چهارم مرداد 1385
فعال و شاعر ايرلندي:
آرزو دارم بوش را بكشم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
يك فعال و شاعر ايرلندي با انتقاد از جورج بوش اظهارداشت: آرزو دارم كه بوش را در حالي كه صدها دانشآموز شاهد هستند، به قتل برسانم.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از پايگاه اينترنتي شبكهي خبري العربيه، پتي ويليامز، فعال و شاعر ايرلندي و برندهي جايزهي صلح نوبل در سخناني در سمينار"گفتوگوهاي زمين" كه در يكي از شهرهاي استراليا برگزار شد، با حالتي متاثر از مرگ كودكان بيگناه در جنگها به ويژه جنگهاي خاورميانه بيان داشت: من با مفهوم "نبود خشونت" مشكل دارم. در اين لحظه دوست دارم جورج بوش، رييس جمهور آمريكا را در ميان موج دستزدنها و تشويق صدها تن از دانشآموزان بكشم.
وي ادامه داد: نميدانم چگونه جايزهي صلح نوبل را به دست آوردم. وقتي كودكاني را ميبينم كه درحال مردن هستند، خشم و درد به طور ناباورانهاي در درونم اوج ميگيرد. ما بايد به عنوان يك انسان حافظ زندگي ساير انسانها باشيم.
اين فعال ايرلندي دربارهي سفر اخيرش به عراق بيان داشت: من وظيفه دارم داستان كودكان عراقي را برايتان بگويم. به بيمارستاني در عراق رفته بوديم كه 200 كودك درآن از انواع سرطانها رنج ميبردند و پزشكان حتي نوع آنها را هم نميدانستند. اين بيماريها ناشي از جنگ اول خليج (فارس) بوده است. وقتي از پزشك معالج پرسيدم چه تعداد از اين كودكان زنده خواهند ماند به چشمانم نگاه كرد و گفت: حتي يكي از آنها هم زنده نميماند.
جايزهي "بيژن جلالي" امسال از يك شاعر پيشكسوت تقدير ميكند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
جايزهي بيژن جلالي امسال از يك شاعر پيشكسوت بهخاطر يك عمر فعاليت ادبي تقدير ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اولين نشست هيأت داوران پنجمين دورهي اين جايزه، هفتهي آينده برگزار ميشود و به گفتهي دكتر احمد جليلي - دبير جايزه - تركيب هيأت داوران تغييري نخواهد كرد، مگر اينكه افرادي از دورهي قبل نتوانند همكاري كنند و در اينصورت كساني را جايگزين خواهند كرد.
داوري دورهي پيشين جايزهي بيژن جلالي را كه همزمان با روز درگذشت او در 24 ديماه برگزار ميشود، سيمين بهبهاني، كاميار عابدي، احمد جليلي، علي ميرزايي، بهاءالدين خرمشاهي، كامران فاني، صفدر تقيزاده، احمد غلامي، جواد مجابي و محمد شمس لنگرودي برعهده داشتند.
اين جايزه از ابتدا قرار بود از منتقدان شعر تجليل كند كه در دورهي اول، جايزه به محمد حقوقي، محمد شمس لنگرودي و كاميار عابدي، بهعنوان سه منتقد از سه نسل تعلق گرفت و در دورهي بعد سيروس شميسا و جواد مجابي بهخاطر فعاليت عمدهشان در زمينهي نقد ادبيات كلاسيك و معاصر برگزيده شدند. اما در دورهي سوم از سيمين بهبهاني تقدير شد و در دورهي قبل نيز مفتون اميني و م. آزاد تجليل شدند و به اين ترتيب جايزه از حوزهي نقد خارج شد و به شاعران تعلق گرفت.
از سال 78، همزمان با درگذشت بيژن جلالي در 24 ديماه، مراسم يادبودي براي او برگزار ميشد كه طبق خواستهي برادرش - مهرداد جلالي - اين مراسم از سال 81 از يك يادبود صرف خارج شد و بهخاطر انجام يك فعاليت فرهنگي قرار شد جايزهي ادبي بيژن جلالي برقرار شود.
منوچهر آتشي، محمدعلي سپانلو، فرخاميرفريار و محمد حقوقي نيز در دورههاي قبل بهعنوان داور همكاري داشتهاند.
همهي شعرها و نوشتههاي سيدحسن حسيني به انجمن شاعران سپرده شدند
"در ملكوت سكوت" در فاصلهي چهارماه تجديد چاپ ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
مجموعه شعر «درملكوت سكوت» سيدحسن حسيني در فاصله چهارماه تجديد چاپ ميشود و كليه آثار و نوشتههاي اين شاعر براي چاپ در اختيار انجمن شاعران ايران قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «در ملكوت سكوت» كه بخشي از شعرهاي چاپنشده و شعرهاي سپيد سيدحسن حسيني است، با انتخاب نهايي قيصر امينپور و مقدمه اين شاعر، توسط انتشارات انجمن شاعران ايران بهچاپ رسيد؛ در نمايشگاه كتاب امسال عرضه شد و حالا به چاپ دوم ميرسد.
همچنين به گفته فاطمه راكعي، كليه آثار اين شاعر فقيد معاصر، توسط خانواده وي به انجمن شاعران ايران تحويل داده شده است كه زير نظر قيصرامينپور به تدريج منتشر ميشوند.
«از شرابههاي روسري مادرم» كه بخشي از شعرهاي چاپنشده و شعرهاي سپيد حسيني درباره حضرت فاطمه (س) است، قرار بود در نمايشگاه كتاب امسال عرضه شود كه مراحل نهاييانتشار را ميگذراند. طرح جلد اين اثر توسط «باسم رسام» - طراح عرب - انجام شده كه پيش از اين جلد يكي از مجموعه شعرهاي اوليه اين شاعر را طراحي كرده بود.
شعرهاي كلاسيك حسيني نيز از ديگر مجموعههايي است كه توسط انجمن شاعران منتشر خواهد شد. اين مجموعه شامل شعرهاي كلاسيك چاپنشده اين شاعر است كه به همراه يادداشتهاي وي درباره سبك هندي در يك كتاب منتشر خواهند شد.
در قالب يك مسابقه ادبي و هنري؛
همدردي بچههاي ايران با كودكان سرزمين زيتون به نمايش گذاشته ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
كودكان و نوجوانان ايراني با شركت در مسابقهاي ادبي و هنري همراهي و هم درديشان را با همسالان فلسطيني و لبناني خود به نمايش ميگذارند.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، اين مسابقه با عنوان «كودكان سرزمين زيتون» آثار كودكان و نوجوانان ايراني را در سه رشته نقاشي، داستان و شعر براي ابراز هم دردي آنها با بچههاي ستم ديده و زجر كشيده لبناني و فلسطيني به رقابت ميگذارد.
براساس اين فراخوان كودكان و نوجوانان ايراني بايد آثار خود را تا 15 شهريور ماه به دبيرخانه مسابقه به نشاني تهران، خيابان حجاب، مركز آفرينشهاي فرهنگي و هنري كانون روابط عمومي ارسال كنند.
آثار برگزيده اين مسابقه در برنامه روز جهاني كودك در قالب نمايشگاهي مهر امسال در معرض ديد علاقمندان قرار خواهد گرفت و به آثار برتر نيز جوايزي اهدا خواهد شد.
كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در حالي كه رژيم غاصب صهيونيستي تجاوزي گسترده را به سرزمين فلسطين و لبنان آغاز و بر اثر آن تعدادي از كودكان بي گناه را شهيد و زخمي كرده است. پيام هم دردي بچههاي سرزمين ايران خطاب به كودكان سرزمين زيتون و اعلام انزجار آنها از اين جنايتها را با برپايي اين رقابتبه نمايش خواهد گذاشت.
علياصغر قرهباغي در نشست ادبي "از اثر تا مرگ" سخنراني ميكند
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
علياصغر قرهباغي ـ مترجم آثار ادبي و هنري ـ در نشست ادبي "از اثر تا مرگ" كه در كارگاه داستاننويسي محمد بهارلو برگزار ميشود، سخنراني ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين برنامه، ساعت 18 روز يكشنبه هشتم مردادماه جاري در تالار بتهوون خانه هنرمندان ايران برگزار ميشود.
بهارلو در توضيح اين نشست گفت: "از اثر تا مرگ" كه عنوان اين نشست عمومي كارگاه داستاننويسي من است، تعبيري است از آن چه رولان بارتلمي ميگويد؛ اينكه اثر، نوشته يا كتابي است كه به طور ثابت در دست ما قرار ميگيرد، اما متن، ارزيابي و تحليل و برداشت ما از آن اثر است كه ثابت هم نيست.
او افزود: مثلا ممكن است امروز از "بوف كور" يك برداشت داشته باشي، اما چند سال ديگر و تحت تاثير عواملي برداشت از اين اثر تغيير كند.
اين داستاننويس گفت: اثر، يك كتاب يا پديده ثابت است و متن، يك پديده متكثر و متغير كه به قرائت مربوط ميشود. متن ميتواند به گونهاي محل نزاع باشد؛ اما اثر نه.
وي تصريح كرد: در واقع ما محصولات ادبي را متن حساب نميكنيم، چون متن برداشت ما از اين محصولات است.
رديف مستقل بودجه براي تكميل مجموعهي فرهنگي و هنري شهريار (مقبرهالشعرا) ايجاد ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
هيات وزيران در جلسه خود در مركز استان آذربايجان شرقي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را موظف كرد با هماهنگيسازمان مديريت و برنامهريزي كشور، نسبت به ايجاد رديف مستقل براي تكميل مجموعه فرهنگي و هنري شهريار (مقبرهالشعرا) در لايحهبودجه سال 1386 كل كشور اقدام كند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اختصاص اعتبار هشت ميليارد ريالي براي تكميل و بازسازي مساجد، امامزادهها و بقاع متبركه استانآذربايجان شرقي، اختصاص دو ميليارد و 500 ميليون ريال به منظور تجهيز پروژههاي تكميلشده اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان آذربايجان شرقي، انجام مطالعه تاسيس دانشگاه علوم قرآني در تبريز، پيشبيني اعتبار لازم براي مرمت و بازسازي مسجد جامع و مسجد امام خميني (ره) مرند در لايحه متمم بودجه سال 1385 و نيز مطالعه احداث مجتمع فرهنگي و هنري بستانآباد، وظايف ديگري است كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در استان يادشده، انجام خواهد داد.
مرتضي اميري اسفندقه:
هنوز هيچكس به چكاد شعر نيمايي صعود نكرده است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
به اعتقاد مرتضي اميري اسفندقه،گنج قالب نيمايي هنوز كشف نشده و در اين قالب چيزهاي كشفنشده بسيار تا بسيار است.
اين شاعر در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: قالب شعر نيمايي يكي از موفقترين و پرانرژيترين قالبهاي شعر فارسي است و چيزي از ظهور اين قالب نميگذرد و به اعتقاد من اگر نگوييم يك قالب ابدي (كه غلو خواهد بود)، دست كم تا 300 يا 400 سال ديگر قالبي تازهتر از قالب نيمايي به ادبيات پارسي تقديم نخواهد شد. ضمن اينكه هنوز تماميت ظرفيت قالب نيمايي شناخته نشده، از عرصه سياست و اجتماع به عرصه الهيات و عرفان كشيده نشده و ظرفيتهاي عرفاني و الهي آن هنوز كشف نشده است.
وي متذكر شد: شايد چيزي در حدود صدسال طول بكشد تا اين ظرفيت كشف شود و بعد از صدسال، تازه 50 سال اول دوره تمرين و ممارست است.
او با بيان اين مطلب كه قالب نيمايي يك قالب نوظهور است و اين قالب نوظهور هنوز به تمامه به جامعه ادبي معرفي نشده است، ادامه داد: وقتي كه اين قالب به طور كامل به جامعه ادبي ما معرفي نشده است، چطور ميتوانيم شعرهاي موفق نيمايي داشته باشيم؟!
اين شاعر، شعر سهراب سپهري را يك شعر عرفاني دانست كه به طور كامل شرايط شعر نيمايي را به كار نبرده است و تصريح كرد: شعر سهراب به عنوان يك قالب نيمايي به عرفان روي آورده است؛ ولي طبق مانيفست نيما، شعر سهراب يك شعر نيمايي كامل نيست. نيما به استفاده از قافيه اعتقاد شديد دارد، اما بسياري از شعرهاي سهراب از اين مقوله تهي است و ما حضور قافيه را در بسياري از شعرهاي روان او اصلا نميبينيم. در صورتي كه قافيه زنگ مطلب در شعر نيمايي است و به عنوان يك عنصر حضور جدي دارد.
وي شعر سهراب را يك شعر عرفاني دانست و تاكيد كرد: شعرهاي سهراب يك شعر جدي نيمايي نيست؛ شعر نو عرفاني است. به دليل اينكه نيما - اين مرد بزرگ - هنوز شناخته نشده است و ما هنوز نميدانيم كه اين خانهتكاني كه او در ادبيات انجام داد، چه بود و چه ميخواست؛ شعر پارسي را از چه ميخواست خالي يا پر كند؟ توجه نيما به طبيعت، واژههاي اصيل پارسي، توجه او به واژههاي بومي و روستايي هرچند كه كشف شده است، ولي هنوز اعمال نشده است. ما اگر يك شعر نيمايي موفق داشته باشيم، يك شعر فطري الهامي الهي كاملا پارسي است، ولي اين مقوله اكنون در دسترس ما نيست و اگر هم هست، بسيار محدود است.
اميري اسفندقه گفت: هنوز در شعر به قله عرفاني نرسيدهايم. فروغ فرخزاد كوهنورد خوبي بود، مهدي اخوان ثالث هم شاگرد بسيار خوبي در اين راستا بود، اما هنوز هيچكس به چكاد شعر نيمايي صعود نكرده است. خود نيما هم نتوانسته بود به آنجا برسد. نيما در قالب نيمايي شعر انديشيد، اما در قالب نيمايي نتوانست بهترين شعر نيمايياش را بسرايد؛ زيرا فرصتش را پيدا نكرد؛ فقط نقشه را به دست ما داد كه از اين راه برويد.
شمس لنگرودي:
وقتي اسراييل اينهمه جنايت در لبنان انجام ميدهد، چگونه دربارهي شعر و شاعري ميتوان حرف زد؟
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
محمد شمس لنگرودي گفت: وقتي وضعيت دنيا اينقدر بحراني است و اسراييل اينهمه جنايت در لبنان ميكند، چگونه ميتوان درباره شعر حرف زد؟!
اين شاعر در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، يادآور شد: اين روزها ياد دورهاي ميافتم كه محمود افغان به فارس - بخصوص شيراز - حمله كرده بود و كوچهها انباشته از جسد بودند و بايد با نوك پا از روي آنها ميگذشتي. آن زمان يكي از شاعران ميگويد از فرط ناراحتي و اندوه به گورستاني كه آرامترين جاي مملكت بود، رفتم و ديدم كه يكي از شاعران سبك هندي كه بيشتر به صنعت در شعر توجه داشت، سر گوري نشسته و قلمبهدست، مشغول نوشتن شعر است؛ با ديدن من خوشحال شد و پيشم آمد و گفت، اين شعر را به تازگي گفتهام؛ ببين صنعتش چطور است. به آن شاعر گفتم وقتي كوچهها پر از جسد است، تو چطور ميتواني به شعر و صنعت آن فكر كني؟!
وي ادامه داد: اين روزها هر صحبت و سوالي كه درباره شعر ميشود، ياد آن شاعر ميافتم و برايم سنگين است؛ وقتي كه اسراييل اين همه در لبنان جنايت ميكند و از او بسيار هم حمايت ميشود، درباره شعر حرف بزنم!
محمدجواد محبت:
شعر نيمايي راه خود را ميرود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
در روزگار ما قالب نيمايي از توجه و فراخناكي ذهن برخوردار است؛ اما محصول كار در آينده قضاوت خواهد شد.
محمدجواد محبت با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: در شعر اگر اختيار شاعر به شعر داده شود، شعر جذابتر خواهد بود. شعر مثل آبي است كه شكل مظروفش را ميگيرد كه اينجا قالب منظور است؛ اما شاعراني كه از قبل تصميم ميگيرند كه چه بگويند، شعرشان چيز جذابي نخواهد بود.
وي افزود: شعر ساختني با شعر آمدني فرق بسياري دارد؛ در شعر ساختني شاعر خود تصميم ميگيرد كه در چه قالبي شعر بسرايد؛ اما شعر آمدني، به يكباره جاري ميشود.
محبت همچنين متذكر شد: در روزگار ما شاعر براي بعضي از مضامين در سبك و قالب خاصي تمرين كرده و روي پتانسيلي اختياري كار ميكند، مثل بعضي شاعران كه روي قالب خاصي ميتوانند مانور دهند. مثلا موسوي گرمارودي در قالب سپيد ميتواند مانور دهد و فراخدستي او در كلمات كاري است كه در مدت زمان طولاني به آن دست يافته است.
وي افزود: شاعران ديگر و امروزي مانند پيروان نسل بعد از فريدون توللي و بعد از فريدون مشيري و نادر نادرپور نيز سعي كردند براي خود شيوه و سبكي را انتخاب كنند.
محبت با بيان اين مطلب كه شعر نيمايي راه خود را ميرود، ادامه داد: هر چند كه اين شعر به شعر سپيد و زوايد آن منجر شده، اما غزل و رباعي همچنان كار خود را ميكنند؛ چراكه غزل معمولا براي ذهن چيزي شيرين است و شعر نيمايي هم براي مضامين اجتماعي قالب خوبي است؛ زيرا ميتواند طولانيتر شود، ادامه يابد و در عين حال خستگي نياورد.
او شعر سپيد را فاقد اين ويژگي دانست و گفت: شعر سپيد، شعر تريبوني نيست؛ شعري نيست كه شنونده بشنود، هم لذت ببرد و هم به تفكر وادار شود.
جشنوارهي ملي شعر کوثر بهكار خود پايان داد
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
جشنواره ملي شعر کوثر با معرفي برگزيدگان به كار خود پايان داد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هفتمين جشنواره ملي شعر کوثر با حضور 400 شاعر از استانهاي مختلف کشور به مدت دو روز و با موضوعات شخصيت حضرت فاطمه زهرا (س)، اهل بيت (ع) (امام موسي کاظم (ع)) و بخش آزاد در شهميرزاد استان سمنان برگزار شد.
در مجموع 800 اثر به جشنواره فرستاده شدند كه از استان سمنان 248 اثر شركت داشتند. از اين ميان، 288 شاعر از استان سمنان و 112 شاعر از 25 استان کشور حضور داشتند.
پس از داوري نهايي، مهدي رحيمي از دليجان در بخش شخصيت حضرت فاطمه زهرا (س)، مهدي اشرفي از دليجان در بخش اهل بيت (ع) و عليرضا بديع از نيشابور در بخش آزاد، رتبه نخست را به خود اختصاص دادند.
تجدید چاپ «داستان کوتاه ایران»
چاپ چهارم «داستان كوتاه ايران» (بيستوسه داستان از بيستوسه نويسندهي معاصر ايران) از محمد بهارلو ، منتشر شد. ويراست جديد اين كتاب را كه با سه چاپ قبلي متفاوت است، انتشارات طرح نو منتشر كرده است.
به گزارش سایت خبری خانهي هنرمندان ایران ،بهارلو در مقدمهاي 70 صفحهاي ، داستان كوتاه ايران را مورد تحليل و بررسي قرار داده است و به چگونگی پديد آمدن و تحولات داستان كوتاه در ايران و اختصاصات سبكي نويسندهها و نيز قابليتهاي آنها پرداخته است.
در این كتاب، داستانهایی از محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، صادق چوبك، بزرگ علوی، جلال آل احمد، غلامحسین ساعدی، اسماعیل فصیح، بهرام صادقی، محمود دولتآبادی، احمد محمود، هوشنگ گلشیری، سیمین دانشور و ناصر تقوایی - از پیشكسوتان داستاننویسی ایران - و داستانهایی ازاصغر عبداللهی، محمدرضا صفدری، شهریار مندنیپور و... - از نسل جوانتر داستاننویسی ایران – گردآوری شده است.
بهارلو همچنين بیستوسه نقد براي بیستوسه داستان این کتاب نوشته است.
کارگاه داستاننویسی محمد بهارلو با عنوان «اصول داستاننویسی را فرا بگیریم» سهشنبهي هر هفته در تالار غلامحسین امیرخانی خانهي هنرمندان ایران برگزار میشود .
مادر از موضوعهاي هميشه مورد توجه شاعران بوده است
به اعتقاد عبدالعلي دستغيب، يكي از موضوعهايي كه در شعر دنيا و ايران همواره مورد توجه بوده، "مادر" است كه در ادبيات جديد ايران هم قطعههاي زيادي در اين زمينه گفته شده است.
دستغيب در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) عنوان كرد: از آنها كه به سبك اعتدالي (بين كهنه و نو) شعر ميگويند، قطعهي «قلب مادر» ايرج ميرزا بسيار شاخص است كه محبت مادري را خيلي خوب نشان ميدهد. ديگران هم در اين زمينه كم و بيش شعر گفتهاند كه از جالبترين قطعههايي كه خواندهام، «نامه به مادر» اثر دكتر عليآبادي است: اي نگهدار من و سرور من/ اي خداوند من، اي مادر من!؛ كه اين شعر را تحت تاثير نامه مادرش وقتي كه در اروپا درس ميخواند، گفت و در مجله «سخن» چاپ شد.
اين منتقد در ادامه به شعرهاي زيادي كه پروين اعتصامي براي مادر گفته است، اشاره كرد و افزود: از نوپردازان كسي كه بيشتر اين موضوع را پرورانده، فروغ فرخزاد است. وقتي در جدايي از همسرش، فرزندش نيز از او جدا ميشود، شعرهاي زيادي دربارهي مادر و محروميت مادر از كودك گفته كه در مجموعه آثارش ديده ميشود.
بهگفته دستغيب، اين موضوع در شعر ديگران هم كم و بيش نمود داشته، مثلا نامهي منظوم نصرت رحماني دربارهي خودش و خطاب مادر به فرزند.
او در ادامه متذكر شد: بيشتر شعرها و داستانهايي كه دربارهي مادر سروده يا گفته شده، جنبهي مثبت و عاطفي داشته است و خيلي نمونهي منفي در ادبيات فارسي ندارد. اما در ادبيات اروپايي مثلا «افعي در مشت» بازن - نويسنده فرانسوي - در مخالفت با مادر نوشته شده است. گويا مادر قهرمان داستان بسيار سختگير بوده و او اينطور توصيف ميكند كه مادر مرا با يك افعي در دست به سمت جامعه فرستاد.
دستغيب در ادبيات داستاني نيز از «طوبي و معناي شب» شهرنوش پارسيپور و «خانهي ادريسيها»ي غزاله عليزاده نام برد كه به مفهوم مادر توجه داشتهاند و تاكيد كرد كه اين موضوع بخصوص در آثار زنها زياد است.
به اعتقاد اين محقق، البته در ادبيات مدرن و پستمدرن اين موضوع به اين شكل قابل بحث نيست و بيشتر در ادبياتي ميتوان اينگونه صحبت كرد كه به مضمونسازي توجه داشته باشد.
او دربارهي رنگ مذهبي در نگاه به مادر نيز گفت: مهر و محبت مادري چيزي قديمي است كه رنگ ديني هم داشته است؛ چون اديان احترام به مادر را واجب دانستهاند و تاثير آن در مهرورزي به مادر موثر بوده است كه اين موضوع در آثار هم نمود دارد.
شاعران بالاتر از خورشيدند
داخل معبد هندوها بوديم که ملتفت شديم اين برادر کاکايي ، دوربين فيلمبرداري اش را آورده داخل معبد و کسي هم او را بازديد بدني نکرده و برادر سعيدي راد هم دارد روز روشن دست مي زند و يواشکي شروع به عکاسي مي کند و از خدا هم نمي ترسد. بعد که متوجه شديم کسي اعتراض نمي کند، پاشديم مثل بودا و هندو نديده ها به عکس گرفتن.
محبت ، محدثي ، سعيدي راد، عبدالملکيان ابوگروس و خسرو احتشامي و ميرزا عبدالجبار کاکايي و سيد خدا، ضيائالدين شفيعي و از همه مهمتر خود من و دکتر منوري همه گوش تا گوش نشسته ايم به تسبيح گويي در معبد هندوان. يک جوان لاغر و سوخته به سبک مداحهاي ما شروع کرد به خواندن ، ولي با سوز بيشتري مي خواند و مردم هم باايشان همراهي مي کردند و دست مي زدند. ما هم دست زديم و هم به خدايانشان دست زديم بعد چند راهب نارنجي پوش جوان و پير وارد شدند و شمعداني در دست يکي شان بود و يکي هم يک سر به سجده مي رفت به سبک باستاني کارهاي ما که شنا مي روند و من هم بيکار بودم نشستم به شمردن ، تا 70 را شمردم.بعد پاشديم از خدايانشان هم عکس گرفتيم و ديديم کسي با ما کار ندارد. رفتيم نزديکتر و کم مانده بود که دست بيندازيم به گردن يکي از خدايان خوش تيپشان و عکس هم بگيريم. اين بچه هاي گروه ما هم عجب بامزه هستند. سعيدي راد در يادداشت هايش به اين راهب جوان گفته بود اي جوان و نوشته که بوداي جوان لباسي مثل پيراهن ملي هلند پوشيد و شروع کرد به نماز خواندن و عجب دقتي هم داشته که پشت سرش را ديده و نوشته:آنجا بود که ديدم قسمت زنها از مردها جداست. از زن ها نماز نمي خواند.شب شده بود و معبد زير نور چراغ ها مي درخشيد و منظره زيبايي درست کرده بود که ما را ياد خواب هايمان مي انداخت ، داشتيم مي رفتيم بيرون که در گوشه معبد يک فروشگاه محصولات فرهنگي ديديم و بچه ها هوس خريدن سي دي کردند و يک نوجوان هندو که متوجه شده بود ما شاعر تشريف داريم ، شادمان از ملاقات با ما، به ما پيشنهاد کرد اگر بخواهيد مي توانيد راهب اعظم را ببينيد. جالب براي من وقت دادن پسرک بود که با اطمينان تمام ما را به ملاقات سوامي اعظم برد و باز با زبان انگليزي چند کلمه اي گفتيم و شنيديم از جمله دانستيم که در ساختمان معبد آهن به کار نرفته و سنگ ها را از ايتاليا آورده اند و پيش از ما هم گويا آقاي رفسنجاني اينجا آمده بوده و طرف وقتي دانست ما شاعريم ، اشاره به آسمان و خورشيد کرد و به انگليسي گفت که شاعران بالاتر از خورشيدند! بعد هم صحبت از يک شخصيت بزرگ به ميان آمد که متعلق به ما بود و آن ها هم او را قبول داشتند.
دکتر عليرضا قزوه
پاي سياست و کفش ادبيات
مشکل در تعاملات سياسي و فرهنگي از آنجا آغاز مي شود که متر و معيارها در تحليل و سنجش فرهنگ و سياست عوض شود و تحليل ها وارونه. يحتمل که در هر دو عرصه مشکل ايجاد شود.
بتازگي آقاي اسدالله بادامچيان ، در نوشته اي باعنوان «راهکارهاي اپوزيسيون جديد در استراتژي براندازي نرم» يکي از راهکارهاي اپوزيسيون را چنين ذکر کرده است : از شعراي متعهد مانند حميد سبزواري ، مرداني و مرحومه سپيده کاشاني يادي نشود و به جاي آنها از امثال فروغ فرخزاد و سيمين بهبهاني تجليل شود. کمي پيش تر نيز آقاي اکبر گنجي در يادداشتي با عنوان نيماي غزل و رسالت روشنفکري آورده است : «اگر کسي گمان برد جامعه با نشستن و بازي با مفاهيمي نظير آزادي ، جامعه مدني ، تساهل ، حقوق بشر، سکولاريسم و تفکيک عرصه عمومي از عرصه خصوصي دموکرات خواهد شد، آب در هاون مي کوبد [...] شهامت شاعره بزرگ ايران توام با مسووليتي مدني است.
شعر و فکر او ، دانش و منش او چه در حيطه ادبيات و چه در حيطه اجتماع از همين يک وصف برخوردار است [و...] نوآوري هاي ايشان (سيمين بهبهاني) نشان مي دهد آن شهامت و نوآوري که در عرصه تعهد اجتماعي از ايشان ديده ايم در کار هنري و شاعرانه او هم آشکار و تاثيرگذار است».
هر دو نوشته وراي جهت گيري متضاد ، در يک نقطه به هم مي رسند و آن سياسي ديدن و سياسي کردن عرصه ادبيات به مفهوم منفي کلمه است که به گمان من نه به سود سياست است ، نه به سود ادبيات و فرهنگ.
بي شک همه آزادند درباره هرچه مي خواهند اظهارنظر کنند اما اظهارنظرهاي غيرتخصصي ، جنجالي و ماجراجويانه درباره فرهنگ و ادبيات تنها مايه به غبارآلودن فضاي فرهنگي جامعه خواهد بود. اينجاست که بر هر دو طيف و طايفه و همه طيف ها و طوايف سياسي ديگري که بدون برخورداري از دانش و اشراف لازم درباره فرهنگ و ادبيات اظهارنظر مي کنند خطابي رواست.
به آقاي گنجي که به شهادت مکتوبات و مواضع ، شيداي مدرنيته و سکولاريسم و ايدئولوژي ستيزي است ، بايد خاطرنشان کرد مرز ميان ادبيات و سياست در انگاره مطلوب ايشان بسي پررنگ تر از مرز ميان ديانت و سياست است و به لحاظ تاکيد بر حذف و طرد عناصر غيرعقلاني ، طرد شعر و تفکر شاعرانه از عرصه سياست از واجبات داعيه داران آن منش و روش است ، همچنان که طرد عرفان و هر گونه گرايش متافيزيکال.
بعلاوه ايشان که از داعيان جريان ايدئولوژي ستيزي به شمار مي روند مي توانند با تورقي سطحي در اشعار بهبهاني بروشني دريابند که سيمين بهبهاني خوب يا بد ، درست يا غلط از ايدئولوژيک ترين شاعران روزگارند و شعر ايشان بويژه در زيرساخت هاي تئوريک سنخيتي با علايق فکري امثال آقاي گنجي ندارد ، البته حضور در محافل و ميتينگ هاي سياسي له و عليه اين يا آن امري علي حده است ، فرامتني است که در چشم اهل فن به متن سنجاق شدني نيست ، تعابير معروف ميشل فوکو و رولان بارت را مي توان به خاطر آورد: «مرگ مولف».
به آقاي بادامچيان نيز که بر دلدادگي نسبت به سياست ديني اصرار مي ورزد ، بايد خاطرنشان کرد به حکم ديانت و انصاف و تقواي ديني نمي توان و نبايد در ارزشگذاري ها جز به عدالت حکم کرد ، علاوه بر آيات الهي نظير [دشمني با گروهي شما را وادار به بي عدالتي نکند ، عادل باشيد که به تقوا نزديک است] ، يک داوري درخشان ادبي در نهج البلاغه به يادگار مانده است که هم براي اهل ادبيات ارزشمند است ، هم براي اهل سياست ، امير مومنان (ع) در پاسخ فردي که پرسيد: «شاعرترين شاعران عرب کيست؟» ابتدا تذکار دادند که مقايسه شاعران با يکديگر چندان به صواب نزديک نيست ، زيرا اينان در يک وادي نتاخته اند... اما افزودند که اگر از مقايسه گريزي نبود ، امروالقيس برترين شاعر عرب خواهد بود که حضرت از او با وصف الملک الضليل - امير گمراهان - ياد مي کنند تا تاکيدي باشد بر تفاوت ارزشگذاري ادبي و ارزشگذاري اخلاقي.
برمي گرديم به بحث خودمان. انصاف اين است که رويکرد عمده شعري هر 5 شاعر ياد شده - در نگاهي کلي - در رده شعر متعهد دسته بندي مي شود متعهد به تعهدي اجتماعي ، که با همه اختلاف مراتب هيچ نسبتي با سکولاريته و براندازي نرم ندارد و اگر تنگي مجال نبود ، مي شد درباره ويژگي هاي شعر هر يک از شاعران ياد شده به تفصيل و با ذکر نمونه ها و شواهد سخن گفت.
القصه ، ما جماعت شاعران - با وجود داشتن ديدگاه هاي اجتماعي و سياسي متفاوت بر اين سير و صراطيم که شعر خوب را از هر شاعري ارج نهاده و گرامي بداريم و شعر سست را از هر شاعري - با هر گرايش سياسي و اجتماعي - طرد کنيم و بر اين باوريم که شعر ضعيف بر ارج مضمون نخواهد افزود، سهل است که مايه وهن آن خواهد بود. همين گونه بايد افزود که نقد ادبي ، عرصه سخن لغو نيست که بيهوده نام کسي را هزار بار بر زبان آورند و نام کسي را ناديده بگيرند بديهي است که اگر سخن از شعر نو باشد ، از شاعران ياد شده ، نام فروغ به ميان خواهد آمد البته فروغ در دفتر واپسين ، نه فروغ ديوار و اسير و اگر سخن از غزل نو باشد ، بهبهاني دشت ارژن به بعد ياد خواهد شد ، نه بهبهاني ترانه هاي رمانتيک و شعرهاي سانتي مانتال پيش از آن ، و اگر سخن از غزل انقلاب و دفاع مقدس باشد ، نصرالله مرداني خون نامه خاک نام برده مي شود و اگر سخن از ترانه سرايي باشد ، نام حميد سبزواري به ذهن متبادر خواهد شد البته هر 4 شاعر ياد شده در قالبها و فضاهاي ديگر هم آثاري قابل اعتنا دارند اما برجستگي آنان در زمينه هايي است که به آن اشاره شد ، مي ماند روانشاد سپيده کاشاني که با همه استعدادي که در شعر و ترانه نشان داد ، متاسفانه با کوچ به سراي باقي مجال درخشش به شايستگي و بايستگي نيافت.
مخلص کلام اين که نقد ادبيات و شعر و فرهنگ - خوشبختانه يا متاسفانه - پيرو رهنمودهاي بازار سياست و پسند و ناپسند بازيگران آن عرصه نيست. اگر چنين بود ، بخش عمده ميراث گرانبهاي ادب و عرفان و فرهنگ اسلامي و ايراني - با استناد به اختلاف مشرب ها و اذواق و احوال پديدآورندگان آن - نابود مي شد و به دست ما نمي رسيد.خواهش ما از اصحاب سياست اين است که علي الحساب همان مشکلات و معضلات وادي سياست را رتق و فتق کرده ، از اظهارنظرهاي نامستدل و احساسي در امور ديگر از جمله ادبيات صرف نظر فرمايند تا بر مشکلات شاعران اين مرز و بوم افزوده نشود. در دو سرا ماجور باشند!
عبدالرضا رضايي نيا
دکتر صابر امامي:
خلاقيت ادبي ، قابل سياستگذاري نيست
به اعتقاد دکتر صابر امامي ، ذات جوشان خلاقيت ادبي اساسا قابل برنامه ريزي و سياستگذاري کوتاه مدت يا بلندمدت نيست بلکه آنچه قابل برنامه ريزي و سياستگذاري است ، مسائل پيراموني ادبيات است.
صابر امامي ، شاعر و پژوهشگر ادبي در گفتگو با فارس ، درباره فعاليت هاي انجمن هاي ادبي در پيشبرد ادبيات ايران اظهار کرد: مهمترين ويژگي نهادها و انجمن هاي ادبي ، جلب توجه عام به ادبيات است.
در اين ميان ، انجمن هاي ادبي اگر مي خواهند در آينده و چشم انداز ادبيات ايران نقش موثر داشته باشند ، بايد به نفس ادبيات توجه کنند و نه چيز ديگري.
وي گفت : متاسفانه در زمان حاضر اغلب انجمن هاي ادبي به دنبال منافعي بجز ادبيات هستند. مي خواهند از درخت ادبيات ميوه هايي غيرادبي بچينند و به فکر طراوت و شکوه اين درخت نيستند. اين شاعر با بيان اين که اکنون مهمترين نيازمندي ادبيات ايران ، ايجاد فضاي باز و مناسب براي فعاليت هاي ادبي است ، ادامه داد: پيش بيني ادبيات در آينده نزديک يا دور به عوامل بسياري بستگي دارد.