سه شنبه 16 خرداد 85
قيصر امينپور دربارهي «درآمدي بر زيباييشناسي هنر سنتي و نو» سخنراني كرد
«در شعر معاصر معناگرايي هنوز ادامه يافته كه اصلا درست نيست»
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
قيصر امينپور، عصر چهارشنبه در نخستين جلسه چهارمين نشست فصلي گروه ادبيات معاصر فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي دربارهي «درآمدي بر زيباييشناسي هنر سنتي و نو» سخنراني كرد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، امينپور در اين نشست گفت: چيزي كه امروز ميخواهم به آن اشاره كنم، انديشههايي بدون ادعاي استسقاي تام و تمام است و مولفههايي نيست كه بتوانيم هنر سنتي و نو را با آنها از هم تميز دهيم. لازم نيست در اين سخنراني تاكيد كنم كه هنر در فراز مرزهاي جغرافيايي بدون گذرنامه سفر ميكند، به همين دليل شعرهاي ژاپني را همانقدر ميفهميم كه شعرهاي حافظ را؛ درواقع اينها شعر فلسفه و تفكر بوده كه به ما رسيده، وگرنه نميشد با دنياهاي ديگر تعامل داشت.
وي با بيان اين پرسش كه چرا ما هنر نو را كمتر درمييابيم، در ادامه توضيح داد: اين مساله علل مختلف دروني، بيروني، جامعهشناختي، زيباييشناختي و… دارد كه سعي ميكنم تنها در حيطه عمل زيباييشناختي اندك سخني بگويم.
او تصريح كرد: سخن ما به اين معنا نيست كه هنر سنتي، بد يا هنر مدرن خوب است، بلكه اين چيزها فقط يك توصيف است و نميتوان ارزشگذاري كرد، مثلا نميتوان گفت شما لطفا از رنگ سبز خوشتان بيايد. ما ناچاريم هنر نو را بپذيريم، يعنيهمانطور كه دموكراسي سياسي داريم، دموكراسي ادبي هم داريم، همانطور كه مخاطب به كتابفروشي ميرود و كتاب مورد نظرش را انتخاب ميكند، بايد به نويسنده هم حق داد مخاطبش را انتخاب كند.
اين استاد دانشگاه با اعتقاد بر اينكه بايد دريچه ذهنمان را باز بگذاريم، چراكه ممكن است دريچه ديگري هم باشد كه خوشايند هم باشد، افزود: ما اگر با متر شعر سنتي به سراغ شعر نو برويم، اولين چيزي كه مييابيم، اين است كه اين يكي يك وجب كوتاهتر و آن يكي بلندتر است و يا اگر با چراغ شباهت با واقعيت، گرد شهر كوبيسم بگرديم، انساني پيدا نميكنيم؛ زيرا بهدنبال تناسب اندام ميكل آنژ و رافائل كه براي ما ترسيم كردهاند، هستيم. درواقع ما به دنبال سوالي رفتهايم كه آن سوال نبوده است. هر دوره و مكتبي كه به وجود ميآيد، براي پاسخ به سوالي است؛ اگر اينطور نباشد، انگار ليواني را برعكس گرفتهايم يا كسي تابلوي كوبيسم را گرفته و برعكس هم به ديوار نصب كرده است.
وي متذكر شد: بعضيها هستند كه كتاب را عوضي دستشان ميگيرند و وقتي ميپرسي چرا عوضي گرفتهاي، اين كارشان را توجيه ميكنند. اينكه چطور بايد شعر را درست در دست بگيريم و تصور و تلقي خود را تصحيح كنيم، بحث درازي ميطلبد كه به آن هم نميپردازم.
امينپور گفت: هنر چه سنتي و چه نو باشد، فرقي نميكند؛ هنر، هنر است و از آسمان به زمين نيامده، ممكن است فقط قدري آسمانيتر يا قدري زمينيتر باشد.
او دربارهي خصوصيات هنر سنتي و نو اظهار داشت: در هنر سنتي، كلاسيك و قديم، بيشتر اصل وضوح و در هنر نو، ابهام مورد نظر است، ولي اين موضوع بدان معنا نيست كه در هنر نو وضوح نيست يا در هنر سنتي ابهام وجود ندارد. گونههايي از ابهام را كه در قديم تقيد لفظي يا معنوي ميدانستند، گونهاي ابهام ايجاد ميكردند كه آنرا در گرو مطرح كردن يكي از علوم عصر، يا اغراق در كاربرد اوزان عروضي يا تلميح و يا آوردن عبارات و آياتي ميدانستند. گاهي ابهام در هنر نو، زيبايش ميكند، ولي يكي از اصول آن زيباييشناسي است.
اين شاعر، معيار بعدي تفاوت هنر سنتي و نو را تقارن و توازن آنها دانست و يادآور شد: هنر كلاسيك بيشتر بر تقارن و توازن مبتني است، ولي در هنر نو گاهي نبود توازن و يا تقارن توزيعشده وجود دارد. توازن به معناي نوعي وزن است، وزن يعني تقسيم زمان به پارههاي منظم؛ تابلويي ممكن است توازن متقارن يا تقارن متوازن نداشته باشد، بلكه نقطه تلاقي داشته باشد كه احساس هماهنگي شود.
وي با اشاره به هنر قدسي و ديني توضيح داد: متاسفانه ما رويكرد تثبيتشده درباره هنر قدسي و ديني داريم كه نميگويم رويكرد خوبي نيست؛ ازقضا با هنر سنتي متناسب است، اما تنها رويكرد براي توجيه هنر شرقي يا هنر قدسي نيست؛ براي اينكه زيبايي فقط در تقارن نيست، ولي ما چنين گمان ميكنيم.
امينپور تاكيد كرد: اين رويكرد كه زيبايي آن است كه تقليد از هنر سنتي باشد، در جهان طرفداراني دارد كه سنتگراياني چون بوكهارت، شوآن، سوامي و در ايران كسي مثل سيدحسين نصر و … طرفدار آن هستند. من با آنها مخالف نيستم، ولي اگر دقت كنيم، ميبينيم نگاههاي امپرسيونيستي جايگزين يك نقد علمي و توصيفي شده است؛ اما اينها به نتايجي ميانجامد، مثلا رنه گنون ميگويد: حقيقت يكي است و خارج از ذهن ما وجود دارد، پس نوآوري معنا ندارد. دكتر نصر نيز به نتايجي ميرسد و ميگويد: چون شعر سنتي نوعي تقارن و توازن دارد، گويي از بهشت آمده و هر كس اين توازن و تقارن را بههم زند، گويي از بهشت هبوط كرده است.
وي در ادامه همين بحث توضيح داد: ما كساني را داريم كه از موضع سنت به مدرنيسم نگاه ميكنند و ميگويند حقيقت يكي است و نوآوري معنا ندارد؛ پس شعر نو هم شعر نيست.
او گفت: در فرهنگ اسلامي، ما كساني چون عينالقضاة و مولوي را داريم كه در فرهنگ ايراني و اسلامي رشد يافتهاند و نميتوان گفت آنها نوآور نيستند.
امينپور ويژگي بعدي هنر سنتي را معنامداري دانست و افزود: ما شعر و هنر را تا موقعي كه نگوييم يعني چه، نميپذيريم. شعرهاي كتابهاي درسي را معلمانه معني نكنيم و در جزوه ننويسيم؛ اينجور معنا كردن نزد منتقدان معاصر، باعث شده رويكردشان به شعر، همان رويكرد سنتي باشد. در شعر معاصر هنوز معناگرايي ادامه يافته كه اين اصلا درست نيست.
سراينده "آينههاي ناگهان" با بيان اين مطلب كه سير تحول معنا خود بايستگي دارد كه بررسي شود، ادامه داد: علم هرمنوتيك هم قديمترين و هم جديدترين رويكرد است؛ از تفسير عهد عتيق شروع ميشود و تا امروز هم ادامه دارد. بعد از نظر به "مرگ مؤلف" رولان بارت، معني و نيت اصلي هم به پرسش گرفته شد.
وي معيار ديگر هنر سنتي و نو را قرابت و غرابت عنوان كرد و گفت: هنر امروز بيشتر به قرابت استوار است. سورئاليسم بر قرابت مبتني است؛ اولين تصويري كه سورئاليسم با آن آغاز شد، زماني بود كه آندره برتون گفت، ذهنم بر آن شد كه پنجره مردي را به دو نيمه كرده بود. ما چون ذهنمان شرقي است تا برايمان روشن نشود به آن عنوان هنر كامل را نميدهيم، ولي غربيها بدون روشن شدن، آن را هنر كاملي ميدانند.
امينپور درباره خصوصيت بعدي هنر سنتي و مدرن اظهار داشت: نكته بعدي در هنر سنتي، تقليد و شباهت به واقعيت است كه گاهي با عنوان بازنمايي و حتا واقعنمايي هم مطرح بود، ولي واقعنمايي امروز به معناي شباهت به واقعيت خارجي نيست. اگر واقعنمايي در هنر امروز هست، به معناي تخيلانگيزي است.
عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي همچنين تصريح كرد: در گذشته مرز قاطعي بين نظم و نثر وجود داشت كه تشخيص آنها از هم خيلي هنر نميخواست، اما امروز نظر و نثر را از يك جنس و ماهيت نميدانند كه در قديم از يك جنس ميدانستند. امروز مرز شعر و نثر و نظم به هم آميخته، يعني شناور و سيال است. وزن را از شعر نميشود گرفت و به نثر، تبديل، يا برعكس آن عمل كرد.
امينپور ياد آور شد: مثلا اگر قرار بود اين شعر حافظ را كه: «دوش ديدم كه ملايك در ميخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند»، معنا كنيم و به جاي شعر بگذاريمش، ميشد شعر را حذف كرد. حتما يك ريگي به كفش شاعر بوده كه اينگونه گفته است. به قول ژان پل سارتر در نثر، كلمات در خدمت نويسنده هستند و ما را به هدفي راهنمايي ميكنند، در واقع حمالان معني هستند. ولي در شعر، شعار در خدمت كلمات است. نثر را با عبارت ديگر ميشود بيان كرد، ولي شعر حافظ را جور ديگري نميتوان گفت. نميگويم بين شعر و نثر سيم خاردار و ديوار فولادين وجود دارد؛ نه، بلكه آنها درهم تنيدهاند، چنانكه «شاهنامه» گاهي به شعر و گاهي به نثر نزديك ميشود.
وي با اشاره به رسانه بودن هنر در گذشته توضيح داد: نه اينكه امروز هنر رسانه نيست، اما در گذشته در هنر، اخلاق، فلسفه و كلمات قصار هم ميآمد؛ به اين دليل شعر نو مقابل شعر كهن نتوانسته بايستد. البته شعر نو هم ويژگيهايي دارد، مثلا ما در شعر نو ميتوانيم سلاح هستهيي يا رآكتورهاي اتمي را ببريم، ولي اگر در شعر كهن موشك ببريم، آن را منفجر خواهد كرد.
او همچنين به پيوند صورت و معنا در شعر سنتي و نو اشاره كره و گفت: نميگويم در هنر سنتي صورت و معنا پيوندي ندارد، ولي به گونهاي تحليل ميكردند كه بيشتر پيوند مكانيكي در آن برقرار بود؛ ولي امروز بيشتر به هنر ارگانيك قايلاند. در قديم بيشتر وزن و تركيببندي در شعر وجود داشت.
امينپور دربارهي رابطه ارگانيك توضيح داد: رابطه ارگانيك يعني گلبركها چگونه از دانه، جوانه، ساقه تبديل شدهاند، يعني مضموني از زماني كه جوانه ميزند و رشد مييابد، معنا ميشود.
وي تاكيد كرد: هنر و شعر و زيبايي در همه زمانها و مكانها زيباست. كساني هستند كه هميشه فراتر ميروند و خود را از عصري به عصر ديگر ميكشانند. اين افتراقات به اين معنا نيست كه شعر نو يا هنر نو بهتر از هنر كلاسيك است و با برعكس. ما اگر زيبايي را در هر دوره، زمان و مكاني بتوانيم كشف كنيم، ميتوانيم لذت ببريم.
امينپور در پايان يادآور شد: اگر دريچه ذهنمان را بر روي زيباييها نبنديم تا ابدالآباد تركيبهاي گوناگوني ميتوان ساخت، چرا كه زيباييها بيكرانهاند.
در اين نشست، كساني همچون رضا سيدحسيني، احمد سميعي گيلاني، ابوالحسن نجفي، حسين معصومي همداني، هوشنگ مرادي كرماني و عباس پژمان حضور داشتند.
علي باباچاهي:
نبود تعهد و درك شاعران، طراوت نداشتن ترانههاي امروز را باعث شده است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
چيزي كه طراوت نداشتن ترانههاي امروز را باعث شده، نبود تعهد و درك شاعران از ارزش ترانه است.
علي باباچاهي با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: به نظر ميآيد هنر كلا فرآيند محيط سياسي و اجتماعي است كه فرد در آن زندگي ميكند، به عبارتي به تعبير ماياكوفسكي، اثر هنري را جامعه سفارش ميدهد، ولي اگر به جنبه سياسي اين سفارش كاري نداشته باشيم، به هر حال نشانههايي از جنبههاي عاطفي و رواني را بازتاب ميدهد.
وي همچنين متذكر شد: اگر اين فرض درست باشد كه واقعا ترانهها فاقد جنبههاي انبساطي باشند، در اين صورت، اين تاثر رابطه محكمي با وضعت خاص جامعه دارد. جهان مدرن و جوامعي كه به تبع آنها به نوعي زيست ادامه ميدهند، به ناچار درگير مسائل مصرف هستند، يعني خود را با الگوهايي جامعه غربي كه مبتني بر مصرفگرايي است، تطبيق ميدهند.
باباچاهي با اعتقاد بر اينكه اين روحيه كمابيش بر جوانان و فرهنگ نسل جديد ما كاملا آشكار است، افزود: اين نميتواند علتي باشد كه هنرمندي كه در تعارض با الگوهاي مسلط به سر ميبرد، خودش مرعوب آن سرمشقها شود، يعني معمولا هنرمندان در جوامع غربي هم برضد الگوهاي آن جامعه مينويسند.
وي در پايان اظهار داشت: ديگر اينكه اصولا ترانههاي رسمي ترانههايي هستند كه از منشور خاص نظام سرچشمه ميگيرند؛ اين ترانهها ناخواسته با اما و اگرهايي روبهرو هستند، يعني شاعران ملاحظه خيلي كارها را ميكنند و همين ملاحظهكاري كار دست آنها داده و آنها را از خلاقيت نسبي هم بازميدارد.
دفتر شعر"من پريا بودم" فاطمه مزبانپور منتشر شد
مجموعهي داستان "هيتلركها"ي بهزاد شيخي منتظر مجوز نشر است
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه شعر "من پريا بودم" سروده فاطمه مزبانپور منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، "من پريان بودم" تا چند هفته ديگر ازسوي نشر لاجورد اهواز به بازار كتاب روانه خواهد شد.
اين موسسه انتشاراتي همچنين مجموعه داستاني از بهزاد شيخي را به نام "هيتلركها" در دست چاپ دارد كه هنوز به اخذ مجوز براي انتشار آن موفق نشده است.
اين انتشارات سال گذشته مجموعه شعر "پس از اين اگر از هراس خالي بمانم" شامل سرودههاي رباب محب و يك ترجمه از وي به نام "درها" را منتشر كرد.
بايستههاي داستان کوتاه در مطبوعات
سرويس: نگاهي به وبلاگها
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
« آنها خيلي خشن بودند. خشن تر از آنچه که هر کس فکر کند. هيچ لطافتي در آنها ديده نمي شد. هيچ روز خوشي را تا به حال نديده بودند. هميشه سختي...هميشه کار...هميشه سرما. روزگار آنها را اين گونه خشن کرده بود. پيرمرد بنا نگاهي ديگر به دستهاي خشن خود کرد. آهي کشيد و شروع کرد به وضو گرفتن. » قصه همين جا تمام ميشود. شما به عنوان مخاطب چه احساسي داريد ؟ آيا بين حالت خشونت و واقعهاي که رخ نداده پيامي هيجان انگيز وجود دارد؟ انتهاي اين داستان شما را چقدر غافلگير کرد؟ فکر نميکنم شوکه شده باشيد !
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سعيد جباري، بلاگر "نويسه" به نشاني http://www.nevise.blogfa.com در ادامه نوشته است: يکي از "محصولات ادبي و هنري" دهههاي پيشين و امروز که فصل مشترک ادبيات داستاني و صفحات ادبي مطبوعات بوده، قطعات و داستانهاي کوتاه هستند. هر چند ساکنان جامعهي صنعتي يا مدرنيته ديگر کمتر فرصتي براي مطالعهي اجزاء يک روزنامه يا هفته نامه را پيدا ميکنند و حداقل تمايل دارند که از ميان تمامي تيترهاي نشريه فقط بعضي اخبار مورد علاقهي شخصيشان را بخوانند، ولي به کارگيري اين صنعت هنري – نوشتاري باعث جلب نظر مخاطبان مي شود. به خصوص اين که رسانه هاي بزرگ مثل تلويزيون و پايگاههاي اينترنتي با آن حجم عظيم و پهناي باند اطلاعاتي گوي سبقت در خبررساني را از نشريات ربودهاند.
در اين نوشته ميخوانيد: بنابراين وجود يک ستون ثابت داستان کوتاه روزانه يا هفتگي ميتواند شهروندان را مشتري پر و پا قرص روزنامهها بکند. جنس "داستان و طرح"، ادبي و توصيفي است يعني اشتياق ميزايد و هيجان ميآفريند. پس به فکر رفع خستگي مخاطبان خودتان هم باشيد.
اين بلاگر در ادامه و با عنوان "داستان کوتاه چه نيست؟" آورده است: داستان کوتاه که معادل "Nouvelle " ترجمه شده است، فرمي متفاوت از طرح "Sketch" دارد. رمان فشرده يا Novel هم نيست. با بيوگرافي يا يک فانتزي ساده هم فرق ميکند. دزموند مکارتي (Desmond maccarthy) منتقد انگليسي طي مقالهاي در سندي تايمز مينويسد: هميشه انتظار دارم به داستان کوتاهي بربخورم که واقعا داستان کوتاه باشد، اما اين انتظار کمتر برآورده مي شود. مطالب نشريات عموما به محيط و اشخاص پرداختهاند اما داستان کوتاه به نظر بايد نکتهاي داشته باشد و همين کار را براي همگان سخت ميکند.
در ادامه آمده است: نوشتن چنين داستانهايي بسيار دشوار است. مثلا امروزه نوشتن داستان به سبک چخوف آسانتر است . چون زندگي سرشار از مصالح و موادي است که مي توان از آنها طرحهاي مناسبي درآورد. مصالح داستان کوتاه به راحتي به دست نميآيند و آدم بايد مدام گوش به زنگ و مراقب باشد... بايد بگوييم " داستان کوتاه " قصه نيست که اتکايش بر حوادث و توصيف باشد؛ بدون پيچيدگي و غافلگيري. بايد بگوييم "داستان کوتاه" طرح نيست که فقط بيان يا وصف زنده و مختصر حالت شخص باشد که در موقعيت هيجان آميز قرار مي گيرد. البته اختصار ويژگي اصلي طرح است اما هرنوشته کوتاهي طرح نيست.
اين بلاگر نوشته است: بايد بگوييم اپيزود (Episode) يا واقعهي ضمني، داستان کوتاه نيست، بلکه داستاني است که ضمن داستاني ديگر هدف تنوع دادن به ماجراي اصلي را دنبال ميکند؛ يعني واقعهي جالب و مستقلي که به داستان اصلي اضافه ميشود و قابل حذف شدن نيز هست اما نقطه اوج ندارد. همچنين بايد بگوييم "داستان کوتاه" رمان هم نيست. رمان بايد چشم انداز وسيعي از زندگي را پيش روي خواننده بگذارد تا تمام زندگي را به چشم ببيند. بنابراين نشان دادن برشي از زندگي نمي تواند رمان باشد...
منصوره شريفزاده:
كم بودن نويسندهي حرفهيي از دلايل خلق نشدن رمان بلند است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
به اعتقاد منصوره شريفزاده، اينكه رمانهاي قطور و چندجلدي در اين سالها خلق نميشود، به اين دليل است كه مشغله نويسنده زياد شده و نويسنده حرفهيي نيز بسيار كم داريم.
اين داستاننويس در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: قبل از پرداختن به اينكه چرا رمانهاي چندجلدي اين سالها كم نوشته ميشود، بايد اين نكته را يادآوري كرد كساني كه رمانهاي سبك و پاورقي مينويسند، همچنان به كار خود ادامه ميدهند و مخاطب خاص خود را دارند.
وي علاوه بر مشغله نويسندگان در خلق نكردن رمانهاي چندجلدي و قطور، حمايت دولت را نيز در اين امر موثر دانست و گفت: مسوولان بايد به گونهاي از موضوع كتابخواني حمايت كنند و شيوههايي را به كار ببرند كه مردم به كتاب خواندن روآورند و كتاب در سبد خانواده جايي داشته باشد.
شريفزاده همچنين قيمت كتاب را نيز در خلق نشدن رمان موثر دانست و افزود: كساني كه واقعا به دنبال كتاب خواندن هستند، گاهي قيمت بالاي آن در نخواندنشان تاثير ميگذارد، چرا كه رماني كه چندجلدي و يا قطور باشد، به مراتب گرانتر از داستان كوتاه است كه حجم كمي دارد؛ بنابراين اين امر باعث ميشود خوانندگان كمي از اين كتابها استقبال كنند و وقتي استقبال نباشد، طبيعي است نويسنده هم درصدد خلق رمان نباشد.
وي در ادامه گفت: امروز از داستان كوتاه استقبال بيشتري ميشود؛ چرا كه مخاطب طي چند ساعت نشستن، آن را ميخواند، درواقع او وقت خود را با آن ميتواند تنظيم كند، اما وقتي رمان قطور را در دست بگيرد، روزها بايد آن را دنبال كند و وقت زيادي را صرف خواندنش كند.
شريفزاده همچنين جريانهاي سياسي را در خلق نشدن رمان موثر توصيف كرد و ادامه داد: مهمترين مساله خلق نشدن رمان بلند در اين سالها، تاثيرات جريانهاي سياسي و اجتماعي است كه به دنبال آن، افكار مردم را پريشان ميكند و نه براي مخاطب آن آسودگي خاطر براي خواندن رمان ميماند و نه براي نويسنده كه با ذهن منسجم بنشيند و رماني بلند بنويسد.
نقد 12 داستاننويس معاصر ايراني از عبدالعلي دستغيب منتشر ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
عبدالعلي دستغيب نقدهايش را بر آثار 12 داستاننويس معاصر ايراني منتشر ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، دستغيب اين نقدها را در طول سالها نوشته است كه نقدهايي بر آثار صادق هدايت، محمدعلي جمالزاده، صادق چوبك، غلامحسين ساعدي، محمود دولتآبادي، بزرگ علوي، جلال آل احمد، احمد محمود و ... را شامل ميشوند. او اين مطالب را آماده كرده و براي انتشارشان در حال مذاكره با ناشر است.
در اين كتاب، ابتدا زندگي و تاثيرات محيط اين نويسندگان آمده، سپس روي آثار آنها به صورت موضوعي و يا كتاب به كتاب نقد صورت گرفته است.
بعد از چاپ اين كتاب، دستغيب قصد دارد نقد آثار هوشنگ گلشيري، خسرو حمزوي، بهرام صادقي، سيمين دانشور، علياشرف درويشيان و ... را نيز منتشر كند.
همچنين «فرهنگ و تعهد» نوشته مارگريت مير - مردمشناس آمريكايي - و نمايش كمدي «همانطور كه بخواهي» نوشته ويليام شكسپير با ترجمه دستغيب به تازگي توسط انتشارات نويد شيراز منتشر شدهاند.
«نيمساعت قبل از ساعت هفت»؛
نخستين مجموعهي داستان پوريا عالمي منتشر شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه داستان “نيمساعت قبل از ساعت هفت”، دربرگيرنده نه داستان كوتاه پوريا عالمي منتشر شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجيوان ايران (ايسنا)، عالمي در پايان نخستين كتابش، پنج يادداشت آزاد را درباره داستاننويسي سورئال آورده است.
او همچنين يك مجموعه داستان و يك مجموعه شعر را براي انتشار آماده دارد.
به گفته عالمي، در مميزي، يك داستان از مجموعه “نيمساعت قبل از ساعت هفت” حذف شده است كه در اينباره عنوان كرد: براي اين حذف توضيحي داده نشده است و كتابها به همه دليلي مميزي ميشوند، بدون توجه به قوت داستان يا شعر.
کتاب «زكات در ادبيات فارسي» منتشر شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
كتاب «زكات در ادبيات فارسي» نوشته زهرا نيكخواه ثاني منتشر شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، اين كتاب در سه فصل فهرستبندي شده که در فصل اول با عنوان «زكات در گنجينه لغت و اصطلاح»، مولف به مفهوم «زكات در لغت» و «زكات در اصطلاح » پرداخته است.
«زكات از ديدگاه قرآن و روايات» عنوان فصل دوم اين كتاب است كه در گفتار اول آن به «زكات در قرآن» و در گفتار دوم به مساله «زكات در روايات» پرداخته شده است.
فصل پاياني اين كتاب نيز كه توسط انتشارات پاژ منتشر شده، با عنوان «زكات در آيينه شعر فارسي» است که دو گفتار درباره «زكات در آيينه شعر فارسي» و «زكات در پهنه نثر فارسي» را داراست.
ناهيد توسلي:
نويسنده و خوانندهي رمان بلند نداريم
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
ناهيد توسلي عقيده دارد كه نويسنده و خواننده هر دو بر هم اثرگذارند؛ بي حضور خواننده، نويسنده موجوديتي نخواهد داشت، همانطور كه بي حضور نويسنده، خواننده.
اين داستاننويس در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره پديد آمدن رمانهاي بلند طي اين سالها، افزود: نويسنده و خواننده به وضعيتي نياز دارند تا در آن وضعيت، هر يك ديگري را بتواند جذب كند؛ زيرا شرايط نوشتن رمان بلند چندجلدي، همسطح و همراه با شرايط خواندن رمان بلند و چندجلدي است. بنابراين حالا با لحاظ كردن اين مؤلفهها، بايد ديد در شرايط امروز ايران، چرا نه نويسنده و نه خواننده رمان بلند و چندجلدي نداريم.
توسلي يكي از دلايل خلق نشدن رمانهاي بلند و چندجلدي را ورود جديد رمان و آشنايي با آن در 100سال اخير دانست و گفت: ما رمان را با محمدعلي جمالزاده و «يكي بود، يكي نبود» شروع كردهايم و تجربهي كمي رماننويسي و رمانخوانيمان بالا نيست.
مديرمسؤول و سردبير مجله «نافه» در ادامه اظهار داشت: رمان تا آمد خودش را در ايران معرفي كند و جا بيندازد، با گروه خاصي از روشنفكران با ايدئولوژيهاي وارداتي روبهرو شد كه باورمندان آن، رمان را به سوي نوع خاصي از شكل و محتوا، مثلا رئاليسم سوسياليستي كشاندند، بنابراين نه نويسنده و نه خواننده فرصت نيافت تا وارد حوزه آزاد رماننويسي و رمانخواني ژانرهاي گوناگون مانند رمانهاي سورئاليستي، ديالكتيكي و قوي (از نظر ساختار و محتوا) شود.
نويسنده مجموعه داستان «دوشيزه اگني» معتقد است: جامعه ما در حال حاضر، پريشان و منفعل و در عين حال در روند گذار از سنت به مدرنيسم است و به همين دليل بسياري از ارزشها نزد اين جامعه، دگرگون شده است. مردم بيش از آن كه به فكر تقويت و تهيه خوراك مغزيشان باشند، ناگزيرند به فكر تقويت و تهيه خوراك جسميشان باشند؛ زيرا در شرايط زيستي خود، زمان و فرصتها را گم كردهاند. زمان و فرصتها مانند يخ در دست، آب ميشوند و ما با حسرت نظارهگر ريزش و بخارشدن قطره قطره آن هستيم.
توسلي افزود: در كنار همه اينها، خط قرمزها، سقفها، ديوارها و خلاصه سانسور از هر نوعش براي حوزه نوشتن، كه از انديشيدن نشات ميگيرد، وجود دارد و چشمه جوشان خلاقيت نويسنده و درك خواننده را خشك ميكند.
وي تصريح كرد: رماننويسي يا داستان بلند و كوتاهنويسي به تخيل و بيان استعاري و تصويرسازي و فضاسازي واقعيتهايي نياز دارد كه در جامعه حضور دارند؛ ولي وقتي بسياري از مسائل در جامعه سنتي ما هست كه در عين اينكه ميتواند مؤلفههاي نو و تازهاي براي ادبيات داستاني باشد و در عين حال با تكنولوژي مدرن و روزآمد هم ادغام شده است، نويسنده چگونه آزادانه حس و درك و تخيل خود را در قالب واژهها و در همبستگي عبارات و جملات بتواند بيان كند؟ و با تابوها، نبايدها، نشايدها، ممنوعها و امثال اينها چگونه برخورد كند؟
توسلي با بعيد دانستن اين موضوع كه كميت ادبيات داستاني جديخوان در جامعه ما بالا باشد، توضيح داد: مردم ما به دليل ابتلا به نوعي انفعال، بيتفاوتي، بيخيالي و آسانزي بودن، آسانخواندن را بر تفكر و انديشه در انتخاب خواندنيعميق، ترجيح ميدهند و از همينروست كه داستانهاي كوتاه يا رمانهاي عامهپسند در غيبت حضور داستانها و رمانهاي تخصصي و حرفهيي بلند و چندجلدي جاي خوبي براي خود باز كردهاند، به گونهاي كه رمانهاي عامهپسند به چاپهاي 10 و 15 و20 و بالاتر ميرسند، رمانهايي كه در انتها هيچگاه ذهن خواننده متفكر را به خود مشغول نميدارد.
/سالگشت تولد شاعر/
شهاب مقربين: شاعران بهسمت گريز از مخاطب ميروند
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
شهاب مقربين درصدد است مجموعه گزيدهاي از آثارش را از سال 53 تا اكنون منتشر كند.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين گزيده شامل آثاري از چهار مجموعه قبلي اين شاعر به نامهاي «اندوه پروازها» (58)، «گامهاي تاريك و روشن» (65)، «كلمات چون دقيقه» (71) و «كنار جاده بنفش كودكيام را ديدم» (82) - برگزيده جايزه شعر كارنامه - خواهد بود.
مقربين همچنين تازهترين مجموعه شعرش را شامل شعرهاي سالهاي 81 تا 85 ، احتمالا سال آينده منتشر خواهد كرد.
او چندي پيش از انتشار اين مجموعه با نام «اين دفتر را باد ورق خواهد زد» خبر داده بود كه در حال حاضر براي انتشارش شتابي ندارد.
مقربين دربارهي دليل اين امر گفت، كتاب تا زماني كه دست مولف است، مسائلش مربوط به خود اوست؛ اما بعد از آن، عوامل ديگري مثل فرايند انتشار و وزارت ارشاد دخالت دارند و زمان دقيق نميشود تعيين كرد.
او همچنين عقيده دارد، مشكلات انتشار مجموعههاي شعر امروز و نيز مخاطب نداشتن آنها، عوامل اقتصادي - اجتماعي دارد و شعر خود شاعران به طور طبيعي به سمت گريز از مخاطب ميرود؛ خود شاعران زباني را انتخاب كردهاند كه فقط مخاطبان خاصي را به طرف خود جذب ميكند كه اين خودش ميتواند معلول باشد، اما اينها دست به دست هم مي دهند كه مخاطب شعر كم شود و اين البته مختص جامعه ما هم نيست.
او در عين حال يادآور شد: اما در كشوري مثل ايران كه شعر، هنر اولش است، انتظار داريم اين وضعيت بهتر شود؛ هم شاعران مسؤول اين قضيهاند و هم مسائل اجتماعي، ضمن اينكه خود شاعران هم پديدههاي مسائل اجتماعياند.
شهاب مقربين متولد 16 خردادماه سال 33 در اصفهان است و با نشريههايي چون آدينه، دنياي سخن، گردون و كارنامه همكاري داشته است.
با همكاري مهرداد فلاح و فريد قدمي،
ترجمهي شعر بلند «زوزه»ي آلن گينزبرگ منتشر ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
ترجمه شعر بلند «زوزه» آلن گينزبرگ از مهرداد فلاح منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فلاح اين كتاب را با همكاري فريد قدمي منتشر خواهد كرد كه در آن، ابتدا شرح حال و زندگي اين شاعر مبدع آمريكايي آمده است.
فلاح در اين كتاب همچنين تاويلي درباره ساختار اين شعر نوشته است.
او براي چاپ كتاب يادشده كه تقريبا به اتمام رسيده، هنوز با ناشري صحبت نكرده و در اينباره گفت: در دورهاي كه شعر داخلي كم منتشر ميشود و با مشكل مواجه است، اميدوارم اين كتاب كه عنوان شعر خارجي را دارد، زودتر مجوز چاپ بگيرد و با مشكل مميزي روبهرو نشود.
همچنين كاستي از شعرهاي فلاح از كتاب «دارم دوباره كلاغ ميشوم» به تازگي با صداي ماني صفيخاني عرضه شده است.
كتاب «بريم هواخوري» او نيز براي انتشار آماده است كه تا آخر امسال به چاپ خواهد رسيد.
باز هم از ادب كهن؛
خبري از كتابهاي جلالالدين كزازي
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
ميرجلالالدين كزازي مشغول نوشتن جلد هشتم «نامه باستان» است و جلد هفتم اين مجموعه ازسوي انتشارات سمت تا ماه آينده منتشر خواهد شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين اثر ويرايش و گزارش شاهنامه از آغاز تا انجام است كه كزازي در آن، ابتدا ريخت درست بيتها را بر پايه دانشهاي ادب به دست ميدهد، سپس بيت را از ديدگاههاي ديگر ميكاود.
اين مجموعه نه جلد است كه تاكنون شش جلد آن توسط انتشارات يادشده منتشر شده و جلد هفتم آن زير چاپ است.
«تندبادي از كنج»، كتاب ديگري از كزازي است كه دربارهي رستم و سهراب نوشته شده و در واقع گزارشي از اين داستان و بررسي نكتههاي گوناگون زباني و اسطورهشناختي را دربر ميگيرد. اين كتاب به تازگي مجوز دريافت كرده و در نشر آيدين زير چاپ است.
از مجموعه «از ايران چه ميدانيد»، نيز «كتاب خاقاني» كه زندگي و سروده هاي اين شاعر را دربر ميگيرد، براي انتشار آماده است. اين اثر توسط دفتر پژوهشهاي فرهنگي منتشر خواهد شد.
كتاب «سوزن ايثار» - گزارش يكي از چامههاي خاقاني - نيز كه قبلا توسط انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي منتشر شده بود، توسط نشر آيدين تجديد چاپ خواهد شد.
همچنين كتاب «پارسا و ترسا» - گزارشي از داستان شيخ صنعان از منطقالطير عطار - توسط نشر يادشده چاپ مجدد ميشود.
از آثار اين نويسنده و پژوهشگر، جلد اول «نامه باستان» به چاپ چهارم رسيده و «سراچه آوا و رنگ» نيز به تازگي توسط انتشارات سمت تجديد چاپ شده است.
طرح تدوين «تذکرهي زنان شاعر فارس» پايان يافت
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - شيراز
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
دبيرخانه طرح تدوين «تذکره زنان شاعر فارس» در بيانيهاي پايان اين پروژه پژوهشي را اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در فارس، در اين بيانيه با تشکر از شهرهاي مختلف که در اين پژوهش به ياري انجمن شعر زنان شيراز آمدند، از آغاز تدوين و آمادهسازي کتاب براي چاپ، خبر داده شده است.
پروانه نجاتي - مسؤول انجمن شعر زنان شيراز - در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، درباره اين پژوهش گفت: اولين زن شاعر استان فارس به قرن نهم هجري مربوط است و «جهانخاتون» نام دارد.
وي افزود: بيش از 400 شاعر بانو در گوشهگوشه استان شعرخيز فارس متولد شده و يا زندگي کردهاند.
نجاتي با بيان اينکه کتاب يادشده در تابستان چاپ خواهد شد، افزود: قرارداد چاپ اين کتاب با انتشارات نويد شيراز منعقد شده است.
او در پايان گفت: در حاشيه طرح تدوين «تذکره زنان شاعر فارس»، دو مجموعه شعر با موضوع معضلات اجتماعي نيز براي چاپ آماده شدهاند، ضمن اينکه چاپ سررسيد ويژه زنان شاعر فارس و پوستر ويژه روز شعر از ديگر برنامههاي جنبي دبيرخانه است.
نمايش «درياچه پنهان»، براساس داستان كوتاهي از بوخنر
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر
نمايش« درياچه پنهان» نوشته و كار مسعود دلخواه براي اجرا در تالار سايه آماده ميشود.
مسعود دلخواه در گفتوگو با خبرنگار هنري ايسنا، گفت: نمايشنامه « درياچه پنهان» را براساس داستان كوتاهي از«گئوگ بوخنر» به زبان انگليسي تنظيم كردهام. اين نمايش داستان دانشجوي الهياتي است كه شاعر و نمايشنامهنويسي است و دراوج مبارزات سياسي كشور آلمان و قيام مردم، مجبور به ترك كشورميشود و به سفارش پدرش نزد كشيشي ميرود و تحت آموزش او قرار ميگيرد.
وي همچنين درباره تفاوتهاي اين كار با نمايش قبلياش «ويتسك» درادامه افزود: اين اثربه دليل طبيعت خاص خود تفاوتهاي زيادي با كار قبليام دارد، زيرا كه فضاي آن كمابيش رئاليسم و آميخته با لحظات سوررئال است و كاملا كلاسيك نوشته شده است.
دلخواه مطرح كرد:نمايشنامه « درياچه پنهان» را مدتها قبل زيرنظر يكي از استادان مطرح نمايشنامهنويسي دانشگاه كانزاس نوشته است در ادامه گفت:با روتوش نهايي كه بر روي آن انجام دادهام تا هفته آينده آن را به اداره كل هنرهاي نمايشي تحويل ميدهم.
كارگردان نمايش « ويتسك» همچنين درباره گروه اجرايي اين كار، گفت: اين نمايش در حدود 15 بازيگر دارد كه مسلما تعداد زيادي از آنها از گروه « تئاتر تجربي تهران» هستند، كه درتجربه قبلي با هم همكاري داشتيم و علاوه برآنها از چند بازيگر حرفهاي نيز استفاده خواهم كرد.
دلخواه در ادامه درباره دلايل عدم اجراي نمايشنامه «دوازده مرد خشمگين» افزود: گروه ما در ابتدا قصد داشت تا اين نمايشنامه را اجرا كند، ولي به دليل شلوغ بودن تالار چهارسو به ما پيشنهاد دادند كه درتالار سايه به صورت دو اجرايي كاركنيم. در صورتيكه اين كار خيلي طولاني بود و امكان اجراي همزمان آن با كار ديگري نبود. به همين دليل نمايشنامه را تغيير داديم تا بتوانيم در تالار سايه اجرا برويم.
وي در پايان افزود: همان موقع پيشنهاد تالار مولوي را هم به ما دادند ولي تالار سايه براي اجراي اين نمايش مناسبتر بود . ما هم مذاكراتمان را با مركز براي اجراي نمايش « درياچه پنهان»انجام دادهايم و قراراست اول آبان در تالار سايه آن را به صحنه ببريم.
به گزارش ايسنا، اين موضوع در حالي است كه عنوان نمايش « دوازده مرد خشمگين» به كارگرداني مسعود دلخواه از سوي مركز براي اجرا در تالار مولوي اعلام شده است.
مهكامه رحيمزاده:
نويسندهي امروز ترجيح ميدهد چيزي بنويسد كه زودتر به نتيجه برسد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
اگر امروز رمان بلند خلق نميشود، علت اصلياش كمبود وقت، هم براي خواننده و هم براي نويسنده است.
مهكامه رحيمزاده با بيان اين مطلب در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: امروز به هر گروه سني يا هر قشري كه نگاه ميكنيم، ميبينيم كه نسبت به نسل گذشته وقت كمتري دارد؛ در گذشته با وجود مشعلههاي فراوان، مثلا كتاب «كليدر» محمود دولتآبادي را طي چند هفته ميخواندم، ولي امروز كه آن مشغلههاي گذشته وجود ندارد، يك كتاب چندجلدي را به راحتي نميتوانم بخوانم. امروز مشغلههاي ديگري جاي قبليها را گرفتهاند؛ بخش زيادي از وقت انسان امروز را كامپيوتر ميگيرد يا پيشرفت زندگي باعث شده وقتي بيرون ميروي، ديگر با سرعت به خانه نيايي و قسمت زيادي از وقتت در ترافيك صرف شود.
وي گفت: درگيريهاي زندگي آنقدر زياد است كه امروز كسي كه بازنشسته ميشود، به جاي اينكه با فراغت در خانه بنشيند و وقتش را صرف خواندن كتاب كند، ترجيح ميدهد شغل ديگري پيدا كند.
اين داستاننويس تصريح كرد: اگر بخواهم اين موضوع را از ديد نويسنده، تشريح كنم، بايد بگويم نويسنده فكر ميكند كه كتاب بلند زود جواب نميدهد و به بار نمينشيند. حتا گاهي اوقات خودم فكر ميكنم كه اگر داستان يا رمان بلندي بنويسيم، اصلا زنده هستم كه انتهاي آن و يا چاپشدنش را ببينم. نوشتن يك مجموعه داستان، هم كه وقت زيادي از نويسنده نميگيرد، او چندان به چاپش اميدوار نيست؛ امروز با مرگ و ميرهاي اتفاقي كه وجود دارد، نويسنده ترجيح ميدهد يك كار سريعتر را انجام دهد.
رحيمزاده همچنين به شرايط اجتماعي در خلق نشدن رمان بلند اشاره كرده و افزود: به هر حال شرايط اجتماعي روي نويسنده تاثير ميگذارد؛ نويسنده ترجيح ميدهد اثري را خلق كند كه مخاطب، بيشتر به خواندن آن تمايل دارد؛ با اين اوضاع هم كه خواننده به خواندن كتابهايي با حجم كمتر، علاقه نشان ميدهد. امروز عصر داستانهاي چندجلدي تمام شده، پس طبيعي است كه نويسنده هم آنچه را كه نياز مخاطب است، خلق كند. او ميخواهد اثري خلق كند كه مخاطب آن را بخواند، نه اثري كه خوانده نشود و سالها در محاق بماند.
«فرمانده ما براي چه ميجنگيم»؛
مجموعهي داستان غلامرضا احمدخاني نقد ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
در يكصد و پنجاه و هفتمين نشست هفتهي كانون ادبيات، مجموعهي داستان”فرمانده ما براي چه ميجنگيم” نقد و بررسي ميشود.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، اين مجموعهي داستان نوشتهي غلامرضا احمدخاني است كه محمدرضا اصلاني و بلقيس سليماني، نقد و بررسي آن را به عهده دارند.
اين نشست روز دوشنبه 22 خردادماه ساعت 17 در محل كانون ادبيات ايران واقع در خيابان مفتح جنوبي، روبهروي ورزشگاه شيرودي، خيابان اردلان، شماره 31 برگزار ميشود.
«پرنده خيال من» و داستانهاي كوتاهش
سرويس: نگاهي به وبلاگها
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
وبلاگ «پرنده خيال من» در برگيرندهي داستانهاي كوتاهي است كه بيشتر اين داستانها، به كوتاهي يك پاراگراف هستند.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سه داستان كوتاه را از داستانهايي كه در اين وبلاگ به نشاني http://tzm.blogfa.com آمده است، در ادامه ميخوانيد:
آي آدمها!
پيرمرد نشسته بود , به درخت پشتش بلوزهايي را آويزان کرده بود، قديمي بودند...يادگار جواني...آن طرفش جارو برقي بود، ميتوان فهميد قديمي بوده...و روزگاري خانه اي را تميز مي کرده...وسايل زياد بود اما مهم تر از همه چيز پيرمرد بود که با بغضي نترکيده و سري پايين بلوز ها را به کارگرها مي فروخت...و به قول نيما:"آي آدمها..."
***
من........
به صورت خونياش نگاه مي کنم، به چشمان پر از هراسش که لبريز از التماسند، تفنگم را به سويش نشانه ميروم به حرفهايش گوش نمي کنم شليک ميکنم...چه دردي وجودم را فراگرفته خون از بدن ميرود، به زمين ميافتم و به قطعههاي خورد شدهي آينه نگاه ميکنم....
***
فراتر از فرياد
فرياد مي کشيد از نا اميديهايش، از غم هايش و فريادش را بلندتر کرد قلبش به درد آمده بود. اشکهايش که هيچ وقت جاري نشده بودند اذيتش ميکردند و احساس پوچي که تمام وجودش را گرفته بود... به آرامي سرش را بلند کرد. به جمعيت مقابلش نگاه کرد همه دستهايشان را بالا و پايين مي کردند و گيتاريست همچنان گيتار ميزد.
فراخوان برگزاری نمایشگاه ِ ادبی - هنری با عنوان " مالباختگان هنری"
هر كس تمام يا قسمتی از اثر ديگري كه مورد حمايت اين قانون است به نام خود يا به نام پديد آورنده بدون اجازه او و يا عالماً و عامداً به نام شخص ديگري غير از پديدآورنده، نشر يا پخش يا عرضه كند به حبس تاديبی از شش ماه تا سه سال محكوم خواهد شد.
ماده 23 قانون حمايت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان- مصوب 11/11/48
...........
اطلاعیه شماره یک
آهوي مازنی ( کافه شوكا) همراه با سايت عكس فانوس تصميم دارند نمايشگاهی با مضمون " مالباختگان هنری" در كليه رشتههای ادبی و هنری برگزار كنند.
بدين وسيله از كليه مالباختگانی که در هنر و ادبیات فعالیت داشته و مشمول ماده 23 قانون حمايت از حقوق مؤلفان و مصنفان ميشوند دعوت میشود در این نمایشگاه شرکت کنند .
لطفا آمادگی خود را با ارسال E-mail به آدرس [email protected] اعلام فرمایید.
جزئیات بیشتر در اطلاعیههای بعدی منتشر میشود.
«م. ا. بهآذين» نويسنده و مترجم سرشناس درگذشت
محمود اعتمادزاده معروف به «م. ا. بهآذين» از نويسندگان و مترجمان پيشكسوت ايران، امروز (چهارشنبه دهم خردادماه ۸۵) بر اثر ايست قلبى در بيمارستان آزاد تهران درگذشت.
بهآذين نويسنده آثار ماندگارى مانند «دختر رعيت» و مترجم آثار جاودانى از نويسندگان بزرگ جهان همچون بالزاك، شكسپير، رومن رولان، ميخاييل شولوخوف و برتولت برشت بود.
آخرين ترجمه درخشان و ماندگار بهآذين، يكى از شاهكارهاى جاودان ادبيات جهان يعنى «فاوست» يوهان ولفگانگ گوته بود. وى به همراه جلال آلاحمد در سال ۱۳۴۷ «كانون نويسندگان ايران» را بنياد نهاد و عمرى را در راه مبارزه براى آزادى بيان و قلم سپرى كرد.
«م. ا. بهآذين» پس از يك عمرزندگى خلاق فرهنگى و اجتماعى، در سن ۹۲ سالگى به جاودانگى پيوست. يادش گرامى باد.
در پي فاش شدن ماهيت حقيقي «ايان هرسي علي»
نويسنده فيلم ضد اسلامي «تسليم» از كشور هلند اخراج شد
خبرگزاري فارس: دولت «هلند» در پي برملا شدن ماهيت حقيقي «ايان هرسي علي»، نويسنده فيلم ضد اسلامي «تسليم»، او را از اين كشور اخراج كرد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني اسلامآنلاين، «ايان هرسي علي»، عضو سومالي الاصل پارلمان هلند و يكي از منتقدان هميشگي دين اسلام، ضمن اعتراف به اين مطلب كه براي بدست آوردن پناهندگي كشور هلند، درباره اسم، سن و اتفاقات ناگوار گذشته خود به مقامات دروغ گفته است، به زودي هلند را به مقصد آمريكا ترك خواهد كرد.
«ايان هيرسي» 36 ساله، در سال 1992 به عنوان شخصي پناهنده وارد كشور هلند شد و در سال 1997 موفق به كسب پناهندگي هلند شد و در سال 2003 نيز وارد پارلمان اين كشور شد.
اخيرا از يكي از شبكههاي تلويزيوني هلند، مستندي درباره دروغهايي كه «هرسي علي» طي اين مدت به مقامات گفته است، پخش شد. براساس اين فيلم «هرسي علي» نه تنها درباره اسم و سن خود به همه دروغ گفته، بلكه تمام خويشاوندان او تنها شامل يك برادر ميشود و وي هيچگاه پسر عمويي نداشته كه والدين به اصطلاح مسلمان او بخواهند، او را وادار به ازدواج با وي كنند و او نيز مجبور به ترك خانواده خود شود.
«هرسي» خود در مصاحبههاي اخير خود به تمامي اين اتهامات اعتراف كرده و بدست آوردن مجوز پناهندگي هلند را تنها دليل اين همه دروغ دانسته اس�