خروش شاعره اسرائيلي عليه جنگافروزي صهيونيستها؛ از وبلاگستان
برخي از اين اشعار الهام گرفته از نامههاي سربازان اسرائيلي در لبنان است: اختلافاتي بين مسلمانان، مسيحيان و دروزيها وجود دارد؛ تضادهاي پيچيده و خارمانند؛ اما هنوز آنان بر يك چيز توافق دارند: آنان همگي از ما متنفرند! ما به يك باتلاق وارد شدهايم...
ادامه جنايات صهيونيستها عليه مردم فلسطين و لبنان طي چندين سال اخير و نيز سه هفته اخير، نه تنها تنفر مردم جهان، بلكه بيزاري شماري از اتباع رژيم اسرائيل را هم در پي داشته است.
خانم «آدا آهاروني» شاعره اسرائيلي ساكن حيفا، تنها يكي از اين افراد است كه اين بيزاري را با اشعار خود منعكس كرده است.
برخي از اين اشعار الهام گرفته از نامههاي سربازان اسرائيلي در لبنان است كه محتواي آن در برخي موارد بيشتر به اشعار راجر واترز و سيد بارت فقيد ميماند.
قطعات زير، ترجمه شماري از اشعار «آهاروني» است كه به نقل از وبلاگ نقطه ته خط ميآيد:
*جهنم جنگزده
The Hell With War
آنان آتشبس اعلام كردند
ولي ما به بمباران ادامه داديم
فرودگاه بيروت
و خيابانها و خانهها
ما را چه شده است؟
من از كشتن بيزارم،
از نابودي متنفرم
جنگ مخوف و رقتانگيز!
چرا ما بايد به آنها اجازه دهيم
وادارمان كنند اينجا باشيم؟
به چه دليل؟
و چه گاه پايان خواهد يافت
اين جهنم جنگزده؟
* آقاي نخستوزير، اين كابوس كي به پايان ميرسد؟
?
Mr. Prime Minister When Will The Nightmare End
آقاي نخستوزير، اين كابوس كي به پايان ميرسد؟
- چه بدبختي بزرگي!
ميخواهم به خانه بازگردم
- به جاي گرماي خانه
رنج سرما در استخوانهاي يخ زدهام جاري است
در حالي كه شوك وحشتناك مردي را مينگرم
كه جسد همسر مردهاش را
زير آوارهاي خانهاش يافته است.
ما از كابوس بازگشتيم
همراه با وحشت در قلبهايمان
و التماس در چشمانمان
آقاي نخستوزير! ما زاده شدهايم
براي آفريدن، براي شادي و زندگي
نه براي ويراني
آقاي نخستوزير!
لطفا اين كابوس را
كه واقعاً ميكشد نه تنها در خيال
پايان بده
* امنيت يك دوقلوي سيامي است
Safety Is A Siamese Twin
براي امنيت خود
دندانهاي آنان را ميشكنيم
براي امنيت خود
صدها تن بمب را
بر سر آنان و امنيتشان فرو ميريزيم
به باغهاي آنان
و بر تاكستانهاي آنان
به خانههاي آنان و بر غرور آنان
تمام اينها فقط براي امنيت خودمان
ولي امنيت ما در كجاست؟
امنيت آنان چه ميشود!؟
واقعيت اين است، امنيت ما و آنان
دوقلوهاي به هم چسبيده سيامي هستند
نميتوان بدون آسيب به يكي، به ديگري آسيب برسانيد
* دروغي كه منفجر شد
The Lie That Exploded
آن شب كه دروغ بزرگ
در قلب و ذهن من منفجر شد
تمام اعضاي بدن و آرمانهايم
از هم پاشيد
آن دروغ بزرگ كه خشونت ميتواند جدالها را متوقف كند
در اعماق قلب من
همراه بمبها منفجر شد
و در آن شب انفجار
روياهايم همراه دروغ منفجر شد
* وقتي كه به خانه بازگرديم
When We Will Go Back Home
وقتي كه به خانه بازگرديم
آنها بيش از اين سر ما را كلاه نخواهند گذاشت
وقتي كه به خانه بازگرديم
به آنها نشان خواهيم داد كه صلح چيست
وقتي كه به خانه بازگشتيم
كودكان و همسران شادمان را در آغوش خواهيم گرفت
و تلاش خواهيم كرد كه غصهها را فراموش كنيم
در چشم همسران و كودكان آنان
سعي خواهيم كرد، به دشواري سعي خواهيم كرد
اما ميدانم كه ما هرگز
فراموش نخواهيم كرد
* ترس از يك پشه
Fear From A Mosquito
ما مجبوريم كه پليس باشيم
در جامعهاي كه از ما متنفرند
اختلافاتي بين مسلمانان، مسيحيان و دروزيها وجود دارد
تضادهاي پيچيده و خارمانند
اما هنوز آنان بر يك چيز توافق دارند:
آنان همگي از ما متنفرند!
ما به يك باتلاق وارد شدهايم
مايي كه در حال غرق شدنيم
آه خداي من! چه آشفتگياي!
و در پايان
ما تنها يك پشه يافتيم
اما نيش آن كشنده است
ما نميبايست اينجا باشيم
آه خداي من! چه آشفتگياي!
اي چهار مادر مقدس، لطفاً ما را نجات دهيد.
* لبنان را در صلح رها كردن
Leaving Lebanon In Peace
(ميتواند در مايهي آواز «بگذاريد ملت من بروند» خوانده شود)
هنگامي كه پسران سرباز در سرزمين لبنان بودند
بگذاريد كه سربازان بروند
آنها آن قدر رنج كشيدهاند كه تحمل ندارند
بگذاريد كه سربازان بروند
برخيزيد مادران، پسران خود را آزاد كنيد
رِوكا، سارا، لياه، راشل
بگذاريد پسرانمان بروند!
سربازاني كه زير درختان سرو هستند
نداي چهار مادر مقدس را در شادي شنيدند كه:
لبنان را ترك كنيد، لبنان را ترك كنيد
لبنان را در صلح رها كنيد
آنان اين آواز را با شادي خواندند و خنديدند
سربازان به خانه برويد
به خانه، به سرزمين اسرائيل برگرديد
و اينجا را ترك كنيد، ترك كنيد.
بهروز ثروتيان نقد غزلهاي محمدعلي بهمني را منتشر ميكند
ایسنا
بهروز ثروتيان نقدهايش را بر روي غزلهاي محمدعلي بهمني در قالب كتابي منتشر ميكند. به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «بهتزدگي در غزل بهمني» عنوان اين كتاب است كه ثروتيان در آن به نقد و بررسي غزلهاي اين شاعر معاصر پرداخته و در آن توضيح داده كدام غزل، قوي و كدام ضعيف است. اين اثر در حدود 400 صفحه است كه كار غلط گيري آن به اتمام رسيده و بعد از نظر نهايي محمدعلي بهمني منتشر خواهد شد. ثروتيان اينروزها مشغول كار كردن روي شرح غزليات شمس است و آن شعرهايي را كه تخلص شمس زير آنها آمده است، شرح و نقد خواهد كرد و آنچه را به اشتباه به او نسبت دادهاند، توضيح ميدهد. او همچنين غزليات حافظ را به زبان تركي ترجمه كرده كه در صورت پيدا نكردن ناشري مناسب در ايران، آنها را در باكو منتشر خواهد كرد.
جعفر ابراهيمي:
ادبيات بدون تعهد معنا ندارد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
جعفر ابراهيمي گفت: ادبيات و هنر بدون تعهد معنا ندارد و اين دو لازم و ملزوم يكديگرند.
اين نويسنده و شاعر كودكان و نوجوانان در گفت و گو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: هر كس كه قلم به دست ميگيرد و شروع به نوشتن ميكند، در واقع تعهدي را عهده دار شده است.
وي گفت: بر اين اساس حتي آنان كه شعار ميدهند به تعهدي وفادار نيستند و هنر را براي هنر ميخواهند، در واقع كارشان با تعهد همراه است. اگر چه اين تعهد الزاما مثبت و كمال دهنده نيست.
اين نويسندهي كودكان تاكيد كرد: نويسنده و شاعري كه براي كودكان كار ميكند، با انتخاب اين گروه سني، در واقع تعهدي را براي خود ايجاد كرده است. چرا كه نويسندگان اين ردهي سني پيش از آنكه هنرمند باشند، مربي و معلمند.
ابراهيمي تاكيد كرد: نويسنده اين رده سني چه بخواهد و چه نخواهد براي كودكان و نوجوانان نقش مربيگري ايفا ميكند. هر چند كه ممكن است او به طور غيرمستقيم حرف بزند.
ابراهيمي گفت: تعهد انواع مختلف را داراست؛ تعهد اجتماعي و سياسي، ديني و فقهي و امثال اينها همه نوعي تعهدند كه نويسنده بر اساس پايبندي به آنها، آنها را در آثارش ساري و جاري ميكند.
وي تاكيد كرد: آنهايي كه به تعهدي باور ندارند، نيز داراي تعهدند، منتها تعهد آنان به هيچ است. برهمين اساس تعهد از اصول جدا نشدني ادبيات است و هر كس بر مبناي بينش و اعتقادات خود، به آن پايبند است و بر اساس آن اثرش را خلق ميكند.
حسين شيخالاسلامي:
باب كردن ادبيات متعهد و غيرمتعهد بيش از آنكه نياز ادبي باشد، جنجالي سياسي است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
"تعهد" و "ادبيات متعهد" و صفاتي از اين دست، بيش از آنكه كاربرد ادبي داشته باشد، داراي ويژگيهايي هستند كه به درد استفادههاي سياسي و ايدئولوژيك ميخورد.
"حسين شيخالاسلامي" منتقد ادبي در گفتوگو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: ادبيات متعهد، نه چيز جديدي است و نه مقولهاي غيرمترقبه. تمام نظامهاي فكري، يكسري القاب و صفاتي را براي توصيف محصولات فكري كه مطلوبشان است، درست كرده و ميكنند.
اين منتقد ادبي تاكيد كرد: هر نظام فكري سعي ميكند با استفاده از اين صفات مشخص كند كه ديدگاه و بينششان موافق چه دسته از آثار ادبي است. ادبيات متعهد هم از همين طيف واژههاست و با توجه به گنگ بودن آن و اينكه مشخص نيست، اين تعهد به چه چيزي و چه مرامي است، ميتواند توسط هر گروهي استفاده شود.
"شيخالاسلامي" گفت: البته ادبيات متعهد به خودي خود، چيز خطرناكي نيست. چرا كه يكسري آثار ادبي وجود دارند كه متعهد به ارزشهاي اسلامي هستند. كما اينكه يكسري آثار ادبي است كه متعهد به ارزشهاي انساني و حقوق بشري است. قضيه آنجا خطرناك ميشود كه ما تعهد را به عنوان يكي از المانهاي ارزش ادبي يك اثر بكار ببريم.
اين منتقد ادبي تاكيد كرد: آنچه خطرناك است اين است كه ما آثار ادبي را كه به زعم ما غيرمتعهد است، از يكسري امتيازات حداقلي محروم كنيم يا اينكه آنها را از حوزهي بررسي خارج كنيم.
وي تصريح كرد: كسي كه از "ادبيات متعهد" اسم ميبرد، منظورش ادبيات متعهد به ارزشهاي خاص خود است. او اين واژه را به كار ميبرد تا نشان دهد، جهانبيني حاكم بر اثر و ارزشهايي كه در اثر او بازتاب داشته، موافق با ارزشهاي اوست. بر همين اساس ادبيات متعهد در نزد افراد مختلف، تعريف خاص خود را دارد.
وي گفت: آنچه مسلم است ما نبايد آنچه را كه موافق با ارزشهاي ما نيست رد كنيم. متاسفانه يكسري در فضاي حاكم بر ادبيات امروز ما، "تعهد" را جزو المانهاي ادبي كردهاند و اين اگر چه جديد نيست، ولي نگران كننده است. چرا كه حوزهي ادبيات، به اين طريق خدشهدار ميشود و يكسري عوامل كيفي و غيرقابل بررسي وارد حيات اثر ادبي ميشوند.
اين منتقد ادبي گفت: در حال حاضر، آثار زيادي در انبارها به جرم "عدم تعهد" به ارزشهاي حاكم انبار شدهاند و از حق حيات در جامعهي ادبي محرومند و اين ظلم به ادبيات و محصول فكري است.
"شيخالاسلامي" تاكيد كرد: استفاده از واژهي ادبيات متعهد، به خودي خود نگرانكننده نيست. ولي اينكه ما ادبيات متعهد را واجد امتياز فوقالعادهاي و بالاتر از ادبياتي بدانيم كه به ارزشهايي كه ما دوست داريم، متعهد نيست، اين است كه خطرناك است. وگرنه به نظر من حمايت از ادبيات متعهد يا ادبيات مبلغ ارزشهاي حاكم نيز اتفاق نامطلوبي نيست. ولي گرفتن حق حيات از ادبياتي كه نميخواهد ارزشهاي حاكم را تبليغ كند، پديدهي نامطلوبي براي ادبيات است.
وي گفت: جدا از همهي بحثهاي آزادي انديشه و حقوق بشر و امثال اينها، تاريخ نشان داده است كه قدرتمداران و قدرتمندان به سمت انحصار فضا به سود ادبياتي كردهاند كه مطلوبشان بوده، كل ساختار ادبيات آن مملكت منحرف شده و طبيعت خود را از دست داده است.
"شيخ الاسلامي" گفت: دامن زدن به اين بحث و طبقهبندي ادبيات متعهد و غيرمتعهد يك كنش سياسي است و نه يك واكنش ادبي و همه بايد اين را به خاطر داشته باشند كه هيچ سياستي حق ندارد، حق حيات هيچ حوزهي ديگري را بگيرد.
اين منتقد ادبي تاكيد كرد: سياست بايد در حوزهي خود فعاليت كند و قاطي كردن سياست و ادبيات به اين معنا كه تعهد سياسي يا اجتماعي ايجاد كند، يا حق حيات را از يك اثر ادبي بگيرد، گفتمان حوزهي ادبيات را با مخاطرهي مواجه ميكند و صحيح نيست.
"شعر پستمدرن آمريكا" توسط علي قنبري بهچاپ ميرسد
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
كتابي با نام "شعر پستمدرن آمريكا" با ترجمه و تاليف علي قنبري منتشر ميشود.
قنبري درباره كتاب يادشده به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، گفت: اين كتاب نحلههاي متفاوت شعري آمريكا را بعد از جنگ جهاني دوم دربرميگيرد؛ نحلههايي مثل كوهستان سياه، مكتب نيويورك، مكتب سانفرانسيكو، نسل بيت، شعر زبان و ... .
اين شاعر افزود: در واقع در اين كتاب رويكرد متفاوت اين نحلهها به شعر پستمدرن بررسي ميشود و بخشي هم ترجمه شعرهاي شاعران پستمدرن است.
"ظرفيتها و موانع جهاني شدن شعر معاصر فارسي" بررسي ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
دهمين نشست ماهانه انجمن شاعران فارسيگوي جهان با عنوان “سلوك شعر؛ بررسي ظرفيتها و موانع جهاني شدن شعر معاصر فارسي” برگزار ميشود.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست، ضياء موحد، علي باباچاهي و محمود فتوحي سخنراني خواهند كرد.
طبق اعلام، 60 نفر از استادان و دانشجويان بيش از 20 كشور جهان مهمان ويژه اين نشست هستند.
نشست يادشده، ساعت 17 روز دوشنبه، نهم مردادماه جاري در تالار همايشهاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي واقع در خيابان بخارست، كوچه چهاردهم، پلاك 49 برپا خواهد شد.
آيتالله العظمي نوري همداني:
درمداحي نبايداز راه اهل بيت خارج شد
هدف طرح نصف بودن ارث وديه زن ايجاد شبهه است
هرموسيقي وشعري كه انسان رابه فسادبکشاندحرام است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
آيتالله العظمي نوري همداني در ديدار جمعي از دانشجويان، مسوولان هياتهاي مذهبي و قرآن آموزان با اشاره به آيات قرآن، کفر، نفاق و صهيونيست را دشمنان اسلام عنوان کرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به نقل از رسا، آيتالله العظمي حسين نوري همداني در ديدار با جمعي از دانشجويان دانشگاه رازي کرمانشاه، مسوولان هياتهاي مذهبي ايلام و بانوان قرآن آموز تاکستاني با اشاره به آيات قرآن دفاع از اسلام، حيثيت و اقتدار آن را در گرو شناخت مثلث شوم کفر، نفاق و صهيونيست عنوان کرد.
وي در ادامه به تشريح تهاجمهاي فرهنگي، سياسي، نظامي و جنگ رواني غرب بر عليه جهان اسلام پرداخت و گفت: آموزههاي اسلام و روحانيت، مانع دستيابي کشورهاي غربي به منابع و ثروتهاي شرق هستند و تمام اين تهاجمها، به منظور کنار زدن اين دو اصل است.
اين مرجع تقليد، عامل بازدارنده تهاجمات نظامي غرب به ايران را ميليونها نفر انسان مشتاق شهادت در اين کشور انقلابي دانست.
پس از پايان سخنان آيتالله العظمي نوري همداني، دانشجويان به طرح پرسشهايي پرداختند.
وي در پاسخ به پرسشي درباره ملاك حرمت گوش دادن به موسيقي اظهار داشت: هر آهنگي که چه در موسيقي و چه در عبارات و اشعار، انسان را به فساد بکشاند طبق فتواي تمامي مراجع تقليد، حرام است.
يکي از حضار نظر اين مرجع تقليد را درباره عبارات غلو آميز برخي مداحان جويا شد و وي پاسخ داد: در مداحيها نبايد از راه اهل بيت (ع) خارج شد و كرامت انساني خود را پايين آورد يا امام حسين و ديگر ائمه اطهار (ع) را الله خواند. هر کس در جايگاه خود بنده خداست و اين اغراقها درست نيست و بعضي از شعارهاي اين گونه را نبايد تکرار کرد.
وي در پاسخ پرسشي مبني بر علت نصف بودن ديه و ارث زن نسبت به مرد پاسخ داد: کساني که ميخواهند مردم را به اسلام بدبين کنند، اين شبههها را بيان ميکنند. در اسلام حقوق و تكاليف زن و مرد متفاوت است؛ مرد به جهاد ميرود، خرج روزانه زن را ميدهد، مهريه ميدهد و حتي وظيفه دارد کفن زن خود را نيز تهيه کند که با اين حساب امکان دارد سهم زن از مرد نيز بيشتر شود. در مورد ديه نيز بايد گفت که ديه قيمت مرد يا زن نيست که بگوييم قيمت زن از مرد کمتر است، چون جان انسان قيمتي ندارد.
محمدكاظم كاظمي:
اصالت احساس و انديشه در شعر، كاربردي شدن آن را باعث ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
بيدل دهلوي با سرودن از درونيات خود، جنبههاي کاربردي شعرش را افزايش داده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، محمدکاظم کاظمي - شاعر افغان - در پنجاهمين نشست انجمن ادبي شعر امروز درباره «بررسي جوانب کاربردي شعر بيدل در ادبيات معاصر» که در کانون هنر خراسان برگزار شد، با بيان اين مطلب، گفت: به طور کل شعر ميتواند دو نوع کاربرد داشته باشد؛ لذت بردن در هنگام خواندن و شاهد مثال بودن ابيات در موقعيتهاي مختلف که شعر بيدل دربرگيرنده هر دو اين حالات است.
وي ادامه داد: در جستوجو ميان ساير شاعران فارسيزبان، به استثناي ديوان حافظ، مولانا و سعدي چنين ويژگي کمتر به چشم ميخورد و جنبههاي کاربردي شعرهاي انوري، فرخي و خاقاني محدودتر است.
کاظمي افزود: اصالت احساس و انديشه در شعر باعث کاربردي شدن آن ميشود. زماني که شاعر از درونيات خود ميسرايد، به عام بودن عواطف، احساسات و تفکر نزديک ميشود. اين ويژگي شعرهاي مولانا را شامل ميشود و بيدل نيز با بهرهگيري از همين خصوصيت، جنبههاي کاربردي شعر خود را افزايش داده است.
وي ادامه داد: از فاکتور ديگري که ميتوان براي کاربردي شدن شعر برشمرد، تنوع مضامين است. به طور مثال در يک همايش با عنوان «پيوندهاي فرهنگي ايران و افغانستان» شعري که متناسب آن مجلس بود، قرائت شد.
مهلت دريافت آثار براي پنجمين جشنوارهي شعر و داستان "مهر" تا 14 مردادماه است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
مهلت ارسال آثار به پنجمين جشنوارهي شعر و داستان "مهر" تا 14 مردادماه است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پنجمين جشنوارهي شعر و داستان مهر از 29 تا 31 شهريور در دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي و درماني تهران برگزار ميشود. اين جشنواره مختص دانشجويان علوم پزشكي دانشگاههاي سراسر كشور است و دانشجويان در زمينههاي شعر نو، شعر سنتي، داستان كوتاه و بخش ويژهي پيامبر نور به مناسب سال پيامبر اعظم (ص) در اين جشنواره ميتوانند شركت كنند.
داوري آثار هم در دو مرحله برگزار ميشود، اما داوران هر دو مرحله يكي هستند.
هادي خورشاهيان - مشاور و سردبير خبرنامهي پنجمين جشنوارهي مهر - همچنين درباره اينكه در بخش ويژه، شعر سنتي و نو به تفكيك داوري ميشوند، يا نه، گفت: در اين بخش كه به طور طبيعي آثار كمتري از طرف دانشجويان ارايه خواهد شد، شعرها با هم داوري خواهند شد.
او درباره جايگاه اين جشنواره نيز گفت: وقتي جشنوارهاي با همت دانشجويان تا پنجمين دوره ميرسد، نشانگر استقبال مخاطب و موفقيت بانيان جشنواره است. اين جشنواره در سه دورهي اول با نام "مهرگان" و از دورهي چهارم با عنوان "مهر" برگزار شد. شيراز و اصفهان ميزبانان دورههاي قبل بودند و جشنوارهي پنجم در تهران برگزار ميشود. شاعران و نويسندگاني چون منوچهر آتشي، ضياء موحد، عليمحمد حقشناس، عطاءالله مهاجراني، محمد شمس لنگرودي، صابر امامي، ضياءالدين ترابي، كاووس حسنلي، امين فقيري، منيرو روانيپور، شاپور جوركش، حسن ميرعابديني، حسين سناپور، شهريار مندنيپور، ابوتراب خسروي، مهسا محبعلي و علي خدايي تاكنون در اين جشنواره به ياري دانشجويان آمدهاند.
خورشاهيان درباره اختصاص جشنواره به دانشجويان علوم پزشكي نيز عنوان كرد: باني اين امر دانشگاه پزشكي است. هر جايي هم اين حق را دارد كه به پربارتر شدن كارنامهاش بينديشد. در كشور گل و بلبل عيبي هم ندارد كه دانشجويان پزشكي كمي از حال و هواي جسم دربيايند و به جان بينديشند. انصافا در بين پزشكان و دانشجويان پزشكي، شاعران و نويسندگان خوبي هم داريم.
طبق اعلام، شماره فكس 88985314 و پست الكترونيكي
[email protected] پذيراي آثار دانشجويان است. نشاني پستي جشنواره نيز بدين قرار است: تهران، خيابان انقلاب، خيابان قدس، معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه علوم پزشكي تهران، ساختمان شماره 42، طبقهي اول، اتاق 105.
شاپور پساوند:
نگذاشتند ديگ شعر نيما بجوشد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
شاپور پساوند معتقد است: ظرفيتها و پتانسيلهاي قالب نيمايي هنوز تمام نشده و چنان كاري كه بايد روي آثار نيمايي انجام شود، انجام نشده است.
اين شاعر در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: قابليتهاي قالب نيمايي هنوز آنچنان مطرح نشده تا ديگران از آن استفاده كنند و ما خود نيز به اين ظرفيتها پي نبردهايم، يا آن را فراموش كردهايم و يا نشناخته از آن گذر كردهايم.
وي متذكر شد: در طي اين 64 سال، نيما يوشيج خيلي كارها كرد و دوراني كه مربوط به شعرش بود، با بسياري از مسائل درافتاد تا حقانيت خود را ثابت كند. با مسائل حاشيهيي بسيار كلنجار رفت و نسل بعد پي برد كه حق با او بود. در دوران گذشته نيز شاعراني حرفهايي داشتند و بعد از گذشت سالها معلوم شد كه حق با آنها بوده است، مثل حافظ.
پساوند با اشاره به "افسانه" به عنوان سرآمدترين اثر و مانيفست شعر نيما كه آغاز شاعري وي بود، گفت: تا امروز چه كار جدي روي شعر نيما انجام شده است؟ آنچه در دسترس داريم، يا جمعآوري آثار نيما يا خاطرهنويسي يا تحليل برخي از نوشتههاي او با برداشتها شخصي بوده است. آنچه نيما در نوشتههايش ميگويد، اين است كه معتقد به يكسري مسائل است كه در نوشتههاي او دنبال آنها نرفتهاند. يكي از قديميترين كارها را در اينباره، احمد ناصري با اثر "نيما كيست و چيست" انجام داد و كار تقي پورنامداريان درباره شعر نيما با نام "خانهام ابري است"، و در سالهاي اخير كار عطاءالله مهاجراني كه يادنامه نيماست، قابل اشارهاند.
وي متذكر شد: جز كار پورنامداريان آنچه از محتوا و مضمون گفته ميشود، در سطح ميگذرد و هنجارشكني نيما را بيشتر در فرم مطرح ميكند. در اين فاصله كار دكتر حميد زرين كوب را داريم كه در كتابي با عنوان "چشمانداز شعر امروز" كار نيما را مطرح ميكند.
پساوند با اعتقاد بر اين كه عملا روي شعر نيما كار جدي نشده است، افزود: اساس گفتههاي نيما روي اين بود كه ما بايد در محتوا، شكل ظاهر، نگاه شاعر و زبان تغيير ايجاد كنيم، اما در تمام اين كارها روي اين كه خود نيما چه كرده، اثري نميبينيم.
او افزود: آنجا كه حميد زرينكوب شعرهاي نيمايي را جمعآوري ميكند، شعر نيمايي را به دو گونه "نوتغزلي" و "حماسي و اجتماعي" تقسيم ميكند كه در دسته اول، افرادي چون فريدون توللي، نادر نادرپور، فريدون مشيري، سهراب سپهري و ... را جاي ميدهد. در طيف دوم هم شاعراني چون منوچهر نيستاني، احمد شاملو، اسماعيل شاهرودي، فروغ فرخزاد، مهدي اخوان ثالث، منوچهر آتشي، محمدرضا شفيعي كدكني و … را بررسي ميكند. اين تقسيمبندي زرينكوب نميتواند تقسيمبندي كاملي باشد، زيرا سهراب سپهري در حوزه عرفاني به نوع ديگري از شعر رويكرد دارد كه در نوع يا كارهاي فلسفي اسماعيل خويي است.
اين شاعر با بيان اين مطلب كه تقسيمبندي، سليقهيي نيست، يادآور شد: من نميتوانم سهراب سپهري را در حيطه تغزلي قرار دهم و چگونه آن را در كنار زبان حماسي مهدي اخوان ثالث قرار دهيم.
وي همچنين متذكر شد: همه آثار نيمايي تا پيش از شعر پستمدرن و به استثناي شعر سپيد شاملو، زيرمجموعه شعر نيما هستند. اينها همه با چتر نيما زير باران ادبيات شعري معاصر قدم ميزنند؛ با نزديكيهاي كمتر يا بيشتر. كار تازهاي نكردهاند، اما طبيعتا همه فرزندان شعر نيما هستند و برخي ديگر فرزندان ناخلف يا فرزندخواندههاي شعر نيما هستند؛ ولي همه اينها بيشتر از قالبها يا روساخت شعر نيما استفاده كردهاند.
وي افزود: اين شاعران در چهار نكتهاي كه نيما به آن معتقد است (زبان، شيوه بيان، محتوا و انديشه) تفاوتهايي دارند. كاري كه نيما از شاعران معاصر ميخواست، همين بود كه آنها به آن توجه نكردند.
اين شاعران جلو نرفتند، بلكه فرورفته و در جا زدند. عدهاي حتا روساختهاي شعر نيما را هم به خوبي بلد نيستند؛ اين عده كساني را هم به دنبال خود كشاندند و به نام هنجارشكني كارهايي را صورت دادند كه اينك خود هم نميدانند كه شعرشان، سپيد، نيمايي و يا موج نو است و به نوعي دچار بينظمي هستند. عدهاي هم كه به دنبال آنها رفتند، به بيراهه كشيده شدند.
پساوند معتقد است: اين عده از شاعران نگذاشتند ديگ شعر نيمايي به خوبي بجوشد و كارهاي ناپختهاي را با گرتهبرداري از شعر او انجام دادند كه قطعا با شكست مواجه شدند؛ چرا كه اين گرتهبرداري بدون شناخت نيما و كارهاي او بود. حتا گروهي نيما را ناشي از نداشتن شناخت، طرد كردند.
وي جريان پستمدرن را ميهمان ناخوانده شعر امروز دانست و توضيح داد: عدهاي از شاعران جوان امروز به جريان پستمدرن گرايش يافتهاند كه ميهمان ناخوانده شعر فارسي است. اما آنهايي كه راه فرعي ديگر از زيرمجموعه كار نيمايي، يعني جريان آوانگارد و زيرمجموعههاي آن شامل شعر حجم را در پيش گرفتند، فرزندخواندههاي شعر نيمايي هستند كه از سر شناخت، سراغ اين جريانها نيامدهاند؛ بعضي از اين جريانهاي شعر مولفههاي خاصي براي شناختشان از نظر فرم و محتوا ندارند، پس آنها هم نه از سر شناخت، بلكه از سر سهولت اين فرمها، سراغ آنها آمدهاند.
وي با يادآوري اين نكته كه سرودن شعر نيمايي قطعا كار آساني نيست، ادامه داد: كار نيمايي حساب و كتاب دارد؛ درست است كه عروض و وزن سنتي را ميشكند، ولي از وزن و عروض خاص خودش استفاده ميكند؛ ولي شاعران امروز ميدانند كار نيمايي با عروض نيمايي كردن كار آساني نيست. كار نيما تنها در شكستن اوزان عروضي نبود، بلكه در محتوا، شكل ظاهر، زبان و انديشه نيز بايد تغيير ايجاد شود. اينجاست كه كار براي شاعر مشكل ميشود؛ مطالعه و تجربه ميخواهد، سواري به سنت ندادن ميخواهد.
اين شاعر همچنين گفت: عوض كردن نگاه، مطالعه ميخواهد. بايد دريچههاي بسته انديشههاي فسيلشده را باز كرد تا هواي تازه وارد شود و اين كاري مشكل است، بخصوص براي كسي كه يك عمر به قافيه سواري داده است. كسي كه موسيقي شعر را از قديم ميشناخته و بزرگ شده، چطور ميتواند آنرا بشكند و با موسيقي نيمايي شعر بگويد. اين چيزي است كه جز با كار كردن، ما را به آن نميتواند برساند.
وي در ادامه بحث يادآور شد: شاعران بايد بياموزند و فقط به فكر چاپ آثار خود باشند. به جاي اين كارها به ديگران بياموزند تا آثار نيمايي را بازخواني كنند و روي آن كار كنند. بسياري از شاعران خود نيما را نفهميدهاند و حرفهاي نيما در گوششان فرونرفته است؛ كساني كه در صفحاتي از كتابهايشان تصوير نيما را پشت تصوير خود ميگذارند.
پساوند از شاخصههاي نيما را جلوتر بودن از زمانهاش دانست و افزود: جلوتر بودن شاعر از زمانهاش، جزو فضايل يك شاعر است؛ چيزي كه نيما داشت؛ او چيزي را ميديد كه ديگران بعدا ديدهاند.
او متذكر شد: نيما به درگيري شعر با مسائل اجتماعي معتقد بود، اما در كارهاي شاعران امروز اثري از اين تفكر وجود ندارد كه اين نشان ميدهد نيما را نفهميدهايم.
وي تاكيد كرد: صاحبان نظر و انديشه نيما را دوباره بخوانند و به صورت اصولي نقد كنند و براي شاعران جوان آن را ساده كنند تا نيما را بفهمند؛ چرا بسياري احمد شاملو را نخوانده، پذيرفتند، يا بسياري احمدرضا احمدي را نشناخته، و گروهي سهراب سپهري را نفهميده، دنبال آنها رفتند؛ ولي چطور نيما را نشناخته، دنبال نميكنند.
پساوند در پايان تاكيد كرد: عصر نيما هنوز تمام نشده است، اما جوانان امروز سرگردانند ميان اين موضوع كه نيما را دنبال كنند يا از آن بگذرند.
شمس لنگرودي:
با این همه جنایات اسراييل، چگونه می توان از شعر حرف زد
محمد شمس لنگرودي گفت: وقتي وضعيت دنيا اينقدر بحراني است و اسراييل اينهمه جنايت در لبنان ميكند، چگونه ميتوان درباره شعر حرف زد؟!
اين شاعر در ادامه گفتوگو با ايسنا، يادآور شد: اين روزها ياد دورهاي ميافتم كه محمود افغان به فارس - بخصوص شيراز - حمله كرده بود و كوچهها انباشته از جسد بودند و بايد با نوك پا از روي آنها ميگذشتي. آن زمان يكي از شاعران ميگويد از فرط ناراحتي و اندوه به گورستاني كه آرامترين جاي مملكت بود، رفتم و ديدم كه يكي از شاعران سبك هندي كه بيشتر به صنعت در شعر توجه داشت، سر گوري نشسته و قلمبهدست، مشغول نوشتن شعر است؛ با ديدن من خوشحال شد و پيشم آمد و گفت، اين شعر را به تازگي گفتهام؛ ببين صنعتش چطور است. به آن شاعر گفتم وقتي كوچهها پر از جسد است، تو چطور ميتواني به شعر و صنعت آن فكر كني؟!
وي ادامه داد: اين روزها هر صحبت و سوالي كه درباره شعر ميشود، ياد آن شاعر ميافتم و برايم سنگين است؛ وقتي كه اسراييل اين همه در لبنان جنايت ميكند و از او بسيار هم حمايت ميشود، درباره شعر حرف بزنم!