سه شنبه2 خرداد 85
بنيانيان: تقدير از نويسندگان ادبيات داستاني ، اقدامي ارزش محور است
حسن بنيانيان ، رئيس حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي در نامه اي به صفار هرندي ، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي از اقدام ابتکاري ايشان براي تقدير از 5 نويسنده برگزيده ادبيات داستاني تشکر کرد.
بنيانيان ، ادبيات داستاني فاخر را جلوه گاه ارزشها و تبيين کننده آرمان هاي بلند امام و مروج ارزشهاي اصيل اسلام ناب محمدي خواند و اقدام وزير فرهنگ و ارشاد را ارزش محور قلمداد کرد.
مقاله شاعر برجسته لبناني درباره شعرخواني در حضور مقام معظم رهبري
«شوقي بزيع» مقالهاي را درباره مراسم شعر خواني شاعران عرب در محضر مقام معظم رهبري در روزنامه «السفير» لبنان به چاپ رسانيد.
خبرگزاري فارس ترجمه اين مقاله «اربع ساعات في ضيافة الإمام الخامنئي - يحب الشعر العربي و يحفظ الجواهري» (چهار ساعت در محضر امام خامنهاي - او اشعار عربي را دوست دارد و شعرهاي «الجواهري» (شاعر عرب) را حفظ است) را به نقل از سايت رايزني فرهنگي ايران در لبنان منتشر ميكند.
چهار ساعت در محضر امام خامنهاي
او اشعار عربي را دوست دارد و شعرهاي «الجواهري» را حفظ است
وقتي در چهار چوب همايش جهاني ملت فلسطين، از من دعوت به عمل آمد تا به تهران سفر كنم خيلي طول كشيد تا با آن موافقت كردم.
ترديد من به خاطر اهميت ندادن به موضوع اين همايش يا عدم تمايل براي آگاهي از آنچه در تهران رخ ميدهد، نبود. من به اين خاطر مردّد بودم كه دعوت از من فقط به خاطر دلايل سياسي نبود. من براي شركت در شب شعري كه توسط برگزاركنندگان اين همايش، و به موازات سخنرانيهاي سياسي برگزار ميشد، دعوت ميشدم.
به اين موضوع ميانديشيدم كه سرودن شعر و كاربرد آن در مبارزه، آن هم در زماني كه همه دست از مبارزه كشيدهاند و پشت سر هم در حال عقبنشيني هستند، چه فايدهاي دارد؟ از آنجا كه براي حضور در يك چنين جلسهاي بايد قصيدهاي جديد ميسرودم، چرا كه قصائد سابقم براي يك چنين كاري مناسب نبود فكر كردم بهتر آن است كه از پذيرش اين دعوت عذر بخواهم.
اما پس از آنكه با آقاي نجفعلي ميرزايي رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران صحبت كردم و ديدم كه وي دلايل ترديد مرا به خوبي درك ميكند و متوجه شدم كه وي با موضوعات مرتبط با شعر و به خصوص شعر لبنان آگاهي دارد در تصميم خود بازنگري كردم. ميرزايي گفت كه تأكيدش بر روي نقش فرهنگ و شعر در روند مواجهه و رويارويي به معني ناديده گرفتن ارزشهاي هنري و بعد تغييردهندگي آن نيست.
وي خيلي سعي كرد تا افرادي مناسب و محدود براي اين شب شعر انتخاب شوند تا بدين وسيله اين مراسم به بازار عكاظ تبديل نشود. دليل ديگري كه مرا از تصميم نخست خود منصرف ساخت، امكان ملاقات با آيت الله سيد علي خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي بود كه به گفته رايزن فرهنگي علاقه زيادي به شعر و سرودن شعر دارد.
حتي وقتي وارد فرودگاه بيروت شدم و با ساير مدعوين به اين همايش از نزديك رو به رو شدم و متوجه شدم كه به جز ژوزف هاشم، شاعر ديگري در ميان آنان نيست مجدداً نگران و مردد شدم. ژوزف هاشم در عرصه شعر و سياست، هر دو مورد، فعال است.
و به اينگونه همايشها عادت دارد. هر چند من نيز با همايشهاي مختلفي در ارتباط هستم، ولي اين همايشها فقط جنبه فرهنگي و ادبي دارد و به موضوع ديگري نميپردازد.
جايگاه شعر
هتل آزادي كه علاوه بر هتل استقلال براي پذيرايي از صدها ميهمان اين همايش در نظر گرفته شده بود در كنار كوهي بلند قرار دارد كه شمال تهران را از سواحل جنوبي درياي خزر جدا ميكند.
قرار گرفتن اين هتل در يك طرف از شهر، اين فكر را در ما به وجود آورد كه چگونه ميتوانيم از اماكن توريستي يا تجاري ديدن كنيم. براي خروج از هتل و بازگشت به آن بايد ساعتها وقت درنظر ميگرفتيم.
از سوي ديگر، برنامه همايش، فشرده بود و به جز برنامه زيارت مرقد امام خميني(ره)، برنامه جانبي ديگري در آن وجود نداشت. در اين هتل ميشد دهها شخصيت برجسته را مشاهده كرد كه برخي را در مناسبتهاي گذشته ديده بوديم و با برخي تنها از راه اظهارات و موضعگيريهايشان و حضورشان در تلويزيون آشنا شده بوديم.
در ميان شركتكنندگان، اسلامگرايان و مليگرايان و ماركسيستهاي سابق ورؤساي احزاب و مقامات رسمي بلند پايه و هياتهايي از چندين كشور جهان، علاوه بر رهبران سازمانها وگروهاي فلسطيني حضور داشتند. برخي از اين افراد، در تاريخ لبنان به خصوص در دوره پيش از اشغال آن در اوايل دهه هشتاد، نقش مهمي ايفا كرده بودند.
آنان در آن دوره در اوج سنين جواني و اوج مبارزات خود بودند، ولي اكنون مانند بسياري از حاضران در همايش موهايشان سفيد شده و چهرهشان شكسته شده است. با اين وجود هنوز برخي از ايشان به آرزوهاي مزمن و فرهنگ سياسي كه بر اثر كثرت استفاده از آن وا رفته است پايبند هستند.
ديري نپاييد كه همايش كار خود را آغاز كرد. در اين همايش سيدعلي خامنهاي رهبر انقلاب و محموداحمدينژاد رئيس جمهور و تعداد زيادي از سران مجالس، از جمله نبيه بري رئيس مجلس لبنان، و سران هيئتهاي شركت كننده حضور داشتند.با ديدن اين افراد، مطمئن شدم كه شعر در اين همايش جايگاهي تفريحي و سرگرم كننده دارد كه در ميان سخنرانيهاي طولاني برگزار ميشود و تابع شرايط سختي است كه همايش در سايه آن برگزار ميشود.
اندك شاعراني كه به اين همايش دعوت شده بودند در بين ساير مدعوين گم شده و نميدانستند در يك چنين همايش بزرگي كه به مناسبت موضوع فلسطين برگزار شده، چه جايگاهي دارند.
در ميان شاعران دعوت شده، تنها شاعر فلسطيني موجود كمال سحيم بود كه در حال حاضر در سوريه به سر ميبرد. برگزاركنندگان اين همايش، هيچ شب شعر مستقلي را در همايش در نظر نگرفته بودند.
آنان حتي براي ملاقات ميان شاعران ايراني و غير ايراني نيز برنامهريزي نكرده بودند. در يك چنين فضايي، ترجيح دادم در سالن اصلي همايش، كه القاي شعر در آن موضوعي خارجي به شمار ميآمد، شعري نخوانم.
در مقابل، ژوزف هاشم، تنها شاعري بود كه بدون نگراني در اين سالن به قرايت اشعار خود پرداخت. البته از آنجا كه وي هم شاعر است و هم سياستمدار براي اين كار از صلاحيت بيشتري برخوردار بود.
حبس نفسها
بايد دو روز صبر ميكرديم تا اخبار تأييد نشدهاي از ديدار شاعران با آيتالله خامنهاي رهبر انقلاب به گوشمان رسد، بدون آنكه مكان اين ملاقات و طبيعت آن و تعداد شركتكنندگان در آن مشخص باشد.
پيش از آنكه اين مسائل برايمان مشخص شود، موسي بيدج شاعر ايراني، اين موضوع را تأييد كرد و به من گفت كه امام (خامنهاي) تا چه اندازه شيفته شعر و شعر سرايي و ملاقات با شاعران و ناقدان ايراني است.
طبق گفته بيدج، امام(خامنهاي) فقط به شعر فارسي علاقه ندارد، بلكه شيفته شعر عربي نيز هست و بسياري از نمونههاي شعر عربي را از حفظ كرده است. بيدج به من گفت كه امام(خامنهاي) به محمدمهدي جواهري، شاعر معاصر و معروف عراقي علاقه خاصي دارد.(قبلاً، مدين موسوي درباره سفر جواهري به ايران و ملاقاتش با رهبر انقلاب و مدح او نكات جالبي در روزنامه السفير نوشته بود).
در هتل، مطالب بيشتري درباره ديدار رهبر با شاعران مطرح ميشد بدون آنكه درباره احتمال حضور سياستمداران يا لااقل برخي از آنان مطلبي گفته شود.
وقتي اعلان شد كه در اين ملاقات، تنها شاعران حضور خواهند داشت، سياستمداراني كه در هتل حضور داشتند و تا چندي پيش از جايگاهي بالاتر به شعر مينگريستند، در مواضع خود تجديد نظر كردند و با ديدي حسرتآميز به آنان نگريستند.
اتوبوسي كه ما را به منزل آقاي خامنهاي ميبرد، بعد از ظهر روز يكشنبه به راه افتاد. در حالي كه اتوبوس به زحمت از خيابانهاي شلوغ تهران عبور ميكرد. نفسها در سينه حبس شده بود و شاعران چنين ميپنداشتند كه در برابر لحظاتي استثنايي در زندگي خود قرار دارند.
هر قدر اتوبوس به مقصد نزديكتر ميشد و حركت آن درخيابانهاي داخلي شهر كندتر ميشد، احساسات ابهام آميز آنان در برابر آن چيزي كه درانتظارشان بود، بيشتر و بيشتر ميشد. براي رسيدن به مقصود بايد از مراحلي چند و بازرسيهاي متعدد ميگذشتيم. قبل از آنكه وارد منزل امام(خامنه اي) شويم، «غسان بن جدو» خبرنگار معروف الجزيره را ديديم كه در خارج ساختمان منتظر بود كه به وي اجازه داده شود تا وارد ساختمان گردد.
وي، هر چند به طور استثنايي دعوت شده بود ولي كارت مخصوص ورود را در اختيار نداشت. در هر صورت ديري نگذشت كه وي به گروه شاعران ملحق شد و توانست پس از مراسم با امام مصاحبهاي اختصاصي انجام دهد.
در اين شب شعر، شاعراني از لبنان و سوريه و عراق و كويت و فلسطين و آذرباييجان حضور داشتند، ولي تعداد شاعران سوري بيش از ديگران بودند. در اين جلسه تقريباً پانزده شاعر خارجي و به همين اندازه شاعران ايراني حضور داشتند. يك هيأت از شاعران عرب زبان خوزستان نيز براي حضور در اين جلسه دعوت شده بودند.
در حالي ك همه شاعران بر روي صندلي مخصوص خود نشسته بودند با ورود امام (خامنهاي) همگي از جاي برخاسته و بسياري با تكبير و تعظيم از وي استقبال كردند. وي نيز به نوبه خود با رويي باز و لبخند به آنان سلام كرد و به آنان خوش آمد گفت. سپس در مكاني كه در وسط سالن براي ايشان در نظر گرفته شده بود، نشست.
چهره او مطمئن و اميدوار بود، هر چند وي يكي از بزرگترين كشورهاي خاورميانه را رهبري ميكند، كشوري كه در عرصه توجه جهانيان قرار دارد، مخصوصاً اكنون كه در آستانه ورود به باشگاه كشورهاي هستهاي جهان قرار گرفته است. چهره بشاش و متواضع او براي اطمينان دادن به حاضران و ايجاد فضايي مناسب در درون ايشان كافي بود.
كسي كه در حضور آقاي خامنهاي نشسته باشد مانند كساني كه در حضور مقامات رسمي نشستهاند، احساس ترس نميكند. قامت متوسط واندام نسبتاً لاغر و چهره آرام ايشان باعث ميشود كه انسان فكر كند در حضور پدر خود نشسته است.
روحيه متسامح وي، ترس را از ميان ميبرد و باعث ميشود كه انسان از موضع فرزندي و يا صداقت به او بنگرد. شايد چهره خامنهاي صميميتر از چهره امام خميني كه در اوايل انقلاب، همراه گروهي از لبنانيها او را ملاقات كردم، به نظر رسد. ولي من احساس كردم كه دوربين چهره رهبر گذشته را با عدالت به تصوير نكشيده است. چهرهاي كه سرشار از گرمي و محبت بود و هيبت كم نظيري داشت. دوربين نتوانسته خوش خلقي و اندام مناسب و روحيه او را به تصوير كشد.
آنچه در اين جلسه چهار ساعته توجه ما را به خود جلب كرد آن بود كه رهبر انقلاب اسلامي به زبان عربي سخن گفتند. مسئولان ايراني حتي اگر زبان عربي را به خوبي بدانند، اصرار دارند در همه مراسمها به زبان مادري خود سخن بگويند.
موضوع قابل توجه ديگر آن بود كه ايشان در سخنراني كوتاه خود به اهميت موضوع فلسطين اشاره كردند و از حمايت آن به عنوان اولويتي ويژه نزد مسئولان نظام و ملت ايران ياد كردند. ايشان از شعرا خواستند تا آنها نيز در قصائد خود تنها به اين موضوع بپردازند و از مدح و تعريف وي خودداري كنند.
در اينجا بايد به اين نكته اشاره كنيم كه برگزاركنندگان اين ديدار، يك روز پيش از آن، از شاعران خواستند تا يك نسخه از اشعارخود را كه ميخواهند در اين مراسم ارائه كنند در اختيار آنان قرار دهند.
آنان علاوه بر بررسي مسائل سياسي و اخلاقي اين اشعار، به اين نكته اشاره كردند كه رهبر انقلاب مايل است تا پيش از اين جلسه اشعار مذكور را به شكلي عميق بخواند تا بتواند در مراسم درباره آنها نظر بدهد. تاكنون هيچ كس يك چنين كاري نكرده است.
امام(خامنهاي) با تعريف از شعر عربي به اين نكته اشاره كرد كه شعر عربي ازقديم ديوان عرب و بيان كننده وجدان و همت و آرزوهاي آنان بوده است. در آغاز جلسه، مجري جلسه (دكتر آذرشب) به علاقه شديد رهبر انقلاب به شعر و سرودن شعر و همچنين ذوق منحصر بفرد ايشان در نقد صحيح اشعار اشاره كرد.
حضرت مقدس
پس از آن، شاعران يكي پس از ديگري در جايگاه مخصوص قرار گرفتند و به خواندن اشعار خود پرداختند. برخي از آنان ترجيح ميدادند تا به صورت ايستاده به خواندن شعر بپردازند در حالي كه برخي ديگر مينشستند و اشعار خود را براي حاضران قرائت ميكردند.
از وقتي كه مصطفي عكرمه شاعر سوري به خواندن شعر پرداخت تا پايان اين شب شعر طولاني، شعر كلاسيك و حماسي بر ساير انواع شعر حاكم بود. دراين شب شعر، قصائدي طولاني كه تحت تأثير شاعراني بزرگ، از ابوتمام و متنبي گرفته تا جواهري و بدوي جبل و عمر ابوريشه و ديگران سروده شده بود، خوانده شد.
وقتي محمد منذر شاعر اهل سوريه گفت: يا قدس يا قبلة هام الضياء بها يا من اغرت السنا والبدر والشهبا كوثر شاهين هم ميهن ديگر او بدون توجه به عدم تمايل امام(خامنهاي) به مدح او توسط شعرا گفت: واليوم مؤتمر انتفاضه غزه في ظل خامنئي يرشد من عمي و درحالي كه ماجد خطاب شاعر سوري قصيده آرام و رمانتيك
خود را ميسرود، شاعري از خوزستان فرياد برآورد: يا قدس عادت خيبر جاء لها الغضنفر
اين شاعر، وقتي ديد كسي از او تعريف نميكند، با ناراحتي فرياد كشيد: شما را چه شده؟ آيا خوابيدهايد؟ در اينجا بود كه امام(خامنهاي) با تحسين خشم او را فرو نشاند. سپس ژوزف هاشم شاعر لبناني قصيدهاي در مدح امام علي خواند.
آيتالله تسخيري نيز در يك اقدام غافلگيرانه اقدام به خواندن قصيدهاي كرد كه آن را تحت تأثير قصيده اخطل صغير سروده بود: الحضارات استقت من نبعنا فيباب ارضها لولا روانا
در اين مراسم، شاعران ايراني چون علي معلم و حسين اسرافيلي و علي موسويگرمارودي و حميد سبزواري و ديگران آثار خود را ارائه كردند. هر چند اين آثار در يك سطح نبود ولي سرشار از رموز و صور استعاري بود كه تحت تأثير انبوهي از شعر فارسي عرفاني شكل گرفته بود.
در اين شب شعر، چند شاعر هم به ارائه اشعار نو خود پرداختند. از اين شاعران ميتوان به كمال سحيم شاعر فلسطيني، و جنه القريني شاعر زن اهل سوريه و ابراهيم نمر و مروه حلاوي اشاره كرد.
هر چند امام(خامنهاي)، بر خلاف عادت خود درباره سرودههايي كه دراين مراسم ارائه شد مطلبي نگفت، ولي وقتي سروده خود را خواندم نتوانستم جلوي خود را بگيرم، بنابراين از ايشان خواستم تا درباره وظيفه شعر و مفهوم التزام و مقاومت مطلبي بفرمايند.
امام(خامنهاي) بر رابطه ميان ملتهاي عرب و ايران و وجود مؤسسهاي براي ترجمه بهترين نمونههاي شعر فارسي به عربي و برعكس تأكيد زيادي كردند. ايشان در اين راستا به نقش مهم مركز ملي ترجمه در مصر به رياست جابر عصفور اشاره كردند. اين مركز تاكنون آثار زيادي را از فارسي به عربي ترجمه كرده است كه از جمله آن ميتوان به ديوان امام خميني(ره) اشاره كرد. رهبر انقلاب اسلامي قول داد تا دراين زمينه اقدامي انجام دهد.
پس از اداي نماز مغرب، حاضران در اين شب شعر، شام ميهمان امام (خامنهاي) بودند. ايشان از اينكه به خاطر كمر درد بايد به هنگام صرف غذا بر روي صندلي بنشينند از ديگران عذرخواهي كردند. به هنگام صرف شام، برخي شاعران خوزستاني كه به خاطر كمبود وقت نتوانسته بودند اشعار خود را در اين مراسم عرضه كنند، اشعاري به زبان محلي خواندند.
پس از اين مراسم چهار ساعته، شاعران در حالي به هتل اقامت خود بازگشتند كه احساس ميكردند، پس از مدتها بيش از آن چيزي كه ميخواستند به دست آوردهاند و براي اولينبار بر سياستمداران پيشي گرفتهاند. شاعران احساس خوبي داشتند و طوري به يكديگر مينگريستند كه گويي به موجوداتي جديد، غير از كساني كه تا همين چند ساعت پيش طرد ميشدند و مورد بيتوجهي قرار ميگرفتند، تبديل شدهاند. گويي نخستين آنان درحضور «اين انسان مقدس» براي مدتي نه چندان اندك، آنان را مثل او كرده بود. اما شعر خود بيش از هر وقت ديگري يتيم وتنها بود!
برگزاري هفتمين جشنواره شعر و ادب دانشجويان پيام نور
هفتمين جشنواره سراسري شعر و ادب دانشجويان دانشگاه هاي پيام نور ، با موضوع ويژه پيامبر اعظم (ص) برگزار مي شود.
اين جشنواره از 15 تا 17 آبان در شهر رشت برگزار مي شود. نفرات اول تا سوم اين جشنواره علاوه بر دريافت جايزه ، از پرداخت شهريه ثابت يک ترم تحصيلي نيز معاف مي شوند. مهلت ارسال آثار به جشنواره 31 شهريور اعلام شده است.
قيصر امين پور از «شعر معاصر» مي گويد
دکتر قيصر امين پور درباره "شعر معاصر" سخنراني مي کند. گروه ادبيات معاصر فرهنگستان زبان و ادب فارسي در نظر دارد ، امسال 4 نشست فصلي برگزار کند.
اين نشست ها با موضوع «شعر معاصر» ، «ادبيات کودکان» ، «ادبيات داستاني» و «زبان ادبيات داستاني» ، آخرين ماه هر فصل برگزار مي شود. نشست اول ساعت 17 روز چهارشنبه 10 خرداد به سخنراني قيصر امين پور درباره «شعر معاصر» اختصاص دارد. نشست هاي قبلي اين گروه در شهر کتاب برگزار مي شده که محل برپايي نشست هاي آينده نيز احتمالا در همين مکان خواهد بود.
بررسي سيماي پيامبر اعظم ص در شعر معاصر فارسي
هشتمين نشست ماهانه انجمن شاعران پارسي گوي جهان با عنوان "محمد(ص) ابتداي آشنايي" و با موضوع " سيماي پيامبر اعظم (ص) در شعر معاصر فارسي " برگزار مي شود. اين نشست تخصصي دوشنبه اول خرداد ساعت 16.30در تالار همايش هاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار خواهد شد.
در اين نشست ، جواد محقق همداني ، حسين اسرافيلي و علي موسوي گرمارودي درباره سيماي پيامبر (ص) در شعر معاصر فارسي به سخنراني و تبادل نظر مي پردازند.
همچنين حجت الاسلام محمود محمدي عراقي ، رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در اين مراسم سخنراني مي کند.
استاندار گلستان:
مختومقلي فراغي شاعر دين مدار و مبلغ اسلام بود
خبرگزاري موج - استاندار گلستان گفت: مختومقلي فراغي شاعري دين مدار، وحدت گزين و مبلغ اسلام ناب محمدي بود.
به گزارش موج، دكتر "عليمحمد شاعري" عصر جمعه در پيامي كه در آيين نكوداشت دويست و هفتاد و سومين سالگرد تولد اين شاعر بزرگ تركمن در كنار مزارش در روستاي آق توقاي كلاله قرائت شد، افزود: هم اكنون قريب ۲۷۳سال از ولادت مردي ميگذرد كه دين مدار و مبلغ اسلام ناب محمدي (ص) بود و در بخش بزرگي از زندگي خود به تاسي از قرآن و احاديث، پيامهاي گهربار حضرت رسول اكرم(ص) و ائمه اطهار به زبان شعر براي مردم بازگو كرد.
در اين پيام كه توسط "سيدمهدي موسوي خورشيدي" فرماندار شهرستان كلاله قرائت شد، آمدهاست: مختومقلي فراغي دراشعارش همواره بر وحدت بين مسلمانان تاكيد دارد.
دكتر شاعري در اين پيام افزود: در دوراني كه ظلم حكومتهاي زمان عرصه را بر مردم و مسلمين تنگ كرده بودند فراغي و ساير علماي دين به فرياد مردم شتافتند و حقانيت دين را عرضه كردند و بر ما است كه با سپاس از زحمات و تلاشهاي علما و اين شاعر هموطن تركمن يادو خاطره شان را زنده نگه داريم.
داستانهايي از زويا پيرزاد نقد شدند «از هيچ، داستان ميتوان نوشت»
ایسنا
نويسنده با نوشتن، افكار خود را عريان كرده و لايههاي پنهان شخصيتش را به تصوير ميكشد. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، در جلسههاي نقد داستاني «شب هزار و يكم» كه اين هفته به بازخواني و نقد سه داستان كوتاه «زندگي»، «خرگوش و گوجهفرنگي»، و «درگاهي پنجره» از آثار زويا پيرزاد اختصاص داشت، كيارنگ علايي با بيان اين مطلب گفت: مطالعه داستانهاي مينيمال از جمله «خرگوش و گوجهفرنگي» و «زندگي» حداقل فايدهاي كه براي مخاطب دارد، باورپذيري طرح يك اتفاق روزمره و پيشافتاده در داستان است و اينكه از هيچ، داستان ميتوان نوشت. وي معتقد است: اين نوع نوشتن حكايت از اسارت انسانها در عصر حاضر در چنگال زندگي روزمره است. او ادامه داد: داستان «خرگوش و گوجهفرهنگي» روايت زني است كه دغدغههاي روزمره زندگي مانع از پرداختن او به علايقش از جمله داستاننويسي ميشود و به نوعي خانهداري و پرداختن به خود در تقابل مطرح ميشود. وي گفت: شخصيتهاي مرد در داستانهاي پيرزاد با نجابت خاصي پرداخته ميشوند و شايد در قياس با شخصيتهاي زن در آثار قاسم كشكولي به اين مهم بتوان واقف شد. شخصيت مرد در داستان «خرگوش و گوجهفرنگي» نيز از اين موضوع مستثنا نيست. طرح قصه بسيار آرام است و ديوار بين زندان زن و مرد حايل نميشود. علايي افزود: خرگوش را كه در سوراخ اسير شده و نويسنده در خلق ذهني داستان به دنبال راه نجات اوست، در واقع همان «زن» است كه در روزمرگيهاي زندگي اسير شده است. او در ادامه جلسه در نقد داستان «درگاهي پنجره» اظهار داشت: نشانه و معنا در اين داستان حضور پررنگي دارند و يكي از بارزترين رئوس اين قصه تشبيه كردن خود به اجسام است. وي افزود: زاويه ديد در ابتدا الهيگونه است و راوي خودش را نسبت به اتفاقات مشرف ميداند. آستانه داستان توصيف لوكيشن است و در همين توصيفات بناي قصه نهاده ميشود و نگاه طبيعت براي پيرزاد در اين داستان قابل ستايش است. در ادامه جلسه، هادي مظفري - رييس انجمن ادبيات داستاني خراسان رضوي و مديرعامل كانون هنر خراسان - درباره داستان «خرگوش و گوجهفرنگي» اظهار داشت: اتفاق طرحشده در اين داستان براي تمامي افرادي كه دغدغه نوشتن دارند، حادث شده است. وي افزود: در واقع اين طرح يك موقعيت تكراري از زبان پيرزاد است که بسيار زنده و باورپذير ارايه ميشود. مهمترين نكته در اين داستان، نگاه نويسنده به مرد است؛ شخصيت مرد در داستان پيرزاد، از نوعي محجوبيت برخوردار است و شايد نويسنده ميكوشد حتا ناداني او را در برخي جملهها، بدون خدشهدار كردن شخصيت مرد، تصوير كند. به گزارش ايسنا، وطنخواه - يكي از منتقدان و حاضران در اين جلسه - نيز اظهار داشت: داستان «خرگوش و گوجهفرنگي» نزاع بين حق و تكليف است. وي افزود: تكليف زن در داستان، شوهرداري و پايبندي به خانواده است و حق را يك آن و يك لحظه براي خود بودن ميداند، فرصتي براي تيمار كردن خود. وطنخواه در نگاهي به داستان «درگاهي پنجره» اظهار داشت: پيرزاد در اين داستان انفعال خود را در برابر انقلاب تصوير كرده است. شيشه بطري، پاكت شير و ...، عناصري است كه نشانه نارضايتي اوست و با مهاجرت خود فرار را بر قرار ترجيح داده است؛ چرا كه تصور ميكرده هميشه در يك فضاي نوستالژيک ميتواند به سر برد، اما وقتي فضا را به كام نديده، مهاجرت كرده است. «دويدم»، «پريدم» و ذكر اين دست کلمات در داستان نشانه اين است كه نويسنده با آرامش خاطر نميتوانسته به زندگي ادامه دهد. همچنين نجمه مولوي - نويسنده و منتقد ادبيات داستاني - درباره موضوع مهاجرت نويسنده و نشانههاي آن در داستان گفت: نويسنده خودش را ايراني ميداند. توت در داستان «درگاهي پنجره» و قرمهسبزي در داستان «خرگوش و گوجهفرنگي» نشانههاي اعتقاد او به ايراني بودنش است و ميتوان گفت مهاجرت او به خارج از كشور ناخواسته بوده است.
سه مجموعهي شعر از عبدالرحيم سعيدي راد منتشر ميشود
ایسنا
از عبدالرحيم سعيدي راد سه دفتر شعر بهزودي منتشر ميشود. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، ”من راضيام به اين همه دوري“، مجموعه گزيده شعرهاي از سال 73 تا 83 اين شاعر را نشر شروع در بوشهر منتشر ميكند. سعيدي راد همچنين مجموعهاي را به نام “نامهها“ در نشر ماهنوشت زير چاپ دارد. دفتر شعر ”عشقولانههاي بررهيي“ او نيز توسط نشر شروع منتشر خواهد شد.
در روز بزرگداشت شاعر و فيلسوف ايراني، «همايش پژوهشي احوال و آثار حكيم خيام نيشابوري» برگزار شد
ایسنا
مفاخر ملي کشور عامل و محور همبستگي ملي هستند و دولت و دستگاههاي اجرايي، به بزرگداشت مفاخر ملي کشور موظفاند. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، قهرمان رشيد - معاون سياسي، اجتماعي استانداري خراسان رضوي - در همايش بررسي آثار و احوال خيام نيشابوري با بيان اين مطلب گفت: تمام تلاش ما بر اين است که با استفاده از امکانات موجود و همکاري دستگاههاي اجرايي ذيربط، نخبگان استان و انديشمندان، بستري را براي تبيين بهتر اين مهم و تحقق بيشتر همبستگي ملي و بزرگداشت بهينه مفاخر فرهنگي استان که استوانه غني فرهنگ و ادب ملي ما هستند، فراهم كنيم. وي خاطرنشان کرد: مفاخر ملي کشور، اسطورهها و هويت فرهنگي ما هستند که زمينهساز تحول، تکامل و تعادل در جامعه امروز ميتوانند باشند. او تصريح کرد: مهمترين عاملي که باعث شده مفاخر کشور ما به عنوان يک پديده و چهره ماندگار معرفي شوند، همدلي و مانوس بودن آنان با فرهنگ اسلامي، هويت ملي و ترکيب دو محور اسلاميت و ايرانيت است. معاون سياسي، اجتماعي استانداري خراسان رضوي خاطر نشان کرد: علت اينکه ما در شعر معاصر، کمتر به موفقيت دست يافتهايم، گسستگي و مقداري دوري از قرآن، فرهنگ اسلامي و هويت ملي است. رشيد در ارتباط با بزرگداشت مفاخر ملي کشور افزود: ما بايد در اين عرصه افراط و تفريط نکنيم و تعادل را که محور جهانبيني اسلامي است، حفظ کنيم و به افراد، محققان، نخبگان، شاعران و حماسهسراياني که در دوران انقلاب و جنگ تحميلي، بنيانگذار ارزشهاي اسلامي بودهاند، توجه كنيم تا رضايت توده مردم، انديشمندان و متدينان را بتوانيم فراهم كنيم. در ادامه، فرماندار نيشابور نيز گفت: حکيم عمر خيام يکي از دانشآموختگان و يکي از پرورشيافتگان اولين مرکز علمي جهان اسلام است که سيمايش بر تارک رياضيات و نجوم و گاهشماري ايران ميدرخشد و فرزندان ايرانزمين و جوانان دنياي اسلام را به دانشوري و فرزانگي ميخواند. رضاييان خاطرنشان کرد: تمدن اسلام نتيجه پيوند مبارک پيام آسماني اسلام و تجارب فرهنگي ايران است. اينک پس از حدود 900 سال از درخشش او در آسمان دانش و فرهنگ ميگذرد که ما با تأسي به ميراث فرهنگي گرانسنگ آن مرد بزرگ، راهش را تداوم ميبخشيم و دستاوردهاي دانش رياضي، نجوم، تقويم و سرودههاي ناب و پرتأملش را ارج مينهيم. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در پيامي به همايش بررسي آثار و احوال خيام نيشابوري، اين شاعر و دانشمند بزرگ جهان اسلام را پيوندگاه دو بحر ژرف و دو رود خروشان علم و خرد و ادب و معرفت ايراني و اسلامي دانست. محمد حسين صفار هرندي در اين پيام اظهار داشته است كه خيام نيشابوري، خردمند حكيمي است كه سعي بينظيرش در گشودن گرههاي كور دقايق علمي و استدلالي در عرصه رياضيات و نجوم، ذهن هر اهل فني را در دنياي جديد به شگفتي واميدارد و در همان حال، شاعر شيرينگفتاري است كه رباعيات نغز و پرمغزش دل هر انديشهورز بامعرفتي را به آسمان فراميخواند. در اين پيام، همچنين اعلام شده كه سرزمين افتخارآفرين ايران در طول قرون و اعصار متمادي، مطلع ستارگان درخشاني بوده كه پرتو معرفت، ادب و حكمت را كريمانه بر اقصا نقاط گيتي افشانده است. وي 28 ارديبهشتماه، روز بزرگداشت حكيم عمر خيام نيشابوري را به تمامي ايرانيان داخل و خارج از كشور تبريك گفت و از تمامي برپادارندگان اين روز ملي تقدير و تشكر كرد. رييس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي نيز در همايش بررسي آثار و احوال خيام نيشابوري، طي پيامي اعلام داشت: حكيم عمر خيام نيشابوري بي شك از قلههاي بلند علم و ادب و از نوابغ علمي دوران طلايي تمدن اسلامي و ايران است كه نه تنها رباعيات، كه تحقيقات و پژوهشهاي علمياش، سرتا سر، مملو از ابتكار و خلاقيت است. او داراي همتي بلند، بينشي عميق و فكري مستقل بود. محمود محمدي عراقي همچنين در اين پيام، عنوان داشته است كه چهره شاخص خيام را بايد در ابعاد رياضي و علمي او ديد و نوآوريهاي او را در رياضيات، هندسه و نجوم دوباره مرور كرد. در اين پيام همچنين آمده، خيام نمونه برجستهاي از يك مسلمان مبتكر و خلاق است كه پيشتازي و نوآوري مسلمانان را در علوم و فنون مختلف به رخ عالميان كشيده است. رييس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي همچنين عنوان كرده است كه اينك فرزندان ابن سينا، خيام، ابوريحان بيروني و ستارههاي بيشمار آسمان علم و معرفت تاريخ تمدن اسلامي، با دستيابي به همه مرزهاي دانش پيشرفته امروز چون علوم هستهيي و ... ميروند تا چون نياكان بزرگ خويش پرچمدار دوران نويني از تمدن اسلامي باشند. در ادامه، مقالههايي درباره آثار و شخصيت علمي اين دانشمند بزرگ ايرانزمين از دكتر محمدرضا راشد محصل، جواد محقق، پروفسور رسول هاديزاده از تاجيكستان و دكتر سيدمهدي زرقاني ارايه شد. برنامه گلباران آرامگاه خيام نيز در نوبت بعدازظهر و بعد از اين همايش در جوار آرامگاه حكيم عمر خيام نيشابوري با حضور شيفتگان اين شاعر بزرگ انجام شد.
مهدي زرقاني: جريان فكر خيامي رگهاي برجسته در تاريخ شعر فارسي است
ایسنا
اگر كسي پيدا شود كه در كل تاريخ شعر فارسي، چند جريان فكري مهم را بخواهد نشان دهد، بيهيچ ترديدي «جريان فكر خيامي» را به عنوان يك رگه برجسته معرفي خواهد كرد. دكتر سيدمهدي زرقاني - عضو هيات علمي گروه زبان و ادبيات فارسي دانشکده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد - در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، با بيان اين مطلب گفت: خيام از مسالهسازترين شاعران فارسيگوي است. او فقط يك شخص نيست، بلكه يك شخصيت قوي و نماينده يك تيره فكري است. وي افزود: اگر تعداد اندك شعرهاي وي را با حجم انبوه نوشتههايي كه اينجا و آنجا درباره او و شعرش منتشر شده است، مقايسه كنيم به اين نتيجه ميرسيم كه اين شاعر نيشابوري، به نسبت شعرهاي كمي كه دارد، بسيار بيشتر از ديگران، در مركز مباحث قرار داشته و با همين شعرهاي اندك، زودتر از ديگر شاعران آفاق ديگر عالم را توانسته تصرف كند و قلمرو معنوي خود را تا آن سوي جهان بگستراند. وي افزود: خيام، نه تنها بعد مكان، كه بعد زمان را هم درنورديده است؛ به فراز اعصار و قرون حركت كرده و در زمانهاي مختلف و در فرهنگهاي گوناگون هميشه خوانندگان خاص خود را داشته و پيوسته بودهاند كساني كه به سياق او به هستي نگاه كنند، به سبك او شعر بسرايند، درباره او و شعرش فكر و مجادله كنند؛ اين بهترين معيار براي نمره دادن به يك شاعر است. چنين وضعيتي مرا به ياد سخن لونگينوس مياندازد، آنجا كه ميگويد: «اگر اثر ادبي بعد از خواندنهاي مكرر و دوربين اشخاص با علايق، زندگيها، آرمانها، سنها و زبانهاي مختلف باز هم تاثير داشته باشد، در بزرگي آن ترديدي نيست». زرقاني درباره ويژگيهاي شعر خيامي به كشف تناقص، اعتراض، حيرت و ترديد، پناه بردن به خوشباشيهاي تخديري و دم غنيمتشماري، جبرگرايي و پوچگرايي و زبان طنز وي اشاره کرد و افزود: از آن جا كه اين شش ويژگي، بيش و پيش از ديگران در شعر خيام آمده و بهعلاوه اين ويژگيها در شعر او جنبه جوهري و ماهوي دارد، نه تفنني و عرضي، اين تيره فكري (تيره فكر خيامي) را به نام او ثبت ميكنيم. وي در توضيح ويژگيهاي شعر خيامي گفت: آنگاه که به بررسي شعرهاي خيامي و شاعران خيامگرا در طول تاريخ ميپردازيم، متوجه ميشويم يك ويژگي مشترك در همه آنهاست و آن اينكه در مركز شخصيت ادبي همه شاعراني كه به اين تيره فكري پرداختهاند، «تناقضي» ريشه دوانده كه شاخ و برگ و ميوه آن، همين نگرش خيامي است؛ يعني فكر خيامي بر كشف تناقضات موجود در جامعه، عالم و آدم بنا نهاده شده است. اين تناقض كه در ژرفساخت شعر و شخصيت شاعري آنها جايگزين شده، در روساخت شعرشان، هميشه بدوا به نظر نميآيد، اما با فرورفتن در لايههاي عميق متن، اندكاندك زواياي آن پيش چشم خواننده آشكار ميشود. وي تاكيد كرد: شاعران بزرگ، تناقضهاي هستي را كشف كرده و سپس در دل آن تناقضها قرار گرفتهاند و تصويري از آن را پيش چشم ما آوردهاند؛ اين كار بزرگ خيامگرايان است، حتا اگر نگرش منطقي به چنين شعرهايي داشته باشيم و «منطقا» سطح معنايي شعر اين شاعران را بخواهيم بررسي كنيم، ميبينيم آنها «روايتگر» تناقضي هستند كه هست، اما از چشم ديگران پنهان مانده است. او افزود: كار بزرگ شاعران خيامي، كشف تناقضها و بيان هنري آنهاست كه يك چنين كاري حتا از نظر منطقي عيب نيست؛ اينكه شاعري به اين نتيجه برسد كه زندگي اساسا بر تناقض مبتني است، يك كشف شاعرانه است. او در پاسخ به اين سوال كه آيا تناقض موجود در شعر خيامگرايان، هميشه از يك نوع است، يا بسته به شرايط اجتماعي - فر هنگي هر دوره تاريخي، تفاوت ميكند؟ گفت: تناقضهاي شعرهاي خيامي دوره كلاسيك با مدرن يك تفاوت عمده دارد و آن اين كه در نزد قدما، نگرش خيامي بيشتر نتيجه تاملات ذهني، فلسفي، فردي شاعر است و شاعر كلاسيك، تناقضها را در همين زمينه فردي، فلسفي كشف كرده و روايت ميكند؛ اما در دوره مدرن، آن عاملي كه در پيدايش ايدههاي خيامي نقش برجسته و سونوشتساز داشته، جامعه و تاملات فلسفي، اجتماعي شاعر است. در يك دوره، فردگرايي غلبه دارد و در دوره ديگر، جامعهگرايي؛ طبعا نوع تناقضهاي مطرحشده در گونه كلاسيك شعر خيامي با گونه مدرن آن نيز تفاوتهايي دارد؛ مثلا خيام هيچگاه از تناقضات سياسي، اجتماعي سخن نگفته، اما شعر بسياري از شاعران رمانتيك دهههاي 30 و 40 معاصر از روايت اين تناقضها لبريز است. وي از نمودار سطوح تناقض در شعر خيامي ياد کرد و گفت: در سطح «روايي»، تناقص در زمينه سياسي، اجتماعي است که شعر رمانتيك دهههاي 30 و 40 را شامل ميشود؛ در سطح «مياني»، تناقض در ذات انسان است که در شعرهاي رودكي، خيام و اخوان ثالث نمود يافته است. همچنين در سطح «عميق»، تناقص در ذات هستي است که درشعر خيام، فردوسي ، رودكي و اخوان ثالث مشهود است. وي در پاسخ به اين سوال كه آيا هر شعري كه تناقض داشت، آن را شعر خيامي ميتوان به شمار آورد؟ گفت: رابطه تناقض و شعر خيامي، رابطه «عموم و خصوص مطلق» است، نه «تطابق». وي افزود: درست است كه هسته فكر خيامي، كشف تناقضها و روايت هنري تناقضهاي هستي است، اما اين گونه نيست كه در هر اثري كه تناقض يافت شود، آن اثر لزوما خيامي باشد؛ همه خياميها تناقص دارد، اما هر تناقضي، خيامي نيست. زرقاني در زمينه اعتراض در شعر خيامي گفت: شعر خيامي، شعر اعتراض هم هست. در حقيقت شاعر، پس از كشف تناقضها، به زبان خشماگين يا طنرآميز نسبت به وضعيت موجود اعتراض ميكند. اين اعتراض آنگاه كه پوشيده و در هالهاي از ابهام هنري قرار گيرد، هنريتر مينمايد. گر بر فلكم دست بدي چون يزدان/ برداشتمي من اين فلك را ز ميان از نو فلك دگر چنان ساختمي/ كازاده به كام دل رسيدي آسان // در كارگه كوزهگري رفتم دوش/ ديدم دو هزار كوزه گويا و خموش ناگاه يكي كوزه برآورد خروش/ كو كوزهگر و كوزهخر و كوزهفروش وي توضيح داد: شعر عبارت است از بيان غير مستقيم و عاطفي مضامين و انديشهها ، اگر همين اعتراضها به زبان مستقيم و خبري بيان ميشد، يعني حيثيت هنري نمييافت، براي ما آنقدر جذاب و جالب نبود كه اكنون هست. درست در همين نقطه است كه «فيلسوف خيامي» و «شاعر خيامي» راهشان از يكديگر جدا ميشود. فيلسوف كارش بيان خبري و گزارهيي يك مفهوم يا «ايده» است و بنابراين ، فقط با ذهن و قوه فكريه ما سر و كار دارد، اما شعر، همان مفهوم را در هيأت هنري و با صبغه عاطفي مطرح ميكند. زرقاني در ادامه درباره حيرت و ترديد شعر خيامي گفت: معمولا چون اين اعتراضها به جايي نميرسد و شاعر هم يكي از طرفين تناقض را نميتواند برطرف كند، اندكاندك گرفتار حيرت و ترديد ميشود. وي بنمايه بسياري از شعرهاي خيامي را «حيرت»ها و«ترديد»ها دانست. آورد به اضطرابم اول به وجود/ جز حيرتم از حيات چيزي نفزود رفتيم به اكراه و ندانيم چه بود/ زين آمدن و بودن و رفتن مقصود // هر چند كه رنگ و روي زيباست مرا/ چون لاله رخ و چو سرو بادست مرا معلوم نشد كه در طربخانه خاك/ نقاش ازل بهر چه آراست مرا؟ وي به چهارمين ويژگي شعر خيامي اشاره كرد و گفت: شاعران خيامي وقتي از اعتراض خود طرفي نميبندند و راه حلي هم براي رهايي از حيرت و ترديد و باز كردن گرههاي كور فكري خود پيدا نميكنند، به اين نتيجه ميرسند كه از وقت و زماني كه در اختيار دارند، به كمال استفاده كنند و دست كم در جغرافياي خيال شاعرانه، به سبو و مي و ميخانه پناه ببرند. اين قافله عمر عجب مي گذرد/ درياب دمي كه با طرب ميگذرد ساقي غم فرداي حريفان چه خوري/ پيش آر پياله را که شب ميگذرد اين عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد به جبرگرايي و پوچگرايي خيام نيز اشاره كرد و گفت: در دوره كلاسيك با توجه به شرايط فكري، فرهنگي موجود، بنبستهاي فكري اين شاعران، آنها را به حصار تنگ و تاريك جبرگرايي ميكشانده و در دوره معاصر به بيابان بيآب و علف پوچگرايي؛ گويا در واكنش به حيرت و ترديدهاي ذهني، جامعه كلاسيك گرايش بيشتري به جبر داشته و جامعه مدرن به پوچگرايي: نيكي و بدي كه در نهاد بشر است/ شادي و غمي كه در قضا و قدر است با چرخ مكن حواله كاندر ره عقل/ چرخ از تو هزاربار بيچارهتر است // گر آمدنم به من بدي نامدمي/ ور نيز شدن به من بدي كي شدمي؟ به زان بندي كه اندرين دير خراب/ نه آمدي، نه شدمي، نه بدمي وي در پايان گفت : خيلي جالب است كه به ياد آوريم طنز در آن قالب بياني است كه در ذات خود تناقض دارد. دكتر شفيعي كدكني، طنز را اينگونه تعريف كرده است: «طنز عبارت است از تصوير هنري اجتماع نقيضين و ضدين»، او در طنز، دو عنصر اساسي ميبيند. يكي همين اجتماع هنري نقيضين و ضدين و ديگري تجاوزي است كه به حريم تابوها دارد. زرقاني توضيح داد: آنجا كه «فكر خيامي» را با «زبان طنز» تلاقي ميكنند، دقيقا نقطهاي است كه فرم و محتوا به وحدت و انسجام كامل ميرسند. اين «اتحاد هنري»، نقطه درخشان شعر خيامي است و به نظرم علت اصلي ماندگاري شعر خيام را بايد در همين اتحاد جستوجو كرد. وي افزود: هر كدام از شاعران خيامگرا كه اين نكته را دريافتهاند، زيباترين شعرهاي خيامي را هم سرودهاند؛ خيام پيش و بيش از همقطارانش بر اين مطلب وقوف يافته و آن را هم به كار گرفته است. آيا همين خصلت زباني را يكي از راههاي تشخيص شعرهاي اصيل خيام از شعرهاي منسوب به او ميتوان دانست؟ اجزاي پيالهاي كه در هم پيوست/ بشكستن آن روا نميدارد مست چندين سر و پاي نازنين و سرودست/ از مهر كه پيوست و به كين كه شكست **** ما لعبتكانيم و فلك لعبتباز/ از روي حقيقتي نه از روي مجاز يكچند در اين بساط بازي كرديم/ رفتيم به صندوق عدم يكيك باز
كتاب «داستان راستان» به زبان ارمني ترجمه شد
رسا سرويس فرهنگي- رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در ارمنستان، كتاب «داستان راستان» شهيد مطهري را به زبان ارمني منتشر كرد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رسا همزمان با سال پيامبر اعظم(ص) جلد اول كتاب «داستان راستان» نوشته استاد شهيد مرتضي مطهري از سوي رايزني فرهنگي ايران در ارمنستان به زبان ارمني ترجمه و منتشر شد.
اين كتاب را ژرژيك ابراهيمي به زبان ارمني ترجمه كرده است.
همچنين ناشر كتاب، گزيدهاي از بيانات بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (ره) را پيرامون شخصيت و آثار شهيد مطهري به زبان ارمني زينت بخش پشت جلد اين كتاب كرده است.
اين كتاب در شمارگان 750 نسخه در اختيار علاقهمندان فرهنگ و ادب ارمني قرارگرفته است.