شنبه23 ارديبهشت 85
مجموعهي شعر جديد مهري رحماني براي چاپ آماده شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
دفتر شعري با نام ”بوي خسته خانه مصرفم ميكند“، سروده مهري رحماني، براي چاپ آماده است.
رحماني درباره اين مجموعه به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، گفت: شعرهاي اين مجموعه، جهانبيني و حس خاص و تازهاي دارند. اين شعرها انعكاس دغدغه من هستند و دغدغه من، جز هستيشناسي پديدهها نيست. درشعرهاي اين مجموعه - كه بيشترشان شعر گفتار و تعداد كمي سپيدند -، به همه پديدهها به شكل هستيشناسانه نگاه كردهام.
او همچنين گفت هنوز ناشري براي كتابش پيدا نكرده است.
رمان تازه مهري رحماني با نام ”زن قراردادي“، تازه منتشر شده و او رمان ”پرده را كنار نزن، اينجا مدرسه دخترانه است“ را نيز براي چاپ آماده دارد.
شاعران و كمفروشي شعرهايشان؛
گفتوگوهايي با منصور اوجي، سيروس نيرو، عليرضا طبايي و دو ناشر
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
بارها اتفاق افتاده كه مجموعهاي جديد از شاعري به بازار كتاب عرضه ميشود و مخاطبان به حساب اينكه واقعا مجموعهاي جديد از شاعر منتشر شده است، آن را خريده و با شوق ميخوانند، ولي پس از خواندن بخشي از آن، متوجه ميشوند كه اكثر شعرهاي مجموعهي تازه، شعرهايي هستند كه در مجموعههاي قبلي شاعر منتشر شدهاند و تنها عنوان كتاب عوض شده و چند شعر جديد به آن افزوده شده است.
تعدادي از شاعران و ناشران در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره اين موضوع به بيان ديدگاهشان پرداختند يا توضيح دادند.
منصور اوجي - شاعر - در اينباره معتقد است كه اصلا اشكالي ندارد شاعري مجموعهاي با نام جديد منتشر كند و شعرهاي قبلياش را هم در آن بياورد؛ چراكه شاعران هم بايد به گونهاي نان بخورند! چه اشكالي دارد شعرهايي كه قبلا در مجموعهاي ديگر چاپ كردهاند و چندان فروش نرفته، در مجموعهاي جديد، با چند شعر تازه عرضه شوند؟
وي متذكر شد: در دورهاي كه كمتر ناشري كتاب شعر منتشر ميكند، اين موضوع اصلا ايرادي ندارد؛ چون شاعر بايد شعر را به گونهاي به دست مخاطب برساند.
اما سيروس نيرو - شاعر - اين موضوع را كار درستي نميداند و معتقد است: شاعراني كه بيشتر مجموعهاي با عنوان جديد چاپ ميكنند و شعرهاي مجموعه قبليشان را در آن ميآورند، كساني هستند كه دستشان در روزنامهها و مجلههاست؛ شعرهايي را كه در مطبوعات چاپ شده، در يك مجموعه با عنواني جديد منتشر ميكنند.
اين شاعر همچنين متذكر شد: اغلب شاعران ما اين كار را ميكنند و درواقع اين نوعي كمفروشي آنهاست كه مخاطبان را دلسرد ميكند.
او افزود: شاعران پيشكسوت و كساني كه آبرويي در شعر و ادبيات دارند، اين كار را انجام نميدهند؛ چراكه به حيثيت شاعريشان اهميت ميدهند.
عليرضا طبايي - شاعر - نيز اعتقاد دارد: هر هنرمند و شاعري علاقهمند است كارش را در معرض ديد و نگاه و قضاوت مردم و دوستداران هنرش قرار دهد و اين موضوع، خود، گونهاي ادعاست كه بهدنبال همدلي و همزماني ميگردد و دوست دارد مخاطبان در اين انديشه، با او همزمان و همسو شوند.
وي افزود: اما متاسفانه در دو سه دهه اخير، روند ناخوشايندي مد شده كه بسياري از شاعران و نويسندگان، حتا كساني كه در محدوده نقد و بررسيهاي هنري و در جايگاه و سكوي ارايه تئوري انديشه تازه براي نگرش به آثار هنري مقاله مينويسند، آثار خود را بعد از چاپ در جاهاي مختلف، جمعآوري و زير نام يك مجموعه تازه گرد ميآورند و چاپ ميكنند.
طبايي ناخوشايندي اين امر را از آنجا ناشي ميداند كه خوانندگان اثر يك هنرمند كه با اين موضوع روبهرو ميشوند، گمان ميكنند مجموعه و كتاب تازهاي از هنرمندي به بازار هنر عرضه شده و بااشتياق كتاب را ميخرند، اما ميبينند اين مجموعه چيزي نيست كه انتظارش را داشتند و حس ميكنند كلاهي روي سرشان گذاشتهاند. حتا گاهي 80 يا 50 درصد محتويات اين كتابها در مجموعههاي قبلي به چاپ رسيده و نه ناشر و نه صاحب اثر، هيچ اشارهاي به آن نكردهاند. اما حق اين بود كه مجموعه تازه، مجموعه آثار گذشته و چاپشده به علاوه چند اثر تازه از شاعر باشد، كه در عمل اين اتفاق نميافتد.
وي با تاكيد بر اينكه كمفروشي در هيچ زمينهاي درست نيست، تصريح كرد: وقتي آثار بعضي نويسندگان را در كتاب ديگري خريدهايم، ديگر نيازي نيست كه در كتاب تازه، همانها را داشته باشيم. شايد اين عده استدلال كنند كه ما اينها را براي مخاطبان تازه منتشر ميكنيم، ولي بايد اعلام شود كه چند قطعه تازه و چند قطعه چاپشده در مجموعه جديد وجود دارد؛ تا مخاطبان با آگاهي از اين موضوع به آن نزديك شوند.
اين شاعر يكي از دلايل اين امر را يافتن بازار بهتري براي شعرها عنوان كرد و افزود: وقتي اثر يك هنرمند در جامعه با اقبال مواجه ميشود، عدهاي از ناشران از نام آن شاعر به نفع جيبشان سوء استفاده ميكنند و به اين كار نادرست، دست ميزنند.
وي متذكر شد: ناشران براي اينكه مقبوليت بيشتري داشته باشند و شاعران نيز با مردم روراستتر باشند، نبايد اين كار را انجام دهند. اين طبيعي است كه مخاطب وقتي قرار است گزيده يا مجموعه كلي يك شاعر را داشته باشد، انتظار داشته باشد كه آثار گذشته در آن مجموعه گرد آيند، ولي صحبت بر سر سوء استفاده از آثار يك شاعر و نويسنده و نداشتن آگاهي خريدار است.
اما منوچهر حسنزاده - مدير انتشارات مرواريد - معتقد است كه تاكنون چنين چيزي نديده است؛ معمولا شاعري كه چهار يا پنج كتاب شعر بيرون داده، يك برگزيده منتشر ميكند، نه اينكه در مجموعهي جديد، شعرهاي گذشتهاش را با عنوان جديد آورده باشد؛ بلكه بهطور حتم روي مجموعه، كلمهي گزينه آمده است.
وي گفت: تاكنون در طول اين سالها شاعري نديده كه 70 درصد شعرش در گذشته بيرون آمده باشد و مجموعهاي جديد با عنوان جديد بخواهد منتشر كند.
او همچنين گفت: اين موضوع به كمفروشي شاعران ربطي ندارد. شاعراني كه مخاطب جامعي ندارند، ممكن است گاهي اين كار را بكنند.
به نظر اين ناشر، اگر كلمهي گزينهاي روي مجموعهي جديد آمده باشد، اصلا ايرادي ندارد.
وي همچنين متذكر شد: ناشران، هرگز، خود، گزينه را انتخاب نميكنند، چون مردم كتاب را بهخاطر شاعر ميخرند، نه ناشر؛ بنابراين ناشر نبايد دنبال كار تقلبي برود.
ولي يكي ديگر از ناشران، چاپ مجموعهاي را با عنوان جديد كه بيشتر شعرهاي آن در مجموعههاي قبلي شاعر چاپ شده است، به سفارش مخاطبان وابسته دانست و گفت: ناشران معمولا به سفارش مخاطبان، شعرهاي شاعر را در مجموعهاي گرد ميآورند و اين به شاعر ربطي ندارد كه خودش به اين كار اقدام كند.
وي كه تمايل نداشت نام خود يا مركز انتشاراتياش عنوان شود، افزود: شاعري ممكن است تنها يك مجموعه داشته باشد، ولي ميبينم كه شعرهاي او در چند مجموعه آمدهاند؛ پس اين دقيقا به نوع سفارش مخاطبان بازميگردد.
او همچنين متذكر شد: وقتي ناشر با شاعر قاطي ميشود، اين موضوع بيشتر خواهد شد، يعني شاعري كه ناشر است، مجموعهاش را به چند قسمت تبديل ميكند و شعرهايي به آن ميافزايد؛ درواقع بهنوعي كتابسازي دست ميزند؛ اما كمتر شاعري را ديدهام كه به اين كار اقدام كند.
هيوا مسيح:
جهان ما كه همه وحشت نيست؛ نيمي ديگر روشنايي است
وحشت در شعر امروز تحت تأثير پستمدرنيسم است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
هيوا مسيح معتقد است: استفاده از فضاي وحشت در شعرهاي امروز، طبيعتا براي نسل خيلي جوانتر است كه شايد اولين تجربههايشان را منتشر ميكنند.
اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: اين عده از شاعران غالبا تحت تاثير جريان پستمدرن هستند كه مثل شاعران گذشته از زيست طبيعي و تجربيات طبيعي متاثر نميشوند، بلكه بيشتر از پديدههاي بيروني تاثير ميگيرند؛ مثلا سينمايي كه در دنيا حاكم است يا تصاويري كه عكاسان كار ميكنند كه بيشتر در غالب پستمدرن هستند و به اين دليل، تجربههاي واقعي نيستند.
وي با اعتقاد بر اينكه خاستگاه شعر اين شاعران در فضايي بيروني است، متذكر شد: دليل ديگري كه شاعران در شعرهايشان از اين فضاها استفاده ميكنند، حقيقتي است كه در فضاي زندگيشان وجود دارد و آن فضا برايشان وحشتناك است و هنرمند اينگونه است كه آنچه را در بيرون وجود دارد، به اضافهي آنچه در درونش اتفاق ميافتد، منعكس ميكند.
مسيح افزود: اين شعرها اگر امروز زياد شده، گناهي بر گردن شاعر نيست كه اينگونه شعر ميگويد، بلكه از موقعيت بيروني و حقيقت زندگي ناشي ميشود.
وي متذكر شد: به اينكه رسالت هنرمند اين باشد كه آنچه را ميبيند، بيان كند، مشكوكم؛ جهان ما كه همه وحشت نيست؛ نيمي ديگر روشنايي است كه خيلي در شعر به آن توجه نميشود .
اين شاعر در پايان، فضاي وحشت را در شعر امروز، جريان غالبي ندانست.
بررسي مفهوم خيانت در آثار ادبي
سرويس: نگاهي به وبلاگها
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
مفهوم خيانت در كنار دو مفهوم ديگر عشق و مرگ يكي از پركاربردترين مفاهيم مورد علاقه ادبيات است كه تاكنون نويسندگان بزرگي در اثر داستاني خويش به طرح آن پرداختهاند. با اين حال ميان مفهوم خيانت و عشق در سنت ادبي مرز مشخص چنداني وجود ندارد.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، داود پنهاني، بلاگر "شاناي" به نشاني http://davoodpenhani.blogspot.com در نوشتاري به بررسي مفهوم خيانت در آثار ادبي پرداخته و در ادامه مطلب بالا نوشته است: نويسنده به عمد مرز ميان اين دو را ناديده ميگيرد و به نوعي فارغ از جنبه آسيبشناسانه به طرح اين موضوع ميپردازد. آيا با اين مرز نامشخص و نيز به واسطه غير اخلاقي پنداشتن بحث خيانت، ميبايست نويسنده را نيز آدمي غير اخلاقي توصيف كرد؟ اگر ادبيات را عرصه مجازي و واقعيتي در مقابل واقعيت موجود تصور كنيم اين حكم نيز در دنيايي كه مرز تخيل و واقعيت در آن به شكل پيچيده درهم تنيده شدهاند، چندان بهرهاي از حقيقت نخواهد داشت. گرايش و علاقه نويسندگان به طرح موضوع خيانت و ربط آن با عشق معمولا بدون جهتگيري خوب و بد از سوي نويسنده پايان مييابد.
اين بلاگر نوشته است: طرح اين بحث از زاويهاي ديگر نيز قابل تامل است. همه ما به عنوان مخاطبان ادبيات در هنگام مطالعه ادبي، آنجا كه همزمان داستان درپيوند با مفهوم خيانت مورد بررسي قرار ميگيرد. چه خود عامل خيانت باشد و چه از اين نظر تجربه ديده باشد، هيچگاه از ديدگاهي منفي - آنگونه كه در جهان واقعي با آن مواجه ميشويم- با آن برخورد نميكنيم. آيا يكسان نپنداشتن جهان ادبي و جهان واقعي سبب ايجاد چنين ذهنيتي در خوانندگان آثار ادبي ميشود؟ پاسخ به اين پرسش از جهتي كاملا منفي است. چه آنكه طرح ذهني يك موضوع كه از نظر ذهنيت مسلط امري مذموم يا غيرقابل تاييد است، هيچگاه نميتواند مورد قبول قرار گيرد. اگر دروغ امر ناپسندي است، جايگاه آن در جهان واقعي وجهان ادبي تفاوتي نبايد بكند. طبيعي است كه دروغ امري مذموم است و در نتيجه ميان آنكه در لابهلاي خطوط نوشته شده در كاغذهاي انبوه صداي دروغاش را به گوش ما مي رساند با آنكه در جهان واقعي به ما دروغ ميگويد، نبايد فرقي باشد.
"شاناي" در ادامه آورده است: از اين نظر چگونه ميتوان پذيرفت كه واكنش خواننده به طرح مفهوم خيانت در اثر ادبي با طرحهمان موضوع در جهان واقعي متفاوت است همه خوانندگاني كه در برابر خيانت يكي از شخصيتهاي داستاني سكوت ميكنند يا به اين موضوع نگاه همدلانهاي دارند، به هيچ وجه حاضر نيستند كه خود را به جاي شخصيت جفا ديده قرار دهند. سالها پيش در گفتوگو با نويسندهاي كه مفهوم خيانت را دستاويز قرار داده و در چند داستان خود به آن پرداخته بود، در اين مورد سوالي پرسيدم. آن نويسنده نيز به اعتراف خود، حاضر نبود به جاي شخصيت جفا ديده داستان قرارگيرد. دليل اين تناقض در چيست؟ آيا ميان اين خيانت و آن خيانت تفاوتي وجود دارد.
بر اساس اين نوشته، حتي اگر دليل اين رضايت را آرامش خيال از فاصله اثر ادبي با جهان واقعي بدانيم بازهم نميتوان اين نكته را پنهان ساخت كه بالاخره در نفس خيانت يا غير اخلاقي پنداشتن آن در ذهنيت مسلط كه نبايد فرقي وجود داشته باشد. اگر خيانت امري مذموم تلقي شود چه فرقي ميكند كه اين خيانت در كجا رخ داده است. چگونه ميتوان از اين تناقض رهايي يافت. آيا بايد با استفاده از نظريات روانكاوانه به جستوجوي جهشهايي در ناخودآگاه پرداخت و آنگاه با يك حكم آوانگارد به تلقي خاصي در اين زمينه اشاره كرد. همان تلقياي كه در صورت تاييد آن ميبايست در معناي بسياري از مفاهيم شك كرد و در تفسير آنها جزئيات ديگري را در نظر گرفت.
اين بلاگر نوشته است: ادبيات را گاه به مثابه جهاني در برابر جهان واقعي در نظر گرفتهاند، در اين تلقي ميتوان به اندازه تمامي كتابهاي داستان، جهانهاي متعدد درنظرگرفت. هريك از اين جهانها به راحتي ميتوانند نماينده تلقي و آرزوهايي ناديده و به بار نيامده كساني قرار گيرد كه آنها را نگاشته يا در پس نگارش تكتك كلمات آن بخشي از تعارضات دروني دنيا پيچيده آدمي را نشان داده و به نمايش گذاشتهاند. از زاويه ديگر ميتوان به مرز ناديدهاي اشاره كرد كه در پيوند عشق و خيانت در اثر ادبي به نازكترين حد خود ميرسد. آنجا كه قهرمان يا يكي از شخصيتهاي داستان در چنين وضعيتي قرار ميگيرد به خواننده، فرصت بيشتري براي تامل و بررسي اين نزاع داده ميشود. آن ديوار سخت و ستبري كه در جهان واقعي كشيده ميشود، در بطن يك اثر ادبي به غشايي نازك تبديل ميشود و با عنوان عشق به راحتي يا پذيرفته ميشود يا در صورت انكار بدون جنگ و خونريزي به پايان ميرسد.
اين نوشته اضافه كرده است: اثر ادبي در اين معنا، نماينده تعارض دروني آدميان است. آينهاي است در برابر جهان موجود، كه بازتاب بخشي از درونيات نهاد واقعي آدمي را برعهده ميگيرد. با اين حال جاي يك پرسش در اينجا خالي است. چرا مفهوم خيانت در آثار ادبي همواره به عنوان امري زنانه به نمايش در ميآيد. اين در حالي است كه اين مفهوم در جهان واقعي در طرف مربوط به مردان سنگيني بيشتري دارد. آيا دنياي مردانه اين ضعف يا عيب مردان را به عمد در اثر ادبي مورد فراموشي قرار داده است. ميتوان اين نظر را پذيرفت. اما اگر قدري خوشبينانهتر نگاه كنيم. ميتوان به بحث جذابيت بيشتر آن اشاره كرد.
در پايان اين نوشته آمده است: مجازات خيانت در آثار ادبي با خيانت در جهان واقعي به هيچوجه يكسان نيست. هرچه هست، اين را اينقدر ميدانيم كه آن آشفتگي ناشي از برخورد با رفتار خيانتآميز در رفتار و گفتار كساني كه با اين پديده مواجه بودند، در آثار ادبي مشاهده نميشود. آرامش غير عادي ناشي از اين كه اين به هر حال داستان است، همان آرامشي را به ياد آدمي ميآورد كه هنگام خواب با آن روبرو ميشود.بعد از هربار كابوس، آنگاه كه با فريادي بلند از خواب برميخيزيم، با مشاهده آرامش اطراف خود، خواب آشفته را از ذهن ميرهانيم و با موضوع كنار ميآييم. كدام يك را بايد پذيرفت، آن آشفتگي خيالگونه جهان مجازي يا آرامش ناگهاني جهان واقعي را؟
نمايشگاه «هنر كتاب فرانسوي: هنرمندان و شاعران» در نيويورك برپاست
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
كتابهاي هنرمندان فرانسوي با قطع جديدي از تركيب شعر و هنرهاي تصويري هنرمندان مدرنيست فرانسوي، در كتابخانهي عمومي نيويورك بهنمايش گذارده شدند. اين نمايشگاه آثاري از پيكاسو، ماتيس و مانه را دربرميگيرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با تركيب شعر آزاد و جنبشهاي امپرسيونيسم و كوبيسم در جلدهاي كتاب، با اندازههاي متفاوت، آوانگاردهاي فرانسوي بهنوعي از نحوهي انتشار رايج كتاب در فرانسه، فاصله گرفتهاند.
در اين كتابها، متنها و تصويرها به يك ميزان چاپ شدهاند، اما عناصر بصري بيشتر در ذهن مخاطب طنينانداز ميشوند. تقريبا تمام استادان مدرنيسم در اين نمايشگاه، كه 126 كتاب از هنرمندان فرانسوي را شامل ميشود، شركت كردهاند. اين نمايشگاه، كتابهاي سال 1874 تا 1999 را پوشش ميدهد.
نمايشگاه يادشده، پيش از اين، در كمبريج انگليس، ليون فرانسه و پاريس برپا شده است.
اين نمايشگاه كه "هنر كتاب فرانسوي: هنرمندان و شاعران" نام دارد، مجموعهاي از آثاري از دايرهالمعارف ادبي ژاك روسو، يك آرشيو ادبي پاريسي و مجموعهي آثار خود كتابخانههاي عمومي نيويورك، همراه با آثاري از مجموعههاي خصوصي فرانسوي است.
اين كتابها طيف گوناگوني از جلدهاي كتاب، نوع چاپ، تصويرسازي، نوع كاغذ و ساير عناصر طراحي را نشان ميدهند.
طرحهاي خطي، گراور چوبي، آبرنگ و طرحهايي از شخصيتهاي برجستهاي همچون هنري دوتولوس لوتره، مارسل دوشام، ژان دو بوفه، فرناند لژه، ژوان ميرو، آلبرتو جياكومتي و رنه ماگريت، در اين نمايشگاه در كنار آثاري از پيكاسو، ماتيس و مانه به نمايش گذارده شده است.
شاعران اين مجموعه هم گيوم آپولينر، پير روردي، بلز سندرا، ماكس ژاكوب، آندره ژيد، پل الوار و آندره برتون هستند.
آنچه كه بر جذابيت اين نمايشگاه ميافزايد، نمايش پرترههاي هنرمندان و نويسندگاني همچون براساي، من ري و هنري كارتيه برسون در گالري جداگانهاي است.
يوس پير - مسوول اين نمايشگاه - به آسوشيتدپرس گفت: كتابهاي هنرمندان يك فرصت استثنايي در زمينهي هنر و ادبيات را براي بيننده فراهم آورده است.
مانه - پدر سبك امپرسيونيسم - و استفان مالارمه - شاعر سمبوليست -، مقالههاي نخست كتابهاي هنرمندان را به خود اختصاص دادهاند.
مصطفي محدثي:
وحشت در شعر امروز، هياهويي است كه به معضلها دامن ميزند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
شاعراني كه از فضاي وحشت در شعرشان استفاده ميكنند، استعدادي ندارند و از اين طريق، نقصهاي خود را ميخواهند پوشش دهند.
مصطفي محدثي با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: بهكارگيري فضاي وحشت در شعر امروز را به هيچ عنوان، جريان شعري نميتوان محسوب كرد. ما در تعريف شعر معاصر به اشتباه دچار شدهايم.
وي متذكر شد: شعرهايي از اين دست را به نظرم اصلا نبايد شعر محسوب كرد؛ تا بعدا درباره آنها به بحث و بررسي بپردازيم.
اين شاعر، جريان اصلي شعر فارسي امروز را جريان مستحكم گذشته دانست كه كماكان پرتلاش و بهروز حركت مي كند و سردمداران آن، قيصر امينپور، محمدرضا شفيعي كدكني و سيدحسن حسيني قلمداد ميشوند.
وي اعتقاد دارد: اين جريان اصيل شعري هواداران و ادامهدهندگان خود را دارد، اما به كاربردن فضاهايي چون وحشت هياهوهايي است كه در شعر امروز وجود دارد و به معضلهاي ادبيات ما دامن ميزند.
محدثي استفاده از فضاي وحشت را انعكاس وضعيت موجود جامعه ندانست و در ادامه توضيح داد: انعكاس وضع موجود، در شعر اصيل امروز خود را نشان ميدهد؛ ولي شاعراني كه اين وضعيت را با فضاي وحشت انعكاس ميدهند، انسانهايي سرخورده هستند كه اگر واقعا توانايي و استعداد شاعري داشتند، در اين دامچالهها نميافتادند.
او متذكر شد: اين شاعران بهنوعي ميخواهند متفاوت جلوه كنند و در واقع حقيقت شعري در آنها ديده نميشود و نبايد شعرشان را به عنوان شعر قبول كرد. آنها خودشان نيستند، چه رسد به اينكه نماينده وضعيت موجود يا مسائل روزگار ما باشند.
پس از 25 سال،
"عليرضا طبايي" مجموعهي شعر جديد منتشر كرد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
عليرضا طبايي پس از 25 سال از انتشار آخرين مجموعهي شعرش، مجموعهي جديدي منتشر كرد.
بهگزارش بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه "شايد گناه از عينك من باشد"، نام دارد كه ازسوي انتشارات آيينهي جنوب به روز دوم نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران (در غرفهي انتشارات داستانسرا) رسيد.
كتاب، از دو بخش "شيواييها" (شامل 80 غزل نو) و "نيماييها" (دربرگيرندهي 29 اثر) تشكيل شده و در 265 صفحه و بهشمارگان يكهزار و 500 نسخه منتشر شده است.
از طبايي پيشتر مجموعههاي "جوانههاي پاييز" (پيروز، 1344)، "از نهايت شب" (بامداد، 1350)، "خورشيدهاي آنسوي ديوار" (توس، 1360) و همچنين "گزيدهي آثار كوتاه از شاعران معاصر" (پديده، 1351) منتشر شده است.
اين شاعر 60 ساله، بيشتر بهعنوان شاعري نيماييسرا شناخته ميشود؛ ولي در "جوانههاي پاييز" و "خورشيدهاي آنسوي ديوار" نيز نمونههايي از غزلهايش را (در هر كدام يكي) و بسيار بيش از آن، در نشريههاي ادبي مختلف، منتشر كرده بود. وي كه از زمان انتشار نخستين غزلش (مجلهي سپيد و سياه، 1337)، حدود نيم قرن ميگذرد، بهعنوان يكي از تاثيرگذاران در سير تكويني غزل امروز بهشمار ميآيد.
طبايي همچنين گزيدهي آثارش را كه دربرگيرندهي گزيدهاي از تمام كتابهاي اوست، بهعلاوهي آثار منتشرنشده، در تدارك چاپ دارد كه پس از "شايد گناه از عينك من باشد"، منتشر خواهد شد.
جايزهي ملي شعر ايران برگزار ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
جايزهي ملي شعر ايران (افسانهي گوهران) با دبيري عليشاه مولوي برگزار ميشود.
بهگزارش بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پس از جايزهي شعر خبرنگاران، جايزهي شعر كودك و نوجوان و جايزهي شعر جوان كه پيشتر موجوديت خود را اعلام كرده بودند و نيز با ازسرگيري جايزهي شعر امروز ايران (كارنامه)، اين چندمين رويداد در اين زمينه است كه در سال جاري تحقق خواهد يافت.
اين جايزه ازسوي فصلنامهي تخصصي شعر "گوهران" ترتيب يافته كه بههمراه نشريههاي نافه و خوانش، شش برنامهي سهساعتهي شعرخواني در حاشيهي سيزدهمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريهاي داخلي و نوزدهمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران ترتيب دادهاند و در اثناي آن، يك نشست خبري هم در اين زمينه برگزار خواهند كرد.
برنامههاي يادشده، از امشب تا پنجشنبه ادامه خواهند يافت.
علي باباچاهي:
شعر مدرن خود را از نسبيتگرايي محروم كرده است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
علي باباچاهي گفت: ادبيات، جزميت يا استبدادگرايي هيچ جرياني را برنميتابد.
اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، خاطرنشان كرد: اگر حضور نوعي استبداد در عرصه شعر سنتي و حتا شعر مدرن قابل درك و حس است، در وهله اول بايد بدانيم استبداد يعني چه؟ درباره كلاسيكها مشخص است؛ يعني اينكه بعدها طبق قواعد بازي آنها، كه رعايت وزنهاست و پرداختن به مفاهيمي كه به هر حال با بياني سنتي همراه است، بايد عمل كرد؛ بنابراين راه را بر حداقل نوجويي و نوگرايي در عرصههاي غيرقالبي ميبندد. ولي من حضور آنها را جدي نميگيرم، زيرا حضوري حاشيهيي دارند و خودشان ميدانند كه در جهان مدرن دهكدهشده ما، به هر حال چشماندازهاي تازهتري احساس ميشود كه بايد به آنها پرداخت و پرداختن به آنها، طبعا با سرپيچي از وزنها و قالبهاي قراردادي همراه است.
وي در همينباره تصريح كرد: نوعي استبداد و قدرتنمايي در شعر مدرن هم احساس ميشود. اين قدرت بدين معنا است كه در واقع شعر مدرن بر مولفههاي تثبيتشده خويش بيش از حد تاكيد ميكند و هر نوع هنجارگريزي را كه قدرت و فرمانهاي آنها را به بازي بگيرد، برنميتابد. او توضيح داد: اين قدرتنمايي يا نوعي جزميت، بر بينش و گرايشي خطي و سلسله مراتبي مبتني است؛ يعني مثلا روايت در شعر مدرن از نقطه A به نقطه B حركت ميكند و اگر غير از اين باشد و اگر به جاي يك حركت خطي، يك حركت غيرخطي و مارپيچي در شعر رسم شود، شعر مدرن به نوعي عصبيت دچار ميشود. اينجاست كه قدرتنمايي يا ديكتاتوري شعر مدرن احساس ميشود و مثلا حتا اين تعصب تا جايي پيش ميرود كه گاه حتا شعر ” ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد “ فروغ فرخزاد، كه تصادفا شعري چندمركزيتي است، از ديدگاه شاعران مدرن ما شعري فاقد تشكل معرفي ميشود؛ چون تشكل از نظر آنها بدين معناست كه اين شعر و يا هر شعر ديگري، به رعايت يك نقطه مركزي معين ملزم است.
باباچاهي با بيان اينكه قدرت يا ديكتاتوري در ذهنيت شعر مدرن از چشمانداز ديگري هم قابل اشاره است، گفت: اين چشمانداز مساله مردسالاري است؛ يعني حتا در عاشقانهترين شعرهاي مدرن، باز اين شاعر مرد است كه ابراز عشقي كه ميكند با نوعي خودستايي توأم است. يعني هنوز اين خصوصيت اجازه بروز وجه ديگري از ذهنيت شاعر كه رهايي از قيد و بندهاي سنتي را به دنبال ميتواند داشته باشد، ناديده ميگيرد.
شاعر ”رفته بودم به صيد نهنگ“ يادآوري كرد: شعر مدرن هنوز بر مبناي ”يا اين، يا آن“ استوار است؛ يعني يا خير يا شر و رنگها را سياه و سفيد ميبيند، پديدهها را شيطان و فرشته ميبيند و بدينگونه خودش را از نسبيتگرايي محروم ميكند.
/در آستانهي سالگشت درگذشت شاعر/
تمام كتابهاي «مهرداد اوستا» منتشر ميشوند
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
تمام كتابهاي مهرداد اوستا منتشر ميشوند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شاعر معاصر فقيد، چند عنوان كتاب منتشرنشده و همچنين شعرهاي پراكندهاي دارد كه خانوادهاش قصد انتشار آنها را دارند.
آنها همچنين تمام كتابهاي او را در يك مجموعهي كامل تجديد چاپ ميكنند؛ چرا كه معتقدند متن بعضي كارهاي او به صورت خلاصه و در قطع جيبي عرضه شده و از زمان چاپ خيلي از آثارش، زمان زيادي ميگذرد كه در نتيجه، همهي مجموعههاي شعر و كتابهاي او را در يك مجموعهي كامل منتشر خواهند كرد.
«تيرانا»، «راما»، «شراب خانگي ترس محتسبخورده»، «از امروز تا هرگز»، «پاليزبان»، «مهر و آتش» و «از درد سخن گفتن»، «حماسهي آرش»، «امام؛ حماسهاي ديگر» و «از كاروان رفته» از جمله آثار اوستا هستند.
بهروز ايماني نيز ويرايش و بازنويسي كتاب منتشرنشدهي «انسان در منطق زيباييشناسي» را به پايان رسانده و كتاب، در سال جاري از سوي انتشارات حوزهي هنري منتشر خواهد شد.
اوستا در اين اثر، به مفهوم انسان در دين، عرفان و فلسفه ميپردازد و بيتهايي را هم از مولانا و حديقه سنايي ميآورد كه با مفهوم انسان در ارتباط اند.
محمدرضا رحماني متخلص به مهرداد اوستا در سال 1306 در بروجرد به دنيا آمد. از رشتهي فلسفه فارغالتحصيل شد و 13 سال در دانشگاه ملي به تدريس هنر پرداخت. در سالهاي پاياني عمر به عنوان رييس شواري شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فعاليت ميكرد.
«تصحيح ديوان سلمان ساوجي»، «تصحيح دو رساله از خيام»، «منطق كلام حافظ»، «تصحيح كليات شيخ سعدي» و «مقدمهاي بر ديوان حافظ»، نيز ازجمله آثار منتشرشدهي مهرداد اوستا هستند كه 17 ارديبهشتماه سال 1370 در سن 62 سالگي درگذشت.
ويژهنامهي شمارهي چهار «تاريخ و فرهنگ معاصر» بهكوشش حسين رحماني و يادنامهاي با گردآوري اكرم زينالعبادي نيز ازجمله آثار منتشرشده دربارهي اين شاعر و پژوهشگراند.
اي ايران اي مرز پر گهر...
شعري كه بارها شنيده ايم، بدون اينكه نام شاعر آنرا بدانيم
سرويس: نگاهي به وبلاگها
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
" اي ايران اي مرز پر گهر ...." شعري كه بارها شنيدهايم و زير لب زمزمه كرده ايم و گاه بدون اينكه نام شاعر آنرا بدانيم، بر او درود فرستادهايم !
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فرشيد خداداديان در وبلاگ خود به نشاني http://azfarshid.blogfa.com ، در ادامه آورده است: سرود "اي ايران.." سرود غير رسمي سرزمين پر افتخار ايران است كه زنده ياد دكتر حسين گل گلاب آنرا سرود و استاد روح ا... خالقي موسيقي آن را خلق كرد تا در طول تاريخ پر فراز و نشيب خود از لحظه سرايش تا به امروز همواره ايرانيان با خواندن آن غرور ملي خود را به رخ همگان بكشند .
در ادامه ميخوانيد: نواب صفا در كتاب خاطرات خود به نقل از دكتر حسين گل گلاب مي نويسد : ... وقتي در سال 1323 ايران تحت اشغال متفقين بود بعدازظهر يكي از روزهاي تابستان در خيابان، شاهد حركات دور از نزاكت بعضي از سربازان خارجي با مردم بودم( در نقل قولي ديگر سيلي زدن سرباز اجنبي به گوش سرباز ايراني )، از ناراحتي نميدانستم چه كنم . بي اختيار راه انجمن موسيقي را كه تازه تاسيس شده بود پيش گرفتم . به روح ا... خالقي رسيدم و وقتي برايش ماجرا را تعريف كردم او گفت: بيا كاري كنيم و من نا خود آگاه سرودم: ايران اي مرز پر گهر ...اي خاكت سرچشمه هنر ...
اين بلاگر در ادامه نوشته است: در حقيقت اين اوج وطن دوستي و در عين حال نفرت از بيگانه اشغالگر بود كه در ضمير نا خودآگاه شاعر تبلور مي يافت .استاد روحا... خالقي موسيقي زيبايي روي اين شعر گذاشتند و از آن روز به مناسبتها و بهانههاي مختلف در محافل و مجالس رسمي و غير رسمي سرود اي ايران خوانده و موسيقي آن نواخته ميشود.
به همراه دو مجموعهي شعر رامين يوسفي و رضا طاهري،
مجموعهي شعر جديد م. مؤيد منتشر شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه شعر جديد م. مؤيد با عنوان «تو كجاست؟» منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين كتاب سومين مجموعه شعر م . مؤيد است كه توسط انتشارات آيينه جنوب در شمارگان دوهزار نسخه به چاپ رسيده است.
«تو - كجاست» شعرهايي را از سال 71 تا 83 دربر ميگيرد كه بيشتر در لاهيجان سروده شدهاند.
«مگر با لبخندهي ماه» و «گلي اما آفتابگردان»، مجموعه شعرهاي پيشين حسين مهدوي ( م. مؤيد ) هستند.
مجموعه شعر «ترجمهي سكوت» رامين يوسفي، نيز توسط موسسه انتشاراتي يادشده، منتشر شده است.
نخستين مجموعهي شعر يوسفي، پس از «ترانههاي پارسوماش» (گزينهي شعر مسجدسليمان) در شمارگان دوهزار نسخه منتشر شده است.
همچنين چهارمين مجموعهي شعر رضا طاهري با عنوان «شبانهها» از سوي انتشارات داستانسرا بههمراه دو كتاب پيشين به نمايشگاه كتاب امسال رسيده است.
«شبانهها»، در سه بخش «شبانهي اول» «شبانهي ديگر» و «شبانهي آخر» در شمارگان يكهزار و 500 نسخه عرضه شده است.
مجموعه شعرهاي «هفت تا و دو تا دوستت دارم» ، «از فال قهوه» و «داستان مرگ سيزدهم» و مجموعه نمايشنامه «اين آدم خوشحالا اينجا چه كار ميكنند»، از ديگر آثار منتشرشده رضا طاهري هستند.
/همزمان با سالروز تولد شاعر/
مجموعهي مقالهها و گفتارهاي يدالله رؤيايي منتشر ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعهي مقالهها، گفتوگو و سخنرانيهاي سالهاي اخير يدالله رؤيايي منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «عبارت از چيست»، عنوان اين مجموعه است كه اظهارنظرهاي پس از انقلاب اين شاعر ساكن فرانسه را شامل ميشود و در سال جاري در 500 صفحه ازسوي انتشارات داستانسرا بهچاپ خواهد رسيد.
«از سكوي سرخ» و «هلاك عقل به وقت انديشيدن»، مجموعه مقالههاي پيشين رؤيايي هستند كه قبل از انقلاب منتشر شدهاند.
مجموعه شعر «هفتاد سنگ قبر» او با ويرايش و مقدمه كوتاهي از خودش، نيز توسط مؤسسه انتشاراتي يادشده در چاپ دوم است.
همچنين «حتاي مرگ» (هفتاد تفسير از هفتاد سنگ قبر)، مجموعهي مقالهها و نقدهاي نوشتهشده درباره مجموعه شعر «هفتاد سنگ قبر» است كه به كوشش حسين مدل و محمد وليزاده ازسوي انتشارات داستانسرا به چاپ رسيده است.
در اين كتاب، نوشتههايي از رضا براهني، هوشنگ گلشيري، شمس آقاجاني، محمود فلكي، سهراب مازندراني، پرهام شهرجردي، فرامرز سليماني و رزا جمالي بهچشم ميخورند.
«من گذشته، امضا»، آخرين مجموعهي شعر منتشرشدهي رؤيايي در ايران است كه توسط انتشارات كاروان به چاپ رسيده و گزينهاي از شعرهاي او نيز ازسوي انتشارات مرواريد عرضه شده است.
يدالله رويايي در هفدهم ارديبهشتماه سال 1311 در دامغان به دنيا آمد. وي كه سالهاست در فرانسه زندگي ميكند، تاكنون مجموعههايي چون «بر جادهها تهي» ، «شعرهاي دريايي» ، «دلتنگيها» ، «از دوستت دارم» ، «لبريختهها» ، «هفتاد سنگ قبر« ، «امضايي بر پشت» ، « مار، رسم آينه از راه» ، «پس مرگ چيزي ديگر بود» و «امضاها» را منتشر كرده است.
همچنين در اسفندماه سال 1380 نشان شواليه در قلمرو هنر و ادب كه يكي از چهار نشان مهم دولت فرانسه بهشمار ميآيد، به او اعطا شد.