گفتوگو با محمد قاسمزاده؛
«راههاي توليد ادبيات خلاقه در ايران مسدود شده است»
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
محمد قاسمزاده اعتقاد دارد: چند دهه پيش، دره عميقي ميان ادبيات جدي و عامهپسند وجود داشت، ولي امروز مرزها مخدوش شدهاند.
اين داستاننويس با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در گفتوگويي با گروه فرهنگ و ادب ايسنا عنوان كرد: مخالف ادبيات عامهپسند نيستم، هرچند كه خواننده آن هم نيستم و شايد بعضي از كتابهاي اينچنيني را خوانده باشم. ضمن اينكه سالانه هزاران رمان و مجموعه داستان توليد ميشود كه بسياري از رمانها جزو ادبيات عامهپسندند.
وي با بيان اين مطلب كه توليد ادبيات عامهپسند را به فال نيك ميگيرد، چراكه تعداد خوانندگان ما را زياد ميكند، افزود: از ميان خوانندگان ادبيات عامهپسند، بخشي در آينده خواننده ادبيات جدي خواهند شد.
قاسمزاده دليل پرمخاطب بودن ادبيات عامهپسند را درگير نشدن خواننده با مسالهاي ذكر كرد و اظهار داشت: ادبيات عامهپسند ما را با هيچ چيز درگير نميكند و مانند سريالهاي تلويزيوني تنها به فكر سرگرم كردن مخاطب است و اين طبيعي است كه خواننده دنبال چيزي باشد كه او را سرگرم كند.
وي درباره تفاوت ادبيات عامهپسند و جدي امروز با قبل از انقلاب توضيح داد: ادبيات عامهپسند كه در كودكي ما وجود داشت، كمتر به مطبوعات جدي راه مييافت و حتا ناشري كه ادبيات خلاقه توليد ميكرد، سراغ اين كتابها نميرفت. درواقع اين نوع كتابها ناشران خاص خود را داشتند، ولي حالا اينطور نيست. امروز نههزار ناشر داريم كه براي انتشار كتاب به هر سمتوسو ميروند و حتا ناشران جدي ما هم به چاپ كتابهاي عامهپسند روي ميآورند.
نگارنده رمان "رقص در تاريكي" معتقد است: ادبيات خلاقه راههايي براي ايجاد جاذبه دارد، ولي آن راهها در ايران مسدود است. در كشورهاي ديگر اين راهها در راديووتلويزيون وجود دارند، كه در اينجا اينگونه نيست. در كشور ما تبليغ كتاب نيست يا در دانشكدههاي ما به زحمت پس از حافظ، شاعر و نويسندهاي مطرح ميشود و اصولا استادان ما ادبيات جديد را نميشناسند. وقتي ادبيات به دست مردم نميرسد، چگونه انتظار داريم كه آنها كتاب بخوانند؟
وي با بيان اين مطلب كه استادان دانشگاه ما متخصص ادبيات معاصر نيستند، افزود: ادبيات معاصر سالهاست در دانشگاههاي ما جا ندارد. مجلات ادبي هم تقريبا وجود ندارند، يعني با اين تعداد جمعيت، يك يا دو مجله ادبي، يعني هيچ و صفر.
او در ادامه با انتقاد به وضعيت تيراژ كتابها گفت: چگونه است كشوري كه 20هزار دانشجوي ادبيات فارسي دارد، تيراژ كتابهايش زير دوهزار است؟! در كشوري كه نههزار ناشر داريم، چرا بايد هزارو200 كتابفروشي باشد؛ در حالي كه اين موضوع بايد برعكس شود. وقتي تمام اين راهها براي توليد ادبيات خلاقه بسته است، چگونه ادبيات جدي توليد شود؟
قاسمزاده متذكر شد: ادبيات عامهپسند راههاي خود را هميشه دارد و از آن هم استفاده ميكند، اما اين وسط ادبيات جدي ميماند و راههايي كه براي توليدش بسته است.
وي با بيان اين مطلب كه امروز نه ناشر، نه روزنامهنگار و نه نويسنده ما نميداند چه بايد بكند، گفت: ما امروز در حالي كه پا به شرايط جديد ميگذاريم، بايد شرايط را بشناسيم و مطابق آن رفتار كنيم. وقتي از روابط سنتي نشر وارد روابط مدرن شدهايم، بايد سازوكار آن روابط را بدانيم؛ ولي ناشران ما اين را نميدانند، به اين دليل وقتي كتابي را منتشر ميكنند، مصيبت فروش آن را دارند. البته تازگيها ناشران دارند چيزهايي ياد ميگيرند، مثلا جشن رونمايي كتاب برگزار ميكنند، ولي در اين حد هم وقتي ميخواهند نويسنده يا منتقدي را دعوت كنند، كسي را نميشناسند.
نگارنده "توراكينا" با اعتقاد بر اينكه شرايط زندگي امروز عوض شده است و مخاطب ديگر وقت چنداني براي خواندن كتاب ندارد، يادآور شد: در اين اوضاع، بايد به مخاطب اطلاعات داده شود و روي كتاب تبليغ شود كه اين كار بيشك تاثير دارد. چگونه است روي اثري كه تبليغ ميكنند، به چاپ دهم يا يازدهم ميرسد؟ اين يكي از راههايي است كه ميتواند در جذب مخاطب و توليد ادبيات جدي تاثير داشته باشد. روزنامهها ميتوانند اين كار را انجام دهند، ولي متاسفانه آنها هم پاتوق چند نفر شده است.
وي در عين حال دو دهه اخير را از دهههاي مهم در ادبيات داستاني ايران دانست و متذكر شد: داستانها و رمانهايي كه در دو دهه اخير نوشته شده، جزو بهترين داستانهاي 80 سال اخير ايراناند. البته ما هنوز "بوف كور"مان را چاپ نكردهايم و با آن بايد بهعنوان يك استثنا برخورد كرد و كنارش گذاشت، اما به لحاظ زباني، نويسندگان اين دو دهه قويتر از نويسندگان گذشتهاند.
قاسمزاده موضوعات مطرحشده را در داستان دو دهه اخير متنوعتر از گذشته دانست و درباره سبك نويسندگان اين دو دهه توضيح داد: نويسندگان امروز نسبت به گذشته كارورزي بيشتري در سبكها داشتهاند؛ گيرم كه كار آنها در حد تجربهاندوزي باشد، ولي در دل تجربهاندوزي كارهاي بزرگ به وجود ميآيد.
اين داستاننويس افزود: در موضوع سياست نويسندگان ما در گذشته يك سمتوسو داشتند و سمت خوشبينانه كه "آينده از آن ماست" و "مردم و مبارزاتشان مهم است" را ملاك قرار ميدادند، ولي برخورد نويسندگان اين دو دهه بسيار متنوع است. گاهي دنبال انكار سياست و گاه دنبال تعيين آن رفتهاند و گاه به روشهاي سياسي و درست وغلط بودن آن و... پرداختهاند و ديگر يك خط مشخص كه زير پوشش رئاليسم اجتماعي، داستان ميگفتند، نداريم و انواع و اقسام نگاه به سياست وجود دارد، كه به اين دليل اين دو دهه بسيار مهم است.
وي در عين حال معتقد است: ممكن است اين تجربيات به جايي نرسد. هميشه چيزي مطرح شده و به مكتب هم تبديل نشده و بازتاب وسيعي هم نداشته، ولي گاهي هم به مكتب تبديل و ماندگار شده است.
او درباره تجربههاي داستاننويسان دو دهه اخير و كارهايي كه با توجه به ادبيات غرب و نظريه پستمدرن انجام ميدهند، گفت: بعضي از كارهايي كه در ايران انجام ميشود، در بيرون ايران جاذبه خود را از دست داده است، ولي داستاننويسان ما هنوز آن را تجربه ميكنند؛ همسويي ما با ادبيات غرب، همسويي همزمان نيست. ادبيات پستمدرن كه از هفت يا هشت سال قبل در ايران اوج گرفت، سه يا چهار دهه قبل در غرب مطرح بود، كه اينك اوجش را در غرب از دست داده است. ولي اينجا بسياري از تجربيات در اين زمينه همراه با آگاهي نيست و اطلاع دقيقي از آن جنبش و مكتب نداريم؛ هركس برداشتي دارد، مثل همان داستان فيل در خانه تاريك مولوي.
نويسنده "بانوي بيهنگام" آگاهي كافي از اين جريانات را باعث زودتر به نتيجه رسيدن دانست و افزود: آن وقت است كه دوره آزمون طي و خطاها كمتر خواهد شد و اثري كه خلق ميشود، با آن جريان همخواني بيشتري خواهد داشت. ولي ما با يك دوره ترجمه كتابهاي پستمدرن ميخواهيم با يك جنبش همراهي كنيم، مثل اينكه كورسوي چراغي را داشته باشيم و بخواهيم با آن همراهي كنيم.
وي يكي از مشكلات ادبيات امروزمان را نبود نقد درست دانست و گفت: يكي از مشكلات ما اين است كه نقد در اين كشور مرده است. اگر كسي تاب تحمل عقيده ديگري را ندارد، نبايد سراغ ادبيات داستاني بيايد، نه به عنوان نويسنده و نه به عنوان منتقد؛ زيرا ادبيات جاي سبكها و صداهاي متنوع است.
قاسمزاده با اشاره به كتاب "رئاليسم و ضد رئاليسم" سيروس پرهام، اظهار داشت: در اين اثر يك سبك مثلا رئاليسم به عنوان ادبيات درنظر گرفته ميشود و بسياري از شاهكارهاي ادبي را به عنوان ضد رئاليسم مورد حمله قرار ميدهد؛ اين يعني بدترين ادبيات و استبداد محض. آيا ميتوان داستايوفسكي را به عنوان ضد رئاليسم محكوم، يا كافكا را منكوب كرد و گفت، ما ادبيات داريم.
وي افزود: متاسفانه اين شيوه به اخلاق ما تبديل شده؛ من اگر پستمدرن باشم، با تمام ادبيات غير پستمدرن به اين شيوه برخورد ميكنم، يا اگر نويسنده داستان روانكاوانه باشم، با تمام ادبيات غير روانكاوانه برخورد ميكنم و اينگونه است كه همه با هم فرو ميروند.
اين داستاننويس با بيان اين مطلب كه دوره غولها گذشته و به اين دليل كسي در اين دو دهه چهره بزرگي نشده است، تصريح كرد: در تمام هنرها اين اتفاق افتاده است و ديگر دوره، دوره غولها نيست؛ زيرا سطح آگاهي مردم به غولها بسيار نزديك شده و اين موضوع بسيار هم خوب است؛ چراكه در گذشته آنها به بت تبديل ميشدند و چون امروز سطح آگاهي مردم بالا رفته، نه تنها در اين دهه، بلكه در دهههاي بعد هم ديگر غولها به وجود نميآيند.
هرچند به باور قاسمزاده، از دل اين دو دهه نويسندگان مطرح و خوبي براي دهههاي بعد به وجود خواهند آمد.
کامو؛ نويسندهاي كه انديشهاش معطوف به زندگي و جامعه بود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
مثل ژان پل سارتر كه دغدغهي معرفت نظري و متافيزيك داشت؛ آلبرت كامو به معناي فني، فيلسوف نبود او را ميتوان نويسندهاي دانست كه انديشهاش كاملا معطوف به زندگي و جامعه بود و از اين نظر يك روشنفكر بود و البته يكي از تاثيرگذارترين روشنفكران قرن بيستم .
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسندهي وبلاگ "پاتوق گوركنها" به نشاني
http://sanbad.blogfa.com در ادامه نوشته است: ٤٥ سال از مرگ او ميگذرد گويي به دنيا آمد تا در دنيايي به درد نخور، حرفهاي به درد خور بزند ! حرفهايي كه عميقا بر درك ما از زندگي اثر مي گذارند و از اين بابت در تاريخ نويسندگي يك جواهر به شمار ميآيد. چند نمونه از حرفهاي به دردخورش را برايتان نقل ميكنم . دربارهاش فكر كنيد:
*هميشه درباره كسي كه عاشقش هستيم دوبار خود را فريب مي دهيم: بار اول دربارهي محاسن او و بار دوم دربارهي معايبش.
*تنها جنايتي كه ميتوانيم درحق زندگي خود بكنيم خودكشي نيست، تعمد در بيهوده سپري كردن آن است.
*زيبايي امريست تحمل ناپذير. سرانجام محتوم كشش به سوي زيبايي، ياس و نااميدي است. زيرا زيبايي در نفس خود امريست ابدي كه ما بيهوده ميكوشيم آن را در قفس زمان محدود خويش محبوس كنيم.
*پيش رويم گام مزن ميل تعقيبت را ندارم. پشت سرم گام مزن طاقت رهبريت را ندارم. كنارم باش همچو يك دوست.
*شادي چيزي نيست جز هماهنگي سادهي انسان با زندگي كه محكوم به سپري كردن آن است.
*پوچي از تقابل نياز انسان به سوال با سكوت غير عقلاني جهان در پاسخ به سوال متولد ميشود.
*هر چيزي كه دليلي لازم براي زندگي باشد، ميتواند دليل كافي براي مرگ هم باشد.
*تنها كساني كه به زندگي عشق مي ورزند ممكن است از ادامه آن نااميد و دلسرد شوند.
*نمي خواهم يك نابغه باشم براي انسان بودن به اندازهي كافي مشكل دارم.
...
سيروس نوذري ويراستاريهاي شاپور بنياد را ادامه ميدهد
"حلقهي نيلوفري" داستان و شعر ايراني تكميل ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
با ويراستاري سيروس نوذري، انتشار مجموعهي «حلقهي نيلوفري» ادامه مييابد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پيشتر شاپور بنياد سرويراستاري اين مجموعه را كه به گزيدهاي از آثار داستاننويسان و شاعران ايراني ميپردازد، برعهده داشت. انتشار اين كار چند سالي است توسط نشر نويد شيراز آغاز شده است و تا مجلد بيستويكم با همراهي بنياد انجام شد، كه با درگذشت او، چاپ آثار با ويراستاري نوذري ادامه يافته است.
از اين مجموعه «ياد بنياد» (مجموعهاي از نقدها دربارهي شعرهاي اين شاعر كه بيشتر قالب يك يادنامه را دارد)، «در يك زمستان» (مجموعه شعري از عمران صلاحي) و«شيراز خمار» از كاظم شيعتي نيز در مراحل مختلف چاپ قرار دارند.
همچنين «ياد بنياد» (شعرهاي چاپنشده)، «از مرجان و اريديس» و «سوييت ايراني» (آثاري از شاپور بنياد) و «خنكاي راز» از مينا دستغيب به تازگي از همين مجموعه منتشر شدهاند.
سيروس نوذري در حال حاضر كتابهاي «برف بر داووديهاي سفيد» و «بازخواني داستان بيژن و منيژهي شاهنامه» را براي انتشار آماده دارد.
او متولد 1328 است كه پيشتر «بالاي بام و كوچه تاريك» و «آه تا ماه» را منتشر كرده است.
وزير ارشاد:
رجوع به ادارهي كتاب براي دريافت مجوز كمتر شده است
رشد نشر در حوزهي دين بيشتر و در ادبيات داستاني كمتر بوده است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: برخي كه امروز به ما معترضاند و اظهار عقيده ميكنند كه نشر كتاب زرد در حال افزايش است، كساني هستند كه خودشان در گذشته كتاب زرد توليد ميكردند.
محمدحسين صفار هرندي در پاسخ به پرسش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره ابراز نگرانيهايي كه درباره افزايش انتشار كتابهاي عامهپسند عنوان ميشود، با بيان اين كه صاحبان اين ادعاها يا اهل تحقيق نيستند يا با علم به عدم صحت مدعا ميخواهند چيزي را نسبت دهند كه واقعيت ندارد، خاطرنشان كرد: اتفاقا در دورهي جديد، كساني به ما معترضاند كه در گذشته بهراحتي كتاب زرد توليد ميكردند و الان كه كار نظم و نسق پيدا كرده و مجوز اينگونه كتابها داده نميشود، اين مطالب را بيان ميكنند.
او در ادامه تأكيد كرد: بنده به موضوعيت برعكس اين قضيه بيشتر اعتقاد دارم. آمارهاي ما نشان ميدهد كه مثلا در ادبيات داستاني در ماههاي اخير، رجوع به ادارهي كتاب براي دريافت مجوز كمتر بوده است. در اين زمينه بخش عمده متعلق به نويسندگاني بود كه در گذشته بهراحتي قلمشان را روي كاغذ ميآورند، درحاليكه كتابشان داراي ارزش و اعتبار واقعي نبود و وقتي فهميدند كه حساب و كتابها بيشتر شده است، دست نگه داشتهاند و آرامتر حركت ميكنند و امروز كمتر شاهد مضامين سبك يا بهتعبيري مبتذل هستيم.
صفار هرندي درباره وضعيت انتشار كتاب در حوزههايي چون انديشه و دين نيز با اشاره به تقسيمبنديهايي كه قبلا ازسوي وزارت ارشاد اعلام شده است، گفت: تقريبا ميشود گفت رشدي را كه در يك سال گذشته شاهد بوديم، شامل همهي حوزهها بوده و هيچ حوزهاي نيست كه نسبت به قبل كاهش نشان داده باشد. منتها ميزان رشد متفاوت بوده است. رشد در حوزهي دين بيشتر و در حوزهي ادبيات داستاني كمتر بوده و در مباحث فلسفي رشد متوسطي را شاهد بودهايم.
صفار هرندي كه در جمع خبرنگاران و در حاشيهي مراسم اختتاميه كنفرانس وحدت اسلامي سخن ميگفت، همچنين با اشاره به همزماني هفتهي جهاني مساجد و برگزاري اين كنفرانس، دربارهي نحوهي اعمال راهكارهايي براي پويندگي و بالندگي مسجدها اظهار كرد: مسجد كانوني براي اجتماع مسلمين است و نقطهي هويتبخش به مسلمان؛ مسلمان بيرون از مسجد داراي هويت نيست. فكر ميكنم بايد عوامل كندكنندهي حركت بهسوي مساجد شناسايي و مرتفع شوند. طبعا عواملي اخلال ميكنند و چه بسا كه به دست خود ما هم ساخته شده باشند.
وي افزود: مشغولياتي براي خودمان درست كردهايم كه باعث دور شدن ما از مسجد ميشوند. مردم اهل مسجدند، اما امروز فراموش كردهايم كه رفتن به مسجد جزو سلوك روزمرهي ماست. اميدواريم كه بتوانيم اين فرهنگ را احيا كنيم و روزي برسد كه مردم ما بر سر جا گرفتن در مسجد با هم رقابت كنند.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي همچنين گفت: بخشي از آنچه كه در اين اجلاسها برگزار ميشود، بايد همين بازيابي جايگاه مساجد باشد. اگر مسلماني را خوب تعريف كنيم، مسجد هم به عنوان مركز هويتبخشي، تعريف خودش را پيدا ميكند. مردم، بايد در مسجد جواب آنچه را كه در ذهن دارند، بگيرند. هرچهقدر مساجد ما شبيه به مساجد صدر اسلام شوند، به بالندگي نزديكترند.
رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي:
دانشگاه انگليسيزبان تشكيل شود، استفعا ميدهم
اصول واژهگزيني اصلاح ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - اصفهان
نخستين گردهمايي علمي انجمن ترويج زبان و ادب پارسي، در موضوعات تاريخ ادبيات پارسي، فنون ادبي، متون نظم و نثر پارسي و گسترش زبان و ادب پارسي، صبح امروز در سالن همايشهاي كتابخانهي مركزي دانشگاه اصفهان گشايش يافت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حسن حبيبي - رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي و بنياد ايرانشناسي - در آغاز اين گردهمايي با يادآوري اين نكته كه ايران تنها كشور در منطقهي خاورميانه و شمال آفريقاست كه طي 200 سال اخير، برخلاف ورود علوم جديد، همچنان زبان خود را به عنوان زبان علمي كشور و تا سطوح دكتري حفظ كرده است، هشدار داد: در صورتي كه شايعات موجود درباره تشكيل دانشگاه انگليسيزبان در داخل ايران به وقوع بپيوندد، اينجانب از رياست فرهنگستان استعفا خواهم داد.
وي از ارايه پيشنويس اصلاح اصول واژهگزيني خبر داد و گفت: در حال حاضر در حدود 300هزار واژه در زبان فارسي ميبايست معادلسازي شود، در حاليكه فرهنگستان سالانه تنها هزار تا هزارو500 واژه را ميتواند معادلسازي كند، لذا از كليهي صاحبنظران در امر واژهگزيني دعوت ميشود كه فرهنگستان را در اين امر خطير ياري رسانند.
حبيبي با تاكيد بر لزوم سازماندهي و تقويت ترجمهي همزمان و ترجمهي صحيح و سليس متون علمي به زبان فارسي، خاطرنشان كرد: امروز با گسترش فناوري اطلاعات و در دسترس بودن مطالب روز دنيا و مقالات علمي، نياز به دستيابي به يك نظام منسجم و قوي ترجمه به شدت احساس ميشود و حتا در اين راستا پرداختن به ترجمهي ماشيني روان و قابل فهم نيز ضروري است.
وي افزود: در غير اين صورت، در 10 تا 15 سال آينده زبان انگليسي زبان علمي كشور، و زبان زيبا و غني فارسي به زبان كوچه و خانهها تبديل خواهد شد.
او بر نقش كليدي دانشگاه در امر بررسي و ارايهي راهكارهاي ترويج زبان فارسي تاكيد كرد و گفت: وظيفه فرهنگستان تنها سياستگذاري و برنامهريزي است و اين امر خطير برعهدهي دانشگاهيان است.
در ادامهي اين نشست، مهدي محقق - رييس انجمن آثار و مفاخر غرهنگي - گفت: انجمن ترويج زبان و ادب فارسي در حقيقت دنبالهاي از انجمن استادان زبان و ادبيات فارسي است كه 35 سال پيش تاسيس شد.
وي با تاكيد بر لزوم حفظ و حراست از زبان و ادبيات فارسي، گفت: در زمان ورود اعراب به ايران، معتقد بودند كه اين زبان تنها براي قصهپردازي و داستانهاي هزار و يكشب مفيد است و حتا معتقد بودند كه كتاب مقدس قرآن كريم را نميتوان به فارسي ترجمه كرد. اما ديري نپاييد كه زبان فارسي تمامي علوم را دربرگفت و سلمان فارسي از پيامبر (ص) اجازه خواست كه تا زماني كه ايرانيان به زبان عربي مسلط نشدهاند، متون اسلامي را به فارسي بخوانند.
به گزارش خبرنگار ايسنا، سپس ميرباقري فرد - معاونت آموزشي دانشگاه اصفهان و دبير اين همايش - درباره برنامهي اين همايش اعلام داشت: به دنبال فراخوان مقالات در بهمن ماه 84 ، حدود 200 مقاله به دبيرخانه رسيده است كه با توجه به موضوع و هماهنگي آن با اهداف همايش، تعدادي براي سخنراني و تعدادي نيز براي چاپ انتخاب شده است.
وي خاطرنشان كرد: اين همايش طي چهار جلسه عمومي و 20 جلسه تخصصي تا سوم شهريور ادامه دارد و در دومين نشست عمومي كه عصر روز چهارشنبه يكم شهريور برگزار ميشود، درباره برنامهها و سياستهاي آتي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي تصميماتي اتخاذ خواهد شد.
محمد شريفي:
وظيفهي ادبيات بيان مفاهيم به زبان ساده است
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
به باور يك شاعر، رسالت ادبيات در دوران مختلف ثابت است و مجموعهاي از رويدادها و حوادث را تحت شعاع خود قرار ميدهد.
محمد شريفي با بيان اين كه شاعر يا نويسنده بايد صادقانه نظر و عقيده خود را به گوش مخاطب برساند، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، خاطرنشان كرد: برخي ميخواهند ادبيات را با پيچيدگي در جامعه جا بيندازند كه اين به دل مخاطب نمينشيند.
او با تاكيد بر اين نكته كه از وظايف ادبيات اين است كه مطلب و مفهوم را به زبان ساده به مخاطب منتقل كند، تصريح كرد: وظيفه ادبيات اين است تا رويداد را در قالب كلمات و به صورت صادقانه به مخاطب بگويد كه دور از ذهن به او نرسد.
وي افزود: هر اديبي بايد نيازها و پيشنيازهاي جامعه خود را بشناسد تا جامعه پذيراي او شود و با مفاهيم تازهاي كه مطرح ميكند، ارتباط برقرار كند.
"اتوبوس ايرانگردي"؛
دومين مجموعهي شعر صادق كريمي منتشر شد
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
دومين دفتر شعر صادق كريمي با نام "اتوبوس ايرانگردي" منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، اين مجموعه دربرگيرنده 43 شعر است كه انتشارات بوتيمار آن را در دوهزار نسخه به تازگي منتشر كرده است.
شعرهاي اين مجموعه بر پايه طنز، اسطوره و تاريخ با رويكردي انتقادي ـ اجتماعي سروده شدهاند.
كريمي پيش از اين مجموعه شعري را با نام "آخرين پياده جهان" در سال 81 منتشر كرده است.
با يادي از رفتگان عرصهي ادبيات و هنر؛
شمارهي تازهي بخارا اينبار براي كامبيزدرم بخش منتشر شد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
مجلهي فرهنگي هنري «بخارا» در شمارهي پنجاهوسوم (تير و مرداد 85) خود به زندگي و فعاليتهاي هنري كامبيز درمبخش پرداخته است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بخش اول اين شماره با يادداشتهايي از محمود دولتآبادي، جواد مجابي، ابراهيم حقيقي، مرتضي مميز و بسياري ديگر، به بررسي آثار اين هنرمند و طراح كاريكاتوريست از نگاههاي مختلف پرداخته است.
علي دهباشي - مدير مجله - نيز در مطلبي با عنوان «كامبيز درمبخش و اهميت هنر او» به اين موضوع پرداخته است.
«گزارش از غرب» به قلم پرويز دوايي، ترجمهناپذير بودن شعر يا «حافظ خواني به فرانسه» نوشتهاي از يدالله رويايي، «يادي از م. ا. بهآذين» به قلم فريدون تنكابني، ازجمله مطالب ديگر اين شمارهي مجلهي بخارا هستند.
جستوجوي شكسپير؛
نمايش تنها پرترهي نويسنده نامدار جهان در انگلستان
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
يك مركز هنري بريتانيايي از 25 شهريورماه جاري نمايشگاهي با عنوان "جستوجوي شكسپير" برپا ميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در سال 1856، نخستين نقاشي عرضه شده به گالري تازه تاسيس پرترهي ملي در لندن، اثري بود كه تصور ميشد و تصوير ويليام شكسپير باشد.
ويليام شكسپير (1616 – 1564) مشهورترين شاعر و نمايشنامهنويس تاريخ انگلستان است كه براي بيش از 200 سال، در كانون توجه دنيا قرار داشت.
اين نقاشي موسوم به "پرتره كاندوس" كه دقيقا چهرهي شكسپير را نشان ميدهد، هنوز مورد شك است؛ چرا كه هيچ پرترهاي وجود ندارد كه متعلق به زمان حيات اين نويسندهي بزرگ جهان باشد.
مركز ييل، اين اثر هنري را كه درعين مورد شك بودن ارزشمند است، در معرض ديد علاقمندان به هنر و ادب قرار دهد.
احمد دهقان:
ادبيات عامهپسند جديترين نوع داستاننويسي ماست
سانسور گاهي بهانهي خوبي است براي كمكاري و نق زدن
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
احمد دهقان گفت: شايد يكي از دلايل كم توليد شدن ادبيات جدي در كشور ما، نبودن نويسنده حرفهيي باشد.
اين داستاننويس در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) تصريح كرد: در كشور ما آثار جدي كم توليد ميشود. قبلا ميشد ادعا كرد كه اقبال عمومي از اين آثار كم است، ولي امروز ادبيات جدي، خوب هم خوانده ميشود؛ پس بايد دنبال چراها گشت و پرسيد كه بزرگترين نويسندگان ما چند اثر در كارنامهشان دارند و چند سال از چاپ آخرين اثرشان ميگذرد.
او براي توليد نشدن ادبيات جدي، غير از سانسور، عوامل بزرگتر و مهمتري را دخيل دانست.
دهقان معتقد است: ادبيات عامهپسند واقعيت غيرقابل انكار و روشني است كه خيليها سعي بر انكار آن دارند و يا آن را آنقدر بدون ارزش جلوه ميدهند كه جاي گفتوگو و بحث درباره چونوچرايي آن باقي نميماند. در همه جاي دنيا ادبيات عامهپسند مورد توجه است؛ چه در اروپا و آمريكا و چه در هند و چين، مردم به آن اقبال نشان ميدهند و آن را ميخوانند. هر چقدر هم اين آثار از نظر بعضي، موضوعات آبكي چون عشق، نفرت، پسر پولدار و دختر فقير و امثال اينها داشته باشد، اقبال مردمي از اينگونه كتابها بدون هياهوهاي متداول دنياي امروز است.
وي يادآور شد: اين آثار با اقبال مردم مواجه ميشوند. اسم كتاب دهان به دهان ميچرخد، خوانده ميشود و يكباره هزار هزار از اين نوع كتابها خوانده ميشوند، بدون آنكه حتا اسم نويسندگانشان در محافل روشنفكري برده شود.
اين داستاننويس با اشاره به كتابهاي پرفروش 10، 15 سال اخير توضيح داد: 90 درصد اسامي اين آثار از كتابهاي عامهپسند است كه هيچوقت هم توده مردم به آن پشت نكردهاند و هياهوهاي سياسي و اجتماعي نقش آنها را كم نكرده است؛ نه سانسور آثار ديگر، آنها را پررونق كرده و نه سرخوردگيهاي اجتماعي و نه هيچ چيز ديگر، بلكه فقط نويسندگان كتابهاي عامهپسند حرفهيي شدهاند.
وي افزود: شرايط به گونهاي براي نويسندگان عامهپسندنويس فراهم شده كه خوانندگان خود را دارند و بر اساس حقالتاليف زندگي ميكنند، در صورتيكه ما نويسنده به شكل حرفهيي در بخشهاي ديگر نداريم و همين موجب شده كه نويسنده ايراني هر دو يا سه سال يكبار اثري چاپ كند.
خالق "من قاتل پسرتان هستم" تصريح كرد: بزرگترين نويسندگان ما چند اثر در كارنامه ادبي خود دارند؟ آنها را با ديگران مقايسه كنيد. همين كمكاري شايد موجب شده كه با نام بردن از خيلي چيزها، خود و ديگران را بخواهند توجيه كنند. همه يادمان هست كه در بعضي دورهها فرياد "وا سانسورا" بلند بود و چهقدر فرياد زده ميشد كه اين سانسور بلاي جان ادبيات ما شده؛ ولي وقتي آن شرايط عوض شد، هيچ اتفاقي نيفتاد.
وي ادامه داد: اين حرفها توجيهكننده سانسور و يا اعلام موافقت با آن نيست، بلكه ميگويم گاهي وقتها بهانه خوبي است براي كمكاري و نق زدن به دولت و جامعه و مردمش.
او با بيان اين مطلب كه بعضي وقتها ادبيات در ايران بدجوري سرنوشت خود را با جامعه و سياست و همهچيز گره زده، متذكر شد: به اين دليل با يك چرخش سرش گيج ميرود و بايد جايي دستش را بگيرند تا بتواند تعادلش را حفظ كند.
دهقان در عين حال معتقد است: ادبيات عامهپسند جديترين و حرفهييترين نوع داستاننويسي در كشورمان است كه نه ضربوزور دولت را پشت سر خود داشته و نه بوق و كرناي دنيايي روشنفكري را. خودش راه خود را باز كرده و اتفاقا هر كه هم آمده، محض رضاي خدا يكي توي سرش زده و او را مايه ننگ ناميده است.
محمدرضا سرشار:
ادبيات امروز، ادبيات تفرقه است
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
هنر و ادبيات ديني به دليل اينکه بر نکات عام و مشترک بشري توجه دارند و بر آنها دست ميگذارند، خاصيت متحدسازي دارند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، محمدرضا سرشار در جلسه نقد و بررسي رمان خود - "آنک آن يتيم نظرکرده" - که شب گذشته در تالار همايشهاي دانشگاه امام رضا (ع) از سوي موسسه خدمات مشاورهيي جوانان و پژوهشهاي اجتماعي آستان قدس رضوي برگزار شد، با بيان اين مطلب گفت: اختلاف ادبيات معاصر از رنسانس به بعد در اين است که به نفسانيات انسان ميپردازد و از آنجا که نفسانيات به تعداد آدمها متفاوت است، ادبيات امروز بيشتر ادبيات تفرقه است.
وي همچنين گفت: اگر نويسندهاي ميخواهد حاصل زحماتش را ببيند و شاهد رواج و گسترش آن در بستر جامعه باشد، بايد به مقولات ارزشي و ديني بپردازد.
سرشار در ادامه به بيان تفاوتهاي ميان داستان و تاريخ پرداخت و گفت: داستان تاريخي در واقع تاريخ همراه با عوامل دروني شخصيتهاست؛ يعني احوال، احساسات، هيجانات و نشان دادن سرچشمههاي احوال و گفتار.
وي افزود: داستان چيزي اضافه بر تاريخ است، زيرا تاريخ، زندگي بيروني شخصيتهاست و داستان بيانگر هر دو اين لايههاست. تاريخ خود را به رعايت وقايع ملزم ميکند، اما داستان در وقايع تاريخي به نفع و غرض نويسنده حرکت ميکند.
محمد رضا سرشار تاريخ را فاقد ساختار ويژه دانست و گفت: در داستان اين ترکيب به هم ميريزد و ترکيب نويي ايجاد ميشود.
وي به عنصر فضاسازي اشاره کرد و گفت: در تاريخ با عنصري به نام فضاسازي روبهرو نيستيم، اما در داستان، فضاسازي عنصر مهمي است، به طوري که اگر از داستان گرفته شود، به يک عکس مسطح فاقد عمق و صرفا داراي طول و عرض تبديل ميشود.
او همچنين يکي از بزرگترين مشکلات نويسندگان آثار تاريخي را فضاسازي خواند.
اين نويسنده با اعتقاد بر اينکه نثر در تايخنويسي يک ابزار است، اما در داستان، يک اصل محسوب ميشود، گفت: ادبيت ادبيات با نثر آغاز ميشود.
او همچنين افزود: تاريخها معمولا جانبدارانه نوشته ميشوند، بويژه تاريخهاي ديني که توسط معتقدان به فرقهها و مذهبهاي مختلف نوشته ميشوند؛ زيرا هر فرقهاي از ديد خود مينويسد. داستان به تعبيري محل برقراري بيرحمانهترين عدالتهاست و برقراي چنين عدالت بيرحمانهاي و بيان حق مطلب درباره اوليا در يک اثر مذهبي کار سخت و دشواري است.
وي آثار تاريخي را غيرتحليلي خواند و افزود: در داستان به شکل غيرمستقيم و کاملا پنهان، عميقترين تحليلها از سوي نويسنده ارايه ميشوند.
«شعر پايداري در جهان اسلام» منتشر ميشود
خبرگزاري فارس: كتاب «شعر پايداري در جهان اسلام» توسط فرهنگسراي دانشجو منتشر ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران كانون ادبيات اين فرهنگسرا قصد دارد كتابي با عنوان "شعر پايداري درجهان اسلام" با موضوع مقاومت اسلامي مردم لبنان، فلسطين، ايران، بوسني و هرزگوين، عراق؛ افغانستان ،الجزاير و ديگر كشورهاي اسلامي را منتشر كند.
آخرين مهلت ارسال آثار پانزدهم شهريور ماه خواهد بود و اين كتاب نيمه اول مهر ماه همزمان با هفته دفاع مقدس منتشر خواهد شد.
كليه شاعران ميتوانند آثارشان را به نشاني خيابان سيدجمالالدين اسدآبادي - خيابان 21- پارك شفق كانون ادبيات فرهنگسراي دانشجو ارسال نمايند.
كارگردان نمايش «نقل پرومته»:
«نقلپرومته» از آثار ماندگار ادبيات نمايشي دهه 70 است
خبرگزاري فارس: حسن سرچاهي،كارگردان گفت: نمايشنامه «نقل پرومته» از آثار ماندگار ادبيات نمايشي دهه 70 بوده و اجراي آن فرصت مناسبي است كه اثري جاندار روي صحنه ببرم.
حسن سرچاهي، كارگردان تئاتر قرار است در سومين جشنواره تئاتر ماه نمايش «نقل پرومته» نوشته هادي حوري را اجرا كند.
سرچاهي درباره اين نمايش به خبرگزاري فارس گفت: نمايشنامه «نقل پرومته» از بهترين نمايشنامههاي «هادي حوري» است و به نظر يكي از آثار ماندگار ادبيات نمايشي در دهه 70 بوده و اجراي آن فرصت مناسبي بود كه بتوانم اثري جاندار را روي صحنه ببرم.
وي ادامه داد: زماني كه متن را خواندم مقهور آن شدم اما سعي كردم كه مغلوب آن نشوم. در كارگرداني اثر نيز سعي كردم از متن فاصله بگيرم و شرايط اصل را نيز بر ماهيت متن مضاف كنم.
اين كارگردان تصريح كرد: همين عامل سبب شده كه شكل كار نيز تحتالشعاع قرار گرفته و نشان دهد كه چندان به ميزانسنهاي نويسنده پايبند نبوده و به دنبال خلق تصويرهاي شگفتانگيز حتي از متن نمايش بوده و پا فراتر گذاشتم.
اين نمايش اول شهريور ماه، ساعت 19 در تالار انديشه حوزه هنري توسط گروه ماهان اجرا ميشود. در اين نمايش حسين محباهري، آذر سماواتي، كرامت رودساز، شاهين اعلايينژاد و محسن افشار بازي ميكنند.
طراح صحنه نمايش را امير موبد و طراح لباس نمايش را هليا ميرهادي بر عهده دارد.
سومين شب شعر طنز «شكرخند» برگزار ميشود
خبرگزاري فارس: سومين شب شعر طنز «شكرخند» ساعت 16 شنبه چهارم شهريور در فرهنگسراي هنر (ارسباران) برگزار ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس، به نقل از روابط عمومي خانه طنز بنياد نويسندگان و هنرمندان، شعر خواني طنز، اجراي آوازهاي استاد خرناس و معرفي ميهمانان ويژه از ميان چهرههاي پيشكسوت در زمينه طنز، از جمله بخشهاي متنوع اين برنامه است كه در اولين شنبه هر ماه برگزار ميشود.