تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


April 28, 2006 10:31 PM

پنج شنبه 7 ارديبهشت 85


يک شاعر از ابداع سبک شعر سفارشي! خبر داد «شعر نو فاقد پيچيدگي‌هاي شعر کلاسيک است»
ایسنا
 
در سبک شعر درخواستي که آن را ابداع كرده‌ام، خواسته را از مخاطب مي‌گيرم و آن را به نظم درمي‌آورم. حسين ايماني - شاعر - در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، از ابداع سبک جديدي در شعر با عنوان شعر سفارشي خبر داد و اظهار داشت: از سال 64 به‌صورت پراکنده يک‌سري از مضمون‌هاي خاص را مي‌نوشتم و اين شعرها بيش‌تر به‌صورت رباعي و تک‌بيتي بود، بعضا از پنج و شش بيت هم تجاوز نمي‌کرد، تا اين‌که از سال 72 به صورت جدي‌تري به اين مقوله وارد شدم. وي افزود: سبک شعري من که از آن به عنوان درخواستي ياد مي‌کنم، به اين شکل است که در صحبت با مخاطبم از درخواست وي آگاه مي‌شوم و بر اساس آن شعر مي‌گويم؛ خواسته را از مخاطب مي‌گيرم و آن را به نظم درمي‌آورم. ايماني گفت: در حال حاضر به به‌نظم درآوردن کتابي با موضوع واقعه کربلا مشغول هستم و قصد دارم به نحوي اين کار را انجام دهم که واقعيات حادثه کربلا را بيان کرده باشم، چرا که عمده کارم در زمينه مضمون‌هاي مذهبي است. اين شاعر گيلاني در پايان با اشاره به تفاوت‌هاي موجود قالب‌هاي کلاسيک و نو شعر فارسي تصريح کرد: شعر نو را ساده‌تر از شعر کلاسيک مي‌بينم. از آن‌جايي که ما انسان‌ها از بدو تولد با موسيقي مانوس و ذاتا به آن علاقه‌منديم، احساس مي‌کنم شعر کلاسيک به دليل آهنگين بودن، بيش‌تر در ذهنم مي‌نشيند؛ شعر نو با تمام پيچيدگي‌هاي خاص خود ساده‌تر به نظر مي‌رسد. يک بيت از يک شعر کلاسيک گاهي ممکن است چندين معنا داشته باشد، در صورتي که در شعر نو چنين اتفاقي نمي‌افتد.


 


به‌همراه ترجمه‌ي شعرهاي چهار شاعر پست‌مدرن آمريكايي، عزت‌الله قاسمي مجموعه‌ي داستان‌هايش را منتشر مي‌كند
ایسنا
 
عزت‌الله قاسمي - شاعر و روان‌شناس - ترجمه‌ي شعرهاي چهار شاعر پست‌مدرن آمريكايي را به‌اتمام رساند. به گزارش خبرنگار بخش‌ كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شاعر مسجدسليماني، گزيده‌اي از شعرهاي چارلز برنشتاين، اشبري، لي هجينيان و يك شاعر ديگر را كه از شاعران پست‌مدرن آمريكايي هستند و شعرشان به شعر زبان معروف است، ترجمه كرده، اما در حال حاضر چون به‌تازگي ترجمه‌ي ديگري از شعر پست‌مدرن آمريكا منتشر شده، به چاپ آن‌ها اقدام نمي‌كند. قاسمي هم‌چنين 15 داستان كوتاه و نقدهاي روان‌شناسانه‌اي بر دو اثر داستايوسكي يعني «برادران كارامازوف» و«آزردگان» دارد كه درصدد انتشار آن‌هاست. پيش‌تر از او كه متولد سال 1329 در مسجدسليمان است، مجموعه شعرهاي «پشت پنجر‌ه يك داركوب است» و «پارادايس خفيف» منتشر شده‌اند. هم‌چنين سيدعلي صالحي در كتابي كه به شعر شاعران جنوبي پرداخته، نمونه‌هايي از شعر وي را نيز آورده است.


 


اصغر دادبه: اگر سعدي نبود، حافظ هم نبود سعدي همه‌ي هويت ما را ساخته است
ایسنا
 
يك استاد دانشگاه گفت: سعدي همه هويت ما را ساخته است. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در فارس، دکتر اصغر دادبه - استاد دانشگاه علامه طباطبايي - در سخنان خود با عنوان «سعدي و وطن‌دوستي» در نشست علمي يادروز سعدي در شيراز، با انتقاد از کساني که سعدي را بي‌وطن خوانده اند، گفت: سعدي از هر وطن پرستي، وطن پرست تر است. سعديا حب وطن گرچه حديثي است غريب نتوان مرد به سختي که من اينجا زادم و سخن سعدي دقيقاً به معناي حب وطن است و همچنانکه در طول تاريخ بارها و بارها عاشق و معشوق با هم قهر کردند؛ اما عشق را نفي نکرد، بلکه قهر به نوعي نشان از محبت عشق بوده است؛ همچنانکه عشق سعدي وطنش بود ونسبت به آن محبت داشت. اين استاد دانشگاه لازمه کار شاعر را شکوه دانست و گفت: در هيچکدام از شعرهاي سعدي بي وطني نيست، گرچه ممکن است گاهي شکايت کرده باشد، لذا او بي وطن که نيست هيچ، بلکه محال است ميهن دوست ترين نباشد و اگر وطن و دلپذيري نبود نمي توانست مجاوري را در کوي معشوق با وطن در شعرش مقايسه کند. به اعتقاد وي پيش از حمله مغول خراسان مرکز فرهنگي ايران بوده اما بعد از حمله مغول فارسي مرکز فرهنگي ايران مي شود، لذا فردوسي و سعدي دو ستون اساسي و سازنده هويت ملي ما هستند. دادبه افزود: بعد از حمله عرب و مسلمان شدن ما که حساب آن با عرب شدن جداست، از قرن 3 و 4 هويت خود را بازسازي کرديم و فردوسي در بازسازي زبان و ادبيات ما نقش تاريخي ايفا کرد همچنانکه مهرورزي در بازسازي فلسفه ما نقش مهمي داشت اما بعد از حمله مغول و به هم ريختن شيرازه تمدني ما سعدي چنين نقشي را به عهده گرفت و هويت باخته ما را رنگ و جلا داد. وي تصريح کرد: دشمني هايي که نسبت به سعدي مي شود و تعارفاتي که به قصد دشمني با سعدي به حافظ مي شود عجيب است؛ در صورتي که اگر سعدي نبود هرگز حافظ هم نبود. استاد دانشگاه علامه در پايان گفت: سعدي زنده کننده زبان پارسي پس از فردوسي است و يکي از راه هاي کشف وتوجه بزرگان به مليت توجه به تاريخ ملي و شخصيت هاي اسطوره اي و تاريخي است بنابراين سعدي هم وقتي مي خواهد آرامانشهر خود را بسازد، مي آيد سراغ ايران و آرمانشهر خود را با تأکيد بر تاريخ ملي و اساطير ما مي سازد.


 



جمعيت هلال‌احمر گيلان جشنواره داستان كوتاه را برگزار مي‌كند
رشت ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‬
داخلي. اجتماعي.


مدير عامل جمعيت هلال‌احمر استان گيلان از برگزاري اولين جشنواره داستان كوتاه از سوي اين جمعيت خبر داد.
دكتر "كيوان اسدپور" روز يكشنبه به خبرنگار ايرنا گفت: اين جشنواره از سوي معاونت جوانان جمعيت هلال‌احمر استان گيلان برگزار مي‌شود.
وي اظهار داشت: اين جشنواره با اهداف ترويجي جمعيت هلال‌احمر و موضوعات آزاد برگزار مي‌شود.
وي گفت: علاقمندان براي شركت در اين جشنواره مي‌توانند آثار خود را به نشاني رشت، چهارراه ميكائيل، حوزه معاونت جوانان جمعيت هلال‌احمر گيلان دبيرخانه سالانه داستان كوتاه ارسال كنند.
مدير عامل جمعيت هلال‌احمر استان گيلان زمان ارسال آثار به اين جشنواره را بيست و پنجم ماه جاري عنوان كرد.


 


نشست ادبي سعدي پژوهي در قزوين برگزار شد
قزوين ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‬
داخلي. فرهنگي. آموزش‌وپرورش.


نخستين نشست ادبي "سعدي پژوهي"روز دوشنبه باحضور پژوهشگران، دانش‌آموزان فرهيختگان و فرهنگيان استان قزوين در سالن اجتماعات دبيرستان دخترانه "توحيد" قزوين برگزار شد.
به‌گزارش روابط عمومي سازمان آموزش و پرورش استان قزوين، شركت‌كنندگان در اين نشست ادبي ضمن تاكيد براهميت توجه به پژوهش در ادبيات فارسي و ضرورت طرح مفاهيم روحبخش و متعالي عرفاني و ادبي دران،برلزوم توجه به‌نحوه تدريس درس ادبيات در سطح مدارس و دانشگاهها تاكيد كردند.
رييس سازمان آموزش و پرورش استان قزوين طي سخناني دراين نشست گفت: سعدي در اشعار خود هيچ‌گاه معني را فداي لفظ و لفظ را فداي معني نكرد و زبان سعدي موجب شيريني زبان فارسي شد.
"سيدجعفر شهاب زاده"با بر شمردن ويژگي‌هاي شعر سعدي گفت: گفته سعدي ‪۷۰۰‬ سال پيش به زبان امروزي ما بوده و براي همه قابل فهم است.
" دكتر اسماعيل قافله باشي" عضو هيات علمي دانشگاه بين‌المللي‌امام خميني (ره) در ادامه اين مراسم گفت: سعدي مديون زبان فارسي و زبان فارسي مديون سعدي است .
اين استاد دانشگاه ايجاز را يكي‌ازويژگي‌هاي شعر سعدي عنوان كردو افزود:
سعدي در ايجاز، اعجاز كرده است و هيچ شاعري در مختصر گويي به پاي سعدي نمي‌رسد و اين شاعر توانمند توانسته درآخرين پله نردبان ايجاز قدم بگذارد.
قافله باشي اظهار داشت: ايجاز سعدي، ايجاز ميان تهي و سبك نيست ، بلكه پرمايه و گرانبار از انديشه درد است .
وي با اشاره به اينكه سعدي در اشعار خود به طور پنهان از صنايع و بديع استفاده مي‌كرده است، شيريني سخن را يكي ديگر از ويژگي‌هاي شعر سعدي عنوان كرد.
وي افزود: سعدي از موسيقي و عوامل موسيقي ساز در سبك و زبان اشعارش سود مي‌جست.


 


جشنواره شعر "ميراث سبز" در دانشگاه آزاد گرگان برگزار مي‌شود
گرگان ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‬
داخلي. آموزشي. دانشگاه آزاد.


جشنواره شعر "ميراث سبز" در سال پيامبر اعظم (ص) در دانشگاه آزاد اسلامي گرگان برگزار مي‌شود.
رييس روابط عمومي دانشگاه آزاد گرگان روز سه‌شنبه به‌خبرنگار ايرنا گفت:
جشنواره به همت كانون ادبي "آذين" وابسته به دفتر فرهنگ اسلامي دانشگاه برگزار مي‌شود و دانشجويان دانشگاهها و موسسات آموزش عالي استان گلستان مي‌توانند در اين جشنواره شركت كنند.
مهندس "شبير دائمي" با اشاره به زمان برگزاري اين جشنواره افزود:
جشنواره شعر ميراث سبز بيست و هفتم ماه جاري برگزار مي‌شود.
به گفته وي، دانشجويان علاقه‌مند شركت در اين جشنواره مي‌توانند اشعار خود را در دو بخش موضوعي "شخصيت و سيره اخلاق عملي رسول اكرم(ص) و بخش آزاد "ترجيحا بهار" تا ‪ ۲۰‬ارديبهشت ماه به دفتر فرهنگ اسلامي دانشگاه آزاد گرگان ارسال كنند.
دائمي همچنين از انتخاب دكتر "نادعلي مسلمي پور" معاون دانشجويي اين دانشگاه به عنوان رييس شوراي معاونان دانشجويي منطقه ‪ ۱۰‬دانشگاه آزاد اسلامي (گلستان و سمنان) خبر داد.
جلسه شوراي معاونان دانشجويي منطقه ‪ ۱۰‬دانشگاه آزاد اسلامي، در شهرستان گرمسار برگزار شده بود.


 


يك نشريه تركمنستان: سعدي شيرازي شاعر بزرگ مشرق زمين است
عشق آباد ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪ صدا
خارجي. فرهنگي. شعر. سعدي. ايران.


هفته‌نامه "زمان تركمنستان" چاپ عشق آباد روز شنبه به‌مناسبت روز سعدي در مقاله‌اي نوشت : سعدي شيرازي خورشيد شعر مشرق زمين است.
اين نشريه با تشريح سرگذشت و آثار سعدي افزود: سعدي سرآمد شاعران شهير شرق از هند تا تركيه در زمان خود و حتي امروز است.
به نوشته اين هفته نامه، در دو اثر جاودانه سعدي يعني بوستان و گلستان رموز طبيعت ، حيات بشري و پندهاي اخلاقي به شيوه‌اي نغز و شيرين روايت شده است .
 زمان تركمنستان نوشت : سعدي روايتگر صادقي از تاريخ بوده و در آثار او شعرا، دانشمندان ، مردم عادي و حتي پادشاهان به‌گونه‌اي عادلانه و به دور از هرگونه ستايش به آنها پرداخته است .
اين هفته نامه افزود: اشعار سعدي بارها به زبان‌هاي فرانسه ، انگليسي ، آلماني و ديگر زبان‌هاي زنده دنيا ترجمه و منتشر شده‌است .


 


شعر فرمايشي، اصيل نيست


جنگ ، استعمار و خشونت جزو تفکيک ناپذير زندگي بشريت در طول تاريخ بوده است و در برابر آن خروش و مقاومت ملل مختلف را مي توان در سطرهاي پنهاني تاريخ جستجو کرد.
در اين ميان هنر و ادبيات ، خاصه شعر هميشه همراه و همگام با تحولات و جريان هاي اجتماعي و سياسي بوده و شايد شاعران بيشترين تاثير و آسيب را پذيرفته باشند؛ چرا که آنها گلوي سرخ مقاومتند و حديث پايداري را در روح کلمات دميده اند.
شعر پايداري ، ترجمان بيداري و عصيان ملتهاست و شاعر مقاومت ، نماد يک حقيقت ناميرا، حقيقتي به عمق رنجها، غربتها، ستيزها و شهادت ها.
چاپ مجموعه 5جلدي شعر مقاومت ملل به سعي و ترجمه شاعر، منتقد و مترجم نام آشناي معاصر، ضيائالدين ترابي دستاورد و غنيمتي ارزشمند براي ادبيات متعهد است که مي تواند افقهاي تازه اي را در اين حوزه نمايان کند.
آقاي ترابي ، مبناي انتخاب و طبقه بندي شما در مجموعه شعر مقاومت ملل براساس جغرافيا و قاره هاست. مثلا در مقدمه جلد پنجم مي نويسيد "شعرهاي مقاومت امريکا در مقايسه با شعرهاي مقاومت آسيا و اروپا بسيار متنوع و گوناگون مي نمايد" آيا مي توان گفت موقعيت جغرافيايي بر شعر شاعران تا اين حد تاثيرگذار است؟
تنها مساله جغرافيا و قاره ها نيست. از نظر تاريخي ، اجتماعي و فرهنگي اين قاره ها با هم متفاوت هستند.
آسيا به عنوان کهن ترين و متمدن ترين بخش جهان خودش يک دنيايي از فرهنگ است که امروزه با عنوان فرهنگ شرقي در جهان مطرح است و کاملا با فرهنگ غرب که مبتني بر جهان بيني مادي است متمايز است.
قاره آفريقا شرايط خاص خودش را دارد. يک بخش متمدن شمالي مثل مصر و يک بخش که سالها و قرنها وحشي باقي مانده بود. انسان هايي که در جنگل و کنار رودخانه به صورت قبايل وحشي زندگي مي کردند. طبيعي است يک آفريقايي جهان را به رنگ ديگري مي بيند.
در بقيه قاره ها هم اين تفاوت ها به چشم مي آيد. حتي وقتي بحث زبان و شعر پيش بيايد، اينها به طور مستقيم با تفکر و فرهنگ گره خورده اند و قطعا در يک زبان مي توانيم ريشه هاي فرهنگي و تاريخي مردمش را پيدا کنيم ، پس يک شاعر آلبانيايي يا فرانسوي را نمي توان در کنار يک شاعر چيني قرار داد؛ چراکه 2فرهنگ و انديشه متفاوت دارند.
همان طور که هيچ کدامشان را با يک شاعر آفريقايي نمي توان مقايسه کرد.
اصلا چه شد که به سراغ شعر مقاومت ملل رفتيد، آن هم با اين حجم و گستردگي که در ژانر خودش مسبوق به سابقه نبود؟
من از سالهاي پيش شعر جهان را مطالعه مي کردم و حاصل قسمتي از آن ، ترجمه يکصد شعر از يکصد شاعر جهان بود که چاپ شده است. اما در اين مورد خاص بايد بگويم انگيزه کار خودش با شعر پايداري شروع شد.
در طول مطالعاتم به شعرهايي برخورد کردم که تحت روابطي خاص و مشترک سروده شده بودند مثل جنگ ، مبارزه ، زندان و اعتراض. اين موارد با بسامد بسيار بالايي در شعر جهان حضور داشتند.
در اين ميان يک جنگ کاملي از شعر معاصر ايرلند به دستم رسيد که وقتي شعرهايش را مي خواندم ، متوجه شدم به دليل نوع ساختار اجتماعي اي که دارند و بيشتر از نيم قرن درگير جنگ بودند، مقاومت و پايداري تاثير ويژه اي در شعرهايشان گذاشته است و بعد از آن که روي شعر معاصر چين تحقيق مي کردم ، ديدم شعر چين هم از نظر پايداري فوق العاده غني است ؛ چراکه چيني ها حدودا پيش از جنگ جهاني اول درگير جنگ بودند و سپس ژاپني ها به چين حمله کردند و همچنين مبارزات انقلابي فراواني براي حذف افکار خاصي که به قدرت مي رسيدند، در اين کشور وجود داشته است. در ادامه مطالعاتم به شعر آفريقا رسيدم.
بويژه کشوري مثل آفريقاي جنوبي که سالهاي سال درگير مبارزه با نژادپرستان بوده ، همه اين مسائل دست به دست هم داد که من تحت تاثير مولفه انساني و عاطفي اي که در اين شعرها بود، قرار بگيرم و به طرف اين شعرها کشيده شوم ، ضمن اين که خود ما هم در ايران درگير جنگ بوديم و دقيقا اين زمينه و حس در خودم وجود داشت.
با توجه به وجود اسطوره هاي قدرتمند در ادبيات کشورهاي مختلف مثل يونان ، رم يا حتي باورداشت هاي کهن در تمدنهاي گوناگون ، آيا استفاده از اين موضوع چه به صورت فرامتن يا تلميح ، برجستگي خاصي در شعرهاي مقاومت ملل داشته است؟
يکي از مواردي که شاعران در سرودن شعرهاي مقاومت از آن بهره گرفته اند و من در طول ترجمه بارها با آن روبه رو شدم ، استفاده از داستان ها و افسانه هاي بومي است.
شعر اروپا بيشتر تحت تاثير اسطوره هاي يوناني است و خيلي از شعرها پيوندي ناگسستني با آنها دارند. حتي يک شاعر ايتاليايي به نام پروپرتيوس که پيش از ميلاد زندگي مي کرده است در شعرش به حمله خشايارشاه به يونان و مقاومت يونانيان اشاره کرده و خيلي وسيع هم از آن بهره گرفته است. البته با آن روايت يوناني اش که مي گويند سپاه اندکي از يونان در مقابل خشايارشاه مقاومت کردند و پيروز شدند.
در شعر امريکاي لاتين هم عناصر فرهنگ مايا و باورهاي خاصشان به خداي خورشيد وجود دارد. در شعر آفريقا هم مساله نياکان جاي اسطوره ها را مي گيرد. نياکان يک مجموعه سنتي است که در آفريقا فرهنگ و تقدس خاص خود را دارد.
تقريبا مي شود گفت با کمتر شعري روبه رو مي شويم که فرامتن هايي نداشته باشند. در اکثر شعرها ارجاعات مختلف وجود دارد.
شما معتقديد شعر بايد فرم و ساختي داشته باشد. آيا اين اعتقاد در شعرهاي پايداري که ترجمه کرديد، حضور دارد؟
بله. کسي که شاعر نباشد، نمي تواند شعر بگويد. شاعر پايداري در درجه اول بايد شاعر باشد و شعر را بشناسد. به هر کلام موزون يا غيرموزوني که نمي توان شعر گفت. شعر تعريفي کلي دارد که شامل شعر پايداري هم مي شود.
هر چقدر شاعر قوي تر و تواناتر باشد، مي تواند شعر بهتري بگويد. حال اين شعر چه شعر شخصي باشد يا عاشقانه يا اجتماعي هيچ فرقي نمي کند.
بسياري شاعران و منتقدان هم روزگارمان بر اين باورند که در شعر نبايد حکمي صادر شود در اين صورت از شعريت اثر مي کاهد؛ اما در شعرهاي مقاومت هميشه يک انديشه قوي و تا حدي از پيش تعيين شده وجود دارد. آيا شعر مي تواند حامل انديشه اي قوي باشد و در عين حال شعر بماند؟
کسي نگفته است شعر بايد فاقد انديشه باشد. اصولا انسان موجود انديشه ورزي است و طبيعي است در همه پديده هاي ناشي از انسان مي توان اثر انديشه را پيدا کرد.
هيچ کس بدون انديشه کاري را انجام نمي دهد. ولي در شعر بين انديشه و انديشيده شعر گفتن تفاوت است. هر شاعري وقتي شعري مي گويد، خواه ناخواه انديشه و جهان بيني اش هم در شعر جاري مي شود.
اما براساس انديشه خاصي شعر گفتن فرق مي کند. مثل اين است که الان شما از شاعري بخواهيد درباره شب شعر بگويد يا درباره بهار و دقيقا همان طور که در کلاسهاي انشا در مدرسه از دانش آموزان مي خواهند، به همين دليل هم عمري است که در مدرسه هاي ما تنها انشا مي نويسند؛ ولي هيچيک از اين انشانويس ها، نويسنده نمي شوند؛ چراکه انشا دستوري و فرمايشي است و موضوعش از پيش تعيين شده است. ولي در نويسندگي ، نويسنده جهان خلاق خودش را طراحي مي کند و مي سازد. در شعر هم همين طور است.
نمي توان از کسي خواست درباره چيزي شعر بگويد. اين ديگر شعر نيست ، کلامي فرمايشي است. شعرهاي پايداري اصيل فرمايشي نيستند. اصيلند و واقعي و به همين دليل مستقيما از دل و جان شاعر سرچشمه مي گيرند و بسيار عاطفي و تاثيرگذارند.
تا چه اندازه در شعرهاي پايداري با عناصر شعرساز و تصويرساز مواجه شديد و شاعران مقاومت جهان به چه شکل از اين عناصر بهره بردند؟
در شعرهاي پايداري عناصر تصويرسازي مثل تشبيه ، استعاره و کنايه را مي توان ديد، اما در مقايسه با شعرهاي معمولي کمتر استفاده شده است ؛ ولي بدون اين عناصر که نمي توان شعر گفت وقتي شاعري به نام اودرلرد در شعري به نام انقلاب مي گويد:
پوستم خشکيده است
به زودي آن رامثل مارمولکي
در طلوع ماه نو
پهن خواهم کرد
براحتي مي توان دريافت که شاعر براي ارائه تصويري شاعرانه و تاثيرگذار از تشبيه استفاده مي کند.
يا هنگامي که خورخه لوييس بورخس ، شعري در رثاي فرانسيسکو دولاپريدا مي سرايد همين کار را انجام مي دهد:
گلوله ها در شام آخر صفير مي کشند
بادي برخاسته
و خاکسترها در باد شناورند
روز و جنگ بي قواره در حال نابوديند
و پيروزي از آن ديگران است
بربرها پيروز شده اند
ملاحظه کنيد با به کار بردن "شام آخر" در اين شعر با تلميحي شاعرانه شب آخر دولاپريدا را با شب آخر عيسي مسيح ع به هم گره مي زند و در نتيجه با چنين مقدمه اي کشته شدن او را به دست شورشيان به تصوير مي کشد.
شما يک جلد از مجموعه شعر مقاومت ملل را به مرگ اختصاص داده ايد، نوع نگاه و تلقي شاعران به مرگ و جنگ که پيوستگي مفهومي خاصي با هم دارند چگونه بود؟
وقتي شعرها را ترجمه مي کردم، متوجه شدم موضوع مشترکي در شعرها وجود دارد يا بهتر بگويم موضوعات مشترک زيادي بود؛ ولي مرگ جذابيت و بسامد ويژه اي داشت.
در نتيجه شعرهايي را که در رابطه با مرگ و کشتار بود، طبقه بندي کردم و از زواياي مختلف با مرگ و شهادت و موضوعات واحد در شعر خودمان مقايسه کردم.
در تمام اين نمونه ها مرگ انساني که در جنگ کشته مي شود، محترم و قابل تجليل است. گرچه در خيلي از آثار به مرگ ، مادي نگاه کردند. نقطه مشترک ديگر مرگ دشمن بود.
در تمام جهان ، مرگ دشمن ، مرگ پست و فرومايه اي است مثلا اين نمونه از پابلو نرودا در رابطه با بالبووا، فرمانده نيروي دريايي اسپانيا دقت کنيد انتهاي شعر در رابطه با مرگ اوست:
وقتي سر بالبووا را بريدند
سرش به ديرک دار چسبيد
و نور چشمانش
تحليل رفت
و از طناب دار سقوط کرد
و مثل قطره درشتي از چرک و کثافت
در زمين فرو رفت و محو شد...
ببينيد چقدر تلخ با مرگ دشمن برخورد مي کند.
يکي از ابعاد جنگ و مرگ ، مساله شهادت است که در فرهنگ ما و به تبع آن در شعر شاعران ما بسيار اهميت داشته است. آيا چنين مفهوم و بعدي از مرگ (شهادت) در ديگر آثار جهان به چشم مي آيد؟
مرگ به مفهوم شهادت با آن ابعاد و تعريف خاصش که ما داريم تقريبا در شعر جهان يا حداقل در شعر جهان غيراسلام بندرت ديده مي شود.
گرچه آنها کلمه شهيد را مي شناسند؛ اما تا آنجا که من مطالعه و تحقيق کردم ، بسيار کم در شعرهاي مقاومت و مذهبي به کار مي گيرند.
مثلا در شعر ميلتون با مفهومي که ما به کار مي بريم ، مواجه شدم ؛ ولي بايد اذعان کنم مفهوم شهادت که در آثارمان داريم در نوع خودش بي نظير است و اين باعث مي شود شاعران ما بتوانند جلوه ها و تصويرهايي جديد و بديع از مرگ در آثارشان خلق کنند.
سينا عليمحمدي 


 


کندوکاوي پيرامون شعر نبوي در زبان فارسي


نخستين نشست ادبي کندوکاوي پيرامون شعر نبوي در زبان فارسي با حضور محمدعلي مجاهدي در سالن شماره 2 تالار انديشه حوزه هنري برگزار مي شود.
اين نشست در ادامه سلسله نشستهاي ادبي عرفاني است که مرکز آفرينش هاي ادبي حوزه هنري يکشنبه ها برگزار خواهد کرد. برپايه اين گزارش ، دليل انتخاب موضوع جديد اين سلسله نشستها به خاطر نامگذاري سال 85 به نام مبارک پيامبر اسلام با عنوان سال پيامبر اعظم (ص) از سوي رهبر معظم انقلاب بوده است.
در اين نشستها اشعاري که در مدح و شرح فضائل نبي اکرم در ادب فارسي سروده شده است توسط استاد محمدعلي مجاهدي ارائه و مورد کندوکاو قرار خواهد گرفت.
  



راز رشيد شعر


 مرگ ، تقدير همه انسان هاست و شاعران نيز به حکم انسان بودن از اين تقدير گريزي ندارند. آنچه در اين ميان مرگ شاعران را از ديگر انسان ها حسرت بارتر و دريغ انگيزتر مي کند، حسرت ناسروده هايي است که آنان با جسم خاکي خود از اين دنيا برده اند.
مرگ جسم شاعر، به معناي آن است که او کلمات خود را با تن خاکي اش به گور مي برد و جهان از نگفته هايش محروم مي ماند. «سيدحسن حسيني» شاعري بود که در دهه هاي اخير حرکت ادبيات اين سرزمين به صورتي جدي و پيگير حضور داشت و با اتکا به هوشي بي مانند و طبعي هميشه جوشان ، راههاي تازه را در برابر ادبيات اين سرزمين مي گشود.
سخن گفتن از نقش و تاثير حسيني بر شعر معاصر، به معناي تجليل صرف از او نيست ، چه آن که او در جايگاهي است که اين گونه گفتن از او بر مقام و شان او نخواهد افزود.
هدف از اين بازنگري ها در پرونده شعري هنرمندي چون او تجليل نه ، که تحليل سروده ها و پژوهش هاي او و تاثيرگذاري اش بر شعر معاصر است.
سيدالشعراي انقلاب اسلامي
حسيني پيش از انقلاب اسلامي نيز شعر مي سرود، ولي خيزش و جوشش سروده هاي آن عزيز، با خيزش عمومي مردم عليه طاغوت هاي زمانه و برآمدن بناي انقلاب اسلامي همراه بود.
او و جمعي از همسالانش در دوراني که شعر به دليل غيبت نسل پيشين ادبيات دچار رکود شده بود، بنياد حوزه انديشه و هنر اسلامي را پي نهادند و با تلاشي پيگير و عاشقانه شعله اي را روشن کردند که بعدها خانه شعر معاصر را گرما بخشيد.
در آن جلسات حسيني نقشي کليدي و محوري داشت و از همان زمان با وجود جواني ، چراغ مجلس شعر انقلاب بود. نخستين تاثيرگذاري آشکار حسيني در آن سالها احياي قالبهاي فراموش شده اي چون رباعي و دوبيتي بود.
بازگشت او و همسالانش به سمت قالبهاي کلاسيک ، بازگشتي از سر ارتجاع ادبي نبود و آنان اگرچه به قالبهاي گذشته نظر افکنده بودند، تماشاي خود از باغ شعر امروز را از دريچه نگاه نيما و آموزه هاي او بود.
آنها روح نوانديشانه نيما را در کالبد قالبهاي آشناي شعر فارسي دميدند و در اين تغيير و تحول بود که رباعي پس از فراموشي در صندوق خانه مواريث ادبي کشور، تولدي دوباره يافت و اين حيات مجدد را بيش از همه مرهون سيدحسن حسيني و دوست شاعر و همنفس اش قيصر امين پور بود.
مهمترين ويژگي احياي دوباره قالب رباعي ، نزديک کردن آن به زبان روز، توجه به آفرينش تصاوير بديع و مصرع هاي چهارم داراي قوت و درخشندگي چشمگير بود. البته به دنبال سرودن موجي از رباعي هاي موفق توسط شاعران قدرتمند آن دوران ، اين حرکت دچار تقليدهاي ناشيانه فراواني شد به گونه اي که فاصله ميان لعل و خرف گم و اصل آن جريان اصيل در آن هجومهاي بازاري و تقليدي محو شد.
حسيني که سخت تحت تاثير بيدل دهلوي قرار داشت و بي شک کمتر کسي به قدر او معاني و پيچيدگي هاي شعر بيدل را نمي شناخت در تلاش براي آشتي نسل جوان با اين شاعر بزرگ و تاثيرگذار کتاب «بيدل ، سپهري و سبک هندي» را نگاشت و کوشيد ميان شعر پيشروي شاعري از متقدمان و شعرپرطرفدار اما ناشناخته يکي از شاعران معاصر پلي بزند.
در سالهاي بعد، حسيني در قالب طنز و شعرهاي کوتاه آزاد، حرفهاي دل و دغدغه هاي دروني اش را بيرون ريخت و باز هم موجد ايجاد شيوه اي نو و راهي ناگشوده در شعر معاصر شد.
«نوشداري طرح ژنريک» مجموعه اي از شعرهاي کوتاه آزاد او بود که در آن با زبان طنز و شيوه اي اختصاصي در بيان شاعرانه متکي برآموزه هاي ديني و اخلاقي، برخي از ناهنجاري هاي جاري در جامعه بخصوص موج روبه فزوني ريا را به باد حمله گرفت.
حسيني که انساني صريح و بي پروا بود، نمي توانست قالب عوض کردن گروهي را که به ارزشهاي تشيع و انقلاب باور نداشتند، اما خود را انقلابي و مسلمان مي نمودند، تاب آورد.
در اين کتاب حسيني مصلحي اجتماعي يا نصيحت گري تندخو نبود بلکه با اتکا به توانمندي هاي زبان شاعرانه و قدرت تصويرگري کلمات و نيش گزنده قلمش ، زشتي و حقارت اين ريا ورزيدن ها و دروغ گفتن ها و ادا در آوردن ها را بنمايد. حسيني کتاب مهم ديگري نيز در عرصه شعر داشت که به تنهايي وجود يک خلا بزرگ در شعر معاصر را پر کرد و آن گنجشک و جبريل بود.
اين کتاب ، مهمترين اثري بود که از يک سو تبارشناسي اش به شعر مذهبي و متعهد و وامدار شهادت و حماسه مي رسيد و از ديگر سوي به هواهاي تازه و تجربيات شعر مدرن نگاهي داشت.
تاثيرگذاري بسياري از تجربه هاي تازه ، شيوه هاي ابداعي ، نگاههاي بديع و راههاي گشوده شده که از قلم و ذهن و زبان سيدحسن حسيني نشات گرفت در شعر انقلاب اسلامي و نسلي که از پي او همنسلانش آمد، آنچنان روشن است که پس از مرگ او، سيد را سيدالشعراي انقلاب اسلامي ناميدند، لقبي که اغرافي در آن نيست و جلوه هاي روشني از حقيقت در آن مشهور است.
فريادي رسا در شعر متعهد
دکتر صابر امامي شاعر، نويسنده و پژوهشگر عرصه ادبيات و هنر، حسن حسيني را از ديد يک «شاعر شيعي» مي نگرد و درخصوص ويژگي هاي يک شاعر شيعي و تطابق آن با شخصيت حسيني مي گويد: خوب بودن و ديدن در سرزميني که ملتي براي هدفي بزرگ برخاسته و عزيزاني را در اين راه تقديم کرده است ، وظيفه هر شاعر انقلابي است.
زيرا شاعر انقلابي خوب مي بيند و با چشمان بيدار خود جريانات جامعه را مي شکافد و تحليل مي کند. وي اين تيزبيني و تحليل را مانع درافتادن شاعر متعهد انقلابي به ورطه زور و زر و تزوير ارزيابي کرده ، مي افزايد: سيدحسن حسيني در طول مسير زندگي هنري خود، هم اين خوب ديدن و خوب فهميدن را تجربه کرده و هم آگاهانه يا ناآگاهانه از آلوده شدن به جريان هايي که او را به اين ويروس ها آلوده مي کرد مصون مانده است.
دکتر امامي تصريح کرد: شاعر شيعي در عين حال که از وظايف سخت هنرمندي غافل نيست ، حرف زدن او با خيلي از هنرمندان ديگر متفاوت است.
وي شاعر شيعي را هنرمندي گرفتار در حصار دولت توصيف کرد و گفت: اين تفاوت ميان او و هر شاعر ديگري است که به اعتراض کردن خود مي بالد چراکه شاعر شيعي در هر حال متوجه آن است که آيا در چه خط و سمتي حرکت مي کند.
امامي سنجش مداوم تطابق راه و عمل خود، دوستان و جامعه را با معيارهاي اصولي و ارزشي را ازجمله ويژگي هاي شاعران شيعي بخصوص حسيني خواند و گفت : شاعر شيعي حتي هنگامي که دوستان خود را دچار آلودگي ها مي يابد، درصدد جراحي آنان و رفع اين آلودگي ها بر مي آيد و البته جراحي درد دارد و همين باعث مي شود هنرمند متعهد شيعي هميشه تنها باشد.
ازتوصيف به سمت تکنيک
بر خلاف دکتر صابر امامي که از منظري بيروني و کلي به مجموعه شعر حسيني مي نگرد، حميدرضا شکارسري متنهاي بر جاي مانده و شعرهاي او را مورد توجه قرار مي دهد و از اين منظر سعي در بازخواني عملکرد شاعر ستيهنده انقلاب اسلامي مي کند.
وي نگرش مبتني بر همزماني و در زماني را در نگرش به شعرهاي حسيني مورد تاکيد قرار مي دهد و مي گويد: در برخي مواقع شاعران به جاي ساختارهاي جديد، مسووليت هاي بزرگتري را مورد توجه قرار مي دهند.
وي مجموعه نخستين حسيني و برخي اشعار او را که سعي در تحريص و تشجيع جامعه براي حضور در عرصه هاي اجتماعي و سياسي داشت ، داراي کارکردي جامعه شناختي مي داند و مي افزايد: قبل از پيروزي انقلاب اسلامي طرف خطاب شعر، طيف روشنفکر جامعه است ، اما پس از پيروزي انقلاب عامه مردم که رفرمي بزرگ را در جامعه ايجاد کرده بودند، مخاطبان ادبيات و شعر شدند و به همين دليل خودآگاهانه يا ناآگاهانه با رجوع به قالبهاي کلاسيک در پي گستردن ميزان و تعداد مخاطبان برآمدند.
تهاجم به قلب فريب
اسماعيل اميني ، شاعر و منتقد به کارهاي سيدحسن حسيني از منظري ديگر مي نگرد. اين منظر، طنز مستتر در کارهاي اوست.
همه کساني که حسيني را مي شناختند و او را از نزديک ديده بودند، به ياد دارند که او در گفتار عادي و تعاملات شاعرانه ، طنزي قدرتمند و حضور ذهني عجيبي در استخدام هوشمندانه و رندانه کلمات داشت و اين توانايي در مکتوبات او از جمله شعرهاي مجموعه «نوشداروي طرح ژنريک » به وضوح روشن است.
اسماعيل اميني با اشاره به غريب افتادن اين مجموعه در کليت آثار حسيني مي گويد: با وجود فروتني شاعر که آثارش را در اين مجموعه شعرک مي نامد، نمونه هاي فاخري از طنز در اين مجموعه مشاهده مي شود. اميني نمايشي شدن همه شوون زندگي بشر معاصر تحت سيطره رسانه ها را ويژگي مهم دنياي امروز مي داند و مي گويد: در روزگار ما همه چيز نمايشي شده و رسانه ها با تسلط بر ذهنيتها آنها را جهت مي دهند.
در اين دنيا شناخت ها حاصل تجربه عيني نيست ، بلکه از پنجره رسانه القا مي شود.
وي هدف حسيني از طنزپردازي در اين مجموعه را تهاجم به جلوه هاي اين نمايش مسلط از جمله نمايش فريبکارانه در القاي پايبندي به ارزشها و اصول مي داند.
اميني در تحليل کتاب به 4شخصيت شاعر، تاجر زاهد و عارف عمده گردش مضامين و اصطلاحات را در حوزه شاعري مي داند و مي گويد: گويي حسيني از همه جلوه هاي اين نمايش مسلط، از شاعرنمايي هاي رايج در عذاب بوده و آن را دستمايه تعريض هاي خود قرار داده است.
وي هنرمندي شاعرانه طنز حسيني را در تيزي زبان طنز او به واسطه وجود بخشهاي مستتر و پوشيده در طنزش دانست و توانايي رسيدن به چنين زباني را تسلط بر زبان شعر دانست.
آرش شفاعي
  



همايش ادباي يمن در حمايت از محمد حسنين هيكل 


 جام جم آنلاين: بيش از 373 شاعر، نويسنده، انديشمند و منتقد عرب ضمن شركت در دومين همايش شاعران جوان عرب در صنعاء (يمن)، حمله رسانه ها عليه محمدحسنين هيكل، انديشمند و سياسي نويس معروف مصري را محكوم كردند.
به گزارش پايگاه اينترنتي الجزيره، اين گروه با صدور بيانيه اي با روزنامه نگار معروف عرب اعلام همبستگي كردند.
خالد الرويشان، وزير فرهنگ يمن، دكتر عبدالعزيز المقالح، منتقد معروف، دكتر صلاح فضل، دكتر كمال ابوديب و دكتر محمد عبدالمطلب از چهره هاي ادبي اين كشور، از جمله امضاء كننده هاي اين بيانيه هستند.
رسانه هاي عربي از هيكل به دليل انتقاد از وضعيت سياسي، اجتماعي و فرهنگي جهان عرب بويژه مصر، انتقاد كرده اند.
انديشمندان يمني، آزادي بيان و نوشتن بدون سانسور را حق مسلم هر انديشمندي دانستند و نسبت به فشار گروه هاي مختلف به محمدحسنين هيكل، اعتراض كردند.
 



مفتون اميني: بيشتر شاعران پست مدرن از فضاي وحشت استفاده مي کنند


يدالله مفتون اميني معتقد است ، شاعراني که خود احساس وحشت مي کنند و بر لبه پرتگاه هستند ، در شعرشان فرافکني مي کنند.
اين شاعر تصريح کرد: عده اي از شاعران ما به پوچ گرايي رسيده و چون در شعرشان به نتيجه اي دست نيافته اند، احساس پوچي و وحشت از مرگ و انقراض را مي خواهند به ديگران هم انتقال دهند چراکه خود با بعضي کتابهايشان نتوانسته اند پيشرفت کنند. اين شاعر پيشکسوت در گفتگو با ايسنا افزود: بيشتر شاعراني که در هر قالبي پست مدرن هستند ، از اين فضا در شعرشان استفاده مي کنند که البته عده اي از آنها متوجه شده و بازگشته اند چراکه پي برده اند بر لبه پرتگاه هستند.
 
  


 

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است