به مناسبت ششمين سالروز درگذشت شاعر بزرگ آزادي
تهران- خبرگزاري كار ايران
"احمد شاملو " در بيست و يكم آذر سال 1304 در خانه 134 خيابان صفي علي شاه تهران متولد شد, پدرش "حيدر" و مادرش "كوكب عراقي" بود ، به دليل اينكه پدرش افسر ارتش بود و از اين شهر به آن شهر اعزام ميشد، "شاملو" هرگز نتوانست همراه خانواده براي مدتي در شهري ماندگار شود و تحصيلات مرتبي داشته باشد ، سال 1322 براي اولين بار پايش به زندانهاي متفقين باز شد, اين مساله در حقيقت تير خلاصي به تحصيلات نامرتب او بود.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا، "شاملو"، سال 1326 نخستين مجموعه شعرش را به نام "آهنگهاي فراموش شده" منتشر كرد. "آهنگهاي فراموش شده" مجموعهاي ناهمگون از شعرهاي كاملا سنتي تا اشعار نيمايي "شاملو" بود، حتي نوشتههاي كاملا بيوزن، قافيه و آهنگ كه بعدها به نام شعر منثور يا شعر سپيد شهرت يافت، در آن ديده ميشود. انتشار اين مجموعهها در دنياي شاعري "شاملو" اهميت چنداني نداشت و همچنان كه خود او در مقدمه كتاب پيش بيني كرده بود ،اين نوشتههاي منظوم و منثور، آهنگهايي بود كه زود به دست فراموشي سپرده شد . اما اين مجموعه به جهت آنكه حاوي نخستين نمونههاي شعر سپيد فارسي است، نشر آن در اين سال قابل توجه است .
"شاملو" از انتشار اين كتاب و عدم اقبالش افسرده نشد و به كار ترجمه و فعاليتهاي ادبي در نشريات ادامه داد. سال 1330 ،او مجموعه شعر " قطعنامه" و شعر بلند "23" را منتشر كرد. اين مجموعه حاوي چهار شعر بلند بود كه نشان ميداد "شاملو" با عبور از شيوه نيمايي براي خود راه تازهاي ميجويد كه خود "نيما" و پيروان راستين او هرگز علاقه چنداني به آن نشان ندادند. پس از آن، مجموعه "شعر آهنها و احساسها" را منتشر كرد. در اين دوره،" شاملو" به مدت يكسال در زندان به سر ميبرد كه پس از آزادي به فعاليتهاي ادبي و فرهنگي خود ادامه ميدهد و تا آخرين روزهاي زندگي دست از كار نميكشد.
"شاملو" پس از يك دوره ترديد و نوسان ميان غزل و شعر اجتماعي، سرانجام راه خود را برگزيد و در مسيري قرار گرفت كه به عنوان يكي از برجستهترين شاگردان "نيما" كه راه جديدي را در عرصه شعر و شاعري ايجاد كردهاست، به شمار ميرود. او از شعر شاعران جهان تاثير پذيرفت و خود نيز بسياري از اشعار شاعران جهان را به فارسي برگرداند و يا به گونهاي باز سرايي كرد. بيگمان بسياري از باز سراييهاي "شاملو" از اصل شعر نيز بهتر و رساتر شدهاند. او تاريخ ادبيات كهن را به خوبي ميشناخت. البته شايد درباره بعضي از اظهار نظرهايي كه درباره بعضي از شاعران كردهاست، دچار اشتباه شده است. اما توانايي او در شعر كلاسيك غير قابل انكار است. حاصل آشنايي او با ادبيات كلاسيك، تصحيح و روايت از "افسانههاي هفت گنبد ","ترانهها","رباعيات ابوسعيد ابوالخير","خيام"," باباطاهر"و" حافظ شيراز" است. آشنايي او با ادبيات جهان با ترجمه آثاري چون نمايشنامه "عروسي خون"," افسانه هاي چيني"," اشعار لوركا"," رمان "پا برهنهها" ي "سي زيف" ,"غزل غز لهاي سليمان"،"مفت خورها"، " شهريار كوچولو" و دن آرام " كه بيشك شاهكار او به شمار ميرود. "شاملو"، "دن آرام"را ظرف مناسب براي ريختن كتاب "كوچه" يافت و در اين كتاب دست به تجربههاي جديدي در عرصه ترجمه زد. اگر "شاملو" شاعر هم نبود، تنها با اين ترجمه بينظير در تاريخ ادبيات ايران نامش ماندگار ميماند.
"شاملو" پس از انتشار مجموعههاي "باغ آينه", (1338)،"آيدا در آينه", (1343)،" آيدا، درخت و خنجر و خاطره"(1334)،" ققنوس در باران" (1354)،"مرثيههاي خاك" (1348)،"شكفتن در مه" (1349)،" ابراهيم در آتش" (1325) و "دشنه در ديس" (1356)، در زبان به ديدگاهي كاملا مستقل دست يافت و موقعيت و جايگاه ممتازي ميان شاعران نوپرداز و تحصيل كردگان متمايل به غرب پيدا كرد. ويژگي عمده شعرهاي او از لحاظ محتوا، نوعي تفكر فلسفي - اجتماعي است و از طريق تمثيل، نماد و اسطورههاي غربي و انساني بيان ميشود. به ويژه اينكه او در خلال اين اشعار ،اشارههاي روشني به نمادهاي مسيحيت دارد كه شعر او از اين جهت نيز ممتاز ميشود.
آزادي اغلب شعرهاي او از هر نوع قيد اعم از وزن و قافيه به شيوههاي سنتي ويژگي عمدهاي است كه در شعر نو ايران سابقه چندان ندارد. به نظر ميرسد كه آهنگ سخن او گاه به نثرهاي سده چهارم و پنجم و زبان ترجمههاي تورات و انجيل نزديك ميشود, در همين راستا ناقدان از تاثير آشكار نثر "بيهقي" بر شعر "شاملو" غافل نماندهاند. شعر" شاملو" از نظر زبان، فرم و پرداخت ادبي،استفاده مبتكرانه از عناصر ادبي و زباني بسيار حائز اهميت است و ازجهات مختلف قابل بحث و بررسي است. "شاملو" با يك عمر پايمردي و تلاش در عرصه فرهنگ و ادب ايران و جهان در بامداد يكشنبه دوم مرداد ماه 1379 ديده از جهان فرو بست و در امامزاده طاهر آرام گرفت.
دومين همايش شعر همسفر با پاييز برگزار ميشود
تهران- خبرگزاري كار ايران
دومين همايش شعر همسفر با پاييز و بزرگداشت "كليم كاشاني" از سوي انجمن ادبي "كليم كاشاني" و با همكاري اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي كاشان در بخش شعر و مقاله برگزار ميشود .
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, در دومين همايش شعر همسفر با پاييز و بزرگداشت "كليم كاشاني" , موضوع شعرها آزاد است و شركت كنندگان در اين بخش آثاري را ميتوانند در همايش شركت بدهند كه تا كنون در هيچ جشنوارهاي شركت نداده باشند و از آنجا كه كاشان ميزبان همايش بوده؛ سرودههاي شاعران كاشاني در داوري شركت داده نخواهد شد، اما از آثار آنها در برنامه ها و يادنامه همايش استفاده خواهد شد و سروده ها ترجيحا بايد در قالب غزل باشند .
لازم به ذكر است, مقالات نيز بايد پيرامون شخصيت، شعر، جايگاه شعري و ويژگيهاي سبكي وي باشند و شركتكنندگان آثار خود را حداكثر تا 15 شهريور ماه 85 ارسال كنند.
/ نقد و بررسي "درنگي بر سرگرداني هاي شهرزاد پسامدرن" /
جواد اسحاقيان :
منابع فارسي در حوزه نقد ادبي بسيار كم است
بر اساس آثار نويسندگان زن ، مولفههاي فمنيسم را استخراج كردم
تهران- خبرگزاري كار ايران
منابع فارسي در حوزه نقد ادبي بسيار كم است , از اين رو كسي كه بخواهد براساس اين كتاب ها دست به نقد بزند خود را به دشواري مياندازد .
"جواد اسحاقيان"، مولف كتاب "درنگي بر سرگرداني هاي شهرزاد پسامدرن" , در جلسه نقد و بررسي اين كتاب كه عصر ديروز در تالار گفت و گو انتشارات ققنوس برگزار شد، گفت: از دهه 60 به اين سو در نقد ادبي مسالهاي به نام نظريهاي ادبي به شكل جدي مطرح شده، البته نقدهايي بيش از اين نوشته مي شد. عمدتا اين نقدها براساس نقدهاي فرهنگي و نظريههاي ادبي نبوده است. من تمام كتابهايي كه درباره "جلال آلاحمد" و "دولتآبادي" نوشته شده را مطالعه كردهام، بيشتر اين مقالات و نوشتهها به شيوه علمي نوشته نشدهاند.
وي تصريح كرد: من تا كنون 10 عنوان در حوزه نقد ادبي نوشتهام كه اين كتابها از "جمال زاده" آغاز ميشوند و به "هدايت" , "سيمين دانشور" , "جلال آل احمد" و "دولتآبادي" اختصاص دارند و در چند جلد آن به رئاليست جادويي رمان نو در ادبيات فرانسه پرداخته ام . اسحاقيان افزود : نظريههاي ادبي بايد به فارسي ترجمه شوند و بعد ما براساس آن به نقد و بررسي آثار ادبي بپردازيم. اما نكته مهم اينجاست كه با توجه به اينكه ما با متن ترجمه سروكار داريم، وقتي براساس اين نظريهها به نقد فرماليستي ميپردازيم، واقعا بايد شك داشته باشيم كه آيا نقد فرماليستي كرده ايم يا نه !
وي در ادامه گفت : كتاب "درنگي بر سرگرداني هاي شهرزاد پسا مدرن" را براساس نظريههاي ادبي و هنجارهاي رايج نوشتهام. اما متاسفانه مثلا در زمينه نقد پسامدرن تنها يك كتاب به فارسي برگردانده شده است و منابع در اين زمينه بسيار كم است. بنابراين اگر كسي بر اساس همين يك جلد كتاب، نقد پسامدرن بنويسد؛ كار دشواري است. پس من از منابع مختلف استفاده كردم و براي نقد پسامدرن مولفههاي پست مدرن را از دل متنهاي پسا مدرن بيرون كشيدم و آثار "سيمين دانشور" را براساس 9 مولفه مورد بررسي قرار دادم .
مولف كتاب "درنگي بر سرگردانيهاي شهرزاد پسامدرن" يادآور شد : در حوزه ادبيات فمينيستي تنها يك كتاب به نام رمان و زنان را داريم و براساس يك كتاب و چند مقاله نميتوان نقد فمنيستي كرد.من نيز براساس ويژگيهاي آثار نويسندگان زن مولفه فمينيستي را استخراج كرده ام .
اسحاقيان در ادامه سخنانش گفت: من براي نوشتن اين كتاب وارد حوزههايي شده ام كه تاكنون مولفههاي آن مشخص نشده و از اين رو خودم را به دردسر انداخته ام .
وي در پايان اظهارداشت: نقد ادبي در دانشگاهها براساس نقد ادبي استاد "زرين كوب" است و از اين مرحله فراتر نرفته است، براي اينكه نقدهاي ادبي رشد پيدا كند بايد سعه صدر داشته باشيم و حداقل حرفهاي يكديگر را تحمل كنيم .
برگزاري مسابقه ادبي " تنهـا تو مانده اي، نصرالله! " در تبريز
تبريز- خبرگزاري كار ايران
سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تبريز براي تجليل از جان فشاني هاي حزب الله و مردانـگي هاي "سيـد حسن نصرالله"، مسابقه ادبي "تنهـا تو مانده اي، نصرالله!" را در زمينه هاي داستان، شعر و نامه در دو مقطع نوجوانان و بزرگسال برگزار مي كند.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ،علاقمندان براي شركت در اين مسابقه ادبي مي توانند آثار خود را تا پايان مرداد ماه به نشاني تبريز ،خيابان آزادي، جنب مسجد طوبي مجموعه مفاخر آذربايجان ،سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تبريز ارسال كنند.
سازمان فرهنگي و هنري شـهرداري تبريز به 10 نفر از برگزيدگان هر مقطع جوايز ارزنده اي اهدا خواهد كرد.
به مناسبت زاد روز تولد يكي از بزرگترين شاعران كارگري ايران
تهران- خبرگزاري كار ايران
از : مريم آموسا
" منوچهر نيستاني " در چهارم مرداد ماه سال 1315 در كرمان متولد شد، او دوران آموزش ابتدايي را در كرمان به پايان برد، تحصيلات متوسطه را ابتدا در كرمان و پس از آن در تهران در مدرسه دارالفنون ادامه داد، " منوچهر نيستاني " از دوران كودكي ، با روحيه انزوا جويانهاي كه داشت ، بيشتر وقت خود را در صندوق خانه قديمي خانه و ميان كتابهاي قديمي پدر و پدربزرگ سپري ميكرد و از همان زمان بود كه با متون كلاسيك و شعر شاعران معاصر آشنا شد، "نيستاني" نخستين شعرهايش را در روزنامههاي " بيداري " ، " هفت ودا " و " انديشه كرمان" منتشر كرد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ،او شعرهاي تند سياسي خود را كه در مطبوعات منتشر مي شد ، با نام هاي"چلنگر" ، "توفيق " ، " رزم " و "مردم " امضاء ميكرد ؛ "نيستاني" اولين مجموعه شعر خود را با نام "جوانه " سال 1333 در كرمان و توسط انتشارات " خواجو " منتشر كرد ؛ شعرهاي اين مجموعه بيشتر در حال و هواي يك نوجوان تازه از راه رسيده است كه وقايع روز از نظرش دور نمانده و با زباني ساده آنها را به تصوير كشيده است . بعدها در وصيت نامه اي كه از "منوچهر نيستاني" منتشر شد ، او به علاقه اش نسبت به اين مجموعه اشاره مي كند و برخلاف بسياري از شاعران پيشرو كه بسياري از مجموعه شعرهاي نخستين خود را از بازار جمع كردند ، از انتشار " جوانه " احساس نگراني نمي كند و حتي دوست دارد كه بتواند ، اين مجموعه را تجديد چاپ كند.
"نيستاني" در ابتدا به دانشكده ادبيات راه مي يابد ، ولي سال 1334 به دانشسراي عالي تهران ميرود و در رشته ادبيات فارسي مشغول به تحصيل مي شود ؛ "نيستاني"، سال 1334 پس از فراغت از تحصيل ، مجموعه شعر "خراب " را منتشر مي كند.
اگرچه لحن و نگاه حاكم به شعرهاي " خراب " ، همان لحن و نگاه مسلط بر اشعار اعتراضي - احساساتي دهه 30 است و اگرچه گاه تاثيري از اشعار "نصرت رحماني" در " خراب " ديده مي شود ، ولي در مجموع ، زبان " خراب" ، پخته و مستقل است و خواننده در طول خواندن اين اشعار با شاعري متشخص رو به رو مي شود.
در اشعار "نيستاني" همانند " نصرت رحماني" بسياري از كلمات و تعابير روزمره راه يافته اند ؛ كلماتي كه شاعرانه نيستند ، ولي "نيستاني" آنها را شاعرانه كرده است. او همزمان در همان سال اقدام به ترجمه كتاب " روانشناسي و دشواري هاي تربيتي " مي كند و بعد به تصحيح "خارستان" ، ديوان " اديب قاسمي كرماني" ، اهتمام مي ورزد.
"نيستاني" پس از اتمام تحصيلات و ازدواج ، تهران را به مقصد شاهرود ترك ميكند و در آن جا تا سال 1342 به تدريس ادبيات فارسي مي پردازد ؛ او پس از اتمام دوره ماموريت به تهران باز مي گردد و به درخواست " م.آزاد " كه در كانون پرورش فكري كودكان مشغول بود ، شعر بلندي به نام " گل اومد ، بهار اومد " را توسط كانون پرورش فكري كودكان منتشر مي كند كه با اقبال زيادي رو به رو مي شود ؛ سال 1350 ،"نيستاني" سومين مجموعه شعرش را با نام " ديروز ، خط فاصله " را توسط انتشارات" رز" منتشر مي كند و سال 1357 از آموزش و پرورش بازنشسته مي شود ؛ پس از اين زمان است كه شعرهاي " دو با مانع " و " مادر من " را منتشر ميكند ، اما متاسفانه يادداشت هايي بر كناره كتاب كه گردشي در ديوان هاي شعر و از جمله ديوان نظامي است و مقدمه اي بر مقدمه متون كهن فارسي ، پس از سال ها هنوز منتشر نشده اند.
" منوچهر نيستاني" ، بي شك يكي از شاعران طنزپرداز دهه هاي 40 و 50 به شمار مي رود كه در شعرهايش به دغدغه هاي انسان هاي فرودست ، بيهودگي دنيا و رنج هاي كارگران مي پردازد ؛ شعر " كارخانه" منوچهر نيستاني ، بي شك يكي از بهترين شعرهاي كارگري در ايران به شمار مي رود كه حتي با شعرهاي كارگري " كارل سند برگ " برابري مي كند.
" منوچهر نيستاني" در نهايت در صبح روز پنج شنبه ، 29 اسفند ماه سال 1360 در حالي كه 55 سال بيشتر نداشت ، دچار سكته قلبي شد و زندگي را وداع گفت. بايادش شعر "كارخانه" او را مرور مي كنيم .
كارخانه
اين جا ،
هر دكمهيي به منبع برقيست متصل ،
كار تلاش آهن و بازوست
هر گوشه پيلواري ، پولاد ،
روي زمين چوب
خفته ست و دود عالم ، با اوست
با سينه ها رفاقت ديرين صبر و سل
اين جا ،
گلهاي لفظ هاي شما را
نارسته از لبان
توفان پر غريو هزاران چرخ ،
از دود كش ، به خارج انبار مي برد.
اين جا ،
انبار انفجار مدامي پر از صداست ،
بازي بي صداي لبان ، پيك قلب هاست ،
هر سينه ، كوره يي و زصد ياد مشتعل
ياد غروب
درهاي آهني بر روي پاشنه مي چرخند
مردان چرب خسته ،
بي حرف
دسته دسته ، بيرون مي آيند
ياد غروب و خانه ....
- چه خوب ، آه !-
لم دادن و تمدد اعصاب ،
با چاي داغ و شام لب حوض ،
فرياد بچه ها ،
برخورد ديگ و قاشق مطبخ
وآن گاه ، خواب ،
خواب ....
چشمان نمي توانند اين دود را شكافت.
هر چهره ، يك غريبهي ديگر ،
با چشم باد كرده ،
با گونه ي برآمده - از پشت درد و
دود
شط مدام همهمه ، اين جا ،
خاموش مي كند ( نه اگر بود )!
فرياد قلب هاي شما را.
توفان بي اماني ،
با خويش مي برد ،
گل هاي رنگ رنگ صدا را
سالروز تولد " جورج برنارد شاو " ، برنده نوبل ادبيات 1925
تهران- خبرگزاري كار ايران
26 جولاي (4 مرداد ماه) تولد "جورج برنارد شاو"، نمايشنامه نويس ايرلندي و برنده نوبل ادبيات 1925 است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ، "برنارد شاو"( 1856 )سيماي درخشان درام انگلستان و استاد كمدي نويسي عصر ،منتقد و مصلح اجتماعي درخانواده اي پروتستان در دوبلين متولد شد.پدر "شاو"، كارمند دون پايه دولت و بعد بازرگاني ناموفق بود ،مادرش در موسيقي و آواز ذوق و مهارتي داشت و فرزند را با موسيقي وآثار بعضي آهنگسازان آشنا كرد و "شاو" خواندن و نوشتن را در خانه فرا گرفت،اما براي پيشرفت فعاليت هاي ادبي اش در دهه 1870 به لندن مهاجرت كرد."شاو" در در لندن با افكار سوسياليست ها آشنا شد و راه حل معضلات اجتماعي را در سوسياليسم علمي و ملي كردن سرمايه و اراضي يافت .او 5 رمان نوشت كه هيچ يك مورد قبول واقع نشد تا اينكه نخستين موفقيتش به عنوان يك منتقد موسيقي در روزنامه "استار" سر رسيد .
او، سال 1895 منتقد آثار در نشريه "مرور شنبه" شد و اين نخستين گام پيشرفت او به سوي يك نمايشنامه نويس تمام وقت بود.
نخستين نمايشنامه موفق وي، "كانديدا" بود كه سال 1898 به روي صحنه رفت و پس از آن به نوشتن مجموعه اي از كلاسيك هاي كمدي روي آورد كه از آن جمله عبارتند از: "مرد و اسلحه" (1898)، "حرفه خانم وارن" (1898)،" انسان و ابر انسان" (1902)،" سزار و كلئوپاترا"(1901)،" سرگرد بار بارا"(1905) .
وي پس از جنگ جهاني اول به نوشتن آثار جدي تر روي آورد.
"شاو" تا زمان مرگش نه تنها در بريتانيا كه در كل جهان چهره اي شاخص بود و طنز آيرونيك (طعنه آميز) او عبارتي را وارد زبان كرد كه نمايانگر طنز خاص او باشد. عبارت "طنز شاوگون" معروف، طنز خاص "شاو" است.
برخي آثار عبارتند از: "مرد سرنوشت" (1897) ،"هرگز نخواهي گفت" (1898)،" ترديد پزشك" (1906)،" مزرعه سيب" (1929)، "انسان و ابر انسان"، "بدترين تبهكاري هاي آندروكلس و شير پيگماليون" و "دختر سياه پوست در جستجوي خداوند" نيز عنوان رمان است. "شاو" از جمله نويسندگاني بود كه مي توانست هر دو روي سكه را ببيند و مي خواست چيزهاي تكان دهنده اي بگويد تا مردم را به انديشيدن وادارد و نمايشنامه هاي او سرشار از روح جنبش بود. او در زندگي اش همواره در پي انديشه هاي نو بود. او هرگز در پي پذيرفتن و قرار گرفتن در قالب هاي قراردادي نبود . او، سال 1925 به خاطر مجموعه آثارش جايزه نوبل ادبيات را از آن خودش كرد .
" نامه " ويژه شعر امروز ايران منتشر شد
تهران- خبرگزاري كار ايران
"نامه" ويژه شعر امروز ايران با صاحب امتيازي و مدير مسوولي "كيوان صميمي بهبهاني" زير نظر "سيد علي صالحي" به كوشش "محمد آشور" منتشر شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا، در اين شماره، اشعاري از سيمين بهبهاني، مفتون اميني، محمد حقوقي، جواد مجابي، محمد علي سپانلو، يدالله رويايي، ضياء موحد، جعفر كوش آبادي، علي بابا چاهي، هوشنگ چالنگي، منصور اوجي، كيومرث منشي زاده، محمد خليلي، محمد كوير، شمس لنگرودي، پرويز خائفي، ميرزا آقاعسگري، عمران صلاحي، سيروس نيرو، محمد احمدي، قيصر امين پور، بنفشه حجازي، ناهيد كبيري، عليرضا جباري، فخرالدين پورنصري نژاد، حافظ موسوي، مهرداد فلاح، پگاه احمدي، ايرج صف شكن، رضا علوي، هوشنگ خوش روان، فرامرز سه دهي، ابوالفضل پاشا، يزدان سلحشور، محمد آشور، روجا چمنكار، اكبر اكسير، بهاره رضايي، فرزين هومان فر، مريم آموسا، ميترا ياقوتي، كوروش كرم پور، داريوش مهبودي، مازيار نيستاني، جواد گلزيان، زهرا طهماسبي و محمد مفتاحي منتشر شده است.
برگزاري مسابقه ادبي و هنري با عنوان "كودكان سرزمين زيتون"
تهران- خبرگزاري كار ايران
كودكان و نوجوانان ايراني با شركت در مسابقهاي ادبي و هنري, همراهي و همدرديشان را با همسالان فلسطيني و لبناني خود به نمايش ميگذارند.
به گزارش ايلنا, اين مسابقه با عنوان " كودكان سرزمين زيتون " آثار كودكان و نوجوانان ايراني را در سه رشته نقاشي, داستان و شعر براي ابزار همدردي آنها با بچههاي ستم ديده و زجركشيده لبناني و فلسطيني به رقابت ميگذارد.
براساس اين فراخوان, كودكان و نوجوانان ايراني بايد آثار خود را تا 15 شهريور به دبيرخانه مسابقه به نشاني تهران, خيابان حجاب, مركز آفرينشهاي فرهنگي و هنري كانون, روابط عمومي ارسال كنند.
آثار برگزيده اين مسابقه در برنامه روز جهاني كودك درقالب نمايشگاهي, مهر امسال در معرض ديد علاقهمندان قرار خواهد گرفت و به آثار برتر نيز جوايزي اهدا خواهد شد.
گفتني است, كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در حالي كه رژيم غاصب صهيونيستي تجاوزي گسترده را به سرزمين فلسطين و لبنان آغاز و بر اثر آن تعدادي از كودكان بيگناه را شهيد و زخمي كرده است, پيام همدردي بچههاي سرزمين ايران خطاب به كودكان سرزمين زيتون و اعلام انزجار آنها از اين جنايتها را با برپايي اين رقابت به نمايش خواهد گذاشت.
محمود سجادي منتخب 40 سال شاعرياش را به ناشر ميسپرد
"ميلاد و ماندگاري شعر" در انتظار كسب مجوز پخش
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
محمود سجادي منتخب 40 سال شاعرياش را در روزهاي آينده به ناشر ميسپرد و كتاب "ميلاد و ماندگاري شعر" او نيز در انتظار كسب مجوز پخش است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گزيدهي شعرهاي اين شاعر با نام احتمالي "با مهر به گذشته بنگر" قبلا به انتشارات نيستان سپرده شده بود كه حالا توسط انتشارات كردگار عرضه خواهد شد.
اين مجموعهي حدودا يكصدو70 صفحهيي با 50 شعر از مجموعههاي "ميكائيل و گاوآهن مغموم"، "با موميايي نفس گريه" و "شعر جنوبي" و همچنين شعرهايي كه از سال 50 به بعد در نشريات بهچاپ رسيدهاند، منتشر ميشود.
"ميلاد و ماندگاري شعر" نيز مجموعهي 20 مقاله در مباحث نظري و نقد شعر است كه ازسوي انتشارات نويد شيراز در دوهزار نسخه به چاپ رسيده است.
به گفته سجادي، در اين مقالات درباره مباحث نظري شعر بحث ميشود و اين كه خاستگاه شعر ناب چيست و كجاست و راز ماندگاري و پايداري شعر ايرانزمين از بدو تاسيس زبان دري چه بوده است.
او همچنين گفت، در اين كتاب به اين موضوع ميپردازد كه چرا يك دانشآموز ايراني به راحتي شعر قرن سوم و چهارم هجري را ميخواند و ميفهمد و اشكال چنداني در استدراك مفاهيم آن ندارد و حال آن كه ميدانيم مثلا در شعر انگليسي، امروز حتا شعرهاي شكسپير احتياج به ترجمه شدن به زبان انگليسي دارند، در حالي كه شكسپير به زبان انگليسي نوشته است؛ يعني زبان انگليسي آنقدر دچار تغيير و تبديل شده كه درك متن ادبي منظوم يا منثور مربوط به يكصد سال قبل حتا براي انگليسيزبانان دشوار است.
اين منتقد ادبي افزود: در كتاب "ميلاد و ماندگاري شعر" ارتباط طبيعي و منطقي شعر و زبان تبيين شده است و مولفههاي يك شعر فاخر، فخيم و ناميرا و پايدار مشخص شدهاند.
سجادي اظهار كرد: من در اين كتاب كوشيدهام تا نسل جوان را بياگاهانم كه آنها بايد ضمن صيانت و پاسداري از ميراث گرانسنگ ادب پارسي روزآمد باشند، با شعر امروزين آشنا باشند، چيزي بر ميراث گذشتگان بيفزايند، تنها ميراثخوار نباشند و خود براي آيندگان نيز توشهاي گرانبها به جاي بگذارند.
كاظم سادات اشكوري:
دورهي شعر نيمايي بهسر نيامده، عصر شاعرانش بهسر آمده است
مرد ميدان شعر نيمايي نميبينيم!
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
دوره شعر نيمايي به سر نيامده، بلكه عصر شاعران نيمايي به سر آمده است.
كاظم سادات اشكوري با اعتقاد بر اين مطلب به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: شاعران را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد؛ يك دسته شاعراني كه محضر نيما يوشيج را درك كردند و شاگرد بلافصل او بودند. اين شاعران قبل از سال 1315 متولد شدهاند و متاسفانه جز دو يا سه نفر از آنها، همه از دنيا رفتهاند.
وي دسته ديگر شاعران را كساني ذكر كرد كه با نيما حشر و نشر مستقيم نداشتند، اما سالها با شاگردانش دمخور بوده و از تجربههاي آنها سود جستهاند كه اين شاعران در فاصلهسالهاي 1315تا 1325 متولد شدهاند؛ اينها نامآورند، اما شهرت شاعران گروه اول سبب شده به آنها توجه چنداني نشود.
او وجه اشتراك اين دو گروه را آشنايي با ادبيات غني و پربار ايران و آشنايي با قالبهاي شعري گذشته و وزن شعر دانست و افزود: اغلب اين شاعران كه در سرودن شعر در قالبهاي قديم تبحر داشته به شعر نيمايي روي آوردهاند و شعر نيمايي سرودهاند و آنها كه در قيد حياتند، هنوز هم شعر نيمايي ميسرايند و در كنار آن، از شعر آزاد هم غافل نيستند.
اين شاعر تاكيد كرد: تا آدمي پديدهاي را نشناسد، نميتواند در آن دخل و تصرف كند يا آن را تغيير دهد. نيما ادبيات گذشته را ميشناخت و با وزن عروضي آشنا بود و شعر هم در قالب قديم ميسرود و با توجه به شناختي كه از شعر گذشته داشت، تغييراتي در آن به وجود آورد و آن را از نظر شكل و محتوا تغيير داد.
او ادامه داد: شاعران نيمايي بعد از نيما نيز با بيان ويژه خود راه او را پي گرفتند. البته در آن زمان هم شاعراني بودند ناآشنا با وزن كه شعر غيرنيمايي ميگفتند؛ اما جريان غالب، شعر نيمايي بود. اين شاعران در سال 1357 حداقل 30 ساله بودند. بعد از انقلاب، گذشته از شاعران قبل كه راه خود را ادامه ميدادند، دو گروه ديگر شاعر هم از گرد راه رسيدند.
سادات اشكوري درباره اين دو گروه شاعران بعد از انقلاب توضيح داد: يك دسته از اين شاعران در قالبهاي گذشته بويژه غزل شعر ميگفتند و هنوز هم ميگويند. از بين اين گروه كساني بودند و هستند كه بهاصطلاح به شعر امروز عنايتي دارند؛ عنايت برخي از آنها در حد چارپارهسرايي است كه قالبي منسوخشده است و عنايت برخي ديگر كه تحت تاثير دو گروه شاعران نيمايي كه اشاره كردم، هستند؛ سرودن شعر نيمايي.
او همچنين گفت: برخي از اينان به نام و نوايي هم رسيدهاند، اما در آثار آنها از ابتكار عمل و بيان ويژه و از اين مقولات خبري نيست. تنها در برخي از آثارشان، جرقههايي به چشم ميخورد كه اميدواريم روزي به شعله تبديل شود، چرا كه جرقه به تنهايي ارزش چنداني ندارد.
اشكوري گروه دوم شاعران بعد از انقلاب را شاعراني دانست كه به قول خودشان «شعرسپيد» ميگويند و افزود: در ميان اين گروه برخي دنبالهرو احمد شاملو هستند و برخي دنبالهرو شاعران موج نو - بويژه احمدرضا احمدي - و برخي نيز خود را پستمدن ميدانند كه به گونهاي خاص قلم ميزنند و همه مثل هم شعر ميگويند. در مجموع ميتوان گفت اغلب اينان به جاي اينكه مثل شاعران نيمايي به گونهاي دروني و عمقي از ادبيات غني و پربار گذشته ما تاثير پذيرفته باشند، از ترجمههاي گاه درست و گاه شكستهبسته شعر شاعران اروپايي و آمريكايي متاثرند.
وي يادآور شد: اغلب اين شاعران چون با ادب گذشته (خواه عروضي و خواه نيمايي) آشنايي ندارند، به اين نوع شعر روي آوردهاند و مطمئنم بسياري از آنها حتا پنج سطر شعر نيمايي با رعايت وزن نميتوانند بگويند، البته موراد استثنايي نيز وجود دارد كه لابد نبايد آنها را قاعده به حساب آورد.
سادات اشكوري گفت: اغلب شاعران نيمايي با آگاهي از شعر گذشته و آشنايي با وزن و تبحر در سرودن شعر در قالبهاي شعر گذشتگان، شعر نيمايي يا آزاد سرودهاند و هنوز هم ميسرايند؛ اما اغلب شاعران سپيدسرا از اين موهبت بيبهرهاند و مدعياند كه طرحي درانداختهاند، غافل از آنكه نميتوان بي آشنايي با گذشته طرحي نو درانداخت، چرا كه نو ادامه كهنه است و مدرن ادامه سنت.
وي معتقد است: هنوز در شعر نيمايي ميتوان نوآوري كرد و به فضاهاي تازه دست يافت، اما مرد ميدانش را نميبينيم يا سراغ ندارم.
اين شاعر با اظهار اميدواري به اين موضوع كه شايد در آينده شاعري از راه برسد و روزنهاي ديگر به جهان شعر نيمايي بگشايد، در پايان گفت: شايد از ميان اين همه شاعر چند نفري راه خود را بيابند و سربلند از ميدان بهدرآيند.
محمدحسن سهرابيمنش:
شاعران بايد به ظرايف اتفاقات جامعه توجه کنند
خبرگزاري دانشجويان ايران - زنجان
شاعران از جمله کساني هستند که بايد به ظرايف اتفاقات جامعه توجه کنند، نه اينکه هنر و طبع خود را به مدح و تمجيد از شخص و گروه خاصي معطوف كنند.
محمدحسن سهرابيمنش با تاکيد بر اينکه شعر بايد در مسير حق سروده شود، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در زنجان، گفت: شاعر نبايد به راهي برود که مجبور به مديحهگويي بيمورد شود، بلکه بايد در انديشيدن و بيان انديشههايش آزاد باشد و بتواند حقيقت را بدون پرده بيان کند و اين وظيفهي جامعه است که اين زمينه را فراهم كند.
او تصريح کرد: در پرده حرف زدن و ابهامگويي، جامعه را به سوي يکجانبه انديشيدن و قضاوت يکطرفه سوق ميدهد و وظيفهي شاعر اين است که با گفتن حقايق جلو تحريف را بگيرد.
اين شاعر افزود: متأسفانه به دليل مشکلات مالي کار فرهنگي خريدار آنچناني در جامعه ندارد و اين در حالي است که ايران ما بهدليل دورانهاي مختلف حکومتي و جنگهايي که در سر راه خود از گذشتههاي دور داشته است، در سر چهارراه خطر فرهنگي بوده و آثار آن بر فرهنگ، اخلاق و آداب و رسوم اصيل ايراني ما قابل مشاهده است.
سهرابيمنش در پايان خاطرنشان كرد: لازمه ي سرودن شعر ناب، داشتن ديد ناب شاعر است تا بتواند حقايق را به خوبي ببيند و خوب بيان کند و يک شاعر خوب بايد با مطالعهي گسترده و همهجانبه بتواند احساسات رقيق و روان را در شعر بگنجاند که در اينصورت ميتوان انتظار يک شعر ناب و جامعهساز را داشت.
طاهره صفارزاده و توصيههايي دربارهي شعر و شاعري؛
پستمدرنيسم، بحران هويت و نبود نقد روشنگر دلايل بحران شعر معاصرند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
طاهره صفارزاده معتقد است: بحران هويت نسل كنوني، روي آوردن به پستمدرنيسم بدون گذار از مرحلهي مدرن و نبود نقد روشنگرانه در شعر معاصر از علل آشفتگي وضع شعر معاصر و بيرغبتي خوانندگان به آن است.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شاعر و مترجم پيشكسوت دربارهي علل آشفتگي شعر معاصر به ذكر سه نكته پرداخت و گفت: يكي از دلايل آشفتگي شعر معاصر، بحران هويت در بين نسل كنوني، ناشي از گسست فرهنگي است و شاعر هم طبعا از اين بحران بركنار نمانده است.
وي دليل ديگر را روي بردن به "پستمدرن"، بدون گذار آگاهانه از مرحلهي مدرن، به عنوان پديدآورندهي بحراني ديگر در هنر شعر امروز ياد كرد و دليل سوم را كمبود و يا نبود نقد روشنگر بر اساس اصول شعر امروز دانست.
او در ادامه به يادآوري معيارها در شعر و شاعريبراي شاعرانِ در آغاز راه به مقصد شاعري و نيز آنها كه در نيمهي راه هستند، پرداخت، تا شايد اين اصول در كاستن زيانهاي ناشي از بحرانهاي كنوني مؤثر واقع شود.
وي در اينباره به پيشنيازهاي هنر شاعرياشاره كرد و با برشمردن آنها اظهار داشت: مهارت در نگارش، شناخت و كاربرد صحيح دستور زبان و علامات نقطهگذاري، سابقهي دريافت تشويق از معلم انشا در دورههاي پيش از دانشگاه، سابقهي اندوختهها از مطالعات ادبي و معلومات عمومي، دارا بودن نشاط ذهني براي حفظ شعرهاي زيبا و آموزنده از قديم و جديد، شيفتگي به درك مطالباجتماعي و تاريخي و نيز مربوط ساختن آنها به يكديگر، حتا در تجزيه و تحليلهاي شفاهي، انساني حساس و اهل فكر بودن، ميل و خواست شديد به نوشتن و اشتياق به ثبت احساسات و انديشهها و درخواست ارزشيابي صادقانه و بدون تعارف از محضر يك يا چند صاحبنظر باذوق قبل از درج اثر در يك نشريه، از جمله پيشنيازهاي شاعري است كه هر شاعري در آغاز راه بايد آنها را داشته باشد.
او در ادامهي بحثش به اصول شعر و شاعري در شعر امروز اشاره كرد و افزود: شاعري پديدهاي ناگهاني نيست؛ استعداد كه ظاهر شد، كوشش علميو مطالعاتي، تمرين در نوشتن و ثبت احساس و انديشه و ظهور الهامات را به تدريج فراهم ميآورد. اصل ديگر مطالعه و به حافظه سپردن شعرهاي آموزنده از قديم و جديد با مضامين خداپرستي، حقياري، انساندوستي، خردستايي و عدالتخواهي، ذهن را پشتوانهاي غني ميبخشد و بر ذوق و ارادهي ادبي شاعر جوان ميافزايد. همچنين جدا نگاه داشتن حرفه براي معيشت، از حرفهيي عمل كردن در تخصص شعر و شاعري، پديداري هنر خالص و خلوص شاعر را سبب ميشود.
صفارزاده همچنين با اشاره به اصل ديگري در شعر و شاعري، گفت: توقف هرچه كوتاهتر در مرحلهي بلوغ جسماني و غلبهي احساسات ـ كه امري طبيعي است ـ مسير را براي ورود انديشه به ديار شعر هموار ميكند. شعر هنري غيروابسته است؛ تنها به يك قلم و چند صفحه كاغذ نياز دارد، برخلاف هنرهايي همچون سينما كه هنرمند كارگردان را به عوامل فراهمآورندهي اثر از قبيل امكانات، هزينه، تحمل شرايط همكاران و غيره وابسته ميسازد. بنابراين شاعر بايد با استفاده از نبود چنين نگرانيهايي، با مطالعه و تمرين مستمر، در بهرهوري از استقلال فردي براي هرچه بيشتر كمال بخشيدن به آثار خود بكوشد.
وي در ادامهي اين بحث متذكر شد: در كاربرد عناصر شعري، با نيت هنجارشكني و به عنوان "نوآوري"، شيفتگي به "مندرآوري" بايد نوعي خردستيزي شمرده شود. يكي ديگر از اصول اين است كه مضامين و واژگان تكراري در شعر نباشد، چرا كه نشانهي كمبود ذخاير فرهنگي و علمي ذهن شاعر است و اين كاستي شايستهي شاعران ملتي نيست كه به گواهټ/textarea>