دوشنبه 1 خرداد 85 مجموعه شعر «بي هيچ ترسي از جاذبه زمين» منتشر شد
خبرگزاري فارس: مجموعه شعر «بي هيچ ترسي از جاذبه زمين» سروده «مهري جعفري» از سوي انتشارات «آرويج» منتشر شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، اين مجموعه شامل 13 قطعه شعر است كه در فاصله سالهاي 80 تا 84 سروده شده است.
قالب اشعار اين مجموعه آزاد است و از عناوين آنها ميتوان به «جايي دور از اين توان موجدار»، «سايهها»، «بيهيچ ترسي از جاذبه زمين»، «بر شاخك مگسهاي سبز»، «غريق» و «خميازههاي بلند» اشاره كرد.
شاعر در مقدمه كتاب نوشته است: «با خود فكر ميكنم كه چه انگيزهاي ميتواند براي چاپ يك مجموعه شعر وجود داشته باشد. خوانش اشعار يا ثبت آمار؟ اين كه بسياري از دوستان نزديك اين مجموعه را شنيدهايد يا در فضاي اينترنتي خواندهاند و اين كه دسترسي اشخاص ديگر خارج از اين دايره به چاپ اين مجموعه تا چه حد ميسر خواهد بود، سئوالهايي بود كه همواره مرا از وارد شدن به اين عرصه بازداشته است. حال پس از كلنجار رفتن رفتن بسيار با خودم دل به دريا زدم تا هيجان داشتن يك مجموعه در قالب يك تاب را تجربه كنم.»
كتاب «بيهيچ ترسي از جاذبه زمين» با 34 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قيمت 400 تومان در دسترسي علاقهمندان قرار گرفته است.
مهلت ارسال اثر به «جايزه شعرخبرنگاران» تا پايان خرداد ماه است
خبرگزاري فارس: تمامي شاعراني كه يك يا چند مجموعه شعرشان را در سال 1384 منتشر كردهاند ميتوانند آثار خود را تا پايان خردادماه 85 براي شركت در «جايزه شعر خبرنگاران» ارسال كنند.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از دبيرخانه جايزه شعرخبرنگاران، آثاري كه در اين جايزه شركت ميكنند بايد به زبان فارسي سروده و در داخل كشور منتشر شده باشند و علاوه بر اين كتابها ميبايد چاپ اول بوده و براي نخستين بار به چاپ رسيده باشند.
بنابراين گزارش با توجه به آن كه برخي كتابها در اواخر سال 1383 منتشر شده و در سال 1384 از طريق وزارت ارشاد اعلام وصول و توزيع شدهاند لذا آن دسته از شاعراني كه تاريخ قيد شده در كتابشان 1383 بوده اما در سال 1384 اعلام وصول شده ميتواند با انضمام كپي برگه اعلام وصول اثر خود را در جايزه شركت دهند.
گفتني است: از هر اثر، بايد پنج نسخه به نشاني تهران، صندوقپستي 1344 - 14155 فرستاده شود كه ارسال كتاب، به معناي موافقت صاحباثر و ناشر با شركت در داوري جايزه شعر خبرنگاران است.
داوري اين جايزه را جمعي از شاعران و روزنامهنگاران بر عهده دارند.
تجلي حماسه خرمشهر در ادبيات دفاع مقدس/3
حماسه آزادسازي خرمشهر الهامبخش شاعران دفاع مقدس بود
خبرگزاري فارس: كيومرث عباسي قصري،شاعر دفاع مقدس گفت: حماسه آزادسازي خرمشهر در سوم خردادماه سال 1361 پديدهاي بود كه هم به رزمندگان روحيه بخشيد و هم الهامبخش شاعران دفاع مقدس بود.
كيومرث عباسي قصري -شاعر دفاع مقدس- در گفتوگو با خبرگزاري فارس، اظهار داشت: دقيقا به همان اندازه كه رزمندگان از اين واقعه روحيه گرفتند، شاعران نيز سرور و شادي حماسه را در شعرشان متجلي كردند.
وي افزود: شاعران بزرگي مثل «سپيده كاشاني» به حماسه فتح خرمشهر پرداختهاند. به يقين ميتوانم بگويم كه هر كسي در وادي ادبيات دفاع مقدس قلم ميزند، نه تعمدي بلكه به صورت دروني به اين موضوع ميپردازد.
اين شاعر اضافه كرد: واقعه فتح خرمشهر واقعهاي بود كه در ذهن و جان تمامي شاعران و نويسندگان رخنه كرد. از اين لحاظ سوم خرداد بسيار اثرگذار بود.
وي گفت: هنرمند با الهامي كه ميگيرد اثري را پديد ميآورد و موضوع هنري خود به خود در درون نويسنده، شاعر و هنرمند جاي گرفته است. فتح خرمشهر هم وقتي موضوع هنري ميشود بايد به اين توجه داشت كه يك امر دروني شده است و كسي نميتواند به اجبار يا تعمدي در اين زمينه اثري را پديد آورد.
عباسي با بيان اينكه وقايع بزرگ خاصيتي دارند كه هنرمندان را به دور خود جمع مي كند، گفت: اكنون شاعراني كه درباره فتح خرمشهر شعر ميسرايند دو دسته هستند. دسته اول كساني كه در آن واقعه حضور داشتهاند و آن را از نزديك درك كردند و الهام گرفتند و دسته دوم شاعراني هستند كه جنگ يا اين واقعه را از نزديك مشاهده نكردند، اما به واسطه شنيدهها و ديدهها و خواندهها به وجد آمدند و الهام گرفتند.
وي در پايان با بيان اينكه شعر اين دو دسته كاملا متفاوت است، افزود: من هم از نزديك با اين واقعه درگير بودم و در اين رابطه نيز اشعاري سرودهام. من نميتوانستم از اين موضوع الهام نگيرم، چون خودم هرگاه نخلهاي قصر شيرين را ميبينم به ياد خرمشهر ميافتم.
تجلي حماسه خرمشهر در ادبيات دفاع مقدس/2
حماسه فتح خرمشهر در شعر دفاع مقدس زيبا متجلي شده است
خبرگزاري فارس: فاروق صفيزاده، شاعر دفاع مقدس گفت: حماسه فتح خرمشهر در شعر دفاع مقدس به قدري زيبا متجلي شده است كه هر كسي اين اشعار را بخواند ميتواند اين حماسه شكوهمند را لمس كند.
فاروق صفيزاده -شاعر دفاع مقدس- در گفتوگو با خبرگزاري فارس، اظهار داشت: با شروع جنگ تحميلي، شعر امروز ايران مرحله جديدي را آغاز كرد؛ مرحلهاي كه به نوعي رنسانس شعري در ايران بود.
وي افزود: شاعراني كه به موضوع جنگ پرداختند، موضوع جنگ را به گونهاي در شعرشان آوردند كه هر كسي كه در جنگ حضور پيدا نكرده است، ميتواند از اين اشعار لذت ببرد و اين اشعار بر آنان نيز تاثيرگذار است.
صفيزاده خاطر نشان كرد: سلمان هراتي، عليرضا قزوه و مرحوم سيدحسين حسيني و شاعران ديگر، توانستند آن گونه كه بايد و شايد جنگ تحميلي را به تصوير بكشند.
اين پژوهشگر ادبيات دفاع مقدس اضافه كرد: اشعار دفاع مقدس از يك عرفان خاصي برخوردار است كه جنگ تحميلي را از بالا مينگرد. ادبيات دفاع مقدس حداقل شامل سه هزار عنوان كتاب شعر است كه در اين اشعار، حجم شعر خرمشهر بسيار زياد است.
وي گفت: قيصر امينپور در شعري، هم جنگ را به عنوان خشونت معرفي كرده است و هم با بازي واژهها نشان ميدهد كه واژههاي خشونت براي شعر ما خوب نيست.
صفيزاده ادامه داد: ويژگيهاي سوم خرداد هماني است كه حضرت امام خميني (ره) فرمودند. ايشان فرمودند كه خرمشهر را خدا آزاد كرد. اين است كه آزادسازي خرمشهر يك آزادسازي ساده نبود بلكه همچون انقلاب اسلامي در جهان به صدا درآمد.
وي در پايان گفت: فتح خرمشهر مهمترين فصل حماسه دفاع مقدس است. مردم ايران با اين حماسه عظيم خود را به جهانيان شناساندند و شاكله اصلي هشت سال دفاع مقدس را اين حماسه تشكيل داده است.
در اروميه صورت ميگيرد
حضور 200 شاعر حماسهسرا در پانزدهمين كنگره شعر دفاع مقدس
خبرگزاري فارس: مدير كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس آذربايجان غربي گفت: در پانزدهمين كنگره شعر دفاع مقدس، 200 شاعر حماسهسرا از كشورهاي ايران، لبنان، سوريه و فلسطين شركت ميكنند.
به گزارش خبرگزاري فارس از اروميه، لطيف روضهاي، مدير كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس آذربايجان غربي امروز در جمع خبرنگاران افزود: براساس پيشبينيهاي به عمل آمده، 14 هزار نوع شعر در قالب مثنوي، غزل، دوبيتي و 24 هزار بيت در سبكهاي مختلف به دبيرخانه جشنواره ارسال شده است.
وي، اهداف اين كنگره را پيوند نسل جوان با نسل دفاع مقدس، انتقال فرهنگ و ارزشهاي دفاع مقدس به نسل آينده و بازگويي حماسههاي رزمندگان اسلام در مقابله با دشمنان انقلاب و دشمنشناسي در شرايط حاضر عنوان كرد.
روضهاي اضافه كرد: اين كنگره، 27، 28 و 29 شهريور ماه امسال در اروميه برگزار خواهد شد و بازديد از يادمان شهداي حاج عمران پيرانشهر و برگزاري برنامههاي فرهنگي و هنري از ديگر برنامههاي اين كنگره است.
:: سخنرانی حسینیزاد و داستانخوانی پیتر اشتام
«پتر اشتام » نويسنده سرشناس سوييسي كه از سوي انجمن ناشران آن كشور به نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران دعوت شده تا آثار و شخصيت ادبياش به مخاطبان ايراني معرفي شود، روز شنبه 16 ارديبهشتماه جاري به خانهي هنرمندان ايران خواهد آمد و داستان كوتاه «جاليز» از مجموعه داستان «باغهاي بيگانه» خود را بازخواني خواهد كرد.
به گزارش سايت خبري خانهي هنرمندان ايران «پتر اشتام» در سال 1963 در بخش آلمانی زبان كشور سويیس به دنیا آمده و بیش از بیست داستان، نمایشنامه و نمایش برای رادیو به چاپ رسانده است.
اشتام به خاطر سبک نگارش شیوائی که دارد بارها مورد تقدیر قرار گرفته است. او پس از چندین سال اقامت در خارج اکنون در «وینترتور» كشور سوييس زندگی میکند.
بعد از جلسه داستانخواني اين نويسنده كه همزمان به فارسي نيز ترجمه خواهد شد، اشتام به گفتوگو با مخاطبان خود خواهد پرداخت و آثارش نيز براي فروش در دسترس علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
از آنجا كه زبانهاي فرانسه و آلمانی در حيطه زبانهاي رسمي كشور سوييس محسوب مي شوند، غرفه انجمن ناشران آن كشور در كنار غرف كشورهاي آلمان و فرانسه در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران برپا خواهد شد.
انجمن ناشران سوئیس، سفارت سوئیس در ايران، خانهي هنرمندان ایران، پرو هلوتسیا و بنیاد هنری سوئیس در برگزاري اين برنامه همكاري كردهاند.
در این نشست فرزین بانکی(مترجم) و محمد حسینی زاد سخنرانی خواهد کرد.
دانش آموز استان سمنان در مسابقات شعر و مقاله شركت كردند
سمنان ، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. مسابقات. مدارس.
بيش از ۴۵۰دانشآموز مقاطع راهنمايي و دبيرستان استان سمنان در مسابقات شعر، مقاله، تحقيق و مطالعه شركت كردند.
گزارش روز شنبه روابط عمومي سازمان آموزش و پرورش استان سمنان حاكيست:
در اين مسابقات كه به مدت ۱۰روز در مركز تربيت معلم شهيد رجايي سمنان برگزار شد، ۱۴۵دانش آموز به عنوان نفرات اول تا سوم مغرفي شدند.
روابط عمومي سازمان آموزش و پرورش استان سمنان هدف از برگزاري اين دوره از مسابقات را گسترش فرهنگ مطالعه و تحقيق در بين دانشآموزان استان اعلام كرد.
روز جهاني فردوسي/ شاعر احياگر زبان فارسي و تاريخ ملي ايران
تهران، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. فردوسي.
اشعار حماسي ايران بيترديد انسان را به ياد شاعر نامآور ايران زمين "حكيم ابوالقاسم فردوسي" مياندازد كه به حق او را ميتوان شاعر احياگر زبان فارسي و تاريخ ملي ايران دانست.
سهراب، رستم، اسفنديار، رودابه، گردآفريد و... شخصيتهايي هستند كه فردوسي با قدرت خلاقيت و قلم شيواي خود روح تازهاي به آنان داد و نام اين پهلوانان را در زمره قهرمانان هميشه ماندگار تاريخ ايران ثبت كرد.
در طول دوران تاريخ ادبيات ايران هيچ شاعري به اندازه فردوسي نتوانست در به تصوير كشيدن ميدان زورآزمايي، جنگجويي و خلق حماسه موفق باشد و در دل و جان عاشقان و شيفتگان اشعار حماسي، تاثير گذارد.
چه بسا اگر فردوسي اين كاخ نظم بلند را پي نيفكنده بود، سيل حوادث، دفتر تاريخ اساطيري ما را شسته و نابود كرده بود، چنان كه او خود نيز اشاره كرده است:
"چو عيسي (ع) من اين مردگان را تمام سراسر همه زنده كردم به نام" مقام فردوسي در زنده كردن تاريخ ايران و داستانهاي ملي و حماسي ايران زمين و همچنين دميدن نفسي تازه به زبان ادب فارسي بسيار شامخ است و از اين روي او را شاعر ملي ايران خواندهاند.
در خصوص زندگي حكيم فرزانه توس به دليل شهرت بسيار مانند ديگر بزرگان درجه اول ايراني با افسانهها و روايات مختلف آميخته شده است.
اما بنابر آنچه كه از اسناد و مدارك برميآيد، او از خاندان دهقانان ايراني بود كه به سال ۳۲۹يا ۳۳۰هجري قمري در قريه "باژ" از ناحيه تابران توس متولد شد، كنيه وي "ابوالقاسم" و لقب شاعري او "فردوسي" است.
دهقانان در آن روزگار زمينداران كوچكي به شمار ميرفتند كه به فرهنگ فارسي عشق ميورزيدند و نسل به نسل آن را انتقال ميدادند، فردوسي نيز كه از نسل اين ايرانيان اصيل به شمار ميرفت همچون پيشينيان خود درصدد حفظ ارزشهاي ملي ايران بود.
حكيم دراوايل زندگي خود از تمكن مالي قابل ملاحظهاي برخوردار بود و علاوه بر اينكه در باغ بزرگي در طابران توس اقامت داشته است داراي زمين زراعي بود كه درآمد زندگي آسوده و راحت خود را از طريق آن ملك تامين ميكرد.
ابوالقاسم فردوسي در جواني و در روزگار زندگي آسوده و فارغ البال خود در طابران توس، دل در سوداي شعر و شاعري داشت و در ايام فراغت و صفا اشعاري ميسرود.
وي ظاهرا در سال ۳۶۵هجري قمري و در ۳۵سالگي به حكم عشق و علاقهاي كه به زنده ساختن تاريخ كهن و پرافتخار ايران داشت كار سترگ خود يعني سرودن شاهنامه را آغاز كرد كه تا پايان عمر پرافتخارش نيز تداوم يافت.
ماخذ اصلي فردوسي در سرودن شاهنامه، شاهنامه منثور ابومنصوري است كه در اواسط قرن چهارم به فرمان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسي تدوين شد و از طريق روايات كتبي و شفاهي به دست فردوسي افتاد و او مجموعه آن را در شاهكار جاويدان خود به نظم كشيد.
شاهنامه داراي شصت هزار بيت است كه در نسخ مختلف به دليل كسر و اضافه شدن ابيات تعداد آنها با يكديگر فرق دارد.
شاهنامه تاريخ و داستانهاي ايران باستان از آغاز تمدن نژاد ايراني تا انقراض حكومت ايران به دست اعراب بيان ميكند و شامل سه دوره اساطيري (از عصر كيومرث تا ظهور فريدون) دوره پهلواني (از قيام كاوه تا مرگ رستم) و دوره تاريخي (از اواخر كيانيان تا انقراض ساسانيان) است كه البته همين دوره تاريخي نيز با افسانهها و داستانهاي حماسي در آميخته است.
حكيم توس در شاهنامه، پس از نعت خداوند، توصيف دانش و خرد و مدح پيامبر اسلام(ص) و يارانش، از كيومرث آغاز ميكند و پس از نام بردن شرح زندگي پنجاه پادشاه و داستان و تاريخ و حالات و رزم و بزم پهلوانان و وزيران آنان، كتاب خود را با شكست يزدگرد سوم ساساني و فتح ايران توسط اعراب به پايان ميرساند.
داستان پادشاهي منوچهر وبيان آغاز تمدن بشر، ضحاك، كاوه آهنگر، فريدون، سام، زال، رستم، نوذر، افراسياب، جنگهاي ايرانيان و تورانيان، كيكاووس، هفت خوان رستم، سهراب، سياوش، كيخسرو، بيژن و منيژه، ظهور زرتشت، اسكندر و اشكانيان و ساسانيان هر يك از داستانهاي بسيار زيبا، شيرين و جذاب شاهنامه هستند كه خواننده را به عمق تاريخ ملي و حماسي ايران برده و غرور و افتخارات بزرگ ايرانيان را به آنان باز ميشناسانند.
شاهنامه اگرچه در بادي امر داستان رزمي ايران است ولي حكيم فردوسي در لابهلاي اين اشعار رزمي معاني باريك و مطالب عالي فلسفي و اجتماعي واخلاقي بسياري را بيان كرده كه جذابيت اين كتاب بزرگ را دو چندان ساخته است.
حكيم با وجود اينكه شرح رزم و پيكار ودشمنيهاي اقوام و ملل را گفته اما روح بزرگ او جهان را با نظر وحدت ديده و ستيزهجوييهاي بشر را دليل ناداني آنان برشمرده است.
او حقيقت اديان را مانند خود خداوند يكي دانسته است و خصومتهاي ملل را بر سر دين ابلهانه توصيف كرده واز تفرقههاي بيمايه مردم با تاثر ياد كرده است.
پير توس در شاهكار بزرگ خود احساسات بشري را با سخنان زيبا و عبارتهاي دلربا و دلانگيزي تصوير و تعبير كرده و نشان داده است كه در خلق صحنههاي عاشقانه نيز به همان ميزان صحنههاي رزم و نبرد تبحر و تسلط دارد.
از ميزان دانش و نحوه سوادآموزي حكيم اطلاع چنداني در دست نيست ولي به حكم آنكه در شاهنامه اطلاعات فراواني درباب ادبيات عربي، شعر و ادب پارسي، تاريخ، فلسفه، كلام،حديث و قرآن ارايه كرده است، مشخص ميشود كه در اوان زندگي خويش مطالعات فراواني داشته و احوال "امم" و "امثال و حكم" را خوانده و با معارف اسلامي به خصوص با قرآن آشنايي كامل داشته است.
استاد توس در موقعيت بسيار خطير و حساسي به سرودن شاهنامه و نظم داستانهاي پهلوانان ايراني همت گماشت، زيرا هر چند سلطه اعراب بر ايران به ويژه بخش شرقي آن بسيار ضعيف شده بود و چند حكومت محلي نيز همچون "سامانيان" و "آل بويه" در شرق و مركز و شمال ايران بوجود آمده بودند ولي جنگ و كمشكشهاي داخلي بين اين حكومتها، نشانههايي تلخ بر زوال و انحطاط اين سلسلههاي ملي ايراني و روي كار آمدن فاتحان قدرتمند بيگانه، بود.
از اين روي فردوسي كه به رسالت عظيم خود پي برده بود سعي كرد مجموعه عظيمي فراهم آورد كه براي هميشه در خاطره ايرانيان باقي ماند و تاريخ و زبان و هويت و مليت ايراني را دوباره زنده كند.
وي در ابتداي كار بر سرمايه خود و حمايت تني چند از دوستانش همچون حسين قتيب حاكم توس و بزرگان آن ولايت علي ديلم و بودلف تكيه كرد و حاكم توس براي تشويق او، شاعر را از پرداخت ماليات معاف كرد.
تلاش بيوقفه حكيم در مرحله نخست، بيست سال تمام به درازا كشيد و وي زماني موفق به سرودن اكثر داستانهاي شاهنامه شد كه چند سال از سقوط سلسله ايراني سامانيان بدست تركان قراخاني آل افراسياب و سلطان محمود غزنوي ميگذشت.
تاريخ پايان شاهنامه را سال ۴۰۰ه.ق دانستهاند و براساس گفتههاي حكيم كه از لابهلاي اشعار او مشهود است، حكيم در طول اين مدت دراز سختيهاي زيادي را متحمل گشت و ضربات فراواني را هم از جنبه مادي، معيشتي و روحي پذيرا شد كه مهمترين آن درگذشت پسر جوان و برومندش بود كه پير توس را سخت درهم شكست.
شاعر كه در اين سالها با عسرت و تنگدستي همراه و همراز بود پس از اتمام شاهكار بزرگ خود به ناچار و براي گذراندن زندگي خود رو به دربار سلطان محمود غزنوي آورد و با عرضه شاهنامه خويش، نظر سلطان را به آن جلب كرد.
سلطان محمود، پادشاهي ترك زبان و بيعلاقه به تاريخ و فرهنگ ايران بود ولي در ابتداي كارحكيم او را مورد نوازش خود قرارداد و در شرايطي كه در تلاش بود تركان آل افراسياب، متحدان پيشين خود در برانداختن سامانيان، را از قلمرو حكومت خويش بيرون راند تلاش كرد از كتاب شاهنامه براي تهييج احساسات ملي ايرانيان عليه تركان آل افراسياب كه مطابق روايات ملي ايران از نژاد تورانيان به شمار ميرفتند، بهره جويد.
سلطان محمود پس از شكست آنان، روي خوشي به فردوسي نشان نداد و البته بدگويي مخالفان و حاسدان به حكيم نيز بيتاثير نبود و آنان پير توس را "رافضي" خواندند و از تعصب شاه سني متعصب عليه فردوسي شيعي به نفع خود بهرهبرداري كردند.
تلاش خواجه حسن ميمندي وزير بافرهنگ شاه نيز به ثمر ننشست و سلطان محمود پس از ملاحظه هفت مجلد بزرگ شاهنامه مشتمل بر شصت هزار بيت نغز و دلكش و حماسي دستور داد معادل همين مقدار معين در ازاي هر يك بيت يك درهم به شاعر بدهند.
اين توهيني بزرگ براي سخنسراي بزرگ توس بود زيرا كه او بخوبي از قدر و قيمت شاهكار بزرگ خود آگاه بود، فردوسي مايوس و سرشكسته از دربار سلطان محمود به گرمابهاي رفت و صله سلطان را در كمال بياعتنايي به حمامي و مرد فقاع فروش بخشيد و در كسوتي ناشناس از بيم خشم شاه از غزنه گريخت.
جاسوسان خبر بخشش صله سلطان را به دو فرو مايه كه نشان از بياعتنايي شاعر بزرگ ايران به جاه و جلال و مقام سلطان غزنه داشت به اطلاع محمود رساندند و در پي شاعر روانه شدند.
فردوسي نيز كه از خشم و غرور سلطان محمود آگاه بود چندي در هرات اقامت گزيد و سپس از آنجا به نزد شهريار بن شروين حاكم طبرستان كه ايراني پاك نژادي بود رفت و هجويهاي صد بيتي نيز عليه محمود سرود.
شهريار، حكيم را سخت گرامي داشت و هجويه صد بيتي او را نيز به يكصد هزار درهم خريد و مانع از انتشار آن شد.
استاد سخن فارسي سپس رهسپار ديار خود گشت و در گوشه عزلت و اندوه، در سال ۴۱۱يا ۴۱۶ه.ق بدرود حيات گفت.
گويند سالها پس از رانده شدن فردوسي از دربار سلطان محمود، شاه در يكي از لشكركشيهاي خود به هندوستان به ياد حكيم ميافتد و پشيمان از كرده ناصواب خود، دستور ميدهد مبلغ شصت هزار دينار طلا را با احترام فراوان به منزل فردوسي در توس روانه سازند ولي هديه سلطان زماني به دروازه توس رسيد كه جنازه حكيم را از يكي ديگر از دروازههاي آن شهر تشييع ميكردند.
جنازه حكيم نيز مورد جفاي بدخواهانش قرار گرفت و شيخ ابوالقاسم گرگاني از عالمان قشري و متعصب به حكم اينكه فردوسي عمر خود را به ستايش پهلوانان مجوس گذرانيده است، اجازه دفن او را در قبرستان مسلمانان نداد و از اين روي جسد شاعرگران مايه در باغ طابران كه متعلق به خود فردوسي بود به خاك سپرده شد.
خانه " وحشي بافقي" شاعر ايراني، مرمت و بازسازي شد
يزد ، بافق ، ايرنا
داخلي. فرهنگي. ميراث. شعرا. وحشيبافقي
رييس اداره ميراث فرهنگي و گردشگري بافق استان يزدگفت:خانه"وحشي بافقي" شاعرشهير قرن دهم هجري، طي سالجاري با صرف ۱۲۰ميليون ريال اعتبار، مرمت و بازسازي شد.
محمدرضا فتوحي روز سهشنبه ايرنا افزود: اين بناي تاريخي كه يادگار اين شاعر نامدار ايراني است در جنب مسجد جامع كبير اين شهر قرار دارد.
وي اضافه كرد: خانه ياد شده به مساحت ۱۲۰متر مربع با استفاده از خشت و گل، بنا شده و داراي شش اتاق كوچك به صورت چهار فصل، ساخته شده و ايوان بزرگ آن جلوه خاصي به اين خانه بخشيده است.
فتوحي گفت: اين خانه، داراي زيرزميني است كه در گذشته به عنوان محلي براي خنك شدن اهالي خانه از آن استفاده ميشد و آب رواني نيز در آن جاري بود.
وي افزود: اين خانه باستاني، همواره به روي بازديدكنندگان باز است و در ايام نوروز امسال بيش از دو هزار نفر از اين بناي تاريخي ديدن كردند.
مولانا كمالالدين متخلص به وحشي در سال ۹۳۹هجري قمري در بافق متولد شد و در دوران نوجواني به يزد آمد و مدتي از محضر ادبا استفاده كرد و بعد از آن به كاشان رفت و در آنجا به خردسالان، نوشتن و خواندن آموخت.
اين شاعر نامي ايران زمين، پس از مدتي زندگي در اراك و جنوب ايران به يزدبازگشت و در اين شهر به كمال شاعري رسيد و در سال ۹۹۱در محله پيربرج يزد، درگذشت كه مزار وي در همين محله قرار دارد.
از اشعار وي بر ميآيد كه وحشي، زندگي پر مشتقي را گذارنده و هيچگاه روي آسودگي را نديده اما همتي بلند داشته و مثل برخي شاعران، دوران خود را در دربار پادشاهان به تملق و مديحه سرايي نگذرانده است.
از اين شاعر، علاوه بر ديوان وحشي بافقي، چند اثر منظوم به جاي مانده كه معروفترين آن مثنوي عارفانه و شور انگيز "فرهاد و شيرين"، و مثنويهاي "ناظر و منظور" و "خلدبرين" است.
اين شاعر توانا كه در سراييدن شعر، پيرو حافظ بود سبك جديدي موسوم به "واسوخت" در ادب فارسي از خود برجاي گذاشته است.
الهي سينهاي ده آتش افروز در آن سينه دلي و آن دل همه سوز از سرودههاي اين شاعر است.
بافق در ۱۲۰كيلومتري شرق شهر يزد قرار دارد.
روز خيام/ يگانه بلبل داستان سراي گلشن شعر و شاعري ايران
تهران ، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. خيام.
تاريخ ادبيات ايران از آغاز تاكنون شاعران خوش ذوق، عارف و دلسوختهاي را در دل خود جاي داده است كه نغمههاي دل انگيز آنان نه تنها شرق شناسان و علماي مغرب زمين بلكه عامه مردم را شيفته و مفتون كرده است.
امام غياثالدينابوالفتح عمربن ابراهيم خيام نيشابوري در زمره يكي از اين شاعران است كه ترانههاي دلپذير و رباعيات شورانگيزش دربيان ناپايداري زندگي دنيوي و گوشزدكردن مرگ ، موجب شده كه او به حق يگانه بلبل داستان سراي گلشن شعر و شاعري اين سرزمين باشد.
ايران زمين بايد به خود ببالد كه چنين گوهر ناب و گرانقدر و گوينده عارفي را پرورده كه نغمههاي روح نوازش دنيا پسند بوده و مايه سرافرازي و بلند آوازگي اين سرزمين در هميشه دوران است.
حكيم عمر خيام نيشابوري چهرهاي است كه گر چه در يكصد و پنجاه سال گذشته چه در داخل و چه در خارج از ايران رفته رفته به شهرت و جايگاهي شايسته شان و مقامش دست يافته است ، اما هنوز براي بازشناخت تمامي ابعاد اين شخصيت والاي فرهنگي ايران و رسيدن به قضاوتي نسبتا صحيح درباره او به كنكاش بيشتري نياز است.
مهجوري و غريبي اين حكيم فرزانه تا آنجاست كه حتي از سال تولد او اطلاع دقيقي در دست نيست،امااز مستندات تاريخي برميآيد كه او به سال ۴۲۷هجري قمري ديده به جهان گشوده و در اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم ميزيسته و زمان حيات او با حكومت آلب ارسلان و ملكشاه سلجوقي همزمان بوده است.
قديميترين ماخذي كه از خيام نامي به ميان آورده، كتاب چهارمقاله نظامي عروضي است كه در سال ۵۰۶در كوي برده فروشان بلخ او را ديده است.
ابوالحسن زيد بيهقي از ديگر كساني است كه خيام را در جواني ديده و شخصيت او را اينگونه توصيف ميكند ، "خيام فردي با ذكاوت است كه در اصفهان هفت بار كتابي را خوانده و در بازگشت به نيشابور آن را كامل املا كرده است.
همچنين او عاشق طبيعت ، اما تندخو است كه فطرتا مردي بدبين و محتاط بوده و از بحث كردن اجتناب ميورزيده است."
خيام ، دانشمندي متفكر، اهل حساب و تيزبين ، مكتبي و اجتماعي ، انديشمندي دلير، آزاد انديشي بيپروا است كه مدعيان علم وداوريها را به چيزي نميگيرد ، اما آنگاه كه با مردم معمولي سخن ميگويد عصاره تفكرات بلند فلسفي خود را بيهيچ پيچيدگي ، در قالب چهار پارههاي زيبا بيان مي كند.
خيام بيآنكه درس مكتبي بدهد و پند و موعظه در ميان بياورد، خواننده را آگاهي و هوشياري ميبخشد، موضوعهايي را كه فيلسوفان در الفاظ پيچيده و نامانوس و دور و دراز ميپوشانند، او به سادگي، زيبايي و در عين حال كوتاه ميآفريند و جلوهگر ميكند.
خيام از بزرگترين دانشمندان عصر خود به حساب ميآيد و داراي هوشي فوق العاده بوده و حافظهاي نيرومند و قوي داشته به گونهاي كه معاصران، او را به لقبهايي چون امام، فيلسوف و حجتالحق ستودهاند.
بسياري از بزرگان و اديبان اين سرزمين از جمله افضلالدين كاشي، عطار، عراقي، فاريابي، عبيد زاكاني، سعدي و بالاتر از همه حافظ به تاسي از خيام قلمفرسايي كرده و در ناپايداري دنيا، غنيمت شمردن دم و ميپرستي اشعار زيبا و نغزي سرودهاند.
هرچند خيام را اغلب با تبحر او در رياضي و نجوم ميشناسند اما طرز بيان، مسلك و فلسفه او كه در قالب رباعيات ارايه شده، تاثير به سزايي در ادبيات فارسي به جاي نهاده و ميدان وسيعي براي جولان انديشه ديگران فراهم كرده است و بيشك او از مفاخر ملي ايران و از نوابغ فلسفه جهان است.
به واسطه تعصب مردم و افكار فلسفي خاص خيام ، تنها عدهاي از دوستان و نزديكانش ميدانستند كه او شاعر است و رباعيات نيز پس از مرگ او منتشر شده است.
خيام از برجستهترين كساني است كه شعر را براي تفكرات فلسفي خود به كار بردهاست و چنان مينمايد كه ضرورت روحي ، او را به اين كار كشانده است.
با توجه به اين كه محيط اجتماعي قرن پنجم براي جولان افكار فلسفي خاص ، به مراتب نامساعدتر از قرن سوم و چهارم بوده و ميدان نيز براي واعظان و محدثان فراخ تر شده است و رواج عقايد تعبدي بازار فلسفه را كساد و تعصبهاي مذهبي به آزادي فكر غلبه داشته ، خيام ترجيح داده است از فلسفه خود حرفي به ميان نياورد چنان كه گفته است:
خورشيد به گل نهفت مينتوانم اسرار زمانه گفت مينتوانم از بحر تفكر سر بر آورد خرد دري كه زبيم سفت مينتوانم زندگي از ديد او زودگذر و اتفاقي است و خواب و خيالي بيش نيست و از حيث ايجاز و فشردگي مطلب و توالي جملهها بسيار عالي و از ويژگي بارز سخن او سادگي و عاري بودن از بازيهاي لفظي و صنايع شعري است.
ارزش كار خيام در اين است كه آيينه تفكرات و انفعالات نفسي او دراشعارش آمده است و در پي يافتن علت غايي است و فنا و نيستي براي او واقعيتي غيرقابل انكار است.
ترانههاي خيام آينهاي است كه هر كس قسمتي از افكار خود را در آن مي- بيند و از اين جهت در ميان مردم جاي خود را باز كرده است.
در فلسفه او ماوراي ماده چيزي نيست و دنيا در اثر اجتماع ذرات به وجود آمده كه برحسب اتفاق كار ميكنند و دايمي و ابدي است و انسان نيز هيچ بيم و اميدي ندارد.
متاسفانه آمار دقيقي از ميزان رباعيات خيام در دست نيست زيرا بسياري از اشعاري كه به اين حكيم فرزانه نسبت دادهاند از آن او نيست ، اما براساس قديميترين نسخه رباعيات منسوب به خيام كه همانا نسخه ادبي اكسفورد به سال ۸۶۵در شيراز است ، تعداد رباعيات خيام ۱۵۸رباعي بوده و سه قرن پس از خيام جمعآوري شده است.
ازمشكلات رباعيات خيام اختلاف نسخههاست كه محقق دانماركي"آرتور كريستنسن" ذيل ۱۲۱رباعي منسوب به او و "جلالالدين همايي" ذيل ۵۵۹رباعي نسخه بدل يادداشت كرده است.
مشهورترين ترجمهاي كه از رباعيات خيام شده و شايد شهرت آنها در جهان مرهون اين ترجمه است، ترجمه آزاد و منظوم "ادوارد فتيزجرالد" است كه سال ۱۸۵۹ميلادي به چاپ رسيده است.
در خصوص مهارت و تبحر او در علوم مختلف حكايتهاي بسياري روايت شده به عنوان مثال در حكايتي آمده است كه روزي خيام بر شهابالاسلام عبدالرزاق پسر ابوالقاسم عبدالله بن علي وزير سلجوقي و برادرزاده نظامالملك وارد شد كه در آن مجلس از اختلاف قرائتها در مورد آيهاي از قرآن سخن ميگفتند كه خيام نيز وجهي از اين قرائتها را بر وجوه ديگر ترجيح داد.
خيام را پيرو ابوعلي سينا در علوم حكمت دانستهاند كه در رسالهاي به نام "كون و تكليف" كه در سال ۴۷۳هجري در جواب ابونصر نسوي شاگرد ابن سينا تقرير كرده ، از شيخ با عنوان "معلم من و افضلالمتاخرين" ياد كرده است.
خيام همچينين رسالهاي در معراج دارد و خطبه الغراء ابن سينا را به فارسي ترجمه كرده است.
از آثار مشهور او در رياضي به رساله "جبر و مقابله" كه به زبان فرانسوي نيز ترجمه شده است، ميتوان اشاره كرد كه غلامحسين مصاحب در سال ۱۳۳۶آن را ترجمه كرده است.
همچنين كتابهاي رساله "في شرح ما اشكل من مصادرات الكتاب اقليدس" و كتابي در "بيان دستور ارشميدس و ترازوي او براي وزن كردن اشيا با توجه به وزن هر كدام" و رسالهي كوتاه در "حل مسالهاي جبري با ذكر ۲۱قسم معادله جبري" و چند اثر ديگر و" شرحالمشكل من كتاب الموسيقي" كه جلالالدين همايي آن را ترجمه كرده است نيز از او است.
اثري با نام "نوروزنامه" در منشا تاريخ و آداب جشن نوروز هم به او منسوب است كه در صحت انتساب آن به خيام ترديد وجود دارد.
زيج ملكشاهي يا زيج جلالي، رسالهاي در طبيعيات، رساله در وجود، رساله فلسفي كه در آن از حكمت الهي در آفرينش عالم و تكاليف مردم و عبادات بحث ميكند و رسالهاي در اختلاف فصول و اقاليم از ديگر آثار خيام است.
اين شاعر بزرگ ايران زمين پس از تلاش بيشائبه در كشف ناشناختههاي بسيار ازاين عالم هستي سرانجام در سال ۵۱۷ه.ق در شهر نيشابور دارفاني را وداع گفت.
او قبل از مرگ ، محل آرامگاه خود را پيش بيني كرده بود كه نظامي عروضي در ملاقاتي كه با وي داشته اين پيش بيني را اينطور بيان كرده است كه "گور من در موضعي باشد كه هر بهاري شمال بر من گل افشان ميكند".
نظامي عروضي بعد از چهار سال كه از وفات خيام ميگذشت به شهر نيشابور و به زيارت مرقد اين شاعر بزرگ رفت و با كمال تعجب ديد كه قبر او درست در همان جايي است كه او گفته بود.
گزيدهاي از اشعار اين شاعر خوش قريحه را زمزمه ميكنيم شايد اندكي از روح تشنه حقيقت اين انسان دورمانده از اصل خويش را سيراب كند.
ابر آمد و باز بر سر سبزه گريست بيباده گلرنگ نميبايد زيست اين سبزه كه امروز تماشاگه ماست تا سبزه خاك ما تماشاگه كيست
***
بر چهره گل نسيم نوروز خوش است در صحن چمن روي دل افروز خوش است از دي كه گذشت هر چه گويي خوش نيست خوش باش و ز دي مگو كهامروزخوشاست
***
مينوش كه عمر جاوداني اين است خود حاصل از دور جواني اين است هنگام گل و باده و ياران سرمست خوش باش دمي كه زندگاني اين است فراهنگ ۱۵۱۵ / ۱۸۸۳
فرماندار گنبدكاووس: شعر"مختومقلي فراغي" در تكريم پيامبر اعظم(ص) است
گنبدكاووس ، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. شعر. مختومقلي.
فرماندار گنبدكاووس گفت: برخي از سرودههاي "مختومقلي فراغي" شاعر و عارف نامي تركمن در تكريم از پيامبراعظم (ص) و ائمه اطهار (س) است.
"غلامعلي سوسرائي" روز چهارشنبه در مراسم نكوداشت دويست و هفتاد و سومين سالگرد تولد" مختومقلي فراغي" در زادگاه وي در روستاي "حاجيقوشان" افزود:
شعرهاي اين شاعر در وصف پيامبر اعظم(ص) براي همه شناخته شده است.
او ادامه داد: تكيه مختومقلي در شعرهايش بيشتر به وحدت بين مسلمانان، اتحاد و يكپارچگي مسلمانان است.
وي همچنين گفت: نگراني اين شاعر و عارف تركمن از ايجاد تفرقه و تشديد آن در بين مسلمانان بود كه امروز به عنوان يك آفت در جامعه اسلامي بايد مورد توجه قرار گيرد.
سوسرائي با بيان اين كه انديشه و آثار مختومقلي فراغي محدود به يك زمان خاص نيست، به آحاد جامعه بويژه نسل جوان توصيه كرد كه از آثار غني به جا مانده از اين شاعر نامي بهره گيرند.
به گزارش خبرنگار ايرنا، در مراسم نكوداشت دويست و هفتاد و سومين سالگرد تولد" مختومقلي فراغي" در زادگاهش روستاي "حاجيقوشان" گنبدكاووس برنامههاي شعرخواني در وصف اين شاعر و موسيقي تركمني واجرا شد.
مراسم نكوداشت سالگرد تولد مختومقلي فراغي شاعر نامي تركمن در زادگاهش با همت مردم و شوراي اسلامي و دهياري روستاي حاجيقوشان برگزار شد.
روستاي تركمننشين "حاجي قوشان" از توابع بخش مركزي شهرستان گنبدكاووس است كه حدود چهار هزار و ۲۰۰نفر جمعيت دارد.
مختومقلي فراغي يكي از مفاخر مشرق زمين و بنيانگذار شعر كلاسيك تركمن است كه پس از ۵۷سال زندگي در همين منطقه دارفاني را وداع گفت و در روستاي "آق تقاي" بخش مراوهتپه از شهرستان كلاله در جوار مقبره پدرش "دولت محمد آزادي" به خاك سپرده شد.
شهرستان ۳۰۳هزار نفري گنبدكاووس در شرق استان گلستان قراردارد.
شعر ايلام، زمزمه زندگي در روزگار هياهو
ايلام ، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. فرهنگي. شعر.
در تفكر عميقي فرو رفته، سرش را در ميان دستهاي پرتوان گرفته و قلم بر دست آماده نوشتن شده است.
كلمات را كه از اعماق وجودي و ذهن عظيمش بر ميخيزد در ذهن مجسم ميكند و آنها را كنار هم ميچيند.
سرانجام كلمههايي را در هم ميآميزد و بر روي كاغذ ميآورد:
"شعاع زخم مرا ضرب در نمك زدهاند
جواب تلخ مرا خندهها محك زدهاند" "هواي تازهاي از بال و پر زدن پوسيد
كه سنگ حادثه بر بال قاصدك زدهاند" شاعران تواناي ايلام هنوز هم در بزرگي انديشه و عاطفه خود به خلق آثار ميپردازند.
شعر ايلام با تاثيرپذيري از طبيعت پاك و كوهستان پر رمز و رازش و مطالعات وسيع شاعران خود توانسته در عرصه ادبيات كشور در حد خود ظاهر شود.
اگرچه ادبيات مكتوب ايلام بسيار جوان است و سابقه آثار مكتوب آن تاچند سال پيش از شاعران معدودي نظير "غلامرضا اركوازي" و "شاكه و خان منصور" تجاوز نميكرد اما به همت پيشكسوتان شعر معاصر ايلام همچنان پيشگام در اين عرصه پيش ميرود.
در سالهاي اخير غزلها و ابيات شاعران همچون جزيرهاي در درياي پر تلاطم و بيكران شعر كشور بوجود آمده و خودنمايي ميكند.
با وجود اينكه شعر ايلام در دو دهه اخير از جريان سازترين حركتهاي ادبي در كشور بشمار ميرود ولي در كارنامه ادبي شاعران استان ايلام جاي مجموعههاي ادبي شعر خالي است.
بيشتر شاعران استان در گفت وگو با خبرنگار ايرنا حمايت جدي مسوولان در زمينههاي فرهنگي را خواستار شدند.
يكي از شاعران ايلامي معتقد است: شعر برخلاف ديگر هنرها تعريف درستي از آن نشده و معيار خاصي براي آن درنظر گرفته نشده است.
"سامان بختياري" افزود: از طرفي هنور نقطه تعامل بين شعرا به ويژه در مناطقي كه داراي ابعاد جغرافيايي كوچك بوده وجود ندارد.
وي ادامه داد: در اين راستا و به دليل نبود معيارهاي نقد و بررسي در استان و چه در سطح كشور در عرصه شعر، هر كس داراي سبك و نگارشي متفاوت از ديگر شاعران است.
وي اظهار داشت: از طرفي جايگاهي كه مسوولان براي شاعران در جامعه كنوني در نظر گرفتهاند در حد آنها نبوده و موجب شده بسياري از شاعران برجسته در انزوا قرار گيرند.
شاعر ديگري معتقد است: نگاهي به تيراژ محدود مجموعه شعرهاي چاپ شده و كسادي بازار كتابهاي ادبي نشانگر حمايت نكردن از مجموعههاي آنهاست.
"محمدرضا رستمپور"، انزوا و دوري شاعران ايلام از عرصههاي شعر، نبودن برنامههاي ادبي پرمحتوا و شب شعرهاي سراسري، گرايش شاعران به مسائل مادي و اقتصادي و معلق ماندن آنها بين (نان وشعر) را از مشكلات شاعران ايلام عنوان ميكند.
يكي ديگر از شاعران ايلام معتقد است: شاعران ايلام بيشتر بر اين اعتقاد راسخ اصرار دارند كه نبايد خود به دنبال چاپ آثارشان باشند چرا كه شعر اگر نمودي اجتماعي و فراگير داشته باشد اين ناشران هستند كه بايد بدنبال چاپ اشعار برگزيده باشند.
"عبدالحميد يعقوبيان" افزود: همكاري نهادهاي ادبي و انجمنها و واحدهاي فرهنگي هنري و رسانههاي سالم ميتوانند زمينهساز معرفي شاعران براي چاپ و انتشار مجموعههاي ادبي خود باشند.
وي خاطرنشان كرد: متاسفانه امروزه سوءاستفاده از امكانات نشر و مسائل غيرادبي كه در بسياري از جريانها مشهود است موجب نسخههاي بدل بجاي شعر در بسياري از مجموعهها شده است.
يكي ديگر از اين شاعران نبود بضاعت مالي را از مشكلات چاپ مجموعه شعر عنوان كرد و افزود: امروزه نوعي سرخوردگي فرهنگي در جامعه ادبي مشهود است كه باعث كساد بازار مجموعههاي شعر و بدنبال آن رغبت نداشتن ناشران براي چاپ مجموعه از سوي آنها مواجه هستند.
"حبيبالله بخشوده"، همچنين كاهش مطبوعات ادبي، ايجاد جريانات نه چندان موفق در عرصه شعر امروز را از ديگر مشكلات اين هنرمندان ذكر كرد.
وي حمايت مالي مراكز فرهنگي از هنرمندان، تجليل از چهرههاي موفق فرهنگي، تجزيه و تحليل آثار سرايندگان و برگزاري محافل تخصصي شعر را بعنوان راهكار در اين زمينه پيشنهاد كرد.
مسوول امور فرهنگي، هنري فرهنگ و ارشاد اسلامي ايلام در اين خصوص گفت:
متوليان امور فرهنگي امروزه در كشور متعدد بوده و ساماندهي وضعيت و مشكلات شاعران تنها بر عهده اين اداره نيست.
"علي مراد اديب" روز يكشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا، در خصوص حمايت ارشاد در خصوص چاپ آثار شاعران گفت: تاكنون اين نهاد در زمينه چاپ آثار شاعران ايلامي اقدامهاي زيادي انجام داده است.
به گفته وي، به دليل بالا بودن تعداد شعراي استان و از طرفي تعداد بالاي آثار آنها اين اداره به تنهايي قادر به چاپ كليه اين آثار نيست.
وي اضافه كرد: اين نهاد در زمينه صدور مجوز از طريق مراكز انتشاراتي و اعطاي تسهيلات از شاعران استان حمايت كرده است.
اديب افزود: شعرايي كه آثارشان محتوا داشته باشد بدون شك طرفدار داشته و درآمدزايي نيز خواهد داشت.
وي ادامه داد: علت عدم حمايت از برخي آثار شاعران، كم محتوا بودن آثار بوده كه شاعران در اين زمينه بايد خود را بيشتر سنجيده و زمينه چاپ آثارشان را فراهم كنند.
وي با اشاره به تعطيلي دو ساله انجمن شعر استان به دليل نداشتن تعامل اعضا و نداشتن شرايط ثبت افزود: با تشكيل و راهاندازي مجدد اين انجمن در سال جاري پيش بيني ميشود وضعيت كيفي شعر استان ارتقا يابد.
وي ادامه داد: راهاندازي اين انجمن موجب شده شعرا در كنار يكديگر تعامل مثبتي داشته و ايلام به عنوان قطب شعر كشور پيشرفت كند.
وي، ايجاد فضاي مناسب براي رشد عرصه شعر و ادب، شناسايي و شكوفايي استعدادهاي نهفته، برگزاري همايشها، جشنوارهها و محافل شب شعر، ايجاد تعامل دو سويه بين هنرمندان و برگزاري نشستهاي تخصصي در زمينه شعر و ادب را از اهداف تشكيل انجمن شهر در استان برشمرد.
هم اكنون حدود ۴۰۰شاعر در استان ايلام وجود دارد.
پانزدهمين كنگره شعر دفاع مقدس در آذربايجان غربي برگزار ميشود
اروميه ، خبرگزاري جمهوري اسلامي
داخلي. اجتماعي. دفاعمقدس
مدير كل بنياد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس آذربايجان غربي گفت: پانزدهمين كنگره شعر دفاع مقدس سراسري كشور در اين استان برگزار خواهد شد.
سرهنگ لطيف روضهاي روز يكشنبه در گفت و گو با خبرنگاران افزود: مهمترين اهداف اين كنگره انتقال فرهنگ و ارزشهاي دفاع مقدس به نسل حاضر و آينده، پيوند نسل جوان بانسل دفاع مقدس و بازگويي حماسههاي رزمندگان اسلام در مقابله با دشمنان انقلاب و دشمن شناسي در شرايط ويژه كنوني ميباشد.
وي اظهارداشت: پيش بيني شده است كه ۲۴هزار بيت شعر در سبكهاي مختلف به دبيرخانه سراسري كشور ارسال شود.
وي همچنين يادآور شد: انتظار ميرود هفت الي هشت هزار شاعر از دانش - آموزان ، دانشگاهيان و پيشكسوتان در اين كنگره با ارسال اشعار خود شركت كنند.
وي ادامه داد: احتمالا ۲۰۰شاعر از ايران و كشورهاي لبنان ، سوريه ، فلسطين اشغالي نيز در كنگره سراسري به شهرستان اروميه حضور يابند.
اين كنگره ازتاريخ ، ۲۹ ، ۲۸ ، ۲۷شهريور ماه سالجاري در اين شهرستان برگزار خواهد شد.
ضمنا اين كنگره به نام حماسه والفجر دو و شهداي حاج عمران نامگذاري شده است .
آخرين مهلت ارسال اشعار به كنگره آخر تيرماه امسال اعلام شده است.