بررسي عملكرد دستگاههاي فرهنگي- كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان/18
هدف شوراي شعر«كانون» ارائه آثار ارزشمند است
خبرگزاري فارس: يك شاعر كودك و نوجوان گفت: هدف شوراي شعر كمك به رشد و خلاقيت شعر كودك و نوجوانان و ارائه آثار ارزشمند بوده و بدون شك رسيدن به اين هدف صد در صد نبوده است.
افسانه شعباننژاد، شاعر كودك در گفتوگو با خبرگزاري فارس درباره عملكرد بخش شعر كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان بيان داشت:هدف شوراي شعر از آغاز تاكنون بدون شك كمك به رشد و خلاقيت شعر كودك و نوجوان و ارائه آثاري ارزشمند در اين حيطه بوده است. شوراي شعر سعي كرده از ميان آثار رسيده هميشه بهترينها را گزينش كند و در اختيار مخاطبان قرار دهد. بدون شك رسيدن به اين هدف صد در صد نبوده اما تلاش خود را در اين عرصه كردهايم.
اين شاعر در پاسخ به اين كه شوراي شعر كانون از چه كساني تشكيل شده است و رشد بخش شعركانون را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ بيان داشت:اعضاي شوراي شعر از افراد مجرب و كارشناساني كه سالها براي كودك و شعر كودك دل سوزانده و در اين حوزه صاحب اثر و نظر هستند، تشكيل شده است. بخش شعر كانون يا همان شوراي شعر كانون آثار زيادي براي گروههاي سني مختلف از خردسال تا نوجوان از شاعران مختلف و از شهرهاي مختلف دريافت ميكند. اما همه اين آثار از معيارهاي لازم جهت چاپ و انتشار برخوردار نيستند.
وي ادامه داد: با اين حال همه اين آثار توسط اعضاي شوراي شعر با دقت مطالعه شده و مورد بررسي قرار ميگيرد، هيچ اثري نيست كه به شورا برسد و خوانده نشود. طي سالهاي گذشته رشد بخش شعر كودك و نوجوان كانون چشمگير بوده است. يعني تعداد آثاري كه به تصويب رسيده قابل توجه است. در ميان اين آثار مجموعه شعرهايي از شاعران جوان و با استعداد نيز به چشم ميخورد.
اين شاعر در ادامه يادآور شد: شاعري با استعداد است كه كودكان را خوب بشناسد، اعضاي شوراي شعر تجربيات و راهنمايي خود را از ديگر شاعران دريغ نميكنند. شاعراني بودهاند كه با عنايت و به كار بردن راهنمايي اعضاي شورا توانستهاند، شعرهاي مجموعه شعر متوسط خود را ارتقاء دهند و به مرحله چاپ برسانند، فقط كمي تحمل و صبر و تلاش نياز دارد.
شعباننژاد در پاسخ به اين سئوال كه وضعيت شعر كودك و نوجون را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ خاطرنشان ساخت: مانند هميشه همه در تلاشند و حاصل اين تلاشها را در آثاري كه براي كودكان و نوجوانان به چاپ ميرسد، ميتوان ديد. گاه مجموعه شعرهاي قوي و ارزشمند با موضوعهاي بكر را ميبينيم و گاه اين گونه نيست.
وي تصريح كرد: نوجوانها نسبت به كودكان وضع بهتري دارند، چون آثار بيشتري برايشان به چاپ ميرسد و علاوه بر آن بسياري از شعرهاي شاعران بزرگسال را نيز ميتوانند مطالبه كنند و آنهايي را كه با حس و حالشان نزديكتر است، لمس كنند و از خواندنش لذت ببرند.
وي با اشاره به وضعيت شعر كودك ادامه داد: گروه سني كودك يا همان دبستانيها كه اين روزها آن طور كه بايد شعرهاي زيادي برايشان نداريم، حتي در ميان آثار زيادي كه به شوراي شعر كانون هم ميرسد، شعرهاي مربوط به اين گروه سني اندك است. اين مخاطبان در انتظار شعرهايي هستند كه بتوانند پاسخگوي نيازها و روحيات كودكانه آنها باشد.
اين شاعر در ادامه به وضعيت شعر كودك و نوجوان در بخش بينالملل اشاره كرد و افزود: اثر زماني ميتواند وجه بين المللي پيدا كند كه ترجمه شود. متأسفانه شعر از اين جهت مورد بيمهري قرار گرفته است آن هم نه در كانون بلكه در همه جاها.
وي تاكيد كرد: كانون مدتي است كه فعاليت در زمينه ترجمه آثارش به زبانهاي مختلف را آغاز كرده كه اين توفيق بيشتر شامل كتابهاي نثر ميشود، تعداد آثار شعر كه ترجمه شدهاند بسيار اندك است و شعر و شاعران همچنان در انتظار توجه بيشتر البته اين را هم نبايد نديده بگيريم كه ترجمه شعر كاري بس دشوار است. مترجم بايد علاوه بر آشنايي به پيچ و خم ترجمه با دنياي پر رمز و راز شعر نيز آشنا باشد تا حق طلب ادا شود.
در پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس
نشستهاي نقد و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس برگزار ميشود
خبرگزاري فارس: نشستهاي «نقد و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس»در پانزدهمين دوره از كنگره سراسري شعر دفاع مقدس برگزار ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس، به نقل از ستاد خبري پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس در اين دوره از كنگره توجه ويژهاي به نشستهاي نقد و بررسي و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس خواهد شد.
اين نشستها كه براي نخستينبار در چهاردهمين دوره از برپايي كنگره سراسري شعر دفاع مقدس تجربه موفقي را پشت سر گذاشت و با استقبال شاعران و منتقدان ادبيات دفاع مقدس مواجه شد، در پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس به صورت ويژه و تخصصيتر برگزار شد.
در نشستهاي «نقد و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس» مقالههايي تخصصي درباره شعر دفاع مقدس قرائت و به راهكارهاي بهتر شدن اين موضوع از ادبيات دفاع مقدس توجه خواهد شد.
پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس روزهاي 26 تا 29 شهريور ماه در اروميه برگزار ميشود.
در حمايت از مردم لبنان
مراسم «عصر شعر و ترانه» برگزار ميشود
خبرگزاري فارس: مراسم «عصر شعر و ترانه» به منظور همدردي با مردم بيگناه لبنان به همت بنياد نويسندگان و هنرمندان شنبه چهارده مرداد ساعت 16 در فرهنگسراي هنر (ارسباران) برگزار ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس، اهورا ايمان، ترانه سرا و مديرخانه ترانه بنياد نويسندگان و هنرمندان در اين زمينه اظهار داشت: فاجعه قانا و آن چه در لبنان روي ميدهد فراتر از تحمل هر انساني است.
وي افزود: فاجعهاي كه مسبين آن قدرتطلبان و زورمداران ديروز و امروز جهاناند كه نمايش مرگ را ديروز در بوسني و امروز در لبنان و فلسطين اشغالي اجرا ميكنند و چه نمايش دردناكي ست به خاك و خون غلتيدن اين جانهاي زيبا در سكوت قانا.
ايمان گفت: در «عصر شعر و ترانه» شيون شعر و طنين تلخ ترانه را در محكوميت به خاك و خون نشستن گلهاي پرپر لبنان ميشنويم. اميدواريم كه شعر و ترانه مرهمي باشد بر اين زخم ديرين، در اين سكوت سنگين.
بررسي جهان داستاني " محمود دولت آبادي " در محل خبرگزاري كار ايران
تهران- خبرگزاري كار ايران
همزمان با شصت و چهارمين سالروز تولد "محمود دولت آبادي" نويسنده نامي معاصر ، جهان داستاني او در محل خبرگزاري كار ايران , ايلنا , بررسي مي شود.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا , در اين نشست " امير حسن چهل تن " و " محمد بهارلو " سخن خواهند گفت.
اين جلسه ساعت 17 روز چهارشنبه 11 مرداد ماه برگزار ميشود.
"محمود دولت آبادي" در دهم مرداد ماه 1319 در دولت آباد سبزوار متولد شده است و در پرونده خود سابقه بازي در نمايش , تلاش براي تشكيل سنديكاي تئاتر و خلق اثر ارزشمندي چون " كليدر" را نيز دارد.
حضور شاعران مقاومت پنج كشور اسلامي در پانزدهمين شعر دفاع مقدس
تهران- خبرگزاري كار ايران
پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس ميزان شاعران مقاومت كشورهاي آذربايجان، سوريه , فلسطين ، عراق و تركيه خواهد بود .
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا به نقل از ستاد خبري پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس بخش بين الملل اين كنگره كه امسال دومين دوره خود را تجربه مي كند شاهد حضور شاعران مقاومت از كشورهاي مسلمان خواهد بود كه اشعار خود را قرائت مي كنند .
بر اين اساس روزهاي 27 تا 29 شهريور ماه سال جاري، پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس برگزار مي شود و در آن شاعران به زبانهاي تركي ، كردي ، عربي و فارسي شعرهاي خود را ميخوانند .
بخش بين الملل اين كنگره كه براي اولين بار در چهاردهمين دوره كنگره سراسري شعر دفاع مقدس در كرمانشاه افتتاح شد , ميزبان شاعراني چون " سيد ضياء الدين قاسمي " از افغانستان , " محمد علي عجمي " از تاجيكستان و " عباس علي فتوني " از كشور لبنان بود .
در چهاردهمين دوره از اين كنگره , يازده هزار قطعه شعر كه توسط 900 شاعر سروده شده بود به دبيرخانه كنگره ارسال شد و در نهايت 120 شعر منتخب از نگاه داوران در كتابي به نام " روايت چهاردهم " چاپ و منتشر شد .
پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس روزهاي 27 تا 29 شهريور ماه در اروميه برگزار ميشود .
سومين جشنواره ماه ادبي دانشگاههاي سراسر كشور برگزار ميشود
تهران- خبرگزاري كار ايران
سومين جشنواره ماه ادبي دانشگاههاي سراسر كشور (ماه) در دانشگاه اميركبير برگزار خواهد شد .
"مهدي سعيديپور" , مسوول روابط عمومي جشنواره ماه ادبي در گفت و گو با خبرنگار ايلنا, با اعلام اين خبر گفت: اين جشنواره به مدت 14 روز به ميزباني كانون ادبي دانشگاه اميركبير و با هماهنگي اداره كل فرهنگي دانشگاه اميركبير , اداره كل فرهنگي وزارت علوم و مجموعه كانون هاي ادبي دانشجويان سراسر كشور از چهاردهم تا بيست و هفتم مرداد ماه برگزار ميشود .
سعيدي پور با بيان اينكه اين جشنواره، كارگاه ها و نشست هايي درباره داستان, شعر , طنز و عرفان در ادبيات دارد، اظهارداشت: در اين جشنواره، استاداني چون "فتحالله بي نياز" , "حسين سناپور" ,"جلال رفيع" ، "ابوالفضل زرويي نصرآباد" و "موسي بيدج" شركت ميكنند كه از 60 نفر از منتخبان كانون هاي ادبي دانشگاه هاي سراسر كشور و برگزيدگان جشنواره هاي ادبي وزارت علوم نيز براي شركت در اين جشنواره دعوت شده است .
وي افزود : اين جشنواره، روز يكشنبه چهاردهم مرداد ماه افتتاح مي شود و دانشجوياني كه تا چهاردهم مرداد ماه ثبت نام كرده اند، مي توانند در كارگاه هاي اين جشنواره شركت كنند .
نشستهاي نقد و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس برگزار مي شود
تهران- خبرگزاري كار ايران
نشستهاي نقد و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس در پانزدهمين دوره از كنگره سراسري شعر دفاع مقدس برگزار مي شود .
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا به نقل از ستاد خبري پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس، در اين دوره از كنگره توجه ويژهاي به نشستهاي نقد و بررسي و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس خواهد شد .
اين نشستها كه براي نخستينبار در چهاردهمين دوره برپايي كنگره شعر دفاع مقدس تجربه موفقي را پشت سر گذاشت و با استقبال شاعران و منتقدان ادبيات دفاع مقدس مواجه شد در پانزدهمين دوره كنگره سراسري شعر دفاع مقدس به صورت ويژه و تخصصي تر برگزار ميشود .
در نشستهاي نقد و آسيبشناسي شعر دفاع مقدس، مقالههايي تخصصي درباره شعر دفاع مقدس قرائت و به راهكارهاي بهتر شدن اين موضوع از ادبيات دفاع مقدس توجه خواهد شد .
پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس روزهاي 27 تا 29 شهريور ماه در اروميه برگزار ميشود .
سالروز تولد نويسنده
تبريك جامعه ادبي ايران به مناسبت زادروز " محمود دولت آبادي"
تهران- خبرگزاري كار ايران
امروز ، زادروز " محمود دولت آبادي " است . كمتر كسي است كه بامقوله فرهنگ و ادبيات ، هر چند اندك ، سر و كاري داشته باشد و نام خالق آثاري چون " كليدر " ، " جاي خالي سلوچ " ، " گاو واره بان " ، " باشيرو " و " اوسنه بابا سبحان " را نشنيده و نديده باشد .گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ، همگام با همه بزرگان ادب و هنر ايران زادروزش را به او تبريك مي گويد.
سيمين دانشور: "محمود دولتآبادي" تولدت مبارك ! با بهترين آرزو براي حال و هميشه از نوجواني تا جواني و تا ميانسالي , در كار هنر بودي عمرت دراز باد و همواره ايدون بود.
محمدعلي سپانلو :خوشوقتم كه سالروز تولد "محمود دولت آبادي" را به هموطنان تبريك بگويم ؛ پديده اي از نسل من كه برخي آثارش همچون رمان " كليدر" در زمان حيات خود او كلاسيك شده است . به عنوان دوست هم سن سال او يادآور مي شوم كه " محمود دولتآبادي" و آثارش اسباب سربلندي همه ايرانيان است.
داوود رشيدي : دوستي من با "محمود دولتآبادي" به اوايل دهه 40 , زماني كه ايشان تئاتر را با گروه هنر ملي كار ميكردند , باز مي گردد . البته ايشان تئاتر را رها كردند و به نويسندگي روي آوردند و در اين راه نيز بسيار موفق بودند و هستند . دوس شان دارم و براي ايشان آرزوي طول عمر مي كنم تا به راه هاي پر افتخار ادامه بدهند . ما نيز در انتظار كارهاي جديد ايشان هستيم , تا چيزهايي از ايشان ياد بگيريم . همه آثار "دولتآبادي" بزرگ هستند , اما " كليدر", يكي از بلندترين قلههاي ادبيات معاصر ايران است.
علي نصيريان : تولد "محمود دولتآبادي" را به ايشان تبريك مي گويم . "دولتآبادي"، يكي از استعدادهاي درخشان در داستان نويسي ما است و زبان آثار ايشان، شاخص و منحصر به فرد است . به نظر من ، "جاي خالي سلوچ"، يكي از درخشانترين رمانهايي است كه تا به حال خواندهام . البته ايشان سابقهاي در تئاتر و سينما نيز دارند , اما درخشش ايشان در نوشتن است . به نظرم ايشان به جاي بسيار بالايي در داستاننويسي ما رسيده است . من تولدش را يكبار ديگر به او تبريك مي گويم و مي گويم "محمود" جان بنويس تا من و مردم ايران از آثار بهره مند شويم.
شمس لنگرودي : "محمود دولتآبادي" بيترديد موجهترين و اثرگذارترين چهره داستان نويسي ايران است و اگر ما در عرصه داستاننويسي "دولتآبادي" را نداشتيم ، حتما اين خلاء احساس ميشد.
حضور پرشور "دولتآبادي" در بازنمايي جامعهشناختي روستاهاي ايراني در قالب داستاني براي هميشه تا ساليان دراز منحصر به فرد خواهد بود . پس از خواندن رمان " كليدر" اين احساس به من دست داد كه "بيهقي" در قرن 5 ، در مهي فرو رفته و در دهه 60 شمسي در رمان " كليدر" سر بيرون آورده است . " كليدر" در واقع به نوعي هم وزن اثر ادبي برجسته بيهقي است.
تولد "دولتآبادي" شانسي براي خود ملت ايران براي خواندن آثار او بوده است . من اين روز را گرامي مي دارم و تولد "دولتآبادي" را به او تبريك ميگويم.
شاپور جوركش: همتاب ستارگان ....
سالروز تولد هنرمند عزيز ،"محمود دولتآبادي" را به خاندان بزرگ "دولتآبادي" و مردمان بي شماري كه به پاس همدليهاي هنرمند در غم و شاديهاش دوستش داشته اند را به او تبريك مي گويم.
"دولتآبادي" دم و بازدم هواي تنفس كرده و همتاب ستارگان آسمان كوير واژه گزيني كرده و خدمت ارائه داده و سربلندي آسمان ادبيات ما است كه حق بزرگ بر ادبيات ما , مهر ايراني زدن او بر داستانها است . از دو سرچشمه ادبيات داستاني ايراني , يكي از "جمالزاده" و ديگري را "هدايت" ميدانند كه همچنان كه در مقاله رئاليسم جادويي و جادوي رئاليسم در شماره 37 مجله نامه آمده است : از نظر رعايت تم يا جان مايه كه مركز ثقل و علت وجودي داستان غربي است , داستانهاي "هدايت"، داراي تم و به الگوي غربي نزديكتر و داستانهاي "جمالزاده" بدون تم و به الگو شرقي و هزار و يكشبي نزديكتر است . به هر حال ما ايرانيها در داستان نويسي شيوه ميان برد روايت ويژه خودمان را داريم و "هدايت" اين موضوع را با طنز چنين بيان ميكند : نكتهاي كه مخصوصا مايه خوشبختي است ، آن است كه نويسندگان زبردست جوان چندان در پي تقليد از شيوه هاي متداول داستاننويسان بزرگ عالم نبوده و خود روش مبتكرانهاي در اين فن ابداع كردهاند ( طنز و طنزيه هدايت , محمد علي كاتوزيان 1384 ) . البته اين گفته شامل اغلب نويسندگان ادبيات داستاني ميشود ، حتي "دولتآبادي" عزيز كه خود از "هدايت" است . در عين حال "دولتآبادي" پيوندگر ادبيات داستاني با اكثريت مردم است و اين كه نويسندهاي بتواند در همان حال كه ادبيات ناب ميآفريند ، مخاطب عام هم داشته باشد ؛ آزموني است كه هر نويسندهاي نميتواند ، از آن سربلند بيرون بيايد , "جن نامه" زنده ياد " گلشيري" احتمالا با هدف تجربه نوشتن يك كار پر فروش نوشته شده است كه نقطه قوت آن در جسارت خود افشارگري راوي غير مرسوم است . هر چند منتقدان " دولتآبادي" شيوه داستان گويي او را به درازگويي تعبير كردهاند ، بايد در نظر داشت كه "دولتآبادي" با استفاده متداول از شيوه نقالي در داستان سرايي مكتوب , داستان را مهر ايراني ميزند و آن را از آن ما ميكند و به نحوي تكامل بخش شيوه داستاني به سبك "جمالزاده" است.
مسعود احمدي : "محمود دولتآبادي" از سختكوشترين نويسندگان ما است كه آثارش در ذهن و بلكه زندگي بسياري از روشنفكران به خصوص روشنفكران دهههاي 40 ، 50 و 60 اثري مطلوب به جاي گذاشته است . من فراموش نمي كنم كه جوان و شايد حتي نوجوان بودم كه " اوسنه بابا سبحان" , مرد , عقيل عقيل و هجرت سليمان ايشان را بارها مي خواندم و فراموش نمي كنم كه رمان برجسته ( جاي خالي سلوچ ) چه تاثير شگرفي بر نسل ما گذاشت و طبعا بر نسلي از نويسندگان كه خود امروز از رماننويسان بزرگ اين جامعهاند . من همين جا تولد ايشان را تبريك مي گويم , عمرشان دراز باد و سايه شان مستدام باد.
سيد علي صالحي : در عصر افسرده ما , عده اندكي چون دستشان به جلال كوه نميرسد , به سوياش سنگپاره پرت ميكنند ، بي خبر آن هرپاره سنگ كه به جانب كوه ميدوانند , قله را رفيعتر كردهاند , طعم طعن , تنها خود راوي را مسموم مي كند , حلول حسد تنها فاعل خويش را هلاك ميكند.
دريغا ... همين هفته ، چند "محمود دولتآبادي" - براي آينده - را در قاناي لبنان مثله كردند . من تا ابد عزادار قيامت قاناي ام , زبان از اندوه ميگيرم تا راه به منزل شادماني شايد ...!
هزارمين سال تولد "محمود دولتآبادي" بزرگ را گرامي مي دارم . اين پير مغان , دوست هزار ساله همه پارسي زبانان است ، سردار درخشانترين كلمات كه تاريخ به استقبالش آمده است.
حافظ موسوي : تولد "دولتآبادي" , تولد بخش شكوهمند ادبيات معاصر ما است . تولد "دولتآبادي"، تولد گلمحمد و زيور است , تولد او بخشي از تاريخ معاصر ما است كه در قامت بلند " كليدر" در فرهنگ مردم ايران حضور شايستهاي پيدا كرده است ، بنابراين تولد "دولتآبادي" عزيز را بر خود "محمود دولتآبادي" عزيز به زيور و گل محمد ، جاي خالي سلوچ و نثر پر شكوه "محمود دولتآبادي" تبريك ميگويم.
نقش "محمود دولتآبادي" در ادبيات معاصر ما نقشي چند جانبه و تحسين برانگيز است ؛ نخست به اين دليل كه "محمود دولتآبادي" با " كليدر" , ادبيات جدي ما را به ميان مردم برد , خوانده شدن " كليدر" در تيراژي كه براي ادبيات ما بي سابقه بود ، افتخاري است كه نصيب اين اثر و تقريبا فقط اين اثر شده است . ديگر اين كه "دولتآبادي" با " كليدر" و "جاي خالي سلوچ"، يك بخش از ادبيات داستاني ما را به سلوچ ميرساند كه به نظر ميرسد ، فراتر از رفتن ديگر مقدور نبود . براي هر نويسندهاي خلق همين دو اثر كافي است تا نامي جاودانه در ادبيات داشته باشند . با اين حال خوشبختانه "دولتآبادي" همچنان مينويسد و همچنان مشتاق فراواني هستند كه چشم به راه آثار اويند.
حسن كيائيان : "دولتآبادي" به عنوان يك نويسنده برجسته معاصر , نام و يادش همواره در يادها و خاطرههاي مردم به ياد خواهد ماند و اعتقاد دارم كه حداقل دو نسل از فرزندان اين مرز و بوم چيزهاي بسياري از نوشتههاي "دولتآبادي" آموختهاند و اميدوارم كه ايشان سال هاي دراز با سلامتي كامل , خوب و سر حال باشند و به خلق آثار تازهتر و بهتر كمر همت ببندند.
محمود معتقدي : تولد "محمود دولتآبادي" را كه از مرز 60 سالگي گذشتهاند و از چهرههاي خوب و به ياد ماندني ادبيات معاصر ما هستند را به ايشان تبريك ميگويم.
ايشان با آثاري كه خلق كردهاند توانستهاند ، مخاطب بسياري در حوزه ادبيات داستاني جذب كنند و در حوزه واقع گرايي و واقعنمايي همچنان قصههايي مينويسد كه درخور تامل و تفكر است , يادم ميآيد در سالهاي اخير در آخرين كتاب هايش كه منتشر شده است ،خاطرات رفتن به آلمان را نوشته اند و در واقع از فضاهاي واقعگرايي تا حدي عبور كرده اند و به نوعي به بازگويي خويش پرداخته اند و به عنوان نويسنده مهماني كه به آلمان رفته بود ، رمانهايي نوشته كه گذشته نويسنده ميانسالش به سراغش آمده و او در اين دو رمان توانسته به پيوندي ميان واقعيتهاي گذشته و نوستالژي كه در اين سال ها اتفاق افتاده ، پيوند بزند و از عشق و عرفان معناي تازهاي به دست بدهد.
"دولتآبادي" در دو رمان اخيرش برآن است تا نشان بدهد كه در گذشته ، نگرشش نسبت به فضاهاي انساني واقع گرايانه بوده است ، ولي امروزه سعي كرده است از آن نگرشها فاصله بگيرد و با يك نوع بازگشت به جواني خواسته به نوعي خودش و افكارش را بازبيني كند.
به گمان من ، "محمود دولتآبادي" قهرمانهايش در فضاهاي روستايي زندگي ميكنند و آثارش نمونه بارز ادبيات روستايي ما است ، اما آثار اخيرش نشان مي دهد كه از آن روزگار تا به امروز نگرش و شيوههاي داستاننويسي اش تغيير كرده و نسبت به مسائل داستاني روزآمد شده است و انديشههاي اخيرش نشان ميدهد كه آثارش در گذشته رنگ و بويي ديگر داشته ، اما امروز "دولتآبادي" در پي تجربه فضاهاي جديد است . البته به " كليدر" ميتوان به عنوان نوع ديگري از آثار كلاسيك نگاه كرد . فضاهاي داستان نويسي "دولتآبادي" نشان مي دهد كه او نويسنده اي انسانيگرا است و در ادبيات معاصر ما ، جايگاه ويژهاي دارد . بار ديگر تولد ايشان را تبريك ميگويم و اميدوارم كه در سال هاي آتي به عنوان الگو سخت كوش بتواند ، فرا روي راه نويسندگان جوان باشد.
ناتاشا اميري : هديهاي به نويسنده گرانقدر , "محمود دولتآبادي" .
مدام در خانوادهام از " كليدر" صحبت بود . خاله ، مادر و پدرم صحنههاي داستان را براي همديگر تعريف ميكردند , شايد ميخواستند ببينند ، ديگري هم همان قدر كه خودشان مجذوب داستان شدهاند , شيفته آن شده يا نه , ميخواستند حس زيبايي را كه وقت خواندن انفرادي داشتند ، با بازسازي دوباره داستان از زبان خودشان با يك نفر ديگر هم تقسيم كنند . اين ويژگي زيبايي است برخلاف خيلي چيزهاي مادي مثل پول و فرزند و يا جاه و مقام كه آدمها را انحصارطلب و بخيل ميكند . امور معنوي و زيباييهاي دنيا تو را گشاده دست و بخشنده مي كند , وقتي زيبايي مطلق را ميبيني ، نميخواهي آن را فقط براي خودت نگاه داري ؛ ميخواهي كس ديگري را هم با خودت شريك كني تا او هم همان لذتي را ببرد كه تو بردي . اين را نميفهميديم تا وقتي كه خودم كتاب را خواندم , من هم مثل آن ها شدم , آن صحنه يادت ميآيد كه ستار ... آن جا كه مارال و زيور ... و حالا هم فقط اين را ميدانم كه هيچوقت صحنه مرگ گل محمد را فراموش نميكنم كه مادرش به او گفت شيرم حلالت ! چون سالها از خواندن آن سطور گذشته , اما من گفتار صداي او را به وضوح در گوش هايم مي شنوم , راز ماندگاري يك اثر مگر چيزي غير از اين است و بهترين هديه هم مگر چيزي غير از اين كه بشنويد ؛ شما هم آقاي "دولتآبادي" شيري كه خورديد حلالتان باشد !
كاوه ميرعباسي : "محمود دولتآبادي" آثار ماندگاري را در حوزه ادبيات خلق كرده و در سطح ملي شناخته شده اند و توانايي اين را داشتهاند كه مخاطبان فرهيخته و عام را به سوي آثارشان جلب كنند ، اگر قرار باشد ، از نويسنده به عنوان نويسندهاي ملي ياد شود , بايد از " محمود دولتآبادي" ياد كنيم ، بي شك كساني ديگر نيز بوده اند ، اما هيچ يك به اندازه "دولتآبادي"، نويسندهاي تمام عيار نبودهاند و حجم آثارشان نيز به گرد پاي آثار "دولتآبادي" نرسيده است.
"دولتآبادي" نويسنده اي به تمام معنا است . او تمام زندگياش را پاي نوشتن گذاشته است . البته نبايد "سيمين دانشور" را ناديده گرفت ، اما حجم آثار "دانشور" با حجم آثار "دولتآبادي" فاصله زيادي دارد و آثار "دولتآبادي" به معناي واقعي ثمره يك عمر زندگي است ."دولتآبادي" به معناي واقعي تنها نويسنده حرفهاي ايران است . تولدش را به او تبريك ميگويم و اميدوارم هر روز آثارش پر بارتر شود.
فريبا وفي : "جاي خالي سلوچ" از تاثير گذارترين كتاب هاي زندگيام بود , لحظههاي زيادي با " كليدر" زيستهام , تولد نويسنده و آفرينندهاش گرامي باد.
"پارسيان و من" در خانهي داستان بررسي ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
كتاب "پارسيان و من" نوشتهي آرمان آرين در جلسات نقد و بررسي داستان خانه داستان ارزيابي ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين جلسه ساعت 17 روز شنبه، 21 مردادماه با حضور مصطفي رحماندوست و نويسنده كتاب در محل بنياد نويسندگان و هنرمندان واقع در خيابان اقدسيه، خيابان گلستان جنوبي، شماره 22 برگزار خواهد شد.
"پارسيان و من" سال گذشته در جايزههاي شهيد حبيب غنيپور، كتاب سال و پكا برگزيده شد.
اولين نشست خانه داستان بنياد نويسندگان و هنرمندان به بررسي ادبيات داستاني عرب اختصاص داشت.
پس از ترجمهي پرتغالي،
دو بازنويسي فريده گلبو از ادبيات كلاسيك ايران به فرانسه ترجمه ميشوند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
دو اثر بازنويسيشدهي ادبيات كلاسيك ايران به قلم فريده گلبو به زبان فرانسه ترجمه ميشوند.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به گفتهي اين داستاننويس، پيشتر «ليلي و مجنون» به درخواست يكي از دانشگاههاي پرتغال به زبان اين كشور ترجمه شده بود كه با ترجمهي پرتغالي «خسرو و شيرين» كه هماينك در حال انجام است، هر دو اثر به فرانسه نيز ترجمه ميشوند.
از ديگر كتابهاي اين داستاننويس، «حكايت روزگار» هم در حال ترجمه به ايتاليايي است.
فريده گلبو فعلا مراحل پاياني نگارش رماني را با عنوان «آواي مقدس و دختر خياط» در دست انجام دارد و تعدادي از آثارش نيز توسط نشر علمي در دست تجديد چاپ هستند.
او كه متولد سال 1319 است، آثاري همچون «دو غريب» (به انگليسي نيز ترجمه شد)، «بعد از عشق»، «تجربه چهارم»، «جادو»، «كنتس سلما»، «ميراث تاجماه»، «توران و تنديس و تن»، مجلدات «ماسوله» و «ابيانه» و نيز كتاب درسي «رسانههاي گروهي» را منتشر كرده است.
شعر نيمايي و ناشناخته ماندن آن
شاپور چوركش مشخصا به شاعران جنبش دهه 70 اشاره كرد و گفت: اين طيف براي تحكيم شعر و تئوري خود هم كه شده از رويآوردن به نظريه نيما ناگزيرند.
او افزود: يكي از عوامل خاموش ماندن شعر دهه 70 ، ضعف تئوري آن بود و شعر نيمايي يعني شعري كه بر پايه مدارا و دموكراسي طراحي شده تا دهه 50 از بستر لازم برخوردار نبود و به همين جهت ناشناخته ماند.
وي با اشاره به كتاب "بوطيقاي شعر نو" كه در آن به طور مشروح به شعر نيما يوشيج و استفاده از قالب نيمايي پرداخته، يادآور شد: بحران شعري كه امروز گريبانگير هنر ملي ماست، همان است كه نيما 60 سال پيش به آن پي برده و براي رفع آن پيشنهادهايي داده است كه "ميدان ديد تازه" محور آن است.
مرد ميدان شعر نيمايي نيست
همچنين كاظم سادات اشكوري ذر اين زمينه عنوان كرد: دورهي شعر نيمايي بهسر نيامده، عصر شاعرانش بهسر آمده است.
وي ادامه داد: اغلب شاعران نيمايي با آگاهي از شعر گذشته و آشنايي با وزن و تبحر در سرودن شعر در قالبهاي شعر گذشتگان، شعر نيمايي يا آزاد سرودهاند و هنوز هم ميسرايند؛ اما اغلب شاعران سپيدسرا از اين موهبت بيبهرهاند و مدعياند كه طرحي درانداختهاند، غافل از آنكه نميتوان بي آشنايي با گذشته طرحي نو درانداخت، چرا كه نو ادامه كهنه است و مدرن ادامه سنت.
وي معتقد است: هنوز در شعر نيمايي ميتوان نوآوري كرد و به فضاهاي تازه دست يافت، اما مرد ميدانش را نميبينيم يا سراغ ندارم.
اين شاعر با اظهار اميدواري به اين موضوع كه شايد در آينده شاعري از راه برسد و روزنهاي ديگر به جهان شعر نيمايي بگشايد، در پايان به خبرنگار ايسنا گفت: شايد از ميان اين همه شاعر چند نفري راه خود را بيابند و سربلند از ميدان به درآيند.
خنثا شدن شعر نيمايي به عنوان مركز ژانر شعري
اما محمد آزرم در اين باره معتقد است: امروز باقي ماندن شعر در يكسري از قواعد از پيش تعيينشده، ديگر طرفداري ندارد.
اين شاعر گفت: امروزه شعر نيمايي با ديگر موقعيتهاي "شعر بودن"، وارد جرياني از آميختگي و التقاط شده و تسلط و قدرت آن، به عنوان "مركز ژانر شعر"، در كنار ديگر موقعيتهاي شعر بودن خنثا شده است؛ پس موقعيت نيمايي شعر، همچنان هست و خواهد بود، اما نه آنچنان كه نيما ميخواست.
سخت بودن قالب نيمايي و استفاده نكردن از آن
صابر امامي هم معتقد است: يكي از دلايل بهكار گرفته نشدن قالب نيمايي توسط شاعران، سخت بودن آن است. نيما در عين اينكه راه و ميدان را براي مانور دادن شاعر باز كرد، ولي او را رها نكرد و شاعر در عين تسلط بر وزن عروضي، به توانمنديهاي ديگر نيز بايد وارد باشد. او اظهار داشت: واقعيت اين است كه هرچند قالب نيمايي ميدان و ديد تازه براي شاعر ايجاد كرده، اما اگر منصفانه نگاه كنيم، برعكس نظر عدهاي، اين موضوع كار را براي بعضيها سختتر كرده است
وي با بيان اين مطلب كه گاهي در شعرهاي شاعران كلاسيك به دليل پر كردن خشتها، حرفهاي نالازم در شعر ميآيد، ادامه داد: كار كردن در وزن سنتي در عين محدوديت آسان بود، ولي در كار نيمايي در عين توسع، كار مشكل ميشود؛ زيرا كوتاه و بلندي جملهها را به طبيعت گوينده ميسپارد؛ اما واگذاشتن كلام به شاعر، بستگي به فهميدن درست و به كار گرفتن آنها نيز دارد؛ به كار گرفتن اين اصول آسان نيست و به اين دليل شاعران كمتر به قالب نيمايي ميپردازند.
شعر غيرمتعهد به جاي شعر انساني نيما
كيومرث منشيزاده نيز در اينباره گفت كه شاعران از پتانسيلهاي شعر نيما نتوانستند استفاده كنند.
به اعتقاد او، اگر شاعران نتوانستند از پتانسيلهاي شعر نيمايي به طور كامل استفاده كنند، به اين دليل بود كه شعر نيما يوشيج تنها شعري است كه دستگاه مختصات دارد. شايد وجود همين دستگاه مختصات كه موجب اشكالاتي در استفاده آن ميشد، باعث شده شاعران به شعرهاي آسانتري روآورند.
وي همچنين برداشت شاعران را از قالبهاي نيمايي، برداشت غلطي ذكر كرد و در توضيح آن متذكر شد: شاعران با همين برداشت غلط كه نيما خواسته است با قطع نظر از قافيه، شعر را آسانتر كند، آمدند و از وزن هم قطع نظر كردند؛ در حالي كه شعر بيوزن، خود نوعي از شعر است كه در اروپا هم متداول بود و آن هم ضوابط خود را داشت.
قالب نيمايي و احياي آن
اما عمران صلاحي معتقد است: شايد در آينده قالب نيمايي در قالبي ديگر و نامي جديد دوباره احيا شود؛ چراكه اين قالب هنوز ظرفيت بسياري دارد.
به گفته او، قالب نيمايي همچنان جا براي كار كردن دارد؛ كما اينكه قالبهاي كلاسيك شعر بعد از گذشت هزار سال همچنان كاربرد دارند و در آن قالبها هنوز شعر سروده ميشود. با توجه به اين موضوع، قالب نيمايي كه ديرزماني از آن نگذشته است، هنوز ظرفيت كار كردن دارد. وي استفاده نكردن شاعران امروز را از قالب نيمايي، مقطعي دانست و توضيح داد: در دورهاي شاعران به غزل توجهي نشان نميدادند، اما امروز ميبينيم بيشتر شاعران در اين قالب كار ميكنند. بهنظرم قالب نيمايي به زودي احيا خواهد شد و به صورت نوتر ظرفيتهاي خود را نشان خواهد داد؛ چراكه هنوز جاي بسياري براي كار كردن دارد.
شاعران امروز و نشناختن وزن و شعر فارسي
عليرضا طبايي معتقد است: اكثر شاعران ما از ظرفيتهاي و قابليتهاي قالب نيمايي در شعر معاصر بيخبرند و دليل عمدهاش هم نداشتن شناخت از شعر فارسي است.
وي با بيان اين مطلب كه شاعران از دو ديدگاه با ابزار ادبيات و سرايش بيگانهاند، افزود: اولين ديدگاه اين است كه وزن را نميشناسند و با آن بيگانهاند و چون نميشناسند، فكر ميكنند وزن يك عامل مزاحم و عرضي است و در لحظه سرودن شعر، باعث ميشود شاعر رشته انديشه و شكل سرايشش را از دست دهد و انديشگياش مختل شود.
اين شاعر گفت: متاسفانه طيف وسيعي از شاعران ما كه به سراغ قالبهاي سنتي و نيمايي رفتهاند، با وزن بيگانهاند. امروز اكثر كساني را كه به نثر روآوردهاند، شاعر نميدانم، بلكه آنها بيشتر ناثرند و منثور مينويسند و تنها كارشان اين است كه سطرها را زير هم بنويسند كه اين گروه از جريان شاعري به طور كامل بهره نبردهاند.
وي همچنين گفت: ميتوان تصور كرد كه بعضي شاعران وزن را ميشناسند و در زمينه شعر - چه در قالبهاي كهن و چه نيمايي - به تجربههايي دست زدهاند، اما بعدا حس ميكنند اين قالبها جوابگوي نياز آنها نيست و آنوقت به آفاق بيوزني ميرسند كه حساب اين دسته جداست. منظورم، عدهاي از شاعران است كه بدون شناخت از وزن و بدون آشنايي از جريان موزون انديشگي و آنچه باعث انسجام فكر آنها ميشود، از وزن استفاده نميكنند؛ كار اينها در حقيقت ابتر و ناقص است.
او دليل استفاده نكردن عدهاي ديگر از شاعران از قالبهاي نيمايي را اعتقاد نداشتن آنها به اين قالب ذكر كرد و توضيح داد: اين عده فكر ميكنند كه شعر بايد در همان محدوده سنتي نفس بكشد و كارهايشان را در قالب مثنوي، قصيده، غزل، قطعه، رباعي و در نهايت چارپاره محدود ميكنند.
قالب و تنگ شدن عرصه براي شعر
بهگفته ايرج صفشكن، شعر در طي راهپيمايي بزرگي كه در طول اين سالها داشته، به اين نتيجه رسيده كه نيازي ندارد از عصا استفاده كند و به همين دليل خود را از قالب رها كرده است.
وي با بيان اين مطلب كه شعر، موجودي مستقل و تواناست و ميتواند خود را بيان كند، افزود: شعر خود به اين نكته رسيده كه قالبها عرصه را برايش تنگ ميكنند و در اوزان عروضي نميتوان همه چيز را بيان كرد.
اين شاعر متذكر شد: اينكه بعضي از شعرها موفق نيستند، داستان ديگري است و هميشه در طول تاريخ وجود داشته؛ اما ديگر اينكه بسياري از شعرها هم ماندگار ماندهاند.
شعر از نفس افتاده است
همچنين وليالله دروديان معتقد است: امروز گويي شعر از نفس افتاده است، اما در آينده در قالبي جديد احيا خواهد شد.
اين شاعر درباره سختي قالب نيمايي و نزديك نشدن شاعران به اين قالب گفت: نميتوان هنري را انتخاب كرد كه محدوديت نداشته باشد. به هر حال هر قالبي محدوديتهاي خاص خود را دارد و وقتي كسي شعر را انتخاب ميكند، بايد سختيها و محدويتهاي آنرا هم بپذيرد؛ ولي شعرهاي امروز متاسفانه چيزي ندارند و آينهاي نيستند كه خود را در آن ببينيم. شاعران خود شعر ميگويند و خود ميفهمند. اما گمان نميكنم كه شاعري بهخاطر سختي يك قالب آن را انتخاب نكند.