حافظ موسوي :
" شاملو " يك زبان است
انسان گرايي يكي از مهمترين مولفههاي شعرهاي " شاملو " است
تهران- خبرگزاري كار ايران
مراسم بزرگداشت "شاملو" با عنوان "قصه مردي كه از سايه به روشني رفت" از سوي انجمن فرهنگي اهزاز در تالار مشاركتهاي مردمي ورشو برگزار شد .
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, "حافظ موسوي" در مراسم بزرگداشت "شاملو" گفت: بسياري از شاعران از آغاز معتقد بودند كه شعر عبارت از سير و سلوك عرفاني است و "نيما" قرار بود اين تفكر را تعطيل كند, اما "هوشنگ ايراني" اين تفكر را به هم ريخت و چند دهه تفكر او به عنوان آوانگارديسم در ادبيات ما مطرح شد .
وي تصريح كرد : "شاملو" در سال هاي اخير بسيار مورد توجه شاعران و جوانها قرار گرفته است و تشييع جنازه با شكوه او خود دليلي بر اين ادعاست و اين نشان ميدهد كه "شاملو" در بافت فرهنگي كشور ما نفوذ كرده است .
موسوي با بيان اينكه بسياري در پي اين هستند فرهنگ را در كشور ما بي اعتبار كنند, افزود: در دهههاي اخير تنها تعداد معدودي به عنوان نمايندگان فرهنگي ما شناخته مي شوند و در اين سال ها قهرمان هاي ديگري از دل فرهنگ سر بر نياوردهاند و اين اتفاق بسيار بدي است كه در فرهنگ ما رخ داده است.
وي با بيان اينكه "شاملو" يك زبان است، افزود : مهمترين عنصر يك فرهنگ زبان است و هر شاعر بزرگي يك زبان است و تاثير زبان "شاملو" بر نسلهاي پس از خود انكارناپذير است و اين نشان مي دهد كه شاملو حضور دارد و حركتي در فضاي فرهنگي كشور ايجاد كرده است, اما متاسفانه برخي از منتقدان از اين موضوع براي تخطئه "شاملو" استفاده ميكنند .
موسوي ادامه داد: شاعر كسي است كه دغدغه زبان دارد و شاملو از همان سنين جواني دغدغه زبان داشت، به طوري كه به جمع آوري كلمات ميپرداخت بعدها موجب شكل گيري كتاب "كوچه" شد كه يكي از گنجينههاي عظيم زبان فارسي است .
وي با اشاره به جسارتهاي "شاملو" در زبان ادامه داد : اگر كار پژوهشي صورت بگيرد و بافت زباني از دهه 30 به بعد بررسي شود در خواهيم يافت كه روح گفتار و كلمات "اخوان", "شاملو" , "نيما" , "فروغ" و "سپهري" در فرهنگ ما جاري است و اگر اين كلمات و فرهنگ را از فرهنگمان جدا كنيم خلاء عظيمي احساس خواهيم كرد, اين فرهنگ و كلمات به فرهنگ ما چسبيدهاند و جدا نميشوند, از اين رو "شاملو" نيز يك زبان است .
وي افزود: "شاملو" مبتكر سبك جديدي به نام شعر سپيد است. او با ابتكار و خلاقيتي كه به خرج داد ذوق ما را دستخوش تغيير كرد و در ذوق زيبايي شناسي ما مداخله كرد و آنچه را كه به وجود آورد با قاطعيت به ثبت رساند.
شاعر مجموعه "زن كلمات تاريكي" با بيان اينكه انسان گرايي يكي از مهمترين مولفههاي شعرهاي "شاملو" است, ادامه داد: عنصر آرمان خواهي و انسان گرايي در شعر "شاملو" بار فرهنگي عجيبي دارد ,در شعر او انسان كسي است كه مي انديشيد. او جايگاه انسان را در شعر فارسي تغيير داد چيزي كه ما قرنها به آن عادت كرده بوديم .
در اين مراسم، براساس شعرهاي "شاملو" گروه تئاتر افراز به اجراي برنامه پرداختند كه بسيار مورد توجه حاضران قرار گرفت. البته در اين مراسم، "هيوا مسيح" هم قرار بود درباره شعرهاي "شاملو" سخن بگويد كه به دليل مشكلات حضور پيدا نكرد .
/ مراسم يادبود " نوذر پرنگ " برگزار شد /
سيد علي موسوي گرمارودي:
برخي از شعرهاي " نوذر پرنگ " ، برگي از تاريخ معاصر است
تهران- خبرگزاري كار ايران
نگاه "نوذر پرنگ" به گونهاي معاصر است كه گاه برخي از شعرهاي او را ميتوان از تاريخ معاصر دانست .
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, "سيد علي موسوي گرمارودي" در مراسم يادبود "نوذر پرنگ" كه در مسجد الرضا برگزار شد، گفت: درست است كه گفتهاند پديدهها و اشيا همه ناطق و گويا هستند، اما اين پديده ها با هركس سخن نمي گويند. به قول" مولانا"،پديده هاي جهان همه هوشيارند، ولي با نامحرمان خاموش هستند .
وي تصريح كرد : اگر شاعري در تصرف شعر باشد، مي تواند در پديده هاي طبيعت تصرف كند. پس بايد بيدار بود تا بتوان شعر گفت. "نوذر پرنگ" نيز از جمله شاعراني است كه در تصرف شعر است .
موسوي گرمارودي افزود: "پرنگ" رندي است كه ره به خلوت كلمات برده است, البته بسياري از غزل پردازان از عصر "سنايي" فراتر نرفته اند و در ميان غزل پردازان از دوره مشروطه تا كنون، غزل "نوذر" از جمله غزلهاي نو است كه بغض رنگ در آن تپيده است. اگر شعر او را در هر شرايطي بخوانيد تپندگي آن را احساس خواهيد كرد .
وي با اشاره به شعر "نوذر" كه از شعر گذشتگان متمايز است، گفت: شعر "نوذر" با اينكه گل چرخي رنگين است، اما از نظر استفاده از برخي پيرايهها به شعر "حافظ" نزديك است و تركيبات "حافظ" در شعر او به تناوب به چشم ميخورد. شايد مهمترين دليلي كه زبان "نوذر" را به زبان "حافظ" نزديك كرده، استفاده از واژگان اسطورهاي است .
گرمارودي در ادامه خاطرنشان كرد: شعر "نوذر"، رنگ و بويي دارد كه آن را از شاعران معاصر برجسته تر كرده است .
گرمارودي در پايان گفت: نگاه "نوذر پرنگ" به گونه اي معاصر است كه گاه برخي از شعرهاي او را مي توان برگي از تاريخ معاصر دانست .
اكبر اكسير:
قابليتهاي طنز در شعر دفاع مقدس ناشناخته مانده است
تهران- خبرگزاري كار ايران
قابليتهاي واقعي طنز در اشعار دفاع مقدس كشف نشده است.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ،"اكبر اكسير"، طنزپرداز در گفت و گو با ستاد خبري پانزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس گفت: كنگره شعر و تمام اقداماتي كه براي دفاع مقدس انجام ميشود، ميتواند براي آشنايي و تشويق شاعران مؤثر باشد، اما تضميني براي خلق اشعاري مناسب نيست.
وي با بيان اينكه ميبايست اقدامي ريشهاي و بنيادين صورت گيرد، به استفاده از قالب طنز در شعر دفاع مقدس پرداخت و اظهارداشت: پرداختن به طنز، پرداخت غير مستقيمي است كه بايد توسط شاعران مستعد انجام بگيرد.
وي ادامه داد: در مقوله حضور طنز در نثر، خاطرات جنگ رزمندگان را داريم كه در چندين جلد چاپ شده است و گذشته از ايجاد نشاط جمعي، به طور غيرمستقيم ميتواند ويژگيهاي زباني و گوشههاي مختلف آن را به خواننده بنماياند.
اكسير تاكيد كرد: در شعر دفاع مقدس، طنزي كه در حد فكاهي مطرح باشد، نميتواند عظمت جنگ را نشان دهد و گفتن شعر طنز، بايد به صورت جوشش دروني شاعر و توسط شاعراني كه جبهه و جنگ و اثرات مثبت و منفي آن را حس كردهاند، اتفاق بيفتد تا با درونيكردن اين مسائل بتوان به شعري خوب دست يافت.
اكسير با اشاره به اينكه هنوز مقوله طنز در شعر دفاع مقدس نهادينه نشده است، افزود: هنوز شاعران نتوانستهاند طنز را در شعر دفاع مقدس دروني كنند و اگر مطالبي به طنز نوشته ميشود، اغلب ژورناليستي ميشوند.
وي با مقايسه سينماي دفاع مقدس و ادبيات دفاع مقدس در بحث طنز گفت: در سينما بهتر از تمام مقولات ادبي و هنري توانستهايم از طنز استفاده كنيم كه در جلب مخاطب نيز موفق بوده است.
اكسير مقوله دفاع مقدس را در ادبيات و شعر، نوپا دانست و تصريح كرد: دفاع مقدس مقوله نوپايي در ادبيات و شعر ما است كه هنوز نويسندگان خاص خود را پيدا نكرده است، ولي اشخاصي كه در اين حوزه فعاليت دارند، ميتوانند با استفاده از طنز به زواياي تاريك و روشن جنگ بپردازند و مطمئن باشند كه پرداختن به طنز در صورت شناخت كافي و تسلط بر آن، روش بسيار كارآمدي است.
درگذشت شاعر بنگلادشي
تهران- خبرگزاري كار ايران
حدود 5 هزار نفر در مراسم تدفين "شمسور رحمان" , شاعر بنگلادشي شركت كردند .
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, "رحمان" كه يكي از برجستهترين شعراي بنگلادشي بود پس از يك هفته در كما بودن درگذشت . وي از مشكلات كليه و ريه رنج ميبرد .
وي بيش از 60 كتاب شعر دارد و به خاطر مبارزات سياسي اجتماعياش به شهرت رسيد و به يكي از شخصيتهاي مهم ليبرال تبديل شد .
جسد اين شاعر روز جمعه به قطعه شهداي منار منتقل شد و به مدت 2 ساعت در معرض ديد همگان قرار گرفت . بسياري از سران سياسي نيز براي شركت در مراسم وي حضور يافتند .
پس از اداي فريضههاي تدفين در مسجد دانشگاه داكا وي را بعد از ظهر روز جمعه به خاك سپردند .
"رحمان" بيش از 30 سال از چهرههاي برجسته ادبي بوده و در هندوستان نيز به شدت محبوب بود .
وي از 18 سالگي سرودن شعر را آغاز كرد ، پس از آن به حيطه روزنامهنگاري روي آورد و سردبير روزنامه دينيك بنگلا شد .
"رحمان" در آغاز شاعري رمانتيك بود كه سپس به مسائل سياسي و اجتماعي روي آورد , اين تغيير جهت وي پس از كودتاي نظامي 1958 پاكستان رخ داد .
وي جوايز زيادي را از آن خود كرده كه يكي از مهمترين جوايز ادبي بنگلادش، سال 1977 از جمله آنهاست .
رضا رفيع :
سومين نشست شعر طنز شكرخند برگزار مي شود
تهران- خبرگزاري كار ايران
سومين نشست شعر طنز شكرخند، روز شنبه 4 شهريور ماه در فرهنگسراي هنر برگزار مي شود .
"رضا رفيع" در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, گفت: در سومين نشست شعر طنز شكرخند علاوه بر شعرخواني معمول و متعارف چهرههايي چون "منوچهر احترامي" , "عمران صلاحي" , "ناصر فيض" , "حسن شعباني" ," شهرام شكيبا" , "سيد عباس سجادي" , آيتم هاي مختلفي همچون ترانه هاي استاد خرناس با اجراي زنده ترانه و لب خواني توسط خواننده اجرا مي شود كه اين كاري از "داريوش كاردان" است .
وي تصريح كرد : همچنين از ديگر آيتم هاي شكرخند، برنامه اي به سبك طلوع ماه كه در هر برنامه يكي از پيشكسوت هاي قديمي عرصه طنز معرفي مي شوند كه متن ها توسط من نوشته شده اند و توسط "امير حسين مدرس" به شيوه و لحن "داريوش ارجمند" اجرا مي شود .
اين طنزپرداز با اشاره به پايانبندي مراسم كه در آن از يك تن از پيشكسوتان عرصه طنز و 2 تن از شاعران برگزيده اي كه در اين نشست شعر قرائت كرده اند، تجليل مي شود، افزود : تاكيد نشست شكرخند بر استفاده از مضامين شهري، زندگي شهروندي و اخلاق شهرنشيني است.
/ داستان خواني "منيرو رواني پور " در نشر ويستار برگزار شد /
منيرو رواني پور:
نويسنده مستقل چراغ ها را خاموش نمي كند تا به تاريكي عادت كند
تهران- خبرگزاري كار ايران
اولين نشست ماهانه داستان خواني نشر ويستار ،عصر روز دوشنبه با داستان خواني "منيرو رواني پور" و با حضور جمعي از داستان نويسان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا، "منيرو رواني پور" در اولين نشست ماهانه داستان خواني نشر ويستار بيش از يك ساعت داستان خواني كرد و آخرين داستان ويرايش شده و 2 فصل از رمان "فرشته اي روي زمين" را براي حاضران خواند.
ماجراي اين رمان، فرشته اي است كه بنا به دلايلي جذب زمين مي شود و در ديالوگهايي كه با يك پيرمرد دارد با زمين و حوادث زميني روبروو مي شود و اتفاقات بي شماري براي او رخ مي دهد.
رواني پور پس از خواندن فصلهايي از رمان گفت: دوباره مثل سال هاي اول نويسندگي توي كيفم داستان مي گذارم از خانه بيرون مي آيم تا در گوشه اي ازاين شهر گوشي براي شنيدن داستان پيدا كنم.
وي افزود: ادبيات داستاني دچار ادبار است؛ادبار سانسور،ادبارتسلط حلال ها و ثواب ها، كاري جز نوشتن نبايد كرد. نوشتن و خواندن تا برهوت سكوت بشكند و افسردگي كه از فضاي ملتهب و بحران زده مي آيد دست از گريبانم بردارد.
نويسنده رمان "دل فولاد" افزود: به حكم سرنوشت آسياييام نصيبم از اين قاره بزرگ، فرهنگ، تاريخ و سنت هاي خاورميانه اي است. در اين ديار به دنيا آمده ام، وارث تاريخي هستم كه ربط چنداني به من ندارد.همين تاريخ و فرهنگ مرا غير خودي كرده است، در ديار خود غريبه ام.
رواني پور خاطر نشان كرد: همه سرنوشت مرا ،آسياي خاورميانه اي و ايراني بودنم رقم نمي زند .مي توانم هنوز به بالا نگاه كنم و گستره پهناور جهان را ببينم .پس مي نويسم و مي گويم نويسنده مستقل چراغ ها را خاموش نمي كند تا به تاريكي عادت كند.
رواني پور در خصوص رمان "فرشته اي روي زمين" در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا، گفت: نوشتن رمان "فرشته اي روي زمين" را 2 سال پيش به پايان رساندم. اين رمان مانند بيشتر آثارم هنوز وضعيت انتشارشان مشخص نيست.
وي افزود: با توجه به شرايط موجود كتاب "فرشته اي روي زمين" بي شك در ايران مجوز نمي گيرد. قصد ندارم آن را در خارج از كشور منتشر كنم. با توجه به شرايط موجود انتشار كتاب در ايران و تعداد بي شماري از آثارم كه هنوز وضعيت شان مشخص نيست بايد افسرده باشم، اما نيستم و همچنان مي نويسم.
در اين نشست، "فرخنده حاجي زاده"، "متيرا الياتي"، "هوشنگ مرادي كرماني"، "محمد حسيني"، "محمدرضا مزروتي" ليلي فرهاد پور" و "طلا نژاد حسن"حضور داشتند.
کاربرد واژهها در رسانه ملي /
سردبير برنامه راديويي هفت اقليم :
ادبيات نامانوس ، شان راديو را زير سوال مي برد
برخي 90 شبيها يك شبه فاتحه زحمات فرهنگستان زبان فارسي را مي خوانند
تهران- خبرگزاري كار ايران
سردبير برنامه راديويي " هفت اقليم " گفت : استفاده از ادبيات نامانوس در برنامه هاي راديويي ، حدود و شان علمي و فرهنگي راديو را زير سوال مي برد.
"مهدي شيباني" در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاري كار ايران ، ايلنا ، ديالوگهاي برخي از متن هاي راديويي را كه با استفاده از كلمات نامانوس راديويي و به اصطلاح كوچه بازاري نوشته مي شود رد كرد و گفت : زبان واقعي راديو بايد با داراي استخوان بندي چارچوب خاص باشد تا بتواند ، قدرت بالاي راديو و تلويزيون را به مخاطب منتقل كند.
وي افزود : قالب زبان راديو يا به صورت شكسته است و يا ادبي كه از قالب شكسته تنها در متن هاي راديويي يا برنامه هايي كه در خصوص فرهنگ كوچه بازاري گذشته ايران باشد ، استفاده مي شود.
وي تصريح كرد: در مكاني مانند فرهنگستان زبان فارسي براي يافتن واژگان مترادف و يا جايگزين كلمات وارداتي به زبان فارسي تلاش مي كنند ، اما برخي مجموعههاي 90 شبي تلويزيون فاتحه آن را يك شبه مي خوانند !
وي در ادامه در رابطه با رواج موسيقي هاي مناسبتي در كشور و تاثير آن بر آثار موسيقايي سنتي ايران گفت : اين آثار موسيقي ، به علت مهري كه ازسوي نهادهاي دولتي بر روي آن ها خورده شده است داراي تاريخ مصرف معيني شدهاند.
شيباني با بيان اين كه موسيقي سنتي هميشه به عنوان يك اثر هنري ، جان مايه و اصالتي دارد كه هيچ گاه از بين نمي رود ، افزود : اين گونه موسيقي هاي سنتي حتي اگر سمفوني هاي ويژه اي براي بزرگان ما باشند ، به دليل سفارشي بودن از روح و تاثير گذاري مناسب در يك پروسه تاريخي برخوردار نيستند ، چرا كه سياست ها و خواسته هاي ارگان ها و نهادهاي سفارش دهنده در آن ها لحاظ شده است.
خوانش ترجمه شعر " سيمين بهبهاني " و " سيد علي صالحي " در دانشگاه دوبلين
تهران- خبرگزاري كار ايران
پروفسور "مارتين" و "روانا پتراك" در سالن دانشگاه دوبلين به خوانش و نقد شعرهاي " سيمين بهبهاني " و " سيد علي صالحي "، دو شاعر معاصر ايراني پرداختند .
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا،ترجمه اين اشعار را "عرفان قانعي فرد" انجام داده بود كه در سال گذشته نيز بخش هايي از اشعار اين شاعران به همراه "سپانلو" و "شاملو" و دو داستان از "شهريار مندني پور" و "احمد غلامي" را براي ايوانا بوزداوي در دانشگاه چك ترجمه و ارائه داده بود و امسال نيز مجموعه اي از 30 شعر اين دو شاعر ايراني را براي نقد و بررسي در اختيار استادان ادبيات و شرق شناسان ايرلندي قرار داده است.
پروفسور "مارتين" در سخنان خود اظهار داشته است : امروزه خوشحاليم كه مي توانيم به تفكر و دنياي ذهني و نگرش جهاني شاعران شرقي معاصر دسترسي بيابيم و افسوس كه به خاطر سد زبان ، هنوز در كنار مرز جغرافيايي منتظر مانده ايم و نتوانسته ايم سخنان اين استعدادهاي شرقي را بشنويم .
روانا پتراك هم اظهار داشته است : يك بار كه مترجم ايراني به ايرلند آمد ، علاوه بر ترجمه ، من از او خواستم تا چند بار به فارسي اشعار اين شاعران را بخواند و سپس كلمه به كلمه ترجمه كند و بعد در بازسرايي آنها هم دريافتم كه مترجم اشتباه نكرده بود ، واقعا اشعار زيبايي بودند و اميدورام كه به زودي اين دو شاعر را براي شعرخواني در ميان خود داشته باشيم.
در اين مراسم كه قرار بود "عرفان قانعي فرد" ، مترجم ايراني اين مجموعه ، هم حضور داشته باشد به علت بيماري از انجام سفر بازماند و در طي يك گفتگوي اختصاصي با ايلنا ، گفت :هر چند انديشه و اشعار حافظ ، مولانا و خيام از طريق ترجمه اشعارشان در اقصي نقاط جهان منتشر شده ، اما مابقي آثار ادبي سرزمين ما به صورت پراكنده و ناقص و گاه مبهم و نامفهوم ارائه شده اند كه طبعا در معرفي انديشه شعر ايراني چندان سودآور نبوده و احراز هويتي چنين ، به هيچ وجه خوشايند نيست.
قانعي فرد افزود : من هميشه معتقد بوده ام كه ترجمه شعر غيرممكن نيست ، اما هميشه ترجمه باعث شده تا اشعار بسياري از شاعران جهان را بخوانم و چون يا زبان اصلي آن اشعار را نمي دانسته ام يا اگر مي دانسته ام به اصل اشعار دسترسي نداشته ام، پس انگار راه حلي جز ترجمه كردن اشعار از زبان اصلي براي فهميدن جهان بيني شاعران آن سوي دنيا وجود ندارد.
وي با بيان اينكه ترجمه شعر، دانش، بينش و فراست خاصي را مي طلبد و از نمونه هاي بارز اين كار مي توان از ترجمه اشعار "لوركا" توسط "شاملو" يا "احمد مير اعلايي" اشاره كرد، خاطر نشان كرد : نبوغ و تسلط آن دو مترجم به ظرايف زبان و شعر فارسي موجب ارائه ترجمه هايي دلنشين و زيبا شد ، ترجمه هايي كه از لحاظ ساختاري ، معني و مفهوم و ابهت در حد درخشش شعر به زبان اصلي اش بود و مصداق پيدا كردن همه موارد به چنين درخششي ، تقريبا خوش خيالي است.
ذهن من سال ها درگير شعر "سيمين" و "سيد علي" بوده است و اين تنها كار بي مزد و منتي بوده است كه توانسته ام برايشان انجام دهم تا شعر آنان در محدوده يك زبان اسير نماند.
وي خاطر نشان كرد:در كشوري ما كمتر شاعري را مي توان يافت كه به زبان غير فارسي شعر بگويد . متاسفانه ما آنگونه كه بايد نتوانسته ايم نه از شعر جهان سر درآوريم و نه شعر خود را به جهانيان عرضه كنيم و آنچه كه هست به تعداد انگشتان يك دست هم نمي رسد.
معتقدم كه تنها راه آشنايي با اشعار كلاسيك يا مدرن و مهم ادبيات جهان صرف نظر از اينكه مترجم بتواند بازسرايي كند و برخوردي خلاقانه داشت٥