سه شنبه 1 فروردين 85 «روز جهاني شعر» گرامي داشته ميشود
«شعر هنوز جايگاه واقعي خود را نيافته است»
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
كنفرانس عمومي سازمان تربيتي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) در سيامين اجلاس خود در آبان 1378 به اتفاق آرا روز اول فروردين برابر با 21 مارس هر سال را به عنوان روز جهاني شعر نامگذاري كرده است.
به گزارش خبرگزارش دانشجويان ايران (ايسنا)، مطالعههاي يونسكو در مورد وضعيت شعر در پايان قرن نشان ميدهد كه عليرغم تكثر وتنوع فعاليتهاي شعري و افزايش تعداد شاعران در كشورها و توجه ملتها به سنتها و بيان شفاهي، شعر هنوز بهعنوان يك وسيله اصيل بيان فرهنگي و هنري بخصوص در رسانهها ونظام آموزشي جايگاه واقعي خود را نيافته است. حال آنكه جهان امروز با نيازهاي زيباييشناختي برآوردهنشده فراواني روبهرو است كه اگر نقش اجتماعي ارتباط هاي مردمي به عنوان ابزاري براي ارتقاي سطح آگاهي عمومي به رسميت شناخته شود، شعر اين نيازها را ميتواند برآورده سازد.
يونسكو با تعيين روز جهاني شعر درصدد برآمده است تا ضمن تصديق نهضتهاي شعري ملي، منطقهيي و بينالمللي و حمايت از تنوع زباني از طريق بيان شاعرانه، فعاليتهايي را زمينهساز شود كه هدف آنها عبارت است از: حمايت از تلاش ناشران كوچك براي حضور در بازار كتاب با انتشار مجموعه شعرهاي شاعران جوان، بازگشت به سنت بيان و اجراهاي زنده، زيرا كه برنامههاي شعرخواني و شبهاي شعر بيش از پيش مردم را به خود جلب ميكند و پايه تقويت هويتهاي فرهنگي مستقل ملتهاست، برگزاري گفتوگو ميان شعر و ساير هنرها با تاكيد بر موضوعهايي كه دستور كار جهانياند، نظير فرهنگ صلح، نبود خشونت و دگرپذيري، برقراري پيوند و اتحاد بين كليه هنرها و فلسفه به مناسبت روز جهاني شعر به مصداق گفته دلاكروا كه زماني در روزنامه خود نوشت: بدون شعر هنر وجود ندارد، ارايه تصويري سازنده و واقعي از هنر شعر در رسانهها به نحوي كه شعر، شكلي قديمي از هنر محسوب نشده، بلكه هنري باشد كه باعث ميشود جامعه هويت خود را تقويت كند، معرفي بهتر شعر به عنوان يكي از ويژگيهاي مهم آموزش هنر در نظامهاي آموزشي، افزايش سطح آگاهي دانشآموزان در مورد اهميت و نقش اجتماعي شعر، تشويق برگزاري مسابقههاي شعر و اعطاي جايزهها، تشويق شهرداريها به مشاركت فعال در برگزاري مراسم بهمناسبت روز جهاني شعر، تدوين فهرست رايانهيي از موسسهها و انجمنهاي شعر و شاعري در كشورهاي عضو، برپايي شبهاي شعر و برنامههاي شعرخواني، تشكيل نمايشگاههاي هنري از آثاري كه با الهام از شعر شاعران خلق شدهاند، شعرخواني در راديو و تلويزيون، مشاركت مطبوعات در پرداختن به موضوع شعر، بزرگداشت شاعران، انجام مسابقههاي ادبي، شعرخواني توسط شاعران جوان در مدرسهها، فروش ديوان شعرها و اهداي رايگان آنها به كتابخانههاي مدرسهها و منطقههاي محروم، ازجمله فعاليتهايي است كه يونسكو انجام آنها را به مناسبت روز جهاني شعر به كشورهاي عضو توصيه ميكند.
به مناسبت سالروز درگذشت " اوديسيوس اليتيس " ، شاعر يوناني
تهران- خبرگزاري كار ايران
"اوديسيوس اليتيس"، سال 1979 به خاطر شعرهايش كه با اتكا به سنتهاي يوناني، توصيفهاي قومي و ديد روشنفكري مبارز كه نمايشگر مبارزه بشر امروز براي كسب آزادي و نيل به خلاقيت است، جايزه نوبل را از آن خود كرد .
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ،"اوديسيوس اليتيس" در 2 نوامبر سال 1911 در يونان متولد شد .او در دانشگاه در رشته حقوق تحصيل كرد و در همان روزهاي دانشجويي به نويسندگي و طراحي كولاژ روي آورد. اولين مجموعه شعرهايش را با نام " اشعار نخستين" ، سال 1936منتشر كرد.پس از آن، مجموعه شعرهاي " جهتگيريها" و " در خدمت تابستان "را سال 1943 منتشر كرد.
با آغاز جنگ جهاني دوم ،" اليتيس " به ارتش يونان پيوست و پس از آزاد شدن يونان از دست آلمان نازي گرايش بيشتري به شعر پيدا كرد و در راديو و تلويزيون يونان , سازمان تئاتر و سازمان جهانگردي يونان مشغول به كار شد .
او سال 1960 ،نخستين جايزه دولتي شعر را از آن خود كرد و سال 1965 مفتخر به دريافت نشان " بريگارد فونيكس "( گروه سمندر) شد . او سال 1975 ،دانشگاه تسالونيكي درجه دكتراي افتخاري در رشته فلسفه را به وي اهدا كرد. در ضمن شوراي شهر " ميتلين " او را شهروند افتخاري آن شهر اعلام كرد .
" اليتيس " در پي آن نبود كه شيوه اي نو براي ساخت دروني اشعارش بيابد، اين ساخت در بسياري از اشعار "اليتيس" به خوبي مشهود است. به ويژه در شعر " آكسيون استي "، اين اثر آنقدر ارزش دارد كه به همت " ميكيس تئودور اكيس" روي آن موسيقي گذاشته شد . اين آهنگ ورد زبان همه يوناني هاست .
لازم به ذكر است ، از ديگر آثار او مي توان به " رود اروس" (1972)، "تئوفيلوس نقاش"(1973) "نقد" و " كتاب آزاد 1974 " و مجموعه مقالات اشاره كرد .
شايان ذكر است ، "اليتيس"، سال 1979 به خاطر شعرهايش كه با اتكا به سنت هاي يوناني، توصيف هاي قومي و ديد روشنفكري كه نمايشگر مبارزه بشر امروز براي كسب آزادي و نيل به خلاقيت است، جايزه نوبل ادبيات را از آن خود كرد . او در 18 مارس سال 1996 درگذشت.
سيروس نيرو:
بازار شعر امروز يك سمساري است كه هر چيزي در آن پيدا ميشود
اينهايي كه شاعران امروز ميگويند، شعر نيستند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
سيروس نيرو معتقد است: شعرهايي كه امروز در سبكهاي جديد گفته ميشود، هنوز ميان مخاطبان جا نيفتاده و كسي آنها را قبول ندارد.
اين شاعر در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: اينكه شعرهاي امروز مخاطب ندارند، يك دليلش اين است كه اينها كه شاعران امروز ميگويند، شعر نيستند؛ كدام آكادمي علمي يا كارشناس شعر آنها را تاييد كرده كه شعر هستند؟ وي متذكر شد: شعرهاي امروز مانند نثر هستند؛ در آنها نه تصوير و نه پيچيدگي وجود دارد، پس طبيعي است كه كتابهاي شعر فروش نروند؛ بدبختانه كتابهاي مرا هم بهخاطر آنها ديگر نميخرند.
سراينده «پاييزان»، شعرهاي امروز را با فرهنگ ما منطبق ندانست و يادآور شد: چطور مخاطبان، شعرهاي مهدي اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهري و احمد شاملو را ميپذيرند؟ چون اينها شعر به معناي واقعي هستند، ولي شعرهاي امروز سطحي هستند.
وي يكي ديگر از دلايل افت شعر را نزد مخاطبان، نپرداختن شاعران به صورت حرفهيي به شعر ذكر كرد و ادامه داد: بسياري از شاعران امروز تنها شعر نميگويند، بلكه داستان مينويسند، نقد داستان ميكنند، هنرپيشه و موسيقيدان هم هستند؛ مگر يك انسان چند كار را با هم ميتواند انجام دهد؟ اين ميشود كه كارها بسيار سطحي شده است. شاعران موفق گذشته كساني چون مهدي اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهري روي يك زمينه متمركز شده و كار كردند و بهصورت حرفهيي به شعر پرداختند، اما امروز بازار شعر مثل سمساري شده كه هر چه بخواهي در آن پيدا ميشود و شاعران هر چه پيش آيد، انجام ميدهند.
نيرو با اظهار اميدواري به آينده شعر امروز گفت: بالاخره اوضاع شعر درست خواهد شد و مردم متوجه خواهند شد كه اين اوضاع گذراست.
وي معتقد است: بعضي از شاعران همچنان شعر نيمايي - كه اصول و روش خاصي دارد -، ميگويند و عدهاي كم نيز از آنها پيروي ميكنند، اما در مجموع، مسوولان كشور ما هنوز غزل و قصيده را شعر ميدانند و ميخوانند؛ به اين دليل است كه شعر نو در محاق مانده و خيلي مطرح نميشود.
حميد هنرجو:
راه بر مخاطب عام و آزاد ادبيات و شعر امروز بسته شده است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
شعر امروز نه تنها در ميان مخاطبان عام، گاهي در بين مخاطبان خاص هم با كماقبالي مواجه است.
حميد هنرجو با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: در كنگرهها و جشنوارههايي كه گاه و بيگاه براي شعر يا به بهانه شعر و ادبيات برپا ميشوند، به غير از حضور چهرههاي جوان كه به آينده ادبي آنها اميد است، چهرههايي مدام تكرار ميشوند و فقط موضوع است كه عوض ميشود.
اين شاعر و روزنامهنگار با بيان اين مطلب كه در اين كنگرهها بهندرت كشف چهرههايي در حوزه شعر و ادبيات را شاهد بودهايم، تصريح كرد: در اين برنامهها، شركتكنندگان كه شعرهاي بدي هم ندارند، صرفا با تغيير موضوعها در جشنوارهها آثارشان هم تغيير ميكنند، ولي همان چهرههاي جشنوارههاي گذشته هستند؛ هرچند اين مساله از منظري نقطه قوت ميتواند باشد، ولي خود، به همين آفت كماقبال بودن شعر بازميگردد.
هنرجو متذكر شد: اينكه عدهاي دايما شعرخوان و عدهاي دايما شنونده شعر باشند، به اين موضوع كه آثار شعري ما در پيشخوان كتابفروشيها، از اقبالي كه مردم يا نخبگان از شعر انتظار دارند، برخوردار نباشد، دامن ميزند. به اين دليل، خوانندههاي آثار تكراري هم شايد بخشي از كساني باشند كه در چنين محافلي حضور مييابند.
وي معتقد است: راه بر مخاطب عام و آزاد ادبيات و شعر امروز بسته شده، درحاليكه در حوزههاي سينما و موسيقي، يا چنين نيست، يا كمتر اين آفت كماقبالي مشاهده ميشود.
او رفع اين معضل را به آسيبشناسي وابسته دانست كه از عهده جمع فعلي به تنهايي خارج است و بايد مورد حمايت مادي و معنوي دولتمردان ما واقع شود.
وي همچنين يادآور شد: اگر در حوزه فرهنگ كه متولي آن دولت است، به اندازهاي كه به هنرهاي ديگر توجه ميشود، به شعر هم توجه شود، اين معضل قابل تعديل است؛ نه اينكه يكباره اوضاع عوض شود و شعر با مخاطب فراواني روبهرو شود، اما با اين اقدام بخشهاي مهمي از اين آسيب كاسته خواهد شد.
اين شاعر متذكر شد: منظور اين نيست كه فقط از شعر حمايت شود، ولي ميگويم شعر هم بايد سهمي از سفره بودجه دولت داشته باشد. چگونه است براي فيلم، جشنوارههاي داخلي و خارجي داريم، ولي حتا براي ادبيات كودك و نوجوان خود هم چنين سهمي را قايل نشدهايم.
هنرجو افزود: در چنين شرايطي وقتي ناشر ما از چاپ شعر طفره ميرود و مولف جوان ما مجبور است كه با هزينه شخصي كتابش را چاپ و هم در حوزه توزيع، فعاليت كند، چگونه انتظار داريم كه شعر ما در پيشخوان كتابفروشي فروش رود؟
وي در ادامه درباره آينده شعر امروز گفت: به كجا رفتن شعر در زمانه فعلي، از نقاط جالبي است كه كارشناسان ما روي آن دست ميگذارند كه اين موضوع قابل پردازش است.
او روزگار امروز را روزگار رسانه دانست و توضيح داد: امروز ما رسانههاي زيادي را شاهد هستيم، در حالي كه در سدههاي گذشته، تنها رسانه پر پژواك ايران، شعر و كتاب بود؛ ولي امروز رسانههايي به كمك شعر آمدهاند و شعر بايد خود را به اندازهاي از تكنيك و محتوا فربه و بهروز كند تا مخاطب امروز احساس كند در كنار نشريه، كتاب، اينترنت، سينما و موسيقي، به شعر هم نياز دارد.
هنرجو با رد اين نظر كه مخاطبان با مشكل مواجه هستند و از شعر بريدهاند، متذكر شد: باور اين موضوع دشوار است كه مخاطبان تنها از شعر بريدهاند؛ آنها چرا از ساير هنرها فاصله نگرفتهاند؟ البته نميتوان گفت كه جامعه ادبي ما در مسيري قرار گرفته كه آن مسير كاملا صحيح بود و اشكال را به گردن مخاطب بياندازيم، ممكن است مخاطب در مقابل اين همه رسانه دچار سرگرداني شده باشد، اما اگر شعر بهروز و قوي باشد و نياز عاطفي و انديشگي مخاطب امروز خود را برآورده سازد، در اين اثنا جايي براي تنفس ميتواند بيابد و خود را به مخاطب عرضه كند.
مجيد روانجو:
منوچهر آتشي از نخستين شاعران بعد از نيما بود كه نگاه ژرف بومي داشت
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
مجيد روانجو از مهمترين تاثيرهاي شعري آتشي را بر جريانهاي موجود در ادبيات معاصر ايران، قوامبخشي، اشاعه و رواج خصلتي در نگاه و زبان شعر دانست كه نيما آغازگر آن بوده است.
اين شاعر، نويسنده و منتقد ادبي، به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان گفت: نگاه و زبان شعري كه نيما آغازگر آن بوده است و آتشي آن را قوام بخشيد و رواج داد، همان نگاه بومي و اهميت دادن به حيات اقليمي شعر است. در شعر كلاسيك ايران فهم چنين صبغهاي مطرح نبوده است. منوچهر آتشي دست كم با دو شعر معروف ” خنجرها، بوسهها، پيمانها “ و ” ظهور “ از نخستين شاعران بعد از نيما توانست باشد كه نگاهي جدي، ژرف و پالوده از اداهاي مرسوم به اقليمي مشخص (جنوب) دارد.
روانجو خاطرنشان كرد: جنوب ايران با تمامي وحشت پنهان و اضطرابهاي پيدا در چهره، رفتار و مناسبتهاي انسانياش به شكل خلاقانه و اثرگذاري در شعرهاي منوچهر آتشي خود را به ثبت رسانده است. شاعران و نويسندگان زيادي را ميتوان نام برد كه بعدها از چنين رفتار زباني و تلقي معناشناسانه آتشي در مواجهه با جغرافيا و زندگي مردم جنوب به مثابه يك نمود ادبي با كاركردها و مشخصههاي دراماتيك در نوشتههاي خود بهره جستهاند.
وي تاثير ديگر آتشي و به همراه او شاعراني مطرحي چون فروخزاد، سپهري، شاملو، اخوان ثالث، م آزاد و... را كه در نهادينه كردن و مرسوم ساختن آن موثر بودند، گسست هر چه بيشتر علايق و دلمشغوليهاي شاعرانه دانست و گفت: ترويج چنين گسستي كه در شكستهاي آشكار تاريخي ـ اجتماعي ريشه داشت، به ناگهان به گسيختگي عاطفي شاعران و نيز تزلزل در گرايشهاي فكري ـ تخليلي و پيش از اين به شدت سنتي آنان انجاميد كه بهصورت بسيار كلي از آن با عنوان تجدد در شعر فارسي ميتوان ياد كرد.
اين نويسنده تصريح كرد: آتشي از جمله شاعران بعد از نيما بود كه سعي كرد از طرفي دامنه عاطفي شعر را از ” من رمانتيك “ شعر قديم به ” من انساني و اجتماعي “ معاصر بكشاند و از طرف ديگر كوشيد ضمن تاثيرپذيري از وقايع بزرگ و كوچك اقليمي خود و نيز حس رويدادهاي اثرگذار تاريخي ـ اجتماعي زمان خود در شعر، جوهر شعري و مصداق شعرياش را حفظ كند.
وي با اشاره به اينكه صور و خيال شعر آتشي از زندگي فردي اقليمي او مايه گرفته است، گفت: چنين صبغهاي دربرگيرنده ويژگيهاي طبيعي ـ انساني زندگي در جغرافياي جنوب است. شعر آتشي و شعر شاعران ديگري كه بعدها در تبعيت از او رشد كردند و باليدند توانست مرز ميان كلمههاي شاعرانه و كلمههاي غيرشاعرانه را از ميان بردارد. اين جريان شعري از همان آغاز شكفتگي تا به امروز بر اين اصل مسلم تاكيد و اصرار ميورزد كه هر كلمهاي در شعر ميتواند بنشيند، به شرط آنكه در تداوم گفتار شعري زايد و بر همزننده حس عمومي شعر نشود.
روانجو يادآوري كرد: اگر نيما براساس چنين نظريهاي كلمههاي لهجه مازندراني را در شعرهاي خود به كار ميگرفت، آتشي هم از بهكارگيري كلمههاي لهجه جنوبي و دشتستاني در شعر خود به طرز هنرمندانهاي بهرهها گرفته است. شعر آتشي و تاثيرگذاريهاي بعد از او از اين واقعيت حاكي هستند كه او ضمن برخورداري بهينه و ساختارمند از نحوههاي بياني زبان معيار و نيز دارا بودن موسيقي كلمهها و عوامل ديگري كه بهوجودآورنده كمپوزيسيونهاي كلامي شاعر است، هيچ گاه فهم عاطفي و احساس هنري خود را وقف ابداعهاي زباني و تغييرهاي بنيادي در ساختمان فكري ـ تخليلي شعر معاصر نكرده است و هرگز نخواسته است آغازگر يا پيرو طغياني باشد عليه قراردادهاي جاري شعر معاصر.
روايت شب تا پايان تعطيلات نوروز داستان كوتاه ميخواند
سرويس: تلويزيون و راديو
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو
روايت شب، در برنامههاي هفته آينده و هفتههاي آغازين سال 85 به روايت داستانهايي كوتاه ميپردازد.
به گزارش خبرنگار سرويس راديو ايسنا، روايت شب از 27 اسفند ماه، داستانهايي كوتاه از «ايتالو كالوينو» از مجموعه داستان « شاه گوش ميكند» را ميخواند.
برنامه بعدي روايت شب، به خوانش 6 داستان كوتاه از « خوليو كورتاسار» اختصاص دارد. اين 6 داستان كوتاه از مجموعه « دروازههاي بهشت» با ترجمه بهمن شاكري است.
در آخرين برنامه راديويي روايت شب در ايام نوروز، 6 داستان كوتاه از آنتوان چخوف خوانده ميشود.
گفتني است، جمعه هر هفته، همچنين نقد و بررسي داستانها پخش مي شود.
روايت شب، كاري از گروه ادبيات شبكه راديويي فرهنگ است كه هر شب به روايت رمان يا داستان ميپردازد. محسن حكيم معاني سردبير و حميدرضا مقدسي تهيهكننده اين برنامه است. روايت شب هر شب ساعت 22 از شبكه راديويي فرهنگ پخش مي شود.
شب شعر بزرگداشت منوچهر آتشي در ايذه برگزار ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
انجمن شعر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي ايذه، شب شعري در بزرگداشت منوچهر آتشي برگزار ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، اين مراسم ساعت 18 روز يكشنبه، 28 اسفند 84 در تالار سيمرغ اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي ايذه با حضور شاعران و هنرمندان هنرهاي تجسمي ايذه برگزار ميشود.
همچنين در اين بزرگداشت، رضا زوار - مبتكر خط جديد ” شيدا “ - درباره اين خط و رابطه اين خط با شعر نو سخنراني خواهد كرد و شاعران ايذه ازجمله كورش كياني قلعهسردي به شعرخواني ميپردازند.
با ياد «منوچهر آتشي» و «مهدي قهاري»،
فصلنامهي ادبي - داستاني «خوانش» منتشر شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - كرمان
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
فصلنامه ادبي- داستاني «خوانش» به مديرمسؤولي بهناز صالحي و سردبيري محسن اميريان در کرمان منتشر شد.
دبير تحريريه فصلنامه خوانش در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در كرمان در اينباره گفت: فصلنامه خوانش نشريهاي ادبي، داستاني است که قرار است در هر شماره آن به دو يا سه شخصيت ادبي پرداخته شود و اين شماره نيز بهياد هنرمندان فقيد کشورمان منوچهر آتشي و مهدي قهاري منتشر شد.
مازيار نيستاني با بيان اين مطلب که اين نشريه در سطح کشور توزيع ميشود، به مشکلهاي چاپ پيششماره فصلنامه ادبي - داستاني خوانش در کرمان اشاره کرد و گفت : در استان کرمان متاسفانه به دليل نبود مجله، زمينههاي چاپ مساعد نبود.
وي نبود طراح حرفهيي صفحه و جلد، مشکلهاي چاپخانهداران با چاپ مجلهها و بالا بودن قيمت چاپ نسبت به ساير استانها را از اصليترين مشکلهاي پيش روي چاپ اين شماره عنوان کرد.
نيستاني همچنين با اشاره به اين مطلب که يک استان يا يک شهر اگر مجله داشته باشد، بنياد ميتواند داشته باشد، گفت: ما در ادامه چاپ اين نشريه به حمايت سرمايهداران، صاحبان کارخانهها و شرکتهاي خصوصي که در عرصه اقتصاد فعاليت ميکنند، احتياج داريم.
وي در پايان از سرمايهداران بخش خصوصي درخواست کرد که علاوه بر فعاليتهاي اقتصادي به فعاليتهاي فرهنگي نيز بها دهند.
شماره بعدي نشريه خوانش ارديبهشت 85 منتشر ميشود.
مجلهي «دراسهالعربيه» به شعر ايران در پيش و پس از انقلاب ميپردازد
«آشنايي عربها با ادبيات روز ايران در حد خواندن چند مقاله است»
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - رشت
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
دومين شماره از مجله دراسهالعربيه که در مرکز زبان و ادبيات فارسي بيروت به چاپ مي رسد، به بررسي و جايگاه شعر ايران در قبل و بعد از انقلاب اسلامي ايران، اختصاص خواهد يافت.
پروفسور ويکتور الکک - رييس دانشکده زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بيروت - در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره جايگاه ادبيات امروز ايران در دنياي عرب اظهار داشت: اعراب با ادبيات ايران کمتر آشنايي دارند و بيشترين آشنايي آنان با ادبيات ايران به ادبيات کلاسيک آن برميگردد، آنهم نه به شکل کاملا عميق، بلکه در حد مطالعه شعرهاي محدودي از سعدي، حافظ و مولانا.
وي افزود: براي آشنايي بيشتر اعراب با ادبيات کلاسيک ايرانزمين، بخشي از منطقالطير عطار را ترجمه كردم و آن را به شعر عربي درآوردم و همچنين مقالههايي درباره عطار نيشابوري و شعر او و جايگاه او در ادبيات فارسي در بيروت، نيويورک و عربستان به چاپ رساندهام. پروفسور الکک اطلاعات مردم جهان عرب از ادبيات روز ايران را در حد خواندن مقالههاي اندکي در مطبوعات عربزبان دانست و گفت: به شخصه چندين مقاله در اين زمينه به تاليف رساندهام و پنج سال قبل نيز شعرهاي فارسي کلاسيک و نو ايران را در قالبهاي غزل و قصيده در قالب جنگي به شعر عربي ترجمه كردم که در آن شعرهايي از علي معلم، علي موسوي گرمارودي، محمدرضا شفيعي کدکني و سهراب سپهري بهچشم ميخورد. همچنين در چندين مجله نيز نمونه شعرهاي اين شاعران را آوردك. اخيرا نيز در ماهنامه العربيه کويت مقالههايي درباره حافظ و مولانا به رشته تحرير درآوردهام.
وي از اختصاص دادن دو شماره مخصوص مجله دراسهالعربيه که به مرکز زبان و ادبيات فارسي بيروت متعلق است، به شعر قبل و بعد از انقلاب ايران خبر داد و تصريح کرد: اين مجله که هر سه ماه يک بار توسط انتشارات دانشگاه لبنان به چاپ ميرسد، در دو شماره آينده خود در 100 صفحه همراه با مطالبي از استادان ايراني، مصري و اردني به بررسي و جايگاه شعر قبل و بعد از انقلاب اسلامي ايران خواهد پرداخت. در کنار اينکه قصد داريم در آيندهاي نزديک يک شماره از اين مجله را به نسل جديد داستاننويسي ايران اختصاص بدهيم.
وي درباره ترجمه داستانهاي فارسي به عربي گفت: خوشبختانه به دليل علاقه وافر به زبان و ادبيات فارسي، به راحتي به ترجمه آن به عربي قادر هستم، اما در بعضي از داستانها با اصطلاحهاي عاميانهاي مواجه ميشوم که به ناچار و براي گريز از ترجمه واژه به واژه آن از دوستان ايراني کمک ميگيريم. اين امر نشاندهنده آن است که ادبيات فارسي همچون اقيانوسي است که با تبحر در آن نيز گاه ناتوان ميماني.
رييس دانشکده زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بيروت در پايان به مقايسهاي از ادبيات ايران و عرب پرداخت و خاطرنشان کرد: ادبيات گذشته ايران و عرب بسيار به هم نزديک هستند، چرا که از دل يک تمدن بعد از اسلام بيرون آمدهاند. در زمان عثمانيها، کشمکشهاي عثمانيها با صفويها، ارتباط اعراب و ايران را مانع ميشد. با براندازي حکومت عثماني، فرانسويها و انگليسيها خاورميانه را استثمار کردند و جهان عرب و ايران هر دو به غرب روآوردند و ما تقريبا از هم جدا شديم. در حال حاضر ترجمه از عربي به فارسي و بالعکس به نسبت گذشته رونق خوبي گرفته است، ولي من اقرار ميکنم که ايرانيها بيشتر از اعراب به ترجمه آثار عربي به فارسي دست زدهاند و اين امر بيانگر آشنايي کمتر اعراب با زبان فارسي است. ايرانيها هر چند نميتوانند به عربي صحبت کنند، ولي در زبان و ادبيات عرب کفه ترازوي ترجمه آنها بسيار بالاتر از اعراب قرار دارد و اميدواريم که اعراب به اين نکته توجه نشان دهند.
ضياءالدين ترابي:
شعرهاي كليشهيي و تقليدي امروز براي مخاطب جاذبهاي ندارند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
ضياءالدين ترابي معتقد است: علت اينكه شعر امروز مخاطب ندارد، به شعر شاعران دو دهه اخير باز ميگردد.
اين شاعر در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: شاعران امروز به نوعي خاص شعر ميگويند، بهطوري كه فقط خود و نزديكانشان آن را ميفهمند؛ به اين دليل اكثريت مخاطبان شعر كه مولفههاي خاصي را در شعر ميشناسند، با شعر امروز فاصله گرفتهاند.
وي افزود: مخاطبان عام، شعرهاي امروز را نميفهمند، درنتيجه آنرا نميخوانند و چون اين فاصله تصنعي است، درنتيجه راه به جايي نخواهد برد.
ترابي اشكال مخاطب نداشتن شعر امروز را به شعر شاعراني وابسته دانست كه بهعنوان شعر زبان، بازيهاي زباني نامربوطي را در شعر راه انداختهاند و سعي ميكنند از يكديگر سبقت بگيرند.
وي يادآور شد: اين عده از شاعران برداشت غلطي از شعر دارند، بهگونهاي كه شعر به صورت يك معما سروده ميشود، معمايي كه اگر حلش كنيم، ميبينيم كه چيز باارزشي نبوده است كه اين قدر وقتمان را تلف كنيم؛ به اين دليل است كه مخاطبان اين شعر از آن لذت نميبرند و شگرد اين نوع شعرها عجيب تكراري شده است و در همه آنها بدون استثنا به جايي از شعرشان ميرسيم كه ميگويند “شما داريد شعر مرا ميخوانيد” يا “اين سطر را خط بزنيد برگرديد خط چهارم” و ...؛ شايد اين كارها براي اولين بار در شعر جذابيت داشت، ولي حالا ديگر كليشهيي و تقليدي شده است و جاذبهاي براي مخاطب ندارد.
وي اعتقاد دارد شعرهاي امروز مخاطب را به فضاي جديدي نميرساند و جهان جديدي را به او ارايه نميدهد، در حاليكه مخاطب به دنبال جهان جديدي است.
ترابي افزود: در پشت شعر معاصر چندان انديشه وجود ندارد، به اين دليل طبيعي است كه مخاطب خود را از دست بدهد، كه دليل اين امر از يك طرف انتشار بيش از حد كتاب توسط شاعران، بويژه شاعران جوان در بازار بههمريخته شعر است. از طرفي شعر خوب كم شده و از طرف ديگر توليد كتاب شعر بيش از اندازه زياد شده است.
سه مجموعه از «نيماي جنوب»؛
شعرهاي منتشرنشدهي محمدرضا نعمتيزاده بهچاپ ميرسند
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
سه مجموعه شعر از كتابهاي محمدرضا نعمتيزاده - شاعر بوشهري - به چاپ سپرده ميشوند.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، "قصههاي دلبستگي" ، "منظومههاي تماشا" و "صدايي در باران" عنوانهايي هستند كه بهزودي خانوادهي اين شاعر به چاپ آنها اقدام ميكند.
نيما نعمتيزاده - فرزند اين شاعر - با ارايه اين توضيح اضافه كرد كه "پس از سكوت" تنها مجموعه شعري بود كه در زمان حيات پدرش در سال 34 منتشر شد و پس از آن، او به شعر عرفاني روي آورد و كمتر به انتشار مجموعه شعرهايش پرداخت.
همچنين سيدقاسم ياحسيني مجموعهي " فصل خاكستر" را شامل گردآوري از شعرهاي نعمتيزاده، چندي پيش منتشر كرد.
محمدرضا نعمتيزاده كه در سال 1313 در بوشهر متولد شد و به نيماي جنوب شهرت داشت، در 19 اسفند سال 67 درگذشت. سال 83 ادارهي كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان بوشهر با برگزاري مراسمي براي او، يادنامهي "نيماي جنوب " را كه توسط خانوادهي اين شاعر گردآوري شده بود، منتشر كرد.
الريامي با شعرهاي تنهايياش شعر عربي مدرن را از محدوديتهاي فرمهاي سنتي رهايي بخشيد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
عبدالله الريامي، شاعر و نمايشنامهنويس عماني كه در ليست سياه قرار گرفته بود، به اتهام گفتو گو دربارهي حقوق بشر در كشور زادگاهاش دستگير شد. روزنامهي گاردين با او دربارهي تجارب واشعارش گفتوگو كرده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عبدالله الريامي، شاعر ونمايشنامهنويس عماني، گفت: اگر به دولت ديكتاتوري و آزاديهاي حقوق بشر اعلام شده، بويژه به آزادي بيان در يك كشور عربي نه بگوييد، فوري به خطر ميافتيد.
وي از زمان دستگيرياش از تابستان گذشته، احساس ميكند كه زنداني شدن اجتنابناپذير است.
الريامي افزود: آنها به من گفتند براي تو يك فايل گشوده وجود دارد و بار ديگر در هر زمان ديگر امكان دستگيريام وجود دارد.
در 11 ژوئيه سال 2005 - روز تولد 40 سالگياش - به مركز سرويس امنيتي احضار شد. به اين ترتيب وي روز بعد براي بازجويي به اين مركز رفت و موقع بازگشت به همراه يك افسر پليس به خانهاش آمد؛ تا خانهاش مورد بازرسي قرار گيرد. پس از آن خانوادهاش به مدت يك هفته هيچ خبري از وضعيتاش نداشتند، حتا نميتوانستند وكيلي را براي رسيدگي به موقعيتاش استخدام كنند.
الريامي گفت: من قبلا هم براي بازجوييها خوانده شده بودم، اما اين اولين بار بود كه دستگير شدم و اميدوارم آخرينبار باشد.
وي اين موقعيت را يك تجربهي بيرحمانه خواند و افزود: اگر كسي در خانهي شما به حريم خصوصيتان حمله كند، آنگاه سرت را با يك كلاه سياه بپوشاند و بدون هيچ ارتباطي با دنياي بيرون شما را در جايي زنداني كند، همه چيز همچون يك كابوس طولاني برايت ميگذرد.
الريامي اولينبار در ماه ژوئيه سال 2004 مورد توجه مقامات عمان قرار گرفت. در اين سال وي در گفتوگو با شبكهي تلويزيوني ايراني «العالم» ترديدش را نسبت به خواستهي دولت عمان براي اجراي اصلاحات دموكراتيك اظهار كرد.
به اين ترتيب بلافاصله ناماش در ليست سياه رسانهها قرار گرفت و پس از آن مقالهها، اشعار ونمايشنامههايش از راديو، تلويزيون و روزنامهها برداشته شد، وديگر گفتوگو با وي ممنوع شد.
اما در پي دستگيري و دادگاهي شدن 13 تن به اتهام شركت در يك كودتا در گفتوگو با روزنامهي گلفنيوز به انتقاد از دولت عمان پرداخت.
اين افراد بهمنظور حمايت از 31 زنداني و بازجويي دولت از طيب الماوالي، عضو سابق پارلمان و روزنامهنگار دست به يك تظاهرات صلحآميز زدند. الريامي دور روز قبل از آنكه دادگاهي براي الماوالي 18 ماه زندان ببرد، دستگير شد.
شميم صديق، عضو سازمان عضو بينالملل در پي حوادث اخير در عمان گفت: سازمان عفو بينالملل به شدت نگران وخامت وضعيت حقوق بشر در عمان، بويژه دربارهي دستگيريهاي گسترده سال گذشته است. افرادي كه به انتقاد از اين دولت پرداختهاند، ازجمله الريامي، در خطر دستگيري و زنداني شدن و احتمالا اگر بار ديگر به انتقاد بپردازند، بار ديگر در خطر دستگيري قرار دارند.
عبدالله الريامي در سال 1965 در قاهره متولد شد. پدرش بعد از سركوب شورش عمانيها كه از سوي انگليس حمايت ميشد، به مصر پناهنده شده بود. به اين ترتيب ريامي به مدت چندين سال به عنوان يك خارجي در اين كشور زندگي كرد.
اولين مجموعهي شعرش در سال 1992 منتشر شد. وي با پايهگذاري گروه «الشمس» كه يك گروه تئاتر آوانگارد بود، در سمت يك كارگردان هنري و يك نمايشنامهنويس شروع به فعاليت كرد. قبل ازآنكه سال 2000 به عمان رود، به انتشار اشعار مدرن، رمانها و ترجمهي آثار ادبي پرداخت.
عمدالهراتي، شاعر و دوست الريامي، معتقد است كه دوره زندگي الريامي در خارج از عمان تاثير آشكاري بر اشعارش داشته است. شعر الريامي، شعر تنهايي است.
وي افزود: جملات اقتصادياش كه ازعمق فلسفي برخوردارند انسان را متعجب زده ميكند. جملات اين اشعار ساده، عميق و مصور است.
حافظ خير، يكي از مترجمان آثارش، گفت: پيشينهي الريامي در تئاتر تجربي نقش اصلي در شكلگيري شعرش داشته است.
وي افزود: در اشعارش تلاش كرده فضاهاي خيالي از دنياهاي دروني را خلق كند. خير نام الريامي را در ليست شاعران آزاد معاصر قرار داده است. اين شاعران در اوايل دههي 1960 ظهور و تلاش كردند اشعارعربي مدرن را از محدوديتهاي فرمهاي سنتي رهايي بخشند.
هنوز زود است كه بتوان گفت، زنداني شدن الريامي چه تاثيري بر اشعار اين شاعر گذارده است.
عمران صلاحي:
شعر در ميان توليد انبوه گم شده است
مگر سعدي يا حافظ ناشر داشتند، كه شعرشان را در شيراز ميگفتند و در چين خوانده ميشد؟
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
وقتي توليد بالا باشد، قيمت پايين ميآيد؛ شعر هم امروز انبوه توليد ميشود.
عمران صلاحي با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متذكر شد: امروز شاعران زيادي داريم كه به توليدهاي شعري مشغول هستند، به اين دليل اصل مطلب كه شعر است در اين ميان گم شده است و معلوم نيست كه شعر چيست.
وي افزود: مردم كه مخاطبان اصلي شعر هستند، معمولا شعر خوب را از هر كسي كه باشد در حافظهشان حفظ ميكنند و نبايد چندان نگران مخاطب نداشتن شعر امروز بود.
اين شاعر طنزپرداز در ادامه درباره مشكلهاي نشر و توزيع كتابهاي شعر و تاثير آن بر مخاطب نداشتن شعر امروز يادآور شد: موضوع توزيع و نشر كتابهاي شعر به هيچ عنوان در استقبال نكردن مخاطبان از شعر تاثيري ندارد. به نظرم شعر هنري شفاهي و گفتاري است و معمولا ميگويند فلاني شعر ميگويد، نه مينويسد؛ به همين دليل شعري اگر خوب باشد، دهان به دهان و سينه به سينه منتقل ميشود و نيازي نيست كه توزيع شود.
وي ادامه داد: مگر در گذشته سعدي يا حافظ ناشر داشتهاند، شعري را در شيرازي گفتند در چين خوانده ميشد. به اين دليل است كه اصلا نگران مخاطب شعر نيستم.
به اعتقاد صلاحي، 90 درصد كتابهايي كه به عنوان شعر گفته ميشوند، اصلا شعر نيستند و طبيعي است چيزي كه شعر نيست، مخاطب هم نداشته باشد.
وي درباره آينده شعر امروز گفت : بعضي از شاعران گذشته ما مانند فروغ فرخزاد از ابتدا مخاطب داشتند، ولي بعضي شاعران دوباره بعدها احيا ميشوند، مثل سهراب سپهري كه در زمان خود مخاطب چنداني نداشت، ولي يكباره با كتاب «حجم سبز» مردم به شعرهايش روآوردند. يكي از علتهاي موفقيت سهراب زبان ساده او بود، هر چند كه مفاهيم آن ساده نبود، ولي همان زبان ساده شعرش را معروف كرد.
او با بيان اين مطلب كه هر شاعري كه موفق شده، رمز و رازي داشته است، متذكر شد: اگر نسل امروز رمز و راز موفقيت شاعران گذاشته را پيدا كند و شكل ديگر آن را به كار گيرد، مخاطب ميتواند پيدا كند.
با انتخاب ناهيد طباطبايي،
انتشار داستانهاي اول نويسندگان جوان آغاز شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه كار اول با عنوان «اوليها» كه به انتشار اولين آثار داستاننويسان جوان اقدام ميكند، آغاز شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كار انتشار اين مجموعه را نشر خجسته با سردبيري و انتخاب ناهيد طباطبايي به انجام ميرساند.
در بخش اول انتشار «اوليها»، «اندكي سايه» از احمد بيگدلي، «آذر و امجديه» از ويدا مشايخي و مجموعه داستاني از عبدالحسين حاج سردار منتشر ميشود.
همچنين به گفتهي طباطبايي، كتاب ويدا مشايخي - نويسندهي ايراني مقيم اتريش - مدت زيادي است كه در وزارت ارشاد منتظر دريافت مجوز مانده است. اين كتاب دربارهي تاريخ تهران 50 سال پيش است.
نشر خجسته دو عنوان از آثار ناهيد طباطبايي را با عنوان «جامهدران»، كه دو سال پيش توسط آنا وانزال به ايتاليايي ترجمه شد، و «خنكاي سپيدهدم سفر» را نيز براي چاپ دوم منتشر ميكند.
با نگاهي به حملهي آمريكا به عراق،
مرتضي اميري اسفندقه مجموعهي شعر جديدش را منتشر ميكند
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه شعر جديد مرتضي اميري اسفندقه منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه با عنوان «دارم خجالت ميكشم از اينكه انسانم»، مجموعه شعرهاي نيمايي اين شاعر در قالب قصيدههاي نيمايي است كه با نگاهي به حمله آمريكا به عراق سروده شده است. در اين كتاب روي سخن شاعر با جنگطلبان جهان است.
كتاب يادشده توسط انتشارات لوح زرين تا نمايشگاه كتاب منتشر خواهد شد.
اميري اسفندقه همچنين مجموعه شعر ديگري براي چاپ آماده دارد، ولي هنوز نام مناسبي براي آن انتخاب نكرده است.
او معتقد است، پشت سر هم كتاب چاپ كردن كار چندان خوبي نيست و ميگويد، مشكلهاي نشر هم باعث ميشود كه دير به دير كتاب منتشر كند.
اين مجموعه شعر كه آماده است نيز سال آينده چاپ خواهد شد.
«چين كلاغ» اين شاعر در جايزه كتاب سال امسال جزو تقديرشدهها در زمينه شعر بود.
با ويرايش كلود استپان،
مجموعهي ديگري از شعرهاي محمدعلي سپانلو به فرانسه ترجمه ميشوند
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعهي ديگري از شعرهاي محمدعلي سپانلو به زبان فرانسه ترجمه ميشوند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پيش از اين «زمانهي دمدمي» شامل60 قطعه شعر از سپانلو با ترجمهي فريده روا و ويرايش نهايي آلن لانس توسط انتشارات لنوانتر به چاپ رسيده كه در نمايشگاه كتابي با عنوان سالن كتاب فرانسه از امشب به فروش ميرسد.
ترجمهي گزيدهاي ديگر از شعرهاي سپانلو، باز از همهي مجموعههاي او بهاضافه شعرهاي مجموعهي جديد منتشر نشدهاش - «كاشف از يادرفتهها» - انجام ميشود.
اين مجموعه نيز حدود 60 شعر را دربر خواهد گرفت كه 20 قطعهي آن ترجمه شده است.
مجموعهي يادشده را نيز فريده روا - مترم ايراني ساكن پاريس - انجام ميدهد و اينبار كلود استپان - ديگر شاعر فرانسوي - ويرايش نهايي ان را عهدهدار خواهد بود.
«زمانهي دمدمي» كه جايزهي ماكس ژاكوپ را نيز دريافت كرده، عنوانش به پيشنهاد آلن لانس از تركيب «جو دوراني» از شعر سپانلو ترجمه شده و مجموعهي جديد هنوز نامي ندارد.
سپانلو كه بهتازگي از برنامهي كاروان شعر ايران در فرانسه بازگشته است، در ارزيابي اين سفر گفت: برنامهها در شهرستانها و شهرهاي كوچك قويتر بودند و ايرانيهاي زيادي شركت ميكردند؛ اما هرچه شهرها بزرگتر ميشد، استقبال هم كمتر ميشد كه طبيعي است، چون به نسبت جمعيت، خبررساني كمتري صورت گرفته بود.
او با اشاره به اجراي برنامههاي جانبي مثل كنسرت ضرب و اجراي نمايش، همچنين تاكيد كرد كه صداي شعر فارسي در فرانسه شنيده ميشد.
اين شاعر و مترجم به شناخته بودن حافظ ، مولانا - كه او را با نام رومي ميشناسند - و خيام اشاره كرد و همچنين گفت كه واژهي Persan بهمعناي فارسي، آنجا شناخته شدهتر و محبوبتر از واژهي ايراني است.
با ناهيد كبيري شاعر و داستان نويس از باغ هاي گل سرخ تا كوزه هاي پر از آب
خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا ) – گروه فرهنگ و هنر
در زندگي يك درخت، در گريز يك باد و استواري يك كوه يا گريه مداوم باران ويژگيهايي هست كه با حالات دروني و بيروني انسان، همسان و همگون است،
به گزارش خبرنگار ايانا، ناهيد كبيري شاعر و داستان نويس با بيان اين مطلب گفت: شعر، رهاترين و طبيعي ترين احساس شاعر است و هيچ ضرورتي را هرگز نمي پذيرد، حتي اگر اين ضرورت از جنس زيباترين پديده خلقت نيمي طبيعت باشد. در عين حال كه شعر به يقين بي تاثير از محيط اطرافش نيست اما بايد توجه داشت كه شاعر ملزم به اسارت شعر خويش در چارچوب فضاي زندگي اش نمي تواند باشد. چه بسا شاعري در سبزترين روستا زندگي كند و شعرهاي كويري بسرايد يا در حجم تنگ و دود آلوده شهري به اسارت بنشيند و در لحظه هاي طلوع شعر، با يك كبوتر سپيد سبكبال همسفر شود.
سراينده مجموعه هاي «غروبي ها» و «در ستايش خورشيد» درباره نخستين تصاوير از روستا و طبيعت و نقش واژه هاي آن در اشعار خود افزود: كودكي ام در كوهستانهاي كرمانشاه و كردستان
و روستاها و دهكده هاي دور و نزديك آن، گردشگاه خيال انگيزي بود. باغهاي گل سرخ و آلوچه، چشمه هاي خنك، كوزه هاي پر از آب، بستانهاي كاهو و خيار، پروانه هاي عاشق و انبوه پراكنده پرندگان با خيال، قصرشيرين با شهرشيرين و. فرهاد و ترانه ها و آوازهاي پرسوز و عاشقانه اي كه همراه با چيدن گلهاي پرعطر نرگس از فراز تپه ها و فرود دره هايش با آهنگي خوش خوانده مي شد.
اينها تصاوير كودكي من بود. كودكي كه همراه ني لبك چوپان بر بستر مخملي علف پخش مي شد همراه با زنان دلاور و مردان كرد و لباسهاي سبز و آبي و زرد و سرخشان و سربندهاي پرزرق و برقشان كه با صداي ساز و دهل مي چرخيد. كودكي ام شايد يك قطره كوچك و شفاف آبي بود كه از كوزه خيس يك رهگذر كرد، در ازدحام رودخانه اي چكيد و گم شد.
وي همچنين پيرامون دلبستگي هايش به شعر طبيعت اظهار داشت: شعرهايم كه دروني ترين، زلال ترين و صادقانه ترين صداي من است، اغلب همراه با روح يگانه ام كه همان طبيعت است، جاري مي شود. حال وقتي اسارت زندگي شهري، توان رفتن به مزرعه هاي سبز و دشتهاي پهناور دوردست را از قدمهاي من مي گيرد، همين گلدان كوچك اطلسي كه در آفتاب پشت پنجره ام رشد مي كند يا همين چند درخت گردو و بيد كه سايبان دلخوشيهاي كوچك و بزرگ كوچه ما است براي من كافي است كه از وراي همين گياهان مختصر و آسماني كه هر وقت بخواهم تماشايم مي كند، به همه اطلسي ها و بنفشه ها و باغها و جنگلها سلام بگويم و صداي نفسهاي گرمشان را بشنوم.
ناهيد كبيري از شاعران توانايي است كه نزد مخاطبان جدي شعر امروز و همچنين منتقدان اين عرصه از جايگاه ويژه اي برخوردار است. گرايش به ريشه هاي نوستالژيك از مقوله هاي عشق و حقيقت و انسانيت در تلفيق صحيح آن با زبان و احساس زمانه و صد البته شخصي زنانه او در واژگان رستاخيزي اشعارش كه در آثار منثور و داستانهايش نيز مشهود است، از او شاعري متفاوت و انديشه ور ساخته است.
از مجوعه اشعار و داستانهاي منتشر شده او مي توان به «يلدا»، «لحظه ها در باد»، «آرزوهاي پاييزي»، «غروبي ها»، «در ستايش خورشيد»، «روياي شيرين»، «پيراهن آبي»، «طرحي براي سنگ، شرحي براي سار» اشاره كرد. آخرين اثر داستاني كبيري «مرا به بغداد نبريد» نام دارد كه اخيرا وارد بازار نشر كشور شده است.
با تشكر از مهري شاه حسيني، پژوهشگر ادبي
بزرگداشت از عبدالله باشراحيل شاعر در جشنواره المتنبي سوئيس
جام جم آنلاين: ششمين جشنواره بين المللي شعر المتنبي طي مراسمي از مقام شامخ عبدالله بن محمد صالح باشراحيل، شاعر معروف عربستاني تقدير خواهد كرد.
به نوشته الجزيره، جشنواره امسال با حضور 20 شخصيت برجسته ادبي جهان با شعار " شعر و سياست" ، 13 تا 20 مه آينده برگزار مي شود.
مركز فرهنگي عربي، سوئيسي گالري زمين همچنين اشعاري از باشراحيل را به زبان هاي آلماني و فرانسه، ترجمه و گزيده اي از آن ها را براي شركت كنندگان قرائت خواهد كرد.
در جشنواره سال گذشته، 30 شاعر، موسيقيدان، مترجم، منتقد و بازيگر حضور داشتند. نيمي از اين افراد عرب و باقي از ساير كشورها بودند. شاعران و موسيقيدانان شركت كننده در جشنواره، تجربه هاي شخصي خود را به يكديگر منتقل مي كنند.
«دراسه العربيه» به شعر ايران مي پردازد
دومين شماره مجله دراسه العربيه که در مرکز زبان و ادبيات فارسي بيروت به چاپ مي رسد ، به بررسي و ج