تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


August 27, 2006 12:13 PM

سی و یکم مرداد 85


سروده‌ي عبدالجبار كاكايي در نماهنگ «نفس بكش كودكان قانا»

اين شاعر: كارهاي مناسبتي صداوسيما معمولا با زمان محدود انجام مي‌شود

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


عبدالجبار كاكايي كه سروده‌ي وي به تازگي در نماهنگي به مناسبت جنگ در لبنان براي صداوسيما ساخته شده است، بيان تاثرات قلبي و شخصي‌ نسبت به فجايع لبنان را از اهداف سرودن شعر‌« نفس بكش كودكان قانا» عنوان كرد.


اين شاعر با بيان اين مطلب كه كارهاي مناسبتي در صداوسيما معمولا با سرعت و زمان محدود انجام مي‌شود به خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا گفت: هر چند خلق يك اثر هنري زاييده‌ي يك «آن» است. اما به طور معمول براي خلق اثر هنري بايد فرصت ويژه‌اي گذاشته شود، البته در عالم هنر حوادث آني نيز اتفاق مي‌افتد و گاهي اثر خوبي سروده مي‌شود، آهنگ خوبي روي آن گذاشته مي‌شود و خواننده‌ي خوبي نيز آن را مي‌خواند.

كاكايي معتقد است: خواننده براي خواندن يك شعر بايد يكسال با آن زندگي كند تا بتواند آن را با احساس بخواند.

وي با اشاره به سرودن اين شعر براي بمباران، هيجان و استرس حادثه بمباران لبنان گفت: ضمن تشكر از محمود منتظم صديق، اما اين كار همه منويات من را برآورده نكرد و ملودي آن آرامش داشت و در فضاي ديگري بود. البته قضاوت نمي‌كنم و مطمئن هستم كار به شكلي ساخته شده كه در مواقع مختلف از صداوسيما پخش مي‌شود.

عبدالجباركاكايي با بيان اين مطلب كه شعر «نفس بكش كودكان قانا» واگويه‌اي براي خودم بود اظهار كرد: اين شعر را با اين نيت كه ترانه شود و آهنگ روي آن گذاشته شود نسروده‌ام.

وي نبود صراحت در شعر ضمن بيان عمق حادثه را از ويژگي‌هاي اين اثر به لحاظ حسي دانست و افزود: در اين شعر با نگاهي استعاري و سمبليك به موضوع فجايع لبنان نگاه كرده‌ام.

كاكايي در ادامه با بيان اين مطلب كه شعر « نفس بكش كودكان قانا» مي‌تواند براي هر كودكي كه در جنگ كشته شده باشد گفت: ديدن صحنه‌هاي تكان دهنده‌ي قانا كه براي من نوعي يادآور جنگ خودمان بود به سرودن اين شعر منجر شد.

اين شاعر، ترانه و آهنگ را دونياز مكمل شعر جهت گسترده‌تر شدن مخاطب دانست و گفت: متاسفانه در خصوص فجايع لبنان در رسانه‌ي ملي ، بيشتر سخنراني، خبر و خطابه پخش شده است و كمتر از زاويه مسائل ادبي و هنري به اين موضوع پرداخته شده است.

كاكايي، با بيان اين مطلب كه احساسات اقشار مختلف مردم با خطابه و جملات سياسي مهيج نمي‌شود تصريح كرد: حتي مي‌توان از شعرهاي شعراي فلسطين براي بيان دردهايشان استفاده كرد.

در بخشي از شعر «نفس بكش قانا» چنين آمده است:

«...خواب هنوز چشم عروسك من/ باگل گيس كوچك و حنايي نفس بكش

نذار كه باور كنم خوابي هنوز دختر موطلايي/ دستاتو دور گردنم حلقه كن

بريز رو شونه‌هاي من موهاتو / مي‌خوام بازم راه بري و بشنوم/ صداي خش خش النگوها تو»




مجموعه‌ي داستان "شعر به انتظار تو" علي مؤذني نقد مي‌شود

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


مجموعه داستان "شعر به انتظار تو" نوشته علي مؤذني در نشست كانون ادبيات ايران نقد و بررسي مي‌شود.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين نشست با حضور نويسنده كتاب و حسن ميرعابديني و صادق كرميار برگزار مي‌شود.

مجموعه داستان يادشده حاصل 15 سال داستان‌نويسي مؤذني شامل 22 داستان كوتاه است كه ازسوي نشر نيستان منتشر شده است.

اين نشست ساعت 17 روز دوشنبه 30 مرداد در محل كانون ادبيات ايران واقع در خيابان مفتح جنوبي،‌ روبه‌روي ورزشگاه شيرودي، خيابان اردلان، شماره 31 برگزار مي‌شود.


 


يك داستان‌نويس:

ادبيات به دردها و پرسش‌هاي انسان درباره‌ي هستي پاسخ مي‌دهد

خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز


به باور يك داستان‌نويس، ادبيات بيش از ديگر هنرها به روح زندگي انسان نزديك است و امكان آگاه‌سازي مخاطب را در گوشه و كنار زندگي روزمره بيش‌تر فراهم مي‌كند.

كيارنگ علايي در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان (ايسنا) در خوزستان، اظهار كرد: ادبيات مي‌تواند ترجمه لحظه‌هاي گنگ زندگي روزمره آدم‌ها باشد كه به دردها و سؤالات آن‌ها درباره هستي پاسخ مي‌دهد و قالب‌هاي مختلفي چون داستان، رمان، نمايشنامه، شعر و ... زيرمجموعه اين فلسفه كلي مي‌تواند قرار ‌گيرد.

وي با بيان اين كه امكان تخليل و فرآيند تصويرسازي ذهني در ادبيات بيش‌تر است، ادامه داد: در هنرهاي تصويري مثل سينما، تئاتر و يا عكاسي برداشت‌ها محدود به نظر صاحب اثر نسبت به جهان است، اما در ادبيات امكان تاويل و برداشت‌هاي متنوع از يك اثر فراهم است و نويسنده پشت اثرش پنهان و حل شده است.




آذربايجاني‌ها يكي از غني‌ترين گنجينه‌هاي ادبيات شفاهي خاورميانه را خلق مي‌كنند

خبرگزاري دانشجويان ايران - اردبيل


ادبيات شفاهي كه گاهي ادبيات قومي و گاهي نيز ادبيات زباني ناميده مي‌شود، مجموعه‌اي از لطيف‌ترين و دلنشين‌ترين آفريده‌هاي مردم را دربر مي‌گيرد.

بنا بر تحقيق خبرنگار بخش ايران‌شناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در اردبيل، اين نوع از ادبيات چند خصوصيت بارز دارد كه نخستين آن‌ها، شفاهي بودن است؛ به اين معني كه سينه‌هاي مردم‌، مطمئن‌ترين وسيله براي ثبت و ضبط آن‌ها و زبان مردم، تنها وسيله‌ي انتقال مضمون خلق‌شده است.

دومين ويژگي ادبيات شفاهي،‌ وابسته بودن آن به يك روحيه‌ي جمعي است؛ به اين معنا كه زاده‌ي انديشه‌ي شخص واحدي نيست، بلكه در ميان مردم جامعه وجود دارد و به‌وسيله‌ي آنها آبياري مي‌شود، اگر هم برخي از نمونه‌هاي ادبيات شفاهي محصول انديشه‌ي خرد واحدي باشند، به‌تدريج در ميان ساير آفريده‌هاي مردم دگرگون و شخص يادشده به‌دست فراموشي سپرده مي‌شود.

باياتي يكي از پربارترين شاخصه‌هاي ادبيات شفاهي مردم آذربايجان را تشكيل مي‌دهد كه با تحول فكري انسان‌ها و ديگر عوامل به‌عنوان يك قالب شعري مورد استفاده‌ي سرايندگان است.

مردم آذربايجان كه اردبيلي‌ها نيز جزوي از آن‌ها محسوب مي‌شوند، خالق يكي از غني‌ترين گنجينه‌هاي ادبيات شفاهي ملل خاورميانه و ايران‌اند؛ چنان‌چه هر جهانگردي كه از اين خطه ديدن كرده، شيفته‌ي فولكلور آن شده است و بيشتر آنها اين سرزمين را سرزمين شعر و هنر نام نهاده‌اند.

اهالي آذربايجان، مردماني شاعر مسلك‌اند كه هربار كه با پديده‌هاي طبيعي، رخدادهاي اجتماعي، پيشامدهاي ناگوار يا خوشايند روبه‌رو شده‌اند، احساسات خود را به زبان شعر بيان كرده و براي هر مناسبت باياتي سروده‌اند؛ از عادي‌ترين كارهاي روزانه تا عالي‌ترين احساسات و عواطف بشري، شعر و باياتي هميشه در زندگي مردم حضور دارد.

مادر با لالايي سحرانگيز و شيرين، نونهال خود را در گلبرگ‌هاي باياتي مي‌پيچيد و او را به خواب شيرين و رويايي مي‌برد. عروسي‌ها با شعر آغاز مي‌شوند و با آن نيز به پايان مي‌رسند. كشاورزان آذري، آفتاب و باران را با شعر مي‌خوانند و باد و بوران را با شعر نفرين مي‌كنند.

به هر گوشه‌اي از زندگي مردم اين سرزمين كه نظر شود، ‌شعري سرك مي‌كشد؛ زلال چشمه‌سارانش، رقص خاموش گل‌بوته‌هاي قالي‌اش، ساز عاشيق‌هايش و... جملگي با هماهنگي بي‌مانند خود با اميال و آرزو، ترس، اضطراب، عشق و نفرت مردم اين ديار را به طرز شگفت‌انگيزي بيان مي‌كنند.

برجسته‌ترين نوع سخن شعري آذربايجان در باياتي است. در فرهنگ شفاهي مردم آذربايجان باياتي‌ها، مقام نخست را به‌دليل گستردگي و مضمون‌هاي رنگارنگ، ايجاد كلام و قالب‌هاي زيبا و دلنشين به خود اختصاص مي‌دهند. در واقع، تاريخ پرتلاطم و سرشار از حوادث آذربايجان در لابه‌لاي هزاران باياتي گنجانده شده است. اگر همه‌ي باياتي‌ها در يك‌جا گرد‌آوري و از ديد جامعه‌شناختي و مردم‌شناختي بررسي شوند، تاريخي مدون مي‌شود كه طرز زندگي، هستي‌شناسي، باورهاي فلسفي، اخلاقي، اجتماعي و دين، قومي را منعكس خواهد كرد.

محتواي باياتي از يك‌سو مظهر عشق، آرزو، اميد، رنج و شادي و ازسوي ديگر، كتاب ناگشوده‌ي معتقدات، آداب، رسوم، خصايل اخلاقي و خوي قومي انسان‌هايي ساده و پاكدل در طول نسل‌هاست.

زبان باياتي، زبان ساده و بي‌تكلف مردم است. تشبيه‌هاي دور از ذهن در باياتي به‌چشم نمي‌خورند. از صنايع تنها جناس در اغلب باياتي‌ها به‌كار مي‌رود.




گفت‌وگو با محمدرضا بايرامي؛

«داستان‌هاي امروز درد واقعي جامعه نيستند»

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


محمدرضا بايرامي معتقد است كه داستان امروز دارد از معنا خالي مي‌شود و انگار در هيچ‌يك از آثار، نويسنده دغدغه‌ي اساسي ندارد.

اين داستان‌نويس با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي موضوع‌هاي از جمله دغدغه‌ي نويسندگان امروز، ادبيات جنگ، طيف‌بندي نويسندگاني كه در اين حوزه اثر خلق كرده‌اند، شكوفايي داستان كوتاه و رمان، و استقبال مردم از اين آثار، با خبرنگاران گروه فرهنگ و ادب ايسنا به گفت‌وگو نشست.

براي نويسنده و ناشر رمان به‌صرفه‌تر است

او كه معتقد است همچنان در ايران رمان بيش‌تراز داستان كوتاه منتشر و خوانده مي‌شود، توضيح داد: اگر مجموعه داستان نوشته باشيم، برايش به سختي ناشر پيدا مي‌شود، اما براي رمان به‌آساني؛ هرچند كه نوشتن داستان كوتاه سخت‌تر است، اما براي نويسنده و ناشر، رمان به‌صرفه‌تر است.

حرفي در آثار پيدا نمي‌كنيد

به‌اعتقاد بايرامي، به‌گواه رمان‌هايي كه نوشته و منتشر مي‌شوند، نويسندگان هيچ دغدغه‌ي اساسي ندارند و به‌نظر مي‌رسد كه يا از حرف زدن مي‌ترسند و يا از نزديك شدن به موضوعي؛ به همين دليل، اغلب آثار نه زمان حال را دارند و نه چهره‌ي واقعي جامعه را نشان مي‌دهند. او گفت: نمي‌خواهم بگويم كه اين حتما يك آفت براي نوشتن ما محسوب مي‌شود يا كمبودي، اما اتفاقي است كه دارد روي مي‌دهد و كارها يا خيلي به گذشته پهلو مي‌زنند و يا اگر به زمان حال مي‌پردازند، از وضعيتي كه مردم در آن به سر مي‌برند، اثري نمي‌بينيم؛ ‌پس ارتباط بين مخاطب و نويسنده دارد گسسته مي‌شود. تصوير واقعي مردم را در آثار كم مي‌بينيم. شايد دليل بر ناچاري‌ها باشد يا اين‌كه نويسندگان هم نمي‌خواهند به هيچ وجه خطر كنند، تا مشكلي براي‌شان پيش نيايد؛ چون خيلي فجيع است كه چند سال براي كتابي وقت صرف كنند كه قابل چاپ نباشد. نه مي‌خواهند تحليل سياسي بدهند و نه تحليلي از وضعيت امروز جامعه، پس مخاطب، آثار را خنثا مي‌يابد.

وي با اشاره به داوري‌اش در چند جايزه‌ي ادبي كه سبب شده بسياري از آثار اخير را بخواند، اين مسأله را يادآور شد كه دوري نويسندگان از جامعه روي داده است و آثار بيش‌تر حالت فرم‌گرايانه دارند و دغدغه‌ها تنها همين‌هاست كه با فرم و مسائلي از اين قبيل بازي كنند؛ ولي حرفي در آثار پيدا نمي‌كنيم. مثلا از وضعيت امروز دانشجويان، كارگران يا طبقات مختلف اجتماع كه زير بار مسائل و شدايد دارند خرد مي‌شوند و يا حتا از سردرگمي نسل جوان و بي‌آيندگي‌شان، اصلا هيچ نشاني پيدا نمي‌كنيد.

بايرامي متذكر شد: اين مساله نه اين‌كه عجيب باشد، اما جاي تأسف دارد كه چرا اين‌گونه شده است.

ادبيات عامه‌پسند و فيلم هندي

او درباره‌ي شمارگان بالاي آثار عامه‌پسند و رويارويي اين نوع ادبيات با ادبيات جدي نيز اظهار داشت: اين آثار تيراژ وسيع خود را دارند و به‌نوعي فرار مخاطب از مشكلات روزمره‌اش هستند و آرامش يافتن در بستر اثري؛ مثل قديم‌ترها كه مردم با وجود مشكل براي ديدن فيلم هندي مي‌رفتند در صف سينما؛ ولو اين‌كه آيينه‌ي تمام‌نماي جامعه و مسائل آن نباشند. اين بايد مطرح شود كه چرا اين‌گونه شده كه در آثاري كه چاپ مي‌شوند، از خيلي مسائل‌مان رد پاي ماندگار و پررنگي نمي‌بينيم.

بايرامي خاطرنشان كرد: نويسنده حتا اگر بنويسد، اما جلو چاپ كارش را خيلي چيزها مي‌گيرد. نويسندگان ايراني، بايد ملاحظه‌ي خيلي چيزها را بكنند، چون مسائل ما خيلي خاص است؛ درحالي‌كه در كشورهاي ديگر، چنين نيست. ‌اين‌جا درباره‌ي خيلي از مسائل نمي‌توان نوشت؛ تا مبادا صداي كسي درآيد يا به گروه يا فرد و نهادي بربخورد. پس بايد مسأله را به زمان ديگري ببري و در خلاء اثر را خلق كني كه در اين‌صورت هم كار واقع‌گرا نمي‌تواند روي دهد. شايد كمي هم خود نويسندگان مقصر باشند كه نمي‌خواهند خطر كنند. از سويي ديگر، پرداخت سطحي هم كه كار نويسنده نيست. با وجود اين همه حادثه و اتفاق و موضوع، انگار كه نويسنده دست خالي است و انگار هيچ اتفاقي در اين مملكت نيفتاده يا نمي‌افتد. اين وضعيت جالبي نيست و نوشته‌ها خون ندارند.

او همچنين گفت: وضعيت امروز جامعه‌ي ايراني به‌نوعي پيچيده است. شعر تقريبا مي‌تواند هم‌پاي زمان پيش برود، ولي داستان نمي‌تواند و اگر بتواند هم نمي‌شود. ازسوي ديگر، سيستم فرهنگي ما همچون كشوري مثل تركيه هنوز آن‌قدر دورانديش نشده است كه براي نوشتن سرمايه‌گذاري كند و اصلا تاب خيلي مسائل را هم ندارد.

وي افزود: از طرفي، بي‌انصافي است كه بگوييم ما نويسنده‌ي خوبي نداريم، چون مميزي خيلي قوي‌اي داريم.

كار كردن درباره‌ي جنگ، نوعي ريسك شده است

نويسنده‌ي "پل معلق" در بخش ديگري از اين گفت‌وگو، درباره‌ي تأثير نگاه ايديولوژيك در خلق آثار ادبيات داستاني با رويكرد جنگ و ايجاد برخي دسته‌بندي‌ها بين نويسندگان در اين زمينه، تصريح كرد: جنگ واقعيتي بود كه روي داد و هركس بتواند به نفس اين واقعيت نزديك‌تر شود، اثر بهتري خلق مي‌كند. صرف نظر از اين‌كه نويسنده از چه طيفي است، اگر توانست با مخاطب ارتباط برقرار كند، پس حتما درست گفته است. هنوز از جنگ خيلي دور نشده‌ايم و در جامعه هستند كساني كه در جبهه و خط مقدم حضور داشته‌اند و مي‌توانند داوري كنند. اين اتفاق اگر روي دهد، ارتباط مخاطب با ادبيات جنگ برقرار مي‌شود؛ ارتباطي كه خيلي گسيخته شده است. يعني اين‌طور شده كه اگر درباره‌ي جنگ بنويسي يا فيلمي بسازي، انگار ريسك كرده‌اي. در سينما اين ريسك به گونه‌اي است كه پاي پول در ميان است و كسي كه كار مي‌كند، بايد پشتوانه داشته باشد؛ چون بسياري از هنرمندان يا كساني كه اين عنوان را يدك مي‌كشند و سهم كاملي از اين وادي نبرده‌اند، پيش‌تر كار كرده‌اند؛ اما بيش‌تر زمينه را خراب كرده‌اند؛ بويژه در عرصه‌ي سينما آن‌قدر كارهاي بد، شعاري و تشريفاتي انجام شده كه واقعه‌اي را كه در ذات خودش مي‌تواند بسيار جذاب باشد، از سكه انداخته‌اند؛ يعني تا شما مي‌شنويد كه كتابي درباره‌ي جنگ نوشته شده، سريع موضع‌ مي‌گيريد و اين امتيازي منفي است؛ درحالي‌كه مي‌توانست امتيازي مثبت باشد؛ مثل همه‌جاي دنيا كه شاهكارها را به‌نوعي با موضوع جنگ‌ها خلق كرده‌اند؛ اما اين اتفاق در كشور ما به‌نوعي وارونه شد است؛ به‌واسطه‌ي محصولات ضعيفي كه ارايه شد. متأسفانه در حيطه‌ي ادبيات داستاني، سينما و ‌تئاتر، يك رميدگي ايجاد كردند كه به‌سختي مي‌شود امروز مخاطبي را پيدا كرد كه در اين وادي به‌دنبال اثر هنري باشد.

خالق آثار متفاوت جنگ همان قبلي‌ها هستند

بايرامي سپس درباره‌ي خلق آثاري با اين مضمون كه گاه با واكنش‌هايي ازسوي برخي تفكرها روبه‌رو مي‌شوند، گفت: در همه جاي دنيا كشتگان در راه ميهن مقدس‌اند. همين آثار متفاوتي را كه سروصدايي هم ايجاد كردند، كساني نوشتند كه در زماني ديگر به گونه‌اي ديگر مي‌نوشتند؛ زماني كه هنوز جنگ از ما دور نشده بود و برخي اشكال‌ها را نبايد برجسته مي‌كرديم. پس آثار نوشته‌شده به ادبيات تشويقي و تبليغي نزديك مي‌شدند و خالق اين آثار خالق همان آثارند؛ نه تغيير موضع داده‌اند و نه از اعتقادات خود برگشته‌اند. هر دو روي سكه را بايد ديد. ما وقتي مي‌توانيم از اتفاقي مثل جنگ درس بگيريم كه جوانب مثبت و منفي‌اش را توأمان در نظر بگيريم.

واهمه‌ي نويسنده، حقيقت است

او درباره‌ي اين‌كه اما گاه همچنان ازسوي برخي نهادها نسبت به طرح چنين مسائلي به‌نوعي واهمه وجود دارد، توضيح داد: درست است؛ اما نويسنده نمي‌تواند به صرف اين‌كه عده‌اي واهمه دارند، مسائل را طرح نكند. نويسنده واهمه و دغدغه‌ي بزرگ‌تري دارد و بايد داشته باشد و آن خود حقيقت است كه نويسنده بايد به آن وفادار باشد. ممكن است خيلي‌ها اين واقعيت‌هاي متجلي را برنتابند. خب، اين مشكل خودشان است و حتا اين‌قدر كم‌انصاف‌اند كه يادشان مي‌رود واقعيت‌هاي قبلي را هم همين عده گفته‌اند. يعني اگر ادبياتي تا اين‌جا آمده - تثبيت شده يا نشده - كار همين‌ها بوده است كه قبلا نوشته‌اند. به هر حال، داستان‌هاي جديد كمي خلاف‌آمد عادت دارند حركت مي‌كنند و اين ممكن است با واكنش آن‌هايي كه به يك روش عادت كرده‌اند، روبه‌رو شود. اما اقبال جامعه سمت و سوي ديگري دارد. مردم همچنان از آثاري از اين دست استقبال مي‌كنند؛ هرچند كه رميدگي ايجادشده توسط آثار قبلي اين ارتباط را سست كرده باشد كه بايد ترميم شود و مخاطب احساس كند كه ما در جنگ دخل و تصرف و مصادره به‌مطلوب نمي‌كنيم. جنگ موضوعي بود كه همه را درگير خود كرد و پرداختن به آن اجتناب‌ناپذير است. هرچند كه در آغاز خيلي از نويسندگان از آن تجربه دست اول نداشتند كه به مخاطب بدهند و اكتفا كردند به تجربه‌هاي رسمي روزنامه‌ها و جاهاي ديگر و كلي بيان كردن جنگ. هنوز كردستان و جنوب از جنگ، كلي موضوع دارند كه به آن‌ها پرداخته نشده است. بايد به بحث آسيب‌شناسي، تفاوت‌ها و ناكامي‌هاي‌مان در جنگ كه واقعيت بود، بپردازيم و اين كارهايي است كه انجام نشده است.

محمدرضا بايرامي متولد 1344 آثاري ازجمله "هفت روز آخر جنگ"، "پل معلق"، "عقاب‌هاي تپه‌ شصت"، "هفت‌كوه مرا صدا زد"، "بر لبه‌ي پرتگاه" و "در ييلاق" (سه‌گانه‌ي قصه‌هاي سبلان)، "رعد يك‌بار غريد"، "دود پشت تپه"، "سايه‌ي ملخ"، "به كشتي نشسته"، "افسانه‌ي اژدها و آب"، "مرغ مهربان ننه‌مهتاب"، "بعد از كشتار"، "دشت شقايق‌ها"، "صداي جنگ" و "به دنبال صداي او" را در كارنامه‌ي ادبي خود دارد.

او همچنين علاوه بر دريافت جايزه‌هاي بين‌المللي كتاب، امسال نيز به همراه توران ميرهادي و هوشنگ مرادي كرماني به‌عنوان نامزدهاي جايزه آستريد ليندگرن معرفي شدند.


 


نشست بررسي شعر محمدرضا شفيعي كدكني برگزار شد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


نشست بررسي شعر و انديشه محمدرضا شفيعي كدكني در حوزه هنري استان تهران برگزار شد.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ميراحمد ميراحسان در اين نشست، دوپارگي و انشقاق را از مؤلفه‌هاي شعر شفيعي كدكني برشمرد و گفت: البته ما اين مولفه را در بسياري از شاعران معلق بين دوران مدرن و سنتي هم مي‌بينيم.

وي با بيان اين‌كه شفيعي كدكني بسيار درگير زمان است، اضافه كرد: چالش‌هاي سياسي قبل از انقلاب و استبداد موجود آن دوران به همراه نوعي باستان‌گرايي در آثار اوليه اين شاعر ديده مي‌شود.

ميراحسان اظهار داشت:‌ هرچند پشتوانه عظيم ادب پارسي نزد شفيعي كدكني مي‌ماند، اما او گاهي عناصر نامتجانسي از ادبيات پيشين را وارد شعر نيمايي مي‌كند كه منطقي به نظر نمي‌رسد.

وي در اين نشست كه يازدهمين نشست "پوئتيك نو و بازخواني‌هاي نيمايي" بود، همچنين گفت: فضاي دهه 40 جامعه ايراني، فضاي رسوخ تفكر مدرن است و قريب به اتفاق شاعران مي‌خواهند از محيط‌هاي سنتي عبور كنند.

اين منتقد با بيان اين‌كه دو نيروي "مذهبي" و "انديشه‌هاي چپ" در حالت عادي و معمول از يكديگر فاصله بسيار دارند، اما به سبب تاثير عصر و زمان بر انديشه و ذهن شاعران آن روزگار، اين دو مساله تا حدودي به هم نزديك مي‌شوند، ‌افزود: در نظام بسته قبل از انقلاب كه خواندن برخي شعرها براي شاعران دردسر ايجاد مي‌كرد، سروده شدن برخي از شعرها توسط شفيعي كدكني واقعا شجاعانه بوده است.

ميراحسان بيان كرد: ‌از سال 56 به بعد گرايش شعري شفيعي كدكني به رمانتيسيسم و طبيعت‌گرايي بيش از گرايش او به سياست است و نمادهاي روستايي به طور مداوم در فضاي شعري او ديده مي‌شود، چنان‌كه گويي شاعر خواستار يك انقلاب شعري است.

وي همچنين پيوند ادبيات مدرن با ادبيات كهن، ‌زبان شعري روان، استفاده درست از اوزان، احياي كلمات از دست‌رفته و توجه به گسترش شعر نيمايي را از دستاوردهاي مهم شعر دكتر شفيعي كدكني دانست.


 


افسانه نجومي:

ادبيات ابزار شناخت جهان نيست

خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز


به باور يك شاعر، ادبيات به مثابه كنش ارتباطي از عناصر توليدي جامعه است كه در طول قرون و اعصار و در جهان معاصر با گره‌خوردگي همراه بوده است.

افسانه نجومي در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)‌ در خوزستان اظهار كرد: اين‌هماني با جهان به عنوان محل زيست آدميان معنا مي‌يابد؛ هرچند مي‌توان گفت كه ادبيات ابزار شناخت جهان نيست، بلكه روشي است براي رويارويي جهان با آثار هنري. برآيند حركت عصر و نسلي است كه هنرمند در آن زندگي مي‌كند و فرديتي متعهد كه همواره بهره‌كشي‌ها و ناراستي‌ها در جهان پيرامون را همچون نثري آگاه و هوشمند به نمود مي‌كشاند.

وي افزود: نگاهي به روند توزيع و نقش اتفاقات در طول هر دهه نشان از آن دارد كه در هر دوره همواره حوادث نامطمئن و نامتعين در موقعيت‌هاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي وجود دارد كه هر بار مسير حركت ادبيات را متفاوت‌تر از قبل مي‌كند.

نجومي خاطرنشان كرد: ادبيات در ساخت زبانيت خاص هر دهه به مثابه ابزاري تاثيرگذار جلوه كرده؛ زبانيتي كه گاه از طريق وقايع‌نگاري چالش‌ها و گاه به ياري طنز و گروتسك و يا با بدل شدن به هجو، اين مدل به افشاي تظلم‌هايي كه گرفتار انسان مدرن شده، آمده است.

او ادامه داد: انديشه و تامل درباره جايگاه اثر هنري به همراه محتواي انساني‌اش و نقشي كه در هم‌نوايي بشر معاصر با جهان پيرامون به عهده مي‌گيرد، در مسير رسيدن به آگاهي هر نسل و رويارويي با معضلات اين جهان است.

نجومي تصريح كرد: با نگاهي به شاهكارهاي ادبي جهان مانند جنگ و صلح، جنايت و مكانات، مسخ و بوف كور مي‌توان به آساني دريافت كه تعهد هنرمند نسبت به زمانه و عصري كه در آن زندگي مي‌كند، همواره ادبيات را به نموداري متمايز در برجسته‌نمايي تناقضات و رودررويي آدميان با چالش‌ها بدل كرده است.




يونس تراكمه:

از مسير كار عامه‌پسند پرتيراژ به ادبيات جدي مي‌رسيم

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


يونس تراكمه معتقد است: هر اثري ابتدا بايد ادبيات باشد تا بتوانيم آن را به ادبيات جدي و عامه‌پسند تقسيم كنيم.

اين داستان‌نويس در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) تصريح كرد: آيا هر كتاب پرفروشي را مي‌توان ادبيات دانست؛ مشكل در اين‌جا خلط مباحث و مفاهيم است. اگر تعريف درستي از ادبيات باشد، بعد از آن مي‌توان معادله ادبيات جدي وعامه‌پسند را مطرح كرد.

وي افزود: ادبيات عامه‌پسند ادبياتي پرمخاطب، و در مقابل، ادبيات جدي، ادبياتي كم‌مخاطب است. ادبيات پر مخاطب به ادبياتي گفته مي‌شود كه ماهيتا امكان برقراري ارتباط با مخاطبان بيش‌تري را دارد و بايد توجه داشت كه در تقسيم ادبيات عامه‌پسند و جدي صرفا موضوع مطرح نيست كه مثلا اگر داستاني با موضوع عاشقانه باشد، عامه‌پسند و اگر به موضوعات سياسي بپردازد، ادبيات جدي است.

اين داستان‌نويس گفت: در ادبيات عامه‌پسند نوع روايت و ساختار باعث پر مخاطب بودن آن مي‌شود و در ادبيات جدي پيچيدگي دروني باعث كم‌مخاطب بودن آن خواهد شد و اين پيچيدگي جزو شامورتي‌بازي‌هاي نويسنده نيست كه بخواهد با پيچيدگي در اثرش مخاطب را جذب كند، بلكه الزام اثر باعث پيچيده بودن آن مي‌شود.

وي گفت: اگر بدانيم ادبيات چيست، بعد مفهوم اين تقسيم‌بندي‌ها روشن‌تر خواهد شد. يك اثر اول بايد ادبيات باشد، بعد مي‌توان تعيين كرد در كدام طيف از اين دو نوع جاي دارد.

تراكمه يادآور شد: درباره ادبيات جدي حساسيت‌هايي وجود دارد، و به اين دليل است كه ادبيات عامه‌پسند هميشه به خاطر حساسيت كم‌تر روي آن، با تيراژ بيش‌تري مواجه مي‌شود. ادبيات جدي هرچند هم كه پيچيده باشد، مخاطب در ان به دنبال كشف پيچيدگي است و بعد از كشف آن به لذت هنري مي‌رسد.

او همچنين تاكيد كرد: هر كتابي را كه در قفسه كتابفروشي ديديم، ادبيات ندانيم و هر كتابي به اسم ادبيات به ما غالب نشود؛ ايرادي ندارد كه از مسير كارهاي عامه‌پسند باشد، چرا كه از مسير كارهاي عامه‌پسند پرتيراژ است كه به كارهاي جدي مي‌رسيم.


 


حبيب رضايي:

من نويسنده ي مطلب"دسته گل جديد سيما" نيستم

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


حبيب رضايي ، بازيگر سينما ، تئاتر و تلويزيون کشور ، طي مطلبي که در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران قرار داد، پيرامون انتشار مطلبي در يک هفته نامه با نامي مشابه ي نام خود توضيحاتي ارايه کرد .

به گزارش ايسنا ، اين هنرمند کشورمان در اين مطلب آورده است:

در تاريخ 25 مرداد 1385 ، در يكي از هفته نامه‌ها ، مطلبي با عنوان "دسته گل جديد سيما" با امضاء "حبيب رضايي" چاپ شده است.

در طي پيگيري‌هاي شخصي، به من گفته شده (توسط مسوول محترم صفحه مربوطه) كه اين اسم، نام مستعار نويسنده اصلي متن است.

بنابراين به اين وسيله اعلام مي‌دارم، من، حبيب رضايي، بازيگر سينما،‌ تئاتر و تلويزيون نويسنده آن مطلب نيستم.


 


"رسول مهر"؛

مجموعه‌اي از شعر شاعران معاصر درباره‌ي پيامبر اعظم (ص) منتشر شد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


مجموعه‌اي از شعرهاي برخي شاعران معاصر در مدح و منقبت پيامبر اعظم (ص) به اهتمام كامران شرفشاهي منتشر شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، از شاعراني كه آثارشان در اين مجموعه به چاپ رسيده و به يك‌صدو30 نفر مي‌رسند، به علي موسوي گرمارودي، بهاءالدين خرمشاهي، مهرداد اوستا، رضا اسماعيلي، ضياءالدين ترابي، سپيده كاشاني، عباس براتي‌پور، افشين علاء، محمدجواد محبت، محمود كيانوش، طاهره صفارزاده، ساعد باقري، عليرضا قزوه، جليل واقع‌طلب و عباس كي‌منش (مشفق كاشاني) مي‌توان اشاره كرد.

«رسول مهر» با حمايت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران (مديريت فرهنگي منطقه‌هاي 16 و 19) توسط نشر مديا در شمارگان سه‌هزار نسخه و بهاي 13هزار ريال منتشر شده است.


 


انجمن غزل خوزستان، كتاب‌اولي‌ها در كتاب سال دفاع مقدس، توزيع كاغذ با يارانه‌ي دولتي و ...

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


انجمن غزل خوزستان تا يك ماه ديگر كار خود را شروع مي‌كند.

محمدرضا شالبافان - شاعر غزل‌سراي خوزستاني - در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اعلام اين خبر افزود: در تلاشيم انجمن غزل خوزستان را به همراه چند نفر از دوستان و شاعران استان زير نظر اداره كل ارشاد اسلامي خوزستان تاسيس كنيم و اميدواريم اين انجمن تا يك ماه ديگر كار خود آغاز كند.

وي اظهار كرد: سعي خواهيم كرد تا آن‌جا كه در توان داريم دوستان و شاعران را كه كنار كشيده‌اند، گرد هم جمع كنيم.

شالبافان تصريح كرد: در اين چند سال وضعيت شعر استان خوزستان مافيايي شد و افرادي به گونه‌اي آن را پيش بردند و به صورت گزينشي برخورد كردند كه با قالب خود هم مشكل پيدا كرده‌اند؛ چه رسد به قالب‌هاي شعري ديگر!

او ادامه داد: عملا در چند سال اخير جمع محافل شعر و غزل به گونه‌اي پيش رفته كه نه تنها تازه‌كارها نتوانستند وارد گود شوند كه سبب شده تا پيشكسوت‌ها هم از گود خارج شوند و در اين دوران به خيلي‌ها ظلم شد و بيش از همه آن‌ها به غزل‌سرايان.

اين شاعر اظهار اميدواري كرد تا با راه‌اندازي اين انجمن، پيشكسوتان و حرفه‌يي‌هاي قالب غزل دور هم جمع شوند و با توجه به پتانسيل‌هاي خوب استان در اين زمينه شاهد رشد روزافزون غزل در استان باشيم.

به گفته شالبافان، مدير كل ارشاد خوزستان از تشكيل انجمن غزل خوزستان استقبال كرده و همكاري بسيار صميمانه‌اي دارد.

////

جايزه كتاب سال دفاع مقدس به "كتاب‌اولي‌ها" جايزه مي‌دهد

در دهمين دوره از جايزه انتخاب بهترين كتاب سال دفاع مقدس به بهترين "كتاب اول" و بهترين "قطعه شعر" سروده‌شده با موضوع دفاع مقدس جوايزي اهدا مي‌شود.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در بخش جنبي اين جايزه، از ميان شاعران جواني كه براي اولين‌بار در سال ‌١٣٨٤ اقدام به چاپ اثري با موضوع دفاع مقدس كرده‌اند، مجموعه شعر برتر، انتخاب و سراينده آن مورد تقدير قرار مي‌گيرد.

همچنين در اين بخش و از ميان تمامي آثار رسيده، بهترين "قطعه شعر" سروده‌شده با موضوع دفاع مقدس انتخاب مي‌شود و در مراسم پاياني از سراينده آن اثر تجليل به عمل مي‌آيد.

در بخش "شعر" دهمين دوره‌ از جايزه انتخاب بهترين كتاب سال دفاع مقدس، دو گروه داوري آثار رسيده را برعهده دارند، گروه اول "مجموعه شعرهاي انفرادي" ‌را داوري مي‌كنند و گروه ديگر "جنگ‌ها و شعرهاي گردآوري‌شده" از شاعران مختلف را مورد ارزيابي و گزينش قرار مي‌دهند.

دهمين جايزه انتخاب بهترين كتاب سال دفاع مقدس، ‌٢٤ آبان ماه همزمان با روز كتاب و كتابخواني به برگزيدگان اعطا مي‌شود.

////

محسن پرويز:

توزيع كاغذ براي ناشران ادامه دارد

توزيع كاغذ با يارانه‌ي دولتي براي ناشران در سال ‌١٣٨٥ از طريق اداره كل امور كتاب و كتابخواني معاونت امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ادامه دارد.

به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، محسن پرويز - معاون امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي - با بيان اين مطلب افزود: در سال ‌١٣٨٥ همچون سال‌هاي گذشته كاغذ يارانه‌دار در اختيار ناشران قرار مي‌گيرد و كليه‌ي ناشراني كه كتاب آماده‌ي چاپ دارند، مي‌توانند براي دريافت حواله‌ي كاغذ به اداره كل امور كتاب و كتابخواني مراجعه كنند.

وي گفت: ناشراني كه پيش از اين حواله‌ي كاغذ دريافت كرده‌اند، پس از مصرف كاغذ دريافتي مي‌توانند مجددا براي كتاب‌هاي جديد خود حواله‌ي كاغذ دريافت كنند.

معاون امور فرهنگي با تكذيب قطع صدور حواله‌ كاغذ تاكيد كرد:‌ براي ناشران از سوي اداره‌ي كل امور كتاب و كتابخواني تدابيري اتخاذ شده است تا كاغذ مورد نياز براي نشر كتاب از منابع داخلي و خارجي تامين و به مرور زمان وارد انبارها شود و هم‌اكنون نيز كاغذ كافي براي توزيع در انبارها وجود دارد و هيچ محدوديتي براي تحويل كاغذ مورد نياز ناشران براي چاپ كتاب وجود ندارد.

پرويز درباره تامين كاغذ مورد نياز دفتر سازمان گفت:‌ كاغذ توزيع‌شده از سوي اين معاونت مخصوص توليد كتاب است و اين معاونت در گذشته نيز هرگز حواله‌ي كاغذ دولتي براي مصارف غير از كتاب صار نكرده ‌است. براي ساير موارد يا از كاغذ غير دولتي استفاده مي‌شده و يا كاغذ مورد نياز از سوي وزارت بازرگاني تامين مي‌شده است.

////

دوره‌هاي تخصصي شعر در دفتر شعر جوان

دفتر شعر جوان به برگزاي كلاس‌هايي با عنوان‌هاي "اصول مقدماتي شعر" و "تئوري‌هاي شعر و نقد ادبي" اقدام كرده است.

اين كلاس‌ها با هدف آشنايي بيش‌تر شاعران جوان با اصول و مباني شعر و نقد از ‌٢٠ شهريور برگزار مي‌شوند.

علاقه‌مندان براي ثبت نام مي‌توانند تا ‌١٠ شهريورماه به روابط عمومي دفتر شعر جوان واقع در خيابان شهيد كلاهدوز (دولت)، نبش شهيد نعمتي مراجعه كنند.


 


شاعر نماهنگ «‌يا محمد(ص)»:

موسيقي بايد با دنيا گفت‌وگو كند

صدا وسيما آيينه خوبي براي توليدات مركز موسيقي‌اش نيست

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


شاعر نماهنگ «يا محمد(ص)»، از اين كه صدا وسيما آيينه خوبي براي توليدات مركز موسيقي و سرود‌اش نيست انتقاد كرد و گفت: متاسفانه صدا و سيما روال مشخصي براي پخش آثار موسيقايي مركز موسيقي و سرود ندارد.

محمدسعيد ميرزايي در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، گفت: بدون تيتراژ پخش شدن بسياري از توليدات مركز موسيقي و سرود صداوسيما، در شناخته نشدن جايگاه اين مركز موثر است.

وي افزود: متاسفانه در بسياري از مواقع مخاطب متوجه نمي‌شود كه آن چه شنيده در كجا توليد شده است.

اين شاعر درباره‌ي شعر «يامحمد(ص)» توضيح داد: ‌ساختار اوليه اين شعر نوحه‌اي بوده است كه در واقع بازسرايي شده است و آهنگساز و خواننده‌ي اين اثر از بهترين‌هاي عرصه‌ي موسيقي هستند.

ميرزايي، با بيان اين مطلب كه موسيقي در دنياي كنوني بايد بتواند سريع‌ عكس‌العمل نشان دهد و با دنيا گفتگو كند؛ در خصوص زمان محدود كارهاي مناسبتي اظهار كرد: اگر عوامل سازنده اثر حرفه‌يي باشند، آن كار مشكلي نخواهد داشت.

اين شاعر، با اشاره به حال و هواي كلاسيك و سنتي اين شعر با توجه به آهنگ آن معتقد است: تصنيف يك شعر بايد داراي تصاوير نو و از استحكام زباني برخودار باشد.

گفتني است، محمد جليل عندليبي آهنگساز و محمد عبدالحسيني خواننده نماهنگ « يا محمد(ص)» هستند.

 

IranPoetry.com//©2004-2008 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است