پنج شنبه 25 خرداد 85
نمايش «درياچه پنهان»، براساس داستان كوتاهي از بوخنر
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر
نمايش« درياچه پنهان» نوشته و كار مسعود دلخواه براي اجرا در تالار سايه آماده ميشود.
مسعود دلخواه در گفتوگو با خبرنگار هنري ايسنا، گفت: نمايشنامه « درياچه پنهان» را براساس داستان كوتاهي از«گئوگ بوخنر» به زبان انگليسي تنظيم كردهام. اين نمايش داستان دانشجوي الهياتي است كه شاعر و نمايشنامهنويسي است و دراوج مبارزات سياسي كشور آلمان و قيام مردم، مجبور به ترك كشورميشود و به سفارش پدرش نزد كشيشي ميرود و تحت آموزش او قرار ميگيرد.
وي همچنين درباره تفاوتهاي اين كار با نمايش قبلياش «ويتسك» درادامه افزود: اين اثربه دليل طبيعت خاص خود تفاوتهاي زيادي با كار قبليام دارد، زيرا كه فضاي آن كمابيش رئاليسم و آميخته با لحظات سوررئال است و كاملا كلاسيك نوشته شده است.
دلخواه مطرح كرد:نمايشنامه « درياچه پنهان» را مدتها قبل زيرنظر يكي از استادان مطرح نمايشنامهنويسي دانشگاه كانزاس نوشته است در ادامه گفت:با روتوش نهايي كه بر روي آن انجام دادهام تا هفته آينده آن را به اداره كل هنرهاي نمايشي تحويل ميدهم.
كارگردان نمايش « ويتسك» همچنين درباره گروه اجرايي اين كار، گفت: اين نمايش در حدود 15 بازيگر دارد كه مسلما تعداد زيادي از آنها از گروه « تئاتر تجربي تهران» هستند، كه درتجربه قبلي با هم همكاري داشتيم و علاوه برآنها از چند بازيگر حرفهاي نيز استفاده خواهم كرد.
دلخواه در ادامه درباره دلايل عدم اجراي نمايشنامه «دوازده مرد خشمگين» افزود: گروه ما در ابتدا قصد داشت تا اين نمايشنامه را اجرا كند، ولي به دليل شلوغ بودن تالار چهارسو به ما پيشنهاد دادند كه درتالار سايه به صورت دو اجرايي كاركنيم. در صورتيكه اين كار خيلي طولاني بود و امكان اجراي همزمان آن با كار ديگري نبود. به همين دليل نمايشنامه را تغيير داديم تا بتوانيم در تالار سايه اجرا برويم.
وي در پايان افزود: همان موقع پيشنهاد تالار مولوي را هم به ما دادند ولي تالار سايه براي اجراي اين نمايش مناسبتر بود . ما هم مذاكراتمان را با مركز براي اجراي نمايش « درياچه پنهان»انجام دادهايم و قراراست اول آبان در تالار سايه آن را به صحنه ببريم.
به گزارش ايسنا، اين موضوع در حالي است كه عنوان نمايش « دوازده مرد خشمگين» به كارگرداني مسعود دلخواه از سوي مركز براي اجرا در تالار مولوي اعلام شده است.
«پرنده خيال من» و داستانهاي كوتاهش
سرويس: نگاهي به وبلاگها
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
وبلاگ «پرنده خيال من» در برگيرندهي داستانهاي كوتاهي است كه بيشتر اين داستانها، به كوتاهي يك پاراگراف هستند.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سه داستان كوتاه را از داستانهايي كه در اين وبلاگ به نشاني http://tzm.blogfa.com آمده است، در ادامه ميخوانيد:
آي آدمها!
پيرمرد نشسته بود , به درخت پشتش بلوزهايي را آويزان کرده بود، قديمي بودند...يادگار جواني...آن طرفش جارو برقي بود، ميتوان فهميد قديمي بوده...و روزگاري خانه اي را تميز مي کرده...وسايل زياد بود اما مهم تر از همه چيز پيرمرد بود که با بغضي نترکيده و سري پايين بلوز ها را به کارگرها مي فروخت...و به قول نيما:"آي آدمها..."
***
من........
به صورت خونياش نگاه مي کنم، به چشمان پر از هراسش که لبريز از التماسند، تفنگم را به سويش نشانه ميروم به حرفهايش گوش نمي کنم شليک ميکنم...چه دردي وجودم را فراگرفته خون از بدن ميرود، به زمين ميافتم و به قطعههاي خورد شدهي آينه نگاه ميکنم....
***
فراتر از فرياد
فرياد مي کشيد از نا اميديهايش، از غم هايش و فريادش را بلندتر کرد قلبش به درد آمده بود. اشکهايش که هيچ وقت جاري نشده بودند اذيتش ميکردند و احساس پوچي که تمام وجودش را گرفته بود... به آرامي سرش را بلند کرد. به جمعيت مقابلش نگاه کرد همه دستهايشان را بالا و پايين مي کردند و گيتاريست همچنان گيتار ميزد.
فرهنگنامهي شاعران يزدي منتشر ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - يزد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
فرهنگنامه و بيوگرافي شاعران يزد با نمونههايي از شعرهاي آنها تا اواخر سال 85 چاپ خواهد شد.
بتول خاتمزاده - مدير اجرايي انتشارات ريحانهالرسول - در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در يزد، اظهار داشت: پژوهشكده ريحانهالرسول از سال 78 در زمينه تحقيق، چاپ و نشر كتاب شروع به فعاليت كرده است.
وي تصريح كرد: اين بنياد شامل پژوهشكده، مركز انتشارات ، گنجينه نسخ خطي و كتابخانه تخصصي ميرزا محمد كاظميني است كه طرح تحقيقاتي پروژه دانشنامه مشاهير و مفاخر يزد در سال 82 انجام و در سه جلد به عنوان دانشنامه مشاهير يزد به چاپ رسيده است.
او با اشاره به نشر كتابهاي جديد، ادامه داد: كتابهاي دانشنامه ائمه جمعه، دانشنامه مشاهير و مفاخر دامغان، يزد ديروز و خاطرات دكتر جلال گلشن در رابطه با آداب و سنن و رخدادهاي يزد از سال 1304 تا سال1384 در اوايل سال 85 چاپ شده است.
خاتمزاده فعاليت اصلي اين بنياد را در زمينه تحقيقات و پژوهشهاي فرهنگي عنوان كرد و افزود: بعد از چاپ كتاب دانشنامه مشاهير يزد، بالغ بر 50 عنوان كتاب انتشار يافته و چندين كتاب زير چاپ است كه چهار جلد ريحانهالرسول هر يك درباره يكي از مقامات يزدي چاپ شده و سه جلد ديگر آن زير چاپ است كه همزمان با ميلاد حضرت زهرا (س) در نمايشگاه اين موسسه به نمايش گذاشته خواهد شد.
وي همچنين خاطرنشان كرد: كتابهاي يزد ديروز، 100 نوشته ريحانهالرسول در چهار جلد، دانشنامه دامغان و تنديس پارسايي، از جمله کتابهايي است که در نمايشگاه كتاب تهران به نمايش گذاشته شدند.
فرزانه كرمپور:
داستان كوتاه براي نويسندهي ما صرف بيشتري دارد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
به اعتقاد فرزانه كرمپور، ما چون داستاننويس حرفهيي به معنايي كه از حرفهاش نان درآورد، نداريم، داستان كوتاه براي نويسنده صرف بيشتري دارد.
اين داستاننويس در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: در ايران كسي از طريق داستاننويسي پول به دست نميآورد و از اين طريق، معاش نميگذراند. نويسنده وقتي ميبيند داستان كوتاه صرف بيشتري دارد و او با چند ساعت يا چند روز نشستن و وقت گذاشتن، يك داستان كوتاه را به سرانجام ميرساند، اما براي نوشتن يك رمان يا داستان بلند بايد روزها خود را درگير آن كند و چون ما داستاننويس حرفهيي نداريم، اين امر سختتر شده است.
وي يكي از دلايل استقبال نكردن مخاطبان را از رمان بلند، وجود رسانههاي جذاب ديگر دانست و افزود: وجود رسانههاي جذابي چون اينترنت، ماهواره، تلويزيون و...، بسياري از مخاطبان كتاب را به خود جذب كرده است؛ چرا كه مخاطبان با اين رسانهها راحتتر ارتباط برقرار ميكنند و در مدت كمي به آنچه ميخواهند، دست مييابند. اما اگر مخاطب رمان يا داستان بلندي بخواهد بخواند، روزها با آن درگير ميشود و نميتواند در چند ساعت آن را به اتمام برساند. در دورهاي كه وقت براي انسانها داراي اهميت است و همه عجله دارند كه چيزي را با سرعت به سرانجام برسانند، نه مخاطب و نه نويسنده ساعتها و روزها نميتواند وقت صرف كند كه مثلا درباره پردهاي روي ديوار بحث و جزييات آن را تشريح كند.
او يادآوري كرد: امروز هر كسي كار اونوره دو بالزاك يا لئو تولستوي را نميتواند بخواند، چرا كه بيشتر وقت مخاطب قرن 20 صرف صحنهاي در تلويزيون ميشود. خواننده امروز ديگر وقت اين را ندارد كه فرضا درباره يك خيابان، ساعتها مطلب بخواند، بلكه تمايل دارد با سرعت به چيزي برسد؛ چرا كه انسان امروز با كمبود وقت مواجه است.
كرمپور در دوره كنوني، آن نوع كار ادبي را موفق ميداند كه در كوتاهترين زمان، بيشترين پيام را به مخاطب برساند.
او همچنين گفت: نوشتن داستان كوتاه صرف بيشتري دارد، چرا كه در كوتاهترين وقت، پيامش را ميرساند و مورد استقبال بيشتر مخاطب قرار ميگيرد؛ به اين دليل است كه هم داستاننويس و هم مخاطب امروز تمايل بيشتري به داستان كوتاه دارند تا داستان بلند.
شاعري که دنبال مدح ميرود، ميداني مثل کيست؟
سرويس: نگاهي به وبلاگها
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
عطاالله مهاجراني، در "مكتوب" از سفري كه به دوحه براي شرکت در سمينار اسلام و غرب به ميزباني مرکز تحقيقات الجزيره داشته و ديدارهايش با متفکران و نويسندگان جهان اسلام و اروپا و آمريکا نوشته است.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نوشتهي "مكتوب" به نشاني http://mohajerani.maktoub.ir ميخوانيد: «در حاشيهي سمينار با دکتر مکي که سوداني است، راحت روي شنهاي ساحل هتل چهار فصل نشسته بوديم. دربارهي وطن صحبت ميکرديم. سخن از دو پارگي جان متنبي بود. که از سويي وطن را در چارچوب سرزمين معيني نميداند و از سوي ديگر ياد آشناي سرزميني که در آن به دنيا آمده در ذهنش زنده است. گفتم متنبي ميگويد اگر سفر کردي تا آخر دنيا برو. برو تا آنجا که اگر به غرب رفتهاي ديگر نشاني از غرب نباشد. و اگر به شرق رفتهيي شرق ديگري پيش روي تو نيست:
فشرق حتي ليس للشرق مشرق
وغرب حتي ليس للغرب مغرب
دکتر مکي شعرهاي متنبي را از حفظ ميخواند. چنين حافظهي شگفتانگيزي را يک بار ديگر در دوران نمايندگي مجلس اول شاهد بودم. شيخ اسماعيل معزي ملايري حافظهاش مثل تيغ تيزي ميبريد و دهانت از حيرتباز ميماند.
- متنبي مثل نهنگيست که توي قفس مدح سيفالدوله اسير شده است. ديدهاي گاهي که اين نهنگ سر از آب بيرون ميآورد چه غوغايي ميکند؟ شاعري که ميداند سلطان کلمه است:
و ما الدهر الا من رواه قلائدي
اذا قلت شعرا اصبح الدهر منشدا
زمانهي راوي شعر من است، وقتي شعر ميگويم. زمانه ترانهخوان اشعار من ست ...
- سيفالدوله به متنبي اسب و مال و ثروت داد و متنبي به او نام. کاش متنبي به نان خشک ميساخت و سيمرغ انديشه و هنرش را مثل بازي دستآموز قدرتمندان نميکرد.
نگاه دکتر مکي به دريا بود. گفت:
- حتي مدح به او فرصت نداد طبيعت را درست ببيند. گاهي مثل درخشش برق نشاني از طبيعت در ديوان او پيداست. دربارهي همين دريا مي گويد:
و وجه البحر يعرف من بعيد
اذا يسجو فکيف اذا يموج
چهرهي دريا وقتي آرامست از دور شناخته ميشود، حال اگر چهرهاش موج بزند چگونه خواهد بود؟
صداي نرم موج به گوش ميرسد. و بازتاب نور ماه در دريا. دکتر مکي دانههاي شن را توي دست ميفشرد:
ان هذا الشعر في الشعر ملک
سار فهو الشمس و الدنيا فلک
اين شعر پادشاه اشعار است.
دنيا مثل آسمان است و شعرم مثل آفتاب...
شاعري که دنبال مدح ميرود، ميداني مثل کيست؟
دانههاي شن از توي مشت دکتر مکي روي ساحل ميريزد.
- مثل جوانيست که دنبال مد ست. عمر مد چقدر ست؟ عمر مدح و قدرت هم همين اندازههاست. نه؟
اين الاکاسره الجبابره الالي
کنزوا الکنوز فما بقين و لا بقوا..
تو که ميدانستي قدرت و حکومت مثل شن نرم با توفان محو ميشود، چرا اين همه مدح گفتي؟ ...»
فريدون فرهودي:
براي ساخت "بازيهاي رايانهاي" بايد از داستانهاي اساطيري ايراني بهره برد
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
آنقدر بايد كشش و جذابيت تصويري بازي هاي ريانهاي ما بالا باشد كه بتواند جاي بازيهاي رايانهاي خارجي را بگيرد.
همزمان با آغاز به کار تاسيس بنياد ملي بازي هاي رايانه اي ، فريدون فرهودي از فيلمنامه نويسان کشور در گفت و گو با خبرنگار هنري ايسنا ضمن بيان اين مطلب و تاكيد براينكه اگر قرار است بازي رايانهاي در كشورمان توليد شود بايد ويژگيهاي ايراني و مختصات قومي و بومي ما را در بر بگيرد، اظهار داشت: اين مهم زماني بدست ميآيد كه ما از قصههاي متعارف ايراني استفاده كنيم اما اين قصهها معمولا آنقدر نرم و آرام هستند كه با اندك كنشها و تحركات داخلش جواب بچههاي امروزي را نميتوانند بدهند مگر آنكه ويژگيهايي هم پاي اينها شكل بگيرد مثلا روي قصههاي شاهنامه كار شود و بتوانيم آنها را به زباني به روزتر و نمايشتر ارائه كنيم مثل كاري كه آن طرف با افسانهها و اسطورههايشان انجام ميدهند .
فرهودي با بيان اينكه ما از اتفاقات زيادي كه در طول تاريخ ايران رخ داده است ميتوانيم در اين زمينه استفاده كنيم تصريح كرد: مشروط به اينكه به بعد نمايشياش فكر كنيم . بازيهايي كه اينجا ساخته ميشود ميتواند از تكيه گاههايي مثل جنگ تحميلي و حتي همين انرژي هستهاي بهره ببرد كه جذاب هم باشد مشروط به اينكه بچهها آمادگي اين روحيات را داشته باشند.
وي تاكيد كرد: فكر ميكنم تشكيلات و جمعي لازم است تا روي داستانهاي پرتحرك ما كار كنند و قصههاي به روزتري از اينها در بياورند.
اين فيلمنامه نويس به مخرب بودن بعضي از بازيهاي رايانهاي خارجي براي بچهها اشاره كرد و به ايسنا گفت: بعضي از اين بازيها به خودي اثر تخريبي دارد كه من گاهي فكر ميكنم اگر اين بازيها تعطيل ميشد خيلي بهتر بود.
وي در پايان صحبتهاي خود يادآور شد: ما وقتي كلوپهاي ويدئويي را راهانداختيم به دنبال اين بوديم تا حتي الامكان از فيلمهاي توليد داخل استفاده كنيم ولي عملا مي بينيم كه اين اتفاق نيافتاد اگر براي بازيهاي رايانهاي هم همين استفاده در توليد و عرضه باشد همين معضل پيش خواهد آمد.
نقد داستانهاي دههي 40 و قبل آن از علياشرف درويشيان منتشر ميشود
«فرهنگ افسانههاي مردم ايران» بهپايان ميرسد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
جلد نوزدهم و بيستم «فرهنگ افسانههاي مردم ايران» و جلد ششم «داستانهاي محبوب من» از علياشرف درويشيان منتشر ميشوند. «خاطرات صفرخان» و مجموعه «درشتي» اين داستاننويس نيز تجديد چاپ شدهاند.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، از مجموعه «فرهنگ افسانههاي مردم ايران»، تاكنون 18 جلد منتشر شده و دو جلد يادشده، مجلدهاي پاياني اين مجموعه هستند كه توسط انتشارات كتاب و فرهنگ منتشر ميشوند.
اين فرهنگ، دايرهالمعارفي الفبايي است از افسانههاي سراسر ايران كه حاصل تلاش 22 ساله درويشيان با همكاري رضا خندان مهابادي است. جلد نوزدهم آن چند ماهي براي دريافت مجوز نشر رفته و اين داستاننويس پيشكسوت در حال آماده كردن جلد بيستم، يعني آخرين جلد است.
همچنين جلد پنجم و ششم «داستانهاي محبوب من» از اين نويسنده زير چاپ است و به زودي توسط نشر چشمه منتشر خواهد شد. اين مجلد، نقد و بررسي داستانهايي از سال 1300 تا 1340، يعني نقد و بررسي داستانهاي داستاننويسان دهه 40 و ماقبل آنرا را دربرميگيرد.
جلد اول و دوم اين مجموعه نقد و بررسي داستانهاي كوتاه دهه 70 ، جلد سوم و چهارم، نقد و بررسي داستانهاي كوتاه دهه 60 و جلد پنجم، نقد و بررسي داستانهاي كوتاه دهه 50 است.
درويشيان داستانهاي اين مجموعه را نيز با كمك رضا خندان مهابادي جمعآوري كرده است.
همچنين چاپ پنجم «خاطرات صفرخان» و چاپ چهارم مجموعه «درشتي» به تازگي تجديد چاپ شدهاند.
«داستانهاي تازه داغ» درويشيان نيز كه اين روزها مشغول نوشتن رمان «هميشه مادر» است، بعد از گذشت دو سال، همچنان در انتظار دريافت مجوز نشر است.
«از اين ولايت»، «آبشوران»، «فصل نان» و «همراه آهنگهاي بابام»، چهار كتابي هستند كه بعد از 25 سال مجوز چاپ مجدد دريافت كردند و در نمايشگاه امسال عرضه شدند.
«انديشههاي سبز»؛
زندگينامه و آثار 30 شاعر معاصر شهرستان خاتم منتشر شد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - يزد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
كتاب «انديشههاي سبز» شامل زندگينامه و آثار برگزيده 30 شاعر معاصر شهرستان خاتم به چاپ رسيد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، اين مجموعه توسط انجمن شعر و ادب شهرستان خاتم و با همكاري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان يزد و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان خاتم به همت اكبر رنجبر تدوين شده است.
«انديشههاي سبز» در يكصدو50 صفحه و در شمارگان دوهزارنسخه با قيمت 15 هزار ريال به بازار كتاب عرضه شده است.
با پيام شيركو بيكس،
مراسم تقدير از جلال ملكشاه - شاعر كرد - در دانشگاه تهران برگزار شد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
عصر امروز، طي مراسمي با همكاري جامعهي كردهاي مقيم تهران، بزرگداشت جلال ملكشاه در تالار ابن سيناي دانشگاه علوم پزشكي تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين مراسم كه با همكاري كانون دانشجويي كازيوه دانشگاه علوم پزشكي تهران برگزار شد، به ياد شهيدان كردستان، يك دقيقه سكوت اعلام شد و سپس پيام شيركو بيكس - شاعر بنام كرد - به اين برنامه خوانده شد.
در پيام بيكس آمده بود: «شعر ملكشاه سبب توسعه و پيشرفت زبان و ادبيات ملت ما شده و زبان او، زباني رسا و دقيق در صفحهي ادبيات ماست. شعر او از دل برميخيزد و بر دل مينشيند، ولي او اگر زندگي راحتتري داشت، آثار ارزشمندتري به جامعهي خود ميتوانست ارايه كند».
سپس پيامي ازسوي دانشجويان كرد دانشگاه تهران خوانده شد. همچنين علاوه بر دستاندركاران كانون يادشده و يك عضو جامعهي كردهاي مقيم مركز، صلاح سوران - شاعر كرد - و جلال ملكشاه صحبت كردند.
در پايان، پس از اجراي موسيقي، از ملكشاه تقدير شد و وي نيز در سخناني، از برگزاركنندگان تشكر كرد.
اين برنامه به زبان كردي برگزار شد.
جلال ملكشاه در سال 1320 در شهر سنندج چشم به دنيا گشود. او در حال حاضر به عنوان يكي از مطرحترين شاعران كرد در زمينه شعر نو كردي شناخته ميشود.
اين شاعر كرد زماني در زمينه شعر نو به ترجمه شعرهاي پوشكين - شاعر نامي روسي - بهزبان فارسي همت كرد. ترجمه شعر «پيري عقاب» كه گفتوگوي عقاب در حال احتضار با زاغ پير است، نيز از آثار برجسته اوست.
كتاب اخير وي به زبان كردي نگارش شده و با عنوان «زرهي زه نجيري و شهي ديله كان» كه ترجمه فارسي آن، «انعكاس لرزش صداي كلمات در بند» است، در سال 1383 در سنندج به چاپ رسيد.
مهري بهفر:
داستان امروز بهسمت كوتاهتر شدن حركت كرده است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
رماننويسي نه تنها در ايران، بلكه در جهان هم به سمت مختصر و خلاصه شدن حركت كرده است.
مهري بهفر با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، يادآور شد: در قرنهاي 19 و 20 رمانهاي چندجلدي زيادي مانند آنا كارنينا، جنگ و صلح، برادران كارامازوف و يا كارهاي بلند رومن رولان را داشتيم، اما امروز در دنيا، گرايش به سمت گزيدهتر نوشتن، داستانهاي كوتاه و داستانكها بيشتر شده است، كه در ايران هم اين اتفاق افتاده است؛ قدري از اين موضوع به خاصيت زمانه بازميگردد.
وي با اشاره به شعر كه در دنياي كلاسيك، هنر غالب بوده، توضيح داد: در دنياي كلاسيك، شعر هنر غالب بوده كه گاهي ميتوانست در قالب مثنوي يا قصيده بلند باشد، ولي امروز ميبينيم كه شعر ديگر مانند گذشته بلند نيست. بعد از دوران كلاسيك هم رمان كوتاه جاي رمانهاي چندجلدي را گرفت، در ادامه، بعد از رمان كوتاه، داستان كوتاه جايگزين آن شد و امروز هم رمان از هنر برتر پايين آمده و جايش را به سينما داده است، چرا كه سينما همه هنرها را در خود جمع كرده است.
وي با بيان اين مطلب كه در دنيا هم رمانهاي چندجلدي كمتر خلق ميشود، گفت: البته منظورم اين نيست كه رمان بلند اصلا خلق نميشود، ولي در مجموع داستان در دنياي امروز به سمت كوتاهتر شدن حركت كرده؛ شايد بخشي به خاطر زندگي ديجيتالي يا حركت از زندگي مدرن به پستمدرن باشد.
بهفر تاثير مميزي را در خلق نشدن رمانهاي چندجلدي چندان دخيل نداشت و افزود: بايد ديد اصلا اين موضوع چقدر دخالت دارد و تا چه حد مقبول است كه هنرمند به چيزهاي بيروني نگاه كند و آيا قوانين هنري اين حق را به او ميدهد كه به چيزهايي بيروني مثل سانسور بينديشد.
وي همچنين معتقد است: نويسنده براساس آنچه كه خاصيت اثر است، رمان يا داستان كوتاه خلق ميكند؛ هر يك از آنها در وضعيت بخصوصي در ذهن نويسنده شكل ميگيرد و او نميتواند با توجه به شرايط بيروني داستانش را به بلند و يا كوتاه تبديل كند، سر و دستش را بزند و موجود ناقصالخلقهاي را به وجود آورد. اگر اين فرض را بپذيريم، تمام كارهايي كه اينجا خلق شدهاند، ناقصالخلقهاند؛ زيرا به آفرينش نويسنده نرسيده و زودتر به دنيا آمدهاند.
بهفر افزود: رماني كه به شكل حجيمتري توليد ميشود، از نطفهي هنري متفاوتي برخوردار است و داستان كوتاه نميتواند مختصرشدهي رمان باشد؛ چرا كه نوع بيان و شكل رمان، از داستان كوتاه متفاوت است؛ يك داستان كوتاه، خود بالغ و درخود تمام است و اندازه و حد آخرش همين است.
بهفر با بيان اين مطلب كه اگر نويسندهاي مساله سانسور را دليل خلق نكردن رمان بلند عنوان كند، بهانهاي بيش نيست، در ادامه اظهار داشت: چيزهاي بيروني اينچنيني نميتوانند در امر آفرينش تاثير بگذارند. اگر نويسنده داراي اين قدرت باشد كه لايههاي اجتماعي، سياسي و … را به شكل هنري بيان كند، اما اين توانايي را محدود سازد، پذيرفتني نيست؛ همان طور كه عواطف كنترلشدني نيست، نويسنده هم نميتواند با اختيار چيزي را كوتاه يا بلند كند كه اگر اينطور باشد، او نويسندهاي متوسط رو به پايين است.
گزيدهي شعرهاي بسيج دانشجويي منتشر شد
عباس براتيپور شعرهايش را براي امام خميني (ره) و دفاع مقدس منتشر ميكند
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
گزيدهي شعرهاي بسيج دانشجويي در مجموعهي «عشق و جنگ» با اصلاح و گزينش عباس براتيپور منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه با عنوان فرعي «سرودههاي ساكنان كوچههاي عشق و جنگ» حاصل سه نوبت فراخوان بسيج دانشجويي است كه از سوي انتشارات فرهنگگستر و سازمان بسيج دانشجويي منتشر شده است.
براتي پور همچنين درصدد است تا دو مجموعه را از شعرهايي كه براي حضرت امام خميني (ره) و دفاع مقدس گفته، منتشر كند.
پيش از اين، مجموعههاي «دل و دريا»، «بهت نگاه» و دفتري از گزيدهي ادبيات معاصر نيستان از او به چاپ رسيدهاند.
اين شاعر همچنين روزهاي چهارشنبه از ساعت 16 تا 18 در محل حوزهي هنري سازمان تبليغات اسلامي، جلسهي نقد و بررسي شعر دارد.
پنجمين جشنوارهي ادبي دانشگاههاي علوم پزشكي كشور شهريور برگزار ميشود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
پنجمين جشنواره شعر و داستان دانشگاههاي علوم پزشكي كشور، شهريورماه امسال در دانشگاه علوم پزشكي تهران برگزار ميشود.
مسؤول روابط عمومي اين جشنواره به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: اين جشنواره هر سال در مهرماه برگزار ميشد، اما امسال به دليل تداخل با ماه مبارك رمضان، 29 تا 31 شهريور در تهران برگزار خواهد شد.
فاطمه سادات واقفي افزود: هدف از اين جشنواره، شناخت و معرفي چهرههاي نو و برتر در عرصه ادب در ميان دانشجويان علوم پزشكي كشور است و ازجمله برنامههاي جنبي در دست اقدام جشنواره به برگزاري نشست دبيران كانونهاي ادبي دانشگاههاي علوم پزشكي كشور در روز پنجشنبه 18 خردادماه ميتوان اشاره كرد.
او همچنين گفت: جشنواره شعر و داستان امسال، بخشهاي شعر نو، سنتي، داستان و بخش ويژه با عنوان «پيامبر نور» را دارا خواهد بود.
واقفي خاطرنشان کرد: مهلت ارسال آثار تا 14 مردادماه است و طبق روال هر سال، بعد از دريافت آثار، هيأت داوران به داوري مقدماتي خواهند پرداخت و از منتخبان دور اول براي حضور در فستيوال ادبي رسما دعوت خواهد شد. به منظور برگزاري هرچه بهتر اين جشنواره، هماهنگيهايي نيز با سازمانهاي ميراث فرهنگي و گردشگري، بهزيستي كشور و سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران صورت گرفته است.
فريد سرافراز:
به يک دورهي شعري جديد وارد شدهايم
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - رشت
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
همه اتفاقاتي که در شعر دو دهه اخير رخ داده، يا لااقل بخش زيادي از آن، مستقيم يا غيرمستقيم از تجربههاي 80ساله شعر معاصر فارسي بهره برده است.
فريد سرافراز - شاعر جوان - در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره کيفيت شعر در دو دهه اخير، اظهار داشت: شعر در دو دهه اخير در مقايسه با کل شعر فارسي، چهرهاي بسيار متفاوت دارد. شعرهاي موفقي که در اين دو دهه، مخصوصا در پنج - شش سال اخير نوشته شدهاند، خواننده را کمتر به ياد شاعران بزرگ قبلي مياندازند.
وي افزود: شعر در اين دو دهه نتيجه طبيعي شعري است که با نيما يوشيج آغاز شد و به ما رسيد. اما نکتهاي که هماکنون براي ما بسيار اهميت دارد، اين است که در دو دهه اخير به يک کيفيت جديد در بيان شعري رسيدهايم.
سرافراز درباره وجه تمايز بين شعر دو دهه اخير و قبل از آن، گفت: در مقايسه بين شعر دو دهه اخير و شعر قبل از آن نيز وجوه تمايز بسيار پررنگ و آشکار است، بنابراين ميتوانيم ادعا کنيم که وارد يک دوره شعري جديد شدهايم، دورهاي که دير يا زود چهرههاي شاخصش را بيرون خواهد داد و معيارهاي خودش را به منتقدان و تاريخنويسان تحميل خواهد کرد.
وي خاطرنشان کرد: شعر و اصولا ادبيات ما در مقايسه با ادبيات پيشرو دنيا چندان فقير و بيمايه نيست. اگر مشکلات و موانع از سد راه برداشته شود و ادبيات ما به دنيا معرفي و عرضه شود، هيچ بعيد نيست که ما هم بتوانيم جايگاه شايستهاي در ادبيات دنيا کسب کنيم. همان عواملي که موجب شد سينماي پيشرو ما در جشنوارههاي بينالمللي مورد توجه مردم و منتقدان قرار گيرد، در ادبيات ما هم شايد حتا قويتر از سينما وجود دارد. نوع نگاه هنرمند ايراني - اعم از شاعر، نويسنده و يا فيلمساز - به هستي و مسائل پيرامونش با انسان غربي متفاوت است. ما مسائل و مشکلات خاص خودمان را داريم، اما در عين حال به فرهنگ و تمدني متعلق هستيم که حافظ، خيام، مولوي، رازي و ابن سينا را در دامان خود پرورانده است. اين پشتوانهها عوامل بسيار مهمي هستند.
اين شاعر جوان گيلاني در پايان با بيان اين مطلب که يکي از مشکلات اصلي ما - چه در حوزه ملي و چه در سطح بينالمللي -، غيرحرفهيي بودن ادبياتمان است، تصريح کرد: غيرحرفهيي بودن، آن هم در ادبيات که هر شاخه آن براي خودش دنيايي گسترده و بيانتهاست، آفت بزرگي است.
/با پيشكسوتان فرهنگ و ادب/
سيروس نيرو: شعر، هيچ ايسمي را برنميتابد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
ميگويد تنها بازمانده از نسلي است كه در كنار نيما يوشيج شعر گفته؛ روزگاري غزلسراي خوبي بوده و بهقول دكتر دولتشاهي، نيما او را گول زد و سيروس نيرو از آن پس، شد شاعري نوپرداز.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) سيروس نيرو شاعري از دهههاي 30 و40 است. ابتدا نزد اميري فيروزكوهي غزل كار ميكرده، اما آشنايي با نيما، تاثير عميقي روي او گذاشته و ديگر كمكم غزلسرايي را كنار ميگذارد و يكسره به شعر نو به روش نيما ميپردازد.
اهل تهران است، از كودكي در اين شهر بوده و شاهد بسياري از جريانات سياسي و اجتماعي كشور. اما حال و هواس سنش و بيحوصلگي نميگذارد كه آسودهخاطر از يكجا بگويد. گاهي درباره نيما و حرفهايش، گاهي درباره كافه رفتنهايش با نصرت رحماني، م. آزاد و مهدي اخوان ثالث ميگويد و گاه از كشف حجاب دوره رضاخان، گاه از خاطراتش از كلاسهاي هوشنگ ايراني كه تبش در آن دههها داغ بود و جواناني در كلاسهايش شركت ميكردند. او نيز به همراه دوستانش به كلاس هاي هوشنگ ايراني ميرفته، اما آنجا چيز زيادي دستگيرش نميشود، چراكه حرفهاي وي را نميفهمد. به اعتقاد او، ايراني شاعر نبود؛ بيشتر يك رياضيدان بود. اما نيما فرق داشت و حرفهايش غير از ديگران بود.
نيرو در خيابان ولي عصر كنوني زندگي ميكرد و نيما در دزاشيب. هر روز پيش نيما ميرفت و درسهايي ميگرفت، اين شد كه شعرهاي اوليهاش به سبك نيما بسيار نزديك است.
اين شاعر در ديدار بخش ادب ايسنا با او، گلهمند است از اينكه كسي اين روزها قدرش را نميداند، در حالي كه در اين سالها به گفته خودش، هيچكس به اندازه او روي شعر نيما كار نكرده است. كليه شعرهاي نيما را كه حدود هزارصفحه است، بهصورت كلياتي منتشر كرده و سطرهايي از شعرهاي او را كه بهنظرش صحيح ثبت نشده يا غلط خوانده شده بوده، تصحيح كرده است.
ميگويد، چون من تنها شاگرد زنده نيما هستم، ميدانم كه شكل درست شعرهاي او كدام است. اما با اين كارهايي كه انجام داده، از سخت چاپ شدن آثارش گلايه دارد. "كدام شاعر به اندازه من تحقيق كرده؛ هر كسي آمده، دو خط شعر گفته و رفته".
معتقد است كه در كار شعر و شاعري استخوان خرد كرده، ولي امروز جوانها در شعر، بيشتر از دوهزار كلمه استفاده نميكنند. آنها حتا ادبيات كلاسيكمان را نميخوانند، در حالي كه يكي از اصول شاعري، دانستن قافيه، وزن و سبكهاي ادبي است.
افسوس ميخورد كه اي كاش در دوره آنها، كساني كه به اندازه حالاي او تجربه دارند، بودند و آنها را راهنمايي ميكردند. "آنقدر كتاب چرند و مزخرف خواندهايم كه حسابش از دستم خارج است. هيچكس نبود به ما بگويد كه فلان كتاب، كتاب خوبي است، مطالعهاش كن. هر چه دستمان ميآمد، ميخوانديم. اما جوان امروز از تجربيات نسل گذشته استفاده نميكند. او ميخواهد راه خود را برود و فكر ميكند كه با اين «ايسمها» راه به جايي خواهد برد."
سراينده مجموعه شعر «پاييزان»، بازيهاي زباني و ايسمهايي را كه امروز وجود دارند، در حد يك اسم ميداند كه كسي واقعا آنها را تجربه نكرده است. "اينها در حد حرف است. چيزي به اسم شعر پستمدرن، فرامدرن و... وجود ندارد؛ فقط عدهاي آن را خواندهاند، ولي اصلا جذب فرهنگمان نشده است؛ در حالي كه چيزي را كه ميخوانيم، بايد جذب قلب شده و از روح بيرون بزند. تنها خواندن تئوري فايدهاي ندارد؛ تا عملش فاصله زيادي است. محمد حقوقي كه ميگفت شعر بايد اينطور يا آنطور باشد، چه كرده است؛ يا رضا براهني؟ آيا كسي حاضر است امروز كارهاي او را يك بار ديگر چاپ كند."
او شعر را هنر ظريفي ميداند كه هيچ ايسمي را برنميتابد و ميگويد: هيچ ابداع و نوآوري در جهان يكباره به دست شخص واحدي صورت نگرفته است. هر كس در اين راه قدمي برميدارد و ابداع بهنام نفر آخر است كه به منصه ظهور ميرسد. درحقيقت او سهم ناچيزي در اين پروسه دارد. قبل از نيما، شاعران غزلسرا و قصيدهسرايي بودند كه به همان روش پيشين شعر ميسرودند، كساني چون عارف قزويني، ميرزاده عشقي، فرخي يزدي، ملكالشعراي بهار، اميري فيروزكوهي، محمدحسين شهريار، رهي معيري، وحيد دستگردي، اقبال لاهوتي و پروين اعتصامي و قبل از صادق هدايت، هم محمدعلي جمالزاده «يكي بود يكي نبود»ش را منتشر كرد؛ تا اين دوره خبري از نيما يوشيج و صادق هدايت نبود. فعاليت آنها از سال 1318 آغاز ميشود.
"اينكه نوشتهاند صادق هدايت در سال 1309 فلان كتاب را چاپ كرده، اينگونه نبوده. او در سال 1317 كليه آثارش را به ناشري به مبلغ 17 هزار تومان واگذار كرد و به پاريس رفت. گمان ميكرد كه سر ناشرش كلاه گذاشته و كسي كتابهاي او را نميخواند. تا سال 1318 هم هيچ مجموعه شعري از نيما چاپ نشده بود؛ تا اينكه مقالاتش را در مجله «موسيقي» منتشر كرد و بدين طريق نخستين گام در راه تحول هنر و بخصوص شعر در ايران برداشته شد."
وي در ادامه به تشكيل نخستين كنگره نويسندگان اشاره كرد؛ كنگرهاي كه نيما در آنجا دو شعر خواند؛ يكي «آي آدمها» و ديگري «پدري و پسري». همين شعرخواني نيما در آن دوره باعث شد تا عدهاي به شعر او دشمني بورزند و عليه وي مبارزه و ايستادگي كنند و اين دشمني تا آخر عمر نيما همچنان ادامه داشت.
نيرو از وقايع ادبي اين سالها را ظهور شاهين تندر كيا ميداند و ادامه ميدهد: جرياني كه تندر كيا راه انداخت، مورد تنفر جواناني چون ما قرار داشت. كتابفروشيها هم از پذيرفتن اين نوع آثار سرباز ميزدند. بالاخره روزي طرفداران هدايت در كافه فردوسي كتك مفصلي به او زدند و از آن به بعد ديگر نامي از تندر كيا نشنيديم.
بهاعتقاد وي، از سال 1328 به بعد ادبيات نو متعلق به نيماست. نيما در همين سال منظومه «افسانه» را سرود و سپس در سال 1330 شاهكار نو شعر پارسي به روال شعر اروپاييان - «مرغ آمين» - را سرود كه مجلاتي چون سخن، كبوتر صلح، پيام نو، جهان نو، مردم، انديشه نو، جام جم و چند روزنامه و مجله ديگر كه در خاطر ندارد، در اين دهه به نوآوري كمك كردند.
بهنظر او، از شاعران بنام اين دهه، نيما يوشيج، پرويز ناتل خانلري، ملكالشعراي بهار، رهي معيري، محمدحسين شهريار، لطفعلي صورتگر، فريدون توللي، اميري فيروزكوهي، پژمان بختياري و چند نفر ديگر بودند.
دههي 30 را يكي از پربارترين و متحولترين دورهها بعد از مشروطيت عنوان ميكند و دليل آنرا آزادي قلم در آن دهه ميداند كه باعث شد جوانان در اين دوره شعرهاي پرطراوت و زيبايي از خود بر جاي بگذارند. حتا شاعران سنتي نيز تحت تاثير اين جوانان، از شعر نو آن روزگار تقليد كردند و شاعراني چون اميري فيروزكوهي، ملكالشعراي بهار، مهدي حميدي شيرازي و محمدحسين شهريار، آثاري از اين نوع به وجود آوردند و شاعران، ديگر آن هرزروي دهه قبل را بوسيده و كنار گذاشته بودند؛ شاعري توانا چون هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سايه) در اين دهه غزلهاي پر و پيمانهاي ميسرود.
وي معتقد است كه هنرمند بايد در يك هنر متمركز باشد؛ نميشود كسي هم شعر بگويد، هم داستان و هم نقد بنويسد؛ مگر يك انسان چند دست دارد كه اين همه هندوانه را با هم بردارد.
نيرو از اشكالات عمده جامعه ادبي ما را نبود سنت نقد درست مي داند و ميگويد: اين شده كه كسي امروز به درستي نميداند شعر درست نيمايي كدام است و هر شعري را كه نه ساختار و نه فرم درستي دارد، به شعر نيمايي نسبت ميدهند. از طرف ديگر، استادان دانشگاههاي ما با ادبيات معاصر بيگانهاند و اين امر، بزرگترين ضربه را به ادبيات معاصر ما وارد كرده كه جبرانناپذير است.
وي تاكيد ميكند: امروز ديگر دوره غزلسرايي كه درصدد باب كردن آن هستند، سپري شده است و اين قالب شعري به دورهاي متعلق بود كه امروز ديگر جايي ندارد.
او هنوز جا را براي كار كردن روي شعر نيمايي باز ميداند و ميافزايد: وقتي اين پيمانه پر شد، ميتوانيم يك گام جلوتر رويم؛ اما هنوز فرصت آن نرسيده كه از شعر نو به شعر پستمدرن بپريم. كساني چون رضا براهني، يدالله رؤيايي و احمدرضا احمدي كه آن زمان جواناني بودند، نظريههايي را مطرح كردند كه پايهگذار شعر ما شد، اما نتوانست جذب فرهنگ ايراني شود. 40 سال است كه اين طيف دارند شعر ميگويند، ولي كجاي كار هستند؟ دورهاي رضا براهني نظريهاي درباره شعر صادر كرده بود و عدهاي را به دنبال خود كشاند كه اين شعرها مرا به ياد پرتابهاي شاهين تندر كيا ميانداخت؛ چنانچه اين شعرها اگر در كشوري مثل "كاتانگا" به چاپ ميرسيد، اهميت نداشت، اما در كشوري مثل ايران با اين همه تمدن و فرهنگش، عجيب بود كه تعدادي از جوانان كماستعداد و كمهوش ما را به اين موج بكشاند. اما كار آنها بالا گرفت و كسي حريفشان نبود. رضا براهني، هوشنگ گلشيري، محمد مختاري، محمد حقوقي، احمدرضا احمدي، محمدعلي سپانلو، جواد مجابي، منوچهر آتشي، علي باباچاهي، سيدعلي صالحي، يدالله رويايي، كاظم سادات اشكوري و محمد شمس لنگرودي از جمله دستاندركاران اين مصيبت بودند."
او در همين زمينه متذكر شد: يدالله رؤيايي كه مدت 30 سال است مقيم پاريس - مركز هنر دنيا - است، در اين مدت چه كرده؟ آيا مانند صادق هدايت به زبان فرانسه داستان نوشته، مثل ايشي گورو ژاپني ساكن لندن كار كرده، يا مثل رومن گاري چك ساكن پاريس و ژوزف كنراد لهستاني ساكن انگليس بوده است؟ نه، پس از 30 سال يك مشت ... بهنام شعر كه مورد تمجيد هنردوستان بيهنر قرار دارد، تحويل جامعه گيج و گنگ ما داده است.
او به آينده شعر ايران چندان اميدوار نيست و ميگويد: شعر امروز با وضع كنوني اگر پيش رود، راه به جايي نخواهد برد و تمام ميشود؛ مثل فرهنگهاي بزرگ ما از بين خواهد رفت. ما در دنيا يك شعر داريم و هميشه ميگويند ايران شاعران بزرگي دارد، ولي اگر تمام شاعران خوب ايران را جمع كنيم كه در دنيا شناخته شدهاند، به 20 نفر هم نميرسند، در صورتي كه فرانسه شاعران خوب زيادي دارد.
ده سالي را در اداره برنامه و بودجه كارمند بوده، اما علاقه به شعر و تحقيق باعث شده آن كار را رها كند و به شعري و شاعري كه علاقه هميشهاش بوده، بپردازد.
او هماكنون مشغول شرح و تفسير «ليلي و مجنون» نظامي است و «در يتيم»ش كه تفسير و معناي «خسرو و شيرين» نظامي است، به زودي منتشر خواهد شد. ميگويد اگر عمري باقي باشد، قصد دارد مجموعه «خمسه نظامي» را شرح و تفسير كند. همچنين مجموعه شعر «چهل تيكه» را براي انتشار آماده دارد كه هنوز ناشري براي آن نيافته است.
سيروس نيرو متولد 1309 تهران است. دوره ليسانس ادبيات فارسي را با تدريس استاداني چون بديعالزمان فروزانفر، پرويز ناتل خانلري، جلالالدين همايي و محمد معين به اتمام رسانده است.
نخستين شعرهايش در روزنامه دانشآموزان خوب منتشر شد و بعد در روزنامه شهباز، سپيد و سياه، مجله نگين و بالاخره در چيستا.
از وي تاكنون مجموعه شعرهاي «سحر»، «رود»، «جاده»، «بهاراز پنجره»، «از كودتا تا انقلاب»، «با تهاجم باد»، «مينياتورهاي ايراني»، «از نحلس تا گرمگاه»، «عشقات رسد به فرياد»، «رد پا» و «پاييزان» منتشر شده است.
همچنين «گنج مراد» (شرح غزلهاي حافظ)، «خوانش شعر نيما يوشيج» (مجموعه مقاله) و «دنياي شجاع نو» (مجموعه شعرهاي نيما)، ديگر كتابهاي چاپشدهي اين شاعراند.
گزارش، گفتوگو از: خبرنگار ايسنا، زينب كاظمخواه