوش شايگان شده است. او همچنين يادآورشد با آنكه هنر اصلي ما شعر است، اما جايزهي شعر كم داريم و خواستار آن شد تا چندين و چند جايزه شعر فعال باشند. خرمشاهي يك رباعي درباره بيژن جلالي و بيانيه هيات داوران را خواند. در اين بيانيه آمده بود كه "جايزه فرهنگي بيژن جلالي - هنرمند سادهزيست، سادهسرا و ژرفانديش معاصر - به دو تن از برجستهترين استادان شعر امروز ايران اهدا ميشود و در معرفي اين دو چهره، هيات داوران (سيمين بهبهاني، صفدر تقيزاده، دكتر احمد جليلي، بهاءالدين خرمشاهي، كاميار عابدي، احمد غلامي، كامران فاني، جواد مجابي، علي ميرزايي) نوشته بودند: اما استادان برنده جايزه امسال، دو تن از گرانمايه و گرانپايهترين شاعران امروز، آقايان يدالله مفتون اميني و محمود مشرف آزاد تهراني معروف به م. آزاد از نسل بلافاصله بعد از نيما هستند و هر يك كارنامهاي پر برگ و بار از شعر ماندگار با خود دارند و شعر و شخصيت هر دو شناختهتر از آن است كه نياز به معرفي داشته باشند. با پذيرفتن و استقبال اين بزرگان است كه پايگاه اين جايزه هر سال رفيعتر از پيش ميشود و خود به نهادي فرهنگي تبديل شده است. مفتون اميني - شاعر تبريزي 79 ساله - جايزه خود را از سيمين بهبهاني گرفت و خطابهاي را براي حاضران خواند. در بخشي از خطابهي مفتون اميني آمده بود: «خوشا / كه تو در آفاق سفرها راه خود را رفتهاي / و رسيده به تالار هنرها / ساز خود را زدهاي / و باز خوشا / كه تو هم در شعر زيستهاي / تو خود گفتهاي و باز بگو / كه شعر سايهي ساعتهاست / تقسيمشده بر سطرها / كه شعر نه شبخواني و نه چاووشي / كه شعر نه قنوت عشق است / نه تشهد عشق است / شعر خود عشق است» اما م. آزاد - شاعر 72 ساله - بهخاطر كسالت جسماني كه مدتي است گريبانگير اوست، نتوانسته بود در مراسم حاضر شود و گويا حالش از قبل هم بدتر است. پسرش به نمايندگي از او جايزهاش را گرفت و در سخناني گفت: چنين جلساتي خيلي خاصيتي ندارند، چون مسوولان خيلي به فكر هنرمندان نيستند. او شعري هم از بيژن جلالي خواند. صفدر تقيزاده - ديگر سخنران مراسم - هم با ارايه زندگينامهاي از اين شاعر پيشكسوت گفت كه آزاد بهنحوي غريزي شاعر است و ازجمله شاعراني است كه شيوه زندگياش با آنچه ما از شاعري سراغ داريم، ميخواند. آزاد شاعري وارسته، بياعتنا به زرق و برق زندگي و عاشق شعر و ادبيات است. او دو شعر «بي تو خاكسترم، بي تو اي دوست» و « گل باغ آشنايي» سرودهي آزاد را از بهترين نمونههاي شعر غنايي دانست كه ورد زبان جوانان شده است. تقيزاده با يادآوري جملهاي از آزاد كه «بيعدالتي خشن است و ناآگاهي هم»، توجه او را به سرنوشت انسان و مفاهيم والاي انساني يادآور شد و به حس اجتماعي در شعر آزاد با بيان غنايي او اشاره كرد. تقيزاده همچنين گفت كه شعر آزاد، جنگ، ماجراي سينما ركس آبادان و مصدق را هم دربر ميگيرد. در ادامه، كاميار عابدي نيز از شعر مفتون اميني گفت. به گفتهي اين منتقد، از نظر شعري، آثار مفتون همراه با نسل دوم نيمايي و شاعراني مثل آزاد، آتشي، رويايي، تميمي و سپانلو منتشر شد، اما از نظر تجربه اجتماعي، او با اخوان ثالث، شاملو، كسرايي و رحماني قرار ميگيرد. عابدي علت اين موضوع را حضور نامستمر اين شاعر در پايتخت و طول كشيدن علاقه او به سنتگرايي و نوسنتگرايي نسبت به همنسلانش دانست. او به تاثير شهريار بر مفتون، بهويژه در مجموعه شعر «كولاك»، اشاره كرد و گفت كه بالاخره در اوايل دهه 40 از نفوذ معنوي شهريار بر او كم شد. وي شعر مفتون را به دورههاي حماسي، انتقادي - اشراقي و اخلاقي - حكمي تقسيم كرد و گفت: در دوره اول آزادي و وطن كه شاعران مشروطه را بهخود مشغول كرده بود، در شعر مفتون هم كاملا استمرار پيدا كرد. او شعرهاي دهههاي 40 و 50 مفتون را داراي وجه توصيفي قدرتمند دانست كه نشان از زبانورزي او دارد. از شعر «سهند»ش هم ياد كرد كه در ميان مردم نفوذ كرد. به گفتهي عابدي، شعرهاي انتقادي - اشراقي مفتون، شعرهايي كوتاهتر، با فضايي خاكستريتر، غيرحماسي و نوعي بازنگري و بازخواني است. او شعرهاي دوره سوم مفتون را از «يك تاكستان احتمال» به بعد دانست كه به نوعي شعر اخلاقي - حكمي ميرسد؛ حضور آرام رنگها، فصلها، طبيعتگرايي و در عين حال عشق و فردگرايي سنجيده در اين شعر آشكار است. نظام فكري شاعر عقلانيتر است، اما عشق فراموش نميشود. جدال عشق و عقل در دورهي اول با نگاه حماسي بهكلي كنار گذاشته ميشود. در دورهي دوم در ميانه نگاه انتقادي - اشراقي، اين جدال تا حدي بلاتكليف ميماند، اما در دوره سوم اين كفه ظاهرا به طرف عقل سنگيني ميكند و مفتون به نوعي شعر ميرسد كه به شعر سعدي نزديكتر است. او حالت داستاني - روايي و وجود گزارهاي حكمي را در شعر اين دوره مفتون يادآور شد و همچنين از نظر كوتاهي شعرها، ايجاز و كم بودن كلمات حاشيهيي، آنها را داراي نوعي همساني با شعر بيژن جلالي دانست. پس از خوانده شدن چند شعر بيژن جلالي توسط علياكبر گودرزي طائمه، سيمين بهبهاني با يادي از منوچهر آتشي، همچنين گفت كه آزاد هيچگاه از كسي كمكي نگرفته و دست ياري به طرف مقامي دراز نكرده است. او گفت كه هر اهل قلمي، بايد از وضع او آگاه باشد و در عين حال افزود كه اين بنيادها براي حفظ صلح جهان برقرار ميشوند. به گزارش ايسنا، جواد مجابي سخنرانياش را به بررسي چهار حالت شعري در ايران اختصاص داد. به گفتهي او، حالت اول تعلق شعر به قدرت است كه در قديم شاعري يك شغل بوده و چنين شاعري بايد مدح، هجو، قصيده و تغزل را خوب بشناسد. دوره دوم دوره تعليق شعر است. از قرن ششم، كسي مثل سنايي متوجه سخيف بودن اين شغل ميشود، و فكر ميكند ممدوح ديگري پيدا كند و بهاين ترتيب در خانقاه مينشيند. اينجا روي خطاب در عين حال كه به سلطان زمانه است، اما شاخه ديگري هم دارد كه شعر گفتن براي مردم است، اما خواص. مجابي حالت سوم را از مشروطيت به بعد دانست كه شعر كه همواره مدح، عنصر اصلياش بوده، با نيما مدح را كنارميگذارد و با سرشت و سرنوشت انساني درگير ميشود. در دهههاي 40 و 50 طيف وسيعي از تنوع فكري وجود دارد و انواع جريانها پديد ميآيد كه بخشي از آن تقليد از موجهاي ادبي غرب است، به صورتيكه در دو دهه اخير هيچ نمونه شعري نداريم كه در دهههاي 40 و 50 شروع نشده باشد. مجابي حالت چهارم را از دهه 60 به بعد دانست كه سيطره كميت يا دموكراتيزم كاذب است. گريز از آرمانگرايي، سياستزدگي، نوعي تفرد و گريز به درون، محور اصلي اين شعر است. به اعتقاد او، جوانان شاعر از فردگرايي فقط انزوا را آموختهاند و به درونگرايي افراطي رسيدهاند. در ادامه مراسم، محمد حقوقي با بيان خاطرهاي از بيژن جلالي، همچنين گفت كه م. آزاد شايد تنها شاعري باشد كه او بعضي شعرهايش را با غزلهاي شمس تبريزي مقايسه كرده است. محمدعلي سپانلو به بودنش در بين «رفقاي خوب» اشاره كرد و به يك غايب، كه منوچهر آتشي است. او گفت كه مفتون شايد نداند 10 سال پيش شعري را به او تقديم كرده است. به نقد م. آزاد بر اولين كتابش در 22 سالگي اشاره كرد كه در مجله فردوسي چاپ شد و او آنرا در پادگان سربازي ميخواند. از دوستياش با حقوقي هم در اصفهان ياد كرد و مقاله تند او عليه مجموعه شعر «خاك» كه دعوا كردهاند، اما تا آخر رفيق ماندهاند. سپانلو به مجابي و مهرجويي هم كه در جمع حاضر بودند اشاره كرد و گفت اين پيوندها خيلي عميقتر از اين حرفهاست. او همچنين گفت كه اينها گنجهاي ذهني ما هستند كه بايد قدرشان دانسته شود؛ به گفتهي فاكنر، بعضي ارزشها مثل رفاقت، خوشقولي و... هميشه ميمانند. سپانلو حرفهايش را با خواندن شعر «به وضع غلاميات»، بهپايان برد و سيدعلي صالحي كه وقتي از او خواسته شد بيايد حرف بزند، ابتدا گفت نميخواهد فضاي شادي را كه سپانلو ايجاد كرده به هم بزند، آمد و شعري را كه گفت قرار بوده در خرمآباد بخواند، براي حاضران خواند. در اين مراسم كه بيش از دو ساعت طول كشيد، محمود دولتآبادي، محمد بهارلو، هيوا مسيح و كامران فاني هم حضور داشتند. پيش از اين، نام محمد شمس لنگرودي نيز جزو داوران امسال اعلام شده بود.
چگونگي انتخاب نمايندگان شعر امروز ايران در ابهام
سفر نمايندگان شعر امروز ايران! به فرانسه به پايان رسيد بيآنكه شاعران امروز ايران از چگونگي انتخاب "نمايندگان خود!" و سفر آنها كه گويا به قصد شركت در يك همايش شعري(دو سالانه شعر)صورت گرفت، چيزي بدانند. پيمانه سنجش براي گزينش سنگينترها چه بوده است؟
سايت كتاب _ ميراث خبر
گروه يادداشت و مقاله_فهيمه غني نژاد: سفر "نمايندگان شعر امروز ايران!" به فرانسه به پايان رسيد بيآنكه شاعران امروز ايران از چگونگي انتخاب «نمايندگان خود!» و نيز چگونگي سفر آنها كه گويا به قصد شركت در يك همايش شعري (دو سالانه شعر) صورت گرفت، چيزي بدانند يا از موضوعها، محورها، زمان و مكان دقيق و ويژگيهاي اين گردهمايي اطلاعي داشته باشند.
اولين اصلي كه حتي در همايشهاي كوچك و در دورافتادهترين نقاط هم رعايت ميشود و در مملكت ما در مورد اين همايش رعايت نشد، انتشار فراخوان است تا محور، موضوع، مكان، زمان، شرايط شركت، نحوه پرداخت هزينههاي شركتكنندگان و ... براي همگان روشن گردد به طوري كه هر كسي خود را حايز شرايط ميبيند بتواند به عنوان متقاضي معرفي شود تا در نهايت، مناسبترين افراد توسط گروههايي تخصصي و متشكل از داوران ذيصلاح، براساس ضوابطي از پيش تعيين شده برگزيده شوند.
ظاهراً سفارت فرانسه در ايران از آنجا كه با تمامي شاعران و شعر امروز ما به طور مستقيم آشنايي و به آنها دسترسي نداشته است يك يا دو فرد ايراني را به عنوان امين و نماينده خود انتخاب كرده است تا متولي امر انتخاب نمايندگان شعر امروز ايران باشند؛ و باز ظاهرا از همين جاست كه اين گوشه از كار فرانسويها در مملكت ما شكلي مضحك پيدا كرده است. چرا كه اين گردهمايي در كشورمان مخفي نگاه داشته ميشود و به اين ترتيب، حق آگاه بودن انبوه شاعران امروز ايران از يك تجمع شعري جهاني سلب و حق متقاضي بودن شاعران حايز شرايط پايمال ميگردد. تنها چند روز پيش از همايش، نام يكي دو نفر دهان به دهان ميچرخد كه «به عنوان نمايندگان شعر امروز ايران به فرانسه خواهند رفت!» و به دنبال آن پچپچها ميپيچد كه «چه كسي، با چه معياري، كجا و كي اين ها را نماينده شعر امروز ايران كرده است؟»
در اينجا صحبت از شاعران اعزامي و كم و كيف شعرشان نيست بلكه سخن بر سر عملكرد نادرست و سوء استفاده از اختيارات است، آن چنان كه زير پا گذاردن حقوق جمع به نفع فرد را ميسر و سؤالاتي از اين دست را مطرح ميسازد:
1 _ پيمانه سنجش براي گزينش سنگينترها چه بوده است؟
2 _ متر و ميزاني كه اعزاميها را برگزيده، آيا شاعران ديگر اين مرز و بوم (از پايتخت تا نقاط دورافتاده و محروم وطنمان كه شاعرانشان براي انتشار و يا خواندن حتي قطعه شعري خوب ناگزيرند از هفتخوان محدوديتها و موانع بگذرند) را هم اندازه گرفته است؟
3 _ با توجه به اين كه شعر و به ويژه شعر امروز ما، سواي تعريفها و تئوريهاي پشتوانهاي، جاي خالي زيادي براي دخالت سليقههاي گوناگون دارد، اشعار «نمايندگان شعر امروز ايران!» از داوري چند سليقه گوناگون مبتني بر تخصص شعري گذشته است؟
4 _ «مؤنث بودن» و «زير سي سال سن داشتن» كه براي انتخاب شاعران ايراني ملاك اصلي بوده، آيا براي همه كشورهاي شركت كننده ملاك عمل بوده است؟ اگر پاسخ منفي است، در برگزيدن نمايندگان شعر امروز ايران، نگاه ابزاري به زن بر تمامي معيارها سلطه نداشته است؟
5 _ با پنهان نگاه داشتن اين گردهمايي و جزئيات آن، چه كسي پاسخگوي علاقهمنداني است كه در صورت مطلع بودن، حاضر بودند با هزينه شخصي در آن شركت كنند؟
اگر اين گونه انتخابها و اعزامها به صورتي صحيح برگزار و هر مرحله شان به شكلي شفاف اطلاعرساني شود؛ و نشريات هر چند معدود ادبي و به ويژه شعري ما آن چنان كه نقش و رسالتشان ايجاب ميكند اخبار مربوط به آن را بازتاب دهند، علاقهمندان به شعر و شاعري هنگام گفتوگو درباره آن ملزم به استفاده از واژههايي مانند «گويا»، «ظاهراً»، «مثل اين كه»، «ميگويند»، «شنيدهام» و نظاير آن با چشم بسته نخواهند بود. انبوهي، فشردگي و پيچيدگي اطلاعات هزاره سوم، نقل آنها را چنان ادبيات ايران باستان به شيوه شفاهي و سينهبهسينه برنميتابد و نوع و وسايل ارتباطات در عصر حاضر به گونهاي است كه كمتر چيزي مطلقاً پوشيده ميماند؛ و ما هر قدر واپسگرا و وابسته به سنتهاي فكري و فرهنگي پيشامدرن باشيم، در دوره اطلاعات و ارتباطات نوين هرگز قادر به گريز از بارقههاي عصر جديد، جبر جهاني و جلوههاي اجتماعي آن نخواهيم بود. درست است كه هيچ حركت انساني، رفتار فرهنگي و عملكرد اجتماعي، حتي با پيش فرض دارا بودن سالمترين جوهرها و درستترين اساسها نيز خالي از خلل نيست و مقوله نسبيت در داوريها پيوسته نقشي چشمگير ايفا ميكند اما چارچوب اين حركات، رفتارها و عملكردها هر چه قانونمندتر و روشنتر باشد ضريب آسيبپذيري آنها را كاهش ميدهد و به اصوليتر بودنشان كمك ميكند.
اكنون جامعه شعري ايران كه از چگونگي تجمع جهاني شاعران در فرانسه بيخبر نگاه داشته شده است، حداقل انتظارش آگاه شدن از نحوه برگزاري و سرانجام اين گردهمايي ادبي است. تهيه گزارش و عكسهاي مربوط از سوي شركتكنندگان مأمور از هر كشور، نهاد يا گروه در هر همايش، دومين اصلي است كه بايد رعايت شود. شاعران اعزامي ايران نيز كه به عنوان "نمايندگان شعر امروز ايران!" در اين گردهمايي شركت داشتهاند دستكم از اين امر مستثنا نيستند و طبعاً ضروري است گزارش و عكسهايي از سفر و همچنين حضورشان در همايش انتشار دهند و طي آن به موضوعات، رئوس، اهداف، ديدگاهها، رخدادها و نحوه برگزاري همايش بپردازند تا اولاً ميزان مفيد بودن و تاثير اين قبيل برنامهها مشخص شود و ثانياً شاعران و علاقهمندان به شركت در تجمعات ادبي جهاني از همين حالا بتوانند براي منطبق ساختن خود با شرايط شركت در اين گردهماييها، به اندازه وسعشان بكوشند.
اعضاي كاروان شعر ايران و فرانسه تعيين شدند
محمدعلي سپانلو، حسن صفدري و منصور اوجي شاعراني هستند كه اسفندماه از ايران با كاروان شعر ايران و فرانسه عازم فرانسه مي شوند. گراناز موسوي، شاعر ايراني ساكن استراليا نيز در فرانسه به اين كاروان مي پيوندد. محمدعلي سپانلو، منصور اوجي، گراناز موسوي و حسن صفدري به فرانسه مي روند
سايت كتاب_ميراث خبر
گروه خبر: ابهامات درباره اسامي نمايندگان شعر ايران در كاروان شعر ايران و فرانسه پايان يافت.
طبق آخرين اطلاعات، "محمدعلي سپانلو"، "حسن صفدري" و "منصور اوجي" شاعراني هستند كه از ايران با اين كاروان عازم فرانسه مي شوند.
"منصور اوجي" شاعر شيرازي 68 ساله و سراينده مجموعه شعرهايي چون "شاخه اي از ماه"، "دفتر ميوه ها" و "حالي ست مرا" آخرين شاعري بود كه به اسامي قطعي نمايندگان ايراني اين كاروان پيوست.
قرار است "گراناز موسوي" شاعر ايراني ساكن استراليا نيز در فرانسه به اين كاروان بپيوندد.
كاروان شعر ايران و فرانسه با هماهنگي بخش فرهنگي سفارت فرانسه در اسفندماه سال جاري عازم فرانسه مي شود.
اين برنامه در اسفند ماه سال 82 همزمان با انتصاب "ونسان گريمو" به سمت وابسته فرهنگي فرانسه در ايران به شاعران ايراني پيشنهاد شده بود.
پيشنهاد "گريمو" اين بود كه برنامههاي مشترك شاعران ايران و فرانسه در يك گروه كاري برنامهريزي شود.
شعر در بطري: هديه روز ولنتاين
سايت LovePoemsUnlimited.com براي هديه امسال روز ولنتاين اشعار عاشقانه و کلاسيک معروف جهان را در بسته هاي عجيبي به مردان و زنان جهان هديه مي کند. اين اشعار در بطري هاي زيبايي قرارداده شده و در اختيار زوج هاي جوان قرار مي گيرد. شعر در بطري، هديه امسال روز ولنتاين
سايت كتاب_ميراث خبر
گروه بين الملل: زوج هاي جوان براي روز "ولنتاين" امسال به هديه جديدي روي مي آورند: "شعر در بطري".
ارسال نامه در بطري زماني روشي مرسوم و محترمانه براي ارسال پيام هاي بسيار مهم محسوب مي شد. امسال در روز "ولنتاين" (14 فوريه _ 25 بهمن) زوج هاي جوان جهان اين روش قديمي قرون گذشته را براي اهداي اشعار عاشقانه خود به يكديگر زنده مي كنند و آن را به جاي روش سنتي نوشتن پيام هاي عاشقانه در كارت پستال ها و روي دسته هاي گل به كار مي برند.
سايت LovePoemsUnlimited.com راهكار منحصربفردي را در اين زمينه با فراهم كردن امكان ارسال يك شعر عاشقانه در يك بطري بسيار زيبا ارائه داده است.
اگر شاعر نيستيد يا شعر عاشقانه زيبايي را به خاطر نمي آوريد، اصلاً نگران نباشيد. سايت LovePoemsUnlimited.com ده ها شعر عاشقانه كلاسيك و مدرن شاعران معروف جهان از جمله ده شعر برتر عاشقانه "ويليام شكسپير" را براي استفاده در روز "ولنتاين" در دسترس تمام عاشقان جهان قرار داده است.
تمهيد جالب اين سايت در دسته بندي اين اشعار عاشقانه در دو گروه "ده شعر برتر كلاسيك عاشقانه براي مردان" و "ده شعر برتر كلاسيك عاشقانه براي زنان" است.
اشعار عاشقانه اين سايت شعرهاي مدرن شاعران برنده جوايز ادبي، اشعار عاشقانه بسيار كوتاه (هايكوهاي عاشقانه) و اشعار عاشقانه غمگين را نيز در بر مي گيرد.
«تو ميگي من اونو كشتم» در كانون ادبيات نقد ميشود
يك صد و چهل و سومين نشست هفته كانون ادبيات ايران به بررسي زبان شناسي ادبيات و نقد داستان كوتاه تو مي گي من اونو كشتم اختصاص دارد.
سايت كتاب _ ميراث خبر
گروه خبر: يك صد و چهل و سومين نشست هفته كانون ادبيات ايران به بررسي زبان شناسي ادبيات و نقد داستان كوتاه تو مي گي من اونو كشتم اختصاص دارد.
در نشست دكتر سعيد رفيعي استاد دانشگاه و عضو هيات علمي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در موضوع زبان شناسي ادبيات سخنراني مي كند.
در بخش ديگر اين نشست داستان كوتاه تو مي گي من اونو كشتم نوشته احمد غلامي از مجموعه داستاني به همين نام با حضور نويسنده و منتقدان عنايت سميعي و محمدرضا گودرزي نقد و بررسي مي شود.
نشست يك صد و چهل و سوم روز شنبه 24 دي ماه ساعت 17 در محل كانون ادبيات ايران واقع در خيايان مفتح رو به روي ورزشگاه شيرودي خيابان اردلان شماره 31 برگزار مي شود.
پل استر و همسرش، موفقترين زوج ادبي بروكلين
پل استر نويسنده معروف آمريكايي و سيري هاستوت (همسر او) به عنوان موفق ترين زوج ادبي ساكن بروكلين شناخته شده اند. پل استر و سيري هاستوت موفق ترين زوج ادبي بروكلين هستند
سايت كتاب_ميراث خبر
گروه بين الملل_سپيده جديري: پل استر، نويسنده معروف آمريكايي و سيري هاستوت (همسر او) كه در آرامش ناشي از روابط عاطفي موفق خود به ادبيات مي پردازند، به عنوان موفق ترين زوج ادبي ساكن "بروكلين" شناخته شده اند.
آنها با عشق با يكديگر ازدواج كرده اند و هم اكنون با دخترشان "سوفي" در خانه اي در "پارك اسلوپ" شلوغ و نويسنده پسند زندگي مي كنند.
اين زوج زندگي خود را وقف ادبيات كرده و اخيراً هر يك با انتشار كتاب هايي به طور همزمان اين را به اثبات رسانده اند: "پل استر" با رمان "حماقت هاي بروكلين" و "سيري هاستوت" با مجموعه مقالات خود "پاسخي به عشق" كه نقدهاي ادبي او را درباره آثار نويسندگان بزرگ جهان نظير "هنري جيمز"، "چارلز ديكنز" و "اسكات فيتزجرالد" در برمي گيرد. البته او رمان هايش را بسيار ماهرانه تر مي نويسد اما نمي تواند از وسوسه نوشتن نقد ادبي چشم پوشي كند چرا كه به به گفته خودش، زندگي آكادميك را بسيار دوست داشته اما از آن دور مانده است.
"هاستوت" در اين باره در مقاله اي نوشته است: «فعاليت ادبي ما بخش صميمانه اي از روابط عاشقانه ما را در طول بيست و سه سال زندگي مشترك تشكيل داده است.»
آن چه اين زوج را به زوجي يگانه تبديل كرده است، احساس مشترك آنها نسبت به قدرت كلمات است. "استر" از زبان راوي رمان "حماقت هاي بروكلين" در اين باره نوشته است: «هرگز نبايد قدرت كتاب ها را دست كم بگيريم.»
در حقيقت، كتاب مهم ترين وسيله امرار معاش "استر" و "هاستوت" محسوب مي شود.
"پل استر" كه در ماه آينده 59 ساله مي شود، شهرت خود را بيشتر مرهون تريلوژي پست مدرن و اگزيستانسياليستي اش "شهر شيشه اي" است. البته نُه رمان ديگر او، كتاب هاي غير داستاني و مجموعه شعرهايش نيز در اين شهرت بي تأثير نبوده اند.
"هاستوت" 50 ساله نيز با شعر آغاز كرد اما بعد با رمان هايي نظير "چشم بسته"، "افسون ليلي دال" و رمان اخير و پيچيده اش "آن چه دوست داشتم" به شهرت دست يافته است.
"استر" و "هاستوت" هر دو مي نويسند اما نه در شرايطي يكسان: "هاستوت" در خانه مي نويسد و "استر" در يك اتاق كار اجاره اي در نزديكي خانه، چرا كه به قول خودش در خانه از صداي زنگ تلفن و زنگ در به ستوه آمده است. "استر" در اين باره به خبرنگار "ميامي هرالد" گفت: «اين زنگ ها هر دقيقه به صدا در مي آيند. هميشه يك نفر هست كه بگويد سلام! شما اين بار به "اورلاندو" دعوت شده ايد.»
اين دو نويسنده اولين خوانندگان آثار يكديگرند و تاثيرات متقابل "بروكلين" بر آنها كه دو دهه از زندگي خود را در آن به سر برده اند، به زندگي و آثار آنها طعم و رنگ خاصي بخشيده است.
"پل استر" كه خود اهل "نيوجرسي" است، به خاطر آرامش و آسودگي خاطري كه در "بروكلين" به او دست مي دهد، به اين شهر علاقمند شده است. اين همان چيزي است كه "استر" به وضوح در "حماقت هاي بروكلين" بر آن تاكيد داشته است.